PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگی نامه هومر مشهورترين شاعر حماسه سراى يونان باستان



Borna66
04-25-2009, 10:25 PM
هومر مشهورترين شاعر حماسه سراى يونان باستان است. او طى سال هاى آخر سده هشتم و اوايل سده نهم پيش از ميلاد مى زيست. در روزگار باستان مردم هفت شهر از نژاد يونانى هومر را از خود مى دانستند. اما دلايل برخى از مردم اين شهرها معتبر نبود. چنانكه مردم شهر آتن وى را از آن جهت از خود مى دانستند كه شهر ازمير مستعمره آنها بود. از جزئيات زندگى هومر اطلاعات زيادى موجود نيست.
آنچه كه به عنوان زندگى هومر وجود دارد مجموعه افسانه ها و داستان هاى ساختگى است كه به دست اشخاص گردآورى شده است. داستان هايى كه البته اعتبار تاريخى ندارد. اما آنچه مى توان پذيرفت اين كه هومر سفر بسيار كرده و حتى گفته مى شود در پايان زندگى كور شده و البته تا زنده بود لب از سخنگويى فرو نبست.
مجسمه تراشان و نقاشان يونان قديم وى را به صورت مردى موقر و هوشيار و با چشمانى بسته نشان داده اند. البته هر زمان كه هومر را نابينا نشان داده اند اسنادى نيز وجود دارد كه در آن هومر بينا و جوان است. آنچه امروزه به هومر منسوب است دو كتاب «ايلياد و اوديسه» است كه هر دو از شاهكارهاى ادبيات جهان محسوب شده و هر دو مكمل يكديگرند و تضادى در ميانشان نيست. بى شك هيچ كتابى درباره دو حماسه هومر نمى تواند چندان لذت بخش باشد كه خود آنها. ترجمه هايى از اين دو حماسه فراوانند. ترديد نمى توان داشت كه آثار هومر عالى ترين آثار ادبى زيباى يونانى و در حقيقت در نوع خود باشكوه ترين آثار بوده و نفوذ بسيارى بر نويسندگان و شعراى مختلف پس از وى داشته است.
نويسندگان ادبيات معتقدند به جز منظومه هايى كه به نام هومر به جاى مانده است درباره شخص وى اطلاعات زيادى در دست نيست. آن زمان كه يونانيان به نوشتن زندگينامه روى آوردند در باره مردى كه بزرگترين گنجينه ادبى خود را از او مى دانستند به هيچ سند مكتوبى دست نيافتند. داستان هايى كه از او منتشر مى شود او را خنياگر دوره گرد نابينا مى دانند. يونانيان هر دو حماسه را به يك تن منسوب مى كنند اما تعداد اندكى نيز هستند كه آنها را كار دو شاعر مى دانند اما عمده پژوهشگران معتقدند نخست «ايلياد» نوشته شده و سپس «اوديسه» به قلمى ديگر به نگارش درآمده است. در حماسه هومرى رسم بر اين نيست كه شاعر از خود سخن بگويد.
در بيست و هفت هزار سطر اشعار هومر حتى يك اشاره به شخص شاعر ديده نمى شود. هومر در آفرينش شاهكارهاى خود از «خود» هيچ سخن نگفت و باقى نگذاشت.
از زمانى كه اين دو حماسه به نسل هاى ديگر رسيد هيچ گاه از گرمى بازارشان كاسته نشد و در شرايطى كه بسيارى از منظومه ها به فراموشى سپرده مى شوند آثار هومر به چنين سرنوشتى دچار نشده و پيوسته خوانندگان خود را داشته است. هومر در ايلياد قالب هاى سنتى را به كار گرفته تا اثر جديد پديد آورد و در اين اثر تفسيرى از جهان و موقعيت انسان به دست مى دهد. در ايلياد قهرمان نماينده اوج عظمت آدمى است و مبارزه او در رويارويى با مرگ جلوه اى چنان دارد كه نگاه خدايان جاودانه را به خود برمى گرداند. اوديسه منظومه اى است با شور و هيجان كمتر، اما با دامنه گسترده تر كه چشم اندازى وسيع تر از جهان عرضه مى دارد. در اوديسه خدايان و قهرمانان هر دو نيازمند توجيه اخلاقى اند.
توجيهى كه با عقايد و تصورات امروزه ما سازگارتر است. پيام منظومه هومرى اين است كه جهان را مى توان با معيارهاى انسانى درك كرد و زندگى آدمى مى تواند چيزى فراتر از كشمكش ناچيز و مذبوحانه دوران ظلمت باشد.
منظومه هاى هومر آنچنان سرشار از حوادث افسانه اى است كه دانشمندان تصور مى كردند كه همه وقايع مندرج در آنها زاده تخيل است و بسيارى فكر مى كردند كه حتى شهر ترويا وجود نداشته است. حفارى هاى بعدى در نيمه دوم قرن نوزدهم در تپه اى در آسياى صغير كه با توصيفات ايلياد شباهت داشت نشان داد كه مردم در آنجا بيش از ده دوره مختلف سكونت داشته و همه شواهد حكايت از وجود ترويا داشت.
در منظومه هاى هومر به درستى آداب و رسوم، مشاغل، بناهاى مسكونى، ابزارهاى كار و سلاح هاى يونانيان باستان توصيف شده است. اهميت منظومه هاى هومر براى مطالعه تاريخ يونان در قرون يازدهم الى نهم قبل از ميلاد به قدرى زياد است كه اين دوره را «دوره هومر» مى نامند. هشت ترجمه از هومر از زمان باستان به جاى مانده است.
به جز ايلياد و اوديسه منظومه ديگرى به نام «سرودهاى هومرى» و «باتراكوميوماكى» را هم به او نسبت داده اند. تقريباً همه شاعران حماسه سرا و غزل سراى يونان و زبان لاتين از روش هومر كه در دنياى قديم بسيار پسنديده بود پيروى كرده اند و يونانيان قديم هميشه وى را شاعر ملى خود به شمار آورده اند و كوشش هاى بسيارى در تصحيح آثارش كرده اند.