توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : زندگي نامه ي آنا آخماتووا- شاعر و نویسنده روس
Borna66
04-25-2009, 10:19 PM
http://pnu-club.com/imported/2009/04/2590.jpg
آنا آخماتووا
نام اصلی- آنّا آندرییوا گارینکو
زمینه فعالیت- شاعر. نویسنده
تولد- ۲۳ ژوئن ۱۸۸۹
حوالی اودسا، روسیه.
مرگ- مارس ۱۹۶۶
بیمارستان دٌمو ددوو در حوالی مسکو
آرامگاه- گورستان کوماروو لنینگراد
ملیت- روس
سالهای فعالیت- ۱۹۱۰ تا ۱۹۶۶
همسر یا شریک زندگی- نیکولای گومیلیف (شاعر) (ازدواج ۱۹۱۰ - جدایی ۱۹۱۸)
ولادمیر شیلیکو (باستانشناس) خیلی زود جدا شدند.
نیکلای پونین (مورخ هنری) در ۱۹۵۳ در اردوگاه کار اجباری مرد.
فرزندان- لف گومیلیف
والدین- پدر:آندره گارنکو
* * * * *
آنّا آخماتووا، با نام اصلی آنّا آندرییوا گارینکو شاعر و نویسنده روس. یکی از بنیانگذاران مکتب شعری آکمهئیسم (به روسی: акмеизм) (اوجگرایی). او همسر نیکولای گومیلیف شاعر و مادر لِف گومیلیف نویسنده و مردمشناس است. بنمایههای اشعار وی را گذر زمان، خاطرات و یادبودهای گذشته، سرنوشت زن هنرمند و دشواریها و تلخیهای زیستن و نوشتن در زیر سایه استالینیسم تشکیل میدهد.
Borna66
04-25-2009, 10:20 PM
دوران کودکی
آنّا در ۲۳ ژوئن ۱۸۸۹ (در گاهشماری رایج در آن زمان ۱۱ ژوئن) در بالشوی فانتان (فوارهٔ بزرگ) در نزدیکی بندر ادسا به دنیا آمد. جد مادریاش، احمدخان (احمد به روسی میشود آخمات)، از خانهای تاتار و از نسل چنگیز بود. در آن زمان پدرش مهندس مکانیک کشتی بود و از نیروی دریایی بازنشسته شده بود. یک ساله بود که به همراه خانوادهٔ به تسارسکویو سلو، یا «روستای شاهی» نزدیک سن پترزبورگ نقل مکان کردند و او تا شانزده سالگی در همان جا زندگی کرد. تسارسکویو سلو همان جایی است که پوشکین، شاعر برجستهٔ روس، نیز جوانیاش را در آن گذرانده بود. این تقارن برای آنا الهام بخش بود و همیشه از آن سخن میگفت. در زندگینامهای به نام «مختصری از خودم» آخماتووا مینویسد:
«نخستین خاطراتام از تسارسکویه سلو اینها است: شکوه ِ سبز و مرطوب ِ پارکها، مرتعی که للهام مرا به آنجا میبرد، میدان ِ اسبدوانی با اسبهای ِ ریزودرشت و رنگارنگی که در آن میتاختند، ایستگاه ِ قدیمی و چیزهای ِ دیگری که بعدها ذکرشان در چکامهٔ روستای ِ شاهی آمد.»
خواندن را با کتاب الفبای تالستوی آموخت. در پنج سالگی سخن گفتن به فرانسه را یاد گرفت آنهم تنها با گوش دادن به درسهایی که خانم معلمی به بچههای بزرگتر میداد. در مدرسه گرامر تسارسکویه نخستین شعر خود را، در یازده سالگی، سرود. پدرش، آندره گارنکو، وقتی از زبان او شنید که میخواهد شاعر شود معلوم نیست چرا تصور کرد شاعر بدی خواهد شد برای همین به او اخطار داد که نام خانوادگیشان را با این شعرها خراب نکند. آنا هم بهجای استفاده از نام خانوادگی پدرش از نام جد مادریاش آخماتووا استفاده کرد و ناماش از آن پس شد آنا آخماتووا. در ۱۹۰۵ پدر و مادرش از هم جدا شدند و مادر فرزنداناش را با خود ابتدا به اوپاتوریا برد و بعد از مدتی به کییف رفتند و آنجا ساکن شدند. ۱۹۰۷ در کییف، در دبیرستان فوندوکلییفسکایا تحصیلات متوسطه را تمام کرد و همانجا به دانشگاه رفت. در دانشکده حقوق آموزشگاه عالی زنانه، حقوق خواند.
ازدواج
در سال ۱۹۱۰، در بیست و یک سالگی، با وجود مخالفت خانوادهاش، با شاعری به نام نیکولای گومیلیف ازدواج کرد. «این ازدواج نتیجهٔ ِ عشق ِ یکطرفهٔ گومیلیوف و چند بار اقدم به خودکشیی ِ او بود، از همین رو دیری نپایید.» به هر روی پس از ازدواج برای ماهعسل به پاریس رفتند و پس از بازگشت از پاریس، گومیلیوف برای مدتی به حبشه رفت و آخماتووا به سنپترزبورگ نقل مکان کرد و در آنجا برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه رایف رفت و به تحصیل تاریخ و ادبیات پرداخت. سال بعد با همسرش و چند شاعر دیگر گروه موسوم به «کارگاه شعر» را تشکیل دادند و مکتب آکمهایسم را بنیان نهادند.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
آنّا آندرییونا آخماتووا و همسرش نیکولای گومیلیف و فرزندشان لف گومیلیف در ۱۹۱۳
در این سالها شعرهای او در نشریات مختلف منتشر شد. در ۱۹۱۲ ضمن سفری به شمال ایتالیا از جنوا، پیزا، فلورانس، بولونیا، پادووا، ونیز دیدن کرد. نخستین مجموعه اشعارش به نام «شامگاه» منتشر شد. «این کتاب و اثر بعدی و قرینهاش، باغ گل(۱۹۱۴)، که در میان منتقدان و عموم مردم توفیق بسیاری بهدست آورد، دو کتاب کوچک و بیتکلف بودند که توفیق اولیه آکمهئیسم تا اندازهٔ زیادی مدیون آنها بود.» در اول اکتبر همین سال فرزندش لِف به دنیا آمد. همسرش خیلی زود آنها را ترک کرد و داوطلبانه به ارتش پیوست. در ۱۹۱۸ از همسرش جدا شد و بعد از مدتی با باستانشناسی به نام ولادمیر شیلیکو ازدواج کرد. امیدوار بود با این دانشمند برجسته بتواند زندگی خوبی داشته باشد اما شیلیکو زن میخواست نه شاعر؛ برای همین شعرهای آنا را در سماور میسوزاند. به هر حال این ازدواج هم دیر نپایید. پس از اعدام نیکولای گومیلیف در ۱۹۲۱ به جرم فعالیتهای ضدانقلابی به تنهایی مسئولیت بزرگ کردن فرزندشان را به عهده گرفت.
اختناق و سانسور
برای ایوسیف برودسکی
دیگر برای خود یا نسل خود نمیگریم،
اما کاش ناگزیر نبودم که ببینم بر این زمین
داغ زرینِ شکست
فرود میآید بر پیشانیهایی که هنوز چین نخوردهاند.
(۱۹۶۴) ترجمه:محمد مختاری
هر چند اکثریت نویسندگان و هنرمندان و فرهیختگان روس به تنگ آمده از دیکتاتوری تزار به استقبال انقلاب اکتبر رفتند اما آخماتووا، هر چند هرگز حاضر نشد جلای وطن کند و به صف مخالفان حکومت جدید در خارج از روسیه (اتحاد جماهیر شوروی) بپیوندد، اما از همان آغاز همراهی چندانی با انقلاب نداشت و با اعدام همسر سابقاش و فضای خفقانآوری که حکومت استالین حکمفرما کرده بود در صف ناراضیان جای گرفت. طی سالهای بعد، در دهه سی میلادی، هر چند تحت سانسور شدید حکومت استالین قرار داشت اما به مطالعه و تحقیق در مورد معماری پترزبورگ باستانی و شاعر کلاسیک روس پوشکین پرداخت و عضو آکادمی علوم در پوشکینشناسی شد و مقالات متعددی از او در مورد پوشکین منتشر شد. سه کتاب نیز در بارهٔ پوشکین نوشت که هر سه در زمان خود منتشر شدند. اما از ۱۹۲۲ تا ۱۹۴۰ فقط یکی از کتابهایاش اجازه چاپ مجدد میگیرد.
تنها فرزندش لف در بین سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۴۹ چندین بار به اتهامات واهی دستگیر و هر بار پس از مدتی کوتاه آزاد میشود. دستگیری پیدرپی فرزندش و زندانی و تبعید در اردوگاههای کار اجباری نیکلای پونین شریک زندگیاش در شعر بلندش به نام سوگواره، که مرثیهای است برای زندگان، به خوبی ترسیم شده است. سوگواره حاصل ساعتها انتظار او پشت در زندان لنینگراد به نام کرستی یا صلیبها است. انتظار برای ملاقات با فرزند و شنیدن خبر سلامتیاش.
__________________
Borna66
04-25-2009, 10:20 PM
سالشمار آنا آخماتووا
1889
آنا آخماتووا (گورنكو) 11 ژوئن در اودسا در خانوادة يك مهندس نيروي دريايي متولد ميشود.
1890
خانواده به تسارسكويه (نزديك سن پترزبورگ) نقل مكان ميكند.
1900 - 1905
آنا وارد مدرسه گرامر تسارسكويه ميشود و نخستين شعر خود را ميسرايد.
پدر و مادرش در 1905 از هم جدا ميشوند؛ مادرش بچهها را با خود ابتدا به اوپاتوريا و سپس به كيف ميبرد و آنجا ساكن ميشود.
1907
آنا از دبيرستان گرامر فارغالتحصيل شده و براي ادامة تحصيل در رشتة حقوق وارد دانشگاه مخصوص زنان ميشود و دو سال به تحصيل ميپردازد.
نخستين شعر آخماتووا ?(بر انگشتان دست او حلقههاي درختان است?) در نشرية روسي زبان سيريوس كه در پاريس منتشر ميشد، چاپ ميشود.
1910
آخماتووا با ن. س. گوميليف ازدواج ميكند. به پاريس ميرود و بعد به سنپترزبورگ نقل مكان ميكند. براي ادامة تحصيل در رشته تاريخ و ادبيات وارد دانشگاه رايف ميشود.
1911
آخماتووا يكي از اعضاي گروه موسوم به ?كارگاه شاعر? ميشود. شعرهايش در نشريات گوناگون به چاپ ميرسد.
سفر به پاريس.
1912
آخماتووا به ايتاليا سفر ميكند. اولين مجموعه اشعارش به نام شامگاه منتشر ميشود.
پسر آخماتووا و گوميليف، لِو، در اول اكتبر به دنيا ميآيد.
1917
انتشار دومين مجموعه به نام فوج پرندگان سفيد.
1921
اعدام گوميليف، در اوت، به اتهام شركت در فعاليتهاي ضدانقلابي.
1922
چاپ مجموعة پيش از ميلاد، كه در 1923 با افزودههايي تجديد چاپ ميشود.
1930
به مطالعه و تحقيق در آثار پوشكين ميپردازد. عضو آكادمي علوم در پوشكينشناسي شده است. چندين مقاله دربارة پوشكين از آخماتووا به چاپ ميرسد.
1933 - 1949
پسر او چهار بار به اتهامهاي مبهمي دستگير و هر بار پس از مدتي كوتاه آزاد ميشود.
1935 - 1940
روي شعر خود به نام مرثيه كار ميكند.
1940
انتشار گزينهاي از كارهاي قبلي خود به نام از شش كتاب.
1941
آخماتووا، در سپتامبر، از لنينگراد محاصره شده به مسكو و سپس به تاشكند برده ميشود.
1941 - 1944
در تاشكند زندگي ميكند و در بيمارستانهاي نظامي به شعرخواني ميپردازد.
1943
مجموعة گزينة شعرها چاپ ميشود.
1946
انتشار گزينة شعرها 1909 - 1945.
در روزنامههاي ايزوستيا و لنينگراد از اشعار او به سختي انتقاد ميشود.
در 14 اوت از شوراي نويسندگان اخراج ميشود.
1961
چاپ مجموعهاي به نام شعرها.
1962
منظومة بدون قهرمان را پس از بيست و يك سال به پايان ميرساند.
1964
جايزة راتنا تائورمينا در ايتاليا به او تعلق ميگيرد. در همين سال دكتراي افتخاري از دانشگاه آكسفورد لندن دريافت ميكند.
1966
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.