tania
02-24-2011, 02:55 AM
استرداد دعوا يعني پس گرفتن دعوا يا اعراض از آثار آن از طرف خواهان با شرايط مقرر در قانون. گاه ممكن است خواهان به جهتي از دعوا إعراض و ترك مُخاصمه را تقاضا نمايد.
استرداد دعوا وقتي صورت ميگيرد كه دعوا به خوانده ابلاغ شده، وي در مقام تدارك دفاع برآمده و موضوع در جريان رسيدگي دادگاه قرار گرفته است.
بنابراين مرحله استرداد دعوا از تاريخ تقديم دادخواست تا مرحله صدور حكم ميباشد.
قانون دو نوع استرداد دعوا را پذيرفته است:
الف) استرداد دعوا قبل از اتمام دادرسي
خواهان ميتواند مادامي كه دادرسي تمام نشده دعواي خود را استرداد كند در اين صورت دادگاه قرار رد دعوا را صادر مينمايد. در اين نوع استرداد، خواهان از دعواي خود به كلي انصراف نميدهد و بعداً دوباره ميتواند دادخواست، تقديم دادگاه كند.
ب) استرداد دعوا بعد از انجام دادرسي و قبل از صدور رأي
در اين نوع استرداد تقريباً نتيجه دعوا معلوم است، خواهان اميدي به صدور رأي به نفع خود ندارد بلكه ميداند كه عليه او رأي صادر خواهد شد. دادگاه ختم دادرسي را اعلام كرده و خواهان در مقام آن است كه از صدور رأي محكوميت خود به نحوي جلوگيري نمايد پس در مقام استرداد دعوا برميآيد اين استرداد دو صورت دارد:
1) استرداد با رضايت خوانده
در اين فرض چون با تراضي طرفين است، مسألۀ مطالبه خسارت مطرح نميشود. گويا طرفين به هم مهلت ميدهند كه با مذاكره و سازش مثلاً موضوع را حل كنند و اگر ممكن نشد دوباره خواهان بتواند دعوا را طرح كند. خوانده احتمال ميدهد كه رأي عليه او باشد. با استرداد دعوا از طرف خواهان دادگاه قرار ردّ دعوا را صادر مينمايد و دعوا به حالت قبل از طرح درميآيد يعني خواهان دوباره حق تقديم دادخواست را دارد.
2) استرداد كامل دعوي
خواهان براي جلوگيري از صدور رأي محكوميت خود تنها يك راه دارد و آن اين است كه از دعواي خود به كلي صرف نظر نمايد. بنابراين دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر ميكند. يعني خواهان تحت هيچ عنواني نميتواند آن دعوا را دوباره مطرح كند.
نكته 1: استرداد دعوا فقط از طرف خواهان مطرح ميشود.
نكته 2: در مرحله تجديد نظر تنها استرداد دادخواست پيشبيني شده است چون در اين مرحله نيز مثل واخواهي، فرجام خواهي، و اعاده دادرسي، استرداد دادخواست به منزله پايان دادن به دادرسي است.
نكته 3: پس از صدور حكم، استرداد دعوا قابل پذيرش نيست. چون اگر چنين شود و استرداد پذيرفته شده و قرار رد دعوا صادر شود خواهان دوباره ميتواند تقديم دادخواست كند و دوباره وقت دادگاه را اشغال نمايد.
نكته 4: استرداد ميتواند ضمني يا صريح باشد و نيز كتبي و يا شفاهي باشد.
نكته 5: پس از استرداد دعوا، تحقيق انجام شده دادرسي نيز منتفي ميشود با اقامه دوباره دعوا، ذينفع بايد اعمال مزبور را از نو انجام داده و هزينه صرف كند. اما اقرار در مورد پرونده اعتبار خود را از دست نميدهد.
نكته 6: بعد از صدور قرار رد دعوا، خوانده ميتواند از دادگاه درخواست خسارت دادرسي را بنمايد مگر اينكه طرفين خلاف آن را توافق كرده باشند.
نكته 7: اگر خواهان تا اولين جلسه دادرسي دادخواست خود را مسترد نمايد. اين عمل استرداد دادخواست بوده قرار ابطال دادخواست از طرف دادگاه صادر ميشود. (بند چ ماده 107 قانون آئين دادرسي مدني).
نویسنده : خسرو بهمن یار
استرداد دعوا وقتي صورت ميگيرد كه دعوا به خوانده ابلاغ شده، وي در مقام تدارك دفاع برآمده و موضوع در جريان رسيدگي دادگاه قرار گرفته است.
بنابراين مرحله استرداد دعوا از تاريخ تقديم دادخواست تا مرحله صدور حكم ميباشد.
قانون دو نوع استرداد دعوا را پذيرفته است:
الف) استرداد دعوا قبل از اتمام دادرسي
خواهان ميتواند مادامي كه دادرسي تمام نشده دعواي خود را استرداد كند در اين صورت دادگاه قرار رد دعوا را صادر مينمايد. در اين نوع استرداد، خواهان از دعواي خود به كلي انصراف نميدهد و بعداً دوباره ميتواند دادخواست، تقديم دادگاه كند.
ب) استرداد دعوا بعد از انجام دادرسي و قبل از صدور رأي
در اين نوع استرداد تقريباً نتيجه دعوا معلوم است، خواهان اميدي به صدور رأي به نفع خود ندارد بلكه ميداند كه عليه او رأي صادر خواهد شد. دادگاه ختم دادرسي را اعلام كرده و خواهان در مقام آن است كه از صدور رأي محكوميت خود به نحوي جلوگيري نمايد پس در مقام استرداد دعوا برميآيد اين استرداد دو صورت دارد:
1) استرداد با رضايت خوانده
در اين فرض چون با تراضي طرفين است، مسألۀ مطالبه خسارت مطرح نميشود. گويا طرفين به هم مهلت ميدهند كه با مذاكره و سازش مثلاً موضوع را حل كنند و اگر ممكن نشد دوباره خواهان بتواند دعوا را طرح كند. خوانده احتمال ميدهد كه رأي عليه او باشد. با استرداد دعوا از طرف خواهان دادگاه قرار ردّ دعوا را صادر مينمايد و دعوا به حالت قبل از طرح درميآيد يعني خواهان دوباره حق تقديم دادخواست را دارد.
2) استرداد كامل دعوي
خواهان براي جلوگيري از صدور رأي محكوميت خود تنها يك راه دارد و آن اين است كه از دعواي خود به كلي صرف نظر نمايد. بنابراين دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر ميكند. يعني خواهان تحت هيچ عنواني نميتواند آن دعوا را دوباره مطرح كند.
نكته 1: استرداد دعوا فقط از طرف خواهان مطرح ميشود.
نكته 2: در مرحله تجديد نظر تنها استرداد دادخواست پيشبيني شده است چون در اين مرحله نيز مثل واخواهي، فرجام خواهي، و اعاده دادرسي، استرداد دادخواست به منزله پايان دادن به دادرسي است.
نكته 3: پس از صدور حكم، استرداد دعوا قابل پذيرش نيست. چون اگر چنين شود و استرداد پذيرفته شده و قرار رد دعوا صادر شود خواهان دوباره ميتواند تقديم دادخواست كند و دوباره وقت دادگاه را اشغال نمايد.
نكته 4: استرداد ميتواند ضمني يا صريح باشد و نيز كتبي و يا شفاهي باشد.
نكته 5: پس از استرداد دعوا، تحقيق انجام شده دادرسي نيز منتفي ميشود با اقامه دوباره دعوا، ذينفع بايد اعمال مزبور را از نو انجام داده و هزينه صرف كند. اما اقرار در مورد پرونده اعتبار خود را از دست نميدهد.
نكته 6: بعد از صدور قرار رد دعوا، خوانده ميتواند از دادگاه درخواست خسارت دادرسي را بنمايد مگر اينكه طرفين خلاف آن را توافق كرده باشند.
نكته 7: اگر خواهان تا اولين جلسه دادرسي دادخواست خود را مسترد نمايد. اين عمل استرداد دادخواست بوده قرار ابطال دادخواست از طرف دادگاه صادر ميشود. (بند چ ماده 107 قانون آئين دادرسي مدني).
نویسنده : خسرو بهمن یار