tania
02-23-2011, 06:00 PM
فرجام یكی از طرق شكایت از حكم است و چون مرجع آن دادگاه عالیتری است که صادر كننده حكم نبوده از این رو عدولی نیست. تصحیحی نیز نمیباشد برای اینكه دیوان كشور رسیدگی را تجدید نمیكند و وارد در ماهیت نمیشود و حكم مجددی نمیدهد كه جانشین حكم دادگاه بشود.
چرا كه حاصل كار دیوان عالی كشور فقط نقض یا ابرام حكمی است كه برای دعوا صادر شده است، بدین معنی كه در حكم نظر كرده و مشخص میكند كه رأی دادگاه مطابق قانون صادر شده یا خیر.
احكام قابل فرجام:
1- آراء دادگاه تجدید نظر
2- آراء دادگاههای بدوی؛ جز آنچه به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته مگر در موارد زیر:
الف) احكام راجع به اصل نكاح و فسخ آن، طلاق، نَسَب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت و احكامی كه خواستۀ آن بیش از 20 میلیون ریال باشد.
ب) قرارهای ابطال و رد دادخواست، قرار سقوط دعوا، قرار عدم اهلیت یكی از طرفین. مشروط به اینكه اصل حكم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.
آرای غیر قابل فرجام:
1- احكام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
2- احكام مستند به نظریه یك یا چند نفر كارشناس كه طرفین به طور كتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
3- احكام مستند به سوگند قاطع دعوا.
4- احكامی كه طرفین حق فرجامخواهی خود را نسبت به آن ساقط كرده باشند.
5- احكام مربوط به فرعیات دعوائی كه قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
6- احكامی كه به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجامخواهی است.
مهلت فرجام خواهی
این مدت برای افراد مقیم ایران 20 روز برای افراد مقیم خارج دو ماه میباشد. در صورتی كه محكوم علیه متعدد باشند و حتی فقط یك نفرشان ساكن خارج باشد برای همه 2 ماه مهلت فرجامخواهی وجود دارد.
ابتدای مهلت فرجام خواهی:
1- برای آرای دادگاه تجدیدنظر استان از روز ابلاغ رأی.
2- برای آرای قابل تجدید نظر دادگاه بدوی كه نسبت به آن تجدید نظر خواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر.
انواع فرجام خواهی:
1-بیواسطه:
الف) فرجامخواهی اصلی (فرجامخواه)
ب) فرجامخواهی تبعی(فرجامخوانده)
بدین معنی كه محكوم له به برخی از قسمتهای حكم دادگاه بدوی اعتراض دارد ولی به منظور صلح طلبی یا جلوگیری از اطاله دادرسی و .... از درخواست فرجام خودداری میكند ولی طرف او از حكم صادره درخواست رسیدگی فرجامی كرده، لذا او هم از قسمتهای مورد نظر درخواست رسیدگی فرجامی میكند.
2-فرجامخواهی باواسطه:
درخواست فرجام از دادستان كل كشور است كه شرایط زیر را میطلبد:
الف)در مهلت مقرر فرجام خواهی نشده باشد.
ب)ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی قابل فرجام باشد.
ج)درخواست فرجام مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینهدادرسی فرجامی است.
د)مهلت این كار، یك ماه از تاریخ انقضای مهلت فرجامخواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رأی دیوان عالی در خصوص تأیید قرار رد دادخواست فرجامی است.
موارد نقض حكم یا قرار در دیوان عالی:
1- عدم صلاحیت ذاتی دادگاه
2- عدم صلاحیت محلی به شرطی كه به آن ایراد شده باشد.
3- عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا به شرطی كه به آن ایراد شده باشد.
4- آرای مغایر با یكدیگر، بدون سبب قانونی
5- در صورت نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین.
6- ثبوت عدم صحت مداركی كه مبنای رأی بوده است.
7- اگر دعوا ناشی از قرارداد بوده و مفاد سند یا قانون مربوط به آن قرارداد معنای دیگری غیر از معنای مورد نظر دادگاه صادر كننده رأی داشته باشد.
تكلیف دیوان پس از نقض رأی:
1- اگر نقض به علت نقص تحقیقات باشد جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادر كننده رأی ارجاع میشود.
2- اگر نقض به علت عدم صلاحیت باشد، پرونده به دادگاهی كه دیوان عالی كشور صالح بداند ارجاع میگردد.
3- در صورت مغایر بودن دو رأی در یك موضوع، رأی موخر نقض وبلا ارجاع میماند. (م 376).
نویسنده : خسرو بهمن یار
چرا كه حاصل كار دیوان عالی كشور فقط نقض یا ابرام حكمی است كه برای دعوا صادر شده است، بدین معنی كه در حكم نظر كرده و مشخص میكند كه رأی دادگاه مطابق قانون صادر شده یا خیر.
احكام قابل فرجام:
1- آراء دادگاه تجدید نظر
2- آراء دادگاههای بدوی؛ جز آنچه به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته مگر در موارد زیر:
الف) احكام راجع به اصل نكاح و فسخ آن، طلاق، نَسَب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت و احكامی كه خواستۀ آن بیش از 20 میلیون ریال باشد.
ب) قرارهای ابطال و رد دادخواست، قرار سقوط دعوا، قرار عدم اهلیت یكی از طرفین. مشروط به اینكه اصل حكم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.
آرای غیر قابل فرجام:
1- احكام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
2- احكام مستند به نظریه یك یا چند نفر كارشناس كه طرفین به طور كتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
3- احكام مستند به سوگند قاطع دعوا.
4- احكامی كه طرفین حق فرجامخواهی خود را نسبت به آن ساقط كرده باشند.
5- احكام مربوط به فرعیات دعوائی كه قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
6- احكامی كه به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجامخواهی است.
مهلت فرجام خواهی
این مدت برای افراد مقیم ایران 20 روز برای افراد مقیم خارج دو ماه میباشد. در صورتی كه محكوم علیه متعدد باشند و حتی فقط یك نفرشان ساكن خارج باشد برای همه 2 ماه مهلت فرجامخواهی وجود دارد.
ابتدای مهلت فرجام خواهی:
1- برای آرای دادگاه تجدیدنظر استان از روز ابلاغ رأی.
2- برای آرای قابل تجدید نظر دادگاه بدوی كه نسبت به آن تجدید نظر خواهی نشده از تاریخ انقضای مهلت تجدیدنظر.
انواع فرجام خواهی:
1-بیواسطه:
الف) فرجامخواهی اصلی (فرجامخواه)
ب) فرجامخواهی تبعی(فرجامخوانده)
بدین معنی كه محكوم له به برخی از قسمتهای حكم دادگاه بدوی اعتراض دارد ولی به منظور صلح طلبی یا جلوگیری از اطاله دادرسی و .... از درخواست فرجام خودداری میكند ولی طرف او از حكم صادره درخواست رسیدگی فرجامی كرده، لذا او هم از قسمتهای مورد نظر درخواست رسیدگی فرجامی میكند.
2-فرجامخواهی باواسطه:
درخواست فرجام از دادستان كل كشور است كه شرایط زیر را میطلبد:
الف)در مهلت مقرر فرجام خواهی نشده باشد.
ب)ذینفع مدعی خلاف شرع یا قانونی بودن رأی قابل فرجام باشد.
ج)درخواست فرجام مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینهدادرسی فرجامی است.
د)مهلت این كار، یك ماه از تاریخ انقضای مهلت فرجامخواهی یا قطعی شدن قرار رد دادخواست فرجامی یا ابلاغ رأی دیوان عالی در خصوص تأیید قرار رد دادخواست فرجامی است.
موارد نقض حكم یا قرار در دیوان عالی:
1- عدم صلاحیت ذاتی دادگاه
2- عدم صلاحیت محلی به شرطی كه به آن ایراد شده باشد.
3- عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا به شرطی كه به آن ایراد شده باشد.
4- آرای مغایر با یكدیگر، بدون سبب قانونی
5- در صورت نقص تحقیقات یا عدم توجه به دلایل و مدافعات طرفین.
6- ثبوت عدم صحت مداركی كه مبنای رأی بوده است.
7- اگر دعوا ناشی از قرارداد بوده و مفاد سند یا قانون مربوط به آن قرارداد معنای دیگری غیر از معنای مورد نظر دادگاه صادر كننده رأی داشته باشد.
تكلیف دیوان پس از نقض رأی:
1- اگر نقض به علت نقص تحقیقات باشد جهت رسیدگی مجدد به دادگاه صادر كننده رأی ارجاع میشود.
2- اگر نقض به علت عدم صلاحیت باشد، پرونده به دادگاهی كه دیوان عالی كشور صالح بداند ارجاع میگردد.
3- در صورت مغایر بودن دو رأی در یك موضوع، رأی موخر نقض وبلا ارجاع میماند. (م 376).
نویسنده : خسرو بهمن یار