توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دولت الکترونیک
pnugirl
02-22-2011, 12:51 AM
دولت الکترونیک، (یک دولت ارقامی دیجیتالی) بدون دیوار و یک دولت بدون ساختمان و سازمانی مجازی است که خدمات دولتی را به صورت بلاواسطه به مشتریان ارائه میدهد و موجب مشارکت آنان در فعالیتهای سیاسی میگردد. دولت الکترونیک یک شکل پاسخگویی از دولت میباشد که بهترین خدمات دولتی را به صورت بلاواسطه به شهروندان ارائه میدهد و آنها را در فعالیتهای اجتماعی شرکت میدهد بنابراین مردم دولتشان را بر سرانگشتان خویش خواهند داشت.
دولت الکترونیک استفاده از فناوری به منظور تسهیل امور دولت از طریق ارائه خدمات و اطلاعات کارا و موثر به شهروندان و شرکتهای تجاری و تولیدی میباشد.
دولت الکترونیک ترکیبی از فناوری اطلاعات شبکه تار عنکبوتی جهانگستر وب به منظور ارائه خدمات به طور مستقیم به عامه مردم است.
حال پس از ارائه چند تعریف کلی از دولت الکترونیک به بررسی مشتریان دولت الکترونیک میپردازیم:
مشتریان دولت الکترونیک را میتوان به طور کلی به سه دسته تقسیم کرد:
▪ شهروندان
▪ بنگاههای اقتصادی
▪ موسسات دولتی
مشتریان دولت الکترونیک از طریق پایگاههای تار عنکبوتی دولت الکترونیک میتوانند در فعالیتهای اجتماعی. سیاسی و اقتصادی شرکت نمایند. یکی از اهداف اساسی دولت الکترونیک تحقق بخشیدن به مردم سالاری الکترونیک میباشد که تمامی شهروندان بتوانند در سرنوشت خویش دخالت داشته باشند. با این عمل و با مشارکت گسترده مردم در واقع دولت ماهیتی غیررسمی به خود میگیرد و شهروندان میتوانند بطور کامل با دولت در تعامل باشند.
شهروندان، بنگاههای اقتصادی و موسسات دولتی میتوانند از طریق دولت الکترونیک فعالیتهای گوناگونی نظیر موارد زیر را انجام دهند :
پرداخت مالیات و عوارض، تجدید گواهینامه، دریافت و تجدید جواز کسب، ثبت شرکت، عقد قرارداد، ثبت ازدواج و طلاق، ثبت تولد و مرگ، انجام فعالیتهای مالی و اعتباری، شرکت در انتخابات، پرکردن فرمهای الکترونیک برای مقاصد مختلف، بازدید از موزهها، استفاده از کتابخانههای مجازی، تعامل با نهادهای مختلف دولتی و تجاری و اجتماعی، پرداخت صورت حسابهای مختلف مثل صورت حساب آب و برق و تلفن و گاز، دریافت اجازه ساخت و ساز ساختمان، دریافت اطلاعات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و موارد دیگر.
● رسانه منتخب برای دولت الکترونیک:
رسانه منتخب برای دولت الکترونیک فعلا اینترنت میباشد که از طریق رایانههای شخصی متصل به آن قابل بهرهبرداری است. ولی پیش بینی شده است که در ۳ تا ۵ سال آینده از کیوسکها و تلفنهای همراه ویژهای که بدین منظور طراحی و ساخته خواهند شد نیز استفاده گردد. اخیرا نسل اول تلفنهای همراه که قابلیت اتصال به اینترنت بیسیم را دارند به صورت انبوه به بازار عرضه شده است.
● عوامل ایجاد دولت الکترونیک:
عوامل متعددی زمینه این امر را فراهم میسازد که همگی ناشی از رشد فناوری و پیچیدهتر شدن زندگی بشر میباشد. دولتها برای پاسخ به این پیچیدگی ناگزیرند که اقدام به ایجاد دولت الکترونیک نمایند.
▪ رشد فناوری بویژه فناوری اطلاعات
▪ سرمایهگذاری بنگاههای اقتصادی در بخش فناوری اطلاعات و تطبیق آن با نیازهای و شرایط خویش
▪ رشد استفاده از اینترنت و عادت کردن مردم به استفاده از آن
▪ تغییر انتظارات شهروندان و بنگاههای اقتصادی
▪ فشارهای ناشی از رقابت
▪ جهانی شدن
اینک بطور خلاصه اشارهای به عوامل فوق میکنیم. فناوری امروزه با نرخی فزاینده و بصورت تصاعد هندسی در حال رشد میباشد. فناوری اطلاعات، نماد عصر حاضر میباشد و در واقع میتوان آن را فناوری عصر حاضر نامید. این فناوری بنا به نظر دانشمندان و اندیشمندان این رشته با سرعتی نمایی در حال رشد میباشد.
به عنوان مثال، قانون مور در این زمینه میگوید که قدرت محاسباتی رایانهها در هر ۱۸ ماه دو برابر میشود. قانون متکاف بیان میدارد که میزان رشد یک شبکه به میزان توان دوم استفاده کنندگان از آن شبکه میباشد. یا قانون گیلدرز میگوید مسیرهای ارتباطی (شبکهها) هر ۱۲ ماه ۳ برابر میگردند.
همانگونه که از مثالهای فوق برمیآید سرعت رشد فناوری اطلاعات بسیار زیاد میباشد و این امر در تمامی پدیدهها از جمله دولت و موسسات دولتی تاثیرات شگرفی بر جای میگذارد. بنگاههای اقتصادی سرمایه گذاری کلانی را در زمینه اطلاعات به عمل آوردهاند و بخش عمومی نیز در پاسخگویی به شرایط کنونی و کم کردن شکاف بین بخش خصوصی و دولتی ناگزیر از سرمایهگذاری در این زمینه میباشد. به عنوان مثال سرمایه گذاری شرکتهای آمریکایی در زمینه فناوری اطلاعات از کمتر از ۱۰% در سالهای گذشته به میزان ۵۰% در حال حاضر رسیده است و به دلیل سرمایه گذاریهایی که در این زمینه شده هزینه مبادلات بانکی به میزان ۳% هزینه مبادلات بانکی معمولی کاهش یافته است . بین سالهای ۹۵ الی ۹۸ تولیدات ناشی از فناوری اطلاعات ۸% از کل تولید ناخالص ملی ایالات متحده را تشکیل داده است و به میزان ۳۵% در رشد واقعی اقتصاد ملی آن کشور موثر بوده است. در طی فصل فروش عید کریسمس سال ۱۹۹۹ فروشندگانی که محصولات خود را از طریق اینترنت به فروش می رساندند , فروشی معادل ۱/۳ میلیارد دلار داشتند که این میزان چهار برابر فروش آنان در سال ۱۹۹۸ بوده است. پیش بینی می شود که در سال ۲۰۰۳ در زمینه دولت الکترونیک در ایالات متحده حدود ۶/۱ میلیارد دلارهزینه گردد . پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۰۶ دولت آمریکا ۱۵% از شهریهها و عوارض و مالیات را به صورت بلادرنگ وصول نماید و حدود ۱۴۰۰۰ مورد از وظایف و خدمات دولت به مردم و بنگاههای اقتصادی تفویض خواهد گردید. در مورد رشد استفاده از اینترنت به مثالی از ایالات ویرجینیا اشاره میکنیم. در این ایالت ۸/۷۶% از شهروندان از خانه یا محل کار خود به اینترنت دسترسی دارند و ۳۸% از آنها از اینترنت و پست الکترونیک بطور روزانه استفاده میکنند که این امرنشان دهنده رشد استفاده از اینترنت و عمومیت یافتن آن میباشد. انتظارات افراد نیز در مورد خدمات و محصولات و نحوه و کیفیت ارائه آن بطور روزافزون در حال تغییر است و دولت نیز باید پاسخگوی این نیازها و انتظارات باشد. مردم خواهان آن هستند که ساعت کار موسسات دولتی افزایش یابد و آن هر زمان که خواستند بتوانند کارهای خود را انجام دهند، در صفها معطل نشوند، خدمات با کیفیت بالاتری دریافت نمایند، خدمات و محصولات ارزانتری به دستشان برسد و مواردی از این دست که پاسخگوترین شکل دولت برای این موارد و انتظارات در حال حاضر دولت الکترونیک میباشد.
دولتها برای جذب سرمایه، مشاغل و اشتغال، کارگران ماهر، گردشگران و موارد دیگر با هم در رقابت میباشند که دولت الکترونیک این امکانات را برای آنها فراهم میآورد.
جهانی شدن نیز دولتها را وادار میسازد تا به منظور فروش کالا و خدمات خویش و همچنین صدور فرهنگ و شناساندن خویش به سایر فرهنگها و تمدنها اقدام به تاسیس دولت الکترونیک نمایند.
● موانع ایجاد دولت الکترونیک:
در راه ایجاد دولت الکترونیک موانع بسیاری وجود دارد که بطور اختصاصی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
▪ عدم احساس نیاز به دولت الکترونیک
▪ عدم حمایت مدیریت ارشد سازمانها
▪ ناتوانی در مرزبندی بین اطلاعات محرمانه و اطلاعات قابل ارائه به شهروندان و بنگاههای اقتصادی
▪ هزینه سنگین ایجاد، نگهداری و توسعه شبکههای اطلاعرسانی و پایگاههای اطلاعاتی
▪ فقدان یا کمبود متخصص فناوری اطلاعات در برخی کشورها
● اثرات ناشی از عدم ایجاد دولت الکترونیک:
▪ بیشتر شدن شکاف بین کشورهای در حال توسعه و فقیر با کشورهای پیشرفته
▪ افزایش شکاف بین انتظارات مردم و توانائیهای دولت
▪ متحمل شدن هزینه فرصت
● ساختار دولت الکترونیک:
ستونهای اصلی دولت الکترونیک ارتباطی است که دولت با شهروندان، بنگاههای اقتصادی، کارکنان و سایر موسسات دولتی برقرار میسازد و در واقع این ارتباط تشکیل دهنده روح دولت الکترونیک است. برای برقراری این ارتباطات دولت باید اعتماد طرفهای ذینفع در دولت الکترونیک را به منظور مشارکت در این امر جلب نماید و به آنان اطمینان دهد که به خلوت خصوصی و امنیت آنان تعرضی نخواهد شد. در بعد فنی هم دولت میبایست زیر بناهای لازم برای ایجاد دولت الکترونیک را فراهم سازد و شبکههای اطلاعرسانی و پایگاههای اطلاعاتی مورد نظر را ایجاد نماید.
● برخی نمادهای مرتبط با دولت الکترونیک
این نمادها در واقع حروف اختصاری چند کلمه میباشند و نشانگر این مورد است که دولت الکترونیک چه قسمتها و افرادی را با هم مرتبط میسازد.
▪ موسسه دولتی به شهروند g2c
▪ موسسه دولتی به کارکنان g2e
▪ موسسه دولتی به بنگاه اقتصادی g2b
▪ موسسه دولتی به یک موسسه دولتی دیگر g2g
▪ بنگاه اقتصادی به بنگاه اقتصادی دیگر b2b
▪ بنگاه اقتصادی به مصرف کننده b2c
pnugirl
03-26-2011, 07:24 PM
E-government یا دولت الکترونیک ، استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات برای پشتیبانی از فرایندهای دولتی (حکومتی) و ارائه خدمات و فراوردهای حکومت به شهروندان و صنایع نامیده می شود. هدف فناوری اطلاعات در اختیار گذاشتن مزیت های خود برای شهروندان و همچنین کمک به فرایند تصمیم گیری است. E-government یک ضرورت برای توسعه در کشور های در حال رشد محسوب می شود. E-government یک تغییر محسوس در زیربنا ی ارائه خدمات ، اطلاعات و اداره ی قسمت هایی عمومی داخلی ایجا کرده است. تعدادی از کشور های توسعه یافته تعدادی از مزایای کانال های جدید الکترونیکی را دریافتند.
در این بین اینترنت بیشترین نقش را در دولت الکترونیک بازی می کند . البته هر کانالی که یم ارتباط تعاملی بین مشتری و تامین کننده ایجاد کند می تواند واسط ارتباطی باشد ولی برای E-government به دلیل وسعت جغرافیایی اینترنت بستر مناسب تری است.
تعدادی از افراد E-government را ارائه سرویس به صورت آنلاین می دانند. و به عبارت دیگر می توان E-government را مکانیزه کردن خدمات حکومتی دانست.
IT ↔ Government t↔ Services ↔ Citizens
سرویس های که E-government ارائه می دهد بسته به مقصد به دسته های زیر تقسیم می شود:
G2B)Government to Business)
G2C)Government to citizens)
G2E)Government to Employees)
G2G)Government to Government)
G2B به آن دسته از خدمات ارائه شده که به جمع آوری اطلاعات ، تغییر قیمت و ایجاد کنترل بهتر بر سرمایه ها صورت می گیرد را گویند.
G2C به گروهی خدمات که فعالیت های دولت و شهروندان در تبادل اطلاعات بین هریک از بخش ها از طریق الکترونیکی صورت می گیرد را گویند.
G2E این گروه از خدمات شامل ارتباط بین حکومت و کارمندانش می شود.
G2G گروه بندی از خدمات است که به منظور بالا بردن کارایی و بهره وری با خود دولت و بخش هایش(داخلی) و یا با دیگر دولت ها(خراجی) صورت می پذیرد.
تفاوت E-government با E-governance
E-governance را می توان ماورای E-government دانست ، در E-government به ارائه خدمات و اطلاعات به شهروندان می پردازیم ولی در E-governance اجازه به شهروندان می دهیم که به انجام اعمالی چون رای گیری الکترونیک و انجمن های تصمیم ساز آنلاین دسترسی داشته باشند. به همین دلیل است که E-governance را پوشش دهنده ی E-government می دانیم.
E-government آغازی برای ایجاد بستری قدرتمند بمنظور جمع آوری تمام مزایای فناوری اطلاعات (IT) در سطح ملی است و فاصله ی بین دولت و شهروندان را کاهش داد و باعث دسترسی از راه دور به خدمات نیز می شوند.
pnugirl
03-26-2011, 07:26 PM
يكي از مهمترين مقولات در جامعه اطلاعاتي، مسئله دولت الكترونيك است. دولت الكترونيك به معناي فراهم كردن شرايطي است كه دولتها بتوانند خدمات خود را به صورت شبانه روزي و در تمام ايام هفته به شهروندان ارائه كنند.
اين امر در سالهاي اخير به طور جدي در دستور كار دولتها قرار گرفته است و دولتمردان هوشمند نيروهاي خود را در راه تحقق چنين شرايطي بسيج كردهاند و درصدد برآمدهاند كه فرآيندهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي را با كمك فناوري نوين ارتباطات و اطلاعات اصلاح كرده و از اين طريق به شيوه كارآمدتري به ارائه خدمات به شهروندان بپردازند.
در حقيقت، به كارگيري و گسترش دولت الكترونيك غالبا در جهت انجام تغييرات در فرآيندهاي دولتي نظير تمركززدايي، بهبود كارايي و اثربخشي است.
اصولا تعريف واحدي در باره دولت الكترونيك وجود ندارد و اين مسئله ناشي از ماهيت پويا و متغير فناوري است.
امروزه به استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات به منظور بهبود كارايي و اثربخشي، شفافيت اطلاعات و مقايسه پذيري مبادلات اطلاعاتي و پولي در درون دولت، بين دولت و سازمانهاي تابعه آن، بين دولت و شهروندان و بين دولت و بخش خصوصي دولت الكترونيك اطلاق ميشود.
ما كجاييم؟
دولت الكترونيك در ايران با وجود آن كه هنوز متولي مستقلي ندارد، اما در بعضي حوزهها فعال است. قريب به 1000 سايت دولتي ايران با وجود همه كاستيها و نقصهايي كه در اطلاعرساني ديجيتالي رسمي در وب وجود دارد، بخشي از روابط عمومي ديجيتالي كشور را به دوش مي كشند.
دفاتر دولت الكترونيك كه در استانهاي مختلف كشور راهاندازي شده است، خدمات مختلف انتظامي و ثبتي را انجام ميدهند و اين خود يك گام به جلو در ارائه خدمات به شهروندان الكترونيكي ايران است.
اعطاي دهها ميليارد تومان تسهيلات از طريق طرح تكفا به بخش خصوصي در جهت تقويت زيربناي اقتصادي و علمي بخش خصوصي در حوزهاي تي، خود تاثير غيرمستقيمي در گسترش دولت الكترونيك در ايران دارد.
با اين وجود، دولت الكترونيك ما با رويههايي كه در كشورهاي غربي حاكم است، از عقب ماندگي ساختاري و اجرايي رنج مي برد كه قطعا عزم ملي و ايجاد طرح جامع در اين راستا، مي تواند در چشمانداز بيست ساله كشور، مشكلگشاي بسياري از موانع پيش روي باشد.
خلق دولت الكترونيك
يكي از مهمترين فرصتهايي كه فناوريهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي را پيش روي ما قرار ميدهند، امكان استفاده از اين فناوري براي مهندسي مجدد معماري دولت و قابل دسترستر، كارآمدتر و پاسخگوتر ساختن آن است.
استفاده از اين نوآوريها در فرآيند اداره امور جامعه، موجب پديدار شدن واقعيتي به نام دولت الكترونيك شده است.
امروزه عوامل مختلفي دست در دست يكديگر دادهاند تا دولتها را وادار به تجربه شكل جديدي از اداره جامعه بكنند.
انتظارات افراد در مورد خدمات و محصولات و نيز نحوه و كيفيت ارائه آن به طور روزافزون در حال تغيير است و دولت نيز بايد پاسخگوي اين نيازها و انتظارات باشد. آنان خواهان اين هستند كه ساعات كار موسسات دولتي افزايش يابد و هر زمان كه خواستند بتوانند كارهاي خود را انجام دهند، در صفها معطل نشوند، خدمات باكيفيت تري دريافت كنند، خدمات و محصولات ارزان تري به دستشان برسد و مواردي از اين دست كه پاسخگوترين شكل دولت براي اين انتظارات در حال حاضر دولت الكترونيك است.
دولتها همچنين براي جذب سرمايه، كارگران ماهر، گردشگران و ساير موارد با يكديگر در رقابت هستند و بدين منظور به امكانات جديدي نياز دارند كه دولت الكترونيك اين امكانات را فراهم ميكند.
دولت الكترونيك براي كيفيت خدمات رساني به شهروندان، فرصتهاي خوب زيادي را ايجاد ميكند. شهروندان قادرند به جاي چند روز يا چند هفته ظرف چند دقيقه يا چند ساعت اطلاعات يا خدمات مورد نظر خود را دريافت كنند.
شهروندان، شركتها و سازمانهاي وابسته به دولت مي توانند بدون استخدام وكلاي دادگستري و حسابداران گزارشهاي خواسته شده را دريافت كنند.
كارمندان دولت مي توانند به سادگي و به صورت كارآمد مانند كاركنان دنياي تجارت امور خود را انجام دهند.
يك استراتژي موثر در زمينه استقرار دولت الكترونيك به بهبودهاي قابل ملاحظهاي از قبيل موارد ذيل در دولت منجر خواهد شد؛
تسهيل خدمت رساني به شهروندان
حذف ردههايي از مديريت دولتي (كوچك سازي اندازه دولت)
تسهيل اخذ اطلاعات و خدمات توسط شهروندان و شركتها و همچنين سازمانهاي وابسته به دولت
تسهيل فرآيندهاي كاري سازمانها و كاهش هزينهها از طريق ادغام و حذف سيستمهاي اضافي و موازي
نمادهاي مورد استفاده در دولت الكترونيك
نمادهاي دولت الكترونيك نشان دهنده اين است كه يك دولت الكترونيك مي تواند بخشها و افراد را با يكديگر مرتبط سازد
G2C GOVERNMENT TO CITIZEN (تعامل ميان دولت و شهروندان): مهمترين و گسترده ترين نوع كاربرد دولت الكترونيك، رابطه دولت با شهروندان و بالعكس است. اين رابطه شامل اخذ اطلاعات از سوي شهروندان از سازمانهاي دولتي و ارائه خدماتي از سوي دولت به شهروندان به شيوه الكترونيك است G2G GOVERNMENT TO GOVERNMENT (تعامل ميان سازمانهاي دولتي): در اين نوع رابطه، سازمانهايي كه در زمينههاي مختلف به اطلاعات نياز دارند، ميتوانند از طريق شبكههاي موجود به اين اطلاعات دسترسي يافته و خدمات خود را سريع تر به شهروندان ارائه كنند.
BUSINESS G2B GOVERNMENT TO (تعامل ميان سازمانهاي دولتي و بخش خصوصي): اين نوع رابطه، اولين رابطهاي بود كه توسعه پيدا كرد كه در اين راستا پرداخت ماليات، اخذ آمار و اطلاعات ، ارائه تسهيلات و نحوه اخذ مجوزهاي مختلف محتواي اين نوع تعامل را شكل ميدهد.
G2E GOVERNMENT TO EMPLOYEES ( تعامل ميان دولت و كارمندان دولت): اطلاعات پرسنلي كاركنان، دريافت خدمات پرسنلي و ساير اطلاعات قابل مبادله ميان سازمانهاي دولتي و كاركنان دولت در اين چارچوب قرار مي گيرند.
اين چهار نوع كاربرد، ستونهاي اصلي دولت الكترونيك تلقي ميشود و در واقع اين ارتباطات است كه روح دولت الكترونيك را تشكيل ميدهد.
استراتژي استقرار دولت الكترونيك
اولين گام در تدوين استراتژي دولت الكترونيك تعريف آن است. بدين معنا كه سياستگذاران بايد بدانند كه دقيقا در پي دست يافتن به چه چيزي هستند. دولت الكترونيك ظرفيتهاي بالايي براي ايجاد ارتباطات الكترونيك بين دولت و شهروندان، دولت با بخش خصوصي و اجزاي مختلف درون دولت دارد. هر حكومتي با توجه به شرايط خاص خود مي تواند در هنگام تدوين استراتژي دولت الكترونيك مورد نظر خود، قلمرو نفوذ و گسترش اين پديده را تعريف كند.
پس از اين مرحله بايد نسبت به تدوين استراتژي اقدام شود. اين استراتژي از اين لحاظ حائز اهميت است كه برنامههاي عملي مهندسي مجدد فرآيندها و رويهها را به گونهاي كه در راستاي دولت الكترونيك و حمايت كننده آن باشد، هدايت كرده و همچنين گامهاي اوليه حركت را تعيين مي سازد.
اين استراتژي بايد دربرگيرنده مراحل ذيل باشد؛
تعريف ساختار دولت الكترونيك و اجزا و عناصر كليدي آن
تعيين مخاطبان و كاربران دولت الكترونيك
ترسيم چشم اندازي كه به سادگي قابل درك باشد و دربرگيرنده نتايج مورد انتظار از دولت الكترونيك باشد
تعيين اهداف عملياتي كه قابل سنجش و قابل اندازه گيري باشند
تعيين خط مشيهاي لازم به منظور حمايت از تحقق مطلوب دولت الكترونيك تعريف شيوهاي كه ميزان آمادگي سازماني براي استقرار دولت الكترونيك را تعيين كند
تعريف فرآيند و مراحل استقرار دولت الكترونيك
مفهوم حكومتداري خوب
سازمانها و افراد مختلف براساس نوع نگرش و نگرانيهاي خود، تعاريف متعددي از حكومتداري خوب ارائه كردهاند كه هر يك بيانگر بخشي از اين مفهوم است.
قبل از بررسي تعاريف موجود در اين زمينه شايد تعريف واژه حكومتداري ضروري باشد.
براساس تعريفي كلان، حكومتداري عبارت است از فرآيندي كه به واسطه آن موسسات دولتي به اداره امور عمومي مي پردازند، منابع عمومي را مديريت كرده و از حقوق افراد جامعه حمايت ميكنند (www.unhchr.ch) و بنا به تعبيري ديگر حكومتداري عبارت است از شيوه به كارگيري قدرت در مديريت توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور.
در تعريف اخير حكومتداري مستقيما با مديريت فرآيند توسعه پيوند مي يابد و بخش عمومي و خصوصي را به طور توام دربر مي گيرد.
برخي از صاحبنظران تعريف گسترده تري از حكومتداري ارائه كردهاند. به زعم آنان حكومتداري فرآيندي است كه از طريق آن به طور جمعي مسائل مبتلا به جامعه را حل كرده و نيازهاي جامعه را برطرف ميكنيم.
طبق اين ديدگاه، حكومتداري صرفا شامل دولت نميشود بلكه بخش خصوصي و افراد و گروههاي جامعه مدني را نيز دربرمي گيرد و سيستمها، رويهها و فرآيندهايي كه به نوعي در امر برنامه ريزي، مديريت و تصميم گيري دخيل هستند را نيز شامل ميشود. (United Nations Economic and Social Commission for Asia and the Pacific (http://www.unescap.org)) با عنايت به تعاريف پيش گفته و درك عمومي از مفهوم حكومتداري، مي توان گفت كه حكومتداري خوب (GOOD GOVERNANCE)، بركيفيت و نحوه انجام وظيفه حكومتداري تاكيد ميكند.
براساس يكي از تعاريف ارائه شده، حكومتداري خوب عبارت است از انجام وظايف حكومت به شيوهاي عاري از فساد، تبعيض و در چارچوب قوانين موجود. در اين تعريف، حكومتداري خوب به عنوان انجام وظايف حكومت به شيوهاي منصفانه مورد توجه قرار گرفته است.
با اين ديدگاه و براساس تعاريف متعددي كه از حكومتداري خوب ارائه شده است مي توان گفت حكومتداري خوب عبارت است از؛ فرآيند تدوين و اجراي خط مشيهاي عمومي در زمينههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي با مشاركت سازمانهاي جامعه مدني و با رعايت اصول شفافيت، پاسخگويي و اثربخشي به گونهاي كه ضمن برآوردن نيازهاي اساسي جامعه، به تحقق عدالت، امنيت و توسعه پايدار منابع انساني و محيط زيست منجر شود.
نتيجه گيري
ارتباط ميان دولت الكترونيك و حكومتداري خوب به قدري نزديك است كه برخي صاحبنظران معتقدند كه دولت الكترونيك اگر در نهايت به حكومتداري بهتر منجر نشود هرگز رسالت خود را به انجام نرسانيده است.
دولت الكترونيك شيوهاي است براي حصول اطمينان از اينكه همه شهروندان به گونهاي يكسان از فرصت مشاركت در تصميماتي برخوردارند كه به نوعي بر وضعيت و كيفيت زندگي آنها تاثير مي گذارد. اين شكل جديد ازحكومتداري، شهروندان را از مصرف كنندگان منفعل خدمات دولتي به بازيگران فعال تبديل ميكند كه ميتوانند در باره نوع خدماتي كه به آن نياز دارند اظهارنظر كنند.
دولت الكترونيك امكانات گستردهاي را براي عينيت يافتن آرمانهاي حكومتداري خوب فراهم ميكند و با به كارگيري فناوريهاي جديد ارتباطي و اطلاعاتي به بهبود فرآيندهاي ارائه خدمات در بخش عمومي، تسريع ارائه خدمات به شهروندان، پاسخگوترشدن ماموران دولتي، شفاف شدن اطلاعات، كاهش فاصله ميان مردم و دولتمردان، مشاركت اثربخش تر شهروندان و اعضاي جامعه مدني در فرآيند تصميم گيري عمومي، گسترش عدالت اجتماعي از طريق فرصتهاي برابر افراد براي دسترسي به اطلاعات و.... كمك شاياني ميكند و حكومتها چنانچه بخواهند در مسير تحقق حكومتداري خوب حركت كنند بايد به ابزار نيرومندي همچون دولت الكترونيك مسلح باشند.
pnugirl
03-26-2011, 07:27 PM
دولت الکترونیکی استفاده صحیح و آسان از فناوری ارتباطات و اطلاعات برای عرضه خدمات دولتی به مشتریان بهصورت شبانهروزی در هر موقع از سال است. افرادی که این خدمات را دریافت میکنند میتوانند یک فرد عادی، بازرگان و یا یکی از اعضای کابینه دولت باشند. باید اظهار کرد، دولت الکترونیکی خدمات خود را در سادهترین حالت ممکن به کاربران عرضه میکند و در آن واحد به دولت امکان میدهد تا این خدمات را در ارزانترین حالت ممکن بهدست مشتریان خود برسانند. نخستین مرحله از خدمات دولت الکترونیکی عرضه خطوط اینترنت بر روی رایانههای شخصی است که در این میان گفته میشود کیوسکهای خیابانی اینترنتی و تلفنهای همگانی متصل به اینترنت مهمترین تحولاتی از این دست است که در سه تا پنج سال آینده اجرا خواهد شد. بزرگترین آرزو و انتظار من از دولت الکترونیکی برقراری ارتباطی صمیمانه و بیشتر بین مردم و دولت است. هرچه که در این زمینه دولت کارآمدتر میشود و خدمات بیشتری را بهدست مردم میرساند، ارزش آن در نزد شهروندان بیشتر خواهد شد و در کنار آن آرزوهای مقامات دولتی به حقیقت نزدیکتر میشود.
نقش یک مدیر در مراکز دولتی و یا وزارتخانهها چگونه از نقش مدیران در مراکز خصوصی مجزا میشود؟
اگر بخواهیم این دو دسته مدیر را با یکدیگر مقایسه کنیم، بیشک مدیران بخش عمومی فعالیت بیشتری را نسبت به مدیران بخش خصوصی انجام میدهند. من بهعنوان یکی از مدیران بخش عمومی سعی میکنم با استفاده از توان خود سیری صعودی را در فعالیتهای روزانه خود دنبال کنم و این روند را در زندگی مردم بهوجود آورم. اگرچه همه روزه طرحهای کامپیوتری و شبکهای فراوانی به من پیشنهاد میشود، من معمولا پروژههای الکترونیکی که آموزش، امنیت عمومی و توسعه اقتصادی را شامل میشود ترجیح میدهم. هر یک از این فضاها نقشی مهم و حیاتی در جامعه ما دارند که در جای خود میتوانند ضمن ترکیب با دستاوردهای نوین فناوری ارتباطات و اطلاعات نتایجی چشمگیر را بهدنبال داشته باشند.
شما برای تایید هویت شخصی افراد در دولت الکترونیکی و فضای مجازی در سطح کلان چه روشی را مناسبتر میدانید؟
تمامی بخشهای مختلف ارتباط میان مردم و دولتها باید زیر نظر دولت الکترونیکی انجام شود و بهوسیله این ابزار مورد تهدید قرار نگیرد. امنیت و پوشش اطلاعات شخصی افراد دو مسئلهای است که بیشترین اهمیت را در دولت الکترونیک دارد و باید بیش از دیگر مقولهها به آن پرداخته شود. دولت الکترونیکی باید به گونهای فعالیتهای خود را دنبال کند که اطمینان و اعتماد عمومی و ملی را در مقابل ترس و واهمه اجتماعی بهدنبال داشته باشد. یک قانون محافظهکارانه توانمند و قوی نخستین گام برای ایجاد اعتماد ملی محسوب میشود. شهروندان یک جامعه باید مطمئن باشند که اطلاعات آنها تنها با اهدافی مشخص مورد استفاده قرار میگیرد و هرگز از آنها سوءاستفاده نمیشود. قوانین صریح و روشنی که در این زمینه موجود است و جزئیات آن به اطلاع کاربران میرسد میتواند علاوه بر تامین اهداف عموم مردم، اهداف دولتی را نیز محقق سازد.
در کشور آمریکا چگونه میتوانیم فعالیتهای فناورانه فدرال، ایالتی و محلی را با یکدیگر هماهنگ کنیم تا بتوانیم منبع اطلاعاتی دقیق و بدون مشکلی را تشکیل دهیم؟
همانطور که در قوانین ما مشخص شده، زمانی که بازوهای مختلف دولتی با هم و در کنار هم کار میکنند، شهروندان بهتر از هر زمانی تحت حمایت قرار میگیرند. آن دسته از گروههای دولتی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات فعالیت میکنند مثل کنسول فدرال cio، مرکز اطلاعات ایالتی ملی(nasire) و مرکز فناوریهای همگانی فعالیتهای شهروندان در این زمینه را تسهیل میکنند. برای اینکه دولتها در این زمینه بتوانند اهداف خود را محقق سازند، باید فعالیتهای آنها در بخشهایی نظیر خدمات مردمی افزایش یابد. مسئله مهمتری که در این زمینه وجود دارد توجه به سهامداران فناوری است. افرادی که در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات بهعنوان سهامدار فعالیت میکنند باید بهعنوان بخشی از چرخه دولت الکترونیکی محسوب شوند. هدف اصلی دولت الکترونیکی عرضه خدمات بهتر و بیشتر است و در این سیر فناوری انتقال پیدا نمیکند و به همین خاطر مدیران دولتی در هر طبقهای که هستند باید با هم فعالیت کنند.
به نظر شما دولت الکترونیکی در آینده چگونه میتواند بر روی جرم و جنایت تاثیر بگذارد و هماکنون چه نتایجی از این روند بهدست آمده است؟
دولت الکترونیکی و تاثیرات آن برای کاهش میزان جرم و جنایت در جامعه بسیار زیاد است که متاسفانه تاکنون کمتر به آن پرداخته شده و توجه خاصی به آن نشده است. برای کاهشهای چشمگیر تخلفات در جامعه بهوسیله دولت الکترونیکی دلایل فراوانی وجود دارد، اما تطابق فناوری با امنیت عمومی امری است که بهوضوح در این زمینه دیده میشود. یکی از فعالیتهای قابل ملاحظهای که دولت الکترونیکی میتواند انجام دهد، ایجاد ارتباط دولت با دولت(g2g) است. مراکز دولتی با انتقال اطلاعات بین خود در سطح محلی، ایالتی و کشوری میتوانند همکاریهای بیشتری را با یکدیگر انجام دهند و بدون برگزاری جلسات هفتگی تاثیرات خود را در این زمینه برجای بگذارند. بسیاری از تبهکاران فراری که شامل قاتلین نیز میشوند در روند ارتباط الکترونیکی دولت با دولت شناسایی شده و به این وسیله امنیت اجتماعی برقرار میشود. این ظرفیت میتواند در سالهای آینده افزایش پیدا کند و بهعنوان شبکهای عمومی در سطح کشور به اجرا دربیاید. دولتهایی که خود را با فناوری تطابق میدهند بهعنوان بخشی از این شبکه عظیم وارد عمل میشوند که نتیجه آن جمع شدن متخلفان از سطح شهر و خیابانها خواهد بود. نکته مهمی که این روند بهدنبال دارد آن است که، جمعآوری متخلفان از سطح شهرها به کمک دولت الکترونیکی باعث میشد تا ماموران پلیس زمان آزاد بیشتری پیدا کنند تا بتوانند امنیت بیشتری را برای عموم مردم حاصل کنند.
مقامات دولتی که در سراسر آمریکا فعالیت میکنند در تلاشند تا امکانات بیشتری را برای تماس مردم با شمارههای ضروری عرضه کنند. به هرحال با گسترش روزافزون تلفنهمراه در بین مردم مشخص شده که ایجاد مراکز ارتباطی و فناوری در نقاط مختلف شهر برای شمارهگیری خودکار با مراکز اورژانس کمکم ارزش خود را از دست داده است. دولت برای تسهیل کردن تماس با مراکز اورژانسی چه خدماتی را در نظر گرفته است؟
تلفنهای همراه و دیگر ابزارهای مخابراتی بیسیم امروزه بهعنوان یکی از مهمترین وسایل در دولت الکترونیکی محسوب شدهاند. براساس اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان حفظ امنیت عمومی آمریکا، 40 درصد افرادی که با شماره اضطراری 911 تماس حاصل کرده بودند از تلفنهمراه استفاده کرده بودند. دولت آمریکا با استفاده از نوآوریهای جدید خود در این زمینه میکوشد تا به هنگام برقراری تماس با تلفنهمراه، ظرف مدت زمانی بسیار کوتاه محل تماس را مشخص کند. هماکنون در دولت آمریکا ضربالعجلی مشخص شده که تا پیش از رسیدن به آن باید این طرح عملی شود. من فکر میکنم که در آیندهای نهچندان دور ما این توانایی را پیدا خواهیم کرد که به هنگام برقراری تماس با شماره 911، کارشناسان ما بتوانند محل برقراری تماس را مشخص و در زمانی کوتاه خود را به آنجا برسانند.
آن دسته از کارمندان دولتی که با فناوریهای کنونی خود را تطابق دادهاند و از آنها استفاده میکنند چگونه میتوانند از مزایای دولت الکترونیکی بهرهمند شوند؟
فناوری امروزه بهگونهای طراحی میشود که کارمندان دولتی را در هر سطحی که هستند پوشش میدهد. با این روند تمامی کارمندان دولتی میتوانند بهجای آنکه بخش عظیمی از وقت روزانه خود را به کاغذبازیها اختصاص دهند، کارهای خود را بسیار منظمتر با کامپیوتر انجام دهند. امروزه دلایل بسیار موجهی وجود دارد که بهکمک آنها میتوان بر لزوم رشد و گسترش دولت الکترونیکی تاکید کرد. طبق آمارهای رسمی، ماموران پلیس شهر بوستون آمریکا سالانه بیش از 40 هزار ساعت با سیستمهای عکسبرداریهای امنیتی و... کار میکنند و از طریق شبکهای گسترده با ماموران پلیس دیگر شهرها در ارتباط هستند. در سطح ملی، یکی از مراکز دولت آمریکا سیستمی طراحی کرده که طی آن کارمندان این مرکز خواهند توانست که روزانه زمان بیشتری را به مخاطبان خود اختصاص داده و تمامی کارهای خود را بهصورت خودکار انجام دهند. عرضه خدمات بهتر و داشتن مخاطبان راضیتر نتیجه راهاندازی درست و صحیح دولت الکترونیکی است.
آیا پیشنهادی دارید تا به واسطه آن کارشناسان جهانی بتوانند با نصب و راهاندازی دولت الکترونیکی از مزایا و خدمات کسب و کار الکترونیکی استفاده کنند؟
من فکر میکنم که امروزه تمایل مدیران سیستمهای بینالمللی برای استفاده از خدمات دولت الکترونیکی به میزان زیادی افزایش پیدا کرده است. در طول زمانی که بهعنوان فرماندار شهر بوستون فعالیت میکردم موفق شدیم که در یک دوره زمانی سه ساله بیش از نیمی از خانهها را از خدمات دولت الکترونیکی بهرهمند سازیم. خوشبختانه همواره افرادی هوشمند در جامعه وجود دارند که تمایل دارند برای ارگانهای دولتی فعالیت کنند، اما من فکر میکنم که ماموران دولتی باید بیشتر توجه خود را به نیروهای خارج از دستگاههای دولتی معطوف سازند. این امر به دولتها امکان میدهد تا هر گونه خدمات و امکاناتی را که در اختیار دارند آسانتر در اختیار مردم قرار دهند و رضایت بیشتری را برای کارهای خود کسب کنند.
فناوری اطلاعات باید از دولت الکترونیکی پشتیبانی کند، اما شما فکر میکنید که عواملی نظیر فرهنگ و مردم چگونه میتوانند در این رویه تاثیر بگذارند و موفقیت آن را بهدنبال داشته باشند؟
گروههای فعال در زمینه فناوری ارتباطات و اطلاعات باید بسیار دقیق باشند و به همه بخشها رسیدگی کنند، اما در عین حال باید توجه داشت که این گروهها الزاما نباید جزء صاحبان دولت الکترونیکی در یک جامعه محسوب شوند. اگرچه در جامعهای که زیر نظر دولت الکترونیکی اداره میشود همه فعالیتها بهصورت الکترونیکی و دیجیتالی کنترل میشود، گروههای فعال در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات میتوانند ارتباط نزدیک و صمیمانهای با دولت الکترونیکی داشته باشند و سرعت انتقال اطلاعات آنها را بیشتر کنند. این بزرگترین موفقیتی است که دولت الکترونیکی بهدنبال خواهد داشت.
مسؤولان همواره میکوشند در راهبرد طرح جامعه اطلاعاتی و دولت الکترونیکی کوچکسازی حجم را بیش از دیگر موارد مد نظر قرار دهند تا با کوچکسازی دستگاههای دولتی بتوانند مزایای بیشتری را در این زمینه از آن خود کنند. دولت الکترونیکی میتواند به بسترسازی و آمادهسازی زیرساختهای یک جامعه ایدهآل بپردازد و تولیگری دولت الکترونیکی بهدست دستگاههای دولتی صورت گیرد. باید توجه داشت اگر دولت الکترونیکی محقق شود پدیدههای دیگری مانند دیپلماسی الکترونیکی یا دیپلماسی دیجیتال هم شکل میگیرند. با شکلگیری زیرساخت پیشرفته فناوری ارتباطات و اطلاعات امکانات و فرصتهایی پدید میآید که تمام بخشها و عناصر جامعه را به بهرهگیری از این فرآیند برای تحول بنیادین وامیدارد. این فرآیند جامعه را به سمتی سوق خواهد داد که بسیاری از مولفههایش با جامعه متعارفی که ما میشناسیم متفاوت است. اینگونه است که جامعه اطلاعاتی شکل میگیرد و بهتدریج به سمتی میرود که مهمترین فعالیتهای اجتماعی انسان نظیر کار، تولید، خرید، فروش، معاشرت، آموزش و پژوهش و... ازمحیطهای فیزیکی به عرصههای دیجیتال منتقل میشوند.
pnugirl
03-26-2011, 07:27 PM
ولت الکترونیکی را می توان چنین تعریف کرد : به کارگیری فناوری اطلاعات در بخش های مختلف دولت به منظور افزایش بهره وری و ارتقا سطح خدمات رسانی . مهم ترین نتیجه این امر ، افزایش رضایت مردم خواهد بود به شرطی که پیاده سازی دولت الکترونیکی به طور صحیح و با موفقیت صورت گیرد . به عبارت دیگر ، دولت الکترونیکی با این که می تواند یک گام اساسی برای دولت ها باشد ، چالش برانگیز نیز است.اگر دولت ها نتوانند خدمات الکترونیکی را به صورت یکنواخت و قابل دسترس ، در اختیار عموم افراد جامعه قرار دهند ، دولت الکترونیکی منجر به شکاف طبقاتی بیش تر در جامعه و در نهایت نارضایتی مردم ، و افزایش مشکلات خواهدشد . البته این به مفهوم انکار دولت الکترونیکی نیست بلکه تاکیدی است بر برنامه ریزی دقیق تر برای این امر مهم ، که در عصر دیجیتال اجتناب ناپذیر به نظر می رسد . در این نوشتار سعی شده است که مبانی دولت الکترونیکی و اهمیت آن به بحث گذارده شود . ▪ تعریف دولت الکترونیکی :
دولت الکترونیکی به معنای اطلاع رسانی و خدمات رسانی به موقع ، دقیق و کارا در ۲۴ ساعت شبانه روز ، ۷ روز هفته و تمامی روزهای سال از طریق وسایل ارتباطی گوناگون مانند تلفن و اینترنت است .
▪ وجوه دولت الکترونیکی :
در مبانی دولت الکترونیکی وجه های مختلفی برای آن قایل شده اند و از یک نقطه نظر می توان سه وجه کلی را برای آن در نظر گرفت :
۱. ( Government to Government ) G۲G
۲. ( Government to business ) G۲B
۳. ( Government to citizen ) G۲C
Government to Supplier و Government to Employee از دیگر وجوهی هستند که می توان آنها را در ارتباط با بخش های فوق در نظر گرفت . در عموم کشورها با وجود این که وجه G۲G ، زیر ساختار دولت الکترونیکی را تشکیل می دهد و به عبارت دیگر نقش back office را ایفا می کند ، به دلیل اهمیت یافتن خدمات مشتری مدار ، دو وجه G۲B و G۲C که به عبارتی نقش front office را ایفا می کنند ، اهمیت بیش تری در پیاده سازی یافته اند .
▪ راهکارهای دولت الکترونیکی :
در هر یک از این وجوه ، دولت الکترونیکی باید کمک رسان و اهرمی برای ارتقای سطح خدمات باشد . به همین دلیل در کلیه فعالیت هایی که در این راستا صورت می گیرد ، باید راهکارهای زیر در نظر گرفته شود :
۱. ساده سازی نحوه ارایه خدمات به مشتریان و تسهیل دسترسی به آنها
۲. بهبود کارآیی و اثربخشی دولت از طریق حذف لایه ها و سطوح مدیریتی
۳. تسهیل دسترسی مشتریان به اطلاعات از این طریق که مشتری مداری جایگزین بوروکراسی اداری شود .
۴. بهبود وضعیت پاسخگویی به مشتریان و تضمین پاسخگویی در خصوص نیازهای آنان
۵. ساده سازی فرآیندهای کسب و کار موسسات ، کاهش هزینه ها از طریق یکپارچه سازی و حذف سیستم های زاید
۶. ایجاد بینش نتیجه گرایی در دولت
۷. افزایش میزان خلاقیت از طریق به کارگیری روند بخش خصوصی در امور دولتی
در این بحث ، مشتری می تواند هر یک از مردم ، بخش خصوصی و یا حتی دیگر سازمان های دولتی باشد .
▪ تحقق دولت الکترونیکی :
یکی از الزامات اساسی برای ورود دولت به عصر دیجیتال آن است که فناوری ارتباطی و اطلاعاتی جدید جانشین جریان مکاتبات بین هرم دولت و دریافت کنندگان خط مشی و مشتریان خدمات دولتی شود . همکاری گسترده بین دولت و مشتریان نه تنها مساله ای مربوط به مراوده الکترونیکی است بلکه هدف کیفیت بیش تر و قابل اعتماد بودن خدمات است . تمام دولت ها در تلاش هستند تا خود را برای اقتصاد دیجیتالی و جامعه اطلاعاتی آماده کنند . طبق نظریه &#۰۳۹;کارو&#۰۳۹; برای تحقق دولت الکترونیکی در جامعه اقدامات زیر ضروری است :
۱. رهبری جامعه از بالای هرم
۲. ایجاد بینش سازمانی
۳. تعهد به تامین منابع
۴. حمایت واقعی از تغییر و تحول
۵. اجرای سریع
مراحل پیاده سازی دولت الکترونیکی :
کشورهایی که امر پیاده سازی دولت الکترونیکی را شروع کرده اند ، بنا به تجربه ، مراحل ضروری این کار را از قرار زیر دانسته اند :
۱. اطلاع رسانی : اطلاعات مورد نیاز در اختیار مشتریان و کاربران قرار داده می شود . مانند اطلاعات لازم برای کسب مجوز شکار یا صدور گواهینامه رانندگی
۲. ارتباط یک طرفه : فرم های الکترونیکی ، مشخص ترین وجه این مرحله است . سازمان ها، فرم ها را به صورت های مختلف در اختیار متقاضیان قرار می دهند ، اما کاربران پس از گرفتن فرم ها باید به روش سنتی برای پرکردن و ارسال آنها اقدام کنند .
۳. ارتباط دوسویه : کاربران می توانند نه تنها فرم ها را دریافت کنند ، بلکه به صورت آنلاین آنها را هم پر کرده و ارسال کنند . البته در این مرحله ، برخی عملیات مانند تعاملات مالی یا تعیین هویت متقاضی هنوز به روش سنتی صورت می گیرد .
۴. تراکنش ها و تعاملات : تمامی فرآیندها و عملیات از ابتدا تا انتها با توجه به امکانات به صورت الکترونیکی انجام می شود . در این مرحله تمامی وجوه دولت الکترونیکی باید پیاده شده باشد .
از کجا باید شروع کرد :
خواسته های مشتری راه را مشخص می کند . در ادامه لازم است نیاز متقاضی برآورده شود و خدمات به او ارایه شود .
۱. استراتژی مشتری
۲. استراتژی دسترسی
۳. استراتژی ترخیص
کانال های ارتباطی :
کارگزاران و مدیران دولتی و شهروندان با برخورداری از کانال های ارتباطی به هنگام به دنبال افزایش مراکز تماس مشتریان هستند . شهروندان تمایل بیش تری به استفاده از روش ها و ارتباطات الکترونیکی نشان می دهند ، به ویژه که این نوع ارتباطات با حذف یا کاهش مشکلات ارتباط دارد و تردد و افزایش دسترسی ، کارایی را بالا می برد .
▪ مهم ترین کانال های ارتباطی عبارت است از :
تلویزیون الکترونیکی ، اینترنت ، تلفن ، فاکس ، موبایل ، کامپیوترهای دستی ، پست الکترونیکی ، پست و کیوسک های اطلاعاتی . لازم به ذکر است که پیاده سازی دولت الکترونیکی به معنای حذف کامل روش سنتی مربوط به مراجعه حضوری مشتریان نیست .
▪ مشکلات دولت الکترونیکی :
دولت الکترونیکی با وجود مفهومی ساده ، مشکلات زیادی برای دولت ها دارد . مشکل اصلی در روش طراحی نیست بلکه ارایه خدمات به روش مناسب ، معضل اول دولت هاست . دولت ها باید به عنوان یک مجموعه ، قادر باشند اطلاعات دیجیتالی را به خوبی دریافت کنند و زمینه های فنی لازم را برای ارتباطات واحدهای مختلف کشوری با همدیگر ، و همکاری بخش خصوصی و دولتی فراهم سازند . مشکل دیگری که وجود دارد ، فرهنگ و ذهنیت مردم است . تغییر ذهنیت و فرهنگ سنتی در مورد استفاده از خدمات ، هزینه زیادی خواهد داشت . فراهم کردن فضای مناسب ، دورنگه داشتن آن از استفاده های نامناسب ، و فقدان تخصص لازم در انجام تغییرات سریع در فناوری اطلاعات از مشکلات دیگر به حساب می آید . دومین معضل اساسی دولت ها ، ایجاد روش های قانونی مناسب برای تجارت الکترونیکی است ، چون دنیا در حال حاضر به طرف اقتصاد جهانی دیجیتال حرکت می کند . با این وضعیت ، هرگونه مغایرت قانونی در تجارت های بین المللی بیش تر نمود پیدا می کند . در این مسیر ، دولت ها با مشکل مربوط به مالیات بر تجارت الکترونیکی و نحوه کنترل آن ، امضای الکترونیکی قراردادهای تجاری و کنترل بر برنامه های رمزنویسی قوی موجه هستند .سومین معضل اساسی دولت ها که به نوعی یک مشکل بالقوه به حساب می آید ، نیازمندی روزافزون به دموکراسی و عدم استفاده دمکراتیک از سیستم های دیجیتالی است . با افزایش اقتصاد دیجیتالی ، فناوری از دیدگاه دموکراتیکی ، خنثی یا از آن به غلط استفاده می شود و در نتیجه تنوع را از بین برده و مردم را تشویق می کند تا بر اساس روش های جدید جهانی تعامل کنند .
▪ نتیجه گیری :
دولت الکترونیکی حاصل تغییرات فنی ، به خصوص فناوری اطلاعات از یک طرف ، و انطباق سازمانی با تغییرات عصر اطلاعات و دیجیتال از طرف دیگر است . در صورت پذیرش تفکر مدیریت استراتژیک در حوزه دولتی ، فلسفه دولت الکترونیکی به راحتی برای کارگزاران و بوروت کرات ها قابل هضم خواهد بود . البته دولت الکترونیک همانطور که تشریح شد ، ابعاد مختلفی نظیر مشتری مداری ، کیفیت ، کارایی ، اثربخشی ، انعطاف پذیری ، استفاده از توانمندی ها و مهارت های بخش خصوصی در بخش دولتی ، و به کارگیری مکانیسم های بازار را در بر می گیرد . شاید بتوان گفت که یکی از ابزار مهم برای تبدیل مدیریت دولتی سنتی ، الگوی جدید مدیریت دولتی نوین فناوری اطلاعات است که مسلما با توجه به گذشت حدود یک دهه از حرکت این اندیشه نوین ، دولت الکترونیکی نیز یک بحث جدید خواهد بود و به تحقیقات کاربردی میدانی و چالش های فراوان در مورد به کارگیری آن در جامعه ایرانی نیاز دارد . برای مثال یک نمونه از آن تحت عنوان طرح &#۰۳۹; آسیکودا &#۰۳۹; جهت الکترونیکی کردن امور گمرکی در گمرک ایران در حال شکل گیری است . در خاتمه باید گفت که زمینه های بالقوه زیادی در کشورمان وجود دارد که امکان پیاده کردن ارایه خدمات را به طریق سیستم های دیجیتالی میسر می سازد و در پیشرفت اقتصادی و اجتماعی ایران اسلامی موثر است .
pnugirl
05-22-2011, 08:33 PM
اهداف دولت الکترونیک توسعه دهندگان دولت الکترونیک در سرتاسر جهان پنج هدف عمده را که در دولت الکترونیک دنبال می شود شناسایی کرده ان،د دولت الکترونیک وسیله ای برای به انجام رساندن این اهداف می باشد. در زیر این اهداف شرح داده شده اند توجه داشته باشید که این اهداف براساس اهمیت لیست نشده اند و هر دولتی باتوجه به اولویت های خود باید آنها را عملی سازد. ایجاد محیط تجاری بهتر: واضح است که تکنولوژی یک تسریع کننده مطمئن در افزایش بهره وری و رشد اقتصادی می باشد استفاده از ICT در دولت و ایجاد زیربنای دولت الکترونیک به ایجاد یک محیط تجاری شکوفا و مدرن (مخصوصا برای شرکت های کوچک و متوسط) از طریق ساده و موثر کردن مبادلات و ارتباطات بین دولت و تجارت کمک می نماید و با از بین بردن افزونگی در فرایندها و اهمیت دادن به ارایه سریع و موثر خدمات دولت الکترونیک شرایطی را به وجود می آورد که باعث جذب سرمایه گذاران/ سرمایه گذاری می گردد. مشتری های بر خط (Online ) نه به Inline)ox ): این امر از طریق ارایه موثر خدمات عمومی به شهروندان حاصل می شود که باید با پاسخ سریع دولت با کمترین مداخله مقامات دولتی انجام گیرد. تقویت حکومت و توسعه مشارکت عمومی: ترقی دادن شفافیت و جوابگویی در دولت از طریق ازدیاد ICT در مدیریت و عملکردها، شانس مشارکت فعال تر شهروندان در فرایندهای سیاسی و تصمیمات دولت را به صورت موثری بهبود می بخشد. بهبود در بازده و بهره وری سازمان های دولتی طراحی دوباره فرایندها و رویه های سازمان های دولتی ( که از ملزومات دولت الکترونیک است) ارایه خدمات را ساده خواهد ساخت، سودمندی سازمان های اداری را خواهد افزود و باعث صرفه جویی در هزینه های آنان می گردد به ویژه دولت الکترونیک می تواند در موارد زیر کمک ساز باشد: کارایی کارمندان دولت را افزایش می دهد، باتوجه به کاسته شدن از کاغذ بازی های موجود و مراجعه مستقیم کمتر به ادارات و سازمان های دولتی، کارمندان می توانند به طور موثرتری به فعالیت های خود بپردازند همچنین درآمدهایی که از طریق ارایه خدمات (مثلا صدور جواز) به شهروندان و شرکت ها کسب می شود افزایش می یابد و علت این افزایش ساده تر شدن فرایندهای مربوط به ارایه خدمات می باشد که باعث جذب کسانی می شود که قبلا کمتر از این خدمات (به علت دردسرهایی که بر سر راه دریافت این خدمات وجود داشت) استفاده می کردند. باعث کاهش هزینه ها در میان مدت و بلند مدت خواهد شد، اگر چه در کوتاه مدت باتوجه به هزینه های صرف شده برای راه اندازی دولت الکترونیک و نیز نیاز به ارایه خدمات در دو سطح (هم به صورت مرسوم و هم بر مبنای دولت الکترونیک ) تا زمانی که کاربران با سیستم جدید آشنا می شوند دولت مشکلاتی در پیش خواهد داشت اما در دراز مدت به دلیل ارزان تر بودن ارایه خدمات برای دولت، هزینه ها به شدت کاهش خواهد یافت. عملکردهای دولت را ساده و موثر خواهد نمود، اکثر فراینده ای دولتی در طی سال ها رشد کرده اند و معمولا شامل مراحل، کارها و فعالیت های زیادی می باشند. ساده سازی عملکرد دولت از طریق ICT مراحل زاید را خواهد زدود و فرایندها را ساده خواهد نمود. به رشد شرکت ها و تعاونی های محروم کمک خواهد نمود. ICT ارتباط دولت با گروه ها و تعاونی های حاشیه ای (کم اهمیت) را امکان پذیر می سازد و به رشد آنها کمک خواهد کرد باتوجه به اینکه خدمات درخواستی این شرکت ها بسیار سریع تر در اختیار آنان قرار می گیرد و می توانند شرکت فعال تری در فرآیندهای سیاسی داشته باشند، لذا به سرعت توسعه می یابند. نهایتا هدف دولت الکترونیک افزودن فعل و انفعال بین سه بازیگر عمده در جامعه یعنی دولت شهروندان و شرکت های تجاری به منظور تسریع در رشد فرآیندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور می باشد. • مشکلات دولت الکترونیک مانند هر پروژه زیربنایی دولتی، دولت الکترونیک می تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهم بودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایه خدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هایی مشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده تر باشد. هزینه ها بیشتر خواهد بود. پروژه های دولت الکترونیک باید از لحاظ مالی قابل تحمل باشند باید در ابتدا از یک مدل درآمدزا و کم هزینه استفاده کرد. پروژه های کوچک تر که دارای درآمدی مشخص بوده و نیاز به کمترین سرمایه گذاری اولیه دارند در درازمدت تحمل پذیرتر می باشند، برای مثال وب سایت ها یکی از آسان ترین و ارزان ترین راه های دستیابی به دولت الکترونیک به صورت موثر با کم ترین سرمایه گذاری می باشند. دولت الکترونیک در هر شرایطی باید مشی شهروند محوری را هدف خود قرار دهد. این به آن معنی است که دولت الکترونیک باید یک سرویس برخواسته از نیاز و تقاضای کاربر باشد. هرچند شهروندان زیادی از دولت الکترونیک به چند دلیل استفاده نمی کنند که در این میان می توان به ناآشنایی با ICT ، نداشتن دسترسی، کمبود آموزش و نگرانی بابت امنیت و محرمانه بودن اطلاعات اشاره کرد در حالی که دولت الکترونیک ممکن است تحویل خدمات عمومی را ساده سازد و خدمات دولتی جدیدی را ارایه دهد. هیچیک از اینها شهروندان را بر نمی انگیزد مگر آنکه در ابتدا دلواپسی هایی را که در بالا به آنها اشاره شد رفع گردد. • سه فاز دولت الکترونیک دولت ها استراتژی های مختلفی برای ساخت دولت الکترونیک دارند و بعضی از آنها سیاست های جامع بلندمدت اتخاذ نموده اند و بعضی نیز چند ناحیه کلیدی را در پروژه های اولیه مورد توجه قرار داده اند، در کل کشورهایی که به عنوان موفق ترین در این زمینه شناخته شده اند از پروژه های کوچک برای ایجاد ساختار دولت الکترونیک خود شروع کرده اند. می توان مراحل ایجاد دولت الکترونیک را به سه فاز تقسیم کرد؛ این فازها به همدیگر وابسته نیستند و نیازی به کامل شدن یک فاز برای شروع فاز دیگر نیست. • فاز یک: انتشار استفاده از ICT برای بسط دسترسی به اطلاعات دولت دولت ها حجم عظیمی از اطلاعات تولید می کنند و مقدار زیادی از آن بالقوه برای افراد و شرکت های تجاری مفید است. اینترنت و دیگر تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی می توانند این اطلاعات را بسیار سریع و مستقیم به شهروندان برسانند. پیاده سازی های فاز انتشار دولت الکترونیک بسیار در طراحی محتویاتشان متفاوتند اما کشورهای در حال توسعه عموما می توانند فرآیند دولت الکترونیک را انتشار اطلاعات دولتی به صورت آن لاین، مثلا قوانین و قواعد اسناد و فرم ها شروع کنند. قادر ساختن شهروندان و شرکت های تجاری در دسترسی به اطلاعات دولتی بدون مراجعه به سازمان های دولتی و انتظار در صف های طولانی و یا پرداخت رشوه می تواند پیشرفتی عظیم برای جوامعی باشد که کاغذ بازی های اداری آنان را با مشکل رو به رو ساخته است. سایت های انتشار، اطلاعاتی را درباره دولت و اطلاعات تالیف شده توسط دولت را برای عموم منتشر می کند لذا سایت های انتشار به عنوان پیشتاز دولت الکترونیک عمل می کنند. • فاز 2: اثر متقابل توسعه مشارکت مردمی در دولت سایت های «انتشار» هر اندازه غنی در محتویات، تنها قدم اولیه هستند. دولت الکترونیک این پتانسیل را دارد که شهروندان را در فرآیندهای سیاسی و حکومت داری، از طریق فعل و انفعال با سیاستگذاران، شرکت کند. دولت الکترونیک فعل و انفعالی نیاز به ارتباطی دو طرفه دارد که می تواند از طریق ابزارهایی چون پست الکترونیک و یا فرم های بازخورد برای کاربران فراهم آورد. این فاز از دولت الکترونیک همچنین ممکن است شامل ایجاد Forum های شهروند دولت باشد. چنین Forum هایی می تواند باعث ایجاد انجمن های آن لاین گردد که مردم بتوانند عقاید خود را مبادله کنند، آگاهی عمومی را افزایش داده و شانسی جدید برای ازسرگیری فعالیت هایی که به وسیله فاصله محدود شده اند فراهم کند. • فاز 3: داد و ستد دسترس پذیر کردن خدمات دولت به صورت آن لاین دولت ها می توانند با ایجاد وب سایت هایی که به کاربران اجازه داد و ستد به صورت آنلاین را می دهد جلوتر بروند؛ همچنانکه بخش خصوصی در کشورهای در حال توسعه از اینترنت جهت ارایه خدمات تجارت الکترونیک استفاده می کنند از دولت ها انتظار خواهد رفت که همین کار را برای خدمات خود انجام بدهند. یک وب سایت «داد و ستد» یک پیوند مستقیم به خدمات دولت که در هر زمانی قابل دسترس می باشند ایجاد می کند. در گذشته خدمات دولتی همانند ثبت زمین یا تمدید جواز نیازمند انتظار طولانی مواجه با کاغذبازی های عذاب آور و رشوه های مربوطه می شد بدعت هایی همچون کیوسک های خدمات شهروندی واقع در مراکز خرید برزیل یا کامپیوترهای قابل حمل دولتی در هند، دولت الکترونیک را مستقیما برای شهروندان کشورهای در حال توسعه به ارمغان می آورد. مروری بر کتاب «تاملی فلسفی درباره اینترنت» هیوبرت دریفوس گمنامی و واقعیت شبیه سازی شده اینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوس استدلال می کند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرن غربی است. درست همانطور که کی یرکگارد در زمان خودش مطبوعات را اینچنین می دانست. هیوبرت دریفوس فیلسوف معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی در زمینه های متفاوتی طبع آزمایی کرده است. از جمله او یکی از منتقدان تاثیرگذار پروژه هوش مصنوعی بوده است، که محور کتاب مشهور او «آنچه کامپیوترها نمی توانند انجام دهند» (1972) بود. کتابی که او بعدها دنباله ای هم بر آن نوشت تحت عنوان «آنچه کامپیوترها هنوز نمی توانند انجام دهند» . او در این کتاب ها و در کتاب ها و مقالات دیگرش از دیدگاهی پدیدارشناسانه بر تفاوت بنیادی میان انسان های متجسد و دارای کالبد و ماشین های نامتجسد تاکید کرده است، محور اصلی نقد او اولین مقالات و کتاب هایش در ابتدای دهه 1970 بر پروژه هوش مصنوعی که در آن زمان در جریان بود، متمرکز بود، این پروژه که بعدها آن را «هوش مصنوعی خوب سبک قدیم» (AIFOG) نامیدند. در واقع آن سنت افلاطونی و دکارتی را دنبال می کرد که توانایی های فکری انتزاعی را مهم ترین جنبه هوش انسانی به حساب می آورد. براساس همین عقیده بود که پژوهشگران AIFOG برای اجرای پروژه هوش مصنوعی شان کامپیوترها را با معرف های سمبولیک قواعد و فاکت ها برنامه ریزی کردند به این امید که این امر نهایتا به کامپیوترها توانایی کنش هوشمندانه اعطا کند. امروزه پس از چند دهه تلاش درستی انتقاد دریفوس از این پروژه آشکار شده و برنامه تحقیقاتی AIFOG تقریبا رو به زوال می رود و پژوهشگران اصلی هوش مصنوعی به سوی الگوهایی از ذهن انسان با پیچیدگی بیشتر رو آورده اند. دریفوس در نقدش بر برنامه پژوهشی AIFOG از این استدلال نیچه تبعیت می کند که توانایی های عاطفی و شهودی وجود متجسدها در جهان برای کنش هوشمندانه نقشی بنیادی دارند. دریفوس در کتابش «درباره اینترنت» در واقع به بسط دادن نظر انتقادی اش درباره هوش مصنوعی در مواجهه با پدیده اینترنت می پردازد. پدیده ای که به قول خودش در مقدمه کتاب، صرفا یک ابداع جدید تکنولوژیک نیست، بلکه معرف سنخ جدیدی از ابدعات تکنولوژیک است. سنخی که می تواند آشکارکننده ماهیت خود تکنولوژی باشد. به نظر او تا به حال ابداعات تکنولوژیک در ابتدا برای رفع نیازهای مشخص به وجود آمده و سپس عوارض جانبی غیرقابل انتظاری را آفریده اند. مثلا تلفن ابتدا برای تسهیل ارتباطات در تجارت به وجود آمد، اما امروزه به وسیله متعارف کاملا خانگی و حتی برای پرکردن فضای خصوصی بدل شده است. اما در مورد اینترنت که در ابتدا برای به وجود آوردن ارتباط بین دانشمندان به وجود آمد. این امر کاملا به حاشیه رانده شده و مشخص شده است که اصولا اینترنت آنقدر فراگیر و مرتبا در حال تعبیر است که به جای آنکه وسیله ای برای آن کشف می شود و به این ترتیب به جوهر تکنولوژی یعنی اینکه دسترسی هر چیزی امکان پذیر شود، نزدیک شده است. دریفوس در اینجا به پیروی از هایدگر به این خطر تکنولوژی مدرن ( و اینترنت به عنوان نمونه ای کامل از آن) اشاره می کند که سوژه انسانی در خط محو شدن در برابر تولید ابژه های تکنولوژیک مدرن است، یا به عبارت دیگر انسان مدرن در خطر بردگی تکنولوژی مدرن است. کتاب به چهار فصل تقسیم می شود. دریفوس در فصل اول به «گزافه گویی درباره ابرپیوندها (هایپرلینگ ها)» به شکست هوش مصنوعی در بازیابی اطلاعات دارای مناسبت در اینترنت می پردازد و نشان می دهد که شکل حقیقی و حرکت جسم های ما نقشی اساسی در به وجود آمدن معنا دارد و فقدان تجسد به فقدان مناسبت می انجامد. هنگامی که ما در اینترنت جست و جو می کنیم، بدن ما در این جست و جو شرکتی ندارد. جست و جو توسط یک موتور جست و جو صورت می گیرد که از قواعد و فاکت های معینی پیروی می کند. یعنی وضعیتی شبیه یک انسان مبتدی در مدل کسب مهارتی، که دریفوس در فصل بعدی آن را مفصلا شرح می دهد. چنین موتور جست و جویی نمی تواند عناصر مختص موقعیت را مورد ملاحظه قرار دهد و به این ترتیب عملکردی در سطح پایین مهارت خواهد داشت. مسئله دیگر که دریفوس در این فصل به آن می پردازد این است که اینترنت حاوی مقادیر هنگفتی از اطلاعات ابرپیوند یافته (هایپرلینک شده) است، بدون آنکه کتابداری وجود داشته باشد که آنها را طبقه بندی یا انتخاب کند. سازمان بندی اطلاعات در اینترنت تک سطحی و انعطاف پذیر است و امکان اجازه همه لینک های ممکن را می دهد. هرچیزی را حفظ می کند و همه متن ها را در دسترس قرار می دهد. چنین خصوصیاتی به گفته دریفوس زمینه را برای رشد یافتن گسترش بین متنی و جست و جوی بازیگوشانه و غیرمتعهد بدون هدف واضح فراهم می کند. به این ترتیب اینترنت «سوژه مدرن با هویت ثابت را که میل به داشتن مدلی کامل و قابل اعتماد از جهان دارد» موجب نمی شود، بلکه سوژه پست مدرنی متلونی را می آفریند که آمادگی گشایش به افق های همیشه جدید را دارد. در فصل دوم کتاب با نام «یادگیری از راه دور چقدر از آموزش دور است؟» دریفوس درباره پدیدارشناسی آموزش مهارت ها و نیاز به شاگردی کردن مستقیم برای کسب کردن سطوح بالای مهارت بحث می کند. او معتقد است که بدون درگیر شدن و حضور، مهارت آموزی ممکن نیست. دریفوس در این فصل یک مدل کسب مهارت شامل پنج شیوه کارکرد را از مرحله «مبتدی» تا مرحله خبرگی شهودی که آن را «فرد عملی» می نامد ارایه می دهد. فضای سیبرنتیکی در اینترنت حوزه تعاملات بدون خطرپذیری است که در آن تعهدی واقعی وجود ندارد و بنابراین یادگیرندگان امکان رسیدن به مرحله ای بالاتر از «کاردانی» را ندارند. به قول دریفوس «اگر حضور از راه دور ]در اینترنت[ نتواند تدریس در کلاس درس و حضور در سالن سخنرانی را به نحوی انتقال دهد که از طریق آن مشارکت جویی شاگردان توسط معلمان متعهد و حضور شاگردان نزد استادانی امکان پذیر شود که سبک عمل آنها به طور روزمره برای این شاگردان آشکار باشد تا مورد تقلید قرار گیرد، آنگاه یادگیری از راه دور تنها می تواند کاردانی به وجود آورد و تبحر و خرد عملی کاملا دور از دسترس خواهند ماند.» تاکید دریفوس بر اهمیت حضور جسمی روزمره در نزد استادان برای کسب سطوح مهارتی در حد استادی و خرد عملی است. دریفوس روشن می کند، حضور جسمی به صورت شاگردی کردن تنها راه به دست آوردن یک سبک است. منظور از «سبک» خصوصیات رویکرد استاد و شیوه مشکل گشایی توسط اوست. به قول دریفوس «یک معلم الهام بخش مانند ویتگنشتاین نسل های متعددی از دانشجویان را به جای می گذارد که نه تنها سبک او بلکه حتی اطوار او را تقلید می کند» . فصل سوم کتاب «حضور از راه دور نامتسجد و متروک شدن امر واقعی» به توصیف بدن به عنوان منبع حس ما از تسلط بر واقعیت می پردازد و اینکه چگونه فقدان پیوستگی و هماهنگی پس زمینه ای _ که خصوصیت حضور از راه دور است - به فقدان درک واقعیت افراد و اشیا می انجامد. اینترنت نمی تواند دستیابی به تسلط کامل را موجب شود، دریفوس در این فصل از برداشت مرلوپونتی از «حداکثر تسلط» استفاده می کند که مقصود از آن گرایشی جسمی برای به دست آوردن تسلط مطلوب بر جهان است. هنگامی که ما به چیزی می نگریم، گرایش داریم. بدون فکر کردن به این کار بهترین فاصله را برای دریافت شی هم به عنوان یک کل و هم بخش های مختلف آن پیدا کنیم، این حداکثر تسلط یا احاطه گرایش بدن ما، از طریق حرکت کردن مداوم، تجربه های ما در این جهان را به صورت تجربیاتی از اشیای پایدار سازمان دهد. دریفوس در پیروی از پدیدارشناسی جسم مرلوپونتی این بحث را مطرح می کند که اگر جسمی از حضور ]واقعی[ باید در حضور از راه دور وجود داشته باشد. ما باید مداوما امکان به دست آوردن تسلط بر هر چیز را که در مقابل ما قرار می گیرد، فراهم کنیم. چنین وضعیتی هنوز در فضای سیبرنتیکی به وجود نیامده است و احتمالا هرگز به وجود نخواهد آمد. تعامل میان بدن ها، آنچنان که مرلوپونتی آن را بیان می کند، به عبارت دیگر تعامل و روزمره متجسد را نمی توان در فضای سیبرنتیکی کسب کرد. هر چقدر هم که این رابطه با تصاویر سه بعدی، صدای استریو، کنترل رباتی از راه دور و... غنی شده باشد. فصل پایانی کتاب با نام «نیهیلیسم در بزرگراه اطلاعاتی: گمنامی در برابر تعهد در عصر حاضر» به طور مشروح توضیح می دهد که چگونه معنا نیاز به تعهد و تعهد واقعی به خطرپذیری واقعی نیاز دارد، در حالیکه اینترنت ما را به اجتناب کردن از خطر تعهد واقعی سوق می دهد. گمنامی و واقعیت شبیه سازی شده اینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوس استدلال می کند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرن غربی است. درست همانطور که کی یرکگارد در زمان خویش مطبوعات را اینچنین می دانست.
تاریخ انتشار: چهارشنبه، 21 آذر سال 1386
نویسنده : www.industryinfobase.ir
منبع: http://www.itpaper.ir/Articles/egoverment.aspx
pnugirl
05-22-2011, 08:35 PM
اهداف دولت الکترونیک
مشکلات دولت الکترونیک مانند هر پروژه زیربنایی دولتی دیگر است، دولت الکترونیک می تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهم بودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایه خدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هایی مشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده تر باشد هزینه ها بیشترخواهد بود.
● ایجاد محیط تجاری بهتر
واضح است که تکنولوژی یک تسریع کننده مطمئن در افزایش بهره وری و رشد اقتصادی می باشد استفاده از ICT در دولت و ایجاد زیربنای دولت الکترونیک به ایجاد یک محیط تجاری شکوفا و مدرن (مخصوصا برای شرکت های کوچک و متوسط) از طریق ساده و موثر کردن مبادلات و ارتباطات بین دولت و تجارت کمک می نماید و با از بین بردن افزونگی در فرایندها و اهمیت دادن به ارایه سریع و موثر خدمات دولت الکترونیک شرایطی را به وجود می آورد که باعث جذب سرمایه گذاران/ سرمایه گذاری می گردد.
● مشتری های بر خط (Online ) نه به Inline)ox )
این امر از طریق ارایه موثر خدمات عمومی به شهروندان حاصل می شود که باید با پاسخ سریع دولت با کمترین مداخله مقامات دولتی انجام گیرد.
ترقی دادن شفافیت و جوابگویی در دولت از طریق ازدیاد ICT در مدیریت و عملکردها، شانس مشارکت فعال تر شهروندان در فرایندهای سیاسی و تصمیمات دولت را به صورت موثری بهبود می بخشد. بهبود در بازده و بهره وری سازمان های دولتی طراحی دوباره فرایندها و رویه های سازمان های دولتی ( که از ملزومات دولت الکترونیک است) ارایه خدمات را ساده خواهد ساخت، سودمندی سازمان های اداری را خواهد افزود و باعث صرفه جویی در هزینه های آنان می گردد به ویژه دولت الکترونیک می تواند در موارد زیر کمک ساز باشد: کارایی کارمندان دولت را افزایش می دهد، باتوجه به کاسته شدن از کاغذ بازی های موجود و مراجعه مستقیم کمتر به ادارات و سازمان های دولتی، کارمندان می توانند به طور موثرتری به فعالیت های خود بپردازند همچنین درآمدهایی که از طریق ارایه خدمات (مثلا صدور جواز) به شهروندان و شرکت ها کسب می شود افزایش می یابد و علت این افزایش ساده تر شدن فرایندهای مربوط به ارایه خدمات می باشد که باعث جذب کسانی می شود که قبلا کمتر از این خدمات (به علت دردسرهایی که بر سر راه دریافت این خدمات وجود داشت) استفاده می کردند. باعث کاهش هزینه ها در میان مدت و بلند مدت خواهد شد، اگر چه در کوتاه مدت باتوجه به هزینه های صرف شده برای راه اندازی دولت الکترونیک و نیز نیاز به ارایه خدمات در دو سطح (هم به صورت مرسوم و هم بر مبنای دولت الکترونیک ) تا زمانی که کاربران با سیستم جدید آشنا می شوند دولت مشکلاتی در پیش خواهد داشت اما در دراز مدت به دلیل ارزان تر بودن ارایه خدمات برای دولت، هزینه ها به شدت کاهش خواهد یافت. عملکردهای دولت را ساده و موثر خواهد نمود، اکثر فراینده ای دولتی در طی سال ها رشد کرده اند و معمولا شامل مراحل، کارها و فعالیت های زیادی می باشند. ساده سازی عملکرد دولت از طریق ICT مراحل زاید را خواهد زدود و فرایندها را ساده خواهد نمود. به رشد شرکت ها و تعاونی های محروم کمک خواهد نمود. ICT ارتباط دولت با گروه ها و تعاونی های حاشیه ای (کم اهمیت) را امکان پذیر می سازد و به رشد آنها کمک خواهد کرد باتوجه به اینکه خدمات درخواستی این شرکت ها بسیار سریع تر در اختیار آنان قرار می گیرد و می توانند شرکت فعال تری در فرآیندهای سیاسی داشته باشند، لذا به سرعت توسعه می یابند. نهایتا هدف دولت الکترونیک افزودن فعل و انفعال بین سه بازیگر عمده در جامعه یعنی دولت شهروندان و شرکت های تجاری به منظور تسریع در رشد فرآیندهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور می باشد.
▪ مشکلات دولت الکترونیک: مانند هر پروژه زیربنایی دولتی، دولت الکترونیک می تواند طی مراحلی انجام گیرد و هزینه های پیاده سازی بستگی به فراهم بودن زیرساخت کنونی، توانایی های تهیه کننده و کاربر و روش های ارایه خدمات ( از طریق اینترنت یا خطوط تلفن و یا با ابزارهایی در مکان هایی مشخص ) خواهد داشت هر چه نوع خدماتی که دولت می خواهد ارایه دهد پیچیده تر باشد. هزینه ها بیشتر خواهد بود. پروژه های دولت الکترونیک باید از لحاظ مالی قابل تحمل باشند باید در ابتدا از یک مدل درآمدزا و کم هزینه استفاده کرد. پروژه های کوچک تر که دارای درآمدی مشخص بوده و نیاز به کمترین سرمایه گذاری اولیه دارند در درازمدت تحمل پذیرتر می باشند، برای مثال وب سایت ها یکی از آسان ترین و ارزان ترین راه های دستیابی به دولت الکترونیک به صورت موثر با کم ترین سرمایه گذاری می باشند. دولت الکترونیک در هر شرایطی باید مشی شهروند محوری را هدف خود قرار دهد. این به آن معنی است که دولت الکترونیک باید یک سرویس برخواسته از نیاز و تقاضای کاربر باشد. هرچند شهروندان زیادی از دولت الکترونیک به چند دلیل استفاده نمی کنند که در این میان می توان به ناآشنایی با ICT ، نداشتن دسترسی، کمبود آموزش و نگرانی بابت امنیت و محرمانه بودن اطلاعات اشاره کرد در حالی که دولت الکترونیک ممکن است تحویل خدمات عمومی را ساده سازد و خدمات دولتی جدیدی را ارایه دهد. هیچیک از اینها شهروندان را بر نمی انگیزد مگر آنکه در ابتدا دلواپسی هایی را که در بالا به آنها اشاره شد رفع گردد.
• سه فاز دولت الکترونیک دولت ها استراتژی های مختلفی برای ساخت دولت الکترونیک دارند و بعضی از آنها سیاست های جامع بلندمدت اتخاذ نموده اند و بعضی نیز چند ناحیه کلیدی را در پروژه های اولیه مورد توجه قرار داده اند، در کل کشورهایی که به عنوان موفق ترین در این زمینه شناخته شده اند از پروژه های کوچک برای ایجاد ساختار دولت الکترونیک خود شروع کرده اند. می توان مراحل ایجاد دولت الکترونیک را به سه فاز تقسیم کرد؛ این فازها به همدیگر وابسته نیستند و نیازی به کامل شدن یک فاز برای شروع فاز دیگر نیست.
▪ فاز یک: انتشار استفاده از ICT برای بسط دسترسی به اطلاعات دولت دولت ها حجم عظیمی از اطلاعات تولید می کنند و مقدار زیادی از آن بالقوه برای افراد و شرکت های تجاری مفید است. اینترنت و دیگر تکنولوژی های پیشرفته ارتباطی می توانند این اطلاعات را بسیار سریع و مستقیم به شهروندان برسانند. پیاده سازی های فاز انتشار دولت الکترونیک بسیار در طراحی محتویاتشان متفاوتند اما کشورهای در حال توسعه عموما می توانند فرآیند دولت الکترونیک را انتشار اطلاعات دولتی به صورت آن لاین، مثلا قوانین و قواعد اسناد و فرم ها شروع کنند. قادر ساختن شهروندان و شرکت های تجاری در دسترسی به اطلاعات دولتی بدون مراجعه به سازمان های دولتی و انتظار در صف های طولانی و یا پرداخت رشوه می تواند پیشرفتی عظیم برای جوامعی باشد که کاغذ بازی های اداری آنان را با مشکل رو به رو ساخته است. سایت های انتشار، اطلاعاتی را درباره دولت و اطلاعات تالیف شده توسط دولت را برای عموم منتشر می کند لذا سایت های انتشار به عنوان پیشتاز دولت الکترونیک عمل می کنند.
▪ فاز ۲: اثر متقابل توسعه مشارکت مردمی در دولت سایت های «انتشار» هر اندازه غنی در محتویات، تنها قدم اولیه هستند. دولت الکترونیک این پتانسیل را دارد که شهروندان را در فرآیندهای سیاسی و حکومت داری، از طریق فعل و انفعال با سیاستگذاران، شرکت کند. دولت الکترونیک فعل و انفعالی نیاز به ارتباطی دو طرفه دارد که می تواند از طریق ابزارهایی چون پست الکترونیک و یا فرم های بازخورد برای کاربران فراهم آورد. این فاز از دولت الکترونیک همچنین ممکن است شامل ایجاد Forum های شهروند دولت باشد. چنین Forum هایی می تواند باعث ایجاد انجمن های آن لاین گردد که مردم بتوانند عقاید خود را مبادله کنند، آگاهی عمومی را افزایش داده و شانسی جدید برای ازسرگیری فعالیت هایی که به وسیله فاصله محدود شده اند فراهم کند.
▪ فاز ۳: داد و ستد دسترس پذیر کردن خدمات دولت به صورت آن لاین دولت ها می توانند با ایجاد وب سایت هایی که به کاربران اجازه داد و ستد به صورت آنلاین را می دهد جلوتر بروند؛ همچنانکه بخش خصوصی در کشورهای در حال توسعه از اینترنت جهت ارایه خدمات تجارت الکترونیک استفاده می کنند از دولت ها انتظار خواهد رفت که همین کار را برای خدمات خود انجام بدهند. یک وب سایت «داد و ستد» یک پیوند مستقیم به خدمات دولت که در هر زمانی قابل دسترس می باشند ایجاد می کند. در گذشته خدمات دولتی همانند ثبت زمین یا تمدید جواز نیازمند انتظار طولانی مواجه با کاغذبازی های عذاب آور و رشوه های مربوطه می شد بدعت هایی همچون کیوسک های خدمات شهروندی واقع در مراکز خرید برزیل یا کامپیوترهای قابل حمل دولتی در هند، دولت الکترونیک را مستقیما برای شهروندان کشورهای در حال توسعه به ارمغان می آورد. مروری بر کتاب «تاملی فلسفی درباره اینترنت» هیوبرت دریفوس گمنامی و واقعیت شبیه سازی شده اینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوس استدلال می کند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرن غربی است. درست همانطور که کی یرکگارد در زمان خودش مطبوعات را اینچنین می دانست. هیوبرت دریفوس فیلسوف معاصر آمریکایی و استاد دانشگاه برکلی در زمینه های متفاوتی طبع آزمایی کرده است.
از جمله او یکی از منتقدان تاثیرگذار پروژه هوش مصنوعی بوده است، که محور کتاب مشهور او «آنچه کامپیوترها نمی توانند انجام دهند» (۱۹۷۲) بود. کتابی که او بعدها دنباله ای هم بر آن نوشت تحت عنوان «آنچه کامپیوترها هنوز نمی توانند انجام دهند» . او در این کتاب ها و در کتاب ها و مقالات دیگرش از دیدگاهی پدیدارشناسانه بر تفاوت بنیادی میان انسان های متجسد و دارای کالبد و ماشین های نامتجسد تاکید کرده است، محور اصلی نقد او اولین مقالات و کتاب هایش در ابتدای دهه ۱۹۷۰ بر پروژه هوش مصنوعی که در آن زمان در جریان بود، متمرکز بود، این پروژه که بعدها آن را «هوش مصنوعی خوب سبک قدیم» (AIFOG) نامیدند. در واقع آن سنت افلاطونی و دکارتی را دنبال می کرد که توانایی های فکری انتزاعی را مهم ترین جنبه هوش انسانی به حساب می آورد. براساس همین عقیده بود که پژوهشگران AIFOG برای اجرای پروژه هوش مصنوعی شان کامپیوترها را با معرف های سمبولیک قواعد و فاکت ها برنامه ریزی کردند به این امید که این امر نهایتا به کامپیوترها توانایی کنش هوشمندانه اعطا کند. امروزه پس از چند دهه تلاش درستی انتقاد دریفوس از این پروژه آشکار شده و برنامه تحقیقاتی AIFOG تقریبا رو به زوال می رود و پژوهشگران اصلی هوش مصنوعی به سوی الگوهایی از ذهن انسان با پیچیدگی بیشتر رو آورده اند.
دریفوس در نقدش بر برنامه پژوهشی AIFOG از این استدلال نیچه تبعیت می کند که توانایی های عاطفی و شهودی وجود متجسدها در جهان برای کنش هوشمندانه نقشی بنیادی دارند. دریفوس در کتابش «درباره اینترنت» در واقع به بسط دادن نظر انتقادی اش درباره هوش مصنوعی در مواجهه با پدیده اینترنت می پردازد. پدیده ای که به قول خودش در مقدمه کتاب، صرفا یک ابداع جدید تکنولوژیک نیست، بلکه معرف سنخ جدیدی از ابدعات تکنولوژیک است. سنخی که می تواند آشکارکننده ماهیت خود تکنولوژی باشد. به نظر او تا به حال ابداعات تکنولوژیک در ابتدا برای رفع نیازهای مشخص به وجود آمده و سپس عوارض جانبی غیرقابل انتظاری را آفریده اند. مثلا تلفن ابتدا برای تسهیل ارتباطات در تجارت به وجود آمد، اما امروزه به وسیله متعارف کاملا خانگی و حتی برای پرکردن فضای خصوصی بدل شده است. اما در مورد اینترنت که در ابتدا برای به وجود آوردن ارتباط بین دانشمندان به وجود آمد.
این امر کاملا به حاشیه رانده شده و مشخص شده است که اصولا اینترنت آنقدر فراگیر و مرتبا در حال تعبیر است که به جای آنکه وسیله ای برای آن کشف می شود و به این ترتیب به جوهر تکنولوژی یعنی اینکه دسترسی هر چیزی امکان پذیر شود، نزدیک شده است. دریفوس در اینجا به پیروی از هایدگر به این خطر تکنولوژی مدرن ( و اینترنت به عنوان نمونه ای کامل از آن) اشاره می کند که سوژه انسانی در خط محو شدن در برابر تولید ابژه های تکنولوژیک مدرن است، یا به عبارت دیگر انسان مدرن در خطر بردگی تکنولوژی مدرن است. کتاب به چهار فصل تقسیم می شود. دریفوس در فصل اول به «گزافه گویی درباره ابرپیوندها (هایپرلینگ ها)» به شکست هوش مصنوعی در بازیابی اطلاعات دارای مناسبت در اینترنت می پردازد و نشان می دهد که شکل حقیقی و حرکت جسم های ما نقشی اساسی در به وجود آمدن معنا دارد و فقدان تجسد به فقدان مناسبت می انجامد. هنگامی که ما در اینترنت جست و جو می کنیم، بدن ما در این جست و جو شرکتی ندارد. جست و جو توسط یک موتور جست و جو صورت می گیرد که از قواعد و فاکت های معینی پیروی می کند.
یعنی وضعیتی شبیه یک انسان مبتدی در مدل کسب مهارتی، که دریفوس در فصل بعدی آن را مفصلا شرح می دهد. چنین موتور جست و جویی نمی تواند عناصر مختص موقعیت را مورد ملاحظه قرار دهد و به این ترتیب عملکردی در سطح پایین مهارت خواهد داشت. مسئله دیگر که دریفوس در این فصل به آن می پردازد این است که اینترنت حاوی مقادیر هنگفتی از اطلاعات ابرپیوند یافته (هایپرلینک شده) است، بدون آنکه کتابداری وجود داشته باشد که آنها را طبقه بندی یا انتخاب کند. سازمان بندی اطلاعات در اینترنت تک سطحی و انعطاف پذیر است و امکان اجازه همه لینک های ممکن را می دهد. هرچیزی را حفظ می کند و همه متن ها را در دسترس قرار می دهد. چنین خصوصیاتی به گفته دریفوس زمینه را برای رشد یافتن گسترش بین متنی و جست و جوی بازیگوشانه و غیرمتعهد بدون هدف واضح فراهم می کند. به این ترتیب اینترنت «سوژه مدرن با هویت ثابت را که میل به داشتن مدلی کامل و قابل اعتماد از جهان دارد» موجب نمی شود، بلکه سوژه پست مدرنی متلونی را می آفریند که آمادگی گشایش به افق های همیشه جدید را دارد. در فصل دوم کتاب با نام «یادگیری از راه دور چقدر از آموزش دور است؟» دریفوس درباره پدیدارشناسی آموزش مهارت ها و نیاز به شاگردی کردن مستقیم برای کسب کردن سطوح بالای مهارت بحث می کند.
او معتقد است که بدون درگیر شدن و حضور، مهارت آموزی ممکن نیست. دریفوس در این فصل یک مدل کسب مهارت شامل پنج شیوه کارکرد را از مرحله «مبتدی» تا مرحله خبرگی شهودی که آن را «فرد عملی» می نامد ارایه می دهد. فضای سیبرنتیکی در اینترنت حوزه تعاملات بدون خطرپذیری است که در آن تعهدی واقعی وجود ندارد و بنابراین یادگیرندگان امکان رسیدن به مرحله ای بالاتر از «کاردانی» را ندارند. به قول دریفوس «اگر حضور از راه دور ]در اینترنت[ نتواند تدریس در کلاس درس و حضور در سالن سخنرانی را به نحوی انتقال دهد که از طریق آن مشارکت جویی شاگردان توسط معلمان متعهد و حضور شاگردان نزد استادانی امکان پذیر شود که سبک عمل آنها به طور روزمره برای این شاگردان آشکار باشد تا مورد تقلید قرار گیرد، آنگاه یادگیری از راه دور تنها می تواند کاردانی به وجود آورد و تبحر و خرد عملی کاملا دور از دسترس خواهند ماند.» تاکید دریفوس بر اهمیت حضور جسمی روزمره در نزد استادان برای کسب سطوح مهارتی در حد استادی و خرد عملی است. دریفوس روشن می کند، حضور جسمی به صورت شاگردی کردن تنها راه به دست آوردن یک سبک است. منظور از «سبک» خصوصیات رویکرد استاد و شیوه مشکل گشایی توسط اوست.
ه قول دریفوس «یک معلم الهام بخش مانند ویتگنشتاین نسل های متعددی از دانشجویان را به جای می گذارد که نه تنها سبک او بلکه حتی اطوار او را تقلید می کند» . فصل سوم کتاب «حضور از راه دور نامتسجد و متروک شدن امر واقعی» به توصیف بدن به عنوان منبع حس ما از تسلط بر واقعیت می پردازد و اینکه چگونه فقدان پیوستگی و هماهنگی پس زمینه ای _ که خصوصیت حضور از راه دور است - به فقدان درک واقعیت افراد و اشیا می انجامد. اینترنت نمی تواند دستیابی به تسلط کامل را موجب شود، دریفوس در این فصل از برداشت مرلوپونتی از «حداکثر تسلط» استفاده می کند که مقصود از آن گرایشی جسمی برای به دست آوردن تسلط مطلوب بر جهان است. هنگامی که ما به چیزی می نگریم، گرایش داریم. بدون فکر کردن به این کار بهترین فاصله را برای دریافت شی هم به عنوان یک کل و هم بخش های مختلف آن پیدا کنیم، این حداکثر تسلط یا احاطه گرایش بدن ما، از طریق حرکت کردن مداوم، تجربه های ما در این جهان را به صورت تجربیاتی از اشیای پایدار سازمان دهد. دریفوس در پیروی از پدیدارشناسی جسم مرلوپونتی این بحث را مطرح می کند که اگر جسمی از حضور ]واقعی[ باید در حضور از راه دور وجود داشته باشد. ما باید مداوما امکان به دست آوردن تسلط بر هر چیز را که در مقابل ما قرار می گیرد، فراهم کنیم. چنین وضعیتی هنوز در فضای سیبرنتیکی به وجود نیامده است و احتمالا هرگز به وجود نخواهد آمد. تعامل میان بدن ها، آنچنان که مرلوپونتی آن را بیان می کند، به عبارت دیگر تعامل و روزمره متجسد را نمی توان در فضای سیبرنتیکی کسب کرد. هر چقدر هم که این رابطه با تصاویر سه بعدی، صدای استریو، کنترل رباتی از راه دور و... غنی شده باشد.
فصل پایانی کتاب با نام «نیهیلیسم در بزرگراه اطلاعاتی: گمنامی در برابر تعهد در عصر حاضر» به طور مشروح توضیح می دهد که چگونه معنا نیاز به تعهد و تعهد واقعی به خطرپذیری واقعی نیاز دارد، در حالیکه اینترنت ما را به اجتناب کردن از خطر تعهد واقعی سوق می دهد. گمنامی و واقعیت شبیه سازی شده اینترنت امکان پرهیز از تعهد داشتن را فراهم می آورد. دریفوس استدلال می کند که اینترنت دشمن غایی تعهد بی قید و شرط در جامعه مدرن غربی است. درست همانطور که کی یرکگارد در زمان خویش مطبوعات را اینچنین می دانست.
منبع: http://www.sashiraz.co.ir/Portal/Show.aspx?Page=971
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.