PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : تبدیل فناوری به هوشمندی محیطی



pnugirl
02-22-2011, 12:12 AM
ظرف ۵ تا ۱۰ سال آینده تصور و اندیشه دستیابی به «هوشمندی محیطی» به عنوان مقوله ای جدی در دستور کار تحقیق کمیسیون اروپایی فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار خواهد گرفت. این مفهوم کلی به تشریح و توصیف محیطی می پردازد که در آن افراد توسط واسط ها یا (interface)های مکانیکی هوشمند که از ویژگی انتقال مستقیم اطلاعات و داده ها برخوردار هستند، احاطه شده اند. (interface)های مذکور بر روی اشیای متعددی نصب شده و در محیطی قرار داده می شوند که قابلیت درک، پاسخگویی و عکس العمل را نسبت به حضور افراد مختلف به گونه ای نامحسوس و بدون اتصال (به صورت بی سیم) داشته باشند.
ده ها سال است که تلفیق ابزارهای کامپیوتری با زندگی روزمره و به کارگیری آنها در کلیه جنبه های زندگی، هدف اصلی تحقیقات و فرضیات علمی است. امروزه با پیشرفت ها و نوآوری های متعدد در عرصه فناوری، شاهد کوچک شدن ابزارهای مذکور و پایین آمدن قیمت آنها هستیم. به عنوان مثال برخی قطعات نظیر nanotech ها حتی از یک دانه شن نیز کوچکترند و بدین سان تصویر و رویای خلق platform های جدید کامپیوتری به حقیقت می پیوندد. بنا به گفته Emile Aarts در مرکز تحقیقات Philips در Eindhoven هلند، روزی فرا می رسد که (interface)های کاربران (یا تعامل متقابل میان کاربر و کامپیوتر) از حالت «شناختی» به حالت «خودکار و غریزی» مبدل می گردد.
به عنوان مثال، تلویزیون شما با تفسیر و برگردان آنچه می گویید، حالات، حرکات و حتی شیوه راه رفتن شما، تشخیص خواهد داد که مایل به تماشای چه برنامه ای هستید، کانال های مورد علاقه شما کدام اند و چه برنامه هایی را باید ضبط نماید. وقوع تمام موارد فوق با وجود سیستم های کامپیوتری و امکان برقراری ارتباط به شکلی که آنها را به کار می گیریم و بسته به جریان برق و آب، امکان پذیر و دست یافتنی است. اخیراً در گزارشی که به وسیله یک کمیته اروپایی در رابطه با هوشمندی محیطی تهیه شده به داستانی خیالی اشاره می شود. داستان از این قرار است: یک زن تاجر وارد فرودگاه خارجی شده و بدون بازرسی وارد کشور می شود و تنها وسیله شناسایی هویت و تایید اعتبار ویزای وی کامپیوتری است مچی که با خود به همراه دارد. خارج از فرودگاه، با نزدیک شدن به اتومبیلی که کرایه کرده قفل آن به طور خودکار باز شده و وی را به سوی پارکینگ هتلی که رزرو کرده هدایت می کند. با ورود وی به اتاق هتل، دما و نور اتاق و همچنین کانال های تلویزیون و موسیقی به دلخواه وی تنظیم می گردند.
در حال حاضر چنین رویدادی در حد فرضیات علمی است اما وقوع چنین رخدادهایی در آینده چندان دور از ذهن نیست. هم اکنون نیز برخی محصولات از ماهیت کامپیوتری هوشمند و ادراکی برخوردار هستند. به عنوان مثال، زمانی که برای اولین بار دهانی گوشی های موبایل بر روی صفحه آن قرار گرفت، کاربران ابتدا می بایست جلد فوقانی گوشی را گشوده و سپس دکمه ای را برای پاسخگویی به تماس فشار دهند. اما زمانی به طول نینجامید که تولیدکنندگان فقط با اضافه کردن یک حسگر به دستگاه موبایل، قابلیت پاسخگویی به تماس و خاتمه دادن به مکالمه را تنها با باز و بسته کردن صفحه فوقانی در آن ایجاد کردند.
همچنین محققین شرکت Microsoft، اخیراً با اضافه کردن حسگرها و شتاب سنج ها، PDA (personal digital assistant)های بی سیم را به بازار عرضه کرده اند.به محض اینکه فرد گوشی را برمی دارد، interface ها با ایجاد خروجی حسگر، امکان شماره گیری و برقراری تماس را فراهم می آورند. محققین از شتاب سنج ها جهت شناخت الگوهای حرکتی و شیوه قدم برداشتن استفاده می کنند و بدین سان PDA زمان مناسب برای برقراری تماس را تعیین می نماید. امروزه در آمریکا و اروپا، تحقیق در زمینه سیستم های هوشمند در آزمایشگاه های فناوری اطلاعات (IT) از اهمیت و تاکید روزافزونی برخوردار است.
به عنوان مثال پروژه های در دست اقدام در دانشگاه کمبریج موسسه فناوری ماساچوست (MIT) در پی آنند تا فرضیه «هوشمندی محیطی» را به واقعیت نزدیک نمایند.از سال ،۱۹۹۹ MIT به فعالیت بر روی پروژه اکسیژن (Project Oxygen) ، که تحقیقی جامع و گسترده در زمینه سیستم های کامپیوتری انسان مدار است، اشتغال دارد. این پروژه از شناخت و درک بصری آغاز شده و به ایجاد شبکه های ارتباطی (Nomadic Networking) یا سیستم های یکپارچه صوت/داده که کاربران می توانند از طریق امواج رادیویی از هر نقطه به شبکه متصل شوند و در نهایت به طراحی تراشه ها می انجامد. این پروژه (Project Oxygen) در راستای پاسخ به سئوالات مطرح شده در زمینه های زیر، طراحی شده و تحقق یافته است:
به کارگیری کامپیوتر به عنوان ابزاری کمکی کاربران را یاری می دهد تا با وارد کردن ورودی های اندک، به اطلاعات و خروجی های بسیاری دست یابند، درک فرآیندهایی که پس از خارج شدن اطلاعات کامپیوتری و ارتباطات از شکل interface خود به وقوع می پیوندد، به خدمت گماردن کامپیوتر جهت رفع نیازهای کاربران و درک این نیازها توسط کامپیوتر.
سرانجام تکنولوژی و فناوری به سطحی از پیشرفت خواهد رسید که تمام فرضیات فوق را تحقق می بخشد. اگرچه هنوز این فرضیات جنبه عملی نیافته اند، استقرار و گسترش سیستم های موبایل و سایر شبکه های بی سیم در عرصه جهانی، افق های آینده را در دستیابی به اهداف فوق روشن و نمایان می سازد. شبکه های بی سیم زیرساختارهای لازم را به منظور تحقق محیط های هوشمند فراهم می سازند.
انگیزه های مثبت و سودمندی در پیشبرد فناوری دخالت داشته و آن را در رسیدن به اهداف فوق هدایت می کند. امروزه شرکت ها با توجه به رونق اندک صنعت IT در سال های اخیر، در تلاش به منظور یافتن بازارهای جدید و تقاضا جهت عرضه محصولات خود بوده و در حال کسب آمادگی لازم برای ایجاد تغییرات اساسی در ساختار تجاری خود هستند. با پدیدار شدن تغییرات گسترده، انتظار می رود که شرکت های IT محصولات متفاوتی را در اختیار مشتریان خود قرار دهند.
با توجه به زمان و چگونگی انتقال سیستم های هوشمند کامپیوتری به زندگی روزمره، اشاره به برخی مطالب ضروری است. این موارد محدودیت های موجود در زمینه فناوری روز، نظیر موارد امنیتی و حفظ اطلاعات خصوصی و محرمانه افراد را در بر می گیرد.
از دیدگاه فناوری، شبکه های بی سیم به زودی یکپارچه شده و بدین سان کاربران بدون هرگونه مانعی از قابلیت اتصال به شبکه از منزل، محل کار و از طریق شبکه تلفن سیار در طول سفر، برخوردار خواهند بود. قابلیت فراهم ساختن اطلاعات دقیق محل به منظور مشخص ساختن کاربران در موقعیت های جغرافیایی مختلف و قرار دادن آنان در محیطی یکپارچه و مجازی، از اهمیت و ضرورت خاصی برخوردار است.
وجود حسگر ها جهت فراهم آوردن اطلاعات در سراسر محیط ضروری است و سیستم ها به منظور برقراری ارتباط مستقیم با هر کاربر می بایست از قابلیت یکپارچه سازی حجم وسیعی از اطلاعات برخوردار باشند. زمانی که شرایط و الزامات فراهم شد، فرصت های جدید جهت تولید محصولی که Michael Dertouzo، سرپرست سابق آزمایشگاه علوم کامپیوتری MIT، آن را «فناوری انسان - مدار» (Human - centred IT) نامید، ایجاد می شود.
در ژوئن ،۲۰۰۳ مقاله ای تحت همین عنوان در Economist، به چاپ رسید، نویسنده این مقاله می گوید: تصور کنید می توانید فضای اطراف را برنامه ریزی کنید، و با به کارگیری اطلاعات موقعیت مکانی خود در منزل، سیستم روشنایی را کنترل کرده و از اینکه فقط نزدیک ترین تلفن به محلی که در آن قرار دارید زنگ خواهد زد و یا برنامه های تلویزیونی که در حال تماشا کردن آنها هستید، با حرکت شما از یک اتاق به اتاق دیگر صفحه به صفحه تغییر کنند، اطمینان حاصل نمایید. همچنین تصور کنید که صفحه نمایش و کارکردهای محاسباتی که آن را هدایت می کند، به جای آنکه بخشی از یک سیستم به شمار آیند، جدا از هم باشند. بنابراین در زمانی که منزل را ترک می کنید نیز امکان تماشای ادامه فیلمی را که در منزل از طریق صفحه بزرگ تلویزیون تماشا می کردید، به طور خودکار و از طریق گوشی موبایل داشته باشید. در این جا این سئوال مطرح می شود که هنگامی که چنین ابزارهایی واقعیت می یابند، چگونه زندگی افراد را تحت تاثیر قرار خواهند داد؟ آیا برای برخورداری از چنین تسهیلاتی هزینه صرف خواهیم کرد؟ سیستم های کامپیوتری هوشمند، با هدف تشخیص محل کاربران و تفسیر کلیه حرکات آنان، زندگی شخصی و اطلاعات محرمانه افراد را به مخاطره می اندازد.
بنا به گفته Dertouzos، ما بر سر دوراهی قرار گرفته ایم: پیشروی به سوی فناوری مهیج و برتر و حصول اطمینان از اینکه این فناوری ها حقیقتاً پاسخگوی نیازهای بشر هستند.