tania
02-20-2011, 01:59 AM
ایراد در لغت مصدر باب افعال است ریشهی «وَرَدَ» به معنای بهانهگیری و خردهگرفتن آمده است.[1] ایراد در آیین دادرسی مدنی اشکالی است که یکی از طرفین دعوا میتواند بر دعوا، قاضی، طرف مقابل، صلاحیت دادگاه، نمایندهی طرف مقابل بگیرد.[2]
ایراداتی که مانع رسیدگی دادگاه میشوند به چند دسته تقسیم میشود. برخی ایرادات موجب میشود که دعوا از یک دادگاه به یک دادگاه دیگر برود و در آنجا رسیدگی شود. برخی ایرادات نیز موجب میشود مانعی بر رسیدگی به ماهیت دعوا ایجاد گردد که این مانع میتواند موقت یا دائمیباشد.[3] علاوه براین، ایراد رد دادرس نیز مانعی در رسیدگی به دعوا ایجاد مینماید که ممکن است موجب تغییر دادگاه نیز بشود.
اول) ایرادات موجب تغییر مرجع رسیدگی
این ایرادات شامل ایراد عدم صلاحیت ذاتی، ایراد عدم صلاحیت نسبی و ایراد امر مطروحه میشود.
ایراد عدم صلاحیت ذاتی
خوانده[4] میتواند ضمن پاسخ به ماهیت دعوا در صورتی که دادگاه را صالح نداند، ایراد عدم صلاحیت بنماید. (بند1 مادهی84 قانون آیین دادرسی مدنی) ایراد عدم صلاحیت ذاتی در صورتی در دادگاه عمومی پذیرفته میشود که دعوا در صلاحیت یکی از مراجع استثنایی قضایی (دادگاه انقلاب و دادگاه نظامی) یا یکی از مراجع اداری (دیوان عدالت اداری) باشد. همچنین صلاحيت دادگاه بدوی نسبت به دادگاه تجديدنظر، صلاحيت ذاتی بهشمار میرود.[5]
در هر حال دادگاه در صورت پذیرش ایراد عدم صلاحیت ذاتی با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را حسب مورد به مرجع صالح ارسال و یا جهت تعیین مرجع صالح به دیوان عالی کشور میفرستد.[6] چنانچه دادگاه ایراد عدم صلاحیت ذاتی را نپذیرد نسبت به دعوا رسیدگی کرده و ضمن صدور رأی، ایراد را نیز رد مینماید.[7]
ایراد عدم صلاحیت نسبی
درحالحاضر دادگاههای عمومی صلاحیت رسیدگی به تمام دعاوی را دارند.[8] بنابراین با توجه به صلاحیت عام دادگاههای عمومی، ایراد عدم صلاحیت نسبی زمانی مطرح میشود که رسیدگی به دعوا در صلاحیت دادگاه عمومی محل دیگری باشد. درصورتیکه دادگاه این ایراد را وارد بداند با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادگاه محل صالح میفرستد.[9]
درصورتیکه دادگاه ایراد عدم صلاحیت نسبی را وارد نداند به دعوا رسیدگی نموده و در ضمن صدور رأی، وارد نبودن ایراد را به طور مستدل اعلام مینماید.[10] عدم ایراد به صلاحیت نسبی نیز به معنای رضایت به صلاحیت دادگاه است و از آنجاکه صلاحیت نسبی جزو قواعد آمره[11] نیست رسیدگی دادگاه ایرادی ندارد.[12]
ایراد امر مطروحه
ایراد امر مطروحه در موردی است که خوانده اعلام نماید دعوای اقامه شده بین طرفین، سابقاً در همین دادگاه یا دادگاه دیگری که از حیث درجه با این دادگاه مساوی است[13] مطرح شده و تحت رسیدگی است. این ایراد در صورتی که دعوای طرح شده همان دعوای اقامه شدهی قبلی نباشد اما با آن ارتباط کامل داشته باشد[14] نیز قابل پذیرش است. (بند2 مادهی84 ق.آ.د.م)
درصورت وارد بودن ایراد، چنانچه دعوا قبلاً در همین شعبهی دادگاه طرح شده باشد، دادگاه با صدور قرار رسیدگی همزمان، به هر دو دعوا یکجا رسیدگی مینماید. همچنین درصورتیکه دعوای سابق در شعبهی دیگری از همان دادگاه اقامه شده باشد، دادگاه با صدور قرار امتناع از رسیدگی، پرونده را با تعیین رییس شعبهی اول برای رسیدگی همزمان به شعبهای که دعوا در آن مطرح است ارسال میدارد.[15]
دوم) ایرادات موجب پیدایش مانع موقتی
برخی از ایرادات موجب ایجاد مانع موقت در رسیدگی به دعوا میشوند و پس از رفع این موانع، دعوا مجدداً قابل رسیدگی است. این ایرادات عبارتند از ایراد عدم اهلیت و ایراد عدم احراز سمت.
ایراد عدم اهلیت
برابر بند3 مادهی84ق.آ.د.م درصورتیکه خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبيل صغر، عدم رشد، جنون يا ممنوعيت از تصرف در اموال در نتيجه حكم ورشكستگی، اهليت قانونی برای اقامهی دعوا نداشته باشد، ایراد عدم اهلیت پذیرفته میشود و دادگاه قرار رد دعوا را صادر مینماید. البته نمایندهی قانونی او میتواند همان دعوا را طرح نماید. خود شخص نیز پس از اینکه دارای اهلیت شد[16] دوباره میتواند همان دعوا را اقامه نماید. همچنین مطابق مادهی86 ق.آ.د.م چنانچه خوانده اهليت نداشته باشد میتواند از پاسخدادن به دعوا خودداری نماید. دادگاه نیز باید به دادستان اطلاع بدهد تا برای محجور قیم تعیین شود. (مادهی56 قانون امور حسبی) [17]
ایراد عدم احراز سمت
ایراد عدم احراز سمت صرفاً در موردی قابل طرح است که شخصی به نمایندگی از خواهان اقامهی دعوا نماید و سمتش محرز نباشد. (بند5 مادهی84) بنابراین اگر خود خواهان اقامهی دعوا نماید ایراد عدم احراز سمت قابلطرح نمیباشد.[18]
دادگاه درصورت پذیرش این ایراد، قرار رد دعوا را صادر مینماید. البته همان شخص درصورتیکه دلیل نمایندگی خود را ارائه نماید میتواند دوباره اقامهی دعوا نماید.
طبق مادهی85 ق.آ.د.م خواهان نیز حق دارد نسبت به كسی كه پاسخ دعوا را داده است درصورتی كه شخصی غیر از خوانده باشد و سمت او محرز نباشد اعتراض نمايد.
سوم) ایرادات موجب پیدایش مانع دایمی
ایرادات زیر درصورت پذیرفتهشدن توسط دادگاه مانعی دایمی در رسیدگی به دعوا ایجاد مینماید.
ایراد عدم توجه دعوا
درصورتیکه دعوای اقامه شده متوجه خوانده نباشد،[19]خوانده میتواند ایراد عدم توجه دعوا را طرح نماید. (بند4 مادهی84 ق.آ.د.م) بنابراین درصورتیکه براساس دلایل ارائه شده از سوی خواهان، متعهد، شخصی غیر از خوانده باشد، این ایراد قابل پذیرش است و دادگاه قرار رد دعوا را صادر مینماید.[20]
ایراد امر قضاوتشده
زمانیکه دعوایی یکبار مورد رسیدگی قرار گرفت و منجر به صدور حکم قطعی شد، مجدداً نمیتوان تقاضای رسیدگی به همان دعوا را تقاضا نمود. (بند6 مادهی84 ق.آ.د.م) چنانچه همین دعوا دوباره از سوی یکی از طرفین اقامه گردد، طرف دیگر میتواند ایراد امر قضاوتشده را طرح نماید و دادگاه درصورت پذیرش این ایراد، قرار رد دعوا را صادر مینماید.[21]
ایراد عدم نفع خواهان
برابر بند10 مادهی84 ق.آ.د.م درصورتیکه خواهان در دعوا دارای نفع نباشد، خوانده میتواند ایراد عدم نفع را مطرح نماید. برای احراز نفعداشتن خواهان باید دید درصورت صدور حکم علیه خوانده، آیا نفعی به خواهان میرسد یا نمیرسد. درصورتیکه نفعی از حکم به خواهان برسد ایراد عدم نفع وارد نیست.[22] درصورتیکه دادگاه این ایراد را وارد بداند، قرار رد دعوی و درغیر اینصورت قرار رد ایراد را صادر نموده و به رسیدگی ادامه میدهد.[23]
ایراد عدم تأثیر دعوا
چنانچه دعوای اقامه شده برفرض اینکه اثبات شود، اثری نداشته باشد، ایراد عدم تأثیر دعوا وارد خواهد بود. (بند7 مادهی84 ق.آ.د.م) مثلاً خواهان ادعا مینماید خوانده مالی را به او هبه نموده اما به او تحویل نمیدهد. در این مورد بر فرض اینکه ادعای خواهان ثابت شود بازهم اثری ندارد زیرا در عقد هبه تا وقتی که مال موردهبه به قبض متهب[24]داده نشود، عقد هبه تحقق نمییابد.[25]
ایراد عدم مشروعیت مورد دعوا
ایراد عدم مشروعیت مورد دعوا زمانی مطرح میشود که آنچه خواهان مطالبه نموده مشروع نباشد. (بند8 مادهی84 ق.آ.د.م) منظور از مشروع نبودن، عدم مخالفت با شرع یا قانون میباشد مثلاً درصورتی که خواهان مطالبه وجه حاصل از قمار یا ربا را بنماید، دعوا مشروعیت ندارد.[26]
ایراد جزمی نبودن دعوا
طبق بند9 مادهی84 ق.آ.د.م یکی از شرایط رسیدگی به دعوا این است که خواهان اطمینان داشته باشد که حقی برای او بوجود آمده است. مثلاً درصورتیکه خواهان تنها احتمال بدهد که از خوانده مبلغی طلبکار است، ایراد جزمی نبودن دعوا وارد است.[27]
ایراد به زمان اقامهی دعوا
چنانچه اقامهی دعوا دارای مهلت معینی باشد و دعوا خارج از مهلت قانونی اقامه شود، خوانده میتواند طبق بند11 مادهی84 ق.آ.د.م به آن ایراد نماید.
چهارم) ایراد رد دادرس
گاهی دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد اما وجود تردید در بیطرفی قاضی مانع رسیدگی میشود.[28]
این ایراد زمانی مطرح میشود که دادرس با یکی از طرفین دعوا به نوعی ارتباط داشته باشد. در این موارد هم طرفین دعوا میتوانند ایراد رد دادرس را طرح کنند و هم خود دادرس باید از رسیدگی امتناع نماید.[29]مادهی91 ق.آ.د.م موارد رد دادرس را بیان نموده که عبارتند از:
الف- قرابت نسبی يا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بين دادرس با يكی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد.
ب- دادرس، قيم يا مخدوم يكی از طرفين باشد و يا يكی از طرفين مباشر يا متكفل[30] امور دادرس يا همسر او باشد.
ج- دادرس يا همسر يا فرزند او، وارث يكی از اصحاب دعوا باشد.
د- دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس يا داور يا كارشناس يا شاهد، اظهار نظر كرده باشد.
ه- بين دادرس و يكی از طرفين و يا همسر يا فرزند او دعوای حقوقی يا جزايی مطرح باشد و يا در سابق مطرح بوده و از تاريخ صدور حكم قطعی دو سال نگذشته باشد.
و- دادرس يا همسر يا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروحه باشند.
موارد رد دادرس منحصر به مواردی میباشد که در مادهی فوق ذکر شده است.[31][32]و رسیدگی به این پرونده را به دادرس یا دادرسهای دیگر دادگاه واگذار نماید. چنانچه دادگاه فاقد دادرس به تعداد كافی باشد، پرونده را برای تكميل دادرسان يا ارجاع به شعبهی ديگر همان دادگاه نزد ریيس شعبه اول ارسال میدارد و درصورتی كه دادگاه شعبهی ديگری نداشته باشد، پرونده را به نزديکترين دادگاه همعرض ارسال مینمايد. (مادهی92 ق.آ.د.م) درصورتیکه طرفین دعوا یا یکی از آنها ایراد رد دادرس را طرح نماید و دادرس آن را وارد نداند. باصدور قرار رد ایراد به رسیدگی ادامه میدهد و درصورت پذیرش ایراد یا درصورتیکه خود دادرس از رسیدگی امتناع نماید، باید با ذکر جهاتی که موجب رد دادرس شده، قرار امتناع از رسیدگی را صادر نماید
مهلت بیان ایرادات
مهلت بیان ایرادات تا پایان اولین جلسهی دادرسی است. (مادهی87 ق.آد.م) البته درصورتیکه سبب ایراد بعداً روی دهد، زمان طرح ایراد در اولین جلسهی پس از ایجاد سبب است.[33] درصورتیکه خوانده در مهلت معینشده اقدام به بیان ایراد ننماید مطابق مادهی90 ق.آ. د.م دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به ایراد، رأی صادر نماید.[34]باتوجه به مادهی87 ق.آ.د.م مهلت ایراد رد دادرس نیز تا پایان اولین جلسهی دادرسی است مگر اینکه سبب ایراد بعداً حادث شود.[35]
نویسنده : محمدحسين احمدي
[1] - انصاری، مسعود و طاهری، محمدعلی؛ دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، 1384، چاپ اول، جلد یک، ص515
[2] - جعفری لنگرودی، محمدجعفر؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، کتابخانه گنج دانش، 1378، چاپ اول، جلد اول، ص758، ش2879
[3] - شمس، عبدالله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات دراک، 1385، چاپ 14، جلد اول، ص439، ش793
[4] - شخصی که دعوا علیه او اقامه میگردد.
[5] - تبصرهی 2 مادهی249 قانون آیین دادرسی کیفری: «... صلاحيت دادگاههای عمومی نسبت به دادگاه انقلاب و دادگاههای نظامی، همچنين صلاحيت دادگاه بدوی نسبت به مراجع تجديدنظر از جمله صلاحيتهای ذاتی آنان است.»
[6] - ماده 89 ق.آ.د.م: «در مورد بند1 ماده 84 هرگاه دادگاه، خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحيت مینمايد و طبق ماده 27 عمل میكند ...» / ماده 27 ق.آ.د.م: «در صورتی كه دادگاه رسيدگیكننده خود را صالح به رسيدگی نداند با صدور قرار عدم صلاحيت، پرونده را به دادگاه صلاحيتدار ارسال مینمايد. دادگاه مرجوع اليه مكلف است خارج از نوبت نسبت به صلاحيت اظهارنظر نمايد و چنانچه ادعای عدم صلاحيت را نپذيرد، پرونده را جهت حل اختلاف به دادگاه تجديدنظر استان ارسال میكند. رأی دادگاه تجديدنظر در تشخيص صلاحيت لازم الاتباع خواهد بود. تبصره - در صورتی كه اختلاف صلاحيت بين دادگاههای دو حوزه قضايی از دو استان باشد، مرجع حل اختلاف به ترتيب ياد شده، ديوان عالی كشور میباشد.»
[7] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص440
[8] - مگر دعاوی که به طور استثنایی در صلاحیت مرجع دیگری قرار داشته باشد، مانند دعاوی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه نظامی یا دادگاه انقلاب است.
[9] - ماده 27 ق.آ.د.م: «درصورتی كه دادگاه رسيدگیكننده خود را صالح به رسيدگی نداند با صدور قرار عدم صلاحيت، پرونده را به دادگاه صلاحيتدار ارسال مینمايد.
[10] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص441، ش800
[11] - قواعدی که غیرقابلتغییر و مربوط به نظم عمومی هستند.
[12] - زراعت، عباس؛ محشای آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات ققنوس، 1386، چاپ اول، ص236
[13] - مثلاً هر دو دادگاه بدوی باشند.
[14] - بين دو دعوا وقتی ارتباط كامل موجود است كه اتخاذ تصميم در هر يک از دعاوی، مؤثر در نتیجهی دعوای ديگری باشد. مثل اینکه «الف» دعوایی به طرفیت «ب» اقامه و درخواست الزام به تنظیم سند رسمی برای ماشینی که از او خریده را بنماید. در حین رسیدگی به این دعوا «ب» نیز دعوای به خواستهی بطلان معاملهی ماشین به طرفیت الف مینماید. در اینجا اگرچه دعوای اقامه شده همان دعوای قبلی نیست اما با آن ارتباط کامل دارد زیرا صدور حکم در یکی از دعاوی بر دعوای دیگر کاملاً تأثیر دارد.
[15] - مادهی89 ق.آ.د.م: «... در مورد بند2 ماده 84 هرگاه دعوا در دادگاه ديگری تحت رسيدگی باشد، از رسيدگی به دعوا خودداری كرده پرونده را به دادگاهی كه دعوا در آن مطرح است میفرستد ...» / ماده 103 ق.آ.د.م: «اگر دعاوی ديگری كه ارتباط كامل با دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آنها يکجا رسيدگی مینمايد و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد، در يكی از شعب با تعيين ریيس شعبه اول يکجا رسيدگی خواهد شد. در مورد اين ماده وكلا يا اصحاب دعوا مكلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر نمايند.»
[16] - یعنی بالغ، عاقل و رشید شد.
[17] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص444، ش805
[18] - زراعت، عباس؛ پیشین، ص245
[19] - مثلاً «الف» علیه «ب» اقامهی دعوا میکند درحالیکه در این دعوا حتی اگر حکم به نفع «الف» صادر شود علیه «ب» نیست.
[20] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص447، ش810
[21] - مهاجری، علی؛ مبسوط در آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات فکرسازان، 1387، چاپ اول، جلد اول، ص367
[22] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص466، ش829
[23] - بهرامی، بهرام؛ آیین دادرسی مدنی2، تهران، انتشارات نگاه بینه، 1385، چاپ نهم، ص46
[24] - کسی که مالی به نفع او هبه میشود.
[25] - مهاجری، علی؛ پیشین، ص369
[26] - کریمی، عباس؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات میزان، 1386، چاپ اول، ص212
[27] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص467، ش832
[28] - بهشتی، محمدجواد و مردانی، نادر؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ اول، ص269
[29] - صدرزاده افشار، محسن؛ آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1384، چاپ هشتم، ص333
[30] - متکفل کسی است که مخارج زندگی دیگری را برعهده دارد. مباشر نیز کسی است که از طرف مالک ادارهی امور او را برعهده دارد.
[31] - صدرزاده افشار، محسن؛ پیشین، ص334
[32] - بهشتی، محمدجواد و مردانی، نادر؛ پیشین، ص273
[33] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص469، ش836
[34] - باید دانست ایراد عدم صلاحیت ذاتی دادگاه و ایرادات مذکور در بندهای 3 تا 11 مادهی 84 ق.آ.د.م بهدلیل اینکه جزو قواعد آمره به شمار میروند، حتی درصورتیکه مورد ایراد قرار نگیرند یا خارج از موعد نسبت به آنها ایراد شود، دادگاه باید جدای از ماهیت و بدون ورود به ماهیت، نسبت به آن ایراد، رأی دهد زیرا درصورت پذیرفتن این ایرادات، دادگاه نمیتواند وارد رسیدگی ماهوی شود. اما درخصوص ایراد عدم صلاحیت نسبی و ایراد امر مطروحه بیان نگردد یا خارج از موعد بیان شوند، دادگاه مکلف نیست جدای از ماهیت نسبت به آنها رأی دهد.
[35] - شمس، عبدالله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات دراک، 1387، چاپ یازدهم، جلد سوم، ص24، ش28
ایراداتی که مانع رسیدگی دادگاه میشوند به چند دسته تقسیم میشود. برخی ایرادات موجب میشود که دعوا از یک دادگاه به یک دادگاه دیگر برود و در آنجا رسیدگی شود. برخی ایرادات نیز موجب میشود مانعی بر رسیدگی به ماهیت دعوا ایجاد گردد که این مانع میتواند موقت یا دائمیباشد.[3] علاوه براین، ایراد رد دادرس نیز مانعی در رسیدگی به دعوا ایجاد مینماید که ممکن است موجب تغییر دادگاه نیز بشود.
اول) ایرادات موجب تغییر مرجع رسیدگی
این ایرادات شامل ایراد عدم صلاحیت ذاتی، ایراد عدم صلاحیت نسبی و ایراد امر مطروحه میشود.
ایراد عدم صلاحیت ذاتی
خوانده[4] میتواند ضمن پاسخ به ماهیت دعوا در صورتی که دادگاه را صالح نداند، ایراد عدم صلاحیت بنماید. (بند1 مادهی84 قانون آیین دادرسی مدنی) ایراد عدم صلاحیت ذاتی در صورتی در دادگاه عمومی پذیرفته میشود که دعوا در صلاحیت یکی از مراجع استثنایی قضایی (دادگاه انقلاب و دادگاه نظامی) یا یکی از مراجع اداری (دیوان عدالت اداری) باشد. همچنین صلاحيت دادگاه بدوی نسبت به دادگاه تجديدنظر، صلاحيت ذاتی بهشمار میرود.[5]
در هر حال دادگاه در صورت پذیرش ایراد عدم صلاحیت ذاتی با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را حسب مورد به مرجع صالح ارسال و یا جهت تعیین مرجع صالح به دیوان عالی کشور میفرستد.[6] چنانچه دادگاه ایراد عدم صلاحیت ذاتی را نپذیرد نسبت به دعوا رسیدگی کرده و ضمن صدور رأی، ایراد را نیز رد مینماید.[7]
ایراد عدم صلاحیت نسبی
درحالحاضر دادگاههای عمومی صلاحیت رسیدگی به تمام دعاوی را دارند.[8] بنابراین با توجه به صلاحیت عام دادگاههای عمومی، ایراد عدم صلاحیت نسبی زمانی مطرح میشود که رسیدگی به دعوا در صلاحیت دادگاه عمومی محل دیگری باشد. درصورتیکه دادگاه این ایراد را وارد بداند با صدور قرار عدم صلاحیت، پرونده را به دادگاه محل صالح میفرستد.[9]
درصورتیکه دادگاه ایراد عدم صلاحیت نسبی را وارد نداند به دعوا رسیدگی نموده و در ضمن صدور رأی، وارد نبودن ایراد را به طور مستدل اعلام مینماید.[10] عدم ایراد به صلاحیت نسبی نیز به معنای رضایت به صلاحیت دادگاه است و از آنجاکه صلاحیت نسبی جزو قواعد آمره[11] نیست رسیدگی دادگاه ایرادی ندارد.[12]
ایراد امر مطروحه
ایراد امر مطروحه در موردی است که خوانده اعلام نماید دعوای اقامه شده بین طرفین، سابقاً در همین دادگاه یا دادگاه دیگری که از حیث درجه با این دادگاه مساوی است[13] مطرح شده و تحت رسیدگی است. این ایراد در صورتی که دعوای طرح شده همان دعوای اقامه شدهی قبلی نباشد اما با آن ارتباط کامل داشته باشد[14] نیز قابل پذیرش است. (بند2 مادهی84 ق.آ.د.م)
درصورت وارد بودن ایراد، چنانچه دعوا قبلاً در همین شعبهی دادگاه طرح شده باشد، دادگاه با صدور قرار رسیدگی همزمان، به هر دو دعوا یکجا رسیدگی مینماید. همچنین درصورتیکه دعوای سابق در شعبهی دیگری از همان دادگاه اقامه شده باشد، دادگاه با صدور قرار امتناع از رسیدگی، پرونده را با تعیین رییس شعبهی اول برای رسیدگی همزمان به شعبهای که دعوا در آن مطرح است ارسال میدارد.[15]
دوم) ایرادات موجب پیدایش مانع موقتی
برخی از ایرادات موجب ایجاد مانع موقت در رسیدگی به دعوا میشوند و پس از رفع این موانع، دعوا مجدداً قابل رسیدگی است. این ایرادات عبارتند از ایراد عدم اهلیت و ایراد عدم احراز سمت.
ایراد عدم اهلیت
برابر بند3 مادهی84ق.آ.د.م درصورتیکه خواهان به جهتی از جهات قانونی از قبيل صغر، عدم رشد، جنون يا ممنوعيت از تصرف در اموال در نتيجه حكم ورشكستگی، اهليت قانونی برای اقامهی دعوا نداشته باشد، ایراد عدم اهلیت پذیرفته میشود و دادگاه قرار رد دعوا را صادر مینماید. البته نمایندهی قانونی او میتواند همان دعوا را طرح نماید. خود شخص نیز پس از اینکه دارای اهلیت شد[16] دوباره میتواند همان دعوا را اقامه نماید. همچنین مطابق مادهی86 ق.آ.د.م چنانچه خوانده اهليت نداشته باشد میتواند از پاسخدادن به دعوا خودداری نماید. دادگاه نیز باید به دادستان اطلاع بدهد تا برای محجور قیم تعیین شود. (مادهی56 قانون امور حسبی) [17]
ایراد عدم احراز سمت
ایراد عدم احراز سمت صرفاً در موردی قابل طرح است که شخصی به نمایندگی از خواهان اقامهی دعوا نماید و سمتش محرز نباشد. (بند5 مادهی84) بنابراین اگر خود خواهان اقامهی دعوا نماید ایراد عدم احراز سمت قابلطرح نمیباشد.[18]
دادگاه درصورت پذیرش این ایراد، قرار رد دعوا را صادر مینماید. البته همان شخص درصورتیکه دلیل نمایندگی خود را ارائه نماید میتواند دوباره اقامهی دعوا نماید.
طبق مادهی85 ق.آ.د.م خواهان نیز حق دارد نسبت به كسی كه پاسخ دعوا را داده است درصورتی كه شخصی غیر از خوانده باشد و سمت او محرز نباشد اعتراض نمايد.
سوم) ایرادات موجب پیدایش مانع دایمی
ایرادات زیر درصورت پذیرفتهشدن توسط دادگاه مانعی دایمی در رسیدگی به دعوا ایجاد مینماید.
ایراد عدم توجه دعوا
درصورتیکه دعوای اقامه شده متوجه خوانده نباشد،[19]خوانده میتواند ایراد عدم توجه دعوا را طرح نماید. (بند4 مادهی84 ق.آ.د.م) بنابراین درصورتیکه براساس دلایل ارائه شده از سوی خواهان، متعهد، شخصی غیر از خوانده باشد، این ایراد قابل پذیرش است و دادگاه قرار رد دعوا را صادر مینماید.[20]
ایراد امر قضاوتشده
زمانیکه دعوایی یکبار مورد رسیدگی قرار گرفت و منجر به صدور حکم قطعی شد، مجدداً نمیتوان تقاضای رسیدگی به همان دعوا را تقاضا نمود. (بند6 مادهی84 ق.آ.د.م) چنانچه همین دعوا دوباره از سوی یکی از طرفین اقامه گردد، طرف دیگر میتواند ایراد امر قضاوتشده را طرح نماید و دادگاه درصورت پذیرش این ایراد، قرار رد دعوا را صادر مینماید.[21]
ایراد عدم نفع خواهان
برابر بند10 مادهی84 ق.آ.د.م درصورتیکه خواهان در دعوا دارای نفع نباشد، خوانده میتواند ایراد عدم نفع را مطرح نماید. برای احراز نفعداشتن خواهان باید دید درصورت صدور حکم علیه خوانده، آیا نفعی به خواهان میرسد یا نمیرسد. درصورتیکه نفعی از حکم به خواهان برسد ایراد عدم نفع وارد نیست.[22] درصورتیکه دادگاه این ایراد را وارد بداند، قرار رد دعوی و درغیر اینصورت قرار رد ایراد را صادر نموده و به رسیدگی ادامه میدهد.[23]
ایراد عدم تأثیر دعوا
چنانچه دعوای اقامه شده برفرض اینکه اثبات شود، اثری نداشته باشد، ایراد عدم تأثیر دعوا وارد خواهد بود. (بند7 مادهی84 ق.آ.د.م) مثلاً خواهان ادعا مینماید خوانده مالی را به او هبه نموده اما به او تحویل نمیدهد. در این مورد بر فرض اینکه ادعای خواهان ثابت شود بازهم اثری ندارد زیرا در عقد هبه تا وقتی که مال موردهبه به قبض متهب[24]داده نشود، عقد هبه تحقق نمییابد.[25]
ایراد عدم مشروعیت مورد دعوا
ایراد عدم مشروعیت مورد دعوا زمانی مطرح میشود که آنچه خواهان مطالبه نموده مشروع نباشد. (بند8 مادهی84 ق.آ.د.م) منظور از مشروع نبودن، عدم مخالفت با شرع یا قانون میباشد مثلاً درصورتی که خواهان مطالبه وجه حاصل از قمار یا ربا را بنماید، دعوا مشروعیت ندارد.[26]
ایراد جزمی نبودن دعوا
طبق بند9 مادهی84 ق.آ.د.م یکی از شرایط رسیدگی به دعوا این است که خواهان اطمینان داشته باشد که حقی برای او بوجود آمده است. مثلاً درصورتیکه خواهان تنها احتمال بدهد که از خوانده مبلغی طلبکار است، ایراد جزمی نبودن دعوا وارد است.[27]
ایراد به زمان اقامهی دعوا
چنانچه اقامهی دعوا دارای مهلت معینی باشد و دعوا خارج از مهلت قانونی اقامه شود، خوانده میتواند طبق بند11 مادهی84 ق.آ.د.م به آن ایراد نماید.
چهارم) ایراد رد دادرس
گاهی دادگاه صلاحیت رسیدگی به دعوا را دارد اما وجود تردید در بیطرفی قاضی مانع رسیدگی میشود.[28]
این ایراد زمانی مطرح میشود که دادرس با یکی از طرفین دعوا به نوعی ارتباط داشته باشد. در این موارد هم طرفین دعوا میتوانند ایراد رد دادرس را طرح کنند و هم خود دادرس باید از رسیدگی امتناع نماید.[29]مادهی91 ق.آ.د.م موارد رد دادرس را بیان نموده که عبارتند از:
الف- قرابت نسبی يا سببی تا درجه سوم از هر طبقه بين دادرس با يكی از اصحاب دعوا وجود داشته باشد.
ب- دادرس، قيم يا مخدوم يكی از طرفين باشد و يا يكی از طرفين مباشر يا متكفل[30] امور دادرس يا همسر او باشد.
ج- دادرس يا همسر يا فرزند او، وارث يكی از اصحاب دعوا باشد.
د- دادرس سابقاً در موضوع دعوای اقامه شده به عنوان دادرس يا داور يا كارشناس يا شاهد، اظهار نظر كرده باشد.
ه- بين دادرس و يكی از طرفين و يا همسر يا فرزند او دعوای حقوقی يا جزايی مطرح باشد و يا در سابق مطرح بوده و از تاريخ صدور حكم قطعی دو سال نگذشته باشد.
و- دادرس يا همسر يا فرزند او دارای نفع شخصی در موضوع مطروحه باشند.
موارد رد دادرس منحصر به مواردی میباشد که در مادهی فوق ذکر شده است.[31][32]و رسیدگی به این پرونده را به دادرس یا دادرسهای دیگر دادگاه واگذار نماید. چنانچه دادگاه فاقد دادرس به تعداد كافی باشد، پرونده را برای تكميل دادرسان يا ارجاع به شعبهی ديگر همان دادگاه نزد ریيس شعبه اول ارسال میدارد و درصورتی كه دادگاه شعبهی ديگری نداشته باشد، پرونده را به نزديکترين دادگاه همعرض ارسال مینمايد. (مادهی92 ق.آ.د.م) درصورتیکه طرفین دعوا یا یکی از آنها ایراد رد دادرس را طرح نماید و دادرس آن را وارد نداند. باصدور قرار رد ایراد به رسیدگی ادامه میدهد و درصورت پذیرش ایراد یا درصورتیکه خود دادرس از رسیدگی امتناع نماید، باید با ذکر جهاتی که موجب رد دادرس شده، قرار امتناع از رسیدگی را صادر نماید
مهلت بیان ایرادات
مهلت بیان ایرادات تا پایان اولین جلسهی دادرسی است. (مادهی87 ق.آد.م) البته درصورتیکه سبب ایراد بعداً روی دهد، زمان طرح ایراد در اولین جلسهی پس از ایجاد سبب است.[33] درصورتیکه خوانده در مهلت معینشده اقدام به بیان ایراد ننماید مطابق مادهی90 ق.آ. د.م دادگاه مکلف نیست جدا از ماهیت دعوا نسبت به ایراد، رأی صادر نماید.[34]باتوجه به مادهی87 ق.آ.د.م مهلت ایراد رد دادرس نیز تا پایان اولین جلسهی دادرسی است مگر اینکه سبب ایراد بعداً حادث شود.[35]
نویسنده : محمدحسين احمدي
[1] - انصاری، مسعود و طاهری، محمدعلی؛ دانشنامه حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، 1384، چاپ اول، جلد یک، ص515
[2] - جعفری لنگرودی، محمدجعفر؛ مبسوط در ترمینولوژی حقوق، تهران، کتابخانه گنج دانش، 1378، چاپ اول، جلد اول، ص758، ش2879
[3] - شمس، عبدالله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات دراک، 1385، چاپ 14، جلد اول، ص439، ش793
[4] - شخصی که دعوا علیه او اقامه میگردد.
[5] - تبصرهی 2 مادهی249 قانون آیین دادرسی کیفری: «... صلاحيت دادگاههای عمومی نسبت به دادگاه انقلاب و دادگاههای نظامی، همچنين صلاحيت دادگاه بدوی نسبت به مراجع تجديدنظر از جمله صلاحيتهای ذاتی آنان است.»
[6] - ماده 89 ق.آ.د.م: «در مورد بند1 ماده 84 هرگاه دادگاه، خود را صالح نداند مبادرت به صدور قرار عدم صلاحيت مینمايد و طبق ماده 27 عمل میكند ...» / ماده 27 ق.آ.د.م: «در صورتی كه دادگاه رسيدگیكننده خود را صالح به رسيدگی نداند با صدور قرار عدم صلاحيت، پرونده را به دادگاه صلاحيتدار ارسال مینمايد. دادگاه مرجوع اليه مكلف است خارج از نوبت نسبت به صلاحيت اظهارنظر نمايد و چنانچه ادعای عدم صلاحيت را نپذيرد، پرونده را جهت حل اختلاف به دادگاه تجديدنظر استان ارسال میكند. رأی دادگاه تجديدنظر در تشخيص صلاحيت لازم الاتباع خواهد بود. تبصره - در صورتی كه اختلاف صلاحيت بين دادگاههای دو حوزه قضايی از دو استان باشد، مرجع حل اختلاف به ترتيب ياد شده، ديوان عالی كشور میباشد.»
[7] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص440
[8] - مگر دعاوی که به طور استثنایی در صلاحیت مرجع دیگری قرار داشته باشد، مانند دعاوی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه نظامی یا دادگاه انقلاب است.
[9] - ماده 27 ق.آ.د.م: «درصورتی كه دادگاه رسيدگیكننده خود را صالح به رسيدگی نداند با صدور قرار عدم صلاحيت، پرونده را به دادگاه صلاحيتدار ارسال مینمايد.
[10] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص441، ش800
[11] - قواعدی که غیرقابلتغییر و مربوط به نظم عمومی هستند.
[12] - زراعت، عباس؛ محشای آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات ققنوس، 1386، چاپ اول، ص236
[13] - مثلاً هر دو دادگاه بدوی باشند.
[14] - بين دو دعوا وقتی ارتباط كامل موجود است كه اتخاذ تصميم در هر يک از دعاوی، مؤثر در نتیجهی دعوای ديگری باشد. مثل اینکه «الف» دعوایی به طرفیت «ب» اقامه و درخواست الزام به تنظیم سند رسمی برای ماشینی که از او خریده را بنماید. در حین رسیدگی به این دعوا «ب» نیز دعوای به خواستهی بطلان معاملهی ماشین به طرفیت الف مینماید. در اینجا اگرچه دعوای اقامه شده همان دعوای قبلی نیست اما با آن ارتباط کامل دارد زیرا صدور حکم در یکی از دعاوی بر دعوای دیگر کاملاً تأثیر دارد.
[15] - مادهی89 ق.آ.د.م: «... در مورد بند2 ماده 84 هرگاه دعوا در دادگاه ديگری تحت رسيدگی باشد، از رسيدگی به دعوا خودداری كرده پرونده را به دادگاهی كه دعوا در آن مطرح است میفرستد ...» / ماده 103 ق.آ.د.م: «اگر دعاوی ديگری كه ارتباط كامل با دعوای طرح شده دارند در همان دادگاه مطرح باشد، دادگاه به تمامی آنها يکجا رسيدگی مینمايد و چنانچه در چند شعبه مطرح شده باشد، در يكی از شعب با تعيين ریيس شعبه اول يکجا رسيدگی خواهد شد. در مورد اين ماده وكلا يا اصحاب دعوا مكلفند از دعاوی مربوط، دادگاه را مستحضر نمايند.»
[16] - یعنی بالغ، عاقل و رشید شد.
[17] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص444، ش805
[18] - زراعت، عباس؛ پیشین، ص245
[19] - مثلاً «الف» علیه «ب» اقامهی دعوا میکند درحالیکه در این دعوا حتی اگر حکم به نفع «الف» صادر شود علیه «ب» نیست.
[20] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص447، ش810
[21] - مهاجری، علی؛ مبسوط در آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات فکرسازان، 1387، چاپ اول، جلد اول، ص367
[22] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص466، ش829
[23] - بهرامی، بهرام؛ آیین دادرسی مدنی2، تهران، انتشارات نگاه بینه، 1385، چاپ نهم، ص46
[24] - کسی که مالی به نفع او هبه میشود.
[25] - مهاجری، علی؛ پیشین، ص369
[26] - کریمی، عباس؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات میزان، 1386، چاپ اول، ص212
[27] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص467، ش832
[28] - بهشتی، محمدجواد و مردانی، نادر؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، نشر میزان، 1385، چاپ اول، ص269
[29] - صدرزاده افشار، محسن؛ آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1384، چاپ هشتم، ص333
[30] - متکفل کسی است که مخارج زندگی دیگری را برعهده دارد. مباشر نیز کسی است که از طرف مالک ادارهی امور او را برعهده دارد.
[31] - صدرزاده افشار، محسن؛ پیشین، ص334
[32] - بهشتی، محمدجواد و مردانی، نادر؛ پیشین، ص273
[33] - شمس، عبدالله؛ پیشین، ص469، ش836
[34] - باید دانست ایراد عدم صلاحیت ذاتی دادگاه و ایرادات مذکور در بندهای 3 تا 11 مادهی 84 ق.آ.د.م بهدلیل اینکه جزو قواعد آمره به شمار میروند، حتی درصورتیکه مورد ایراد قرار نگیرند یا خارج از موعد نسبت به آنها ایراد شود، دادگاه باید جدای از ماهیت و بدون ورود به ماهیت، نسبت به آن ایراد، رأی دهد زیرا درصورت پذیرفتن این ایرادات، دادگاه نمیتواند وارد رسیدگی ماهوی شود. اما درخصوص ایراد عدم صلاحیت نسبی و ایراد امر مطروحه بیان نگردد یا خارج از موعد بیان شوند، دادگاه مکلف نیست جدای از ماهیت نسبت به آنها رأی دهد.
[35] - شمس، عبدالله؛ آیین دادرسی مدنی، تهران، انتشارات دراک، 1387، چاپ یازدهم، جلد سوم، ص24، ش28