alamatesoall
02-06-2011, 08:50 PM
ناخودآگاه
ناخودآگاه (the unconscious) شامل افکار و عواطف واپس زده شده است و خصوصیات زیر را دارد:
1- معمولا اجزای ناخودآگاه دسترسی به هوشیاری ندارند، فقط از طریق نیمه آگاه ، که آنها را سانسور کرده و واپس میزند، میتوانند وارد خودآگاه گردند. افکار واپس زده زمانی میتوانند وارد هوشیاری شوند که سانسور تحت تسلط درآید، یا تخفیف یابد ( مثلا در حالت رویا )، یا فریب بخورد ( مثلا در شوخیها ).
2- ناخودآگاه با فرم خاصی از فعالیت روانی مربوط است که فروید آن را فرایند اولیه (primary process) یا تفکر فرایند اولیه نامید. هدف اصلی فرایند اولیه تسهیل تحقق امیال و تخلیه غریزی است، به این جهت رابطه نزدیکی با اصل لذت دارد. تفکر فرایند اولیه توجهی به روابط منطقی ندارد، جمع اضداد را امکان پذیر می سازد. در قاموس آن "نه" وجود ندارد ، زمان را درک نمیکند. این نوع طرز تفکر خاص کودکان بسیار کوچک است که اقناع فوری خواستههای خود را انتظار دارند.
3-خاطرات ناخودآگاه رابطه خود را با ابراز کلامی از دست میدهند. وقتی کلمات روی " اثر " خاطه فراموش شده منطبق شوند ، امکان رسیدن آنها به هوشیاری فراهم میگردد.
4-محتوی ناخودآگاه محدود به امیالی است که خواهان برآورده شدن هستند. امیال ، نیروی محرکه رویاها و پیدایش علائم نوروتیک شمرده میشوند.
5-ناخودآگاه رابطه نزدیکی با غرایز دارد و حاوی نمایندههای روانی و مشتقات سائق غریزی بخصوص مشتقات غریزه جنسی است.
نیمهآگاه
ناحیه "نیمهآگاه" (the preconscious) روان به هنگام تولد موجود نبوده و در دوران کودکی ساخته میشود. نیمهآگاه هم به ناخودآگاه دسترسی دارد و هم به خودآگاه. اجزای ناخودآگاه ،ابتدا با ارتباط یافتن با کلمات از طریق نیمه آگاه ، به هشیاری دسترسی پیدا میکنند. معهذا یکی از اعمال نیمهآگاه
، واپس زدن یا سانسور امیال و آرزوهای شخص است.
فعالیت روانی مربوط به نیمه آگاه فرایند ثانوی یا تفکر فرایند ثانوی خوانده میشود.در تلاش برای تطابق با خواستهای واقعیت خارجی و ارزشها و معیارهای اخلاقی شخصی ، هدف چنین تفکری اجتناب از خشونت ، به تعویق انداختن تخلیه غریزی و مهارکردن انرزی روانی است. تفکر فرایند ثانوی به روابط منطقی و ثبات بیشتر از فرایند اولیه احترام قائل است. به این ترتیب فرایند ثانوی رابطه نزدیکی با اصل واقعیت دارد که به طور عمده ، ناظر فعالیت های آن است.
ناخودآگاه (the unconscious) شامل افکار و عواطف واپس زده شده است و خصوصیات زیر را دارد:
1- معمولا اجزای ناخودآگاه دسترسی به هوشیاری ندارند، فقط از طریق نیمه آگاه ، که آنها را سانسور کرده و واپس میزند، میتوانند وارد خودآگاه گردند. افکار واپس زده زمانی میتوانند وارد هوشیاری شوند که سانسور تحت تسلط درآید، یا تخفیف یابد ( مثلا در حالت رویا )، یا فریب بخورد ( مثلا در شوخیها ).
2- ناخودآگاه با فرم خاصی از فعالیت روانی مربوط است که فروید آن را فرایند اولیه (primary process) یا تفکر فرایند اولیه نامید. هدف اصلی فرایند اولیه تسهیل تحقق امیال و تخلیه غریزی است، به این جهت رابطه نزدیکی با اصل لذت دارد. تفکر فرایند اولیه توجهی به روابط منطقی ندارد، جمع اضداد را امکان پذیر می سازد. در قاموس آن "نه" وجود ندارد ، زمان را درک نمیکند. این نوع طرز تفکر خاص کودکان بسیار کوچک است که اقناع فوری خواستههای خود را انتظار دارند.
3-خاطرات ناخودآگاه رابطه خود را با ابراز کلامی از دست میدهند. وقتی کلمات روی " اثر " خاطه فراموش شده منطبق شوند ، امکان رسیدن آنها به هوشیاری فراهم میگردد.
4-محتوی ناخودآگاه محدود به امیالی است که خواهان برآورده شدن هستند. امیال ، نیروی محرکه رویاها و پیدایش علائم نوروتیک شمرده میشوند.
5-ناخودآگاه رابطه نزدیکی با غرایز دارد و حاوی نمایندههای روانی و مشتقات سائق غریزی بخصوص مشتقات غریزه جنسی است.
نیمهآگاه
ناحیه "نیمهآگاه" (the preconscious) روان به هنگام تولد موجود نبوده و در دوران کودکی ساخته میشود. نیمهآگاه هم به ناخودآگاه دسترسی دارد و هم به خودآگاه. اجزای ناخودآگاه ،ابتدا با ارتباط یافتن با کلمات از طریق نیمه آگاه ، به هشیاری دسترسی پیدا میکنند. معهذا یکی از اعمال نیمهآگاه
، واپس زدن یا سانسور امیال و آرزوهای شخص است.
فعالیت روانی مربوط به نیمه آگاه فرایند ثانوی یا تفکر فرایند ثانوی خوانده میشود.در تلاش برای تطابق با خواستهای واقعیت خارجی و ارزشها و معیارهای اخلاقی شخصی ، هدف چنین تفکری اجتناب از خشونت ، به تعویق انداختن تخلیه غریزی و مهارکردن انرزی روانی است. تفکر فرایند ثانوی به روابط منطقی و ثبات بیشتر از فرایند اولیه احترام قائل است. به این ترتیب فرایند ثانوی رابطه نزدیکی با اصل واقعیت دارد که به طور عمده ، ناظر فعالیت های آن است.