tania
01-27-2011, 01:54 AM
http://pnu-club.com/imported/2011/01/936.jpg
بشر در طول حضورش بر كره خاكی همواره از مواهب طبیعت استفاده برده و به ویژه پس از انقلاب صنعتی بهره برداری از طبیعت و منابع آن را با تخریب طبیعت در هم آمیخته است ؛ و چون همواره سود خود را در این رابطه جستجو می كرده ، بدون آنكه به وظایف خویش درباره طبیعت بنگرد و یا بیندیشد ، حوادث طبیعی پیرامون خود را كه گاه با وارد آمدن خساراتی همراه بود به بلیه یا بلایای طبیعی تعبیر كرده است . ولیآیا بروز حوادثی نظیر سیل ، آتشفشانی، زلزله ، رانش زمین، طوفان های دریایی و گردباد را می توان بلا نامید ؟. و آیا تحمیل خسارات در این فرآیندها ناشی از مسئولیت آدمی نیست ؟. به نظر می رسد آدمی با بلا نامیدن این حوادث طبیعی به نوعی ترس دیرین خود از طبیعت را آشكار می سازد ، ترسی كه بر گرفته از جهل انسان باستان نسبت به فرآیندهای طبیعی است . ولی اگر این را بپذیریم ، در قرون اخیر كه طبیعت تمام رازهای خود را بر انسان فاش ساخته و اسیر دستان چپاولگر آدمی شده است ، دیگر ترس معنا و مفهومی ندارد . پس چرا هنوز انسان بروز چنین حوادثی را چنین می نامد و از آنها می هراسد.؟
آنگاه كه زمین می لرزد
خوشبختانه كشور ما از بروز حوادثی نظیر آتشفشانی ( البته به فرض خاموش ماندن دماوند ) ، طوفان های دریایی و گردباد در امان است و سه حادثه طببیعی دیگر زلزله ، رانش زمین و جاری شدن سیل می تواند شهروندان ما را در هر نقطه از كشورمان تهدید كند .اگر به حادثه غمبار زلزله بم و پی آمد آن زلزله چالوس كه تهران را هم لرزاند ، بازگردیم و رفتار شهروندان ( به ویژه تهرانی ها ) را بررسی كنیم ، ریشه یابی این ترس دشوار نخواهد بود . در روزهای زلزله بم فضای غمبار ناشی از مرگ دهها هزارتن از هموطنانمان با انذار كارشناسان و مهندسان سازه های شهری ، جوی از وحشت را به وجود آورده بود . با گذشت چند هفته از این واقعه ، و كاهش بار تبلیغاتی در این زمینه از نگرانی مردم و فشار افكار عمومی نیز كاسته شد تا اینكه در بهار امسال با بروز زلزله در چالوس و احساس آن در تهران و به ویژه مناطق غرب و شمالغرب تهران تا چندین روز بازار شایعه داغ بود و شبها شاهد خیابان خوابی مردم شهرمان بودیم . سبب ساز ترس مردم بروز حوادثی بود كه بر آن هیچ كنترلی نداشتند و خود را قربانی بی اختیار آن می دانستند . ولی به راستی این زلزله نیست كه مخرب است؛ اگر شما در یك بیابان وسیع باشید و زلزله رخ دهد احتمال آسیب و صدمه شما بسیار كم و كمتر از یك درصد است . ولی این درصد در شهری مثل تهران چه میزان است ؟ پس آنچهآسیب ها و خسارات جانی و مالی را به انسان تحمیل می كند نه به اصطلاح بلایای طبیعی كه سازه های خود انسان است . اگر سازه ها مقاوم و در عین حال سبك باشند خسارات ناشی از زلزله كه در كشورما بالغ بر دهها هزار نفر است به كمتر از ده نفر تقلیل می یابد . و این امر برای كشور ما كه در كمربند زلزله قرار دارد بسیار حیاتی و لازم است . متاسفانهبرخی بروز این حوادث را به عواملی نظیر بلایای آسمانی ، فزونی گناهان خلایق ، ناسپاسی بندگان و عوامل دیگر فرا زمینی مربوط می دانند ولی واقعیت قضیه غیر از این است . زلزله با تراكم انرژی های درونی و رفتار گسل های زمین رابطه مستقیم دارد ، هر چه منطقه ای به لحاظ زمین شناسی جوان تر باشد بروز حوادث زمین ساخت مانند آتشفشانی و زلزله در آن بیشتر است . پوسته كشور ما پوسته جوانی است ، علاوه بر این رشته كوه البرز نیز رشته كوه جوان و در حال كوهزایی است ، به عبارت دیگر در حال افزایش ارتفاع است و سالانه در حدود سه الی پنج سانتیمتر به ارتقاع آن افزوده می شود. همین عوامل باعث ایجاد گسله های جدید در پوسته و شكستگی هایی در آن می شود كه گاه با آزاد شدن انرژی و بروز زلزله همراه است . پس فراوانی زلزله در یك منطقه به ویژگی های زمین ساختی آن بستگی دارد ونه میزان گناهان اهالی ساكن در آن منطقه . در این میان از نقش سازنده شهرداری ها برای ارزیابی میزان مقاومت بنا ، از رسانه ها برای آگاه سازی مردم در باره ویژگی های بنای مقاوم ، جامعه مهندسین برای وارد آوردن فشار به مسئولین برای تخصیص اعتبارات مالی به منظور ایمن سازی بافت قدیمی شهرها ، نمی توان چشم پوشی كرد .برای ایمن بودن از فرآیند طبیعی زلزله و خسارات ناشی از آن بهتر است پیش و بیش از آنكه به فكر پیش بینی زلزله باشیم به پیشگیری از آن بیاندیشیم .
سیل یا جریان سهمگین آب
همگان آب را مایه حیات می نامند ، و دراین نامگذاری به راه صواب رفته اند . علم دیرین شناسی ، فرموده قرآن كریم را تصدیق می كند كه از آب همه چیز جان یافته است . اولین نشانه های حیات در دریاها ظاهر شده و تا میلیون ها سال دریاها تنها زیستگاه موجودات زنده بر روی كره زمین بوده است . گذشته از این زندگی و حیات آدمی بی حضور آب چون قطره ای در برابر تابش بی امان خورشید بخار می شود و از بین می رود . ولی همین آب نجات بخش زندگی آفرین ، می تواند بر اثر نا آگاهی آدمی به منبع بروز خسارات فراوان مالی و جانی برای انسان تبدیل شود.
بارش باران در صورت وجود عوامل و شرایطی در زمین فرورفته و غنی تر شدن سفره های آب زیر زمینی را به دنبال خواهد داشت . مهم ترین این عوامل میزان پوشش گیاهی و گیاه خاك موجود در خاك منطقه است.هرچه پوشش گیاهی منطقه ای وسیع تر باشد سهم عمده ای از آب در خاك فرورفته و بر روی آن جریان نمی یابد . البته شیب زمین و شدت باران نیز در روان شدن آب باران بی تاثیر نیستند . با توجه به مطالب پیش گفته انتظار آن می رود كهمناطق جنگلی با درختان تنومند و ریشه های عمیق آنها كمتر دستخوش جریان سیل شوند . ولی متاسفانه در سالهای اخیر برداشت های بی رویه و بی ضابطه از منابع درختان جنگل ها خاك این مناطق را در برابر باران های سیل آسا بی دفاع كرده است . نمونه بسیار تكراری این پدیده را در استان گلستان می بینیم . استان گلستان و پارك ملی آن در گذشته به داشتن درختان كهنسال و جنگل های انبوه شهره بود، ولی اینك با برداشت و قطع بی رویه درختان در اعماق جنگل ، ریزش باران و فقدان جذب آن در درون خاك بروز سیل را در این استان به همراه داشته است . در سال های گذشته در فصول بهار و پاییز شاهد رخداد این واقعه در این استان هستیم . البته استان های دیگر كشورمان - مانند استان خوزستان- نیز در معرض خطر سیل هستند. این استان از پرآب ترین استان های كشور است و در فصل های پر باران وقتی حجم آب ناشی از سیلاب از گنجایش بستر رود فراتر رود، سیلاب زمین های اطراف رود را فرا می گیرد و باعث شسته شدن خاك حاصلخیز و انتقال آن به حوضه های آبریز می شود . ولی خوشبخاته در سالهای اخیر با احداث سد های پلكانی بر روی كارون و احداث سد بر روی كرخه كه رود وحشی خوزستان لقب گرفته بود تا حدودی سیلاب ها در این منطقه كنترل شده و از وارد آمدن خسارات متعدد در این ناحیه جلوگیری كرده است .
به هر روی بروز سیل ، آبی را كه می تواند در كشاورزی مورد استفاده بهینه قرار گیرد، به هدر داده و خاك حاصلخیز را كه سالیان متمادی برای تشكیل آن زمان لازم است ، تخریب می كند . ساخت سد ، مراقبت از درختان جنگل ها و ممانعت از قطع بی رویه درختان ، كاشت درخت در مناطق شیب دار با ضریب بالای سیلاب خیزی ، با نظارت مستمر بر كانال های آب و مراقبت از مسدود نشدن آنها و شناسایی مناطق سیل خیز و در نظر گرفتن ضریب امنیتی برای این مناطق و اعلام هشدار در زمان بارش می تواند از بروز سیل كاسته و یا خطر آن را به طور كل از بین ببرد .
رانش زمین
حركت لایه های رسوبی غیر متراكم بر روی سطوح شیب دار رانش زمین خوانده می شود . نیروی لازم برای حركت توده آبرفت ها توسط وزن این توده و نیروی گرانش زمین تامین می شود و در این فرآیند میلیون ها تن خاك و سنگ ریزه به سمت پایین شیب حركت می كند. ولی غیر از وزن و نیروی گرانشی زمین عوامل دیگری نیز در آن دخیل است و می تواند این امكان را كاهش یا افزایش دهد.آبرفت ها لایه های رسوبی ناشی از رسوبگذاری رودخانه است و چون فرآیند سنگ شدن را طی نكرده اند از دانه های مجزا و لغزنده تشكیل شده اند و با قرار گرفتن در شیب ،نفوذ آب در این لایه ها و افزودن بار اضافی بر این لایه ها می تواند حركت و رانش زمین را تسریع كند . رانش زمین در مناطق غیر مسكونی به دفعات تكرار می شود و خطر و خسارتی هم در بر ندارد ، ولی در مناطقی كه بر روی این لایه ها ساختمان سازی انجام گرفته است ، رانش زمین با ایجادترك خوردگی و تخریب جدیدر بدنه بنا ، تخریب و آسیب های مالی و جانی را نیز به دنبال خواهد داشت.
این فرآیند مانند زلزله غیر قابل پیش بینی و با منشا دست نیافتنی نیست و با اندكی دقت در ساخت و سازها و رعایت نكات ایمنی این فرآیند كاهش می یابد .رعایت اصول فنی و علمی و تمهیدات ژئوتكنیكی در ساخت و سازها ، زه كشی زمین ها ( خشكاندن زمین)، جلوگیری از دفع نامطلوب فاضلاب كه به باتلاقی شدن زمین ها می انجامد و جلوگیری از مسدود كردن آبراهها ، خطر رانش زمین را كاهش می دهد.
آنچه آمد مختصری از خطراتی بود كه انسان ، جان و خانه وخانواده وی را تهدید می كند. ولی فصل الخطاب تمام این حوادث و پایان دادن به تلفات این حوادث تنها آگاهی و پیشگیری است كه تنها سلاح انسان دربرابر حوادث غیر مترقبه است . به امید آنكه تك تك مردم ما خود متقاضی كسب آگاهی و ایمن سازی محل سكونت و اطراف خود باشند .
بشر در طول حضورش بر كره خاكی همواره از مواهب طبیعت استفاده برده و به ویژه پس از انقلاب صنعتی بهره برداری از طبیعت و منابع آن را با تخریب طبیعت در هم آمیخته است ؛ و چون همواره سود خود را در این رابطه جستجو می كرده ، بدون آنكه به وظایف خویش درباره طبیعت بنگرد و یا بیندیشد ، حوادث طبیعی پیرامون خود را كه گاه با وارد آمدن خساراتی همراه بود به بلیه یا بلایای طبیعی تعبیر كرده است . ولیآیا بروز حوادثی نظیر سیل ، آتشفشانی، زلزله ، رانش زمین، طوفان های دریایی و گردباد را می توان بلا نامید ؟. و آیا تحمیل خسارات در این فرآیندها ناشی از مسئولیت آدمی نیست ؟. به نظر می رسد آدمی با بلا نامیدن این حوادث طبیعی به نوعی ترس دیرین خود از طبیعت را آشكار می سازد ، ترسی كه بر گرفته از جهل انسان باستان نسبت به فرآیندهای طبیعی است . ولی اگر این را بپذیریم ، در قرون اخیر كه طبیعت تمام رازهای خود را بر انسان فاش ساخته و اسیر دستان چپاولگر آدمی شده است ، دیگر ترس معنا و مفهومی ندارد . پس چرا هنوز انسان بروز چنین حوادثی را چنین می نامد و از آنها می هراسد.؟
آنگاه كه زمین می لرزد
خوشبختانه كشور ما از بروز حوادثی نظیر آتشفشانی ( البته به فرض خاموش ماندن دماوند ) ، طوفان های دریایی و گردباد در امان است و سه حادثه طببیعی دیگر زلزله ، رانش زمین و جاری شدن سیل می تواند شهروندان ما را در هر نقطه از كشورمان تهدید كند .اگر به حادثه غمبار زلزله بم و پی آمد آن زلزله چالوس كه تهران را هم لرزاند ، بازگردیم و رفتار شهروندان ( به ویژه تهرانی ها ) را بررسی كنیم ، ریشه یابی این ترس دشوار نخواهد بود . در روزهای زلزله بم فضای غمبار ناشی از مرگ دهها هزارتن از هموطنانمان با انذار كارشناسان و مهندسان سازه های شهری ، جوی از وحشت را به وجود آورده بود . با گذشت چند هفته از این واقعه ، و كاهش بار تبلیغاتی در این زمینه از نگرانی مردم و فشار افكار عمومی نیز كاسته شد تا اینكه در بهار امسال با بروز زلزله در چالوس و احساس آن در تهران و به ویژه مناطق غرب و شمالغرب تهران تا چندین روز بازار شایعه داغ بود و شبها شاهد خیابان خوابی مردم شهرمان بودیم . سبب ساز ترس مردم بروز حوادثی بود كه بر آن هیچ كنترلی نداشتند و خود را قربانی بی اختیار آن می دانستند . ولی به راستی این زلزله نیست كه مخرب است؛ اگر شما در یك بیابان وسیع باشید و زلزله رخ دهد احتمال آسیب و صدمه شما بسیار كم و كمتر از یك درصد است . ولی این درصد در شهری مثل تهران چه میزان است ؟ پس آنچهآسیب ها و خسارات جانی و مالی را به انسان تحمیل می كند نه به اصطلاح بلایای طبیعی كه سازه های خود انسان است . اگر سازه ها مقاوم و در عین حال سبك باشند خسارات ناشی از زلزله كه در كشورما بالغ بر دهها هزار نفر است به كمتر از ده نفر تقلیل می یابد . و این امر برای كشور ما كه در كمربند زلزله قرار دارد بسیار حیاتی و لازم است . متاسفانهبرخی بروز این حوادث را به عواملی نظیر بلایای آسمانی ، فزونی گناهان خلایق ، ناسپاسی بندگان و عوامل دیگر فرا زمینی مربوط می دانند ولی واقعیت قضیه غیر از این است . زلزله با تراكم انرژی های درونی و رفتار گسل های زمین رابطه مستقیم دارد ، هر چه منطقه ای به لحاظ زمین شناسی جوان تر باشد بروز حوادث زمین ساخت مانند آتشفشانی و زلزله در آن بیشتر است . پوسته كشور ما پوسته جوانی است ، علاوه بر این رشته كوه البرز نیز رشته كوه جوان و در حال كوهزایی است ، به عبارت دیگر در حال افزایش ارتفاع است و سالانه در حدود سه الی پنج سانتیمتر به ارتقاع آن افزوده می شود. همین عوامل باعث ایجاد گسله های جدید در پوسته و شكستگی هایی در آن می شود كه گاه با آزاد شدن انرژی و بروز زلزله همراه است . پس فراوانی زلزله در یك منطقه به ویژگی های زمین ساختی آن بستگی دارد ونه میزان گناهان اهالی ساكن در آن منطقه . در این میان از نقش سازنده شهرداری ها برای ارزیابی میزان مقاومت بنا ، از رسانه ها برای آگاه سازی مردم در باره ویژگی های بنای مقاوم ، جامعه مهندسین برای وارد آوردن فشار به مسئولین برای تخصیص اعتبارات مالی به منظور ایمن سازی بافت قدیمی شهرها ، نمی توان چشم پوشی كرد .برای ایمن بودن از فرآیند طبیعی زلزله و خسارات ناشی از آن بهتر است پیش و بیش از آنكه به فكر پیش بینی زلزله باشیم به پیشگیری از آن بیاندیشیم .
سیل یا جریان سهمگین آب
همگان آب را مایه حیات می نامند ، و دراین نامگذاری به راه صواب رفته اند . علم دیرین شناسی ، فرموده قرآن كریم را تصدیق می كند كه از آب همه چیز جان یافته است . اولین نشانه های حیات در دریاها ظاهر شده و تا میلیون ها سال دریاها تنها زیستگاه موجودات زنده بر روی كره زمین بوده است . گذشته از این زندگی و حیات آدمی بی حضور آب چون قطره ای در برابر تابش بی امان خورشید بخار می شود و از بین می رود . ولی همین آب نجات بخش زندگی آفرین ، می تواند بر اثر نا آگاهی آدمی به منبع بروز خسارات فراوان مالی و جانی برای انسان تبدیل شود.
بارش باران در صورت وجود عوامل و شرایطی در زمین فرورفته و غنی تر شدن سفره های آب زیر زمینی را به دنبال خواهد داشت . مهم ترین این عوامل میزان پوشش گیاهی و گیاه خاك موجود در خاك منطقه است.هرچه پوشش گیاهی منطقه ای وسیع تر باشد سهم عمده ای از آب در خاك فرورفته و بر روی آن جریان نمی یابد . البته شیب زمین و شدت باران نیز در روان شدن آب باران بی تاثیر نیستند . با توجه به مطالب پیش گفته انتظار آن می رود كهمناطق جنگلی با درختان تنومند و ریشه های عمیق آنها كمتر دستخوش جریان سیل شوند . ولی متاسفانه در سالهای اخیر برداشت های بی رویه و بی ضابطه از منابع درختان جنگل ها خاك این مناطق را در برابر باران های سیل آسا بی دفاع كرده است . نمونه بسیار تكراری این پدیده را در استان گلستان می بینیم . استان گلستان و پارك ملی آن در گذشته به داشتن درختان كهنسال و جنگل های انبوه شهره بود، ولی اینك با برداشت و قطع بی رویه درختان در اعماق جنگل ، ریزش باران و فقدان جذب آن در درون خاك بروز سیل را در این استان به همراه داشته است . در سال های گذشته در فصول بهار و پاییز شاهد رخداد این واقعه در این استان هستیم . البته استان های دیگر كشورمان - مانند استان خوزستان- نیز در معرض خطر سیل هستند. این استان از پرآب ترین استان های كشور است و در فصل های پر باران وقتی حجم آب ناشی از سیلاب از گنجایش بستر رود فراتر رود، سیلاب زمین های اطراف رود را فرا می گیرد و باعث شسته شدن خاك حاصلخیز و انتقال آن به حوضه های آبریز می شود . ولی خوشبخاته در سالهای اخیر با احداث سد های پلكانی بر روی كارون و احداث سد بر روی كرخه كه رود وحشی خوزستان لقب گرفته بود تا حدودی سیلاب ها در این منطقه كنترل شده و از وارد آمدن خسارات متعدد در این ناحیه جلوگیری كرده است .
به هر روی بروز سیل ، آبی را كه می تواند در كشاورزی مورد استفاده بهینه قرار گیرد، به هدر داده و خاك حاصلخیز را كه سالیان متمادی برای تشكیل آن زمان لازم است ، تخریب می كند . ساخت سد ، مراقبت از درختان جنگل ها و ممانعت از قطع بی رویه درختان ، كاشت درخت در مناطق شیب دار با ضریب بالای سیلاب خیزی ، با نظارت مستمر بر كانال های آب و مراقبت از مسدود نشدن آنها و شناسایی مناطق سیل خیز و در نظر گرفتن ضریب امنیتی برای این مناطق و اعلام هشدار در زمان بارش می تواند از بروز سیل كاسته و یا خطر آن را به طور كل از بین ببرد .
رانش زمین
حركت لایه های رسوبی غیر متراكم بر روی سطوح شیب دار رانش زمین خوانده می شود . نیروی لازم برای حركت توده آبرفت ها توسط وزن این توده و نیروی گرانش زمین تامین می شود و در این فرآیند میلیون ها تن خاك و سنگ ریزه به سمت پایین شیب حركت می كند. ولی غیر از وزن و نیروی گرانشی زمین عوامل دیگری نیز در آن دخیل است و می تواند این امكان را كاهش یا افزایش دهد.آبرفت ها لایه های رسوبی ناشی از رسوبگذاری رودخانه است و چون فرآیند سنگ شدن را طی نكرده اند از دانه های مجزا و لغزنده تشكیل شده اند و با قرار گرفتن در شیب ،نفوذ آب در این لایه ها و افزودن بار اضافی بر این لایه ها می تواند حركت و رانش زمین را تسریع كند . رانش زمین در مناطق غیر مسكونی به دفعات تكرار می شود و خطر و خسارتی هم در بر ندارد ، ولی در مناطقی كه بر روی این لایه ها ساختمان سازی انجام گرفته است ، رانش زمین با ایجادترك خوردگی و تخریب جدیدر بدنه بنا ، تخریب و آسیب های مالی و جانی را نیز به دنبال خواهد داشت.
این فرآیند مانند زلزله غیر قابل پیش بینی و با منشا دست نیافتنی نیست و با اندكی دقت در ساخت و سازها و رعایت نكات ایمنی این فرآیند كاهش می یابد .رعایت اصول فنی و علمی و تمهیدات ژئوتكنیكی در ساخت و سازها ، زه كشی زمین ها ( خشكاندن زمین)، جلوگیری از دفع نامطلوب فاضلاب كه به باتلاقی شدن زمین ها می انجامد و جلوگیری از مسدود كردن آبراهها ، خطر رانش زمین را كاهش می دهد.
آنچه آمد مختصری از خطراتی بود كه انسان ، جان و خانه وخانواده وی را تهدید می كند. ولی فصل الخطاب تمام این حوادث و پایان دادن به تلفات این حوادث تنها آگاهی و پیشگیری است كه تنها سلاح انسان دربرابر حوادث غیر مترقبه است . به امید آنكه تك تك مردم ما خود متقاضی كسب آگاهی و ایمن سازی محل سكونت و اطراف خود باشند .