Borna66
01-21-2011, 01:26 AM
در زمان حاج سید عبدالكریم حائرى و ماجراى كشف حجاب از سوى رضاخان، دو تا پاسبان بودند كه خیلى اذیت مىكردند.
روزى زنى با روسرى از خانه بیرون مىآید، یكى از این پاسبانها او را تعقیب مىكند، آن زن هر چه او را قسم مىدهد و حضرت ابوالفضل علیهالسلام را شفیع قرار مىدهد در او اثر نمىبخشد.
قبر وسط آب
آیةالله حاج سید عباس كاشانى حائرى نقل مىكرد: «روزى در خانه آیةالله العظمى حكیم(1) بودم كه كلیددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل علیهالسلام تلفن كرد و گفت: سرداب مقدس ابوالفضل علیهالسلام را آب گرفته و بیم آن مىرود كه ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و منارهها نیز آسیب كلى وارد شود، شما كارى بكنید.
آیةالله حكیم فرمودند: من جمعه خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد. آنگاه گروهى از علماى نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به كربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام رفتیم، آن مرجع بزرگ براى بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پى او آمدیم، اما همین كه چند پله پایین رفتند، دیدم نشستند و با صداى بسیار بلند كه تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه كردند. همه شگفتزده و هراسان شدیم كه چه شده است؟ من گردن كشیدم دیدم شگفتا منظره عجیبى است كه مرا هم گریان ساخت.
قبر شریف حضرت ابوالفضل علیهالسلام در میان آب مثل جایى كه از هر سو به وسیله دیوار بتنى بسیار محكم حفاظت شود، در وسط آب قرار داشت، اما آب آن را نمىگرفت. درست همانند قبر سالارش حسین علیهالسلام كه متوكل عباسى بر آن آب بست اما آب به سوى قبر پیشروى نكرد. (2)
مكافات عمل
در زمان حاج سید عبدالكریم حائرى و ماجراى كشف حجاب از سوى رضاخان، دو تا پاسبان بودند كه خیلى اذیت مىكردند.
روزى زنى با روسرى از خانه بیرون مىآید، یكى از این پاسبانها او را تعقیب مىكند، آن زن هر چه او را قسم مىدهد و حضرت ابوالفضل علیهالسلام را شفیع قرار مىدهد در او اثر نمىبخشد. بلكه آن بىحیا توهین هم مىكند كه اگر ابوالفضل كارى از او ساخته مىشد، نمىگذاشت دستهاى او ...
همان روز به حمام مىرود و دلش درد مىگیرد، معالجات اثر نمىكند و به هلاكت مىرسد.
غسال گفته بود: دیدم، مثل این كه سیلى به صورتش خورده شده باشد صورتش سیاه شده بود. (3)
پنجه برنجى
شخصى تعریف مىكرد كه: در سال 1375 براى خرید دستگاه چاپ سه بار به مسكو سفر كردم. در سفر سوم در مسكو یك مشكل ادارى برایم پیش آمد، پیش رئیس اداره رفتم. وقتى وارد اطاق شدم، چشمم به
چیز عجیبى افتاد. روى میز رئیس یك پنجه برنجى قرار داشت كه روى آن نوشته شده بود «علمدار ابوالفضل». ابتدا حدس زدم آن را به عنوان یك چیز زینتى روى میزش گذاشته، ولى بعد از آن سؤال كردم، جواب داد: «من شیعه هستم و كرامتهاى بسیارى از آن حضرت دیدهام، این پنجه را به خاطر همین امر همراهم دارم، جانم به فدایش باد.» وقتى از حال من و تشیع و علاقهام به حضرت ابوالفضل علیهالسلام، اطلاع پیدا كرد، احترام فوقالعادهاى به من گذاشت و همه مشكلات مرا حل كرد. (4)
ماهنامه موعود جوان، شماره 15
پىنوشتها:
1. از مراجع تقلید در نجف اشرف.
2. كرامات الصالحین، ص 286، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)، على میرخلفزاده، ص92.
3. حضرت اباالفضل مظهر كمالات و كرامات، ص447، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)، على میرخلفزاده، ص220
4. نماز شام غریبان، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)،على میرخلفزاده، ص235.
روزى زنى با روسرى از خانه بیرون مىآید، یكى از این پاسبانها او را تعقیب مىكند، آن زن هر چه او را قسم مىدهد و حضرت ابوالفضل علیهالسلام را شفیع قرار مىدهد در او اثر نمىبخشد.
قبر وسط آب
آیةالله حاج سید عباس كاشانى حائرى نقل مىكرد: «روزى در خانه آیةالله العظمى حكیم(1) بودم كه كلیددار آستان مقدس حضرت ابوالفضل علیهالسلام تلفن كرد و گفت: سرداب مقدس ابوالفضل علیهالسلام را آب گرفته و بیم آن مىرود كه ویران گردد و به حرم مطهر و گنبد و منارهها نیز آسیب كلى وارد شود، شما كارى بكنید.
آیةالله حكیم فرمودند: من جمعه خواهم آمد و هر آنچه در توان دارم انجام خواهم داد. آنگاه گروهى از علماى نجف از جمله اینجانب به همراه ایشان به كربلا و به حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام رفتیم، آن مرجع بزرگ براى بازدید به طرف سرداب مقدس رفت و ما نیز از پى او آمدیم، اما همین كه چند پله پایین رفتند، دیدم نشستند و با صداى بسیار بلند كه تا آن روز ندیده بودم، شروع به گریه كردند. همه شگفتزده و هراسان شدیم كه چه شده است؟ من گردن كشیدم دیدم شگفتا منظره عجیبى است كه مرا هم گریان ساخت.
قبر شریف حضرت ابوالفضل علیهالسلام در میان آب مثل جایى كه از هر سو به وسیله دیوار بتنى بسیار محكم حفاظت شود، در وسط آب قرار داشت، اما آب آن را نمىگرفت. درست همانند قبر سالارش حسین علیهالسلام كه متوكل عباسى بر آن آب بست اما آب به سوى قبر پیشروى نكرد. (2)
مكافات عمل
در زمان حاج سید عبدالكریم حائرى و ماجراى كشف حجاب از سوى رضاخان، دو تا پاسبان بودند كه خیلى اذیت مىكردند.
روزى زنى با روسرى از خانه بیرون مىآید، یكى از این پاسبانها او را تعقیب مىكند، آن زن هر چه او را قسم مىدهد و حضرت ابوالفضل علیهالسلام را شفیع قرار مىدهد در او اثر نمىبخشد. بلكه آن بىحیا توهین هم مىكند كه اگر ابوالفضل كارى از او ساخته مىشد، نمىگذاشت دستهاى او ...
همان روز به حمام مىرود و دلش درد مىگیرد، معالجات اثر نمىكند و به هلاكت مىرسد.
غسال گفته بود: دیدم، مثل این كه سیلى به صورتش خورده شده باشد صورتش سیاه شده بود. (3)
پنجه برنجى
شخصى تعریف مىكرد كه: در سال 1375 براى خرید دستگاه چاپ سه بار به مسكو سفر كردم. در سفر سوم در مسكو یك مشكل ادارى برایم پیش آمد، پیش رئیس اداره رفتم. وقتى وارد اطاق شدم، چشمم به
چیز عجیبى افتاد. روى میز رئیس یك پنجه برنجى قرار داشت كه روى آن نوشته شده بود «علمدار ابوالفضل». ابتدا حدس زدم آن را به عنوان یك چیز زینتى روى میزش گذاشته، ولى بعد از آن سؤال كردم، جواب داد: «من شیعه هستم و كرامتهاى بسیارى از آن حضرت دیدهام، این پنجه را به خاطر همین امر همراهم دارم، جانم به فدایش باد.» وقتى از حال من و تشیع و علاقهام به حضرت ابوالفضل علیهالسلام، اطلاع پیدا كرد، احترام فوقالعادهاى به من گذاشت و همه مشكلات مرا حل كرد. (4)
ماهنامه موعود جوان، شماره 15
پىنوشتها:
1. از مراجع تقلید در نجف اشرف.
2. كرامات الصالحین، ص 286، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)، على میرخلفزاده، ص92.
3. حضرت اباالفضل مظهر كمالات و كرامات، ص447، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)، على میرخلفزاده، ص220
4. نماز شام غریبان، به نقل از: كرامات العباسیه (معجزات حضرت اباالفضل علیهالسلام)،على میرخلفزاده، ص235.