Borna66
01-21-2011, 01:20 AM
آيتالله ميرزا محمدرضا فقيه كرماني، از بزرگان شيعه, زماني از مرحوم سيد يحيي واعظ يزدي براي تبليغ و مبارزه با منحرفان كرمان دعوت كرد و سيد يحيي، مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت. منحرفان تصميم به قتل سيد يحيي گرفتند و ايشان را به باغي در خارج از شهر بردند. سيد در باغ احساس خطر كرد و ديد كسي هم از وضع او باخبر نيست.
اشاره:
سيزدهم جماديالاول به روايتي و سوم جماديالثاني به نقل مشهور، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. بانويي كه سرور زنان، از اولين تا آخرين و ملقّب به امّابيهاست و مردمان از دسترسي به شناخت كمال حضرتش محروماند. امام مهدي(ع) نيز در سخني، شخصيت آن بانوي معظم را الگوي خويش معرفي فرمودهاند. مناسب ديديم به اين مناسبت، گوشههايي از آثار و فضايل آن بانوي بزرگ اسلام را به خوانندگان گرامي موعود تقديم كنيم؛ اميد آنكه مقبول طبع شريف امام عصر(ع) قرار گيرد.
زيارت حضرت فاطمه (س)
زيارت حضرت فاطمه زهرا(س), در روز سوم جماديالثاني, سالروز شهادت آن حضرت مطلوب و مناسب است. مرحوم سيدبن طاووس، اين زيارت را براي ايشان آورده است:
«سلام بر تو اي برترين بانوي جهان, سلام بر تو اي مادر حجتهاي الهي بر مردم، سلام بر تو اي ستمديدهاي كه از حق او جلوگيري كردند. خدايا!بر بندهات و دختر پيامبرت و همسر وصي پيامبرت درود فرست؛ درودي كه منزلت و مقامي به او دهد, برتر از منزلت بندگان گراميات از اهل آسمانها و زمين».1
صلوات بر فاطمه(س)
يكي از ياران امام حسن عسكري(ع) ميگويد: از آن حضرت خواستم چگونگي صلوات بر پيامبر و اوصياي آن بزرگوار را به من بياموزد. حضرت در بخش صلوات بر فاطمه(س) فرمود: «خدايا! بر صديقه طاهره, فاطمه, آن بانوي پاكيزه, محبوب پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت درود فرست؛ بانويي كه او را برگزيدي و بر زنان جهان برتري دادي. خدايا! انتقام او را از كساني كه به او ستم كردند و احترامش را سبك شمردند بگير و خونخواه فرزندانش باش. خدايا! چنان كه او را بدين مقام رساندي كه مادر امامان راهنما و همسر پرچمدار محشر، گرامي در عالم بالا قرار دادي, بر او و بر مادرش (خديجه) درود فرست؛ درودي كه بدان، آبروي محمد(ع) را گرامي بداري, و ديده فرزندانش را روشن گرداني. خدايا! در اين ساعت, بهترين سلام مرا به آنان برسان»2
بستر بيماري
هنگامي كه حضرت فاطمه(س) به بستر بيماري افتاده بود, زنان مهاجر و انصار براي عيادت ايشان جمع شدند و به حضرت گفتند: اي دختر رسول خدا! حالتان چگونه است؟ حضرت زهرا(س) پس از ستايش خدا و درود بر رسولش, فرمود: «به خدا سوگند صبح كردم, در حاليكه از دنياي شما بيزارم و بغض مردان شما در دلم جاي گرفته است». سپس فضايل حضرت علي(ع) را بازگو كرد. زنان مهاجر و انصار,گفتههاي حضرت زهرا(س) را به مردان خود منتقل كردند. گروهي از آنان براي عذر خواهي نزد حضرت آمدند, ولي فاطمه(س) به آنان فرمود: «از من دور شويد كه بعد از عذر خواهي غير صادقانه شما, ديگر عذري باقي نمانده است و پس از اين تقصير و گناه شما, امري كارساز نيست.».4
سوگواري بر حضرت زهرا(س)
عارفان و عالمان اخلاق, به سوگواري حضرت زهرا(س) بسيار اهميت ميدهند. ميرزا جواد ملكي تبريزي, استاد اخلاق امام خميني(ره)، دراينباره مينويسد: «صحيح اين است كه سوم جماديالثاني, روز شهادت سرور بانوان جهان است. پس لازم است شيعيان وفادار, اين روز را از روزهاي اندوه و مصيبت قرار دهند. اين روز براي بستگان آن حضرت,دومين مصيبت بعد از رحلت رسول اكرم(ص) بود. اميرالمؤمنين بعد از وفات رسول خدا(ص), هيچ روزي را مصيبتبارتر و ناگوارتر از اين روز نديد. از دست دادن حضرت زهرا(س) براي اميرالمؤمنين به اندازهاي سخت بود كه بر او گريه ميكرد و از جدايي آن حضرت شكايت مينمود و ميفرمود: «جان من در ميان آه زنداني است. كاش جانم با آه و اندوهها خارج ميگرديد. بعد از تو خيري در زندگي نيست و گريهام از ترس اين است كه زندگيام طولاني شود».6
سوز امين ولايت
يكي از ويژگيهاي علامه اميني(ره)، نويسنده كتاب ارزشمند الغدير, محبت و ارادت كامل او به محمد و آل محمد(ص) بود. گريهها و نالههاي علامه در رثاي اهل بيت(ع), همگان را دگرگون ميكرد. اين حالت هنگامي بيشتر اوج ميگرفت كه از مصيبت فاطمه زهرا(ع) ياد ميشد.
آزادي از اسارت
آيتالله ميرزا محمدرضا فقيه كرماني، از بزرگان شيعه, زماني از مرحوم سيد يحيي واعظ يزدي براي تبليغ و مبارزه با منحرفان كرمان دعوت كرد و سيد يحيي، مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت. منحرفان تصميم به قتل سيد يحيي گرفتند و ايشان را به باغي در خارج از شهر بردند. سيد در باغ احساس خطر كرد و ديد كسي هم از وضع او باخبر نيست. توسلي به حضرت زهرا(س) كرد و نماز استغاثه آن حضرت را خواند. ناگهان صداي تكبير و فرياد مسلمانها بلند شد. باغ را محاصره و سيد را آزاد كردند و با احترام به همراه ميرزا محمد كرماني به شهر آوردند. بعد از جريان معلوم شد كه حضرت فاطمه(س) در خواب مرحوم كرماني آمده و براي فرزندش تقاضاي كمك كرده است.3
گشودن قفل
يكي از بزرگان ميگويد: در اوقات تحصيل در نجف اشرف, روزي در ماه مبارك رمضان افطاري تهيه ديدم و در حجره را قفل كردم و رفتم كه پس از نماز مغرب و عشا باز گردم. نماز را خواندم و به مدرسه بازگشتم. خواستم در حجره را باز كنم, ديدم كليد در جبيم نيست. هر چه جست و جو كردم,كليد را نيافتم. به واسطه شدت گرسنگي و نيافتن كليد, سخت ناراحت بودم. از مدرسه بيرون آمدم و متحيرانه در مسير خود تا حرم قدم ميزدم. ناگاه مرحوم سيد مرتضي كشميري را ديدم. علت ناراحتيام را پرسيد, مطلب را گفتم. با من به مدرسه آمد و فرمود: ميگويند نام مادر موسي را اگر كسي بداند و به قفل بسته بخواند, آن قفل باز ميشود, آيا جده ما, فاطمه(س) كمتر از اوست؟ پس دست در قفل نهاد و فرمود: يا فاطمهالزهرا(س), ناگهان ديدم قفل باز شد.5
اقامة عزاي حضرت زهرا(س)
مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي از اساتيد بزرگ اخلاق مينويسد: حضرت زهرا(س), محبوب و يگانه پدرش رسول اكرم(س) بود و پيامبر طوري با او رفتار ميكرد كه با هيچ كس چنين رفتاري را نداشت و ميفرمود: «فاطمه پاره تن من است».
شيعيان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگواري در روز وفات آن حضرت و ذكر مصيبتهاي او، بايد اميرالمومنين را سرمشق خود قرار دهند. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمود: «از دست دادن فاطمه بعد از پيامبر خدا(ص)، دليل بر اين است كه هيچ دوستي جاويدان نميماند و بعد از فقدان آنان, زندگي چگونه گوارا خواهد بود. قسم ياد ميكنم كه اين چيزي است كه اصلاً امكان ندارد. انسان ميخواهد دوستش نميرد, ولي اين محال است». اين مطلب سادهاي نيست كه كسي مانند امام علي(ع) چنين سخناني بگويد. عقل از درك اين كلمات ناتوان است و اين عبارات, عظمت مقام زهرا(س) و فضل او را نزد خدا ميرساند. اگر فضيلت فاطمه در بالاترين درجهاي نبود كه جزع نمودن براي او كار نيكويي بود, به هيچ وجه اين جزع فراوان از اميرالمؤمنين (ع) ديده نميشد7
ماهنامه موعود شماره 88
پينوشتها:
1. سيد بن طاووس الاقبال بالاعمال تحقيق جواد قيومي اصفهاني, قم, دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم, 1377, ج 2, ج 3, ص 161 بحارالانوار, ج 100 , ص 199.
2. ناصر مكارم شيرازي, مفاتيح نوين, ترجمه رسولي محلاتي, قم, مدرسه الامام علي بن ابي طالب(ع). 1384, ج 1, ص 541.
3. شهيد دستغيب, داستانهاي شگفت, قم, انتشارات اسلامي, 1362, ص 186.
4. همان, صص 286 – 292.
5. سيد نعمتالله حسيني, مردان علم در ميدان علم, قم, دفتر انتشارات اسلامي, 1375, ج 6, ج 1, ص 396.
6. ميرزا جواد ملكي تبريزي, المراقبات, ترجمه ابراهيم محدث بندر ريگي, قم, انتشارات اخلاق, 1379, ج 4, ص 87.
7. نكته همان, صص 88 ـ 89.
اشاره:
سيزدهم جماديالاول به روايتي و سوم جماديالثاني به نقل مشهور، سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) است. بانويي كه سرور زنان، از اولين تا آخرين و ملقّب به امّابيهاست و مردمان از دسترسي به شناخت كمال حضرتش محروماند. امام مهدي(ع) نيز در سخني، شخصيت آن بانوي معظم را الگوي خويش معرفي فرمودهاند. مناسب ديديم به اين مناسبت، گوشههايي از آثار و فضايل آن بانوي بزرگ اسلام را به خوانندگان گرامي موعود تقديم كنيم؛ اميد آنكه مقبول طبع شريف امام عصر(ع) قرار گيرد.
زيارت حضرت فاطمه (س)
زيارت حضرت فاطمه زهرا(س), در روز سوم جماديالثاني, سالروز شهادت آن حضرت مطلوب و مناسب است. مرحوم سيدبن طاووس، اين زيارت را براي ايشان آورده است:
«سلام بر تو اي برترين بانوي جهان, سلام بر تو اي مادر حجتهاي الهي بر مردم، سلام بر تو اي ستمديدهاي كه از حق او جلوگيري كردند. خدايا!بر بندهات و دختر پيامبرت و همسر وصي پيامبرت درود فرست؛ درودي كه منزلت و مقامي به او دهد, برتر از منزلت بندگان گراميات از اهل آسمانها و زمين».1
صلوات بر فاطمه(س)
يكي از ياران امام حسن عسكري(ع) ميگويد: از آن حضرت خواستم چگونگي صلوات بر پيامبر و اوصياي آن بزرگوار را به من بياموزد. حضرت در بخش صلوات بر فاطمه(س) فرمود: «خدايا! بر صديقه طاهره, فاطمه, آن بانوي پاكيزه, محبوب پيامبرت و مادر دوستان و برگزيدگانت درود فرست؛ بانويي كه او را برگزيدي و بر زنان جهان برتري دادي. خدايا! انتقام او را از كساني كه به او ستم كردند و احترامش را سبك شمردند بگير و خونخواه فرزندانش باش. خدايا! چنان كه او را بدين مقام رساندي كه مادر امامان راهنما و همسر پرچمدار محشر، گرامي در عالم بالا قرار دادي, بر او و بر مادرش (خديجه) درود فرست؛ درودي كه بدان، آبروي محمد(ع) را گرامي بداري, و ديده فرزندانش را روشن گرداني. خدايا! در اين ساعت, بهترين سلام مرا به آنان برسان»2
بستر بيماري
هنگامي كه حضرت فاطمه(س) به بستر بيماري افتاده بود, زنان مهاجر و انصار براي عيادت ايشان جمع شدند و به حضرت گفتند: اي دختر رسول خدا! حالتان چگونه است؟ حضرت زهرا(س) پس از ستايش خدا و درود بر رسولش, فرمود: «به خدا سوگند صبح كردم, در حاليكه از دنياي شما بيزارم و بغض مردان شما در دلم جاي گرفته است». سپس فضايل حضرت علي(ع) را بازگو كرد. زنان مهاجر و انصار,گفتههاي حضرت زهرا(س) را به مردان خود منتقل كردند. گروهي از آنان براي عذر خواهي نزد حضرت آمدند, ولي فاطمه(س) به آنان فرمود: «از من دور شويد كه بعد از عذر خواهي غير صادقانه شما, ديگر عذري باقي نمانده است و پس از اين تقصير و گناه شما, امري كارساز نيست.».4
سوگواري بر حضرت زهرا(س)
عارفان و عالمان اخلاق, به سوگواري حضرت زهرا(س) بسيار اهميت ميدهند. ميرزا جواد ملكي تبريزي, استاد اخلاق امام خميني(ره)، دراينباره مينويسد: «صحيح اين است كه سوم جماديالثاني, روز شهادت سرور بانوان جهان است. پس لازم است شيعيان وفادار, اين روز را از روزهاي اندوه و مصيبت قرار دهند. اين روز براي بستگان آن حضرت,دومين مصيبت بعد از رحلت رسول اكرم(ص) بود. اميرالمؤمنين بعد از وفات رسول خدا(ص), هيچ روزي را مصيبتبارتر و ناگوارتر از اين روز نديد. از دست دادن حضرت زهرا(س) براي اميرالمؤمنين به اندازهاي سخت بود كه بر او گريه ميكرد و از جدايي آن حضرت شكايت مينمود و ميفرمود: «جان من در ميان آه زنداني است. كاش جانم با آه و اندوهها خارج ميگرديد. بعد از تو خيري در زندگي نيست و گريهام از ترس اين است كه زندگيام طولاني شود».6
سوز امين ولايت
يكي از ويژگيهاي علامه اميني(ره)، نويسنده كتاب ارزشمند الغدير, محبت و ارادت كامل او به محمد و آل محمد(ص) بود. گريهها و نالههاي علامه در رثاي اهل بيت(ع), همگان را دگرگون ميكرد. اين حالت هنگامي بيشتر اوج ميگرفت كه از مصيبت فاطمه زهرا(ع) ياد ميشد.
آزادي از اسارت
آيتالله ميرزا محمدرضا فقيه كرماني، از بزرگان شيعه, زماني از مرحوم سيد يحيي واعظ يزدي براي تبليغ و مبارزه با منحرفان كرمان دعوت كرد و سيد يحيي، مردم را به انحراف آنان متوجه ساخت. منحرفان تصميم به قتل سيد يحيي گرفتند و ايشان را به باغي در خارج از شهر بردند. سيد در باغ احساس خطر كرد و ديد كسي هم از وضع او باخبر نيست. توسلي به حضرت زهرا(س) كرد و نماز استغاثه آن حضرت را خواند. ناگهان صداي تكبير و فرياد مسلمانها بلند شد. باغ را محاصره و سيد را آزاد كردند و با احترام به همراه ميرزا محمد كرماني به شهر آوردند. بعد از جريان معلوم شد كه حضرت فاطمه(س) در خواب مرحوم كرماني آمده و براي فرزندش تقاضاي كمك كرده است.3
گشودن قفل
يكي از بزرگان ميگويد: در اوقات تحصيل در نجف اشرف, روزي در ماه مبارك رمضان افطاري تهيه ديدم و در حجره را قفل كردم و رفتم كه پس از نماز مغرب و عشا باز گردم. نماز را خواندم و به مدرسه بازگشتم. خواستم در حجره را باز كنم, ديدم كليد در جبيم نيست. هر چه جست و جو كردم,كليد را نيافتم. به واسطه شدت گرسنگي و نيافتن كليد, سخت ناراحت بودم. از مدرسه بيرون آمدم و متحيرانه در مسير خود تا حرم قدم ميزدم. ناگاه مرحوم سيد مرتضي كشميري را ديدم. علت ناراحتيام را پرسيد, مطلب را گفتم. با من به مدرسه آمد و فرمود: ميگويند نام مادر موسي را اگر كسي بداند و به قفل بسته بخواند, آن قفل باز ميشود, آيا جده ما, فاطمه(س) كمتر از اوست؟ پس دست در قفل نهاد و فرمود: يا فاطمهالزهرا(س), ناگهان ديدم قفل باز شد.5
اقامة عزاي حضرت زهرا(س)
مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي از اساتيد بزرگ اخلاق مينويسد: حضرت زهرا(س), محبوب و يگانه پدرش رسول اكرم(س) بود و پيامبر طوري با او رفتار ميكرد كه با هيچ كس چنين رفتاري را نداشت و ميفرمود: «فاطمه پاره تن من است».
شيعيان در اظهار حزن و اندوه و اقامه مجالس سوگواري در روز وفات آن حضرت و ذكر مصيبتهاي او، بايد اميرالمومنين را سرمشق خود قرار دهند. اميرالمؤمنين(ع) ميفرمود: «از دست دادن فاطمه بعد از پيامبر خدا(ص)، دليل بر اين است كه هيچ دوستي جاويدان نميماند و بعد از فقدان آنان, زندگي چگونه گوارا خواهد بود. قسم ياد ميكنم كه اين چيزي است كه اصلاً امكان ندارد. انسان ميخواهد دوستش نميرد, ولي اين محال است». اين مطلب سادهاي نيست كه كسي مانند امام علي(ع) چنين سخناني بگويد. عقل از درك اين كلمات ناتوان است و اين عبارات, عظمت مقام زهرا(س) و فضل او را نزد خدا ميرساند. اگر فضيلت فاطمه در بالاترين درجهاي نبود كه جزع نمودن براي او كار نيكويي بود, به هيچ وجه اين جزع فراوان از اميرالمؤمنين (ع) ديده نميشد7
ماهنامه موعود شماره 88
پينوشتها:
1. سيد بن طاووس الاقبال بالاعمال تحقيق جواد قيومي اصفهاني, قم, دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم, 1377, ج 2, ج 3, ص 161 بحارالانوار, ج 100 , ص 199.
2. ناصر مكارم شيرازي, مفاتيح نوين, ترجمه رسولي محلاتي, قم, مدرسه الامام علي بن ابي طالب(ع). 1384, ج 1, ص 541.
3. شهيد دستغيب, داستانهاي شگفت, قم, انتشارات اسلامي, 1362, ص 186.
4. همان, صص 286 – 292.
5. سيد نعمتالله حسيني, مردان علم در ميدان علم, قم, دفتر انتشارات اسلامي, 1375, ج 6, ج 1, ص 396.
6. ميرزا جواد ملكي تبريزي, المراقبات, ترجمه ابراهيم محدث بندر ريگي, قم, انتشارات اخلاق, 1379, ج 4, ص 87.
7. نكته همان, صص 88 ـ 89.