donya88
01-19-2011, 11:32 AM
ارتباط سه جانبه نرخ دلار و سایر ارزها با قیمت طلا و تورم (http://ireconomy.blogspot.com/2010/10/blog-post.html)
[/URL]
مثلثی را در نظر بگیرید که رئوس آن قیمت یک ارز مبدا بین المللی مانند یورو یا دلار است و دو راس دیگر آن قیمت طلا و تورم ارز داخلی. منظور از تورم ارز داخلی (ریال و تومان) میزان افت ارزش این ارز در برابر رقبای بین المللی اش است. به عبارت دیگر قدرت خرید این ارزها در برابر دیگران در بازارهای بین المللی.
ولی از آنجایی که سابقه ای از چنین مقایسه ای در جایی ندیده ام، دلایل انتخابم را عرض می کنم:
دلار به عنوان ارز مبدا، ارزی که بیشترین تبادلات اقتصادی دنیا برپایه آن صورت می گیرد و همانطور که در پست قبلی گفتم انتظار می رود ارز با ثباتی باشد (هرچند در کوتاه و میان مدت چندان هم نیست)
طلا فلزی است که قیمت آن مستقل از یک ارز است و شرایط اقتصادی دنیا به صورتی برآیند گونه بر روی آن تاثیرگذار است. و همچنین قیمت طلا جهانی است و هیچ کشوری قیمت آن را به صورت مصنوعی تعدیل نمی کند (اگر شما طلا را در کشوری گران کنید واردات آن و اگر ارزان کنید صادرات آن صورت می گیرد و نهایتا قیمت به سطح بین المللی می رسد.)
ریال که پارامتر مورد بررسی ماست
همینطور عرض می کنم هدف چیست؟
در پست قبلی وبلاگم متناسب با هیجانات اخیر بازار ارز ایران که قیمت حواله یورو را در عرض یک هفته از 1345 به 1630 رساند، مطلبی نوشتم با عنوان "[URL="http://ireconomy.blogspot.com/2010/09/blog-post_27.html"]قیمت واقعی دلار در ایران (http://cdn.benzinga.com/files/gold_12.jpg)". این مطلب ادامه مطلب گذشته و مکمل آن می تواند باشد. شخصا طرفدار آزاد گذاشتن قیمت ارز هستم و معتقدم در کوتاه مدت این سیاست منجر به گرانی وسیعی خواهد شد (که البته مقصر سیاست گذاران قبلی هستند نه خود این نظریه) ولی در دراز مدت منجر به رقابتی شدن صادرات و صنایع تولیدی و خدماتی داخلی و قدرت یافتن پول ملی به صورت واقعی (نه تصنعی به شکل کنونی) خواهد شد. طرح هایی مانند حذف صفرهای پول ملی فقط در این صورت هستند که مثمر ثمر خواهند بود.
و اما ادامه مطلب با یک داستان یا خاطره!!
من در مهر ماه سال 1382 ازدواج کردم و خاطرم هست که در آن زمان سکه بهار آزادی طرح قدیم 52000 تومان بود. قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی حدود 400 دلار و قیمت دلار حدود 900 تومان بود. اکنون در مهر ماه سال 1389 قیمت ها به شکل زیر تغییر یافته اند:
1389 --------------------------- 1382
1300 دلار ---------طلا---------- 400 دلار
1080 -------------دلار------------ 900
365000 ----------سکه--------- 52000
یعنی ارزش دلار در ایران 20% افزایش داشته است، ارزش طلا در بازارهای جهانی 325% افزایش داشته است و ارزش طلا در بازار ایران تقریبا 700% افزایش داشته است. به عبارتی دیگر می توان گفت سکه در ایران در سال 1382 بوده 57 دلار و اکنون 350 دلار است. یعنی 630% افزایش قیمت داشته است.
نتیجه: فاصله 630 درصد افزایش قیمت طلا در ایران به ارز مبدا دلار با 325% افزایش قیمت طلا در بازار جهانی به همان ارز مبدا، نشان دهنده سوبسیدی است که دولت ایران برای قوی نگاه داشتن پول ملی هزینه کرده است: تقریبا دو برابر.
یعنی اگر نرخ ارز کاملا شناور می بود (نه شناور کنترل شده) امروز با در نظر گرفتن مبدا زمانی مهر 1382، دلار می بایست 2093 تومان می بود. و امروز پرتقال ایرانی همان کیلویی 1500 تومان بود و پرتقال پاکستانی 3000 تومان و سمند صادراتی می توانست به همین قیمت داخل ایران در خارج فروخته شود نه نصف قیمتی که در ایران فروخته می شود! این یعنی مزیت صادرات و تولید.
چند نکته:
بانک مرکزی ایران می گوید نرخ دلار در ایران شناور مدیریت شده است. به اعتقاد من بهتر است بگویم کنترل شده و غیر شناور.
ارزش واقعی ارز دلار در برابر ریال به شکل بالا نیست. چراکه اصولا مبدای زمانی خاصی نمی شود برای آن تعیین کرد (اگر هم بشود قطعا سالگرد ازدواج من نیست!!) من صرفا مثال بالا را جهت درک اینکه چه اتفاقی بین این 3 پارامتر افتاده است و با توجه به اینکه قیمت سکه را در آن زمان به خاطر داشتم این روش را رفتم.
برای محاسبه قیمت واقعی دلار به ریال روش های مختلفی هست که معتبرترین آنها آزمون قدرت خرید (Purchasing Power) است. یعنی ببینیم یک ایرانی برای خرید یک سبد کالای معمول خانوار (که سوبسید های دولتی در آن دخیل نباشد، چون دوباره دوپینگ اقتصادی دولت محسوب می گردد) چه میزان پول پرداخت می کند و در مقابل یک آمریکایی. مثلا دو سبد مشابه در ایران و آمریکا شامل گوشت و تخم مرغ و شیر و نان و اجاره مسکن و غیره اگر 1 میلیون تومان در ماه و 1000 دلار در ماه باشند، معنی آن این است که دلار واقعا 1000 تومان است. من با توجه به اینکه اطلاعات کافی در زمینه قیمت های این اقلام در آمریکا ندارم نمی توانم اظهار نظری کنم
عماد هنرپرور
[/URL]
مثلثی را در نظر بگیرید که رئوس آن قیمت یک ارز مبدا بین المللی مانند یورو یا دلار است و دو راس دیگر آن قیمت طلا و تورم ارز داخلی. منظور از تورم ارز داخلی (ریال و تومان) میزان افت ارزش این ارز در برابر رقبای بین المللی اش است. به عبارت دیگر قدرت خرید این ارزها در برابر دیگران در بازارهای بین المللی.
ولی از آنجایی که سابقه ای از چنین مقایسه ای در جایی ندیده ام، دلایل انتخابم را عرض می کنم:
دلار به عنوان ارز مبدا، ارزی که بیشترین تبادلات اقتصادی دنیا برپایه آن صورت می گیرد و همانطور که در پست قبلی گفتم انتظار می رود ارز با ثباتی باشد (هرچند در کوتاه و میان مدت چندان هم نیست)
طلا فلزی است که قیمت آن مستقل از یک ارز است و شرایط اقتصادی دنیا به صورتی برآیند گونه بر روی آن تاثیرگذار است. و همچنین قیمت طلا جهانی است و هیچ کشوری قیمت آن را به صورت مصنوعی تعدیل نمی کند (اگر شما طلا را در کشوری گران کنید واردات آن و اگر ارزان کنید صادرات آن صورت می گیرد و نهایتا قیمت به سطح بین المللی می رسد.)
ریال که پارامتر مورد بررسی ماست
همینطور عرض می کنم هدف چیست؟
در پست قبلی وبلاگم متناسب با هیجانات اخیر بازار ارز ایران که قیمت حواله یورو را در عرض یک هفته از 1345 به 1630 رساند، مطلبی نوشتم با عنوان "[URL="http://ireconomy.blogspot.com/2010/09/blog-post_27.html"]قیمت واقعی دلار در ایران (http://cdn.benzinga.com/files/gold_12.jpg)". این مطلب ادامه مطلب گذشته و مکمل آن می تواند باشد. شخصا طرفدار آزاد گذاشتن قیمت ارز هستم و معتقدم در کوتاه مدت این سیاست منجر به گرانی وسیعی خواهد شد (که البته مقصر سیاست گذاران قبلی هستند نه خود این نظریه) ولی در دراز مدت منجر به رقابتی شدن صادرات و صنایع تولیدی و خدماتی داخلی و قدرت یافتن پول ملی به صورت واقعی (نه تصنعی به شکل کنونی) خواهد شد. طرح هایی مانند حذف صفرهای پول ملی فقط در این صورت هستند که مثمر ثمر خواهند بود.
و اما ادامه مطلب با یک داستان یا خاطره!!
من در مهر ماه سال 1382 ازدواج کردم و خاطرم هست که در آن زمان سکه بهار آزادی طرح قدیم 52000 تومان بود. قیمت هر اونس طلا در بازارهای جهانی حدود 400 دلار و قیمت دلار حدود 900 تومان بود. اکنون در مهر ماه سال 1389 قیمت ها به شکل زیر تغییر یافته اند:
1389 --------------------------- 1382
1300 دلار ---------طلا---------- 400 دلار
1080 -------------دلار------------ 900
365000 ----------سکه--------- 52000
یعنی ارزش دلار در ایران 20% افزایش داشته است، ارزش طلا در بازارهای جهانی 325% افزایش داشته است و ارزش طلا در بازار ایران تقریبا 700% افزایش داشته است. به عبارتی دیگر می توان گفت سکه در ایران در سال 1382 بوده 57 دلار و اکنون 350 دلار است. یعنی 630% افزایش قیمت داشته است.
نتیجه: فاصله 630 درصد افزایش قیمت طلا در ایران به ارز مبدا دلار با 325% افزایش قیمت طلا در بازار جهانی به همان ارز مبدا، نشان دهنده سوبسیدی است که دولت ایران برای قوی نگاه داشتن پول ملی هزینه کرده است: تقریبا دو برابر.
یعنی اگر نرخ ارز کاملا شناور می بود (نه شناور کنترل شده) امروز با در نظر گرفتن مبدا زمانی مهر 1382، دلار می بایست 2093 تومان می بود. و امروز پرتقال ایرانی همان کیلویی 1500 تومان بود و پرتقال پاکستانی 3000 تومان و سمند صادراتی می توانست به همین قیمت داخل ایران در خارج فروخته شود نه نصف قیمتی که در ایران فروخته می شود! این یعنی مزیت صادرات و تولید.
چند نکته:
بانک مرکزی ایران می گوید نرخ دلار در ایران شناور مدیریت شده است. به اعتقاد من بهتر است بگویم کنترل شده و غیر شناور.
ارزش واقعی ارز دلار در برابر ریال به شکل بالا نیست. چراکه اصولا مبدای زمانی خاصی نمی شود برای آن تعیین کرد (اگر هم بشود قطعا سالگرد ازدواج من نیست!!) من صرفا مثال بالا را جهت درک اینکه چه اتفاقی بین این 3 پارامتر افتاده است و با توجه به اینکه قیمت سکه را در آن زمان به خاطر داشتم این روش را رفتم.
برای محاسبه قیمت واقعی دلار به ریال روش های مختلفی هست که معتبرترین آنها آزمون قدرت خرید (Purchasing Power) است. یعنی ببینیم یک ایرانی برای خرید یک سبد کالای معمول خانوار (که سوبسید های دولتی در آن دخیل نباشد، چون دوباره دوپینگ اقتصادی دولت محسوب می گردد) چه میزان پول پرداخت می کند و در مقابل یک آمریکایی. مثلا دو سبد مشابه در ایران و آمریکا شامل گوشت و تخم مرغ و شیر و نان و اجاره مسکن و غیره اگر 1 میلیون تومان در ماه و 1000 دلار در ماه باشند، معنی آن این است که دلار واقعا 1000 تومان است. من با توجه به اینکه اطلاعات کافی در زمینه قیمت های این اقلام در آمریکا ندارم نمی توانم اظهار نظری کنم
عماد هنرپرور