tania
01-05-2011, 06:07 PM
خارج از مركز: مقصود از عبارت خارج از مركز مندرج در ماده 4 قانون پزشكان شهرستانها و بخشهاي خارج از حوزه تهران است و بالجمله شميران و حضرت عبدالعظيم خارج از مركز محسوب نميشود. (تبصره 4 قانون اصلاح قانون استخدام پزشكان مصوب 29/2/1328)
خاكرس معمولي: خاكي است كه براي ساختن خشت و آجر معمولي (غيرنسوز) به كار ميرود و نيز در عمليات ساختماني و راهسازي و كشاورزي از آن استفاده ميشود. (بند ض ماده 10 قانون معادن مصوب 23/3/1377)
خاكرس معمولي: خاكي است كه براي ساختن خشت و آجر معمولي (غيرنسوز) به كار ميرود و در عمليات ساختماني و راهسازي و كشاورزي از آن استفاده ميگردد و مشمول مقررات اين قانون است. (بند ض ماده 10 قانون معادن مصوب 1/3/1362)
خاك صنعتي: خاكي است كه به علت داشتن خواص فيزيكي و يا شيميايي خاص مصارف صنعتي مختلف دارد. (بند ط ماده 1 قانون معادن مصوب 23/3/1377)
خاك صنعتي: آن دسته از خاكهاي رسي كه خاكرس معمولي نبوده و به علت داشتن خواص فيزيكي يا شيميايي خاص مصارف صنعتي دارند. (بند ط ماده 1 قانون معادن مصوب 1/3/1362)
خالص آب مورد نياز مصرف: عبارت است از مجموع بندهاي (1-1) و (3-1) مبناي بند (2-1) و مقدار عددي آن به صورت حجم آب مورد نياز ماهانه كه در واحد سطح محاسبه ميشود. (ضميمه 1 آييننامه اجرايي بهينهسازي مصرف آب كشاورزي مصوب 11/6/1375 هيأت وزيران)
خالص نياز آبي گياه: عبارت است از آب مورد نياز گياه از مرحله كاشت تا برداشت كه از طريق فرايندهاي تبخير و تعرق به مصرف ميرسد و مقدار آن به صورت حجم آب ماهانه در واحد سطح قابل محاسبه است. (ضميمه 1 (1-1) آييننامه اجرايي بهينهسازي مصرف آب كشاورزي مصوب 11/6/1375 هيأت وزيران)
خالصه انتقالي: خالصه انتقالي املاكي است كه از 1300 قمري به اين طرف در تصرف دولت بوده و بعد به تصرف اشخاص درآمده است. (ماده 1 قانون ماليات خالصجات انتقالي مصوب 20/12/1306)
خانواده اسرا: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده بلافصل كارگر: خانواده بلافصل كارگر عبارتند از اشخاص زير به شرط آن كه تحت تكفل كارگر بوده و با او در يك منزل سكونت داشته باشند: 1- زن كارگر (يك نفر) و شوهر كارگر زن مشروط بر اينكه سن شوهر از شصت سال متجاوز بوده يا توانايي كار كردن از او سلب شده باشد. كارگراني كه از تاريخ تصويب اين قانون بيش از يك زن اختيار نمايند مادام كه زن اول در قيد ازدواج باشد فقط آن زن از مزاياي اين قانون استفاده مينمايد. 2- فرزندان كارگر كه به سن پانزده سال تمام نرسيده باشند و همچنين فرزنداني كه كمتر از بيست و يك سال تمام داشته و منحصراً مشغول تحصيل باشند يا در اثر بيماري دائمي و نقص عضو قادر به كار كردن نباشند. 3- پدر و مادر كارگر مشروط بر اينكه سن آنان از شصت سال متجاوز بوده و توانايي كار كردن نداشته باشند يا اينكه بر اثر بيماري يا نقص عضو قادر به كار نباشند. (ماده 45 لايحه قانوني بيمههاي اجتماعي كارگران مصوب 24/4/1334)
خانواده بيمه شده: خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند. (بند 2 ماده 2 از قانون تأمين اجتماعي مصوب 3/4/1354)
خانواده جانبازان: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت كردهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده شهدا: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا، خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا، مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده مفقودالاثرها: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانوار: عبارت است از زن و شوهر و فرزنداني كه تحت تكفل يا ولايت رئيس خانوار هستند و از نظر مقررات اين قانون در حكم يك شخص محسوب ميشوند. (بند 6 ماده 1 از قانون مربوط به اصلاحات ارضي مصوب 26/2/1339)
خانوار: عبارت است از رئيس خانواده و افراد تحت تكفل او كه در حكم يك شخص خواهند بود. (بند 2 ماده 1 آييننامه اجرايي لايحه قانوني اصلاح لايحه قانوني واگذاري و احياي اراضي در حكومت جمهوري اسلامي ايران مصوب 31/2/1359 شوراي انقلاب)
خانه انصاف: به منظور رسيدگي و حل و فصل اختلافات ميان ساكنان روستاها وزارت دادگستري به تدريج و با اعلام قبلي شورايي به نام خانه انصاف براي يك يا چند ده تشكيل ميدهد. (ماده 1 قانون تشكيل خانه انصاف مصوب 18/2/1344)
خانه سازماني: خانه سازماني خانهاي است كه از طرف وزارتخانهها يا مؤسسات دولتي يا وابسته به دولت در اختيار متصديان مشاغل معيني در دوره تصدي آن شغل براي سكونت گذارده ميشود. (ماده 1 قانون نحوه استفاده از خانههاي سازماني مصوب 16/3/1346)
خانه سازماني ارتش: خانههاي سازماني به كليه ساختمانهايي اطلاق ميشود كه از محل اعتبارات جاري وزارت جنگ و يا عوايد داخلي يا هرگونه اعتبارات ديگري براي سكونت افسران و درجهداران قبلاً ساخته و يا در آتيه ساخته خواهد شد. اين خانهها جزئي از ساختمانهاي ارتش بوده و متعلق به وزارت جنگ ميباشد. (ماده 1 آييننامه خانههاي سازماني ارتش مصوب 10/9/1343)
خانه فرسوده: از نظر اجراي اين آييننامه به خانهاي فرسوده اطلاق ميشود كه اولاً حداقل 20 سال (حسب مورد) از تاريخ تحويل موقت يا بهرهبرداري آن سپري شده باشد و ثانياً به دليل فرسودگي، هزينههاي مربوط به نگهداري آن به صرفه و صلاح دولت نباشد. (از ماده 6 آييننامه اجرايي قانون فروش خانههاي سازماني مصوب 9/2/1366 هيأت وزيران)
خانههاي سازماني: خانههاي سازماني از لحاظ اين آييننامه به كليه ساختمانهايي اطلاق ميشود كه جهت سكونت افسران و درجهداران و همرديفان و كارمندان غيرنظامي و كارمندان فني ارتش ... از محل اعتبارات مصوب وزارت جنگ ساخته شده يا به نحوي از انحا از طريق وزارت جنگ تهيه يا در اختيار وزارت جنگ قرار گيرد خانههاي مذكور و اماكن و تأسيسات وابسته آنها جزئي از ساختمانهاي ارتش ... ميباشند. (ماده 1 آييننامه استفاده از خانههاي سازماني ارتش مصوب 7/3/1356)
خانههاي سازماني: خانههاي سازماني ساختمانهايي ميباشند كه از محل اعتبارات بودجه مربوط يا هرگونه درآمد يا اعتبار ديگري كه براي اين قبيل ساختمانها اختصاص دارد به منظور سكونت افسران و كارمندان شاغل ژاندارمري كل كشور و شهرباني كل كشور ساخته شده و ميشود اين خانهها جزو اموال دولتي است و براي استفاده در اختيار ژاندارمري كل كشور يا شهرباني كل كشور خواهد بود. (ماده 1 آييننامه طرز بهرهبرداري و نحوه مصرف درآمد خانههاي سازماني ژاندارمري و شهرباني كل كشور مصوب 4/4/1352)
خبرنگار رسانه خارجي: خبرنگار رسانه خارجي به كليه اشخاصي كه با تابعيت ايراني يا خارجي براي يك رسانه گروهي خارجي كار ميكنند اطلاق ميگردد. (بند د ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خبرنگار مقيم: خبرنگار مقيم به شخصي اطلاق ميگردد كه حداقل سه ماه متوالي در ايران اقامت داشته باشد. (بند ب ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس، انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خبرنگار موقت: خبرنگار موقت يا گزارشگر به شخصي اطلاق ميگردد كه براي مدت محدود (كمتر از سه ماه) در ايران توقف داشته باشد. (بند ج ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس، انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خدمات آماري: منظور انجام تمام يا قسمتي از خدماتي است كه در زمينه تهيه و اجراي طرحهاي آماري و استخراج نتايج و چاپ و انتشار آنها به عمل ميآيد. (بند ز ماده 1 از قانون مركز آمار ايران مصوب 10/11/1353)
خدمات پژوهشي و مشاورهاي هواشناسي: خدمات پژوهشي و تحقيقات هواشناسي مشتمل بر ارائه آن بخش از خدمات هواشناسي است كه با استفاده از دادهها و اطلاعات و فرايندهاي هواشناسي در تلفيق با نظر كارشناسي در مقابل طرحهاي تحقيقاتي مستقل يا مشترك با دانشگاهها يا نهادها يا سازمانهاي تحقيقاتي ديگر يا در جلسات مشاورهاي و غيره در اختيار كاربرها قرار ميگيرد. (بند د ماده 1 آييننامه اجرايي ماده 21 قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين– بند د ماده 1 بند ز ماده 2 مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمات فني هواشناسي: عبارتند از كليه خدمات فني شامل تأسيس، نصب، راهاندازي، استاندارد كردن، واگذاري و نگهداري ادوات و دستگاههاي هواشناسي، ارائه نظرات كارشناسي و خدمات آموزشي. (بند ج ماده 1 آييننامه اجرايي ماده (21) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين – بند د ماده 1 بند ز ماده 2 مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمات هواشناسي هوانوردي: كليه خدمات و اطلاعاتي را شامل ميشود كه براي تأمين سلامت پرواز در ناوبري هوايي ارائه ميگردد، از قبيل ديدهبانيهاي هواشناسي، گزارشها و توجيه خلبان (breifing)، در اختيار قراردادن اطلاعات هواشناسي براي هواپيماي در حال پرواز، اطلاعيهها، اخطاريههاي خاص جوي و انواع پيشبينيها از جمله پيشبيني هواي يك فرودگاه (taf)يا مسير پرواز (rofor) يا يك منطقه معين مورد نياز هواپيمايي(arfor). (بند هـ ماده 1 آييننامه اجرايي ماده (21) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين- مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمت آزمايشي: وضع خدمتي كارمنداني كه برابر مقررات مربوط به خدمت پذيرفته شده و به منظور ارزيابي شايستگيهاي لازم به مدت 6 ماه تا 2 سال مرحله آزمايشي را ميگذرانند. (ماده 98 قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مصوب 21/7/1370)
خدمت آموزشي: وضع خدمتي پرسنل كادر ثابت و بسيجي ويژهاي است كه بدون داشتن شغل سازماني در يكي از مؤسسات يا مراكز آموزشي به هزينه سپاه يا وزارت يا ستاد كل آموزش ميبينند. (ماده 99 قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مصوب 21/7/1370)
خدمت بلا انقطاع: منظور از خدمت بلاانقطاع مدتي است كه مستخدم بدون فاصله تا تاريخ تبديل وضع استخدامي وي متوالياً در وزارتخانهها يا مؤسسات دولتي خدمت كرده باشد. (تبصره 1 ماده 85 قانون استخدام كشوري مصوب 31/3/1345)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت انجام وظيفه برابر ساعات كار مقرر در مورد كاركنان نهاد ذيربط بوده و مشروط بر آن است كه حداقل از 40 ساعت كار در هفته كمتر نباشد. (تبصره 1 ماده 1 قانون احتساب سوابق خدمت مستخدمين وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي در نهادهاي انقلاب اسلامي و مأموريت كاركنان نهادهاي مزبور به وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي مصوب 6/11/1364)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت در مدارس مشمول اين آييننامه خدمت به تعداد ساعاتي است كه مستخدمان رسمي داراي مشاغل مشابه در وزارت آموزش و پرورش طبق مقررات و ضوابط مربوط موظف به انجام آن بوده و ميباشند. (ماده 6 آييننامه اجرايي قانون تكليف وضع استخدامي كاركنان مدارس غيردولتي مشمول فرمان آموزش رايگان مصوب 19 مرداد ماه1356 مصوب 23/1/1357)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت انجام وظيفه برابر ساعات كار مستخدمين رسمي در وزارتخانه يا سازمان مربوط است. (ماده 4 آييننامه اجرايي موضوع تبصره ماده 150 الحاقي به قانون استخدام كشوري موضوع تبديل وضع كاركنان غيررسمي به رسمي مصوب 27/1/1358 هيأت وزيران)
خدمت دولت: خدمت دولت عبارت از اشتغال به كاري است كه مستخدم به موجب حكم رسمي مكلف به انجام آن ميگردد. (بند ب ماده 1 قانون استخدام كشوري مصوب 31/3/1345)
خدمت دولتي: منظور از خدمت دولتي مذكور در اين ماده خدمت تمام وقت در برابر دريافت حقوق يا دستمزد ميباشد. (تبصره 1 ماده 34 لايحه اصلاح موادي از آييننامه استخدام كارمندان غيرنظامي ارتش مصوب 3/9/1358 شوراي انقلاب)
خدمت رسمي: خدمت رسمي عبارت است از دارا بودن شغل ثابت در يكي از وزارتخانهها و ادارات دولتي. (ماده 1 قانون استخدام كشوري مصوب 22/9/1301)
خدمت نيمهوقت: خدمت نيمه وقت خدمتي است كه ساعات كار آن طبق مقررات اين قانون نصف ساعات كار مقرر هفتگي وزارتخانه و مؤسسات مربوط باشد. نحوه و ترتيب انجام خدمت نيمه وقت براساس ساعات كار وزارتخانه و مؤسسه ذيربط و طبق نظر بالاترين مقام مسئول دستگاه تعيين خواهد گرديد و در هيچ مورد كمتر از نصف ساعات كار مقرر هفتگي وزارتخانه و مؤسسه و شركت مربوط نخواهد بود. (ماده 2 قانون نحوه اجراي قانون مربوط به خدمت نيمهوقت بانوان مصوب دهم آذر ماه 1362 مصوب 18/1/1364)
خردهفروشي: عبارت از عرضه محصولات و توليدات موضوع اين آييننامه به صورت جزئي در اندازه و ميزان قابل عرضه به مصرفكنندگان ميباشد. (بند ح ماده 1 آييننامه اجرايي قانون اصلاح ماده واحده قانون نحوه واگذاري اماكن و ميادين و غرفه توزيع ميوه مصوب 5/10/1358 مصوب 1/11/1374 هيأت وزيران)
خزانهداري كل: خزانهداري كل مأمور دريافت و تمركز كليه عايدات نقدي و جنسي دولت و جمعآوري عوايد كليه مأمورين صاحب جمع و كليه وجوهي كه به موجب قراردادها و امتيازات بايد به دولت برسد خواهد بود. (ماده 3 قانون تشكيل اداره خزانهداري كل مصوب 5/12/1301)
خزانهداري كل: خزانهدار كل ممالك محروسه ايران مأمور نظارت مستقيم و واقعي تمام معاملات مالياتي و پولي دولت ايران است و اين معاملات شامل اخذ تمام عايدات از هر قبيل و تفتيش و محاسبات تمام مخارج دولتي ميباشد. (ماده 1 قانون تشكيل ترتيبات مالياتي مملكت ايران مصوب 23/3/1290)
خسارات دادرسي: خسارات دادرسي عبارت است از هزينه دادرسي و حقالوكاله وكيل و هزينههاي ديگري كه به طور مستقيم مربوط به دادرسي و براي اثبات دعوا يا دفاع لازم بوده است از قبيل حقالزحمه كارشناسي و هزينه تحقيقات محلي. (ماده 519 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب (در امور مدني) مصوب 21/1/1379)
خسارات دادرسي: خسارت دادرسي عبارت است از هزينه دادرسي و حقالوكاله وكيل و هزينههاي ديگري كه مستقيماً مربوط به دادرسي بوده و براي اثبات دعوي يا دفاع لازم بوده از قبيل حقالزحمه كارشناس و هزينه تحقيقات محلي و غيره. (ماده 717 قانون آيين دادرسي مدني مصوب 25/6/1318)
خسارات مالي: خسارت بدني عبارت است از خسارت ناشي از تلفات جاني و صدمات بدني وارده به اشخاص و خسارت مالي عبارت است از هر يك از خسارات ديگري كه در بند (1) اين ماده ذكر شده است. (رديف 2 بند ب ماده 75 قانون دريايي مصوب 29/6/1343)
خسارات مشترك دريايي: خسارات مشترك دريايي عبارت است از مخارج فوقالعاده و خساراتي كه به طور ارادي براي حفظ و سلامت كشتي و مسافر و بار آن به وجود آمده است. (ماده 185 قانون دريايي مصوب 29/6/1343)
خطالقعر: خطي است كه عميقترين نقاط رودخانه، نهر يا مسيل را به يكديگر وصل مينمايد. (بند 15 آييننامه اجرايي قانون حفظ و تثبيت كناره و بستر رودخانههاي مرزي مصوب 18/12/1363)
خطوط راهآهن صنعتيو تجاري: منظور از خطوط صنعتي و تجاري خطوط و دوراهيها وساختمانهاي مربوط است كه بنا به تقاضاي مؤسسات خصوصي و يا دولتي (كه در اين آييننامه متقاضي ناميده ميشود) ايجاد ميگردد. (ماده 1 آييننامه مربوط به احداث خطوط راهآهن صنعتي و تجاري مصوب 4/9/1343)
خلاف: خلاف عبارت از جرمي است كه جزاي آن تكديري است چنانكه قانون مجازات معين ميكند. (ماده 184 قوانين موقتي محاكمات جزايي (آيين دادرسي كيفري) مصوب 30/5/1291)
خود حفاظت: خود حفاظت و خودياري جمعي عبارت است از مجموعه اقدامات دستجمعي كه خانوادهها و مؤسسات دولتي و بخش خصوصي براي مقابله با خطرات طبيعي و سوانح غيرمترقبه و حملات هوايي و استعمال هرگونه سلاح از طريق پيشبيني و اجراي آنچه در اين باره آموزش ديدهاند قبل از رسيدن يكانهاي كمكي با امكانات خود انجام ميدهند. (بند ب ماده 3 از آييننامه اجرايي قانون اصلاح قانون سازمان دفاع غيرنظامي كشور مربوط به وظايف و تشكيلات مصوب 27/12/1351)
خودرو سواري: خودرويي است كه براي حمل انسان ساخته شده و ظرفيت آن با راننده حداكثر شش نفر است. ظرفيت خودروي سواري(استيشن) با راننده حداقل 7 و حداكثر 9 نفر است و مشمول رديف 02/87 الف تعرفه گمركي ميگردد. (بند 1 آ موضوع تبصره 12 از آييننامههاي اجرايي قانون چگونگي محاسبه و وصول حقوق گمركي سود بازرگاني و ماليات.... مصوب سال 1371 مصوب 28/11/1371 هيأت وزيران)
خودروهاي دولتي: وسايل نقليهاي هستند كه جزو اموال عمومي و اموال دولت بوده و براي انجام امور اداري خدماتي در اختيار دستگاه اجرايي ميباشند و به ترتيب زير طبقهبندي ميشوند: الف) خودروهاي خدمات عمومي كه با نصب نمره دولتي و نوشتن عبارت خودرو خدمت و نام دستگاه در اختيار دارنده در دو طرف آنها مشخص ميشوند و عبارتند از: سواري، وانت، مينيبوس، اتوبوس، كاميون و كاميونت. نصب نمره دولتي و درج عبارت خودرو خدمت و نام دستگاه در اختيار دارنده براي خودروهاي وزارت اطلاعات الزامي نيست. ب) خودروهاي خدمات اختصاصي كه خودروهاي سواري غيرتشريفاتي بوده و داراي نمره شخصي ميباشند. (ماده 2 آييننامه اجرايي چگونگي استفاده از خودروهاي دولتي و واگذاري آنها موضوع بندهاي (الف، ج و ك) تبصره 13 قانون بودجه سال 1373 كل كشور مصوب 4/2/1373 هيأت وزيران)
خيارتأخيرثمن: هرگاه مبيع عينخارجي يا در حكم آن بوده و براي تأديه ثمن يا تسليم مبيع بين متبايعين اجلي معين نشده باشد اگر سه روز از تاريخ بيع بگذرد و در اين مدت نه بايع مبيع را تسليم مشتري نمايد و نه مشتري تمام ثمن را به بايع بدهد بايع مختار در فسخ معامله ميشود. (ماده 402 قانون مدني)
خيار تبعض صفقه: خيار تبعض صفقه وقتي حاصل ميشود كه عقد بيع نسبت به بعض مبيع به جهتي از جهات باطل باشد. در اين صورت مشتري حق خواهد داشت بيع را فسخ نمايد يا به نسبت قسمتي كه بيع واقع شده است قبول كند و نسبت به قسمتي كه بيع باطل بوده است ثمن را استرداد كند. (ماده 441 قانون مدني)
خيار تدليس: تدليس عبارت است از عملياتي كه موجب فريب طرف معامله شود. (ماده 438 قانون مدني)
خيار حيوان: اگر مبيع حيوان باشد مشتري تا سه روز از حين عقد اختيار فسخ معامله را دارد. (ماده 398 قانون مدني)
خيار رويت: هرگاه كسي مالي را نديده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از ديدن اگر داراي اوصافيكه ذكرشده است نباشد مختار ميشود كه بيع را فسخ كند يا به همان نحو كه هست قبول نمايد. (ماده 410 قانون مدني)
خيار شرط: در عقد بيع ممكن است شرط شود كه در مدت معين براي بايع يا مشتري يا هر دو يا شخص خارجي اختيار فسخ معامله باشد. (ماده 399 قانون مدني)
خيار عيب: اگر بعد از معامله ظاهر شود كه مبيع معيوب بوده مشتري مختار است در قبول مبيع معيوب يا اخذ ارش يا فسخ معامله. (ماده 422 قانون مدني)
خيار غبن: هر يك از متعاملين كه در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن ميتواند معامله را فسخ كند. (ماده 416 قانون مدني)
خيار فسخ (نكاح): خيار فسخ فوري است و اگر طرفي كه حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نكاح را فسخ نكند خيار او ساقط ميشود به شرط اينكه علم به حق فسخ و فوريت آن داشته باشد تشخيص مدتي كه براي امكان استفاده از خيار لازم بوده به نظر عرف و عادت است. (ماده 1131 قانون مدني)
خيار مجلس: هر يك از متبايعين بعد از عقـد فيالمجلس و مادام كه متفـرق نشـدهاند اختيار فسخ معامله را دارند. (ماده 397 قانون مدني)
خاكرس معمولي: خاكي است كه براي ساختن خشت و آجر معمولي (غيرنسوز) به كار ميرود و نيز در عمليات ساختماني و راهسازي و كشاورزي از آن استفاده ميشود. (بند ض ماده 10 قانون معادن مصوب 23/3/1377)
خاكرس معمولي: خاكي است كه براي ساختن خشت و آجر معمولي (غيرنسوز) به كار ميرود و در عمليات ساختماني و راهسازي و كشاورزي از آن استفاده ميگردد و مشمول مقررات اين قانون است. (بند ض ماده 10 قانون معادن مصوب 1/3/1362)
خاك صنعتي: خاكي است كه به علت داشتن خواص فيزيكي و يا شيميايي خاص مصارف صنعتي مختلف دارد. (بند ط ماده 1 قانون معادن مصوب 23/3/1377)
خاك صنعتي: آن دسته از خاكهاي رسي كه خاكرس معمولي نبوده و به علت داشتن خواص فيزيكي يا شيميايي خاص مصارف صنعتي دارند. (بند ط ماده 1 قانون معادن مصوب 1/3/1362)
خالص آب مورد نياز مصرف: عبارت است از مجموع بندهاي (1-1) و (3-1) مبناي بند (2-1) و مقدار عددي آن به صورت حجم آب مورد نياز ماهانه كه در واحد سطح محاسبه ميشود. (ضميمه 1 آييننامه اجرايي بهينهسازي مصرف آب كشاورزي مصوب 11/6/1375 هيأت وزيران)
خالص نياز آبي گياه: عبارت است از آب مورد نياز گياه از مرحله كاشت تا برداشت كه از طريق فرايندهاي تبخير و تعرق به مصرف ميرسد و مقدار آن به صورت حجم آب ماهانه در واحد سطح قابل محاسبه است. (ضميمه 1 (1-1) آييننامه اجرايي بهينهسازي مصرف آب كشاورزي مصوب 11/6/1375 هيأت وزيران)
خالصه انتقالي: خالصه انتقالي املاكي است كه از 1300 قمري به اين طرف در تصرف دولت بوده و بعد به تصرف اشخاص درآمده است. (ماده 1 قانون ماليات خالصجات انتقالي مصوب 20/12/1306)
خانواده اسرا: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده بلافصل كارگر: خانواده بلافصل كارگر عبارتند از اشخاص زير به شرط آن كه تحت تكفل كارگر بوده و با او در يك منزل سكونت داشته باشند: 1- زن كارگر (يك نفر) و شوهر كارگر زن مشروط بر اينكه سن شوهر از شصت سال متجاوز بوده يا توانايي كار كردن از او سلب شده باشد. كارگراني كه از تاريخ تصويب اين قانون بيش از يك زن اختيار نمايند مادام كه زن اول در قيد ازدواج باشد فقط آن زن از مزاياي اين قانون استفاده مينمايد. 2- فرزندان كارگر كه به سن پانزده سال تمام نرسيده باشند و همچنين فرزنداني كه كمتر از بيست و يك سال تمام داشته و منحصراً مشغول تحصيل باشند يا در اثر بيماري دائمي و نقص عضو قادر به كار كردن نباشند. 3- پدر و مادر كارگر مشروط بر اينكه سن آنان از شصت سال متجاوز بوده و توانايي كار كردن نداشته باشند يا اينكه بر اثر بيماري يا نقص عضو قادر به كار نباشند. (ماده 45 لايحه قانوني بيمههاي اجتماعي كارگران مصوب 24/4/1334)
خانواده بيمه شده: خانواده بيمه شده شخص يا اشخاصي هستند كه به تبع بيمه شده از مزاياي موضوع اين قانون استفاده ميكنند. (بند 2 ماده 2 از قانون تأمين اجتماعي مصوب 3/4/1354)
خانواده جانبازان: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت كردهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده شهدا: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا، خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا، مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانواده مفقودالاثرها: منظور از خانواده شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي از لحاظ اين قانون فرزند، همسر، پدر، مادر، برادر و خواهر آنان ميباشند كه به ازاي يك شهيد يا مفقودالاثر يك نفر از آنان به ترتيب اولويت ذكر شده از مزاياي اين قانون استفاده خواهند نمود. (تبصره 1 قانون استخدام جانبازان، اسرا و افراد خانوادههاي شهدا، جانبازان از كارافتاده، اسرا و مفقودالاثرهاي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي و همچنين افرادي كه حداقل 9 ماه متوالي يا يك سال متناوب داوطلبانه در جبهه خدمت نمودهاند مصوب 7/10/1367)
خانوار: عبارت است از زن و شوهر و فرزنداني كه تحت تكفل يا ولايت رئيس خانوار هستند و از نظر مقررات اين قانون در حكم يك شخص محسوب ميشوند. (بند 6 ماده 1 از قانون مربوط به اصلاحات ارضي مصوب 26/2/1339)
خانوار: عبارت است از رئيس خانواده و افراد تحت تكفل او كه در حكم يك شخص خواهند بود. (بند 2 ماده 1 آييننامه اجرايي لايحه قانوني اصلاح لايحه قانوني واگذاري و احياي اراضي در حكومت جمهوري اسلامي ايران مصوب 31/2/1359 شوراي انقلاب)
خانه انصاف: به منظور رسيدگي و حل و فصل اختلافات ميان ساكنان روستاها وزارت دادگستري به تدريج و با اعلام قبلي شورايي به نام خانه انصاف براي يك يا چند ده تشكيل ميدهد. (ماده 1 قانون تشكيل خانه انصاف مصوب 18/2/1344)
خانه سازماني: خانه سازماني خانهاي است كه از طرف وزارتخانهها يا مؤسسات دولتي يا وابسته به دولت در اختيار متصديان مشاغل معيني در دوره تصدي آن شغل براي سكونت گذارده ميشود. (ماده 1 قانون نحوه استفاده از خانههاي سازماني مصوب 16/3/1346)
خانه سازماني ارتش: خانههاي سازماني به كليه ساختمانهايي اطلاق ميشود كه از محل اعتبارات جاري وزارت جنگ و يا عوايد داخلي يا هرگونه اعتبارات ديگري براي سكونت افسران و درجهداران قبلاً ساخته و يا در آتيه ساخته خواهد شد. اين خانهها جزئي از ساختمانهاي ارتش بوده و متعلق به وزارت جنگ ميباشد. (ماده 1 آييننامه خانههاي سازماني ارتش مصوب 10/9/1343)
خانه فرسوده: از نظر اجراي اين آييننامه به خانهاي فرسوده اطلاق ميشود كه اولاً حداقل 20 سال (حسب مورد) از تاريخ تحويل موقت يا بهرهبرداري آن سپري شده باشد و ثانياً به دليل فرسودگي، هزينههاي مربوط به نگهداري آن به صرفه و صلاح دولت نباشد. (از ماده 6 آييننامه اجرايي قانون فروش خانههاي سازماني مصوب 9/2/1366 هيأت وزيران)
خانههاي سازماني: خانههاي سازماني از لحاظ اين آييننامه به كليه ساختمانهايي اطلاق ميشود كه جهت سكونت افسران و درجهداران و همرديفان و كارمندان غيرنظامي و كارمندان فني ارتش ... از محل اعتبارات مصوب وزارت جنگ ساخته شده يا به نحوي از انحا از طريق وزارت جنگ تهيه يا در اختيار وزارت جنگ قرار گيرد خانههاي مذكور و اماكن و تأسيسات وابسته آنها جزئي از ساختمانهاي ارتش ... ميباشند. (ماده 1 آييننامه استفاده از خانههاي سازماني ارتش مصوب 7/3/1356)
خانههاي سازماني: خانههاي سازماني ساختمانهايي ميباشند كه از محل اعتبارات بودجه مربوط يا هرگونه درآمد يا اعتبار ديگري كه براي اين قبيل ساختمانها اختصاص دارد به منظور سكونت افسران و كارمندان شاغل ژاندارمري كل كشور و شهرباني كل كشور ساخته شده و ميشود اين خانهها جزو اموال دولتي است و براي استفاده در اختيار ژاندارمري كل كشور يا شهرباني كل كشور خواهد بود. (ماده 1 آييننامه طرز بهرهبرداري و نحوه مصرف درآمد خانههاي سازماني ژاندارمري و شهرباني كل كشور مصوب 4/4/1352)
خبرنگار رسانه خارجي: خبرنگار رسانه خارجي به كليه اشخاصي كه با تابعيت ايراني يا خارجي براي يك رسانه گروهي خارجي كار ميكنند اطلاق ميگردد. (بند د ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خبرنگار مقيم: خبرنگار مقيم به شخصي اطلاق ميگردد كه حداقل سه ماه متوالي در ايران اقامت داشته باشد. (بند ب ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس، انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خبرنگار موقت: خبرنگار موقت يا گزارشگر به شخصي اطلاق ميگردد كه براي مدت محدود (كمتر از سه ماه) در ايران توقف داشته باشد. (بند ج ماده 1 آييننامه صدور اجازه تأسيس، انحلال و نظارت بر فعاليت وسايل ارتباط جمعي خارجي و نمايندگان وابسته به آنها مصوب 14/5/1368 هيأت وزيران)
خدمات آماري: منظور انجام تمام يا قسمتي از خدماتي است كه در زمينه تهيه و اجراي طرحهاي آماري و استخراج نتايج و چاپ و انتشار آنها به عمل ميآيد. (بند ز ماده 1 از قانون مركز آمار ايران مصوب 10/11/1353)
خدمات پژوهشي و مشاورهاي هواشناسي: خدمات پژوهشي و تحقيقات هواشناسي مشتمل بر ارائه آن بخش از خدمات هواشناسي است كه با استفاده از دادهها و اطلاعات و فرايندهاي هواشناسي در تلفيق با نظر كارشناسي در مقابل طرحهاي تحقيقاتي مستقل يا مشترك با دانشگاهها يا نهادها يا سازمانهاي تحقيقاتي ديگر يا در جلسات مشاورهاي و غيره در اختيار كاربرها قرار ميگيرد. (بند د ماده 1 آييننامه اجرايي ماده 21 قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين– بند د ماده 1 بند ز ماده 2 مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمات فني هواشناسي: عبارتند از كليه خدمات فني شامل تأسيس، نصب، راهاندازي، استاندارد كردن، واگذاري و نگهداري ادوات و دستگاههاي هواشناسي، ارائه نظرات كارشناسي و خدمات آموزشي. (بند ج ماده 1 آييننامه اجرايي ماده (21) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين – بند د ماده 1 بند ز ماده 2 مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمات هواشناسي هوانوردي: كليه خدمات و اطلاعاتي را شامل ميشود كه براي تأمين سلامت پرواز در ناوبري هوايي ارائه ميگردد، از قبيل ديدهبانيهاي هواشناسي، گزارشها و توجيه خلبان (breifing)، در اختيار قراردادن اطلاعات هواشناسي براي هواپيماي در حال پرواز، اطلاعيهها، اخطاريههاي خاص جوي و انواع پيشبينيها از جمله پيشبيني هواي يك فرودگاه (taf)يا مسير پرواز (rofor) يا يك منطقه معين مورد نياز هواپيمايي(arfor). (بند هـ ماده 1 آييننامه اجرايي ماده (21) قانون وصول برخي از درآمدهاي دولت و مصرف آن در موارد معين- مصوب 3/4/1377 هيأت وزيران)
خدمت آزمايشي: وضع خدمتي كارمنداني كه برابر مقررات مربوط به خدمت پذيرفته شده و به منظور ارزيابي شايستگيهاي لازم به مدت 6 ماه تا 2 سال مرحله آزمايشي را ميگذرانند. (ماده 98 قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مصوب 21/7/1370)
خدمت آموزشي: وضع خدمتي پرسنل كادر ثابت و بسيجي ويژهاي است كه بدون داشتن شغل سازماني در يكي از مؤسسات يا مراكز آموزشي به هزينه سپاه يا وزارت يا ستاد كل آموزش ميبينند. (ماده 99 قانون مقررات استخدامي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مصوب 21/7/1370)
خدمت بلا انقطاع: منظور از خدمت بلاانقطاع مدتي است كه مستخدم بدون فاصله تا تاريخ تبديل وضع استخدامي وي متوالياً در وزارتخانهها يا مؤسسات دولتي خدمت كرده باشد. (تبصره 1 ماده 85 قانون استخدام كشوري مصوب 31/3/1345)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت انجام وظيفه برابر ساعات كار مقرر در مورد كاركنان نهاد ذيربط بوده و مشروط بر آن است كه حداقل از 40 ساعت كار در هفته كمتر نباشد. (تبصره 1 ماده 1 قانون احتساب سوابق خدمت مستخدمين وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي در نهادهاي انقلاب اسلامي و مأموريت كاركنان نهادهاي مزبور به وزارتخانهها و مؤسسات و شركتهاي دولتي مصوب 6/11/1364)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت در مدارس مشمول اين آييننامه خدمت به تعداد ساعاتي است كه مستخدمان رسمي داراي مشاغل مشابه در وزارت آموزش و پرورش طبق مقررات و ضوابط مربوط موظف به انجام آن بوده و ميباشند. (ماده 6 آييننامه اجرايي قانون تكليف وضع استخدامي كاركنان مدارس غيردولتي مشمول فرمان آموزش رايگان مصوب 19 مرداد ماه1356 مصوب 23/1/1357)
خدمت تمام وقت: منظور از خدمت تمام وقت انجام وظيفه برابر ساعات كار مستخدمين رسمي در وزارتخانه يا سازمان مربوط است. (ماده 4 آييننامه اجرايي موضوع تبصره ماده 150 الحاقي به قانون استخدام كشوري موضوع تبديل وضع كاركنان غيررسمي به رسمي مصوب 27/1/1358 هيأت وزيران)
خدمت دولت: خدمت دولت عبارت از اشتغال به كاري است كه مستخدم به موجب حكم رسمي مكلف به انجام آن ميگردد. (بند ب ماده 1 قانون استخدام كشوري مصوب 31/3/1345)
خدمت دولتي: منظور از خدمت دولتي مذكور در اين ماده خدمت تمام وقت در برابر دريافت حقوق يا دستمزد ميباشد. (تبصره 1 ماده 34 لايحه اصلاح موادي از آييننامه استخدام كارمندان غيرنظامي ارتش مصوب 3/9/1358 شوراي انقلاب)
خدمت رسمي: خدمت رسمي عبارت است از دارا بودن شغل ثابت در يكي از وزارتخانهها و ادارات دولتي. (ماده 1 قانون استخدام كشوري مصوب 22/9/1301)
خدمت نيمهوقت: خدمت نيمه وقت خدمتي است كه ساعات كار آن طبق مقررات اين قانون نصف ساعات كار مقرر هفتگي وزارتخانه و مؤسسات مربوط باشد. نحوه و ترتيب انجام خدمت نيمه وقت براساس ساعات كار وزارتخانه و مؤسسه ذيربط و طبق نظر بالاترين مقام مسئول دستگاه تعيين خواهد گرديد و در هيچ مورد كمتر از نصف ساعات كار مقرر هفتگي وزارتخانه و مؤسسه و شركت مربوط نخواهد بود. (ماده 2 قانون نحوه اجراي قانون مربوط به خدمت نيمهوقت بانوان مصوب دهم آذر ماه 1362 مصوب 18/1/1364)
خردهفروشي: عبارت از عرضه محصولات و توليدات موضوع اين آييننامه به صورت جزئي در اندازه و ميزان قابل عرضه به مصرفكنندگان ميباشد. (بند ح ماده 1 آييننامه اجرايي قانون اصلاح ماده واحده قانون نحوه واگذاري اماكن و ميادين و غرفه توزيع ميوه مصوب 5/10/1358 مصوب 1/11/1374 هيأت وزيران)
خزانهداري كل: خزانهداري كل مأمور دريافت و تمركز كليه عايدات نقدي و جنسي دولت و جمعآوري عوايد كليه مأمورين صاحب جمع و كليه وجوهي كه به موجب قراردادها و امتيازات بايد به دولت برسد خواهد بود. (ماده 3 قانون تشكيل اداره خزانهداري كل مصوب 5/12/1301)
خزانهداري كل: خزانهدار كل ممالك محروسه ايران مأمور نظارت مستقيم و واقعي تمام معاملات مالياتي و پولي دولت ايران است و اين معاملات شامل اخذ تمام عايدات از هر قبيل و تفتيش و محاسبات تمام مخارج دولتي ميباشد. (ماده 1 قانون تشكيل ترتيبات مالياتي مملكت ايران مصوب 23/3/1290)
خسارات دادرسي: خسارات دادرسي عبارت است از هزينه دادرسي و حقالوكاله وكيل و هزينههاي ديگري كه به طور مستقيم مربوط به دادرسي و براي اثبات دعوا يا دفاع لازم بوده است از قبيل حقالزحمه كارشناسي و هزينه تحقيقات محلي. (ماده 519 قانون آيين دادرسي دادگاههاي عمومي و انقلاب (در امور مدني) مصوب 21/1/1379)
خسارات دادرسي: خسارت دادرسي عبارت است از هزينه دادرسي و حقالوكاله وكيل و هزينههاي ديگري كه مستقيماً مربوط به دادرسي بوده و براي اثبات دعوي يا دفاع لازم بوده از قبيل حقالزحمه كارشناس و هزينه تحقيقات محلي و غيره. (ماده 717 قانون آيين دادرسي مدني مصوب 25/6/1318)
خسارات مالي: خسارت بدني عبارت است از خسارت ناشي از تلفات جاني و صدمات بدني وارده به اشخاص و خسارت مالي عبارت است از هر يك از خسارات ديگري كه در بند (1) اين ماده ذكر شده است. (رديف 2 بند ب ماده 75 قانون دريايي مصوب 29/6/1343)
خسارات مشترك دريايي: خسارات مشترك دريايي عبارت است از مخارج فوقالعاده و خساراتي كه به طور ارادي براي حفظ و سلامت كشتي و مسافر و بار آن به وجود آمده است. (ماده 185 قانون دريايي مصوب 29/6/1343)
خطالقعر: خطي است كه عميقترين نقاط رودخانه، نهر يا مسيل را به يكديگر وصل مينمايد. (بند 15 آييننامه اجرايي قانون حفظ و تثبيت كناره و بستر رودخانههاي مرزي مصوب 18/12/1363)
خطوط راهآهن صنعتيو تجاري: منظور از خطوط صنعتي و تجاري خطوط و دوراهيها وساختمانهاي مربوط است كه بنا به تقاضاي مؤسسات خصوصي و يا دولتي (كه در اين آييننامه متقاضي ناميده ميشود) ايجاد ميگردد. (ماده 1 آييننامه مربوط به احداث خطوط راهآهن صنعتي و تجاري مصوب 4/9/1343)
خلاف: خلاف عبارت از جرمي است كه جزاي آن تكديري است چنانكه قانون مجازات معين ميكند. (ماده 184 قوانين موقتي محاكمات جزايي (آيين دادرسي كيفري) مصوب 30/5/1291)
خود حفاظت: خود حفاظت و خودياري جمعي عبارت است از مجموعه اقدامات دستجمعي كه خانوادهها و مؤسسات دولتي و بخش خصوصي براي مقابله با خطرات طبيعي و سوانح غيرمترقبه و حملات هوايي و استعمال هرگونه سلاح از طريق پيشبيني و اجراي آنچه در اين باره آموزش ديدهاند قبل از رسيدن يكانهاي كمكي با امكانات خود انجام ميدهند. (بند ب ماده 3 از آييننامه اجرايي قانون اصلاح قانون سازمان دفاع غيرنظامي كشور مربوط به وظايف و تشكيلات مصوب 27/12/1351)
خودرو سواري: خودرويي است كه براي حمل انسان ساخته شده و ظرفيت آن با راننده حداكثر شش نفر است. ظرفيت خودروي سواري(استيشن) با راننده حداقل 7 و حداكثر 9 نفر است و مشمول رديف 02/87 الف تعرفه گمركي ميگردد. (بند 1 آ موضوع تبصره 12 از آييننامههاي اجرايي قانون چگونگي محاسبه و وصول حقوق گمركي سود بازرگاني و ماليات.... مصوب سال 1371 مصوب 28/11/1371 هيأت وزيران)
خودروهاي دولتي: وسايل نقليهاي هستند كه جزو اموال عمومي و اموال دولت بوده و براي انجام امور اداري خدماتي در اختيار دستگاه اجرايي ميباشند و به ترتيب زير طبقهبندي ميشوند: الف) خودروهاي خدمات عمومي كه با نصب نمره دولتي و نوشتن عبارت خودرو خدمت و نام دستگاه در اختيار دارنده در دو طرف آنها مشخص ميشوند و عبارتند از: سواري، وانت، مينيبوس، اتوبوس، كاميون و كاميونت. نصب نمره دولتي و درج عبارت خودرو خدمت و نام دستگاه در اختيار دارنده براي خودروهاي وزارت اطلاعات الزامي نيست. ب) خودروهاي خدمات اختصاصي كه خودروهاي سواري غيرتشريفاتي بوده و داراي نمره شخصي ميباشند. (ماده 2 آييننامه اجرايي چگونگي استفاده از خودروهاي دولتي و واگذاري آنها موضوع بندهاي (الف، ج و ك) تبصره 13 قانون بودجه سال 1373 كل كشور مصوب 4/2/1373 هيأت وزيران)
خيارتأخيرثمن: هرگاه مبيع عينخارجي يا در حكم آن بوده و براي تأديه ثمن يا تسليم مبيع بين متبايعين اجلي معين نشده باشد اگر سه روز از تاريخ بيع بگذرد و در اين مدت نه بايع مبيع را تسليم مشتري نمايد و نه مشتري تمام ثمن را به بايع بدهد بايع مختار در فسخ معامله ميشود. (ماده 402 قانون مدني)
خيار تبعض صفقه: خيار تبعض صفقه وقتي حاصل ميشود كه عقد بيع نسبت به بعض مبيع به جهتي از جهات باطل باشد. در اين صورت مشتري حق خواهد داشت بيع را فسخ نمايد يا به نسبت قسمتي كه بيع واقع شده است قبول كند و نسبت به قسمتي كه بيع باطل بوده است ثمن را استرداد كند. (ماده 441 قانون مدني)
خيار تدليس: تدليس عبارت است از عملياتي كه موجب فريب طرف معامله شود. (ماده 438 قانون مدني)
خيار حيوان: اگر مبيع حيوان باشد مشتري تا سه روز از حين عقد اختيار فسخ معامله را دارد. (ماده 398 قانون مدني)
خيار رويت: هرگاه كسي مالي را نديده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از ديدن اگر داراي اوصافيكه ذكرشده است نباشد مختار ميشود كه بيع را فسخ كند يا به همان نحو كه هست قبول نمايد. (ماده 410 قانون مدني)
خيار شرط: در عقد بيع ممكن است شرط شود كه در مدت معين براي بايع يا مشتري يا هر دو يا شخص خارجي اختيار فسخ معامله باشد. (ماده 399 قانون مدني)
خيار عيب: اگر بعد از معامله ظاهر شود كه مبيع معيوب بوده مشتري مختار است در قبول مبيع معيوب يا اخذ ارش يا فسخ معامله. (ماده 422 قانون مدني)
خيار غبن: هر يك از متعاملين كه در معامله غبن فاحش داشته باشد بعد از علم به غبن ميتواند معامله را فسخ كند. (ماده 416 قانون مدني)
خيار فسخ (نكاح): خيار فسخ فوري است و اگر طرفي كه حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نكاح را فسخ نكند خيار او ساقط ميشود به شرط اينكه علم به حق فسخ و فوريت آن داشته باشد تشخيص مدتي كه براي امكان استفاده از خيار لازم بوده به نظر عرف و عادت است. (ماده 1131 قانون مدني)
خيار مجلس: هر يك از متبايعين بعد از عقـد فيالمجلس و مادام كه متفـرق نشـدهاند اختيار فسخ معامله را دارند. (ماده 397 قانون مدني)