مژگان
01-03-2011, 07:37 PM
1 بعضی از استرسها مفیدند و در شما انگیزه ایجاد میکنند؛
به عنوان نمونه، اگر استرس پرداخت قبضهایتان نبود، ممکن بود شما سرکار نروید یا اصلا به فکر پسانداز نباشید.
2 استرس زمانی مشکلساز میشود که طولانیمدت یا بیش از حد باشد.
من به تازگی در مورد پلی خواندم که حدود 10 تن ظرفیت باربری داشت و حدود 15 سال این بار را به خوبی تحمل کرد. در طول همه این سالها توانسته بود میلیونها تن بار را تحمل کند ولی یک روز یک راننده کامیون محدودیت 10 تن ظرفیت پل را نادیده گرفت و پل هنگام گذشتن کامیون فروریخت. زندگی هم همینطور است. ما تا سالها، میتوانیم دهها تن بار را تحمل کنیم ولی در هر دوره فقط توان تحمل بار یک مساله، آن هم با بزرگی محدود، را داریم. اگر بار مسالهای بزرگتر از توان ما باشد، فرو خواهیم ریخت.
توماس هولمز، محقق، درباره استرس به این نتیجه رسیده است که: «تغییرات بیش از حد در یک زمان کوتاه بزرگترین عامل استرس است.» تجمع 300 واحد «تغییر در زندگی» در هر سال به معنای ایجاد استرسی بیش از حد توان یک فرد است. براساس اندازهگیری او، مرگ همسر (100 واحد)، طلاق (73 واحد)، جدایی همسران (65 واحد) و ازدواج (50 واحد) استرسزا هستند.
3 برای تبدیل استرس به موفقیت، شناسایی علایم در کوتاهترین مدت ضروری است.
استرس با بیماریهایی مانند انواع سرطان، التهاب مفاصل، بیماریهای قلبی و تنفسی، میگرن، آلرژی و بسیاری از بیماریهای دیگر ارتباط دارد. علامتهایی که از استرس میتوان فهرست کرد، اینها هستند: دردهای عضلانی، سفتی عضلات گردن و شانهها و پشت، بیخوابی، کوفتگی، کسالت، افسردگی، سستی و بیحالی، کندی، بیعلاقگی، کاهش یا افزایش اشتها، اسهال یا یبوست، گرفتگی عضلانی، نفخ، لرزش، تپش قلب، هراس، بیقراری و ...
4 خوب است علتهای استرس را بشناسیم.
یکی از علتهای استرس، تغییراتی است که پیشتر به آنها اشاره کردیم. انباشته شدن اذیتها و آزارها در طول زندگی و بزرگ شدن آنها نیز میتواند علتی دیگر باشد؛ آزارهای کوچکی که سطح استرس ما را بالا میبرند و طبق مثلی قدیمی: «این، چیزهای کوچک هستند که ما را میرنجانند و میتوانند ما را شکنجه بدهند. شما میتوانید نوک یک قله بنشینید ولی نمیتوانید نوک یک میخ بنشینید!
به عنوان نمونه، اگر استرس پرداخت قبضهایتان نبود، ممکن بود شما سرکار نروید یا اصلا به فکر پسانداز نباشید.
2 استرس زمانی مشکلساز میشود که طولانیمدت یا بیش از حد باشد.
من به تازگی در مورد پلی خواندم که حدود 10 تن ظرفیت باربری داشت و حدود 15 سال این بار را به خوبی تحمل کرد. در طول همه این سالها توانسته بود میلیونها تن بار را تحمل کند ولی یک روز یک راننده کامیون محدودیت 10 تن ظرفیت پل را نادیده گرفت و پل هنگام گذشتن کامیون فروریخت. زندگی هم همینطور است. ما تا سالها، میتوانیم دهها تن بار را تحمل کنیم ولی در هر دوره فقط توان تحمل بار یک مساله، آن هم با بزرگی محدود، را داریم. اگر بار مسالهای بزرگتر از توان ما باشد، فرو خواهیم ریخت.
توماس هولمز، محقق، درباره استرس به این نتیجه رسیده است که: «تغییرات بیش از حد در یک زمان کوتاه بزرگترین عامل استرس است.» تجمع 300 واحد «تغییر در زندگی» در هر سال به معنای ایجاد استرسی بیش از حد توان یک فرد است. براساس اندازهگیری او، مرگ همسر (100 واحد)، طلاق (73 واحد)، جدایی همسران (65 واحد) و ازدواج (50 واحد) استرسزا هستند.
3 برای تبدیل استرس به موفقیت، شناسایی علایم در کوتاهترین مدت ضروری است.
استرس با بیماریهایی مانند انواع سرطان، التهاب مفاصل، بیماریهای قلبی و تنفسی، میگرن، آلرژی و بسیاری از بیماریهای دیگر ارتباط دارد. علامتهایی که از استرس میتوان فهرست کرد، اینها هستند: دردهای عضلانی، سفتی عضلات گردن و شانهها و پشت، بیخوابی، کوفتگی، کسالت، افسردگی، سستی و بیحالی، کندی، بیعلاقگی، کاهش یا افزایش اشتها، اسهال یا یبوست، گرفتگی عضلانی، نفخ، لرزش، تپش قلب، هراس، بیقراری و ...
4 خوب است علتهای استرس را بشناسیم.
یکی از علتهای استرس، تغییراتی است که پیشتر به آنها اشاره کردیم. انباشته شدن اذیتها و آزارها در طول زندگی و بزرگ شدن آنها نیز میتواند علتی دیگر باشد؛ آزارهای کوچکی که سطح استرس ما را بالا میبرند و طبق مثلی قدیمی: «این، چیزهای کوچک هستند که ما را میرنجانند و میتوانند ما را شکنجه بدهند. شما میتوانید نوک یک قله بنشینید ولی نمیتوانید نوک یک میخ بنشینید!