tania
12-20-2010, 04:21 AM
In the Name of God
لغاتی که پیش رویتان است یک لیست بسیار کوتاه از واژگان فارسی دخیل در انگلیسی یا انگلیسی دخیل در فارسی است.مرا ببخشید اگر تعداد لغات كم است ولي آماده کردن همین لیست نیز وقت کمی نگرفت.به هر حال امیدوارم از مطالعه ی آنها استفاده کامل را داشته باشید.
Nav-1: ناو. واژه ایرانی به معنی کشتی درانگلیسی است.
: Caravan–2کاوران.
Arch-3: قوس.درفارسی ارک،اراک و اریکه داریم که به مفاهیم مرکز ، قلب وحتی قوس به کار رفته اند .
King-4: پادشاه. این واژه انگلیسی ازریشه Kay پهلوی وKavi اوستایی است. درزبان پشتو،خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به احتمال زیاد با این ریشه ها قرابت دارند.
Spinach-5: اسفناج.این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درانگلیسی وفرانسه Spinach ودرزبانهای دیگراروپای کم وبیش کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپاناج فارسی است ودرفرهنگ های کهن عربی چون "البلغد" ابو یعقوب کردی نیشابوری و "السامی فی السامی" میدانی نیشابوری به همین صورت آمده است.
: Candy-6کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکرواژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکردرایران که به اعتراف عمومی ریشه آن ایرانی وفارسی است کلمه قند به همین نام به وجود آمد کم وبیش ریشه های مشابهی مثل کندو را درزبان فارسی می یابیم. یکیا زواژههای انگلیسی که ریشه مشابهی با قند دارد عبارتست ازCandy )شیرینی ). زیرا شیرینی ولذت دراین واژه با کلمه قند سنجیده شده است. گفته شده کاندیدای وکالت درزمان قديم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده وبدین رو واژه Candidate(کاندیدا نامزد) ساخته شد.
: Orange-7نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده است.
Lemon -8: لیمو.
Saffron-9: زعفران نیز واژه بین المللی گردیده ودرتمام اروپا کاربرد دارد.
10-Bazaar: بازار
11-Ideal : ایده آل
12-pistachio : پسته
13-Doctor : دکتر،پزشک،طبیب
14-Machine : ماشین
15-Appendicitis : آپاندیس
16-Address : آدرس
17-Soup : سوپ
18-Cigarette : سیگار
19-Eyebrow : ابرو
20-لغات MotherوBrotherوFather جزء لغاتی است است که در این دسته است و لازم به توضیح نیست.
نام جانوران و حشرات
توجه به نامهای حیوانات و حشرات نشان میدهد که در این زمینه هم انگلیسی از زبانهای ایران و به ویژه پارسی متاثر بوده است.
Elephant: فیل.دگرگون شدة الفیل عربی است که ریشة آن پیل پارسی است.
Sponge: اسفنج. جانوری دریایی است،ضمناً این نام به اسفنج مصنوعی هم اطلاق میشود که مصارف صنعتی و پزشکی دارد.
Carcass: لاشه و مردار. جابهجا شده کرکس است که پرندهای مردارخوار میباشد. شاید در دوران رواج آیین زرتشتی که جنازهها را در معرض هوای آزاد در کوهها قرار میدادند و عملاً هر جنازه خوراک کرکس میشد، این واژه با لاشه و مردار مترادف شد.
Cow: گاو
برخی دیگر از واژههای انگلیسی که شباهت آشکار به فارسی دارند ، عبارتند از:
Mouseبا موش فارسی.
Giraffeهمان ریشه زرافة فارسی است.
Canaryقناری.
Jackalشغال.
لغاتی که پیش رویتان است یک لیست بسیار کوتاه از واژگان فارسی دخیل در انگلیسی یا انگلیسی دخیل در فارسی است.مرا ببخشید اگر تعداد لغات كم است ولي آماده کردن همین لیست نیز وقت کمی نگرفت.به هر حال امیدوارم از مطالعه ی آنها استفاده کامل را داشته باشید.
Nav-1: ناو. واژه ایرانی به معنی کشتی درانگلیسی است.
: Caravan–2کاوران.
Arch-3: قوس.درفارسی ارک،اراک و اریکه داریم که به مفاهیم مرکز ، قلب وحتی قوس به کار رفته اند .
King-4: پادشاه. این واژه انگلیسی ازریشه Kay پهلوی وKavi اوستایی است. درزبان پشتو،خنتما (نجیب زاده وبزرگوار) ودرزبان ترکی خان به احتمال زیاد با این ریشه ها قرابت دارند.
Spinach-5: اسفناج.این واژه ایرانی درزبان های دیگربه صورت گوناگون یافت می شود ازجمله درانگلیسی وفرانسه Spinach ودرزبانهای دیگراروپای کم وبیش کاربرد دارد. جالب این است که بدانیم اسفناج خود معرب سپاناج فارسی است ودرفرهنگ های کهن عربی چون "البلغد" ابو یعقوب کردی نیشابوری و "السامی فی السامی" میدانی نیشابوری به همین صورت آمده است.
: Candy-6کلمه قند واژه ای است پارسی همان طور که شکرواژه ای است ایرانی. پس ازساخته شدن شکردرایران که به اعتراف عمومی ریشه آن ایرانی وفارسی است کلمه قند به همین نام به وجود آمد کم وبیش ریشه های مشابهی مثل کندو را درزبان فارسی می یابیم. یکیا زواژههای انگلیسی که ریشه مشابهی با قند دارد عبارتست ازCandy )شیرینی ). زیرا شیرینی ولذت دراین واژه با کلمه قند سنجیده شده است. گفته شده کاندیدای وکالت درزمان قديم لباس سفید رنگ شکری می پوشیده وبه همین ترتیب خود را نامزد انتخابات می کرده وبدین رو واژه Candidate(کاندیدا نامزد) ساخته شد.
: Orange-7نارنج وترنج درپارسی کهن به نارنج وپرتقال اطلاق می شده است.
Lemon -8: لیمو.
Saffron-9: زعفران نیز واژه بین المللی گردیده ودرتمام اروپا کاربرد دارد.
10-Bazaar: بازار
11-Ideal : ایده آل
12-pistachio : پسته
13-Doctor : دکتر،پزشک،طبیب
14-Machine : ماشین
15-Appendicitis : آپاندیس
16-Address : آدرس
17-Soup : سوپ
18-Cigarette : سیگار
19-Eyebrow : ابرو
20-لغات MotherوBrotherوFather جزء لغاتی است است که در این دسته است و لازم به توضیح نیست.
نام جانوران و حشرات
توجه به نامهای حیوانات و حشرات نشان میدهد که در این زمینه هم انگلیسی از زبانهای ایران و به ویژه پارسی متاثر بوده است.
Elephant: فیل.دگرگون شدة الفیل عربی است که ریشة آن پیل پارسی است.
Sponge: اسفنج. جانوری دریایی است،ضمناً این نام به اسفنج مصنوعی هم اطلاق میشود که مصارف صنعتی و پزشکی دارد.
Carcass: لاشه و مردار. جابهجا شده کرکس است که پرندهای مردارخوار میباشد. شاید در دوران رواج آیین زرتشتی که جنازهها را در معرض هوای آزاد در کوهها قرار میدادند و عملاً هر جنازه خوراک کرکس میشد، این واژه با لاشه و مردار مترادف شد.
Cow: گاو
برخی دیگر از واژههای انگلیسی که شباهت آشکار به فارسی دارند ، عبارتند از:
Mouseبا موش فارسی.
Giraffeهمان ریشه زرافة فارسی است.
Canaryقناری.
Jackalشغال.