R@ha 69
12-02-2010, 03:46 PM
روزی غضنفر برای کار قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه.
همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم .. تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه؟
غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
http://pnu-club.com/imported/2010/12/219.jpg (http://1doost.com/Files/Pictures/1389/07/16/Ghazanfar/001.jpg)
حال ترجمه از زبان همسرش:
خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوشت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان
:42: :39:
همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم .. تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه؟
غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
http://pnu-club.com/imported/2010/12/219.jpg (http://1doost.com/Files/Pictures/1389/07/16/Ghazanfar/001.jpg)
حال ترجمه از زبان همسرش:
خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوشت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان
:42: :39: