Borna66
04-15-2009, 01:28 AM
دانشمندانى كه بر روى ارجحيت استفاده از دست در انسان مطالعه مى كنند معتقدند كه چپ دست شدن يا راست دست شدن در انسان تحت تاثير عوامل بيولوژيك و احتمالاً ژنتيكى قرار دارد. طبق دو تئورى ژنتيك مورد قبول در خصوص ارجحيت استفاده از دست در انسان، انتخاب طبيعى تكاملى به نفع افرادى كار مى كند كه كنترل زبان و لهجه در آنها در نيمكره چپ مغزشان صورت مى گيرد. با توجه به اينكه نيمكره چپ مغز كنترل كننده حركات دست راست نيز هست _ و همچنين حركات مورد نياز براى توليد زبان نوشتارى _ بنابراين مى توان گفت توسعه تكاملى به نفع ايجاد جمعيت هايى از انسان گام برداشته است كه از نظر ژنتيكى كنترل زبان ولهجه آنها توسط نيمكره چپ مغز و از نظر ارجحيت استفاده از دست، راست دست هستند. تقريباً ۸۵ درصد از مردم، راست دست هستند. اين تئورى ها همچنين سعى دارند حضور كم تعداد افراد چپ دست و همچنين ادامه اين روند را در جمعيت هاى انسان توجيه كنند (حدوداً ۱۵ درصد از مردم چپ دست هستند.)
طبق تئورى ژنتيك به كار گرفته شده براى توضيح ارجحيت استفاده از دست در انسان، دو آلل يا دو شكل بروز يك ژن واقع در جايگاه ژنتيكى يكسان، وجود دارند كه راست دست بودن يا چپ دست بودن در انسان را كنترل مى كنند. يكى از اين آلل ها ژن D است (براى مهارت و مسئول راست دست شدن انسان است) و آلل ديگر ژن C است (براى شانس). ژن D در جمعيت انسان غالبيت بيشترى داشته و احتمالاً مى توان آن را به عنوان قسمتى از ميراث ژنتيكى يك فرد در نظر گرفت. در واقع اين ژن D است كه راست دست شدن را در تعداد زيادى از افراد به پيش مى برد. احتمال حضور ژن C در داخل ذخيره ژنى انسان بسيار كمتر است اما در شرايطى كه اين ژن در ذخيره ژنى يك فرد ظاهر مى شود ارجحيت استفاده از دست در فرد صاحب ژن C به طور تصادفى مشخص مى شود. افراد صاحب ژن C، ۵۰ درصد شانس راست دست شدن و ۵۰ درصد نيز شانس چپ دست شدن را دارند.
تئورى هاى به كار گرفته شده در توضيح راست دست شدن يا چپ دست شدن انسان بسيار جالب هستند چرا كه اين حقيقت را يادآورى مى كنند كه ارجحيت استفاده از دست در انسان هاى صاحب ژن C (غالب چپ دست بوده و تعدادى نيز راست دست مى شوند) مى تواند تحت تاثير فشارهاى فرهنگى و اجتماعى محيط بيرون قرار داشته باشد. اين تئورى ها همچنين قادرند دليل وجود كودكان راست دستى كه پدر و مادرشان چپ دست هستند را توضيح دهند. در صورتى كه ذخيره ژنى خانواده داراى ژن C باشد ارجحيت استفاده از دست، تحت تاثير شانس قرار داشته و در اين ميان فشارهاى وارده از طرف خانواده و همچنين ديگر عوامل محيطى، شانس استفاده از يك دست را در مقابل دست ديگر افزايش مى دهد.
طبق تئورى ژنتيكى مطرح شده در اين خصوص، در رابطه با ارجحيت استفاده از دست، هر نوزاد يك آلل را از هر يك از والدين خود دريافت مى كند. در صورتى كه نوزاد از هر يك از والدين خود يك آلل D دريافت كند (dd) قطعاً راست دست خواهد شد. نوزادان با ژنوتيپ Dc نيز قطعاً راست دست خواهند بود. اما در مورد افراد داراى ژنوتيپ Cc بايد گفت كه اين افراد يا راست دست مى شوند يا چپ دست. اين تركيب هاى ژنتيكى نهايتاً باعث مى شوند كه جمعيت انسان بيشتر به سمت راست دست شدن به پيش برود حال آنكه افراد چپ دست نيز در اين جمعيت وجود داشته و خواهند داشت و هيچ گاه از جمعيت حذف نخواهند شد.
طبق تئورى ژنتيك به كار گرفته شده براى توضيح ارجحيت استفاده از دست در انسان، دو آلل يا دو شكل بروز يك ژن واقع در جايگاه ژنتيكى يكسان، وجود دارند كه راست دست بودن يا چپ دست بودن در انسان را كنترل مى كنند. يكى از اين آلل ها ژن D است (براى مهارت و مسئول راست دست شدن انسان است) و آلل ديگر ژن C است (براى شانس). ژن D در جمعيت انسان غالبيت بيشترى داشته و احتمالاً مى توان آن را به عنوان قسمتى از ميراث ژنتيكى يك فرد در نظر گرفت. در واقع اين ژن D است كه راست دست شدن را در تعداد زيادى از افراد به پيش مى برد. احتمال حضور ژن C در داخل ذخيره ژنى انسان بسيار كمتر است اما در شرايطى كه اين ژن در ذخيره ژنى يك فرد ظاهر مى شود ارجحيت استفاده از دست در فرد صاحب ژن C به طور تصادفى مشخص مى شود. افراد صاحب ژن C، ۵۰ درصد شانس راست دست شدن و ۵۰ درصد نيز شانس چپ دست شدن را دارند.
تئورى هاى به كار گرفته شده در توضيح راست دست شدن يا چپ دست شدن انسان بسيار جالب هستند چرا كه اين حقيقت را يادآورى مى كنند كه ارجحيت استفاده از دست در انسان هاى صاحب ژن C (غالب چپ دست بوده و تعدادى نيز راست دست مى شوند) مى تواند تحت تاثير فشارهاى فرهنگى و اجتماعى محيط بيرون قرار داشته باشد. اين تئورى ها همچنين قادرند دليل وجود كودكان راست دستى كه پدر و مادرشان چپ دست هستند را توضيح دهند. در صورتى كه ذخيره ژنى خانواده داراى ژن C باشد ارجحيت استفاده از دست، تحت تاثير شانس قرار داشته و در اين ميان فشارهاى وارده از طرف خانواده و همچنين ديگر عوامل محيطى، شانس استفاده از يك دست را در مقابل دست ديگر افزايش مى دهد.
طبق تئورى ژنتيكى مطرح شده در اين خصوص، در رابطه با ارجحيت استفاده از دست، هر نوزاد يك آلل را از هر يك از والدين خود دريافت مى كند. در صورتى كه نوزاد از هر يك از والدين خود يك آلل D دريافت كند (dd) قطعاً راست دست خواهد شد. نوزادان با ژنوتيپ Dc نيز قطعاً راست دست خواهند بود. اما در مورد افراد داراى ژنوتيپ Cc بايد گفت كه اين افراد يا راست دست مى شوند يا چپ دست. اين تركيب هاى ژنتيكى نهايتاً باعث مى شوند كه جمعيت انسان بيشتر به سمت راست دست شدن به پيش برود حال آنكه افراد چپ دست نيز در اين جمعيت وجود داشته و خواهند داشت و هيچ گاه از جمعيت حذف نخواهند شد.