Borna66
04-15-2009, 01:10 AM
برخي مشكلات موجود در عرصه تحقيقات سلولهاي بنيادي
1- عدم تصويب بهموقع طرحها
متأسفانه در كشور ما تصويب طرحهاي تحقيقاتي و تخصيص بودجههاي آن به كندي صورت ميگيرد، بنابر اين دور از انتظار نيست كه طرحهاي تعريف شده در حوزة سلولهاي بنيادي نيز گرفتار چنين مشكلي باشند. براي مثال، بر اساس اظهارات يكي از محققان دانشگاه تربيت مدرس، اغلب تحقيقاتي كه تاكنون در اين دانشگاه بر روي سلولهاي بنيادي صورت گرفته، با هزينههاي شخصي، كمكهاي برخي از مسئولان دانشگاه و كمك برخي از مراكز همچون بيمارستان شهيد بهشتي و انستيتو پاستور ايران به ثمر نشستهاند. بهعبارت ديگر، اغلب تحقيقات مذكور، خارج از حيطه طرحهاي تحقيقاتي مصوب و بهصورت خودجوش انجام شدهاند.
2- نياز به بودجههاي بالا و امكانات پيشرفته
تحقيق در زمينة سلولهاي بنيادي همانند ساير عرصههاي علمي جديد، نيازمند حمايتهاي مالي و برخورداري از يكسري امكانات و ابزار اوليه است. بديهي است در صورت عدم دسترسي به چنين ملزوماتي، انتظار ادامة تحقيقات و مطرح بودن در اين عرصه، امري نامعقول بهنظر ميرسد.
از جمله مواد مورد نياز براي كشت و تكثير سلولهاي بنيادي، فاكتور رشد (Growth Factor) است كه قيمت 5 ميليگرم آن حدود 650 هزار تومان بوده و اين مقدار تنها براي 15 تا 20 آزمايش كافي است؛ همين موضوع براي فاكتور ديگري بنام بتاتيجياف (ßTGF) نيز صادق است كه در كشت سلولهاي غضروفي كاربرد دارد. بنابراين، تهية مواد مذكور بويژه در شرايط فعلي كه محققان كشورمان بهعلت محدوديتها و تحريمهاي وضعشده از سوي كشورهاي غربي در تنگناي علمي قرار دارند، نه تنها به حمايتهاي معنوي بلكه به تسهيلات و بودجههاي مالي سازمانها و ارگانهاي مربوط هم نياز دارد. از لحاظ امكانات نيز وجود ابزارهايي چون ميكروفيوژ، سانتريفوژ يخچالدار، ميكروسكوپهاي قوي و با كنتراست بالا و غيره از ملزومات اولية يك آزمايشگاه بيوتكنولوژي هستند كه تهيه آنها نيز به سختي ميسر ميشود. بنابراين، با عنايت به كاربردهاي بالقوه و بالفعل سلولهاي بنيادي در عرصه پزشكي و توجه اخير مسؤولان به اين موضوع، انتظار ميرود حمايتهاي عملي بيشتري در اين زمينه صورت پذيرد.
نتيجهگيري و پيشنهاد
با توجه به مسايل مطرح شده، به نظر ميرسد پيشرفت در زمينة فناوري توليد، تكثير و بهرهگيري از سلولهاي بنيادي و ارتقاء جايگاه كنوني كشورمان در اين عرصه، علاوه بر عزم ملي و تلاش مستمر محققان، نيازمند توجه به عوامل متعددي است كه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1- بيشك توسعة پايدار و مداوم در هر زمينه، نيازمند برنامهريزي و آيندهنگري هدفمند و دقيق است. بهعبارت ديگر، تحقيقات در يك زمينة علمي، زماني مثمر ثمر خواهند بود كه اولاً با نيازها و امكانات موجود مطابقت داشته ثانياً مراحل تحقيق بهطور صحيح و در راستاي نيل به هدف تعريف شده باشند.
2- بر اساس واقعيتهاي موجود، آنچه كه در شرايط فعلي بايد درباره سلولهاي بنيادي به آن توجه شود، آن است كه محدوديتها و خصوصيات ذكرشده در اين مطلب، به معني برتري داشتن يك دسته از سلولها بر ديگري نيست؛ واقعيت آن است كه هركدام از سلولهاي بنيادي بالغ و جنيني، مزايا، معايب و بحثهاي حقوقي خاص و انكارناپذير خود را داشته و لذا نبايد به بهانة پرداختن به يكي از اينها به ديگر جنبهها توجه ننمود. بنابراين بهتر است تحقيقات براي كاربرد و بهرهگيري از هر دو دسته سلول همزمان و به موازات يكديگر صورت گيرد.
3- مسألة ديگر، توجه به اين نكته است كه يكي از لوازم اصلي موفقيت در اين عرصة مهم، نگرش ملي و فراگروهي كار بر روي سلولهاي بنيادي است. بدين معني كه نبايد انتظار داشت يك فرد و يا يك مركز بهتنهايي بتواند در اين مقوله بهطور كامل موفق شود. لذا لازم است از تمامي پتانسيلهاي علمي و عملي محققان و مراكز علمي- پژوهشي كشور به نحو صحيح استفاده شود. پيشنهادي كه براي نيل به اين هدف ميتوان ارايه داد، ايجاد شبكهاي تخصصي و ملي، متشكل از تمام مراكز تحقيقاتي، دانشگاهي و محققان فعال در زمينة سلولهاي بنيادي است. چنين مجموعهاي ميتواند با حمايت و نظارت نهادهاي مسؤول، ضمن سياستگذاري تحقيقات كشور در زمينة سلولهاي بنيادي، با تقسيم كار و هدايت پژوهشها در مراكز مختلف، علاوه بر ايجاد ارتباط و هماهنگي بين پژوهشگران، امكان استفاده صحيح از امكانات محدود كشور و جلوگيري از موازيكاري را به نحو مطلوب فراهم كند. بديهي است طراحي و اجراي چنين سيستمي نهتنها احتمال بروز رقابتهاي ناسالم و مخرّب را از بين ميبرد بلكه باعث تقويت همكاري و روحية كار گروهي در عرصة علمي كشور ميشود.
4- از نظر تبليغات و معرفي دستاوردهاي محققان عزيز كشور نيز بايستي تاحد امكان عدالت را رعايت نمود؛ يعني بايد سعي شود همة دستاوردهاي مختلف كه در اين زمينه وجود دارد، بهطور يكسان در سطح رسانهها، بهخصوص رسانههاي دولتي منعكس شوند تا روحية نااميدي در كسي ايجاد نگردد.
در پايان اميد است بتوان از اين فناوري علاوه بر توليد علم و چاپ مقالات پژوهشي معتبر، در جهت رفع نيازهاي جامعه پزشكي، بهويژه بيماران و جانبازان دردمند استفاده كرد.
به اميد موفقيتهاي روزافزون جامعة علمي كشور و سربلندي ايران اسلامي
1- عدم تصويب بهموقع طرحها
متأسفانه در كشور ما تصويب طرحهاي تحقيقاتي و تخصيص بودجههاي آن به كندي صورت ميگيرد، بنابر اين دور از انتظار نيست كه طرحهاي تعريف شده در حوزة سلولهاي بنيادي نيز گرفتار چنين مشكلي باشند. براي مثال، بر اساس اظهارات يكي از محققان دانشگاه تربيت مدرس، اغلب تحقيقاتي كه تاكنون در اين دانشگاه بر روي سلولهاي بنيادي صورت گرفته، با هزينههاي شخصي، كمكهاي برخي از مسئولان دانشگاه و كمك برخي از مراكز همچون بيمارستان شهيد بهشتي و انستيتو پاستور ايران به ثمر نشستهاند. بهعبارت ديگر، اغلب تحقيقات مذكور، خارج از حيطه طرحهاي تحقيقاتي مصوب و بهصورت خودجوش انجام شدهاند.
2- نياز به بودجههاي بالا و امكانات پيشرفته
تحقيق در زمينة سلولهاي بنيادي همانند ساير عرصههاي علمي جديد، نيازمند حمايتهاي مالي و برخورداري از يكسري امكانات و ابزار اوليه است. بديهي است در صورت عدم دسترسي به چنين ملزوماتي، انتظار ادامة تحقيقات و مطرح بودن در اين عرصه، امري نامعقول بهنظر ميرسد.
از جمله مواد مورد نياز براي كشت و تكثير سلولهاي بنيادي، فاكتور رشد (Growth Factor) است كه قيمت 5 ميليگرم آن حدود 650 هزار تومان بوده و اين مقدار تنها براي 15 تا 20 آزمايش كافي است؛ همين موضوع براي فاكتور ديگري بنام بتاتيجياف (ßTGF) نيز صادق است كه در كشت سلولهاي غضروفي كاربرد دارد. بنابراين، تهية مواد مذكور بويژه در شرايط فعلي كه محققان كشورمان بهعلت محدوديتها و تحريمهاي وضعشده از سوي كشورهاي غربي در تنگناي علمي قرار دارند، نه تنها به حمايتهاي معنوي بلكه به تسهيلات و بودجههاي مالي سازمانها و ارگانهاي مربوط هم نياز دارد. از لحاظ امكانات نيز وجود ابزارهايي چون ميكروفيوژ، سانتريفوژ يخچالدار، ميكروسكوپهاي قوي و با كنتراست بالا و غيره از ملزومات اولية يك آزمايشگاه بيوتكنولوژي هستند كه تهيه آنها نيز به سختي ميسر ميشود. بنابراين، با عنايت به كاربردهاي بالقوه و بالفعل سلولهاي بنيادي در عرصه پزشكي و توجه اخير مسؤولان به اين موضوع، انتظار ميرود حمايتهاي عملي بيشتري در اين زمينه صورت پذيرد.
نتيجهگيري و پيشنهاد
با توجه به مسايل مطرح شده، به نظر ميرسد پيشرفت در زمينة فناوري توليد، تكثير و بهرهگيري از سلولهاي بنيادي و ارتقاء جايگاه كنوني كشورمان در اين عرصه، علاوه بر عزم ملي و تلاش مستمر محققان، نيازمند توجه به عوامل متعددي است كه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1- بيشك توسعة پايدار و مداوم در هر زمينه، نيازمند برنامهريزي و آيندهنگري هدفمند و دقيق است. بهعبارت ديگر، تحقيقات در يك زمينة علمي، زماني مثمر ثمر خواهند بود كه اولاً با نيازها و امكانات موجود مطابقت داشته ثانياً مراحل تحقيق بهطور صحيح و در راستاي نيل به هدف تعريف شده باشند.
2- بر اساس واقعيتهاي موجود، آنچه كه در شرايط فعلي بايد درباره سلولهاي بنيادي به آن توجه شود، آن است كه محدوديتها و خصوصيات ذكرشده در اين مطلب، به معني برتري داشتن يك دسته از سلولها بر ديگري نيست؛ واقعيت آن است كه هركدام از سلولهاي بنيادي بالغ و جنيني، مزايا، معايب و بحثهاي حقوقي خاص و انكارناپذير خود را داشته و لذا نبايد به بهانة پرداختن به يكي از اينها به ديگر جنبهها توجه ننمود. بنابراين بهتر است تحقيقات براي كاربرد و بهرهگيري از هر دو دسته سلول همزمان و به موازات يكديگر صورت گيرد.
3- مسألة ديگر، توجه به اين نكته است كه يكي از لوازم اصلي موفقيت در اين عرصة مهم، نگرش ملي و فراگروهي كار بر روي سلولهاي بنيادي است. بدين معني كه نبايد انتظار داشت يك فرد و يا يك مركز بهتنهايي بتواند در اين مقوله بهطور كامل موفق شود. لذا لازم است از تمامي پتانسيلهاي علمي و عملي محققان و مراكز علمي- پژوهشي كشور به نحو صحيح استفاده شود. پيشنهادي كه براي نيل به اين هدف ميتوان ارايه داد، ايجاد شبكهاي تخصصي و ملي، متشكل از تمام مراكز تحقيقاتي، دانشگاهي و محققان فعال در زمينة سلولهاي بنيادي است. چنين مجموعهاي ميتواند با حمايت و نظارت نهادهاي مسؤول، ضمن سياستگذاري تحقيقات كشور در زمينة سلولهاي بنيادي، با تقسيم كار و هدايت پژوهشها در مراكز مختلف، علاوه بر ايجاد ارتباط و هماهنگي بين پژوهشگران، امكان استفاده صحيح از امكانات محدود كشور و جلوگيري از موازيكاري را به نحو مطلوب فراهم كند. بديهي است طراحي و اجراي چنين سيستمي نهتنها احتمال بروز رقابتهاي ناسالم و مخرّب را از بين ميبرد بلكه باعث تقويت همكاري و روحية كار گروهي در عرصة علمي كشور ميشود.
4- از نظر تبليغات و معرفي دستاوردهاي محققان عزيز كشور نيز بايستي تاحد امكان عدالت را رعايت نمود؛ يعني بايد سعي شود همة دستاوردهاي مختلف كه در اين زمينه وجود دارد، بهطور يكسان در سطح رسانهها، بهخصوص رسانههاي دولتي منعكس شوند تا روحية نااميدي در كسي ايجاد نگردد.
در پايان اميد است بتوان از اين فناوري علاوه بر توليد علم و چاپ مقالات پژوهشي معتبر، در جهت رفع نيازهاي جامعه پزشكي، بهويژه بيماران و جانبازان دردمند استفاده كرد.
به اميد موفقيتهاي روزافزون جامعة علمي كشور و سربلندي ايران اسلامي