PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حتما بخونید



اعظم1366
10-25-2010, 06:47 PM
برادر
شخصي به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت
كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی
شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك
ماشین كه رسید پسر پرسید: این ماشین مال شماست ، آقا؟"
پل سرش را به علامت تائید تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده
استپسر متعجب شد و گفت: منظورتان این است كه برادرتان این ماشین را همین
جوری، بدون این كه دلاری بابت آن پرداخت كنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای
كاش...
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزویی می خواهد بكند. او می خواست آرزو كند.
كه ای كاش او هم یك همچو برادری داشت. اما آنچه كه پسر گفت سرتا پای وجود
پل را به لرزه درآورد:
" ای كاش من هم یك همچو برادری بودم.
پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با یك انگیزه آنی گفت: دوست داری با
هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم.
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی كه از خوشحالی برق
می زد، گفت: آقا، می شه خواهش كنم كه بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید كه پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به
همسایگانش نشان دهد كه توی چه ماشین بزرگ و شیكی به خانه برگشته است.
اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: بی زحمت اونجایی كه دو تا پله داره،
نگهدارید.
پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت كه پل صدای برگشتن او را شنید، اما او
دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر كوچك فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل
كرده بود.
سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره كرد :اوناهاش، جیمی، می
بینی؟ درست همون طوریه كه طبقه بالا برات تعریف كردم. برادرش عیدی بهش
داده و او دلاری بابت آن پرداخت نكرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو
هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین
مغازه های شب عید رو، همان طوری كه همیشه برات شرح می دم، ببینی.

parvaze
10-26-2010, 11:03 AM
hich tarifi baraye eshgh vojod nadare