PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اقتصاد توسعه



donya88
10-17-2010, 10:17 AM
تعریف
اقتصاد توسعه از اصول و مفاهیم معینی از شاخه‌های اقتصاد، در شکل سنتی و یا تعدیل شده اخذ شده است؛ البته تعاریف متفاوتی از توسعه اقتصادی ارائه شده است که رایج‌ترین آنها «جهت‌گیری رشد کمی و کیفی در تولید ناخالص ملی کشورها دارد». اقتصاد توسعه در مورد کشورهای در حال توسعه استفاده می‌شود.
تاریخچه
توسعه اقتصادی یکی از جدیدترین، هیجان‌انگیز‌ترین و بحث‌انگیزترین مطالعات در شاخه‌های اقتصاد و اقتصاد سیاسی است. سیر تحول علم اقتصاد که با کتاب ثروت و ملل آدام اسمیت در سال 1776 میلادی آغاز شده است، با توسعه گره محکمی خورده است؛ به گونه‌ای که می‌توان کتاب آدام اسمیت را اولین رساله در باب توسعه اقتصادی دانست. مطالعه منظم و منسجم مسائل و جریانات «توسعه اقتصادی در جهان سوم» که اساسی‌ترین موضوع توسعه اقتصادی است، درخلال 4 دهه گذشته آغاز شده است.

کشورهای جهان سوم
جهان امروز به دو جهان شمال و جنوب تقسیم شده است. کشورهای جنوب که اصطلاحاً توسعه نیافته نام گرفته‌اند به دو دسته کشورهای عقب افتاده و در حال توسعه تقسیم می‌شوند. عموم کشورها، تلاش‌های اساسی در جهت توسعه را تجربه نموده‌اند. از علائم مشخصه کشورهای توسعه نیافته (جهان سوم) می‌توان به علائم زیر اشاره کرد.
1- درآمد سرانه افراد آن جامعه به طرز مشهودی پائین‌تر از سطح لازم برای حفظ سلامت و رفاه مردم کشور مورد نظر است.
2- جمعیت بیش از حد زیادی دارند به گونه‌ای که منابع طبیعی و منابع اقتصادی موجود کفاف وضعیت رفاهی جامعه را نمی‌دهد به گونه‌ای که از نظر سلامت و آموزش بهره‌وری پائینی دارند.
3- منابع طبیعی محدود است که غالباً تحت اشراف و تسلط بیگانگان قرار دارند و یا اگر هم بومی‌اند از شیوه‌های بهره‌وری بسیار پایینی برخوردارند.
4- سطح پس‌انداز و سرمایه‌گذاری به گونه‌ای قابل توجه نیست که بر میزان بهره‌وری سرمایه افزوده شود و عموما ً نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی‌اند.
5- عموماً از حیث اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، کشاورزی‌ بوده و درجه اهمیت نسبی در روند زندگی معیشتی و جمعیتی مردم را کشاورزی تشکیل می‌دهد. در زمینه صادرات نیز بر کشاورزی و یا محصولات اولیه خام تکیه دارند.
6- در روابط بین‌المللی از وابستگی و آسیب‌پذیری رنج می‌برند.
7- در سطح بالایی کم‌کاری و یا بیکاری دارند.

ماهیت علم اقتصاد توسعه:
اقتصاد اساساً بر پایه اصولیکه از ابتدای شروع خود داشته، نمی‌تواند با یک متد، همه جهان را رهبری کند. شاید زمانی ژاپن پس از جنگ را با متدهایی می‌شد به کشوری توسعه یافته تبدیل نمود؛ اما این متدها را اکنون نمی‌توان در عراق عملی کرد. اقتصاد کشورهای فقیر با جهت‌گیری‌های متفاوت ایدئولوژیکی، زمینه‌های متنوع فرهنگی و مسائل مشابه ولی بسیار پیچیده همراه است. برای بیرون رفتن از وضعیت نابهنجار عقب‌ماندگی چاره‌ای جز ایجاد اندیشه‌‌های جدید و روشهای نو ندارند. این همان وظیفه‌ایست که اقتصاد توسعه آن را به عهده گرفته است. این علم علاوه بر اینکه به اختصاص کالای منابع تولیدی کمیاب موجود و رشد پی ‌در پی آن در طول زمان می‌پردازد، با مکانیسم‌های اقتصادی،‌ اجتماعی و نهادی، ‌‌سر و کار دارد. این مکانیزم‌ها، (چه عمومی و چه خصوصی) لازمه بهبود سریع (حداقل با معیار تاریخی) و وسیع سطح زندگی توده‌های فقیر، بی‌سواد و گرفتار سوء تغذیه آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین است. در بیشتر موارد به دلیل اینکه مسائل توسعه جهان سوم در دنیای منحصر به فردی است، ممکن است که علاوه بر نگاه کلاسیک اقتصاد مجبور باشیم دست به نوآوری بزنیم. نگاه کلاسیک و روند سنتی آن به روش‌های غیر مرسوم برخورد با مسائل اقتصادی این کشورها که تحت قراردادهای اقتصادی نیز قرار نمی‌گیرند، تعلق دارد. هدف اقتصاد توسعه، اعتلاء سطح زندگی و بهبود وضع عمومی مردم است؛ اما برای رسیدن به اقتصاد توسعه، به علت پیچیدگی موضوع، نیاز به فراتر رفتن از اقتصاد صرف داریم.