PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : انواع تکنيک هاي خلاقيت



Borna66
10-07-2010, 07:24 PM
1) انواع تکنيک هاي خلاقيت

1. تکنيک هاي خلاقيت فردي و گروهي

اساساً تکنيک هاي خلاقيت از نظر استفاده کننده به سه دسته کلي تقسيم مي شوند، تکنيک هاي خلاقيت فردي، تکنيک هاي خلاقيت گروهي و تکنيک هاي خلاقيت فردي گروهي.
الف) تکنيک هاي خلاقيت فردي: تکنيک هايي هستند که فقط توسط يک فرد قابل اجرا و استفاده بوده و نمي توان آنها را به صورت گروهي به کار برد. تکنيک هاي فردي اين کتاب عبارتند از:
تکنيک تعميق(Meditation)
تکنيک توهم اخلاق (Creative Illusion)
تکنيک حل مسئله ناخودآگاه (Unconcsious Problem Solving)
تکنيک خواب خلاقيت (Creative Dream)
تکنيک DO IT
تکنيک رسم علائم (Doodles)
تکنيک شقوق مختلف (APC)
تکنيک نگاه با چشم ذهن (View With Mind's Eyes)
ب) تکنيک هاي خلاقيت گروهي: تکنيک هايي هستند که به منظور استفاده در گروه طراحي شده اند و امکان استفاده بوسيله يک فرد به تنهايي را ندارند. تکنيک هاي گروهي اين کتاب در اين زمينه عبارتند از: تکنيک ايده کاتور (Ideatoon)
تکنيک ايفاي نقش (Role Playing)
تکنيک تخته داستان (StoryBoard)
تکنيک T.K.J
تکنيک جدل (Dialectic Technique)
تکنيک دلفي (Delphi Technique)
تکنيک سينکتيکس (Synectics)
تکنيک شش کلاه فکري (Six Thinking Hats)
تکنيک گروه تخيلي (Speculative Excursion)
تکنيک گروه اسمي (Nominal Gruop)
تکنيک يورش فکري (Brainstorming)
تکنيک يورش فکري کتبي (Brianwriting)
تکنيک يورش فکري معکوس (Inverse Brainstorming)
ج) تکنيک هاي خلاقيت فردي - گروهي: تکنيک هايي هستند که مي توان از آنها به هر دو صورت فردي و گروهي استفاده کرد. تکنيک هاي فردي - گروهي اين کتاب در اين زمينه عبارتند از: تکنيک آينه هاي ذهني (Mind Mirrors)
تکنيک ارتباط (Free Association)
تکنيک ارتباط اجباري (Forced Association)
تکنيک اسکمپر (SCAMPER)
تکنيک P.I.C.L
تکنيک P.M.I
تکنيک P.P.C
تکنيک تجزيه و تحليل ماتريسي (Matrix Analysis)
تکنيک تجزيه و تحليل مورفولوژيک (Morphological Analysis)
تکنيک چه مي شود اگر ... ؟ (؟ ... What if)
تکنيک چرا؟ (Why ? TechniQue)
تکنيک درنگ خلاق (Creative Pause)
تکنيک در هم شکستن مفروضات (Assumption Smashing)
تکنيک رسم مشکل (Drawing Problem)
تکنيک زنجير تراز (Leven Chain Techique)
تکنيک شکوفه نيلوفر (Lotus Bloosum)
تکنيک شم معني شناسي (Semantic Intuition)
تکنيک فهرست خصوصيات (Attribute Listing)
تکنيک گوردون (Gordon)
تکنيک نقشه هاي ذهني (Mind Maps)
تکنيک نقشه هاي روند (Trend Maps)
تکنيک وارونه سازي (Problem Reversal)
تکنيک واژه تصادفي (Random Word)
2. تکنيک هاي عمومي خلاقيت

بطور کلي تکنيک هاي خلاقيت به منظورهاي مختلفي طراحي گرديده اند، بسياري از آنها فقط جهت منظور خاصي مثل ايده يابي طراحي شده اند، بعضي از آنها به منظور تقويت قدرت شهودي افراد و بعضي ديگر به منظور افزايش توان فکري و رهايي از قالبهاي ذهني و همچنين تعدادي از تکنيک ها به منظور شناسايي موانع خلاقيت و يا به کارگيري روشهاي حل خلاق مسئله طراحي شده اند. در اين کتاب تکنيک هاي خلاقيت براساس مراحل هشتگانه حل خلاق مسئله طبقه بندي و ارائه گرديده است، اما تعدادي از آنها با وجود آنکه در قسمت خاصي ارائه شده است اما مزايا، آثار و کاربردهاي بيشتري دارند و به کمک آنها مي توان ابعاد بيشتري از خلاقيت را در فرد (افراد) تقويت نمود. اينگونه تکنيک ها که کاربردهاي وسيعتري دارند تکينک هاي عمومي خلاقيت ناميده و در اين کتاب تکنيک هاي زير از نوع عمومي هستند. تکنيک P.PC
تکنيک تعمق (Meditation)
تکنيک تخته داستان (Storyboard)
تکنيک توهم خلاق (Creative Illusion)
تکنيک چرا؟ (Why? TechiniQue)
تکنيک چه مي شود اگر ... ؟ (؟ ... What if)
تکنيک حل مسئله ناخودآگاه (Unconcsious Problem Solving)
تکنيک خواب خلاقيت (Creative Dream)
تکنيک در هم شکستن مفروضات (Assumption Smashing)
تکنيک DO IT
تکنيک رسم علائم (Doodles)
تکنيک زنجير تراز (Leven Chain Technique)
تکنيک سينکتيکس (Synectics)
تکنيک شش کلاه فکري (Six Thinking Hats)
تکنيک شکوفه نيلوفر (Lotus Bloosum)
تکنيک فهرست خصوصيات (Attribute Listing)
تکنيک گردش تخيلي (Speculative Excursion)
تکنيک نگاه با چشم ذهن (View With Mind's Eyes)
تکنيک وارونه سازي (Problem Reversal)
تکنيک يورش فکري (Brainstorming)

Borna66
10-07-2010, 07:26 PM
تکنیک نقشه های روند (از تکنیکهای تجزیه و تحلیل محیط)

ین تکنیک را میتوان به صورت فردی و گروهی مورد استفاده قرار داد. این تکنیک بر این اساس طراحی شده است که : (اگر بخواهیم بدانیم کجا باید برویم و چطور به آن برسیم، می بایست بدانیم از کجا آمده ایم و کجا آمده ایم و کجا هستیم ؟) به عبارت دیگر این تکنیک بوسیله تهیه نقشه ای از روند فعالیتهای گذشته، قصد دارد نقشه ای برای محصولات آینده طراحی کند تا از طریق آن بتوان ایده هایی برای خلق محصولات جدید بدست آورد. در این روش، سوابق کارهایی که در طول تاریخ در خصوص موضوع مورد نظر انجام شده است، شناسایی، جمع آوری و آنها را بطور خلاصه و شماتیک در نقشه های جامعی نشان میدهیم. در واقع سیر تحول و تکامل ابعاد مختلف موضوع را روی نقشه می آوریم. تهیه چنین نقشه هایی مزایای فراوانی برای افراد و سازمانها دارد. ازجمله:

- وسیله خوبی برای کشف خلل، نواقص و نیازهای بازار است.
- وسیله خوبی برای پیش بینی آینده و نیازهای آتی بازار است.
- وسیله خوبی برای ایجاد انگیزه خلاقیت در افراد و گروهها است.
- پایه و مبنای اطلاعات خوبی برای تحقیق و توسعه محصولات جدید می باشد.
- وسیله خوبی برای هدایت توجه فرد به سوی نیازهای مشتری است.
- وسیله خوبی برای اثبات ضرورت تغییر و نوآوری در سازمان است.
- وسیله خوبی است برای ارزیابی و قضاوت بهتر در مورد:
- برنامه های آتی و موجود واحدهای تحقیق و توسعه ( (r$d
- محصولات جدید
مفروضات افراد نسبت به محصول، بازار، مشتری، آینده، و نوآوری.
نقشه های روند میتواند برای هر یک از ابعاد موضوع به صورت جداگانه تهیه شود مثل نقشه های روند: قیمت، رقبا، کیفیت، راهبرد، بازاریابی، بسته بندی، تکنولوژی، کانالهای توزیع، بازار هدف و ...

برگرفته از: کتبا تکنیک‌های خلاقیت/ جلیل صمدآقایی

Borna66
10-07-2010, 07:27 PM
تکنیک درهم شکستن مفروضات
«اگرمی خواهی با من صحبت کنی، اول اصطلاحاتی راکه به کارمی بری تعریف کن.» ولتر
یکی ازموانع مهم خلاقیت، مفروضات قبلی است که ناخودآگاه اجازه نمی دهند فکردرهمه جهات به حرکت درآید. بسیاری ازمفروضات قبلی ممکن است اساسا همان زمانی که درذهن ما ایجاد شده اند،‌غلط باشند مثل خطرناک بودن دوچرخه درذهن کسی که خواب تصادف شدید با دوچرخه دیده است. بسیاری ازآنها به مرور زمان اعتبارشان را ازدست داده اند یا بسیاری ازآنها به دلیل تغییرشرایط، بی اعتبارشده اند.

یکی ازمصادیق بارزآن برف روبی پشت بامها است. امروزه اغلب افراد هنگامی که 5سانتیمتر برف روی پشت بامشان بنشیندسریع آنرا پارو می کنند. اگرازآنها سؤال شود، چه می شود اگرپارنو نکنی؟ می گویند سقف خراب می شود، واگرسؤال شود که چرا خراب می شود؟ می گویند برف سنگین است وبایستی قبل ازآب شدن پاروگردد. اگردقت شود متوجه می شویم که یک پیش فرض- که زمانی درست بوده است – مانع شده تا افراد نتوانند واقعیت امروزرا ببینند وبسیاری ازاین قبیل ندیدنها مانع خلاقیت می گردد. بله یک زمانی برفهای 5سانتیمتری پشت بامها را خراب می کرد. زمانی که سقفها چوبی وازگل مخلوط با کاه ساخته می شد. درآن زمان اگربرف، سریع پارو نمی شد وآب می شد، گل وکاه سقف را خیس وسنگین می کرد وباعث سستی آن وعدم تحمل تیرهای چوبی سقف می گردید.ضمن اینکه بلافاصله بعد ازبرف روبی می بایستی پشت بام را بوم قلتان می کردند. درحالی که امروزه سقف ازتیرآهن،آجر، سیمان یا بتون ساخته می شود وروی آن نیز قیرگونی ،قیراندود، آسفالت وحتی ایزوله می گردد بنابراین به هیچ وجه احتمال خرابی آن بوسیله وزن برف حتی تا نیم مترو وجود ندارد.
ازآنجایی که مفروضات ، مربوط به قسمت درونی ذهن می شوند وبه عبارت دیگرچون آنها امری درونی هستند نمی توانیم آنهارا به تنهایی فسخ یا ازفکر خود جدا سازیم. مثل آنکه چاقو نمی تواند دسته اش راببرد. همچنین دیگران نمی توانند بدون دخالت ما، این مفروضات را ازما جدا کنند. لذا شناسایی مفروضات خود ودیگران، اولین قدم برای تغییر مفروضات است. دراین رابطه ، شناسایی انواع مفروضات می تواند کمک مؤثری باشد.

نوع
مفروضات معنایی
مفروضات ارزشی
مفروضات واقعیتی
مفروضات نیابتی

تعریف
عمومیت بخشیدن به تعاریف وبرداشتهای شخصی
عمومیت بخشیدن به یک نظام ارزشی شخصی
عمومیت بخشیدن به اطلاعاتی که ما فکرکرده ایم واقعیت هستند.
عمومیت بخشیدن به تجربیات دیگران

مثال
امتحان سخت- کارمشکل- مأموریت غیرممکن.
گرفتن نمره خوب مهم تراز یادگیری است.
همه دوره های ریاضی احتیاج به ماشین حساب دارد
فارغ التخصیلان رشته‌های مختلف به ورق های امتحانی تحصیل خوداحتیاج پیدا خواهند کرد.

ازآنجایی که اغلب افراد همیشه شکلها، حروف ونقوش مشکی رنگ را روی زمینه سفید دیده اند نمی توانند این پیش فرض غلط خود را- که ازنوع مفروضات واقعیتی است – شناسایی کرده وآنرا تغییردهند. لذا به محض اینکه بتوانند دیدگاه خود را تغییر دهند ونقشهای سفید را روی زمینه مشکی جستجو کنند به راحتی
می توانند سایه انگشتان دست چپ را ببینند که ازسمت شانه به آن نور تابیده شده است. اما آنچه که دراین مثال مهم است ، شناخت نوع و فرآیند تفکری است که فرد برای یافتی تصویر دست، درذهن خود طی می کند.
این تکنیک وسیله ای است برای شناسایی ودرهم شکستن مفروضات ذهنی غلطی که د رموضوع یا مشکل مورد نظر ما نا خودآگاه اثر می گذارد برای این منظور ابتدا فهرستی ازمفروضاتمان درخصوص مسئله مورد نظر را تهیه می کنیم . سپس ازخود سؤال می کنیم چه می شود اگر هریک ازآنها یا تعدادی ازآنها ویا همه آنها را ازقلم بیندازیم (حذف کنیم)، درنظر نگیریم، فرض کنیم غلط است، ویا دردرستی آنها شک کنیم. درآن صورت جوابهایی را که به سؤالات فوق می دهیم اگردقیق، علمی، بی غرض و محققانه باشد، مارا به سوی کشف مفروضات غلط وایده های جدید هدایت می کند. بنابراین فهرست مفروضات اولیه هرچه دقیق تروکاملترتهیه شود شانس شناسایی ودرهم شکستن مفروضات پنهان وغلط بیشتر می شود.

مثال: فرض کنید شما درقسمت خدمات پس ازفروش یک شرکت تولید کننده نرم افزارهای کامپیوتری کار
می کنید . دراین سیستم پس ازاینکه مشتری نرم افزاری راازشرکت یا یکی از نمایندگیهای فروش آن تهیه کرد، اورا تشویق به خرید سرویس پشتیبانی ونگهداری می نماید. که قیمتش 15٪ ارزش نرم افزار است. درآمد حاصل ازفروش این سرویس ، خرج پرسنل همان واحد می شود( حقوق افرادی که به تلفنهای مشتریان پاسخ می دهند).

مفروضات این وضعیت عبارتند از:
1- مشتریان، این سرویس را می خواهند.
2- مشتریان، حاضربه پرداخت 15٪ ارزش نرم افزارهستند.
3- سرویس پشتیبانی ونگهداری درحکم یک محصول است وباید آنرا فروخت.
4- نماینده فروش این سرویس،خدمات مفید ومناسب وبه موقعی به خریداران ارایه می دهد.
5- تولید کننده نرم افراز بایدسرویس پشتیبانی ونگهداری به مشتری بدهد.

حال اگرفرض شماره 3حذف کنیم ویا فرض کنیم غلط است وازخود سؤال کنیم چه اتفاقی می افتد اگر این سرویس را مجانی دراختیار مشتری قراردهیم؟ شاید به این فکر بیافتیم که می توان هزینه این سرویس را به قیمت نرم افزار اضافه کرد وازفروش آن صرف نظر کردو درتبلیغات روی ((خدمات مجانی)) بیشترتاکید کنیم. همچنین می توان درموردصحت فرض شماره5شک کرد وازخود سؤال کنیم: اگرسرویس پشتیبانی ونگهداری به مشتری ندهیم چه اتفاقی می افتد؟یک حالتش این است که مشتریان برای سرویس پشتیبانی ونگهداری زنگ می زنند وما آنها را یک طوری ازسر خودمان وامی کنیم، آنها مجبور می شوند به یک نحوی مشکل خودرا حل کنند مثلا شرکت دیگری این کاررابرایشان بکند ویا ازاینترنت کمک بگیرند. همچنین می توان فرض چهارم رازیر سؤال برد مثلا این سؤال رامطرح کرد: چه اتفاق می افتد اگرنمایندگان فروش را حذف کنیم؟ درآن صورت ممکن است شما به فکر بیفتید که مثل شرکتهای کامپیوتری میکروسافت یا نت اسکیپ که نرم افزار خود را مجانی دراختیار افراد قرارمی دهند- عمل کنید وازطریق درآمد حاصل ازتبلیغات به سود مورد نظرتان برسید.

یکی دیگرازتکنیکهایی که دررابطه با مفروضات مطرح شده است؛تکنیک معکوس سازی مفروضات است که درسال1984توسط استیون گرامسون توسعه یافت دراین تکنیک نیز ابتدا مفروضات را شناسایی کرده وسپس هریک ازآنها را با توجه به تکنیک وارونه سازی معکوس کرده ودرنهایت سعی می کنیم ازهریک ازمفروضات معکوس شده، الهامی برای پیشنهاد ایده جدید بگیریم.

مثال: فرض کنید صاحب رستورانی هستید وقصددارید مشتریان خود راافزایش دهید. مفروضات موجود دراین مورد می تواند ازقبیل موارد زیر باشد( شما می توانید موارد دیگری رانیز به آن اضافه کنید):

- رستوران ، مواد غذایی به مردم عرضه می کند.
- رستوران، محلی خارج ازمنزل است.
- مشتریان برای غذا پول پرداخت می کنند.
- مشتریان برای خوردن غذا دررستوران ازمیز وصندلی استفاده می کنند.
- غذاها دررستوران آماده می شود.

شمامی توانید مفروضات فوق رابه طرق مختلف معکوس کنید، ازجمله به صورت زیر:
- رستوران به مردم موادغذایی عرضه نمی کند.
- مردم دررستوران غذا نمی خورند.
- مشتریان برای غذا پول پرداخت نمی کنند.
- مشتریان روی زمین غذا می خورند.
- مشتریان خودشان غذا را آماده می کنند.

درپایان تعدادی ازمفروضات معکوس شده راجهت خلق ایده های جدید انتخاب کرده ودرمورد آنها فکر، مشاوره وتحقیق کنید ویا با استفاده ازتکنیکهای دیگر آنرا بررسی وتکمیل نمایید. به عنوان نمونه می توان درمورد مثال فوق به ایده های زیر فکرکرد.
- ایجاد محلی برای غذادادن به سگها.
- ایجاد سرویس غذاهای کامل نشده که مشتری خودآنها را درمنزل تکمیل کند.( مثل فروش مواد ساندویچ که مشتریان آن را درمنزل به صورت نهایی آماده کنند. ویا فروش پیتزای آماده طبخ)
- دادن یک وعده غذای مجانی به افرادی که بیشتر از5بار ازرستوران خرید کرده اند.
- به مشتریان اجازه طبخ غذا داده شود.
- لازم به ذکراست که هرچقدر لیست کاملتری ازمفروضات تهیه شود وبه هرمیزان که مفروضات فهرست شده بهترومتنوع ترمعکوس شود، ایده های بیشتری بدست خواهد آمد.

برگرفته ازکتاب:تکنیکهای خلاقیت/ صمدآقایی

Borna66
10-07-2010, 07:27 PM
روش tkj
روشkj (کاواکیتا جیرو) که درسال 1964 ابداع گردید، به نام مبدع آن یعنی(( جیرو کاواکیتا)) که درآن موقع،‌استاد رشته انسان شناسی درمؤسسه فن آوری توکیو بود، نامگذاری شد. ازروش اولیه(( کامی کره هو)) یا (( روش کاغذ باطله)) برای خلق تصاویر ذهنی وادراکی جدید از روی داده های خام، استفاده شد. این تکنیک درمراحل بالاتر خود کاملا بصری است وبه برقراری ارتباط بین مفاهیم کلامی ونمایشهای بصری کمک می کند.روشtkj براساس روشkj ساخته شده ومراحل بیشتری رابرای تعریف مسئله فراهم می کند. فرآیندtkj ساخته شده ومراحل بیشتری را برای تعریف مسئله فراهم می کند. فرآیند tkj دارای دوبخش است: شناسایی مسئله وراه حل مسئله.

خلاصه مراحل

الف – تعریف مسئله
1ـ یک موضوع محوری به شرکت کنندگان داده می شودواز آنها خواسته می شود هر چند تعداد ایده ای که میتوانند درباره مسئله روی کارتهای 3*5 بنویسید.( این کارتها جایگزین تکه های اولیه کاغذ باطله شده است)
ایده ها باید به اختصار بیان شوند. نکته توجه دراین گام این است که هریک ازافراد باید به هر تعداد چشم اندازهای ممکن درباره مسئله بیندیشند. هرعضو می توانند 15 تا 20 ایده دریک محدوده زمانی 5 تا10 دقیقه خلق کند.
2ـ کارتها جمع آوری وبراساس اتفاق نظر گروهی به چند مقوله بسیار کلی دسته بندی می شوند. برای انجام این کار، رهبر گروه راجمع آوری وآنهارا مجددا توزیع می کند تا هیچ کس کارت خودش را دردست نداشته باشد. Tkj استفاده ازشوخی را به هنگام دسته بندی کارتها وبحث درباره ایده ها، تشویق می کند.
3- رهبر یکی ازکارتها را با صدای بلند می خواند.
4- اعضا کارتها را درکیسه های خود که حاوی ایده های مرتبط است پیدا می کنند وآنهارا با صدای بلند می خوانند. رهبرگروه به نوبه خود می توانند کارتها راهنگامی که جمع آوری می شوند بدون اینکه آنها را با
صدای بلند بخوانند درکیسه بگذارند. به این ترتیب کارتها، که مجموعه ای ازایده ها وافکاررا دربردارند،‌
جمع آوری می شوند.
5- گروه برای هردسته ازکارتها نامی را انتخاب می کند که جوهره اندیشه های مطرح شده ـ یعنی جوهره مسئله ـ را دربرمی گیرد.
6ـ این فرآیند آنقدر ادامه می یابد تا همه کارتها دردسته های نامگذاری شده قرار گیرند.
7ـ دسته های نامگذاری شده دریک گروه فراگیر ترکیب شده وبه همان روش، نامگذاری می شود. این مجموعه نهایی بیانگر تعریف مورد توافق گروهی مسئله است. هدف از دسته بندی ایده ها به گروه ها به گروههای مختلف، وارد کردن طرز فکرهای جدید درمقوله های قدیمی موضوعات است.

ب- راه حل مسئله
1- شرکت کنند گان راه حلهای ممکن برای مسئله را روی کارتهای 12*7 می نویسند.
این ایده ها ممکن است با ایده های بعدی ربط داشته یا نداشته باشد.
2ـ رهبر کارتها را جمع آوری ومجددا توزیع می کند( همانند بخش الف). سپس یک ایده رابا صدای بلند
می خواند.شرکت کنندگان همانند قبل کارتهایی را که به این ایده ربط دارند پیدا می کنند. این ایده ها با
صدای بلند خوانده می شوندو مجموعه راه حل نامگذاری شده ای ظهور پیدا می کند.
3- همانندقبل، همه کارتها درنهایت درمجموعه ای راه حل نامگذاری شده قرارمی گیرند.
4- همانند قبل ، مجموعه راه حل فراگیری استخراج ونامگذاری می شود.
روش tkj که درژاپن بسیارمتداول است، همانند بسیاری ازتکنیکهای ژاپنی خلاقیت،ازکارتها ، نقشه های
بصری، وتداعی افکار برای خلق ایده های جدید استفاده می کند. بعضی از شرکت کنندگان امریکایی احساس می کنند که این تکنیک بسیار پیچیده است وخلاقیت رامحدود می سازد.بعضی دیگر از اینکه دراین تکنیک نام اعضایی که ایده ها رامطرح می سازند فاش نمی شود آن را دوست دارند.

برگرفته از کتاب: 101 تکنیک حل خلاق مسئله/ دکتر احمدپورداریانی

Borna66
10-07-2010, 07:27 PM
تکنیک درنگ خلاق
یکی از دشوارترین مراحل خلاقیت، زمانی است که احساس کنیم لزومی برای توقف نیست ولی باید توقف کنیم! از آنجایی که اصولا اغلب افراد- مشکل گرا هستند، این عادت باعث می شود در جایی که مشکلی نداریم ترجیح دهیم به آرامی از کنارش بگذریم تا با فکر کردن بیشتر کار دست خودمان ندهیم. به قول معروف سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند.
اما در این تکنیک درست وقتی که سرتان درد نمی کند باید به سرتان دستمال ببندید. درنگ خلاق وقتی اتفاق می افتد که می گوییم: هیچ دلیل آشکاری برای درنگ در این نقطه وجود ندارد تا به دنبال گزینه هایی باشیم ولی من این کار را می کنم.
مثال:.... نمی خواهم فکر کنید، در اینجا مشکلی داریم. چون واقعا مشکل نداریم ولی مایلم درباره عادت معمول ما برای رنگ کردن خودروها قبل از فروش کمی درنگ داشته باشید.
مثال: .....به فرمان خودرو توجه کنید کارش خوب است. اما لطفا کمی درباره اش تامل کنید.
بسیاری ا اوقات مشکلی را حس نمی کنیم چون از ابتدا آن را در چنان وضعی دیده ایم و به عبارتی به آن عادت کرده ایم. اما به وسیله درنگ خلاق سعی می کنیم مسئله یا مشکلی را کشف کنیم.

برگرفته از: تکنیک‌های خلاقیت/ جلیل صمدآقایی

Borna66
10-07-2010, 07:27 PM
طوفان ذهنی چیست:
تکنیکی است خلاق برای ایجاد و ابراز نظرها و ایده های متعدد و گوناگون گروهی از افراد مختلف در مورد یک موضوع خاص در حداقل زمان (خلق حداکثر ایده ها در حداقل زمان)
قواعد انجام طوفان ذهنی:
آزادی ذهن و بیان
تمسخر افراد و ایده ها ممنوع
انتقاد ممنوع
پرهیز از خود سانسوری
ایجاد حداکثر تعداد نظرهای ممکن
ثبت کلیه نظرها و عقاید بر روی تخته
اختصار در بیان نظرات و پرهیز از هرگونه شرح و بسط
نحوه انجام طوفان ذهنی
1- ثبت موضوع مورد نظر بر روی تخته و توضیح در مورد آن برای افراد توسط تسهیل کننده (بهتر است این موضوع چند روز زودتر به اطلاع افراد برسد)
2- یاد آوری قواعد و اصول اجرای کار برای شرکت کنندگان توسط تسهیل کننده
3- ارائه ایده ها و نظرات بصورت گردشی: در هر نوبت فقط یک ایده باید بیان گردد و در صورت عدم وجود ایده ای با گفتن واژه "بعدی" نوبت به دیگری واگذار می شود.
4- ثبت کلیه ایده ها توسط دبیر جلسه
5- اتمام مرحله ثبت عقاید در صورت گفتن کلمه "بعدی" توسط تمام افراد
6- دسته بندی و جمع بندی نتایج

Borna66
10-07-2010, 07:28 PM
تکنیک های خلاقیت: کلاهی که باید بر سر تفکر گذاشت
ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق در کتاب «شش کلاه تفکر» یک روش خلاقانه ارائه می کند و از طریق آن می کوشد نشست افراد به دور یکدیگر را به اقدامی ثمر بخش و کارا تبدیل کند.
«دوبونو» سعی می کند به کسانی که به دور هم جمع می شوند، بیاموزد که به تفکر خود نظم دهند و آن گاه در این میان، به راه های خلاقانه بیندیشند و با یک هماهنگی مدبرانه نتایج را طبقه بندی و اولویت بندی کرده و در تصمیم گیری ها از آن استفاده کنند.
تصور کنید به یک جلسه قدم گذاشته اید و شما مسئول نظم دهی، هدایت و نتیجه گیری از آن جلسه هستید. در اینجا کلاه آبی را بر سر شما خواهند گذاشت، زیرا هنگامی که کسی کلاه آبی را بر سر می گذارد باید به موارد زیر دقت کند:
۱- رنگ آبی نماد آسمان آبی رنگ است که چتر آن بر همه جا گسترده شده است و کسی که کلاه آبی بر سر خود می گذارد باید بتواند افکار جاری در محیط جلسه را در ذهن خود به جریان درآورد و نظم و تمرکز دهد.
۲- کلاه آبی همچون یک نرم افزار است که تلاش می کند به تفکر کردن جمع، جهت دهد و با برنامه ای مشخص آن را به سرانجام برساند و گویی همچون یک کارگردان تفکر ما را هدایت می کند.
۳- با کلاه آبی اولویت و محدودیت ها تعیین می شود. اکنون بر روی صندلی خود بنشینید و موضوع و یا مشکل مورد بحث را بر روی تخته سیاه بنویسید. در نخستین اقدام و با هدایت شما همه اعضا باید کلاه سفید را بر سر بگذارند و در مورد موضوع بیان شده بیندیشند.
هنگامی که کلاه سفید را بر سر می گذارید، نباید به چیزهایی که شامل الهامات، قضاوت های متکی به تجارب گذشته، عواطف، احساسات و عقاید است توجه کنید و تنها باید همچون یک رایانه، فقط اطلاعات ارائه کنید. حال شما باید اطلاعات به دست آمده از حاضران در جلسه را که به واسطه تفکر با کلاه سفید ارائه شده است جمع بندی و اعضای جلسه را وارد مرحله بعد کنید تا با گذاشتن کلاه قرمز بر سر، شروع به تفکر کنند.
هنگامی که حاضران می خواهند با کلاه قرمز در مورد موضوع مورد نظر تفکر کنند، باید به نکات زیر توجه کنید:
۱- اجازه دهید احساسات و عواطف بر وجود شما حاکم شده و به زبان درآیند و هرکسی می تواند از الهامات و دریافت های ناگهانی خویش سخن گوید و دیگر نیازی به استدلال نیست.
۲- پس از این که تمام نظرات اعضای جلسه ارائه شد، شما اقدام به جمع بندی تراوشات فکری حاضران کرده و آن گاه به مرحله بعد قدم بگذارید و اجازه دهید حاضران کلاه سیاه را بر سر بگذارند. با گذاشتن این کلاه بر سر نباید احساسات منفی بدون منطق بیان شوند، بلکه فرد باید دیدگاه های منفی خود را در خصوص مشکل یا موضوع مورد بحث به صورت منطقی بیان کند. بدون شک اگر از این کلاه بخوبی استفاده شود، می تواند ما را از مخاطراتی که در آینده از چشمان ما دور می ماند آگاه کند. نتایج بحث های ارائه شده توسط شما جمع بندی شده و در نهایت ثبت شود و آن گاه بار دیگر اجازه دهید حاضران کلاه زرد را بر سر خود بگذارند و شروع به تفکر کنند. زرد نماد آفتاب است و آفتاب شروعی برای سازندگی، شادابی و خوش بینی است. گویی هر جا سراغ از خورشید گرفته می شود گرمی زندگی و زایشی دیگر در میان است و تفکر مثبت باید به همراه کنجکاوی و شادمانی و سرور و تلاش برای درست شدن کارها باشد. فرد با گذاشتن کلاه زرد تلاش می کند به نکات ارزشمند و مثبت موضوع بنگرد.
اکنون بار دیگر به جمع بندی نظرات به دست آمده بر اثر کلاه زرد بپردازید. اکنون حاضران باید کلاه سبز را بر سر بگذارند. کلاه سبز، کلاه خلاقیت است. هنگامی که افراد کلاه سبز را بر سر می گذارند، باید به راه های نو بیندیشند که می تواند در آن موضوع مورد نظر اثر گذار بوده و به تصمیم گیری های خلاقانه منجر شود. هنگامی که حاضران کلاه سبز را بر سر می گذارند، فرصتی می یابند که جمع را به جست وجوی چیزهای کشف نشده هدایت کنند. حال فرصتی به حاضران دهید تا ایده های نو ارائه کنند و آنگاه به ثبت این ایده ها پرداخته و به جمع بندی نظرات بپردازید. اکنون شما باید تلاش کنید با کلاه آبی که بر سر گذاشته اید به ارزیابی نتایج پرداخته و به یک جمع بندی مناسب برسید و در نهایت در جهت حل مشکل یا پیگیری مورد نظر تصمیم نهایی را بگیرید. بدون شک هر یک از اعضا می توانند کلاه آبی را به امانت گرفته و با آن به تفکر بپردازند و در اتخاذ تصمیمات به شما کمک کنند. در پایان شما در می یابید هنگامی که جلسه را این گونه مدیریت می کنید، دیگر تنها شاهد آن نخواهید بود که یک فرد تنها با کلاه سیاه به جلسه قدم بگذارد و یا فرد دیگری تنها با کلاه قرمز تفکر کند، بلکه همه مجبورند با شش کلاه مذکور تفکر کرده و اندیشه های ذهن خود را ارائه کنند.

Borna66
10-07-2010, 07:28 PM
تکنیکهای تشخیص مسئله
بسیاری از افراد هنگامی که در رسیدن به هدفی ناکام مانده اند یا هنگامی که معتقدند ممکن است به هدف خود نرسند متوجه می شوند که مسئله ای وجود دارد.هدف از بیشتر گزارشهای کنترل ،ارائه اینگونه مقایسه ها است.افراد ممکن است هنگامی فرصتی را تشخیص دهند که آگاه شوند که می توانند با انتخاب یک راه کار معین یا بهره برداری از یک موقعیت،به فراتر از اهداف خود دست یابند.
افراد غالبا عملکرد کنونی را با اهداف قبلی ،تجارب گذشته،یا عملکرد سال قبل مقایسه می کنند تا از وجود مسئله ای آگاه شوند.هنگامی که اختلافی بین شرایط کنونی و آنچه که قبلا مناسب تصور می شد،مشاهده کنند،تشخیص می دهند که مسئله ای وجود دارند.
توصیف کامل شرایط جاری ،روش دیگری برای توانایی تشخیص یک مسئله یا فرصت است.مرور ساده وضعیت موجود یا بالقوه به دست دهد.این امر،مسلم وبدیهی به نظر می رسد،اما کمترکسی عملا به آن توجه دارد.تشخیص مسائل به طورخلاق برای حل یک مسئله بسیار حائز اهمیت است،چنانکه در"مزیت عملی نوآوری3ـ1"نشان داده شده است.درسطور آینده تکنیکهای خلاقتری برای تشخیص مسائل،شرح داده خواهد شد.بعضی از آنها رویکردهای سنتی وبرخی دیگر رویکردهایی با اندکی تغییرات جدید هستند که ممکن است شما با آنها آشنایی داشته باشید.چند مورد از آنها با روشهای تحلیل محیط به هنگام جست و جو برای یافتن فرصت ها ،سروکار دارند.

وضعیت آرمانی
یک وضعیت آرمانی را خلق ووضعیت موجودرا با آن مقایسه کنید.چه اختلافهایی وجود دارد؟چرا این اختلافها وجود دارد؟ چه مسائل یا فرصتهایی را این اختلافها به همراه می آورد؟

چک لیستها
استفاده از یک چک لیست به هنگام بررسی وضعیت ،می تواند بسیار سودمند واقع شود.تعدادی چک لیست برای این منظور طراحی شده است.برای مثال ،تونی هاش ولیندا فوست ،در کتابشان به نام That’s a great idea= ) فکر جالبی است) چک لیستهای متعددی را برای بهبود تحلیل وضعیت،طراحی کردند.چک لیستهای آنان علاوه بر مزایای دیگر،رهنمودهای ارزشمندی را در یافتن فرصتها،تشخیص مسائل معین،خلق نظریه ها درباره محصولات جدید،خلق نظریه ها درباره ارتقای محصولات کنونی،وارزیابی نظریه ها ارائه می دهد.چک لیست های دیگر شامل ممیزی های راهبردی (برای بررسی راهبرد)،ممیزی های مدیریت (برای بررسی اقدامات کلی مدیریت)،ممیزی های کیفیت (برای بررسی هماهنگی وسازگاری کیفی)،و ممیزی های اجتماعی (برای بررسی فعالیتهای مسئولیت آور به لحاظ اجتماعی) می گردد.
آرتور ون گاندی نیز یک چک لیست بهینه سازی محصول را طراحی کرده است.مدیر می تواند با استفاده از این چک لیست ،به مقایسه تغییرات و اصلاحاتی که می توان در مورد یک محصول انجام داد با آنچه که هم اکنون وجود دارد،پرداخته و مسائل و فرصتها را شناسایی کند.از لیست ون گاندی همچنین می توان برای ایجاد راه کارهای خلاق استفاده کرد.

توفان فکری معکوس
توفان فکری معکوس گونه ای از این رویکرد است که در آنجا شرح داده شد.توفان فکری معمولی با یک مسئله شروع می شود و به دنبال یک راه حل می گردد،اما توفان فکری معکوس با یک راه حل شروع می شود و به جست و جوی مسائل بالقوه می پردازد،مانند فقدان انگیزه در نیروی کار.
به عبارت دیگر،شرایط ظاهرا رضایتبخشی را در نظر می گیرید و سپس به دنبال این می گردید که ببینید کجای این شرایط دارای نقص یا خطا است.

فکاهی و طنز
هر گاه با شرایط نا مساعدی روبه رو شده اید اقدام به سرودن اشعار فکاهی و طنز آمیز درباره آن شرایط بنمایید.آدمها نمی توانند در مقابل انتقادهای طنزآمیز مقاومت کنند و اگر مقاومت کنند و نسبت به آن بی اعتنا باشند مسائل فاش خواهد شد.برای مثال ،یکی ازکارکنان با استفاده از آهنگ the music man یک ترانه موضوعی تنظیم کرد تا مدیران سازمانش را با شوخی و طنز از مشکلات آگاه سازد .وی این ترانه را با این سطور باز نویسی کرد:"مشکل.ما در همین جا یعنی در "ریور سیتی "دچار مشکل هستیم.این مشکل ما با "م" شروع و با "ت" پایان می پذیرد و همان مدیریت است .بله آقا ،مشکل،درست در همینجا، در ریور سیتی ."‌‌وی مخفیانه نسخه هایی از ترانه اش را بین همکارانش و مدیریت عالی توزیع کرد .مسئولان سازمان موضوع را پیگیری کردند و منجر به این شد که دو تن ار مدیران نالایق تعویض گردند.
9/5 گرد آوری و فهرست بندی شکایات
یک روش موثر برای آشکار سازی مسائل این است که از کارکنان،مشتریان،یا دیگر عناصر بخواهیم که طی جریان توفان فکری ،فهرستی از شکایات را به صورت انفرادی با گروهی تهیه کنند.شکل دیگری از این رویکرد این است که از کارکنان بخواهیم موانع و مشکلاتی را که با آن روبه رو می شوند،نام ببرند.
10/6 پاسخ به ندای دیگران
گاهی افراد مسائل یا فرصتهایی را نزد شما بیان می کنند که شایسته است مورد توجه دقیق قرار گیرند ،حتی اگر این مسائل و فرصتها دور از ذهن وباور نکردنی باشند.درباره مواردی که افراد نتوانسته اند به ماهیت و قابلیت افکار و نظراتی که دیگران در پیش آنها مطرح می کنند پی ببرند داستانهای زیادی وجود دارد.می دانیم جورج لوکاس،ایده ی جنگ ستارگان رانزد 12 استودیوی فیلم مطرح کرد،ولی هیچ کدام به آن اعتنا نکردند تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت خودش دست به ساخت آن بزند.شرکتهای آی بی ام ،جنرال موتورز،و دوپون همگی پیشنهاد نظریه زیروگرافی یا زیراکس را یک امر غیر ممکن و غیر ضروری تلقی کرده و آن را رد کردند.در نتیجه، چستر کارلسون و همکارانش خود وارد عمل شدند و در شمار ثروتمندان در آمدند.شانس خرید VECRO به قیمت 25000 دلار به ویکتور کیام پیشنهاد شد،اما وی نتوانست توان بالقوه آن را درک کند و این پیشنهاد را رد کرد.طبق برآوردهای به عمل آمده این محصول از زمان شروع تا سال 1988 به مبلغ شش میلیارد دلار به فروش رفت .درس اخلاقی این داستانها این است :به حرف دیگران گوش دهید.
قابلیتها و امکاناتی را که ممکن است این حرفها و پیشنهادها به دنبال داشته باشد در ذهن خود مجسم سازید.
11/7 ایفای نقش
لازمه ایفای نقش این است که شما وانمود کنید کس دیگری هستید .می توانید با شخص دیگری در یک شرایط یادگیری تعاملی ،بیشتر شبیه به یک نمایش ،سا صرفا با مجسم کردن شرایط شخصی دیگر و قراردادن خودتان در آن شرایط در ذهنتان ،ایفای نقش کنید.پا در کفش دیگران کردن ـبرای مثال،در کفش یک مشتری ـمی تواند بینشهای کاملا جدیدی را نسبت به یک شرایط در شما ایجاد گند.ممکن است به شما امکان دهد مسائل بالقوه را قبل از انکه به واقعیت بپیوندند،حل کنید.در وضعیت مشکل و مسئله دار ،خود را به جای کس دیگری تصور کنید.آنگاه مسئله را از دید آن شخص بررسی کنید و از آن دیدگاه به حل مسئله بپردازید.
چه بینشهای جدیدی به دست آوردید؟
برنامه پیشنهادها
از دیدگاه سازمان،برنامه پیشنهادها فرصتهای بیشماری را برای آگاه شدن از وجود مسائل و به دست آوردن راه حلها فراهم می سازد.اما اینگونه برنامه ها باید به درستی و به طور موثر به اجرا در آید.

برگرفته از: کتاب تکنیک‌های خلاقیت/ جلیل صمدآقایی

Borna66
10-07-2010, 07:28 PM
تکنیکهای تحلیل محیط
نمی توانید مسئله ای را حل کنید یا از فرصتی که به دست می دهد بهره بگیرید مگر آنکه از وجود آن با خبر باشید.نمی توانید در خلق راه کارها خلاقیت به خرج دهید مگر آنکه دلیلی برای انجام این کار داشته باشید.
تکنیکهای استدلالی برای تحلیل محیط بر فرآیندهای کنترل استاندارد و پیمایش محیطی تاکید دارند.آنچه در زیر می خوانید رویکرد های جدید وخلاق تر برای تحلیل محیط هستند.

مقایسه نسبت به دیگران :
الگوبرداری ،رویه های برتر ،و مسابقه علیه رقبای موهوم
به تازگی شرکتها برای شناسایی مسائل بالقوه ،به الگوبرداری ،به صورتی که توسط شرکت زیراکس خلق شده ،همراه با نسخه جنرال الکتریک همین تکنیک،معروف به رویه های برتر،روی آورده اند.
در الگوبرداری ،شرکت رویه های خود را با رویه های شرکتی که در صنعتش بهترین تلقی می شود الگوبرداری ومقایسه می کند .
در رویه های برتر ،شرکت خود را با شرکتی که در رویه های معینی بهترین است صرف نظر از صنعتی که در آن فعالیت می کند ،مقایسه می کند.از نتایج این مقایسه ها برای ایجاد تغییر و به عنوان اهداف بهبود استفاده می شود .پیتر جانسون هنگامی که سرپرست power administration Bonneville بود یک ابررقیب خیالی را خلق کرد و سازمان خود را با آن مورد مقایسه قرار داد.شرکتهای دیگر یک ابر رقیب مرکب را خلق می کنند و رویه های برتر را در زمینه های مختلف دریافت و آنها را ترکیب می کنند.

به کارگیری پیشگویان ومشاوران
هیچ کس نمی گوید شما باید حتما مسائل را خودتان کشف کنید.چرا اشخاص دیگر را رای انجام این کار،به کار نمی گیرید؟ آینده نگران وپیشگویان ودیگر مشاوران بسیاری وجود دارند که می توانند راهنمای شما باشند.آنها اغلب چشم انداز وافق تازه ای را برای شما باز می کنند .برای مثال ،ممکن است جنگل را برای درختانش ببینند،کاری که فردی که نزدیک به این شرایط است ممکن است قادر به انجام آن نباشد.

کنترل علایم ضعیف
یک تکنیک برنامه ریزی راهبردی استاندارد،نشان دادن توجه دقیق به علایم وسیگنالهای ضعیف در بازار است.پیشگویی کننده ها ،خدمات جدا سازی وشبکه ها می توانند اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما بگذارند .حضور در سمینارها می تواند نقش مشابهی را ایفا کند.دوتن از سازندگان مستغلات تصمیم گرفتند داراییهای مستغلاتی قابل توجه خود را به دلیل مشاهده نشانه های ضعیف،درست قبل از رکورد بین سالهای 1992ـ1990 ،به فروش برسانند.آنان از مبالغ حاصل از این فروش برای خرید اموال افراد ورشکسته یا اموال از ارزش افتاده در بازار ،که در خلال رکورد قابل دسترس شده ،استفاده کردند.

جستجوی فرصت
جستجوی فعالانه برای فرصتها می تواند به کشف موقعیتهای جدید وکاربردهای جدید دانش امروزی منجر شود.مجبور نیستید خودتان را به منابع سنتی محدود کنید .به دنبال چیزهای جدید باشید ،همانند مدیری که به دنبال ادبیات داستانی علوم می گردد تا ایده هایی را بیابد که برای فعالیت اقتصادی پیشرفته اش کاربرد دارد .سعی کنید درباره روندهای جدید مطالعه کنید وببینید این روندها در رابطه با کار شما چه معانی وچه مضامینی در بردارد.

برگرفته از: تکنیک‌های خلاقیت فردی و گروهی/ جلیل صمدآقایی

Borna66
10-07-2010, 07:29 PM
سناریونویسی
سناریونویسی یعنی تجزیه وتحلیل اطلاعات، فکرکردن ونوشتن درباره سناریوها و بحث درباره آینده بالقوه شرکت( یا فرد) . بخش مهمی ازاین تمرین با شناسایی مسائل وفرصتهایی که ممکن است ازهر سناریوی رویایی منتج شوند آغاز می گردد وبا یافتن راه حل ویا بهره برداری ازفرصتهای به دست آمده، ادامه می یابد.
عقیده براین است خلق سناریوها به راه حلهای پیشنهادی بسیاری می انجامد.
سناریونویسی تکنیک پیچیده ای است که به زمان وتلاش قابل توجهی نیازدارد. فکر کردن درباره احتمالات آینده بسیار حائز اهمیت است. خود سناریوها تا حدودی یک امرفرعی هستند. کمتر مدیران، متخصصان، یا کارکنان دیگری را می توان یافت که تصور کنند که فرصت دارند تا درباره آینده فکرکنند، اما این فعالیت امری حیاتی برای موفقیت است.
از سناریونویسی می توان برای حل انواع مختلف مسائل استفاده کرد. اغلب اوقات ازاین روش برای تدوین راهبردهای مختلف برای شرایط احتمالی مختلف آینده استفاده می شود. به عنوان مثال ،پیش بینی های سناریو مستلزم تحلیل محیطهای داخلی وخارجی سازمان به منظور کسب اطلاعات درباره نقاط قوت و ضعف پیش بینی شده فرصتها وتهدیدهای آینده آن است. شرکت به تقویت نقاط قوت وغلبه برنقاط ضعف خود علاقه مند است تا بتواند از فرصتها بهره برداری کند وتهدیدها وخطرات راکاهش دهد. درداخل، شرکت، عواملی نظیر فن‌ آوری،‌منابع،‌قابلیتها،‌ ارکنان،‌ومدیریت را مورد مطالعه قرار می دهد و درخارج،‌به بررسی عواملی نظیر اقدامات پیش بینی شده رقبا ، اقتصاد مورد انتظار ، وماهیت متغییر رویه های خرید مشتریان، می پردازد.
سه تا پیج عامل محرکه اصلی آینده شرکت مشخص می شود- مانند جمعیت شناختی یا فن آوری متغییر. سپس
سناریوهای آینده براساس تاثیر احتمالی این عوامل برپنج تا ده عامل اصلی دیگر نظیر سهم بازار، واکنش مشتریان، الگوهای خرید، اقتصاد، ونیازهای تحقیق وتوسعه ، پیش بینی می شود. هر سناریو بریک یا دوعامل محرکه تاکید می کند. برای مثال ، اگر فن‌ آوری متغییر برای آینده شرکت، مهم به نظر آید سناریویی به تصویر کشیده می شود که تاثیر احتمالی فن آوری متغییر را بر عوامل اصلی شرح دهد. سناریوهای دیگر با استفاده از عامل محرکه اصلی دیگری طراحی می شود. بنابراین ، اثرات یک جمعیت مسن را می توان برحسب عوامل مشابه- مانند سهم بازار، واکنش مشتریان ،‌الگوهای خرید، اقتصاد، ونیازهای تحقیق وتوسعه و... – توصیف کرد. نما برگ 5-3 نمونه خلاصه ای از چهارمورد پیش بینی سناریو رانشان می دهد. این
چهار سناریو توسط شرکت نفت وگاز نروژ درراستای شناخت نیازهای آینده نفت و گاز، ودرنتیجه ، نیاز آنها به حفاری برای اکتشاف نفت وگاز، طراحی شد. آنان با استفاده ازاین سناریوها یک راهبرد تحقیق وتوسعه برای اکتشاف نفت وگاز تدوین کردند. توجه داشته باشید که چگونه عوامل محرکه اغلب اوقات عناوین سناریوها را به وجود می آورند. سناریونویس فرصتها و(تهدیدها) راشناسایی می کندو نیازهای شرکت رادرراستای تقویت نقاط قوت وکاهش نقاط ضعف جهت بهره برداری ازاین فرصتها، مشخص می سازد.
راهبردها براساس تحلیل فرصتها وتهدیدهای آینده تدوین می شود. هرگاه زمان کافی دراختیار نباشد می توان ازطراحی سناریو به صورت خیال پردازی استفاده کرد.دراین روش نیز ازهمان روش اصلی برنامه ریزی سناریو استفاده می شود، اما به ندرت به یک سند کتبی با حجم مشابه با سندی که درروش برنامه ریزی سناریو به دست می آید، منجر می شود وتحقیقات رسمی به مراتب کمتری نسبت به روش برنامه ریزی سناریو ، به عمل می آید.
هر موقعیت مسئله داری که با گذشت زمان دستخوش تغییر می شود درخور استفاده ازسناریو است. شرکت ادیسون کالیفرنیای جنوبی ازاین تکنیک برای برنامه ریزی ظرفیت جدید تولید برق ودر نتیجه ، تشخیص اقدامات لازم، استفاده کرد.

برگرفته از کتاب: 101 تکنیک حل خلاق مسئله/ دکتراحمد پورداریانی

Borna66
10-07-2010, 07:29 PM
تکنیک اسکمپر (scamper ) یا سئوالات ایده برانگیز
این تکنیک به نام سئوالات ایده برانگیز ویا صورت تطبیقی (shecklist ) نیز معروف است.کلمه ی اسکمپر از حروف اول هفت کلمه تشکیل شده است .هر یک از آنها نشانه ی یک جهت و سمت و سوی فکری است که شامل یک سری سئوالات تیپ می باشد.
این تکنیک که کاربرد اصیلش بر پایه ایده یابی فردی طراحی شده است ،می تواند به نحو بسیار اثر بخشی برای گروه ها نیز مفید باشد.به عنوان مثال می توان از آن ،قبل از جلسات یورش فکری استفاده کرد.هدف اصلی این تکنیک تحریک قدرت تصور است تا آنرا در جهات و ابعاد مختلف و ضروری به حرکت در آورد .این تحریک بوسیله یک سری سئوالات تیپ و ایده برانگیز صورت می گیرد که شخص در رابطه با مسئله مورد نظرش از خود سئوال می کند و نهایتا با افزایش ایده ها ،کیفیت ایده ها تضمین و ارتقا می یابد.
نظر به اهمیت و فراگیری این تکنیک ،برای هر یک از جهات فکری ،تعدادی سئوال نمونه و تعدادی مثال واقعی ارایه و در پایان ،تمریناتی برای هر یک از آنها تهیه شده است .لازم به توضیح است که مقصود از تمرینات این بخش گرفتن نتیجه ای کاربردی ،دقیق و صحیح و قابل اجرا نیست بلکه انتظار می رود خواننده با کوشش ذهنی که در این تمرینات به عمل می آورد آمادگی بیشتری برای ایده یابی در مسایل و امور واقعی و اجرایی خود پیدا کند.

جایگزینی (substitute ) :
برای یافتن ایده های بیشتر می توان از خود سئوالهایی از این نوع کرد "چه چیزی را می توانیم جانشین این کنیم؟و یا (بجای این چه چیز دیگر...؟) جستجو برای جایگزینها یک روش سعی و خطاست که همه ما می توانیم در زندگی روزمره ی خود آن را بکار بریم .
تغییر این بجای "آن"به اشیا محدود نمی شود بلکه با این تیپ سئوالات می توان مکانها ،اشخاص ،عواطف و حتی ایده ها را انتقال و جایگزین نمود. بسیاری از ایده های ارزشمند جدید از طریق جستجو برای یافتن جانشینی برای چیز دیگری بدست آمده است .جانشیتی تا آنجا پیش می رود که می توان یک چیز را با هیچ و سپس هیچ را جانشین چیز دیگری کرد.(مثال واقعی سوم)

سئوالهای نمونه
ـ چه مواردی را می توانیم بجای موارد فعلی بکار بریم؟
ـ از چه فرآیند دیگری می توانیم استفاده کنیم؟
ـ چه نیروی محرک دیگری بهتر کار می کند؟
ـ بجای تبلیغ در تلویزیون از چه روش دیگری می توانیم تبلیغ کنیم؟
بجای او چه کسی را ...؟

مثالهای واقعی
ـ ارشمیدس برای تشخیص میزان ناخالصی تاج زرین ، آن را در آب فرو برد و حجم آنرا بدست آورد و با ضرب کردن حجم در وزن مخصوص طلا و مقایسه ی آن با وزن طلای خالص متوجه ناخالصی تاج و میزان آن گردید.
در واقع بجای اندازه گیری حجم تاج ،اندازه ی جابجایی آب را بدست آورد.
دکتر ایروینگ لنگ موار بجای خلا لامپهای گاز تنگستن ،آرگون را مصرف کرد که نهایتا منجر به تولید لامپ مهتابی گردید.شرکت تولید کننده ی نرم افزاری در فروش خدمات پس از فروش خود (نگهداری ـآموزش و ...) دچار مشکل بود.ابتدا فکر کردند بطور کلی خدمان پس از فروش را حذف کنند و به دنبال آن نتیجه گرفتند که می توانند شرکتهای خدماتی وابسته ی خود را حذف و از طریق اینترنت خدمات شرکت را ارایه دهند.

تمرین سئوالات جایگزینی :
ـ بجای کاغذ از چه چیز دیگری می توانیم برای نوشتن استفاده کنیم؟
ـ برای یافتن کلمه ی مورد نظر در لغت نامه ها بجای جا انگشتی از چه طریق یا از چه چیزی می توان استفاده کرد؟
ـ هنگام بارندگی از چه طریقی می توان مانع خیس شدن موی سرگردید (به غیر از چتر ،کلاه یا روشهای معمول دیگر)
ـ چه وسیله یا چه طریقی می تواند جایگزین چراغ راهنمایی رانندگی شود تا وقت افراد پشت چراغ قمز تلف نگردد؟
ـ بجای امتحانات کتبی ،شفاهی یا عملی چطور می توان علم با مهارت افراد را اندازه گیری کرد؟
سعی کنید در حوزه ی کاری خود چیز جدیدی را جایگزین چیز دیگری نمایید(اعم از شئی،فکر،روش،سیستم،واحد،اس تراتژی،هدف،بسته بندی ،شخص و ...)

ترکیب(Combine )
غالب ایده ها از طریق ترکیب به دست می آیند تا آن حد که عده ای معتقدند سنتز به عنوان اساس خلاقیت تلقی می گردد.برای هدایت تصور به این مسیر می توانیم از خود سئوالاتی از این نوع بکنیم:

سئوالهای نمونه
ـ چه ایده هایی را می توان ترکیب کرد؟
ـ یک آلیاژ چطور است؟
ـ اگر مخلوط شود چه می شود؟
ـ ترکیب هدفها چطور است؟
ـ چطور است بطور دسته جمعی ...؟
ـ دسته ای از انواع مختلف چطور است؟
ـ چطور است واحدهای سازمان را ادغام کنیم ؟
ـ تولید عینکهایی که عدسی آنها دو تکه است (دوربین و نزدیک بین)


مثالهای واقعی
ـ نایلون از ترکیب هوا ،زغال ، آب،نفت،گاز و محصولات فرعی کشاورزی مانند چوب ذرت و پوست جو ساخته می شود.
ـ برای شستن پنجره های قطار ،برس بزرگی ساخته شد که یک لوبه آب درون آن تعبیه شده بود.

تمرین سئوالات ترکیبی :
ـ از چه روشهایی می توان دنیا طلبی و سعادت اخروی مردم و جامعه را تواما تنظیم نمود؟
ـ چطور می توان منفعت جویی فردی را با مسئولیت پذیری اجتماعی جمع کرد؟
ـ کدامیک از وسایل اداری یا آشپزخانه را می توان با هم ادغام کرد؟
ـ چطور می توان پیتزا را با غذاهای ایرانی ادغام کرد؟
ـ چطور می توان بازی فوتبال را با ورزش ژیمناستیک ادغام کرد؟
ـ در مورد کالا یا خدماتی که سازمان شما ارایه می کند فکر و تدبیری کنید که ضمن افزایش کیفیت ،هزینه ها کاهش یابد.


اقتباس یا انطباق (Adapt or Adopt )
بجاست که در هر گونه تلاش به منظور ایده جویی ،تمام مشابهات ممکن جستجو گردد.البته برای این منظور باید از تداعی معانی استفاده کرد. طرح پرسشهای زیر برای هدایت ذهن و نیز اینکه قدرت تصور به سمت تداعی معانی برود،بسیار مفید است .همچنین این پرسشها کمک شایانی است برای اقتباس از موارد مشابه یا انطباق موضوع با مواردیگر.

سئوالهای نمونه
ـ این را شبیه چه چیزی می توانیم بسازیم؟
ـ آیا چیز مشابهی وجود دارد که بتوان از آن اقتباس کرد؟
ـ چه ایده های دیگری پیشنهاد می کنید؟
ـ این به چه چیز شبیه است؟
ـ تقریبا همه ی آهنگها اقتباسی است (جز آهنگ هستی)

مثالهای واقعی
ـ رودلف دیزل،ساخت موتورهای دیزلی را از فندک اقتباس کرد.
ـ در جنگ جهانی دوم ،نیروهای مسلح امریکا نیاز مبرمی به هواپیما داشتند لیکن هر هواپیما می بایستی تا آخرین پیچ و مهره کامل می بود.کارگران زن باید مهره های فولادی را به داخل سیم کرده و روی آن گرانیت بپاشند.یک سرپرست با اقتباس از پیچ چوب پنبه باز کنی ،سیم بلندی را گرفته و آن را به صورت پیچهای چوب پنبه باز کن در آورد.این سیم وقتی به سرعت در درون جعبه ی پر از مهره می چرخید،می توانست بیش از یکصد مهره در دقیقه بیرون آورد.

تمرین سئوالات اقتباسی:
ـ چطور می توان از واژه و شرایط "بهشت" و "جهنم" برای سازماندهی ،سیستم های کنترل ،تشویق و پاداش و پیشنهادها در سازمان الهام گرفت؟
ـ فرض کنید تولید کننده تشک هستید،برای تولید تشک از چه چیزهایی می توانید الهام بگیرید؟
ـ تصور کنید تولید کننده ی خودکار هستید و می خواهید در کارتان از پنیر الهام بگیرید؟
ـ تلویزیون را شبیه چه چیزهایی می توان ساخت؟
ـ نقش سازمان شما در اجتماع ،شبیه نقش کدامیک از اجزا یا عوامل طبیعی در نظام طبیعت است؟
ـ کارکرد و نقش محصول یا خدمات تولیدی سازمانتان را با الهام از نقشهای دیگر شرح دهید به عنوان مال اگر تولید کننده ی مداد پاکن هستید .می توانید با الهام از مسایل مذهبی مثل گناه و روشهای پاک کردن آن چنین بگویید: مداد پاکنهای ما در بین مداد پاکنهای دیگر مثل حج است در بین سایر شویندگان گناه از قبیل : رد مظالم،توبه ،استغفار و کفاره و یا می توانید مداد پاکن را به مواد شوینده ،برف،کارواش،تعمیر کار،پزشک و.... ارتباط دهید.

تغیییرـ بزرگ سازی (Modify _Magnify) :
یک تغییر جزیی می تواند به مقیاس زیادی درچیزی یا ایده و فکری تاثیر بگذارد.
با طرح سئوالات این تیپ،قدرت تصور را به سمت ایده های جدید هدایت می نماییم .کمدینها از طریق یک تغییر جزیی که جنبه ی جدیدی ایجاد کند استفاده های فراوانی می برند در حالی که واقعا آنان چیز جدیدی را ایجاد نمی کنند.مثلا تنها با تغییر فاعل در جمله ای از رشتی به اصفهانی یا قزوینی موضوع کاملا عوض می شود.بهر حال با طرح سئوالهایی در زمینه ی ایجاد تغییر،ذهن متوجه مسایل جدیدی میشود که ممکن است به ایده ی جدیدی نیز ختم گردد.

همچنین جستجو برای بزرگ سازی ،قسمت مهمی از تکنیک اسکمپر است. سئوالهای بزرگ سازی شامل امکانات نا محدودی است که از طریق جمع و ضرب حاصل می شود.

سئوالهای نمونه :
ـ چه تغییری می توانیم در این موضوع بدهیم؟
ـ چطور است شکلش ،رنگش،سرعتش و ...را تغییر دهیم؟
ـ آیا باید بزرگتر ،قوی تر،با ارزش تر و ... گردد؟
ـ چه تغییری در فرآیند آن می توانیم بدهیم؟
ـ چرا آنرا چند برابر نکنیم ؟
ـ اگر آن را انحنا دهیم ،چه اتفاقی می افتد؟
ـ غول پیکر چطور است؟

مثالهای واقعی
- تنوع رنگ در تلفن و اتومبیل عامل مهمی در فروش آنها شد.
- عرضه و فروش مرغ تکه ای.
- وارد کردن حرکت در تابلوهای برقی تحول بزرگی در صنعت تبلیغات ایجاد کرد.
- تولید لاستیکهای پهن.
- لاستیک اسفنج برای ساختن بالش و متکا مناسب نبود. شخصی فکر کرد که لاستیک خام را مانند نان می توان پخت و بدین ترتیب اکنون صندلی ها و تشک های لاستیکی را که از لحاظ حرارت مناسبترند در دسترس داریم.
- دو تا شدن برف پاکنهای ماشین.
تمرین سئوالات تغییر و بزرگ سازی:
- فکر کنید چطور می توان بازی فوتبال را با دو توپ سفید و قرمز انجام داد که مهیج باشد؟
- تصور کنید دانه های برنج هر کدام به اندازه یک کدو باشد. در آن صورت چه مسایل و شرایط جالب و با ارزشی به وجود خواهد آمد؟
- حداقل شش چیز را پیشنهاد کنید که اگر نوعی رایحه معطر به آن بیفزایند، فروش آن را بالا ببرید.
- عرضه لاستیک اتومبیل رنگی چه مزایا و معایبی خواهد داشت؟
- حداقل شش چیز را پیشنهاد کنید که اگر اندازه آن از نظر حجم، وزن، طول، عرض و.... بیشتر گردد فروش آن بیشتر شود.
- سعی کنید در شکل حروف الفبای فارسی یک تغییر منظم ایجاد کنید؟
- چه تغییراتی می توان در نانهای سنتی ایران ایجاد کرد؟ (مواد ،وزن،پخت،اندازه ،فرآیند کار،مواد اضافی و تکمیلی و...)
- اگر بخواهید کالا یا خدماتی را که سازمان شما ارایه می کند طبق سلیقه و خواست تک تک مشتریان ،تولید شود(تولید سفارشی) چه مزایا و معایبی به وجود خواهد آمد؟
- اگر قانون،شما را مجبور کند که کالای تولبدی خود را از نظر مقیاس (حجمی یا وزنی یا طولی و... بر حسب نوع کالا یا خدمات شما ) دو برابر وضع فعلی تولید و عرضه نمایید چه کار خواهید کرد؟

کاربردهای دیگر (Put to other uses )
یکی از شیوه های اساسی و مهم در خلاقیت و ایده سازی جستجوی کاربردهای دیگر و جدید برای محصولات و خدمات موجود است.از آنجایی که بطور کلی اختراعات به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند1-اختراعاتی که در آن وسیله داده شده و هدف موزد نظر است .هدف چنانکه مغز از هدف به وسیله و از سئوال به جواب سیر می کند2-اختراعاتی که در آن وسیله داده شده و هدف،مورد نظر است.از آنجایی که با پیشرفت علوم،نوع دوم بیشتر بکار می آید،این تیپ سئوالات برای اینگونه اختراعات و خلاقیتها بسیار اثر بخش می باشد، زیرا تفکر و سعی برای یافتن کاربردهای تازه درباره ی موضوع مورد نظر ،تصور فرد را برای انعطاف و شکستن قالبهای ذهنی و دیدن موضوع از زوایای مختلف تحریک می نماید.مثلا فردی برای یک سنجاق کیلیپس 40 کاربرد مشخص کرده است که نشانه ی گسترش و قدرت تصور وی می باشد.
1-پوست کندن پرتقال 2- ساعت آفتابی 3ـپنجره 4ـبرگ 5ـمیز 6ـ رادیو 7ـ لامپ برق 8ـ چفت کیف دستی 9ـقلم 10ـ تایر ( پاک کردن شیارهای تایر اتومبیل) 11ـ گوش 12ـ سیب زمینی
13ـآلمان (برای نشان دادن آلمان روی نقشه) 14ـ کبوتر 15ـ بطری 16ـ کفش 17ـ کتاب
18- فنجان 19- ابر 20- فلفل 21- شیشه 22- صندلی 23- باغ 24- آشپزخانه
25- چوب 26- باران 27- آب 28-روز تعطیل 29- ناهار 30- گاراژ 31- چای 32- درخت
33- شیر آب 34- خانه 35- خدمتکار 36-روزنامه 37- موز 38- آیینه 39- گربه 40- سفینه فضایی( به وسیله ذوب کردن میلیونها کلیپس)
جهت روشن تر شدن موضوع و اهمیت آن و همچنین شفاف تر شدن اثر قالبهای ذهنی و نقش این تکنیک در رهایی از ٱنها دو مسئله زیر را حل کنید.
مسئله اول: با توجه به شکل شماره (5) فکر کنید چطور آن مرد می تواند ریسمان دوم را گرفته و با ریسمان اول گره زند.در حالی که فقط می تواند از یک تله موش و یا از یک عدد گیره ی لباس ( گیره ای که برای خشک کردن لباس روی بند استفاده می شود) استفاده کند.
مسئله دوم: تصور کنید در یک میهمانی رسمی ،لوله ای که محتوی یک توپ پینگ پنگ است بر روی زمینی سخت محکم شده است و باید طوری توپ را از لوله خارج کنید که به توپ و لوله هیچکدام صدمه ای وارد نشود .در حالی که فقط تعدادی لیوان پر از یخ در اختیار دارید.
اغلب مردم قادر به حل مسایل فوق نیستند چون در واقع در دام کاربرد تله موش و گیره لباس یا لیوان یخ می افتند و فکر می کنند آنها تنها یک کاربرد دارند (کاربرد معمولی و سنتی) لذا نمی توانند تصور کنند که می توانند از آنها برای موارد دیگر استفاده نمایند .این مشکل در ادبیات خلاقیت "تثبیت کارکرد" نامیده می شود.اما از آنجایی که این تثبیت در بعضی موارد آثار خطرناکی به همراه دارد،ترجیح می دهم آن را" دام کار کرد " یا "دام وظیفه" بنامم. همچنانکه عده ای از ما ،وظیفه ی انسان را تنها به سه چیز یعنی پول،مسایل جنسی ،و " موزیک و عده ای آنرا بع موارد مختلف دیگری تقلیل می دهیم .لذا هر گروه ،از سایر خصوصیات ،استعدادها ،فرصتها و وظایف خود غافل مانده و متاسفانه اغلب وقتی متوجه می شوند که دیر شده است .پاسخ مسئله اول: می توان با بستن تله موش یا گیره ی لباس به سر یکی از ریسمانها و تاب دادن آن ،دو ریسمان را گرفته و بهم گرده زد.

پاسخ مسئله دوم: می توان یخها را آب کرد و آن را داخل لوله ریخت تا توپ شناور شده و از لوله خارج شود اما نکته ی مهم در این است وقتی چند سطل آب در اختیار افراد قرار گرفت ،بلافاصله همه یک صدا گفتند:آب را داخل لوله می ریزیم تا توپ خارج شود ،اما هنگامی که فقط یخ در اختیار داشتند نمی توانستند کاربرد دیگر یخ را متصور شوند.

سئوالهای نمونه
چه استفاده هایی می توان از موارد زاید کرد ؟
چگونه می توان این موضوع را تغییر داد تا برای کاربرد جدید مناسب گردد؟
در چه محصولات دیگری می توان از مواد موسسه استفاده کرد؟
کاربردهای دیگر استعداد فرزندم چیست؟
با محصولات مردود شده یا ایده های شکست خورده چه می توان کرد؟
50000 محصول شیمیایی و دارویی از دود کارخانه ی ذوب آهن بدست می آبد و پیش بینی می شود تا 500000محصول فرعی افزایش یابد.


مثال‌های واقعی
ویلهم رونتگن (Wilhelm Roentgen ) وقتی به اشعه ی ایکس دست مثالهای یافت نمی دانست که این اشعه چیست و لذا آن را اشعه ) وقتی به اشعه ی ایکس دست مثالهای یافت نمی دانست که این اشعه چیست و لذا آن را اشعه x یا مجهول نامید چون هیچ کاربردی برای آن در نظر نداشت. تا اینکه دیگران با طرح سئوال کاربردهای مختلف آن بردند.
شخصی کوشید دو عموی خود را که مدتها تماس خانواده ،با آنها قطع شده بود بیابد.با وجودی که مدتها جستجو نمود هرگز آنان را پیدا نکرد.لیکن در این جستجو متوجه ی استعداد خود،دریافتن افراد گمشده ،گردید و از خود پرسید : چگونه می توانم این استعداد را بکار برم؟

این سئوال منجر به ایده ی تاسیس موسسه "یافتن افراد گمشده " گردید و پس از مدتی 65000 زن برای یافتن شوهرانشان از وی استمداد خواسته و بران این کار حق الزحمه پرداخت کردند.


تمرین سئوالات کاربردهای دیگر:
کاربردهای دیگر پوست پسته احتمالا چه می تواند باشد؟
کاربردهای دیگر اضافات ناخن انسان چه می تواند باشد ؟
از افراد تنبل و ته پرور در چه شرایطی یا مشاغلی می توان استفاده کرد که حتی از افراد معمولی و زرنگ نیز کارایی ،اثر بخشی و بهره وری بیشتری داشته باشند؟
چه تغییری در کالاها یا خدماتی که سازمان شما تولید یا ارایه می کند می توان داد که به محصول یا خدمات شما کاربرد تازه ای اضافه شود.
کاربردی برای نوار چسب تدبیر کنید که تا به حال هرگز شنیده نشده باشد.

گاهی می توان برتوانایی خلاقیت خود با تدبیر کردن راههای کوچک سازی بیفزاییم . برای این منظور باید جستجوی خود را به (( مقادیر کمتری ازاین )) معطوف کنیم. درمسیر کوچک سازی می توان از سؤالهای تقسیمی ، تفریقی وحذفی برای هدایت ذهن به سمت ایده سازی کمک گرفت.
(( ساده کردن)) قسمتی ازنبوغ درصنایع است وتقریبا درتمام موارد به معنی تدبیر کردن چیزهایی است که باید حذف شود. ساده کردن درطراحی امر خوبی است اما درتولید از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست.

سؤالهای نمونه
- چه مطلبی رامی توان نا گفته گذاشت؟ ( دردیپلماسی چنین سکوتی طلایی است)
- آیا می توان این را سریعتر انجام داد؟(‌ زمان را کاهش داد؟)
- مینیاتور چطوراست؟
- چگونه می توان آنرا متراکم ، فشرده وجمع وجورترکنیم؟
- چه می شود اگر کوچکترشود؟
- چه می شود اگر کوتاه تر یا سبک ونازکتر شود؟
- چطور است این را از آن مجزا کنیم؟
- چه چیز را می توان حذف کرد؟

مثالهای واقعی
- ساعتهای جیبی وساعتهای مچی کوچک.
- چترهای تاشو که درکیف جای می گیرند.
- امواج صوتی ونوری با طول موج کوتاه تر.
- موتورهای انژکتوری جهت سبکتر کردن موتورهای دیزلی به وجود آمد.
- لوله های آب آتش نشانی نمونه ای ازپرسش سؤالات کوچک سازی وحذفی است.
- عینک های ایمنی دارای دو عدسی بودند تا اینکه درزمان جنگ به دلیل محدودیتهای اقتصادی یک نفر ازخود سؤال کرد چرا دو عدسی؟ چرا نتوان با یک عدسی آنرا ساخت. نتیجه این سؤال باعث شد تا عینکهای ایمنی تک عدسی ساخته شود.
- بسته بندی وفروش مرغ تکه ای.

تغییر ترتیب( Rearange )
ازخود سؤال کردن ممکن است به ما کمک کند تا تصورات ما به زمینه های مرتبط بیشتر از سابق سیر کند. با طرح سؤالات این تیپ ( تغییر ترتیب یا تسلسل) ایده های بی شماری می توان بدست آورد. خوشبختانه انگیزه برای تغییر ترتیب، یک خصوصیت ذاتی است. کودکان دربدو تولد بلوکها را درالگوهای مختلف وبه ترتیبهای متفاوتی روی هم قرار می دهند. حتی این تیپ سؤالات می تواند درمورد ترتیب علت ومعلول نیز مطرح گردد، چون ما همیشه نمی دانیم که علت کدام ومعلول کدامست. لذا گاهی مناسب است جای علت ومعلول عوض شود(( ممکن است احتمالا علت این باشد؟)) ویا برعکس درمورد آنچه ظاهرا علت به نظر می رسد پرسیده شود(( ممکن است این معلول باشد؟))

سؤالهای نمونه
- چه می شود اگر این تسلسل تغییر داده شود؟
- به چه نحو دیگری می توان درترتیب قرارگرفتن اینها تغییر ایجاد کرد؟
- این قطعه نسبت به آن قطعه کجا باید قرارگیرد؟
- چه زمان دیگری برای آن کاربهتراست؟
- آیا کالسکه باید قبل ازاسب باشد؟

مثالهای واقعی
- کاپیتان یک تیم بیسبال 362880راه برای تغییر ترتیب 9 بازیکن دارد.
- طراحی اتویبیلهای موتور پشت.
- انتخاب زمان مناسب برای پخش آگهی های تجاری ازتلویزیون.
- تغییر ساعات شروع وخاتمه کارادارات به منظور کنترل ترافیک.


برگرفته از کتاب : تکنیک خلاقیت/ جلیل صمد آقایی

Borna66
10-07-2010, 07:29 PM
تکنیک دلفی (Delphi Technique )
این تکنیک که در سال 1964 توسط دالکی و هلمر (Dalky &Helmer )معرفی شد بسیار شبیه تکنیک یورش فکری (Brainstorming )است با این تفاوت که افراد هیچگاه به صورت گروه در یک جلسه و دور یک میز ،جمع نمی شوند و در واقع رویارویی مستقیم رخ نمی دهد.نام این رئش از معبد معروف "دلفی " در یونان گرفته شده است که در آنجا خدایان گردهم می آمدند تا درمورد سئوالات انسانها درباره ی آینده همفکری کنند.
اساس و فلسفه ایجاد این تکنیک این بوده است که افراد در تکنیک یورش فکری ،به علت شرم و خجالت نمی توانستند بعضی از ایده هایشان را مطرح نمایند لذا در این روش افراد به صورت کلامی و رو در رو درگیر بحث نمی شوند،بلکه ابتدا رئیس گروه موضوع را به همه اعلام می کند.سپس هر یک از افراد بطور جداگانه ایده هایشان را کتبا (می تواند بدون ذکر نام باشد) برای رئیس گروه تمام ایده های پیشنهادی را برای تک تک اعضا ارسال می کند و از آنها می خواهد که نسبت به ایده های پیشنهادی دیگران فکر کنند و اگر ایده ی جدیدی به نظرشان می رسد به آنها اضافه کنند.این عمل چندین بار تکرار می شود تا نهایتا اتفاق آرا بدست آید.


برگرفته از کتاب : تکنیکهای خلاقیت/ جلیل صمد آقایی