tania
09-29-2010, 09:32 PM
شبکه ایران: "قصد جسارت به پیشکسوت.ها را ندارم ولی من نمی.توانم تا سنین پیری منتظر بمانم از دفتری تلفن بشود و نقشی پیشنهاد شود و آفیشی تعیین کنند. این برایم کافی نیست"
شهاب حسینی که این روزها دوره پرکاری را در عرصه سینما می.گذراند به تازگی اعلام کرده از بازیگری دلزده شده و می.خواهد مدتی خودش را بازنشسته کند."من دو سال تعهدات کاری دارم و وقتی این.ها تمام شود مسلما وقفه.ای خواهم داشت.به این وقفه نیاز دارم تا به رفت.وروب و تمیز کردن بایگانی مغزم بپردازم."
http://pnu-club.com/imported/2010/09/3266.jpg (http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/7/6/70240_452.jpg)
منتظرند من بازیگر در یک نمای دو نفره در یک کافی.شاپ معجزه کنم
وی دلیل سرخوردگی.اش را موقعیت اجتماعی بازیگر و جایگاه سینمای ایران در مجامع بین.المللی اعلام کرده و گفته است: فرق ما این است که در آنجا آن آقای بازیگر سوار بر همه دستاوردهای تکنولوژیک سینماست، همه چیز از فیلمنامه تا موسیقی تا کارگردانی و اسپشیال.افکت دارد کمک می.کند تا راسل کرو بشود گلادیاتور ولی اینجا برعکس است، همه دردسرها سر من بازیگر ریخته می.شود. همه چیز ناقص است و آن وقت یک دفعه همه منتظرند من بازیگر بنشینم در یک نمای دو نفره در یک کافی.شاپ معجزه کنم و چشم.ها را خیره کنم! این اتفاق شاید یک بار هم رخ بدهد ولی با این وضعیت آخرش کف.گیر آدم می.خورد ته دیگ. نوجوانی که نقش هری.پاتر را بازی کرد امروز در دنیا اعتبار دارد. همه این اعتبار را به خاطر بازیگری.اش به دست آورده؟ نه سوار بر بال خاطره.انگیز سینما شده. ما اینجا مثل مزرعه داری شده.ایم که فقط برای مصرف خودش می.کارد و درو می.کند. این سینما برای من اقناع کننده نیست.
نمی.توانیم مرتب از همین سینما شکایت کنیم، خود ما مقصریم
حسینی در عین حال ضمن اشاره به گلایه سینماگران در جشن خانه سینما یادآور شده است: در طول برگزاری جشن داشتم به این فکر می.کردم که همه وقتی می.روند روی صحنه گله و شکایتی از چیزی دارند؛ اما هیچ.کس به این فکر نمی.کند که این فیلم.های روی پرده محصول خود ماست. چرا به عملکرد خودمان نگاه نمی.کنیم ببینیم ما به عنوان آن جامعه فرهنگی که قرار است ایده بدهیم و فکرهای خوب داشته باشیم کجای کاریم؟ وقتی ما چنین فیلم.هایی تولید می.کنیم نمی.توانیم بیاییم مرتب از همین سینما شکایت کنیم. خود ما مقصریم.
واقعا من بهترین بازیگر مرد این سرزمینم؟ نه!
حسینی که تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد را از این جشن دریافت کرده، متذکر شده است: من به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب شدم ولی مگر واقعا من بهترین بازیگر مرد این سرزمینم؟ نه! من روی صحنه از بسیاری از بازیگران تئاتر ضعیف.ترم. آقای مهدی هاشمی خیلی از من بهتر است. خیلی.ها از من بهترند.
این کت چقدر بهم می.آید، قربان خودم بروم
بازیگر فیلم "سوپر استار" در بخش.های دیگری از این مصاحبه در خصوص مبنای رضایتش از بازی خود گفته است: مبنایش این است که وقتی نشستم تماشایش کردم یادم برود این شهاب حسینی است، خودم را نبینم روی پرده. در فیلمی که موقع تماشایش از خودم خوشم بیاید و بگویم به.به اینجا عجب نگاهی داده.ام، این کت چقدر بهم می.آید، قربان خودم بروم، از این فیلم بدم می.آید.
بازیگری ابزاری برای ارضای امپراطوری شصت-هفتاد روزه یک فیلمساز
بازیگر فیلم "در باره الی" در گفت.وگو با ماهنامه 24 در پاسخ به معیار پذیرش یک نقش نکته جالبی را بیان کرده است: باید ببینم هدف آدمی که نقش را به من پیشنهاد می.دهد از فیلمسازی چیست. پیشنهاد کسی را که از روی شکم.سیری همین.جور آمده و می.خواهد فیلمی بسازد نمی.پذیرم. چون چنین آدمی فقط می.خواهد یک امپراطوری شصت-هفتاد روزه تشکیل بدهد و بنشیند آن بالا دستور بدهد و ما به او احترام بگذاریم تا ارضاء شود. بله در بهترین حالت ابزار او می.شوی برای لذت شخصی.اش.
به دنبال یک لقمه معرفت
وی در ادامه صحبت.های خود آورده است: حقیقتش این است که دیگر دنبال یک لقمه معرفت برای خودم می.گردم.اگر فیلمی به من چیزی یاد داد، آدم.ترم کرد، با واقعیت.های بزرگ.تری آشنایم کرد، می.روم و کار می.کنم.
از طلاسازی و فوتبال و آرایشگری تا دنیای بازیگری
حسینی در بخش دیگری از این مصاحبه از علت ورود به عرصه بازیگر صحبت کرده است. وی می.گوید: کنار درس خواندن می.رفتم دنبال مشاغل مختلف. دو سال رفتم در طلاسازی کار کردم! در حالی که پدرم دبیر بود؛ می.گفت من دارم به بچه.های مردم درس می.دهم ولی تو را نتوانستم آدم کنم! مدتی رفتم فوتبالیست شدم؛ در باشگاه نوجوانان پاس بازی می.کردم. مدتی رفتم آموزش آرایشگری دیدم. همه جور کاری کردم. دنبال کاراکتر می.گشتم برای خودم. تا یک موقعی به این نتیجه رسیدم این کارکتر را در بازیگری پیدا کنم. به این خاطر آمدم سراغ سینما.
اگر از اول می.دانستم بازیگری قرار است این باشد...
بازیگر "محیا" رسیدن به شکوه انسانی را علت علاقمندی خود به دنیای بازیگری عنوان کرده و افزوده است: زمانی که تئاترهای دانشجویی کار می.کردیم خیلی لذت.بخش بود. دو سال برای یک تئاتر تمرین می.کردیم تا در یک جشنواره دانشجویی دو نوبت اجرا داشته باشیم! غذایمان از صبح تا شب بیسکویت و چای بود. این.ها را تحمل می.کردم تا یک روز همان آدم باشکوهه بشوم. تا این.که بزرگ شدم و فهمیدم دنیا جور دیگر است . آن شکوه گاهی اوقات در لابلای همین روابط اجتماعی به دست می.آید. صادقانه و روشن بگویم اگر از اول می.دانستم بازیگری قرار است این باشد قطعا می.رفتم دنبال عشق اصلی.ام موسیقی. من عاشق شنیدن هستم.
اعتراف می.کنم؛نمی.ارزد آدم همه چیز را فدای سینما کند
حسینی بازیگر خانواده.دوستی است و معتقد است سینما آن.قدر ارزش ندارد که آدم همه.چیزش را فدای آن کند: من نزدیک به 15 سال است همه.چیز را فدای کارم کرده.ام. خانواده.ام، پدر و مادرم، همسرم ... بچه.ام هفت سالش شد . من نفهمیدم چه جور هفت ساله شد... اعتراف می.کنم سینما حداقل در ایران این.قدر ارزش ندارد. نمی.ارزد آدم همه چیز را فدای سینما کند.
هنر تا به تالیف نرسد پیشه آدم است
وی همچنین از قصد پیوستن خود به جرگه کارگردانان خبر داده و خاطرنشان کرده است: هنر تا به تالیف نرسد پیشه آدم است. من تا وقتی که به تالیف در کار خود نرسم هنرپیشه.ام، بعد از رسیدن به تالیف است که هنرمند می.شوم؛ کسی که صاحبنظر و صاحب.فکر است؛ در اندازه.های خودم. الان به این نتیجه رسیده.ام که با بازیگری اقناع نمی.شوم. یا باید رها کنم و بروم سراغ موسیقی، یا بروم پشت دوربین.
شهاب حسینی که این روزها دوره پرکاری را در عرصه سینما می.گذراند به تازگی اعلام کرده از بازیگری دلزده شده و می.خواهد مدتی خودش را بازنشسته کند."من دو سال تعهدات کاری دارم و وقتی این.ها تمام شود مسلما وقفه.ای خواهم داشت.به این وقفه نیاز دارم تا به رفت.وروب و تمیز کردن بایگانی مغزم بپردازم."
http://pnu-club.com/imported/2010/09/3266.jpg (http://www.tabnak.ir/files/fa/news/1389/7/6/70240_452.jpg)
منتظرند من بازیگر در یک نمای دو نفره در یک کافی.شاپ معجزه کنم
وی دلیل سرخوردگی.اش را موقعیت اجتماعی بازیگر و جایگاه سینمای ایران در مجامع بین.المللی اعلام کرده و گفته است: فرق ما این است که در آنجا آن آقای بازیگر سوار بر همه دستاوردهای تکنولوژیک سینماست، همه چیز از فیلمنامه تا موسیقی تا کارگردانی و اسپشیال.افکت دارد کمک می.کند تا راسل کرو بشود گلادیاتور ولی اینجا برعکس است، همه دردسرها سر من بازیگر ریخته می.شود. همه چیز ناقص است و آن وقت یک دفعه همه منتظرند من بازیگر بنشینم در یک نمای دو نفره در یک کافی.شاپ معجزه کنم و چشم.ها را خیره کنم! این اتفاق شاید یک بار هم رخ بدهد ولی با این وضعیت آخرش کف.گیر آدم می.خورد ته دیگ. نوجوانی که نقش هری.پاتر را بازی کرد امروز در دنیا اعتبار دارد. همه این اعتبار را به خاطر بازیگری.اش به دست آورده؟ نه سوار بر بال خاطره.انگیز سینما شده. ما اینجا مثل مزرعه داری شده.ایم که فقط برای مصرف خودش می.کارد و درو می.کند. این سینما برای من اقناع کننده نیست.
نمی.توانیم مرتب از همین سینما شکایت کنیم، خود ما مقصریم
حسینی در عین حال ضمن اشاره به گلایه سینماگران در جشن خانه سینما یادآور شده است: در طول برگزاری جشن داشتم به این فکر می.کردم که همه وقتی می.روند روی صحنه گله و شکایتی از چیزی دارند؛ اما هیچ.کس به این فکر نمی.کند که این فیلم.های روی پرده محصول خود ماست. چرا به عملکرد خودمان نگاه نمی.کنیم ببینیم ما به عنوان آن جامعه فرهنگی که قرار است ایده بدهیم و فکرهای خوب داشته باشیم کجای کاریم؟ وقتی ما چنین فیلم.هایی تولید می.کنیم نمی.توانیم بیاییم مرتب از همین سینما شکایت کنیم. خود ما مقصریم.
واقعا من بهترین بازیگر مرد این سرزمینم؟ نه!
حسینی که تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد را از این جشن دریافت کرده، متذکر شده است: من به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب شدم ولی مگر واقعا من بهترین بازیگر مرد این سرزمینم؟ نه! من روی صحنه از بسیاری از بازیگران تئاتر ضعیف.ترم. آقای مهدی هاشمی خیلی از من بهتر است. خیلی.ها از من بهترند.
این کت چقدر بهم می.آید، قربان خودم بروم
بازیگر فیلم "سوپر استار" در بخش.های دیگری از این مصاحبه در خصوص مبنای رضایتش از بازی خود گفته است: مبنایش این است که وقتی نشستم تماشایش کردم یادم برود این شهاب حسینی است، خودم را نبینم روی پرده. در فیلمی که موقع تماشایش از خودم خوشم بیاید و بگویم به.به اینجا عجب نگاهی داده.ام، این کت چقدر بهم می.آید، قربان خودم بروم، از این فیلم بدم می.آید.
بازیگری ابزاری برای ارضای امپراطوری شصت-هفتاد روزه یک فیلمساز
بازیگر فیلم "در باره الی" در گفت.وگو با ماهنامه 24 در پاسخ به معیار پذیرش یک نقش نکته جالبی را بیان کرده است: باید ببینم هدف آدمی که نقش را به من پیشنهاد می.دهد از فیلمسازی چیست. پیشنهاد کسی را که از روی شکم.سیری همین.جور آمده و می.خواهد فیلمی بسازد نمی.پذیرم. چون چنین آدمی فقط می.خواهد یک امپراطوری شصت-هفتاد روزه تشکیل بدهد و بنشیند آن بالا دستور بدهد و ما به او احترام بگذاریم تا ارضاء شود. بله در بهترین حالت ابزار او می.شوی برای لذت شخصی.اش.
به دنبال یک لقمه معرفت
وی در ادامه صحبت.های خود آورده است: حقیقتش این است که دیگر دنبال یک لقمه معرفت برای خودم می.گردم.اگر فیلمی به من چیزی یاد داد، آدم.ترم کرد، با واقعیت.های بزرگ.تری آشنایم کرد، می.روم و کار می.کنم.
از طلاسازی و فوتبال و آرایشگری تا دنیای بازیگری
حسینی در بخش دیگری از این مصاحبه از علت ورود به عرصه بازیگر صحبت کرده است. وی می.گوید: کنار درس خواندن می.رفتم دنبال مشاغل مختلف. دو سال رفتم در طلاسازی کار کردم! در حالی که پدرم دبیر بود؛ می.گفت من دارم به بچه.های مردم درس می.دهم ولی تو را نتوانستم آدم کنم! مدتی رفتم فوتبالیست شدم؛ در باشگاه نوجوانان پاس بازی می.کردم. مدتی رفتم آموزش آرایشگری دیدم. همه جور کاری کردم. دنبال کاراکتر می.گشتم برای خودم. تا یک موقعی به این نتیجه رسیدم این کارکتر را در بازیگری پیدا کنم. به این خاطر آمدم سراغ سینما.
اگر از اول می.دانستم بازیگری قرار است این باشد...
بازیگر "محیا" رسیدن به شکوه انسانی را علت علاقمندی خود به دنیای بازیگری عنوان کرده و افزوده است: زمانی که تئاترهای دانشجویی کار می.کردیم خیلی لذت.بخش بود. دو سال برای یک تئاتر تمرین می.کردیم تا در یک جشنواره دانشجویی دو نوبت اجرا داشته باشیم! غذایمان از صبح تا شب بیسکویت و چای بود. این.ها را تحمل می.کردم تا یک روز همان آدم باشکوهه بشوم. تا این.که بزرگ شدم و فهمیدم دنیا جور دیگر است . آن شکوه گاهی اوقات در لابلای همین روابط اجتماعی به دست می.آید. صادقانه و روشن بگویم اگر از اول می.دانستم بازیگری قرار است این باشد قطعا می.رفتم دنبال عشق اصلی.ام موسیقی. من عاشق شنیدن هستم.
اعتراف می.کنم؛نمی.ارزد آدم همه چیز را فدای سینما کند
حسینی بازیگر خانواده.دوستی است و معتقد است سینما آن.قدر ارزش ندارد که آدم همه.چیزش را فدای آن کند: من نزدیک به 15 سال است همه.چیز را فدای کارم کرده.ام. خانواده.ام، پدر و مادرم، همسرم ... بچه.ام هفت سالش شد . من نفهمیدم چه جور هفت ساله شد... اعتراف می.کنم سینما حداقل در ایران این.قدر ارزش ندارد. نمی.ارزد آدم همه چیز را فدای سینما کند.
هنر تا به تالیف نرسد پیشه آدم است
وی همچنین از قصد پیوستن خود به جرگه کارگردانان خبر داده و خاطرنشان کرده است: هنر تا به تالیف نرسد پیشه آدم است. من تا وقتی که به تالیف در کار خود نرسم هنرپیشه.ام، بعد از رسیدن به تالیف است که هنرمند می.شوم؛ کسی که صاحبنظر و صاحب.فکر است؛ در اندازه.های خودم. الان به این نتیجه رسیده.ام که با بازیگری اقناع نمی.شوم. یا باید رها کنم و بروم سراغ موسیقی، یا بروم پشت دوربین.