PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : رابطه جنسی در دو سال اول دوستی دختر و پسر!



tania
09-20-2010, 08:31 AM
http://pnu-club.com/imported/2010/09/1292.jpg




اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می‌شوند.




براساس نتایج یک پژوهش که در شمال شهر تهران انجام شده است اکثر دختران طی 2 سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می‌شوند.


این در حالی است که تقریباهمه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می‌کرده اند که ازدرگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.




در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باوربودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.

در بخش تحلیلی این پژوهش یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است. به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است،در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.

اميد 14
09-20-2010, 09:51 AM
Taniaعزيز
جامعه اي كه الان همه ما شاهدش هستيم قضيه خيلي فراتر از اين تحقيقات ِ
من وقتي مي بينم سه تا دختر با يه پسر تو دانشگاه آنچنان سرگرم گفت و شنودهاي خارج از درس و كلاسن و شوخيهاي آنچناني !!!! با خودم ميگم : ديده و شنيده بودم يه دختر و يه پسر اما اين مدليشو نه ....
پس ببين داستان چيز ديگس ؛؛ يعني به نظر من هر دوشون از ابتدا دنبال مسائل جنسين و لذت ...
من آدم رُكيم و صراحتو دوس دارم ؛ به بعضيشونم گفتم : خانوم ..... شما كه اينقدر با آقاي .... صميمي هستين بهتر نيست با هم ازدواج كنيد ؟
پاسخ شنيدم كه : كي ازدواج ميكنه بابا ....من كه خوشم نمياد تو بند ازدواج گير كنم !!
يا آقايون ؛؛ ميگن كه : بابا دَمو خوش است ؛ اون كه ميدونه من نه كاري دارم و نه سربازي رفتم و .... خودش ميخواد بابا...!!
اينا عين حقيقتن ؛ چند روز پيش واسه كاري دفتم دانشگاه ؛ خيلي خوشحال شدم ، دوتا از همكلاسيام كه ارتباط خيلي خوبي هم با هم داشتن ؛ ازدواج كرده بودن و سرشار از شادي ....
حميد ميگفت : اميد خودت ميدوني من دو ساله با عاطفه ارتباط دارم و كامل همو مي شناختيم ؛ بعد از جواب مثبت از خونواده عاطفه ، دائي عاطفه كارمو درست كرد و بحمدالله راضيم ؛ عاطفه هم چشاش از شوق و شادي برق ميزد و مي گفت مهم اينه كه به حميد رسيدم -- ديگه آرزوئي ندارم
يا مهرداد و اعظم همچنين .
پس در وحله اول اين خود دختره كه راه خوب و بدو از هم تشخيص ميده ؛ و بايد طرفشو بشناسه ؛
يه آدم بي سروپا يا آدمي كه تو دانشگاه و تو محله دنبال هر دختري را ميره كيس مناسبي واسه ازدواج نيست ...
ببين ارتباط درسي با عشقولانه خيلي فرق ميكنه ؛ اميدوارم قبول كني .....