MIN@MAN
09-15-2010, 02:06 PM
ابوریحان بیرونی
پدر جغرافیای نوین و دانش تجربی (آزمایش)
http://pnu-club.com/imported/2010/09/1072.jpg
ابوریحان بیرونی خوارزمی نابغهی بزرگ ایرانی ، همان کسی است که سدهها پیش، پدران اروپاییان به هنگامهی نوزایی(رنسانس)، او را به انگیزهی بهرهمندی از نگرشهای دانشیاش گرامی داشته اند.
این شگفت ترین مرد روزگاران، به گونهی چشمگیری بر تمامی دانشهای دانشگاهی روزگار ما همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستاره شناسی چیرگی داشته است.
«بیرونی بزرگترین نابغهای است که تاریخ نشان داده است.» (ادوارد زاخاو- Edvard saxchau)
1- از هم میهنان بیرونی چه کسی او را می شناسد؟!
ابوریحان محمد پوراحمد بیرونی خوارزمی (362-440ه) نابغهی بزرگ «ایرانی» و نه عرب!، همان کسی است که سدهها پیش، پدران اروپاییان به هنگامهی نوزایی(رنسانس)، او را به انگیزهی بهرهمندی از نگرشهای دانشیاش: «استاد بیرونی» = «maitr ALbiron» می خواندند. و دیدگاههایش را رای پایانی هر گفتگو کارشناسی در اروپا به شمار می بردند. و سالها پیش از آن که ما در این جستار به شناسایی او برای فرزندان امروزیش بپردازیم، تمامی پژوهشهایش را با اشتهایی سرشار می بلعیدند؛ و پس از پشت سرگذاشتن دادگاههای کلیسیای (انکیزیسیون)، اندیشههایش را دوای توشهی بی خردی و یکسونگری (تعصب) می ساختند!
او که در شهر «بیرون» (از بخشهای خوارزم) دیده به دیدار گشوده بود، شاگردی و پژوهش را در خوارزم به انجام رساند و به گفتهی نامهی دانشوران: در تمام مدت تحصیل و تعلیم، نه زبانش از بیان فراغت یافت و نه دستش از قلم. ابوریحان از آموزشدیدگان راستین آموزههای ابونصر پور علی پور عراق ریاضی دان نامبردار زمان خود بود. و پس از چندی به دربار شمس المعالی قابوس پور وشمگیر رفته و در نزد او جایگاه ویژهای یافت و نگارش: «آثارالباقیه» را که بسیار از آن خواهیم گفت به نام او (به سال 391) ساخت.
گفتهاند سالی نیز به همراه محمود غزنوی به دیار هندوستان شد.
نگارنده، دربارهی سفر فرزانهی پژوهندهی خوارزمی به هندوستان گمانی ندارم، اما این که در ملازمت محمود نادان ترک نژاد بسر می برده، سخت بیمناکم.
درهرروی، بیگمانیم که سرگذشت و پژوهشهای شگفت ابوریحان در میان هندوکان و بررسی جهانبینیهای ایشان و آموختن و بررسی سنسکویت، سبب نگارش شاهکاری شگفت آور به نام «تحقیق مااللهند» می گردد؛ که از چگونگی آن نیز خواهیم گفت.
در سرتاسر سرگذشت زندگی ابوریحان بیرونی سخن از پژوهش و سفرو آزمایش است و سخن از چگونگی پژوهش و آزمایشهای او ورخنهی شگفت انگیزش بر دانش امروز بیشتر از روایت همیشگی فراز و نشیب زندگانی او، شایستهی ارزشی امروزی است.
تردید نکنید!، بیرونی مرد امروز است، نه مرد دوران محمودی.
2- دیدگاههای ابوریحان بیرونی :
این شگفت ترین مرد روزگاران، به گونهی چشمگیری بر تمامی دانشهای دانشگاهی روزگار ما همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستاره شناسی چیرگی داشته است.
«وی معتقد بوده است که همراه با هر گونه استدلال علمی، آزمونی نیز بایستی انجام شود تا درستی یا نادرستی نقل قولها و برداشتها و استدلالها معلوم گردد به کار گرفتن روشهای تجربی در علوم که از نوآوریهای ابوریحان بیرونی است، چندین سده بعد در اروپا توسط دانشمندان دیگری چون بیکن و دِکارت پیشنهاد شد و شالودهی روش علمی امروزی را تشکیل داد.
ابوریحان بیرونی صاحب متجاوز از 113 کتاب و مقاله است که در زمینههای علم هیئت، نجوم، فیزیک، دستگاههای علمی، گاه شماری، ادبیات و مذهب و غیره نوشته است.»(1)
بیرونی در پژوهشی بسیار ارزشمند با نام «لمعات» (در علم مناظر) در زمینهی دانش نورشناسی (Optic)، به ویژه ساختار نور، بررسیهای بسیار گرانسنگی را بر دوش دارد.
ابوریحان در چگونگی دیدن اجسام به وسیلهی چشم، برابر با نگرهی ابن هیثم است که: پرتو نور از جسم دیده شده(مرئی) به چشم باز می گردد. و نکتهی شگفت انگیز این که در این بررسی بیرونی سرعت نور را پیش از شتاب آوا(صدا) دانسته که دانش غربی چند سده پس از ابوریحان بدان دست یافت.
او گونهی بالارفتن آبها را از فوارهها و چشمهها بیان کرده و روشن کرده است که چگونه چشمهها جوشان میشوند و چگونه می توان آبها را از ژرفای چاهها و چشمهها به قلاع و منارها جریان داد.
او برابری و ترازمندی خط روی دریاها و آبهای زیرزمینی را با اندازهی روی زمین در کانونهای گوناگون بررسی کرده است.
او اندازهی روی زمین رابه دست آورده و در بخش پایانی کتاب «اسطرلابات» معادلههایی برای اندازه گیری نیمکرهی زمین آورده که دانشمندان غربی این معادلهها را به نام او نوشتهاند.
او ماه و سال و روزهای هفتگانه را در میان اقوام و تمدنهای گوناگون بیان کرده و تاریخ بسیاری از کشورها را گزارش داده و درازای سرزمینهای گوناگون را از روز کسوف ماه و دیدن آن در سرزمینهای دیگر به دست آورده است.
او نخستین کسی است که همانند دانش امروزی، جغرافیا را بررسی کرده و تجربه و بررسی را در این رشته پذیرفته و اساس علم طبیعی را بر پایهی ریاضی استوار ساخته است.
«بیرونی در زمینهی نقشه برداری نیز روشهای ابداعی خاصی داشته که بر اساس تلفیق دانشهای ریاضی و هندسه استوار بوده است. عرض جغرافیایی شهر بلخ که توسط بیرونی اندازه گیری شده برابر 41/36 درجه است که با سنجش امروزی (45/36 درجه) نزدیکی شگفتی دارد. پیش از وی، خوارزمی این عرض جغرافیایی را برابر 40/38 درجه تعیین نموده بوده است. بیرونی اندازه نصف النهار زمین را برابر 4/11062 کیلومتر تعیین نموده که آن نیز با توجه به مقدار دقیق امروزی (0/11110 کیلومتر) دارای دقت فوق العادهای است. روش ابداعی بیرونی در مساحی مبتنی بر تعیین و اندازه گیری زاویه انحطاط افق است. غربیان پیش از آن به این شیوه برخورد کنند ابداع این روش را به شخصی به نام رایت در قرن هفدهم میلادی نسبت می دادهاند.»(2)
هزار سال پس از بیرونی:«انیشتین معتقد است که جسم از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده است و نام آن ذرات را «فوتون» نهاد. و ابوریحان عیناً همین نظر را داده است و نام آن ذرات را «اجزاء لطیفه» نهاده است.»(3)
در همین روند استاد عبدالحمید نیرنوری می نویسد: «ابوریحان به آزادی هر چه تمامتر دربارهی امکان گردش زمین به دور خورشید صحبت می کرد و در پاسخ آنهایی که زمین را ساکن می دانستند و استدلال می کردند....، میگفت: کسانی که زمین را متحرک و خورشید را ساکن فرض می کنند، گویند علت این که اشیایی که در سطح زمین است به فضا پرتاب نمی شود این است که قوهای در مرکز زمین است که اشیا را به سوی خود جذب و در حین حرکت زمین مانع پرتاب اشیا به فضا می شود... و این گفته مربوط به صدها سال پیش از نیوتون و داستان ساختگی افتادن سیب از درخت و کشف قوهی جاذبه توسط او با همین افتادن سیب از درخت است و چنان که دیده می شود قرنها پیش از کوپرنیک و گالیله موضوع گردش زمین به دور خورشید به آزادی و بدون هیچگونه مخالفتی از طرف روحانیون اسلامی مورد فحص و بحث قرار می گرفت.»(4)
ابوریحان ویرایشهایی در گاهشماری انجام داد که از ویرایشهای پاپ گریگوری که شش سده پس از او انجام گرفت درست تر و برتر است. او به گردش، نیروی گرایش، و گرد بودن زمین و گردندگی آن به دور کانون خود، و گردش سالانه دور خورشید که شش سده پس از آن کپرنیک، کپلر و نیوتون به آن پی بردند، پرداخته است.
قانون وزن ویژه و وزن ویژهی 18 گونه از سنگهای گرانبها را در فیزیک نمایان و جدولی در این باره ساخته است. همچنان که او فرهنگ نامهای بزرگ نیز در هیئت و ستاره شناسی و ریاضی دارد که همواره دانش اروپایی از آن بهرهمند بوده است.
این شگفت ترین نابغهی روزگاران روش سنجش و شمارشِ نتیجهی جمع تصاعدی هندسی را پیدا کرد، روش کار چاه آرتزین(چاههای آبفشان – فوراه) را به نیکی بررسی کرد. شعاع دایرهی زمین را اندازه گرفت، و شیب مدار خورشید را در برابر سطح استوا با نبود ابزارهای امروزی، 23 درجه و 35 دقیقه اندازه گیری کرده و امروزه 23 درجه و 27 دقیقه اندازه گیری می شود!
و به همین انگیزهها او را مرد امروز می نامیم.
3-نگاهی به برخی از نوشتارهای ابوریحان:
- آثار الباقیه عن القرون خالیه:
که با ترجمهی انگلیسی: chronology of Arcient Nations در اروپا منتشر شده، از بزرگترین شاهکارهای تاریخنویسی جهانی است که همچنین در بخشی از آن به بررسی ریشهها و روش «تسطیح کره»(stereoyraphic projection) نیز پرداخته ودرآن راه پاسخ مبتکرانه و تازهای را برای نگاشتن نقشههای جغرافیایی به دست میدهد. و برابر با نگارش او آشکار می شود که بی گمان این ابوریحان بوده که نقشهی «مرکاتور» (Gerard kremer mercator) را که پایهی آن تسطیح استوانی است، نخستین بار ساخته است.
و اگر همهی کوششهای بیرونی را در این دفتر همچون کاوش در تاریخ وسرگذشت و گاهشماریهای سرزمینهای باستانی و.... را کنار گذاریم، تنها همین کار بزرگ، برجستگی اندیشه و دانش او را در بسترهی دانش امروز نشان می دهد.
آثارالباقیه در 1887م به وسیلهی ادوارد زاخائو در لندن منتشر شد.
- تحقیق ماللهند من مقبوله مقولة فی العقل اومرذولة:
که به راستی نماد پیشرفت شگفت انگیز دانش زمین شناسی در میان دانشمندان مسلمان در روند سفرهای گوناگون آنان به گوشه گوشهی جهان و شناسایی سرزمینهای گوناگون به شمار می رود و نتیجهی کوشش ابوریحان پیرامون نگرشهای ریاضی و ستاره شناسی هندی و اندیشهها و جهان بینیهای هندوکان و ویژه گیهای جغرافیایی و زمین شناخت این سرزمین است.
نگرش میسیو رینود(m.Reinaud) در 1839م. به این کتاب بر اساس نسخهی خطی بود که به سال 1816 م در آرشیو ملی پاریس شماره خورده بود.
او در6-1844 در روزنامهی آسیایی، جستارهایی با نام: نامههای منتشر نشدهی جغرافیایی و تاریخی و علمی به عربی و فارسی دربارهی هند، منتشر کرده در 1849 آنها را به گونهی یک گفتار جداگانه چاپ کرد. این گفتار دارندهی بخشهای 18، 40و 41 از «تحقیق ماللهند» است.
ژول مول در 1860 به انجمن آسیایی پاریس پیشنهاد کرد که نشر و ویرایش «ماللهند» رابه چندین تن واگذار کنند.
الکساندر فونهامبلت (Alexander von Hambolot) در آلمان نخستین کسی است که فهرستی از دانشهای تجربی و زیست شناخت و گفتارهای وابسته به آن را با نام «cosmos»(= هماهنگی، نظم) در 1847 به نگارش درآورد و در آن دیدگاه همه کارشناسان و دانشمندان را به تحقیق ماللهند گرایش داد.
و بی گمان به وسیلهی این کوشش ابوریحان بود که مغرب زمین به شناخت هندوستان رسید.
چنان که بر نگرهی ویلیام دورانت :
«کتاب تاریخ الهند بیرونی یکی از بزرگترین پژوهشهای علمی ادبیات قرون وسطی می باشد.»(5)
- القانون المسعودی فی الهیئته و النجوم:
یک دانشنامهی ستاره شناسی، جغرافیا، هیئت، و ریاضی در یازده بخش که بهترین گواه پیشرفت علمی دانشمندان ستاره شمار مسلمان به شمار می رود و بیرونی در آن کوشیده تا جنبش پیچیدهی سیارهها را بررسی کند.
«بیرونی در کتاب القانون المسعودی به ابتکارهای شگفتی در دانش مثلثات دست زده و معادلهای (فرمول) برای بسط سینوس یک زاویه به دست آورده که هرگاه به علایم جدید نمایش دهیم ملاحظه خواهیم کرد که فرمول بیرونی نزدیکی زیادی به معادلهی نیوتون دارد و جدایی آن دو بسیار کم است.»(6)
بیرونی در «القانون المسعودی» در هماهنگی اندازههای جغرافیایی (Geographilal coordinates) هرگونه بی گمانی و یقین و پیروی و تقلید را کنار زده و تنها بر پایهی آزمایش و پژوهش و تجربه استوار گشته است. به همین انگیزه جدولهای ساخته شده بسیار شایستهی نگرشاند و به همین سبب نیز زکیولید طوفقان (پژوهشگر ترک) بخش جدولها را جداگانه به پیوست بخشهایی از چند نامهی دیگر بیرونی منتشر ساخت. وپس از آن دکتر جورج سارتون در نشریهی «Isis» (4-1943، ش 34) آن را از نگاه علمی سنجید.
القانون المسعودی در 1929 م به وسیلهی دانشگاه اسلامی علیکره (هند) به انگلیسی ترجمه شد که سبب پژوهشهایی در این باره از سوی کارل شوی گشت.
از این کتاب دو نسخهی خطی (در کتابخانهی برلین و گنجینهی بریتانیا) در دست است. ماکس کراوزه
(max Krause) خاورشناس آلمانی با برابری هفت نسخهی قدیمی تر از نسخهی آکسفورد آن را ویرایش و منتشر کرد و همان نسخه به کوشش شادروان مولانا ابولکلام آزاد (وزیر فرهنگ هند) در 6- 1954 در سه دفتر در حیدرآباد (دکن) منتشر شد.
- تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن:
دربارهی جغرافیا در رشتهی ریاضی بررسیهایی شده و در آن به پژوهشهایی همچو اندازه گیری شعاع زمین و ویژه گیهای اندازههای جغرافیایی سرزمینها و... پرداخته است.
بنابراین برخی بر این نگرهاند که او را می باید بنیانگذار دانش «ژئودزی» (Geodesie) بدانیم.
این پژوهش به وسیلهی جمیل علی به انگلیسی ترجمه و از سوی دانشگاه امریکایی بیروت در 1968 منتشر شده است.
- کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم:
بیرونی دربارهی ستاره شناسی و اخترماری به سال 420 هجری در غزنین این پژوهش را به خواهش دختر حسین خوارزمی انجام داد که به راستی درآمدی شگفت بر دانش ستاره شماری است. و در آن چهار دانش کلیدی در نجوم: هندسه، ریاضی، هیئت و احکام (و یک فن کوچک: استرلاب) را به گونهی بسیار ستایش برانگیز بررسی کرده است. و نگرشهایی همچو: فراز و فرود خورشید، چگونگی شب و روز، سپیده و شفق، ساعتها، اندازهی میانهی روز، منطقه البروج، اندازهی ویژه زمین، استوا، درازا و پهنای جغرافیایی شهرها، انگیزهی بلندی و کوتاهی شب و روز، سوی نماز(قبله)، خسوف و کسوف و گاهشماری را در آن گنجانده است.
ابوریحان این دفتر را به هر دو زبان دانش آن روز: پارسی و تازی برگردانده است.
این پژوهش گرانسنگ در 1934 م به وسیلهی رایت (R.R. Wright) به انگلیسی (درلندن) منتشر شد. و اگر به لاتین نیز بر می گشت بی گمان پایگاهی برابر با قانون بوعلی در اروپا می یافت.
- استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب:
در این پژوهش با تیزنگری شگفتی به بررسی پرسش امکان حرکت زمین، حرکت وضعی این کره، و اندازهی تقریبی محیط کرهی زمین به وسیلهی اتساع افق که امروزه به «قاعدهی بیرونی» بنام می باشد، پرداخته است.
این پژوهش ابوریحان به وسیلهی ویدمان (E. wiedemann) به آلمانی ترجمه شده است.
- استخرج الاوتار فی الدائره: بخواص خط المنحنی الواقع فیها:
دربارهی اندازهی درازی وترها و انگیزههای ابوریحان در این باره و گردآوری بررسیهای ابوسعید سجزی، ابوعلی بطری، ابونصرعراق، ابوالحسن مصری، سلیمان بن عصمة و ابو جعفر خازنی دراین باره آورده شده است.
این دفتر ابوریحان در 11- 1910 م به وسیلهی دکترهانری سوتر (Heinirich suter)، با نام:
Das Buch Der Auffindung Der sehnen به آلمانی ترجمه و کوششهای برجستهای بر آن شده است. و به تازگی نیز بخشهایی از آن به انگلیسی روایت و تفسیر شده است.
و همچنان می توان از دیگر پژوهشهای ارزشمند او در زمینهی ستاره شناسی نیز «تمهید المستقرلتحقیق معنی الممر» را نام برد. که به سال 1951 به وسیلهی دو پژوهشگر عرب به انگلیسی ترجمه شده است.
کلمنت موله نیز، وزن ویژهی بسیاری از جشمها را که بیرونی نمایان ساخته بود به فرانسوی ترجمه کرد :
J.J.Clement mullet, pesanteur de Diversis surstances Miner – ales procde pour 11. obtenir Dapres Abou – rihan albirouny
4- ابوریحان، کاشف راستین قارهی امریکا(7):
برابر با گفتارهای گذشتگان، پیشنیان بر آن بودند که بخش خشکی و شایستهی زیست در زمین ویژهی 4/1 شمالی است که آن را ربع مسکون می نامیدند و تمام 90 درجهی عرض شمالی را خشکی نمی دانستند.
اما ابوریحان بیرونی نخستین دانشمندی است که در ایران زمین با نیروی شگفت انگیز دانش و خرد بر این نگره بود که در نیم کرهی جنوبی زمین (ربع شمالی دیگر) درست در کانون برابر قطرهای 4/1 شمالی نیز خشکی هست و دو ربع دیگر زمین را آب فرا گرفته و همین آبها میان دو قاره را جدایی افکنده است.
و این پرسش که چرا نیاکان تنها یک ربع شمالی زمین را دارای خشکی می دانستند، پرسش چهارم از هشت پرسش ابوریحان از پورسینا است.
نگرش ابوریحان را به قارهی نوین در دو جا از «تحقیق ماللهند» و یک جا در قانون مسعودی می توان دید و برابر با آنچه ابوریحان گفته، هر پژوهشگری بی گمان می شود که ربع شمالی (خشکی مقاطر) که ابوریحان با چشم خرد بدو گریسته، همان سرزمینی است که میان دو اقیانوس آرام و اطلس بوده و 462 سال پس از ابوریحان و شش سد سال پیش از این به وسیلهی کریستوفر کلمبیوس اسپانیولی (دریانورد یا دزد دریایی؟!) که بی گمان بود به هندوستان رسیده، تنها به گونهی ناگهانی و از روی اشتباه پیدا گشت!
«یک بازرگان فلورانسی: «امریکووسپوس» که جزو همراهانی کریستف کلمب بود، به نام پادشاه پرتغال در 1492 سفری به سرزمین جدید نمود، و نشان داد که دریانوردان اسپانیولی بر خلاف تصورشان به جزیرهای در کرانهی جنوب خاوری آسیا نرسیده، بلکه آنها به کرانههای قارهی جدید راه یافته بودند. به همین جهت سرزمین جدید به نام «امریکو» خوانده شد، و امریکا نام یافت.»(
بیرونی همچنین در «تحدید نهایات الاماکن» پیرامون این که آیا در نیمکرهی جنوبی زمین نیز خشکی هست؟ بررسیهای بسیار ارزندهای نموده است.
5- نگاه دانشمندان اروپایی به بیرونی:
- جورج سارتون(Georg sarton)، استاد پیشین دانشگاه هاروارد امریکا:
«ابوریحان مردی بود باهوش سرشار و آگاهیهای گسترده و ژرف، ابوریحان فیلسوفی بزرگ و ریاضیدان نیرومند است و د ردانش جغرافیا سرآمد و از تمامی شاخههای دانش زمان خویش آگاهی داشت... او مردی پژوهشگر، فیلسوف، ریاضی دان، جغرافیدان، چهرهای با فرهنگ و دارای آگاهیهای گسترده بود، که از بزرگان مطالعات اسلامی و از بزرگترین دانشمندان جهان بوده است.»(9)
- اسمیت (D.E. Smith):
«بیرونی درخشانترین چهرهی علمی زمان خود و ریاضیات بود و غربیان در آگاهیهای خود دربارهی علوم هند خود را مدیون او می دانند.» (10)
- آلدومییلی (Aldo mieli)، شرق شناسی ایتالیایی:
«شخصیت بیرونی درحقیقت ما را با فرد سرکشی در جهان علم مواجه می کند که با آن که چگونگی دانشی او شایسته ستایش وبزرگداشت فراوان بوده، باز هم آنچنانکه باید و شاید بزرگی او به خوبی نشان داده نشده است.» (11)
- کارادوو (carrade vaux) پژوهندهی دانش اسلام شناسی، در: «متفکران اسلامی» چنین می نویسد:
«اکنون به یک چهرهی معنوی و نخستین که پایگاه بلند و ویژهای در یادگارهای علمی قرون و سطی دارد، برمی خوریم و آن بیرونی است. با آن که از دورهی بیرونی سالها گذشته اما اندیشهی او هنوز تازه و جوان است. دارندهی این اندیشهها، به دانشمندان روزگار ما نزدیکتر است تا به دانشمندان زمان خود. روش ذهنی و اوج فکری او همانند شیوهی پژوهش و پیشرفت دانشمندان امروز است.» (12)
و همچنین از دیگر چهرههای علمی اروپا که به ستایش ابوریحان پرداختهاند می توان به میسیورینود که در 1839 نوشتارها و نگرشهای ابوریحان را بررسی کرده و بسیار او را ستوده اشاره کرد و همچنین پژوهشهای ارزندهی «م. اسن. موسک» در 1843 که دربارهی ابوریحان سخن گفته است.
پدر جغرافیای نوین و دانش تجربی (آزمایش)
http://pnu-club.com/imported/2010/09/1072.jpg
ابوریحان بیرونی خوارزمی نابغهی بزرگ ایرانی ، همان کسی است که سدهها پیش، پدران اروپاییان به هنگامهی نوزایی(رنسانس)، او را به انگیزهی بهرهمندی از نگرشهای دانشیاش گرامی داشته اند.
این شگفت ترین مرد روزگاران، به گونهی چشمگیری بر تمامی دانشهای دانشگاهی روزگار ما همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستاره شناسی چیرگی داشته است.
«بیرونی بزرگترین نابغهای است که تاریخ نشان داده است.» (ادوارد زاخاو- Edvard saxchau)
1- از هم میهنان بیرونی چه کسی او را می شناسد؟!
ابوریحان محمد پوراحمد بیرونی خوارزمی (362-440ه) نابغهی بزرگ «ایرانی» و نه عرب!، همان کسی است که سدهها پیش، پدران اروپاییان به هنگامهی نوزایی(رنسانس)، او را به انگیزهی بهرهمندی از نگرشهای دانشیاش: «استاد بیرونی» = «maitr ALbiron» می خواندند. و دیدگاههایش را رای پایانی هر گفتگو کارشناسی در اروپا به شمار می بردند. و سالها پیش از آن که ما در این جستار به شناسایی او برای فرزندان امروزیش بپردازیم، تمامی پژوهشهایش را با اشتهایی سرشار می بلعیدند؛ و پس از پشت سرگذاشتن دادگاههای کلیسیای (انکیزیسیون)، اندیشههایش را دوای توشهی بی خردی و یکسونگری (تعصب) می ساختند!
او که در شهر «بیرون» (از بخشهای خوارزم) دیده به دیدار گشوده بود، شاگردی و پژوهش را در خوارزم به انجام رساند و به گفتهی نامهی دانشوران: در تمام مدت تحصیل و تعلیم، نه زبانش از بیان فراغت یافت و نه دستش از قلم. ابوریحان از آموزشدیدگان راستین آموزههای ابونصر پور علی پور عراق ریاضی دان نامبردار زمان خود بود. و پس از چندی به دربار شمس المعالی قابوس پور وشمگیر رفته و در نزد او جایگاه ویژهای یافت و نگارش: «آثارالباقیه» را که بسیار از آن خواهیم گفت به نام او (به سال 391) ساخت.
گفتهاند سالی نیز به همراه محمود غزنوی به دیار هندوستان شد.
نگارنده، دربارهی سفر فرزانهی پژوهندهی خوارزمی به هندوستان گمانی ندارم، اما این که در ملازمت محمود نادان ترک نژاد بسر می برده، سخت بیمناکم.
درهرروی، بیگمانیم که سرگذشت و پژوهشهای شگفت ابوریحان در میان هندوکان و بررسی جهانبینیهای ایشان و آموختن و بررسی سنسکویت، سبب نگارش شاهکاری شگفت آور به نام «تحقیق مااللهند» می گردد؛ که از چگونگی آن نیز خواهیم گفت.
در سرتاسر سرگذشت زندگی ابوریحان بیرونی سخن از پژوهش و سفرو آزمایش است و سخن از چگونگی پژوهش و آزمایشهای او ورخنهی شگفت انگیزش بر دانش امروز بیشتر از روایت همیشگی فراز و نشیب زندگانی او، شایستهی ارزشی امروزی است.
تردید نکنید!، بیرونی مرد امروز است، نه مرد دوران محمودی.
2- دیدگاههای ابوریحان بیرونی :
این شگفت ترین مرد روزگاران، به گونهی چشمگیری بر تمامی دانشهای دانشگاهی روزگار ما همچو: تاریخ، ادبیات، فلسفه، طبیعیات، ریاضیات، هندسه و ستاره شناسی چیرگی داشته است.
«وی معتقد بوده است که همراه با هر گونه استدلال علمی، آزمونی نیز بایستی انجام شود تا درستی یا نادرستی نقل قولها و برداشتها و استدلالها معلوم گردد به کار گرفتن روشهای تجربی در علوم که از نوآوریهای ابوریحان بیرونی است، چندین سده بعد در اروپا توسط دانشمندان دیگری چون بیکن و دِکارت پیشنهاد شد و شالودهی روش علمی امروزی را تشکیل داد.
ابوریحان بیرونی صاحب متجاوز از 113 کتاب و مقاله است که در زمینههای علم هیئت، نجوم، فیزیک، دستگاههای علمی، گاه شماری، ادبیات و مذهب و غیره نوشته است.»(1)
بیرونی در پژوهشی بسیار ارزشمند با نام «لمعات» (در علم مناظر) در زمینهی دانش نورشناسی (Optic)، به ویژه ساختار نور، بررسیهای بسیار گرانسنگی را بر دوش دارد.
ابوریحان در چگونگی دیدن اجسام به وسیلهی چشم، برابر با نگرهی ابن هیثم است که: پرتو نور از جسم دیده شده(مرئی) به چشم باز می گردد. و نکتهی شگفت انگیز این که در این بررسی بیرونی سرعت نور را پیش از شتاب آوا(صدا) دانسته که دانش غربی چند سده پس از ابوریحان بدان دست یافت.
او گونهی بالارفتن آبها را از فوارهها و چشمهها بیان کرده و روشن کرده است که چگونه چشمهها جوشان میشوند و چگونه می توان آبها را از ژرفای چاهها و چشمهها به قلاع و منارها جریان داد.
او برابری و ترازمندی خط روی دریاها و آبهای زیرزمینی را با اندازهی روی زمین در کانونهای گوناگون بررسی کرده است.
او اندازهی روی زمین رابه دست آورده و در بخش پایانی کتاب «اسطرلابات» معادلههایی برای اندازه گیری نیمکرهی زمین آورده که دانشمندان غربی این معادلهها را به نام او نوشتهاند.
او ماه و سال و روزهای هفتگانه را در میان اقوام و تمدنهای گوناگون بیان کرده و تاریخ بسیاری از کشورها را گزارش داده و درازای سرزمینهای گوناگون را از روز کسوف ماه و دیدن آن در سرزمینهای دیگر به دست آورده است.
او نخستین کسی است که همانند دانش امروزی، جغرافیا را بررسی کرده و تجربه و بررسی را در این رشته پذیرفته و اساس علم طبیعی را بر پایهی ریاضی استوار ساخته است.
«بیرونی در زمینهی نقشه برداری نیز روشهای ابداعی خاصی داشته که بر اساس تلفیق دانشهای ریاضی و هندسه استوار بوده است. عرض جغرافیایی شهر بلخ که توسط بیرونی اندازه گیری شده برابر 41/36 درجه است که با سنجش امروزی (45/36 درجه) نزدیکی شگفتی دارد. پیش از وی، خوارزمی این عرض جغرافیایی را برابر 40/38 درجه تعیین نموده بوده است. بیرونی اندازه نصف النهار زمین را برابر 4/11062 کیلومتر تعیین نموده که آن نیز با توجه به مقدار دقیق امروزی (0/11110 کیلومتر) دارای دقت فوق العادهای است. روش ابداعی بیرونی در مساحی مبتنی بر تعیین و اندازه گیری زاویه انحطاط افق است. غربیان پیش از آن به این شیوه برخورد کنند ابداع این روش را به شخصی به نام رایت در قرن هفدهم میلادی نسبت می دادهاند.»(2)
هزار سال پس از بیرونی:«انیشتین معتقد است که جسم از ذرات بسیار ریزی تشکیل شده است و نام آن ذرات را «فوتون» نهاد. و ابوریحان عیناً همین نظر را داده است و نام آن ذرات را «اجزاء لطیفه» نهاده است.»(3)
در همین روند استاد عبدالحمید نیرنوری می نویسد: «ابوریحان به آزادی هر چه تمامتر دربارهی امکان گردش زمین به دور خورشید صحبت می کرد و در پاسخ آنهایی که زمین را ساکن می دانستند و استدلال می کردند....، میگفت: کسانی که زمین را متحرک و خورشید را ساکن فرض می کنند، گویند علت این که اشیایی که در سطح زمین است به فضا پرتاب نمی شود این است که قوهای در مرکز زمین است که اشیا را به سوی خود جذب و در حین حرکت زمین مانع پرتاب اشیا به فضا می شود... و این گفته مربوط به صدها سال پیش از نیوتون و داستان ساختگی افتادن سیب از درخت و کشف قوهی جاذبه توسط او با همین افتادن سیب از درخت است و چنان که دیده می شود قرنها پیش از کوپرنیک و گالیله موضوع گردش زمین به دور خورشید به آزادی و بدون هیچگونه مخالفتی از طرف روحانیون اسلامی مورد فحص و بحث قرار می گرفت.»(4)
ابوریحان ویرایشهایی در گاهشماری انجام داد که از ویرایشهای پاپ گریگوری که شش سده پس از او انجام گرفت درست تر و برتر است. او به گردش، نیروی گرایش، و گرد بودن زمین و گردندگی آن به دور کانون خود، و گردش سالانه دور خورشید که شش سده پس از آن کپرنیک، کپلر و نیوتون به آن پی بردند، پرداخته است.
قانون وزن ویژه و وزن ویژهی 18 گونه از سنگهای گرانبها را در فیزیک نمایان و جدولی در این باره ساخته است. همچنان که او فرهنگ نامهای بزرگ نیز در هیئت و ستاره شناسی و ریاضی دارد که همواره دانش اروپایی از آن بهرهمند بوده است.
این شگفت ترین نابغهی روزگاران روش سنجش و شمارشِ نتیجهی جمع تصاعدی هندسی را پیدا کرد، روش کار چاه آرتزین(چاههای آبفشان – فوراه) را به نیکی بررسی کرد. شعاع دایرهی زمین را اندازه گرفت، و شیب مدار خورشید را در برابر سطح استوا با نبود ابزارهای امروزی، 23 درجه و 35 دقیقه اندازه گیری کرده و امروزه 23 درجه و 27 دقیقه اندازه گیری می شود!
و به همین انگیزهها او را مرد امروز می نامیم.
3-نگاهی به برخی از نوشتارهای ابوریحان:
- آثار الباقیه عن القرون خالیه:
که با ترجمهی انگلیسی: chronology of Arcient Nations در اروپا منتشر شده، از بزرگترین شاهکارهای تاریخنویسی جهانی است که همچنین در بخشی از آن به بررسی ریشهها و روش «تسطیح کره»(stereoyraphic projection) نیز پرداخته ودرآن راه پاسخ مبتکرانه و تازهای را برای نگاشتن نقشههای جغرافیایی به دست میدهد. و برابر با نگارش او آشکار می شود که بی گمان این ابوریحان بوده که نقشهی «مرکاتور» (Gerard kremer mercator) را که پایهی آن تسطیح استوانی است، نخستین بار ساخته است.
و اگر همهی کوششهای بیرونی را در این دفتر همچون کاوش در تاریخ وسرگذشت و گاهشماریهای سرزمینهای باستانی و.... را کنار گذاریم، تنها همین کار بزرگ، برجستگی اندیشه و دانش او را در بسترهی دانش امروز نشان می دهد.
آثارالباقیه در 1887م به وسیلهی ادوارد زاخائو در لندن منتشر شد.
- تحقیق ماللهند من مقبوله مقولة فی العقل اومرذولة:
که به راستی نماد پیشرفت شگفت انگیز دانش زمین شناسی در میان دانشمندان مسلمان در روند سفرهای گوناگون آنان به گوشه گوشهی جهان و شناسایی سرزمینهای گوناگون به شمار می رود و نتیجهی کوشش ابوریحان پیرامون نگرشهای ریاضی و ستاره شناسی هندی و اندیشهها و جهان بینیهای هندوکان و ویژه گیهای جغرافیایی و زمین شناخت این سرزمین است.
نگرش میسیو رینود(m.Reinaud) در 1839م. به این کتاب بر اساس نسخهی خطی بود که به سال 1816 م در آرشیو ملی پاریس شماره خورده بود.
او در6-1844 در روزنامهی آسیایی، جستارهایی با نام: نامههای منتشر نشدهی جغرافیایی و تاریخی و علمی به عربی و فارسی دربارهی هند، منتشر کرده در 1849 آنها را به گونهی یک گفتار جداگانه چاپ کرد. این گفتار دارندهی بخشهای 18، 40و 41 از «تحقیق ماللهند» است.
ژول مول در 1860 به انجمن آسیایی پاریس پیشنهاد کرد که نشر و ویرایش «ماللهند» رابه چندین تن واگذار کنند.
الکساندر فونهامبلت (Alexander von Hambolot) در آلمان نخستین کسی است که فهرستی از دانشهای تجربی و زیست شناخت و گفتارهای وابسته به آن را با نام «cosmos»(= هماهنگی، نظم) در 1847 به نگارش درآورد و در آن دیدگاه همه کارشناسان و دانشمندان را به تحقیق ماللهند گرایش داد.
و بی گمان به وسیلهی این کوشش ابوریحان بود که مغرب زمین به شناخت هندوستان رسید.
چنان که بر نگرهی ویلیام دورانت :
«کتاب تاریخ الهند بیرونی یکی از بزرگترین پژوهشهای علمی ادبیات قرون وسطی می باشد.»(5)
- القانون المسعودی فی الهیئته و النجوم:
یک دانشنامهی ستاره شناسی، جغرافیا، هیئت، و ریاضی در یازده بخش که بهترین گواه پیشرفت علمی دانشمندان ستاره شمار مسلمان به شمار می رود و بیرونی در آن کوشیده تا جنبش پیچیدهی سیارهها را بررسی کند.
«بیرونی در کتاب القانون المسعودی به ابتکارهای شگفتی در دانش مثلثات دست زده و معادلهای (فرمول) برای بسط سینوس یک زاویه به دست آورده که هرگاه به علایم جدید نمایش دهیم ملاحظه خواهیم کرد که فرمول بیرونی نزدیکی زیادی به معادلهی نیوتون دارد و جدایی آن دو بسیار کم است.»(6)
بیرونی در «القانون المسعودی» در هماهنگی اندازههای جغرافیایی (Geographilal coordinates) هرگونه بی گمانی و یقین و پیروی و تقلید را کنار زده و تنها بر پایهی آزمایش و پژوهش و تجربه استوار گشته است. به همین انگیزه جدولهای ساخته شده بسیار شایستهی نگرشاند و به همین سبب نیز زکیولید طوفقان (پژوهشگر ترک) بخش جدولها را جداگانه به پیوست بخشهایی از چند نامهی دیگر بیرونی منتشر ساخت. وپس از آن دکتر جورج سارتون در نشریهی «Isis» (4-1943، ش 34) آن را از نگاه علمی سنجید.
القانون المسعودی در 1929 م به وسیلهی دانشگاه اسلامی علیکره (هند) به انگلیسی ترجمه شد که سبب پژوهشهایی در این باره از سوی کارل شوی گشت.
از این کتاب دو نسخهی خطی (در کتابخانهی برلین و گنجینهی بریتانیا) در دست است. ماکس کراوزه
(max Krause) خاورشناس آلمانی با برابری هفت نسخهی قدیمی تر از نسخهی آکسفورد آن را ویرایش و منتشر کرد و همان نسخه به کوشش شادروان مولانا ابولکلام آزاد (وزیر فرهنگ هند) در 6- 1954 در سه دفتر در حیدرآباد (دکن) منتشر شد.
- تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن:
دربارهی جغرافیا در رشتهی ریاضی بررسیهایی شده و در آن به پژوهشهایی همچو اندازه گیری شعاع زمین و ویژه گیهای اندازههای جغرافیایی سرزمینها و... پرداخته است.
بنابراین برخی بر این نگرهاند که او را می باید بنیانگذار دانش «ژئودزی» (Geodesie) بدانیم.
این پژوهش به وسیلهی جمیل علی به انگلیسی ترجمه و از سوی دانشگاه امریکایی بیروت در 1968 منتشر شده است.
- کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم:
بیرونی دربارهی ستاره شناسی و اخترماری به سال 420 هجری در غزنین این پژوهش را به خواهش دختر حسین خوارزمی انجام داد که به راستی درآمدی شگفت بر دانش ستاره شماری است. و در آن چهار دانش کلیدی در نجوم: هندسه، ریاضی، هیئت و احکام (و یک فن کوچک: استرلاب) را به گونهی بسیار ستایش برانگیز بررسی کرده است. و نگرشهایی همچو: فراز و فرود خورشید، چگونگی شب و روز، سپیده و شفق، ساعتها، اندازهی میانهی روز، منطقه البروج، اندازهی ویژه زمین، استوا، درازا و پهنای جغرافیایی شهرها، انگیزهی بلندی و کوتاهی شب و روز، سوی نماز(قبله)، خسوف و کسوف و گاهشماری را در آن گنجانده است.
ابوریحان این دفتر را به هر دو زبان دانش آن روز: پارسی و تازی برگردانده است.
این پژوهش گرانسنگ در 1934 م به وسیلهی رایت (R.R. Wright) به انگلیسی (درلندن) منتشر شد. و اگر به لاتین نیز بر می گشت بی گمان پایگاهی برابر با قانون بوعلی در اروپا می یافت.
- استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب:
در این پژوهش با تیزنگری شگفتی به بررسی پرسش امکان حرکت زمین، حرکت وضعی این کره، و اندازهی تقریبی محیط کرهی زمین به وسیلهی اتساع افق که امروزه به «قاعدهی بیرونی» بنام می باشد، پرداخته است.
این پژوهش ابوریحان به وسیلهی ویدمان (E. wiedemann) به آلمانی ترجمه شده است.
- استخرج الاوتار فی الدائره: بخواص خط المنحنی الواقع فیها:
دربارهی اندازهی درازی وترها و انگیزههای ابوریحان در این باره و گردآوری بررسیهای ابوسعید سجزی، ابوعلی بطری، ابونصرعراق، ابوالحسن مصری، سلیمان بن عصمة و ابو جعفر خازنی دراین باره آورده شده است.
این دفتر ابوریحان در 11- 1910 م به وسیلهی دکترهانری سوتر (Heinirich suter)، با نام:
Das Buch Der Auffindung Der sehnen به آلمانی ترجمه و کوششهای برجستهای بر آن شده است. و به تازگی نیز بخشهایی از آن به انگلیسی روایت و تفسیر شده است.
و همچنان می توان از دیگر پژوهشهای ارزشمند او در زمینهی ستاره شناسی نیز «تمهید المستقرلتحقیق معنی الممر» را نام برد. که به سال 1951 به وسیلهی دو پژوهشگر عرب به انگلیسی ترجمه شده است.
کلمنت موله نیز، وزن ویژهی بسیاری از جشمها را که بیرونی نمایان ساخته بود به فرانسوی ترجمه کرد :
J.J.Clement mullet, pesanteur de Diversis surstances Miner – ales procde pour 11. obtenir Dapres Abou – rihan albirouny
4- ابوریحان، کاشف راستین قارهی امریکا(7):
برابر با گفتارهای گذشتگان، پیشنیان بر آن بودند که بخش خشکی و شایستهی زیست در زمین ویژهی 4/1 شمالی است که آن را ربع مسکون می نامیدند و تمام 90 درجهی عرض شمالی را خشکی نمی دانستند.
اما ابوریحان بیرونی نخستین دانشمندی است که در ایران زمین با نیروی شگفت انگیز دانش و خرد بر این نگره بود که در نیم کرهی جنوبی زمین (ربع شمالی دیگر) درست در کانون برابر قطرهای 4/1 شمالی نیز خشکی هست و دو ربع دیگر زمین را آب فرا گرفته و همین آبها میان دو قاره را جدایی افکنده است.
و این پرسش که چرا نیاکان تنها یک ربع شمالی زمین را دارای خشکی می دانستند، پرسش چهارم از هشت پرسش ابوریحان از پورسینا است.
نگرش ابوریحان را به قارهی نوین در دو جا از «تحقیق ماللهند» و یک جا در قانون مسعودی می توان دید و برابر با آنچه ابوریحان گفته، هر پژوهشگری بی گمان می شود که ربع شمالی (خشکی مقاطر) که ابوریحان با چشم خرد بدو گریسته، همان سرزمینی است که میان دو اقیانوس آرام و اطلس بوده و 462 سال پس از ابوریحان و شش سد سال پیش از این به وسیلهی کریستوفر کلمبیوس اسپانیولی (دریانورد یا دزد دریایی؟!) که بی گمان بود به هندوستان رسیده، تنها به گونهی ناگهانی و از روی اشتباه پیدا گشت!
«یک بازرگان فلورانسی: «امریکووسپوس» که جزو همراهانی کریستف کلمب بود، به نام پادشاه پرتغال در 1492 سفری به سرزمین جدید نمود، و نشان داد که دریانوردان اسپانیولی بر خلاف تصورشان به جزیرهای در کرانهی جنوب خاوری آسیا نرسیده، بلکه آنها به کرانههای قارهی جدید راه یافته بودند. به همین جهت سرزمین جدید به نام «امریکو» خوانده شد، و امریکا نام یافت.»(
بیرونی همچنین در «تحدید نهایات الاماکن» پیرامون این که آیا در نیمکرهی جنوبی زمین نیز خشکی هست؟ بررسیهای بسیار ارزندهای نموده است.
5- نگاه دانشمندان اروپایی به بیرونی:
- جورج سارتون(Georg sarton)، استاد پیشین دانشگاه هاروارد امریکا:
«ابوریحان مردی بود باهوش سرشار و آگاهیهای گسترده و ژرف، ابوریحان فیلسوفی بزرگ و ریاضیدان نیرومند است و د ردانش جغرافیا سرآمد و از تمامی شاخههای دانش زمان خویش آگاهی داشت... او مردی پژوهشگر، فیلسوف، ریاضی دان، جغرافیدان، چهرهای با فرهنگ و دارای آگاهیهای گسترده بود، که از بزرگان مطالعات اسلامی و از بزرگترین دانشمندان جهان بوده است.»(9)
- اسمیت (D.E. Smith):
«بیرونی درخشانترین چهرهی علمی زمان خود و ریاضیات بود و غربیان در آگاهیهای خود دربارهی علوم هند خود را مدیون او می دانند.» (10)
- آلدومییلی (Aldo mieli)، شرق شناسی ایتالیایی:
«شخصیت بیرونی درحقیقت ما را با فرد سرکشی در جهان علم مواجه می کند که با آن که چگونگی دانشی او شایسته ستایش وبزرگداشت فراوان بوده، باز هم آنچنانکه باید و شاید بزرگی او به خوبی نشان داده نشده است.» (11)
- کارادوو (carrade vaux) پژوهندهی دانش اسلام شناسی، در: «متفکران اسلامی» چنین می نویسد:
«اکنون به یک چهرهی معنوی و نخستین که پایگاه بلند و ویژهای در یادگارهای علمی قرون و سطی دارد، برمی خوریم و آن بیرونی است. با آن که از دورهی بیرونی سالها گذشته اما اندیشهی او هنوز تازه و جوان است. دارندهی این اندیشهها، به دانشمندان روزگار ما نزدیکتر است تا به دانشمندان زمان خود. روش ذهنی و اوج فکری او همانند شیوهی پژوهش و پیشرفت دانشمندان امروز است.» (12)
و همچنین از دیگر چهرههای علمی اروپا که به ستایش ابوریحان پرداختهاند می توان به میسیورینود که در 1839 نوشتارها و نگرشهای ابوریحان را بررسی کرده و بسیار او را ستوده اشاره کرد و همچنین پژوهشهای ارزندهی «م. اسن. موسک» در 1843 که دربارهی ابوریحان سخن گفته است.