مژگان
09-07-2010, 11:38 AM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
بیستون از مشهورترین کتیبههای میخی جهان است. مهمترین سند تاریخی زمان داریوش است که شرح وقایع را از زبان او میگوید و تقریباً بدون هیچ تحریفی بهدست ما رسیده است.
طولانیترین کتیبه فارسی باستان است که براساس آن وسعت جغرافیائی ایران زمان داریوش، نام قدیمی مکانهای جغرافیائی کنونی، ماهها، اشخاص و اقوام همسایه ایران را در آن زمان میتوانیم بشناسیم.
همچنین این کتیبه نشان میدهد که هخامنشیان تاریخگذاری خاص خود را داشتهاند و زبان فارسی باستان تقریباً یک زبان محلی است که فقط در این دوره تکلم میشده است. بیشترین کمک را به رمزگشائی فارسی باستان و خطوط میخی کرده است.
● خطوط
در زیر نقشها خطوط فارسی باستان در ۴۱۴ سطر در ۵ ستون به طول ۲۳/۹ و عرض و یا ارتفاع ۶۳/۳ متر قرار دارد. در دست راست کنار نقش یک بخش کتیبه ایلامی به طول ۶۰/۵ متر و عرض و یا ارتفاع ۷۰/۳ متر قرار دارد و بقیه این کتیبه در سمت چپ در امتداد خطوط فارس باستان به طول ۶۷/۵ و عرض ۶۳/۳ متر و کلاً ۵۹۳ سطر در هشت ستون قرار دارد.
کتیبه اکدی (بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد. با طول یا ارتفاع چهار متر (۴) و عرض از قسمت بالا ۲/۵۲ و در قسمت پائین ۳۱/۲ این کتیبه به شکل ذوزنقه و در ۱۱۲ سطر مجموع خطوط و نقوش برابر ۱۲۰ متر مربع است.
● غار مرآفتاو
این غار در نزدیکی غار مر تاریک واقع شده ۲۶ متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقی است. دهانه غار حدود شش متر ارتفاع دارد و بهتدریج از ارتفاع آن کاسته میشود تا جائی در انتهای آن به دو متر میرسد. دالان اصلی حدود ۱۶۰ متر مربع مساحت دارد و در بیشتر قسمتهای آن کف سنگی غار دیده میشود. یک پشته استالاگمیتی در انتهای غار دیده میشود که دالان اصلی را از بخش انتهائی جدا میکند. دو دهلیز کم عرض در پائین لین پشته وجود دارد که تنها راههای بخش انتهائی غار است بخش انتهائی حدود ۱۸ متر عمق و حدود ۶۰ متر مربع مساحت دارد و ارتفاع سقف آن کمتر از یک متر است.
● غار مر تاریک
این غار در حد فاصل دامنه و دیوارهای مرتفع واقع شده و مشرف بر یک سکوی طبیعی است. دهانه غار در ارتفاع سه متری دیواره واقع شده است. بخشی از این دیواره در حد فاصل دهانه غار و سکوی سنگی بر اثر بالا و پائین رفتنهای متوالی در اعصار گذشته سائیده و صیقلی شده است و در جای جای آن شکافهای سائیدهای دیده میشود که جهت صعود به غار استفاده میشده است. غار ۲۵ متر عمق و حدود ۸۰ متر مربع مساحت دارد و بهصورت دالانی عمیق و کم عرض است که در انتها به محوطه نسبتاً بازتری ختم میشود. سقف غار از ابتدا تا انتهای دالان بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر میرسد. دهانه غار به سمت شرق است و به همین دلیل طی روز تا عمق چند متری در معرض روشنائی و گرمای آفتاب قرار میگیرد. محور اصلی غار در عمق چند متری با زاویه تقریباً ۹۰ درجه به سمت راست منحرف میشود.
● مشخصات ظاهر کتیبه بیستون
این کتیبه یکی از معروفترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان است زیرا نوشته به خط میخی در زمان هخامنشیان است. مجموعاً سطحی را که این کتیبه در بر گرفته به طول ۵/۲۰ متر و عرض ۸۰/۷ متر است. کتیبه را در دو بخش مورد بررسی قرار میدهیم.
● نقوش
نقشهای این اثر تاریخی بر سطحی به طول ۶متر و عرض یا ارتفاع ۳متر و ۲۰سانتیمتر حجاری شده است و شامل تصویر داریوش و کماندار نیزهدار شاهی و ۱۰ تن شورشگر است که یک تن در زیر پای داریوش و ۹ تن دست بست در مقابل او قرار دارند و سرهایشان بهجز نفر اول به وسیله طنابی بههم وصل شده است و هر کدام لباس مخصوص کشور خود را بر تن دارند که آنها را از دیگری متمایز میسازد و بر بالای سر هر کدام نوشتهای است که نام شورشگر و محل شورش را معلوم میکند اندازه قد هشت تن از آنان ۱۲۶ سانتیمتر و آخرین نفر که سکونخا نام دارد با کلاهش ۱۷۸ سانتیمتر نشان داده شده. پای چپ و کمان او که در دست چپش قرار دارد. بر بدن پادشاه به نشانه پرستش بهسوی فروهر بلند شده است.
فروهر نماد اهورا مزدا روبهروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است که این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است. یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانهای شکل فروهر قرار دارد همین نقش هم تاج کنگرهدار زیبائی که بر سر داریوش است. پشت سر داریوش کماندار و نیزهدار شاهی ایستادهاند. شاه و افسرانش یکنوع لباس بلند پارسی در بر و کفش سهبندی مشابهی به پا دارند.
ولی سربندی که بر سر افسران است از لحاظ تزئین با تاج داریوش تفاوت دارد.
ریش مستطیل شکل شاه نیز از ریش کوتاه سایرین متمایز است یعنی از تکه سنگ جداگانهای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است. در هر دو مچ فروهر، شاه و دو افسرش دستبند دیده میشود. این دقت و ظرافت در تیردان. بند آن منگولههای متصل به نیزه ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پابرهنه هستند. بر سطح حجاری شده ۱۱ کتیبه نقش شده است. در برابر داریوش ۹ تن شورشگران تابعه که دستشان از پشت بسته شده و به گردنهایشان طنابی کشیدهاند، ایستادهاند. در بالای سر هر یک از اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن جامه اسیر سوم نام پادشاه شورشگر که نقش او نیز آمده و جائی که در آنجا شورش آغاز شده در لوحهها یک نقطه یادآوری شده است.
آخرین نفر ایستاده سکونخای Skunkha سکائی Scythian است که از کلاه نوک تیز بلندش شناخته میشود. نقش سکونخای پس از فتح سکائیه به این نقش و کتیبه اضافه شده است و برای اضافه کردن نقش این یاغی مقداری از نسخه ایلامی کتیبه بیستون را محو کردهاند. نقش داریوش در کوه بیستون چون دیگر نقوش عهد هخامنشی در برابر اسیران درشتتر و بلندتر و اسیران با قامتی کوتاه نقش شدهاند. بلندی قامت داریوش در این نقش ۱۷۸ سانتیمتر و دو نفر همراهان او که پشت سرش ایستادهاند ۱۴۰ سانتیمتر است. بلندی قامت اسیران به استثنای سکونخای ۱۰۵ سانتیمتر است. بهطور کلی حجاری بیستون از نظر تدوین و ترکیب اجزا نقش آنوبانی پادشاه لولوبی در سر پل ذهاب و نقش نارامسین پادشاه اکد را در کردستان عراق در میزان گستردهتر تکرار میکند.
● تندیس هرکول
در بهمن ماه سال ۱۳۲۷ هنگامی که کارگران شرکت شوسه برای احداث راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند به تندیس نسبتاً بزرگی برخورد میکنند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان گردیده بود. در دوران پارتی و رثرغنه یکی از محبوبترین خدایان بود که اغلب بهصورت پیکرههای گلی و سنگی نشان داده شده است. یک نمونه از این دست پیکره هرکول و رثرغنه است که کنار شاهراه شرقی ـ غربی جاده بزرگ ابریشم یا جاده بزرگ خراسان در بیستون نزدیک کرمانشاه از سنگ تراشیده شده است. هرکول بهصورت شخصی نیرومند کاملاً عریان با موی و ریش مجعد در حال استراحت بر روی پوست شیری نشان میدهد که بر سکوی به طول ۲۰/۲ متر به پهلوی چپ بهطور نیمخیز به آرنج تکیه کرده و در دست چپ پیالهای دارد که تا نزدیک صورت نگه داشته است و نیز دست راستش بر روی پای راست قرار گرفته و پای چپ را تکیهگاه پای دیگر کرده است. سر تندیس که در قدیم از بدن آن جدا شده بود. قبل از خاکبرداری بهدست سرپرست راه شوسه پیدا شد. طول تندیس ۴۷/۱ متر که بهطور برجسته از سنگ کوه تراشیده شده و از طرف پشت به کوه متصل است. در عقب تندیس نقوش و کتیبهای به زبان یونانی قدیم بر روی سنگ نقش شده است. نقوش آن شامل درخت زیتونی است که از شاخه آن کماندان و تیردانی آویزان شده است. در کنار این درخت گرز مخروطی شکل گرهداری حجاری شده که برجستگی آن نسبت به سایر نقوش بیشتر است. کتیبه به خط یونانی قدیم در هفت سطر بر روی لوحی به ابعاد ۳۴٭۳۳ سانتیمتر نوشته شده که نمای آن به شکل معابد یونانی ساخته شده است. اگر آن را با مبدأ تاریخی سلوکی که ۳۱۲ ق.م است بسنجیم سال ۱۴۸ ق.م بهدست میآید. چون که تاریخ ساخت تندیس سال ۱۵۳ ق.م تعیین میشود. این تاریخ با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی (اشک نهم ۱۷۴ـ۱۳۶ ق.م) مطابق است. در زیر تنه هرکول نقش شیری دیده میشود که در ازاء آن از سر تا دم ۲۰۰ سانتیمتر و بلندی دم آن ۱۱۴ سانتیمتر است.
● کاخ نیمهتمام ساسانی و بقایای کاروانسرای ایلخانی
در نطقه تاریخی بیستون در حد فاصل کاروانسرای صفوی و حاشیه چشمه آب سراب بیستون بنای کاوش شدهای که به بنای ساسانی و ایلخانی نسبت داده شده است.
شالوده این بنا نیمهتمام با ابعاد ۷۵/۸۳۱۳۹ متر در دوران ساسانی حکومت خسروپرویز نهاد شده است. این بنا به دلایل مختلف به پایان نرسیده و در همان مراحل اولیه کار ساخت و ساز آن متوقف مانده است این بنا تا دوره ایلخانی متروک بوده است. متأسفانه مدارکی وجود ندارد که این بنا قبل از دوره ایلخانی چه کاربردی داشته و آیا استفاده شده یا نه.
آلمانیها پس از کاوش در این منطقه حدس زدهاند که این بنا به اوایل دوره اسلام برمیگردد و گفتهاند که این بنا در دوره آل بویه یک پست دفاعی بوده اما با شواهد و مدارکی که از اطراف و اکناف این بنا یافت شده و با توجه به اثرهای دیگران این منطقه به احتمال زیاد این بنا ساسانی بوده است.
این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر چیدن آنها روی سنگهای ساسانی در دوره ایلخانی تبدیل به یک کاروانسرا شده و در این دوره تکمیل گردیده است. به علت ریختن سقفهای آجری اتاقها گمان میرود واقعه غیرمترقبهای از جمله زلزله در آن زمان اتفاق افتاده است.
بعد از ریختن سقفهای آجری اتاقها در دوره ایلخانی ساخت و سازهای ضعیفی که پیها و دیوارهای آنها با سنگهای لاشه و ملاط گل و چینه ساخته شدهاند تنوریهای متعددی در عمقهای مختلف به چشم میخورند. این تنورها احتمالاً مربوط به دوره تیموری است.
بعد از خرابی کاروانسرای ایلخانی ساخت و سازهای سنگهای لاشه و ملاط گل بهصورتی غیرماهرانه در دوره تیموری انجام گرفته است و سازههائی در دوره قاجار و پهلوی از قبیل چاه و راه آب و ساخت دهکده بر روی بنا در آن محل انجام گرفته است. دور تا دور این بنا حصاری مستحکم با سنگهای تراش خورده بزرگ بهصورت خشکه چین (قسمت بیرونی دیوار) و قسمت داخلی دیوار با لاشه سنگی و ملاط گچ نیمکوب پوشانده شده است. ضخامت این دیوارهها حدود ۲۴۰ سانتیمتر است و کل دیوارهای بنا ضخامتی حدود ۱۲۰ـ۲۴۰ سانتیمتر دارد. دور تا دور این بنا نیز اتاقهائی ساخته شده است.
طول اتاقها حدود ۴۰/۶ متر و عرض آنها ۲۸۰ سانتیمتر است. در دیوارهای اتاقها هیچگونه روزنه یا پنجره یا نورگیری وجود ندارد.
شاید در بالای سقف نورگیر وجود داشته باشد. در این بنا راهپلههائی با پاگرد به طرف بالا و پائین نیز تعبیه شده و اتاقهای آن دارای ورودی است.
در این بنا مانند ساخت بناهای دیگر ساسانی به روی سنگهای تراش خورده امضاء حجاران آن زمان دیده میشود.
تقریباً در قسمت شرق بنا و در داخل بنا خرابهای از یک مسجد ایلخانی و محراب آن نیز وجود دارد که بعد از چند حفاری آن را مرتب کردهاند که متأسفانه مرمت کاملاً اشتباهی از لحاظ ساختار بنا است.
در داخل بنا برای اتاقها راهروهائی نیز وجود دارد که ورودی هر راهرو با طاق آجری آن شناسائی میشود در حال حاضر از این بنا مخروبهای بیش نمانده و حتی هنوز قسمتی از بنا حفاری نگردیده است.
بیستون از مشهورترین کتیبههای میخی جهان است. مهمترین سند تاریخی زمان داریوش است که شرح وقایع را از زبان او میگوید و تقریباً بدون هیچ تحریفی بهدست ما رسیده است.
طولانیترین کتیبه فارسی باستان است که براساس آن وسعت جغرافیائی ایران زمان داریوش، نام قدیمی مکانهای جغرافیائی کنونی، ماهها، اشخاص و اقوام همسایه ایران را در آن زمان میتوانیم بشناسیم.
همچنین این کتیبه نشان میدهد که هخامنشیان تاریخگذاری خاص خود را داشتهاند و زبان فارسی باستان تقریباً یک زبان محلی است که فقط در این دوره تکلم میشده است. بیشترین کمک را به رمزگشائی فارسی باستان و خطوط میخی کرده است.
● خطوط
در زیر نقشها خطوط فارسی باستان در ۴۱۴ سطر در ۵ ستون به طول ۲۳/۹ و عرض و یا ارتفاع ۶۳/۳ متر قرار دارد. در دست راست کنار نقش یک بخش کتیبه ایلامی به طول ۶۰/۵ متر و عرض و یا ارتفاع ۷۰/۳ متر قرار دارد و بقیه این کتیبه در سمت چپ در امتداد خطوط فارس باستان به طول ۶۷/۵ و عرض ۶۳/۳ متر و کلاً ۵۹۳ سطر در هشت ستون قرار دارد.
کتیبه اکدی (بابلی) در قسمت بالای کتیبه سمت چپ ایلامی قرار دارد. با طول یا ارتفاع چهار متر (۴) و عرض از قسمت بالا ۲/۵۲ و در قسمت پائین ۳۱/۲ این کتیبه به شکل ذوزنقه و در ۱۱۲ سطر مجموع خطوط و نقوش برابر ۱۲۰ متر مربع است.
● غار مرآفتاو
این غار در نزدیکی غار مر تاریک واقع شده ۲۶ متر عمق دارد و دهانه آن به سمت شمال شرقی است. دهانه غار حدود شش متر ارتفاع دارد و بهتدریج از ارتفاع آن کاسته میشود تا جائی در انتهای آن به دو متر میرسد. دالان اصلی حدود ۱۶۰ متر مربع مساحت دارد و در بیشتر قسمتهای آن کف سنگی غار دیده میشود. یک پشته استالاگمیتی در انتهای غار دیده میشود که دالان اصلی را از بخش انتهائی جدا میکند. دو دهلیز کم عرض در پائین لین پشته وجود دارد که تنها راههای بخش انتهائی غار است بخش انتهائی حدود ۱۸ متر عمق و حدود ۶۰ متر مربع مساحت دارد و ارتفاع سقف آن کمتر از یک متر است.
● غار مر تاریک
این غار در حد فاصل دامنه و دیوارهای مرتفع واقع شده و مشرف بر یک سکوی طبیعی است. دهانه غار در ارتفاع سه متری دیواره واقع شده است. بخشی از این دیواره در حد فاصل دهانه غار و سکوی سنگی بر اثر بالا و پائین رفتنهای متوالی در اعصار گذشته سائیده و صیقلی شده است و در جای جای آن شکافهای سائیدهای دیده میشود که جهت صعود به غار استفاده میشده است. غار ۲۵ متر عمق و حدود ۸۰ متر مربع مساحت دارد و بهصورت دالانی عمیق و کم عرض است که در انتها به محوطه نسبتاً بازتری ختم میشود. سقف غار از ابتدا تا انتهای دالان بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر میرسد. دهانه غار به سمت شرق است و به همین دلیل طی روز تا عمق چند متری در معرض روشنائی و گرمای آفتاب قرار میگیرد. محور اصلی غار در عمق چند متری با زاویه تقریباً ۹۰ درجه به سمت راست منحرف میشود.
● مشخصات ظاهر کتیبه بیستون
این کتیبه یکی از معروفترین و مشهورترین سندهای تاریخی جهان است زیرا نوشته به خط میخی در زمان هخامنشیان است. مجموعاً سطحی را که این کتیبه در بر گرفته به طول ۵/۲۰ متر و عرض ۸۰/۷ متر است. کتیبه را در دو بخش مورد بررسی قرار میدهیم.
● نقوش
نقشهای این اثر تاریخی بر سطحی به طول ۶متر و عرض یا ارتفاع ۳متر و ۲۰سانتیمتر حجاری شده است و شامل تصویر داریوش و کماندار نیزهدار شاهی و ۱۰ تن شورشگر است که یک تن در زیر پای داریوش و ۹ تن دست بست در مقابل او قرار دارند و سرهایشان بهجز نفر اول به وسیله طنابی بههم وصل شده است و هر کدام لباس مخصوص کشور خود را بر تن دارند که آنها را از دیگری متمایز میسازد و بر بالای سر هر کدام نوشتهای است که نام شورشگر و محل شورش را معلوم میکند اندازه قد هشت تن از آنان ۱۲۶ سانتیمتر و آخرین نفر که سکونخا نام دارد با کلاهش ۱۷۸ سانتیمتر نشان داده شده. پای چپ و کمان او که در دست چپش قرار دارد. بر بدن پادشاه به نشانه پرستش بهسوی فروهر بلند شده است.
فروهر نماد اهورا مزدا روبهروی پادشاه قرار دارد و حلقهای در دست چپ گرفته و دست راست خود را مانند پادشاه بلند کرده است که این حرکت ظاهراً علامت دعای خیر است. یک ستاره هشت پر درون دایره بالای کلاه تقریباً استوانهای شکل فروهر قرار دارد همین نقش هم تاج کنگرهدار زیبائی که بر سر داریوش است. پشت سر داریوش کماندار و نیزهدار شاهی ایستادهاند. شاه و افسرانش یکنوع لباس بلند پارسی در بر و کفش سهبندی مشابهی به پا دارند.
ولی سربندی که بر سر افسران است از لحاظ تزئین با تاج داریوش تفاوت دارد.
ریش مستطیل شکل شاه نیز از ریش کوتاه سایرین متمایز است یعنی از تکه سنگ جداگانهای ساخته شده و سپس با مهارت بسیار به چهره داریوش متصل شده است. در هر دو مچ فروهر، شاه و دو افسرش دستبند دیده میشود. این دقت و ظرافت در تیردان. بند آن منگولههای متصل به نیزه ریش و سربند افسران شاهی هم به کار رفته است. گئوماتا تنها اسیری است که کفش بندی به پا دارد و بقیه اسیران پابرهنه هستند. بر سطح حجاری شده ۱۱ کتیبه نقش شده است. در برابر داریوش ۹ تن شورشگران تابعه که دستشان از پشت بسته شده و به گردنهایشان طنابی کشیدهاند، ایستادهاند. در بالای سر هر یک از اسیران و در زیر تنه گئومات مغ و بر روی دامن جامه اسیر سوم نام پادشاه شورشگر که نقش او نیز آمده و جائی که در آنجا شورش آغاز شده در لوحهها یک نقطه یادآوری شده است.
آخرین نفر ایستاده سکونخای Skunkha سکائی Scythian است که از کلاه نوک تیز بلندش شناخته میشود. نقش سکونخای پس از فتح سکائیه به این نقش و کتیبه اضافه شده است و برای اضافه کردن نقش این یاغی مقداری از نسخه ایلامی کتیبه بیستون را محو کردهاند. نقش داریوش در کوه بیستون چون دیگر نقوش عهد هخامنشی در برابر اسیران درشتتر و بلندتر و اسیران با قامتی کوتاه نقش شدهاند. بلندی قامت داریوش در این نقش ۱۷۸ سانتیمتر و دو نفر همراهان او که پشت سرش ایستادهاند ۱۴۰ سانتیمتر است. بلندی قامت اسیران به استثنای سکونخای ۱۰۵ سانتیمتر است. بهطور کلی حجاری بیستون از نظر تدوین و ترکیب اجزا نقش آنوبانی پادشاه لولوبی در سر پل ذهاب و نقش نارامسین پادشاه اکد را در کردستان عراق در میزان گستردهتر تکرار میکند.
● تندیس هرکول
در بهمن ماه سال ۱۳۲۷ هنگامی که کارگران شرکت شوسه برای احداث راه جدید همدان به کرمانشاه در دامنه کوه بیستون مشغول خاکبرداری و خروج سنگ از پای کوه و تسطیح جاده بودند به تندیس نسبتاً بزرگی برخورد میکنند که قسمتی از شانه آن از زیر خاک نمایان گردیده بود. در دوران پارتی و رثرغنه یکی از محبوبترین خدایان بود که اغلب بهصورت پیکرههای گلی و سنگی نشان داده شده است. یک نمونه از این دست پیکره هرکول و رثرغنه است که کنار شاهراه شرقی ـ غربی جاده بزرگ ابریشم یا جاده بزرگ خراسان در بیستون نزدیک کرمانشاه از سنگ تراشیده شده است. هرکول بهصورت شخصی نیرومند کاملاً عریان با موی و ریش مجعد در حال استراحت بر روی پوست شیری نشان میدهد که بر سکوی به طول ۲۰/۲ متر به پهلوی چپ بهطور نیمخیز به آرنج تکیه کرده و در دست چپ پیالهای دارد که تا نزدیک صورت نگه داشته است و نیز دست راستش بر روی پای راست قرار گرفته و پای چپ را تکیهگاه پای دیگر کرده است. سر تندیس که در قدیم از بدن آن جدا شده بود. قبل از خاکبرداری بهدست سرپرست راه شوسه پیدا شد. طول تندیس ۴۷/۱ متر که بهطور برجسته از سنگ کوه تراشیده شده و از طرف پشت به کوه متصل است. در عقب تندیس نقوش و کتیبهای به زبان یونانی قدیم بر روی سنگ نقش شده است. نقوش آن شامل درخت زیتونی است که از شاخه آن کماندان و تیردانی آویزان شده است. در کنار این درخت گرز مخروطی شکل گرهداری حجاری شده که برجستگی آن نسبت به سایر نقوش بیشتر است. کتیبه به خط یونانی قدیم در هفت سطر بر روی لوحی به ابعاد ۳۴٭۳۳ سانتیمتر نوشته شده که نمای آن به شکل معابد یونانی ساخته شده است. اگر آن را با مبدأ تاریخی سلوکی که ۳۱۲ ق.م است بسنجیم سال ۱۴۸ ق.م بهدست میآید. چون که تاریخ ساخت تندیس سال ۱۵۳ ق.م تعیین میشود. این تاریخ با اواسط سلطنت مهرداد اول اشکانی (اشک نهم ۱۷۴ـ۱۳۶ ق.م) مطابق است. در زیر تنه هرکول نقش شیری دیده میشود که در ازاء آن از سر تا دم ۲۰۰ سانتیمتر و بلندی دم آن ۱۱۴ سانتیمتر است.
● کاخ نیمهتمام ساسانی و بقایای کاروانسرای ایلخانی
در نطقه تاریخی بیستون در حد فاصل کاروانسرای صفوی و حاشیه چشمه آب سراب بیستون بنای کاوش شدهای که به بنای ساسانی و ایلخانی نسبت داده شده است.
شالوده این بنا نیمهتمام با ابعاد ۷۵/۸۳۱۳۹ متر در دوران ساسانی حکومت خسروپرویز نهاد شده است. این بنا به دلایل مختلف به پایان نرسیده و در همان مراحل اولیه کار ساخت و ساز آن متوقف مانده است این بنا تا دوره ایلخانی متروک بوده است. متأسفانه مدارکی وجود ندارد که این بنا قبل از دوره ایلخانی چه کاربردی داشته و آیا استفاده شده یا نه.
آلمانیها پس از کاوش در این منطقه حدس زدهاند که این بنا به اوایل دوره اسلام برمیگردد و گفتهاند که این بنا در دوره آل بویه یک پست دفاعی بوده اما با شواهد و مدارکی که از اطراف و اکناف این بنا یافت شده و با توجه به اثرهای دیگران این منطقه به احتمال زیاد این بنا ساسانی بوده است.
این بنا با استفاده از دیوارهای سنگی بنای ساسانی و با استفاده از آجر چیدن آنها روی سنگهای ساسانی در دوره ایلخانی تبدیل به یک کاروانسرا شده و در این دوره تکمیل گردیده است. به علت ریختن سقفهای آجری اتاقها گمان میرود واقعه غیرمترقبهای از جمله زلزله در آن زمان اتفاق افتاده است.
بعد از ریختن سقفهای آجری اتاقها در دوره ایلخانی ساخت و سازهای ضعیفی که پیها و دیوارهای آنها با سنگهای لاشه و ملاط گل و چینه ساخته شدهاند تنوریهای متعددی در عمقهای مختلف به چشم میخورند. این تنورها احتمالاً مربوط به دوره تیموری است.
بعد از خرابی کاروانسرای ایلخانی ساخت و سازهای سنگهای لاشه و ملاط گل بهصورتی غیرماهرانه در دوره تیموری انجام گرفته است و سازههائی در دوره قاجار و پهلوی از قبیل چاه و راه آب و ساخت دهکده بر روی بنا در آن محل انجام گرفته است. دور تا دور این بنا حصاری مستحکم با سنگهای تراش خورده بزرگ بهصورت خشکه چین (قسمت بیرونی دیوار) و قسمت داخلی دیوار با لاشه سنگی و ملاط گچ نیمکوب پوشانده شده است. ضخامت این دیوارهها حدود ۲۴۰ سانتیمتر است و کل دیوارهای بنا ضخامتی حدود ۱۲۰ـ۲۴۰ سانتیمتر دارد. دور تا دور این بنا نیز اتاقهائی ساخته شده است.
طول اتاقها حدود ۴۰/۶ متر و عرض آنها ۲۸۰ سانتیمتر است. در دیوارهای اتاقها هیچگونه روزنه یا پنجره یا نورگیری وجود ندارد.
شاید در بالای سقف نورگیر وجود داشته باشد. در این بنا راهپلههائی با پاگرد به طرف بالا و پائین نیز تعبیه شده و اتاقهای آن دارای ورودی است.
در این بنا مانند ساخت بناهای دیگر ساسانی به روی سنگهای تراش خورده امضاء حجاران آن زمان دیده میشود.
تقریباً در قسمت شرق بنا و در داخل بنا خرابهای از یک مسجد ایلخانی و محراب آن نیز وجود دارد که بعد از چند حفاری آن را مرتب کردهاند که متأسفانه مرمت کاملاً اشتباهی از لحاظ ساختار بنا است.
در داخل بنا برای اتاقها راهروهائی نیز وجود دارد که ورودی هر راهرو با طاق آجری آن شناسائی میشود در حال حاضر از این بنا مخروبهای بیش نمانده و حتی هنوز قسمتی از بنا حفاری نگردیده است.