donya88
09-06-2010, 07:12 AM
ادموند فيليپس - Edmund S. Phelps سال دريافت جايزه : 2006 سال تولد:1933 تابعيت: آمريكا دانشگاه: كلمبيا فلپس در سال 1967، بدون اطلاع از اينكه فريدمن در موردي تحقيق ميكند كه مورد علاقه او نيز هست، «نرخ بيكاري طبيعي» را كشف كرد. نرخي كه به واسطه عوامل اصطكاكي درون سيستم اقتصاد حاصل ميشود. امري كه كينزيها نيز بدان اعتراف دارند، گو آنكه آنان اين نرخ را پايينتر از آنچه مخالفان بيان ميكردند، در نظر گرفتهاند. خصلت نرخ بيكاري طبيعي از منظر فريد من – فلپس آنچنان است كه ديگر با هيچ سياستي از سوي كانونهاي پولي و مالي نميتوان آن را كاهش داد. در حقيقت هر سياستي موجب ميشود كه در بلندمدت با رفع نقص انتظارات عاملان اقتصادي نرخ بيكاري به همان نرخ سابق اما با تورمي بالاتر برگردد. توصيه سياستي از سوي فلپس در حقيقت اين امر است كه وقتي اقتصاد به نرخ بيكاري طبيعي رسيد، هر سياستي در جهت كاهش آن باعث افزايش نرخ تورم خواهد شد. كار فلپس باعث شد تا منحني فيليپس در بلندمدت در سطح نرخ بيكاري به صورت عمودي درآيد. تا پيش از فلپس، منحني فيليپس نشانگر آن بود كه رابطهاي منفي ميان نرخ تورم و بيكاري وجود دارد و اين گزاره، ادعاي كينزيها را پيرامون بده- بستان ميان اهداف اشتغالزايي و ضدتورمي به اثبات ميرساند. اما كار فريدمن- فلپس نشان داد كه در مقطعي اين رابطه از بين ميرود و اين بزرگترين كار فلپس است كه باعث شد سه دهه بعد يعني در چنين زماني او برنده جايزه نوبل شود. اما بعدها كينزيها نشان دادند كه نرخ بيكاري طبيعي، نرخي است كه در آن نرخ تورم، نرخ تورمي ملايم است و اتفاقا اين نقطهاي است كه دولت بايد بدان دست يابد. از نظر فلپس، مدل نرخ بيكاري طبيعي، با مفهوم جستوجوي شغل به عنوان عامل مهم يا تنها عامل بيكاري مرتبط است. در دهه 1960، اقتصاددانان بدين امر پي بردند كه كارگران به محض پيشنهاد به كار حاضر به قبول آن نيستند، بل آنها تمام گزينههاي پيش روي خود را براي به دست آوردن دستمزدي بالاتر ميسنجند و در نتيجه طول بيكاري آنها افزايش مييابد و هر چه هزينه اين مدت براي آنان كمتر باشد، آنان بيشتر در مقابل بيكاري تحمل ميكنند و اين همان مصداق بيكاري طبيعي بود كه در دهه 1960 در اقتصاد ايالات متحده چشمگير شد. فلپس با توسعه كار خويش پيرامون نرخ بيكاري طبيعي، در سال 1972 كتاب «راهكار هزينه- فايده در برنامهريزي پولي» را به نگارش در آورد كه شامل كل مباحث وي پيرامون پديده «تورم- ركود» است و شايد برنده شدن وي، پيش از همه وابسته بدين كتاب باشد . در اقتصاد ايران، اما اين بحث آنچنان دامنگير سياستگذاران نشده است، چرا كه اقتصاد ايران حداقل در اين چند دهه گذشته همواره با داشتن نرخ بيكاري بالاتر از نرخ بيكاري طبيعي، نرخ تورم بالايي را نيز مشاهده كرده است و عملا دستيابي به يك نرخ بيكاري اصطكاكي(طبيعي) در آمال سياستگذاران بوده است. آن زمان كه درد اقتصاد ايران، نرخ بيكاري طبيعي باشد و سياست گذاران براي راهحل آن به دنبال افزايش هزينه بيكار بودن باشند، شايد اقتصاد ايران به خود ببالد كه چنين سياستگذاراني دارد كه درد او را به نرخ بيكاري طبيعي كه دردي طبيعي است تقليل دادهاند. منبع: روزنامه دنياي اقتصاد