مژگان
08-30-2010, 03:25 PM
چرا مردم دروغ میگویند؟ پاسخ سادهاش این است: برای این که آسان است. تقریباً همه مردم دروغ میگویند و اغلب آنها در این کار مهارت دارند. شواهد نشان میدهد که اغلب مردم دروغگویی را در همان سنین اولیه یاد میگیرند. کودکان تقریباً در سن 3 سالگی برای این که خود را به مشکل نیندازند دروغ میگویند. در 5 سالگی، وقتی پای تنبیه در میان باشد، اغلب کودکان دروغگویان ماهری هستند.
به گفته گیل سالتز، روانپزشک بیمارستان نیویورک، نکته جالب این است که به کودکان یاد داده میشود تا برای محافظت از احساسات دیگران، و خوشامد آنها دروغ بگویند. پدر و مادرها از همان سنین کودکی به فرزندانشان یاد میدهند که این گونه «دروغهای مصلحتآمیز» را بیان کنند. برای مثال، «به خاله بگو چقدر توی این لباس خوشگل شده.»
دروغ گفتن برای محافظت از فردی دیگر، مشکلتر است. برای مردم، دروغ گفتن برای محافظت از خودشان و پوشاندن خطاهایشان، طبیعی است امّا محافظت کردن از فردی دیگر، کمی پیچیدهتر است و به تجربه بیشتری نیاز دارد. اما هنگامی که مردم به سن بلوغ میرسند، دیگر دروغگویی به صورت طبیعت ثانویه آنها در آمده است.
مردم درباره چه چیزی دروغ میگویند؟
دروغگویی در افراد بالغ به منظورهایی فراتر از اجتناب از تنبیه شدن صورت میگیرد، هر چند اغلب افراد بالغ برای دریافت نکردن برگه جریمه رانندگی یا تخلفات جدّیتر به دروغگویی روی آوردهاند. به عقیده رابرت فلدمن، روانشناس دانشگاه ماساچوست، افراد بالغ میخواهند چگونگی نگریستن دیگران به خود و نیز چگونگی نگریستن خودشان به خودشان را کنترل کنند.
به گفته فلدمن، مردم دروغ میگویند تا مطلوبتر و خوشایندتر جلوه کنند و در یک موقعیت اجتماعی، دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. در واقع، آنها میخواهند عزّتنفس خود را بالا ببرند. به عقیده فلدمن، مردم به محض آن که عزّت نفسشان را در خطر ببینند، دروغ خواهند گفت.آنها درباره نوع ماشینی که دارند، محل زندگیشان و مقدار درآمدشان به دروغگویی خواهند پرداخت.
براساس نتیجه مطالعهای که در مجلّه «روانشناسی پایه و کاربردی» منتشر شده است، 60 درصد افراد مورد مطالعه در خلال یک مکالمه 10 دقیقهای حداقل یکبار دروغ گفتهاند و میانگین تعداد دروغگوییها برای هر نفر 92/2 بوده است.
مردم به طور مرتب به خودشان نیز دروغ میگویند. آنها درباره مقدار کاری که باید برای خاتمه دادن یک پروژه انجام دهند، میزان غذایی که در روز میخورند، و بسیاری موارد دیگر به خودشان دروغ میگویند. این نوع دروغها صرفاً در خدمت فرار از واقعیتها و نوعی گولزدن خود است.
برخی از افراد بیشتر از دیگران دروغ میگویند. در واقع، بعضیها آنقدر دروغ میگویند که اعتماددیگران را از دست میدهند و حرفهای راست آنها نیز دروغ پنداشته میشود. مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بر روی دروغگویان آسیبشناختی (پاتولوژیک) صورت گرفته نشان میدهد که این افراد از نظر مغزی تفاوتهایی با دیگران دارند.
دروغگویان آسیبشناختی
پژوهگشران 108 نفر را مورد مطالعه قرار دادند. پس از انجام آزمونهای روانشناختی، 12 نفر از آنها در رده دروغگویان آسیبشناختی قرار گرفتند. پژوهشگران 21 نفر که نتیجه آزمایششان طبیعی بود را نیز برای مقایسه و کنترل برگزیدند. سپس از همه این افراد آزمایش mri به عمل آمد.
نتیجه mri نشان داد که دروغگویان آسیبشناختی نسبت به آن 21 نفر که آزمایششان طبیعی بود دارای اتصالات بسیار بیشتری در مغزشان هستند. پژوهشگران در حال حاضر چنین نتیجهگیری کردهاند که این تفاوت باعث میشود که دروغگویان آسیبشناختی مهارت بیشتری در «هنر» دروغگویی داشته باشند. البته برای نتجهگیری قطعی به پژوهشهای بیشتری نیاز است. واقعیت این است که برخی از مردم دروغگویان بهتری نسبت به بقیه هستند امّا همه بالاخره اینجا و آنجا دروغ میگویند. به گفته فلدمن، افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا دروغ میگویند، مردان بیشتر از زنان دروغ نمیگویند، و تقریباً همه در محیط کار دروغ میگویند.
مردم به کسانی که به آنها عشق میورزند بیشتر از کسانی که فقط با آنها آشنایی دارند دروغ میگویند زیرا آسانتر است. ومردم به معشوق یا همسرشان بیشتر از بقیه دورغ میگویند زیرا راستگویی ممکن است بیشتر از دروغگویی دردسر ساز باشد.
نشانههای دروغگویی
سالتز عقیده دارد که روش صد در صدی برای این که بفهمیم فردی دارد دروغ میگوید وجود ندارد امّا برخی رفتارها را میتوان مورد توجه قرار داد:
اجتناب ازتماس چشمی. آیا فرد به پائین یا اطراف نگاه میکند؟
تغییر آهنگ صدا. آیا فرد بلندتر یا آهستهتر و یا تندتر از معمول صحبت میکند؟
زبان بدن. آیا فرد آرام ندارد، وول میخورد، با دست جلوی دهان یا صورتش را میپوشاند؟
تناقض با حرفهای قبلی. آیا گفتههای شخص با حرفهای قبلیش تناقض دارد؟
همه مردم به دلایل مختلف دروغ میگویند. بعضی ممکن است بیشتر از دیگران دروغ بگویند و برخی ممکن است به کمک روان درمانگر نیاز داشته باشند. امّا در یک نظر کلّی، دروغگویی هم یکی از خصلتهای بشر است.
به گفته گیل سالتز، روانپزشک بیمارستان نیویورک، نکته جالب این است که به کودکان یاد داده میشود تا برای محافظت از احساسات دیگران، و خوشامد آنها دروغ بگویند. پدر و مادرها از همان سنین کودکی به فرزندانشان یاد میدهند که این گونه «دروغهای مصلحتآمیز» را بیان کنند. برای مثال، «به خاله بگو چقدر توی این لباس خوشگل شده.»
دروغ گفتن برای محافظت از فردی دیگر، مشکلتر است. برای مردم، دروغ گفتن برای محافظت از خودشان و پوشاندن خطاهایشان، طبیعی است امّا محافظت کردن از فردی دیگر، کمی پیچیدهتر است و به تجربه بیشتری نیاز دارد. اما هنگامی که مردم به سن بلوغ میرسند، دیگر دروغگویی به صورت طبیعت ثانویه آنها در آمده است.
مردم درباره چه چیزی دروغ میگویند؟
دروغگویی در افراد بالغ به منظورهایی فراتر از اجتناب از تنبیه شدن صورت میگیرد، هر چند اغلب افراد بالغ برای دریافت نکردن برگه جریمه رانندگی یا تخلفات جدّیتر به دروغگویی روی آوردهاند. به عقیده رابرت فلدمن، روانشناس دانشگاه ماساچوست، افراد بالغ میخواهند چگونگی نگریستن دیگران به خود و نیز چگونگی نگریستن خودشان به خودشان را کنترل کنند.
به گفته فلدمن، مردم دروغ میگویند تا مطلوبتر و خوشایندتر جلوه کنند و در یک موقعیت اجتماعی، دیگران را تحت تاثیر قرار دهند. در واقع، آنها میخواهند عزّتنفس خود را بالا ببرند. به عقیده فلدمن، مردم به محض آن که عزّت نفسشان را در خطر ببینند، دروغ خواهند گفت.آنها درباره نوع ماشینی که دارند، محل زندگیشان و مقدار درآمدشان به دروغگویی خواهند پرداخت.
براساس نتیجه مطالعهای که در مجلّه «روانشناسی پایه و کاربردی» منتشر شده است، 60 درصد افراد مورد مطالعه در خلال یک مکالمه 10 دقیقهای حداقل یکبار دروغ گفتهاند و میانگین تعداد دروغگوییها برای هر نفر 92/2 بوده است.
مردم به طور مرتب به خودشان نیز دروغ میگویند. آنها درباره مقدار کاری که باید برای خاتمه دادن یک پروژه انجام دهند، میزان غذایی که در روز میخورند، و بسیاری موارد دیگر به خودشان دروغ میگویند. این نوع دروغها صرفاً در خدمت فرار از واقعیتها و نوعی گولزدن خود است.
برخی از افراد بیشتر از دیگران دروغ میگویند. در واقع، بعضیها آنقدر دروغ میگویند که اعتماددیگران را از دست میدهند و حرفهای راست آنها نیز دروغ پنداشته میشود. مطالعهای که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بر روی دروغگویان آسیبشناختی (پاتولوژیک) صورت گرفته نشان میدهد که این افراد از نظر مغزی تفاوتهایی با دیگران دارند.
دروغگویان آسیبشناختی
پژوهگشران 108 نفر را مورد مطالعه قرار دادند. پس از انجام آزمونهای روانشناختی، 12 نفر از آنها در رده دروغگویان آسیبشناختی قرار گرفتند. پژوهشگران 21 نفر که نتیجه آزمایششان طبیعی بود را نیز برای مقایسه و کنترل برگزیدند. سپس از همه این افراد آزمایش mri به عمل آمد.
نتیجه mri نشان داد که دروغگویان آسیبشناختی نسبت به آن 21 نفر که آزمایششان طبیعی بود دارای اتصالات بسیار بیشتری در مغزشان هستند. پژوهشگران در حال حاضر چنین نتیجهگیری کردهاند که این تفاوت باعث میشود که دروغگویان آسیبشناختی مهارت بیشتری در «هنر» دروغگویی داشته باشند. البته برای نتجهگیری قطعی به پژوهشهای بیشتری نیاز است. واقعیت این است که برخی از مردم دروغگویان بهتری نسبت به بقیه هستند امّا همه بالاخره اینجا و آنجا دروغ میگویند. به گفته فلدمن، افراد برونگرا بیشتر از افراد درونگرا دروغ میگویند، مردان بیشتر از زنان دروغ نمیگویند، و تقریباً همه در محیط کار دروغ میگویند.
مردم به کسانی که به آنها عشق میورزند بیشتر از کسانی که فقط با آنها آشنایی دارند دروغ میگویند زیرا آسانتر است. ومردم به معشوق یا همسرشان بیشتر از بقیه دورغ میگویند زیرا راستگویی ممکن است بیشتر از دروغگویی دردسر ساز باشد.
نشانههای دروغگویی
سالتز عقیده دارد که روش صد در صدی برای این که بفهمیم فردی دارد دروغ میگوید وجود ندارد امّا برخی رفتارها را میتوان مورد توجه قرار داد:
اجتناب ازتماس چشمی. آیا فرد به پائین یا اطراف نگاه میکند؟
تغییر آهنگ صدا. آیا فرد بلندتر یا آهستهتر و یا تندتر از معمول صحبت میکند؟
زبان بدن. آیا فرد آرام ندارد، وول میخورد، با دست جلوی دهان یا صورتش را میپوشاند؟
تناقض با حرفهای قبلی. آیا گفتههای شخص با حرفهای قبلیش تناقض دارد؟
همه مردم به دلایل مختلف دروغ میگویند. بعضی ممکن است بیشتر از دیگران دروغ بگویند و برخی ممکن است به کمک روان درمانگر نیاز داشته باشند. امّا در یک نظر کلّی، دروغگویی هم یکی از خصلتهای بشر است.