sara.it69
08-28-2010, 06:48 PM
کم کم الطاف خفیه و جلیه فتنه 88 خودش را نمایان میکند. شاید آن روزهایی که قرارهای ساعت 10 شب، متهای بر روح و جان و مغزمان بود؛ آن روزهایی که به خاطر ریشهای بلند، به ما چپ چپ نگاه میکردند؛ آن روزهایی که مزدور خوانده شدیم و ساندیسهای جمهوری اسلامی تنها امیدمان به آینده بود، اصلا فکر نمیکردیم که نتیجه آن مرارتها و سختیها را با این شیرینکامیها دریافت کنیم. البته تقصیر خودمان بود که فراموش کرده بودیم "ان مع العسر یسرا... فان مع العسر یسرا".
هرچقدر از 22 خرداد و سالگرد جمهوریت ایران اسلامی فاصله میگیریم، نتایج درخشان یک سال جهاد در سال هزار و سیصد و فتنه را بیشتر درک میکنیم. اعتراض امروز دانشجویان به نمایندگان مجلس یکی از بزرگترین دستاوردهای استقامت و بصیرت در فتنه 88 است. دانشگاه آزاد و وقف اموال و جاسبی و هاشمی بهانه است؛ مساله اصلی جای دیگر است. مساله اصلی آنجاست که نمایندگان ملت به دیدار کسی میروند که ملت 9 دی و 22 بهمن، اوج نفرتش از او را به نمایش گذاشته است. نمایندگانی که قرار بود نماینده ملت باشند و مجلسی که قرار بود خانه ملت باشد، به کسی عید مبارک میگویند که رهبر این مملکت با صراحت اعلام کرد لیاقت حضور در کشتی نظام را ندارد. جالب آنجاست وقتی هم اعتراض میکنی، میگوید من به دیدار پسر حضرت زهرا رفتهام!
تمام شد. دوران مصالحه و مسامحه گذشت. انقلاب اسلامی وارد فاز جدید حکومت خود شده است. دورانی که گام به گام پیش میرود تا نهایتا تحویل صاحب اصلی آن شود. اگر انقلاب اسلامی را انقلاب اول، تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم و مناظره 13 خرداد 88 را انقلاب سوم (و البته حماسه 14 خرداد را نیز یک نیمچه انقلاب) بنامیم، یقینا خروش دانشجویان علیه کسانی که برای خوشامد آقایان و آقازادگان و بزرگزادگان طرح تصویب میکنند را باید انقلاب چهارم نامید. انقلابی که با رشادت آهنگرزادهای به نام محمود احمدینژاد کلید خورد، اکنون به چنان تنومندی و بلوغی رسیده است که حتی موسس این انقلاب هم چک سفید در اختیار ندارد و با یک انتصاب اشتباه، سیل انتقادات اصولی نسبت به او روانه میشود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
انقلاب چهارم البته در آغاز راه است. این طفل خردپا برای تغذیه جسمی و روحی به شیر عدالت احتیاج دارد. عدالتی که جز با محاکمه بزرگزادگان محقق نخواهد شد. عدالتی که به برخی خواهد فهماند هزینه خرید ساندویچ در میدان انقلاب و به طور کاملا تصادفی در یک روز آشوب، چقدر آب میخورد. عدالتی که تلنگری به رئیس قوه قضاییه هم خواهد زد تا حواسش جمع باشد که اگر تصمیم بگیرد غیر از خلف صالح آن شهید مظلوم باشد، حسابش نه با کرام الکاتبین که با بندگان اوست.
ناراحت میشوم وقتی میبینم برخیها تمام تلاششان را برای اسم فلانی و فلانی گذاشتهاند. دوستان عزیز، ماجرا عظیمتر از این حرفهاست. جاسبی و هاشمی و قالیباف و رضایی و آملی و ... همیشه بوده و خواهند بود؛ مهم این است که ریشه جاسبی ایسم و هاشمی ایسم و قالیباف ایسم و رضایی ایسم و آملی ایسم و ...ایسم را بخشکانیم. این راه مقدس که ما انتخاب کردهایم، فقط ولایت میشناسد و بس. قطب نما را روی آقا تنظیم کنید؛ بقیهاش حل میشود.
انقلاب چهارم زنگار انقلاب اول را که در دوران سازندگی و دارندگی و برازندگی شکل گرفت، آهسته آهسته میزداید تا چهره اصیل و درخشان آن مشخص شود؛ درخششی که روحالله دید ولی به لطف بانیان جام زهر، حدود 20 سال پوشیده ماند تا همچون گوهری ارزشمند به دست ما برسد. اگر همت و باکری بسیجی واقعی بودند که بودند، مطمئن باشید من و شما با به فرجام رساندن انقلاب چهارم، خدمتی بزرگتر از آنان به انقلاب و اسلام خواهیم کرد.
اندکی صبر، سحر نزدیک است...
هرچقدر از 22 خرداد و سالگرد جمهوریت ایران اسلامی فاصله میگیریم، نتایج درخشان یک سال جهاد در سال هزار و سیصد و فتنه را بیشتر درک میکنیم. اعتراض امروز دانشجویان به نمایندگان مجلس یکی از بزرگترین دستاوردهای استقامت و بصیرت در فتنه 88 است. دانشگاه آزاد و وقف اموال و جاسبی و هاشمی بهانه است؛ مساله اصلی جای دیگر است. مساله اصلی آنجاست که نمایندگان ملت به دیدار کسی میروند که ملت 9 دی و 22 بهمن، اوج نفرتش از او را به نمایش گذاشته است. نمایندگانی که قرار بود نماینده ملت باشند و مجلسی که قرار بود خانه ملت باشد، به کسی عید مبارک میگویند که رهبر این مملکت با صراحت اعلام کرد لیاقت حضور در کشتی نظام را ندارد. جالب آنجاست وقتی هم اعتراض میکنی، میگوید من به دیدار پسر حضرت زهرا رفتهام!
تمام شد. دوران مصالحه و مسامحه گذشت. انقلاب اسلامی وارد فاز جدید حکومت خود شده است. دورانی که گام به گام پیش میرود تا نهایتا تحویل صاحب اصلی آن شود. اگر انقلاب اسلامی را انقلاب اول، تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم و مناظره 13 خرداد 88 را انقلاب سوم (و البته حماسه 14 خرداد را نیز یک نیمچه انقلاب) بنامیم، یقینا خروش دانشجویان علیه کسانی که برای خوشامد آقایان و آقازادگان و بزرگزادگان طرح تصویب میکنند را باید انقلاب چهارم نامید. انقلابی که با رشادت آهنگرزادهای به نام محمود احمدینژاد کلید خورد، اکنون به چنان تنومندی و بلوغی رسیده است که حتی موسس این انقلاب هم چک سفید در اختیار ندارد و با یک انتصاب اشتباه، سیل انتقادات اصولی نسبت به او روانه میشود.
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
انقلاب چهارم البته در آغاز راه است. این طفل خردپا برای تغذیه جسمی و روحی به شیر عدالت احتیاج دارد. عدالتی که جز با محاکمه بزرگزادگان محقق نخواهد شد. عدالتی که به برخی خواهد فهماند هزینه خرید ساندویچ در میدان انقلاب و به طور کاملا تصادفی در یک روز آشوب، چقدر آب میخورد. عدالتی که تلنگری به رئیس قوه قضاییه هم خواهد زد تا حواسش جمع باشد که اگر تصمیم بگیرد غیر از خلف صالح آن شهید مظلوم باشد، حسابش نه با کرام الکاتبین که با بندگان اوست.
ناراحت میشوم وقتی میبینم برخیها تمام تلاششان را برای اسم فلانی و فلانی گذاشتهاند. دوستان عزیز، ماجرا عظیمتر از این حرفهاست. جاسبی و هاشمی و قالیباف و رضایی و آملی و ... همیشه بوده و خواهند بود؛ مهم این است که ریشه جاسبی ایسم و هاشمی ایسم و قالیباف ایسم و رضایی ایسم و آملی ایسم و ...ایسم را بخشکانیم. این راه مقدس که ما انتخاب کردهایم، فقط ولایت میشناسد و بس. قطب نما را روی آقا تنظیم کنید؛ بقیهاش حل میشود.
انقلاب چهارم زنگار انقلاب اول را که در دوران سازندگی و دارندگی و برازندگی شکل گرفت، آهسته آهسته میزداید تا چهره اصیل و درخشان آن مشخص شود؛ درخششی که روحالله دید ولی به لطف بانیان جام زهر، حدود 20 سال پوشیده ماند تا همچون گوهری ارزشمند به دست ما برسد. اگر همت و باکری بسیجی واقعی بودند که بودند، مطمئن باشید من و شما با به فرجام رساندن انقلاب چهارم، خدمتی بزرگتر از آنان به انقلاب و اسلام خواهیم کرد.
اندکی صبر، سحر نزدیک است...