sara.it69
08-21-2010, 03:39 PM
در زمان گذشته دانشمندان فرهیخته ای وجود داشتند به نام ها ابو علی سینا ، زكریا رازی ، شیخ بهایی ، مازیار شاهسون ، شیخ سهروردی و ..... كه همه می شناسیمشون و از دسترنجشون استفاده می كنیم!!!!!!!!
در این حین افرادی بودند به نام های میرزا بنویس كه مطالب این دانشمندان بیكار را بازنویسی كرده و به كشور های بیگانه فرستاده تا در دانشگاه ها تدریس شوند...سال ها گذشت و این دانشمندان (http://www.shayea.mihanblog.com/) بیكار كه وقت بیكاریشون رو الكی هدر دادند به دیدار حضرت حق رفتند و ما ماندیم و چند تا میرزا بنویس كه بیكار شدند.و از آنجایی كه این بنده های خدا فقط و فقط كپی برداری را بلد بودند و مثل آن دانشمندان ، آنقدرها بیكار نبودند كه به تحقیق بپردازند تصمیم به انجام كاری پول درآور شدند تا خرج زن و زندگی و 2 لقمه نون حلال !!!! و ماشین ضرفشویی و ... بدهند.این شد كه دانشگاه ها رونق خاصی گرفتند.دانشگاههایی با مدیریت میرزا بنویس های سابق ، كه اكنون لقب دكتر و مهندس و كارشناس و محقق به خود گرفته بودند.البته زمانه عوض شده بود و این میرزایان مجبور به تهیه مطالب از خارج كشور بودند تا بتوانند از رویش كپی هایی تهیه و در اختیار عاشقان علم و فن ( و البته نمره ) قرار دهند.البته قضیه به همین جا ختم نشد ، چرا كه میرزایان تصمیم به بقای نسل گرفته و جوانان عاشق علم هم چون نان را در میزا بنویسی دیده بودن ، به این حرفه روی آوردند و نام دانشجو برخود نهادند.سال ها گذشت و دانشجویان وارد بازار كار شدند و لقب های جدید پیدا كردند و گاهی خود را برتر از دانشمندان بیكار قدیمی خواندند ، اما گریزی نیست كه ما همچنان میرزا بنویس هایی هستیم كه مینویسیم تا فكر كنیم نوشتن فرهیختگی است !!!!!
در این حین افرادی بودند به نام های میرزا بنویس كه مطالب این دانشمندان بیكار را بازنویسی كرده و به كشور های بیگانه فرستاده تا در دانشگاه ها تدریس شوند...سال ها گذشت و این دانشمندان (http://www.shayea.mihanblog.com/) بیكار كه وقت بیكاریشون رو الكی هدر دادند به دیدار حضرت حق رفتند و ما ماندیم و چند تا میرزا بنویس كه بیكار شدند.و از آنجایی كه این بنده های خدا فقط و فقط كپی برداری را بلد بودند و مثل آن دانشمندان ، آنقدرها بیكار نبودند كه به تحقیق بپردازند تصمیم به انجام كاری پول درآور شدند تا خرج زن و زندگی و 2 لقمه نون حلال !!!! و ماشین ضرفشویی و ... بدهند.این شد كه دانشگاه ها رونق خاصی گرفتند.دانشگاههایی با مدیریت میرزا بنویس های سابق ، كه اكنون لقب دكتر و مهندس و كارشناس و محقق به خود گرفته بودند.البته زمانه عوض شده بود و این میرزایان مجبور به تهیه مطالب از خارج كشور بودند تا بتوانند از رویش كپی هایی تهیه و در اختیار عاشقان علم و فن ( و البته نمره ) قرار دهند.البته قضیه به همین جا ختم نشد ، چرا كه میرزایان تصمیم به بقای نسل گرفته و جوانان عاشق علم هم چون نان را در میزا بنویسی دیده بودن ، به این حرفه روی آوردند و نام دانشجو برخود نهادند.سال ها گذشت و دانشجویان وارد بازار كار شدند و لقب های جدید پیدا كردند و گاهی خود را برتر از دانشمندان بیكار قدیمی خواندند ، اما گریزی نیست كه ما همچنان میرزا بنویس هایی هستیم كه مینویسیم تا فكر كنیم نوشتن فرهیختگی است !!!!!