PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : انشاء در مورد تابستان سال گذشته



sara.it69
08-19-2010, 04:26 PM
انشاء در مورد تابستان سال گذشته
تابستان سال گذشته بسیار خوب و پر برکت بود!
تابستان سال گذشته :
پسر خاله ام زیر چرخ تریلی رفت وله گشتhttp://pnu-club.com/imported/2009/05/80.gif وما در مراسم ختمش شرکت کردیم. http://pnu-club.com/imported/2010/05/134.gif
خیلی میوه وخرما وحلوا خوردیم وخیلی خوش گذشتhttp://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gif,ما خیلی خاک بازی کردیم , من هر چه گشتم پسر خاله ام را پیدا نکردم http://pnu-club.com/imported/2010/05/132.gif, پدرم خیلی مارا با بیل زد.http://pnu-club.com/imported/2010/08/1697.gifبدون دلیل !
من در پارسال خیلی درس خواندم ولی نتوانستم قبول شوم ومن را از مدرسه اخراج کردند. http://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gifhttp://pnu-club.com/imported/2010/08/1695.gif
پدرم من را به مکانیکی فرستاد تا کار کنم , اوستای من هر روز من را با زنجیر چرخ می زدوگاهی که خیلی عصبانی می شد من را به زمین می بست وبا ماشین مشتریها از روی من رد می شد.http://pnu-club.com/imported/2010/08/1698.gif
من خیلی در کارهای خانه به مادرم کمک می کنم, مادرم من را در سال گذشته خیلی دوست می داشت ومن را خیلی ماچ می کرد پدرم حسود بود ومن را با شیلنگ کتک می زد!!!! http://www.pnu-club.com/imported/2008/09/1.gifhttp://pnu-club.com/imported/2010/05/134.gif
تابستان گذشته خواهرم وشوهر خواهرم خیلی از هم طلاق گرفتندhttp://pnu-club.com/imported/2009/05/80.gif در ضمن خواهرم حامله است , پدرم می گوید یا پسر است یا دوقلو ! ولی من چیزی نمی گویم چون نمی دانم بچه ای به این اندازه از شکم خواهرم در نخواهد آمد. http://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gif
در سال گذشته ما به مسافرت با قطار رفتیم.من در کوپه پدرم را عصبانی کردم وپدرم من را به تخت بست ومن تا صبح به همان وضع خوابیدم.http://pnu-club.com/imported/2009/05/80.gif
پدرم در سال گذشته خیلی سیگار می کشید ومادرم خیلی ناراحت است وهی به من می گوید :
کپی اوغلی , ولی من نمیدانم چرا وقتی مادرم به من فحش می دهد پدرم خیلی عصبانی می شودشاید من را خیلی دوست داردhttp://pnu-club.com/imported/2009/11/178.gifکه دلش نمی خواهد مادرم به من فحش دهد.http://pnu-club.com/imported/2010/08/1695.gif
در سال گذشته ما به عید دیدنی رفتیم ومن حدودا خیلی عیدی گرفتم http://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gifولی پدرم همه آنها را گرفت ویک آنتن ماهواره خریدکه بسیار بد آموزی داردhttp://pnu-club.com/imported/2010/04/81.gif ومن نگاه نمی کنم و پدرم از صبح تا شب شوهای بی ناموسی نگاه میکند وبشکن می زند. http://www.pnu-club.com/imported/2008/09/1.gif
پدرم در سال گذشته رژیم گرفته وبا دوستهایش آب شنگولی وماست و خیار می خورندhttp://www.pnu-club.com/imported/2008/11/1.gif و می خندند.http://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gifگاهی وقتها هم آب رنگی با چیپس وماست موسیر می خورند http://pnu-club.com/imported/2010/08/1699.gifاما نمی دانم چرا مادرم گریه می کند. http://pnu-club.com/imported/2010/05/132.gif

من خیلی سال گذشته را دوست دارم ....
این بود انشای من http://www.pnu-club.com/imported/2008/09/1.gifhttp://www.pnu-club.com/imported/2008/11/2.gif