sunyboy
10-06-2008, 12:33 PM
نگاهی به فیلم "زن ها فرشته اند" ساخته شهرام شاه حسینی
شبیه یك شوخی؛ مثل همان اجرای پاپ از ترانه جواد یساری! سینمای ما - امیررضا نوریپرتو: فیلم زن ها فرشته اند كه اكنون بر پرده سینماهاست و پرفروشترین فیلم اكران نیمه دوم بهار لقب گرفته، جدیدترین محصول دفتر سینمایی پویا فیلم است كه در زمینه تولید و نمایش آثار عامه پسند در این سال ها برای خود اسم و رسمی به هم زده است. حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی در نزدیك به بیست سالی كه با یكدیگر در تهیه فیلم همكاری كرده اند، همواره با سلیقه های روز تماشاگران پیش رفته اند.
زمانی كه در سال های ابتدای دهه هفتاد تولید فیلم های حادثه ای با مضمون قاچاق مواد مخدر رواج پیدا كرد، این دو تهیه كننده حرفه ای و موقعیت شناس پرفروش ترین فیلم ها را حول این موضوع ساختند و روانه بازار كردند.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
البته این آثار از لحاظ ساختاری هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و خط داستانی شان به یكدیگر شبیه بود. با اقبال موضوع های جوان پسند در سال های انتهایی دهه هفتاد باز هم این دفتر فیلم سازی سعی كرد از موج به وجود آمده عقب نماند و با بهره گیری از ستاره های گیشه پسند و داستان های به ظاهر خوش رنگ و لعاب در جدول فروش یكه تازی می كرد كه از مشهورترین این فیلم ها می توان به آواز قو (سعید اسدی، 1380)، شبهای تهران (داریوش فرهنگ، 1380) و عطش (محمد حسین فرحبخش، 1382) اشاره كرد. پس از موفقیت تجاری و غیرمنتظره فیلم كما (آرش معیریان، 1383)، علیخانی و فرحبخش ساخت فیلم های كمدی را در دستور كار خود قرار دادند و ضعیف ترین آثار تولیدی دفتر خود و سهل انگارانه ترین فیلم های ژانر سینمای كمدی ایران را در طول یك دهه اخیر تولید كردند.
این فیلم ها همگی مشكلات زیاد و آشكار در فیلمنامه داشتند و حتی برخی از آن ها كپی نازلی از فیلمفارسی های مشهور قبل از انقلاب بودند و با اینكه در گیشه شكست نخوردند اما از میانه های زمان اكران شان با ریزش مخاطب روبرو شدند. از نمونه های دم دستی این آثار می توان به فیلم كلاغ پر اشاره كرد كه شهرام شاه حسینی (كارگردان فیلم زن ها فرشته اند) به عنوان اولین تجربه بلند كارگردانی خود مقابل دوربین برد و یك كپی نعل به نعل و آشكار از آتش بس (تهمینه میلانی، 1385) بود؛ در حالی كه فیلم پرفروش تهمینه میلانی نیز از جنبه هنری و سینمایی حرفی برای گفتن نداشت. زن ها فرشته اند به عنوان جدیدترین تولید دفتر فرحبخش و علیخانی در راستای دیدگاه جذب مخاطب در ابعاد وسیع و با در نظر گرفتن سطح سلیقه عامه بینندگان ساخته شده و از همان اول تكلیف خود را با مخاطبش روشن می كند و داعیه فرهنگی بودن هم ندارد.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
در همان ابتدای فیلم تمام شخصیت های اصلی در روایت های كوچك و موازی به تماشاگر معرفی می شوند، اما با پیشرفت داستان به نظر می رسد برخی از آن ها می توانستند از فیلمنامه حذف شوند و یا در نگاهی خوشبینانه كاراكتر فرعی دیگری كه بتواند نقشی بهتر در داستان داشته باشد، جایشان را بگیرد. مریم (لادن طباطبائی) یكی از دوستان لیلاست كه به جز وكالت می توانست هر شغل دیگری هم داشته باشد و نقشه ای كه او به همراه لیلا برای تنبیه فرهاد پایه ریزی می كند، شاید تنها كاری است كه از این شخصیت در كل فیلم می بینیم. ضمن اینكه در اجرای این نقشه او كار خاصی انجام نمی دهد و در عمل در حاشیه و تنها به مانند یك نظاره گر خاموش عمل می كند. این مشكل در مورد كاراكتر مرجان (مریم سلطانی) مشهودتر است. مرجان هم كه یكی دیگر از دوستان لیلا می باشد، تنها برای تزیین و شلوغ شدن برخی سكانس ها استفاده شده و حضور او هیچ تاثیری بر روند داستان ندارد.
در بین آشنایان لیلا، شاید كاراكتر سیمین (لیلا اوتادی) را بتوان شخصیتی موثر در منحنی حركتی فیلمنامه به حساب آورد. در واقع فرهاد او را به عقد موقت خود در آورده و اوست كه در ابتدای فیلم لیلا و دیگر دوستان را به سفر كیش می فرستد كه بتواند با همسرش تنها باشد و به این شكل گره افكنی فیلمنامه را كه كشف این ارتباط پنهانی از سوی لیلا است، رقم بزند. سكانس حضور ناگهانی لیلا در خانه می توانست بهتر از آنچه باشد كه در فیلمنامه بوده و در فیلم به تصویر كشیده شده. این كه لیلا از لیوان ماتیكی و زنگ تلفن همراه سیمین، حضور او را در خانه اش كشف می كند، نزدیك ترین و كلیشه ای ترین تمهیدی است كه می توانست به ذهن هر كسی خطور كند. ضمن این كه اصرار فیلمنامه نویس (قربان محمدپور) و كارگردان برای به طنز كشاندن این سكانس نتوانسته از آن آشنازدایی كند. كاراكتر سیمین در این مثلث عشقی می توانست نقش جذاب و دراماتیكی داشته باشد، ولی سازندگان زن ها فرشته اند، این شخصیت را خیلی زود از گردونه مناسبات فیلم خارج می كنند. سیمین در همان سكانس چنان معرفی می شود كه گویی تنها برای تصاحب همان سوئیچ اتومبیل صفر كیلومتر وارد زندگی آن دو شده و در واقع بر خلاف داعیه به ظاهر فمینیستی نویسنده و كارگردان فیلم، جایگاه او از یك زن امروزی و مدرن تا مقام یك شارلاتان پایین آمده است.
كشمكش های میان لیلا و فرهاد، پس از افشای این ارتباط پنهانی، می توانست محرك خوبی برای پیشبرد فیلم در مسیر یك ملودرام جذاب و همه پسند باشد و در عین حال تزریق چاشنی طنز در جاهایی درست از اثر، این پتانسیل را با خود داشت كه زن ها فرشته اند را به یك كمدی رمانتیك ماندگار تبدیل كند. اما سهل انگاری در شخصیت پردازی و اجرا این هدف را ناكام گذاشته است.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
لیلا در عمل تنها به جز غصه خوردن و منفعل بودن كاری از پیش نمی برد و بازی مهتاب كرامتی به هیچ وجه با این نقش همخوانی ندارد. حضور كاراكتری همانند رضا سلیمی (محمدرضا شریفی نیا) در كنار فرهاد نیز یكی دیگر از همان بی سلیقگی ها در خلق شخصیت است. رضا همان نقش های مكمل شوخ طبع در فیلم های فارسی را به یاد می آورد؛ با این تفاوت كه در اینجا كاراكتر رضا نه نمك ماجراست و نه كمكی برای فرهاد در رسیدن به خواسته هایش. اصلا در طول فیلم هیچ گاه علت گنجاندن چنین شخصیتی برای بیننده باز نمی شود و هیچ نموداری از زندگی و جزییات شخصیتی او ترسیم نمی شود؛ گویا در نظر سازندگان اثر تنها هدف استفاده از تیپ محبوب شریفی نیا، بهره برداری از حضور او در تابلوهای تبلیغاتی فیلم و جذب بیشتر مخاطب بوده است. آشنایی فرهاد با نازنین شكوهی (نیكی كریمی) نقطه عطف اول فیلمنامه است. پس از گذشت زمانی از شكل گیری رابطه به ظاهر عاطفی میان آن دو، كاراكتر نازنین چندان به دل نمی نشیند و جدا از اینكه تماشاگر با توجه به ذهنیات قبلی اش حدس می زند باید كاسه ای زیر نیم كاسه او باشد، این موضوع كه یك زن تنها به فكر تجارت است و از كودكی عاشق اتومبیل بوده و مرتب با فرهاد قهر و آشتی می كند، نمی تواند برای بیننده به كاراكتری جذاب و نمایشی بدل شود. این مشكل سبب می شود كه ذهن بیننده درگیر داستان نباشد و در این بین نویسنده فیلمنامه هم كه گویا خود فهمیده برای ادامه این قصه و نشاندن بیننده بر صندلی حربه دیگری در اختیار ندارد، خیلی زود دست خود را رو می كند و تماشاگر می فهمد حدس اش درست بوده و آشنایی نازنین با فرهاد نقشه ای حساب شده از سوی لیلا و مریم است. در صورتی كه اگر نویسنده و كارگردان تا این اندازه شیفته چنین پیچش دراماتیكی در داستان نبودند و آن را به عنوان یك غافلگیری خوب برای گره گشایی نهایی نگه می داشتند، می توانستند در خلال نزدیكی فرهاد به نازنین اتفاق هایی جذاب با رعایت روابط علی و معلولی خلق كنند و این ارتباط را به مسیری محكم و دراماتیك بكشاندند.
در واقع تا زمان افشای این برنامه زنانه قضیه بین فرهاد و نازنین محدود شده به قهر و آشتی های نازنین با فرهاد و رفتن آن ها به چند رستوران و كافی شاپ گران قیمت و رنگارنگ (راستی آن كافه ای كه محمود جهان در آن آواز خواند، چند بار دیگر در فیلم های اخیر محصولات پویا فیلم تكرار شده و گویا قرار است كافه های فیلمفارسی ها را در ذهن بیننده تداعی كند) و یا هر از چند گاهی خودنمایی های بی حس و حال لیلا در برابر آن ها به عنوان یك نیروی تهدید كننده و سایه افكن بر روند شكل گیری این ارتباط. پس از افشای دوستی نازنین با لیلا و برملا شدن نقشه آن ها، تماشاگر از شخصیت اصلی فیلم (فرهاد) جلو می افتد و تا انتهای داستان را حدس می زند و این برای یك فیلم یعنی از دست رفتن جذابیت روایی. از این جا به بعد است كه فیلم بیشتر به دام كلیشه ها می افتد و سعی می كند با خلق موقعیت های تكراری تماشاگر را بخنداند و بر صندلی سینما نگاه دارد تا كارگردان بتواند پایان مورد نظر خود را به تصویر بكشد. استفاده از احمد پورمخبر در نقش مش رحیم یكی از همین استفاده های نادرست است.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
به نظر می رسد شهرام شاه حسینی با ساخت دو فیلم كلاغ پر و زن ها فرشته اند، دیگر توانسته جای پای خود را در سینمای حرفه ای ایران سفت كند. او با چند فیلم كوتاهش نشان داده بود كه با در نظر گرفتن مناسبات حرفه ای سینما دغدغه های فرم گرایی دارد و می تواند حرف هایی تازه بزند. به نظر می رسد ماندن او در سطحی نه چندان قابل قبول همانند زن ها فرشته اند (كه البته به مراتب قابل تحمل تر از كلاغ پر است)، سبب به هدر رفتن استعداد او شود. گویا او در چند مصاحبه اخیرش اظهار كرده كه در سومین اثر سینمایی خود قرار است به ذهنیات و دغدغه هایش نزدیك تر شود. زن ها فرشته اند بیشتر از آن كه فیلم شهرام شاه حسینی باشد، فیلمی دیگری است از دفتر پویا فیلم.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
-
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
شبیه یك شوخی؛ مثل همان اجرای پاپ از ترانه جواد یساری! سینمای ما - امیررضا نوریپرتو: فیلم زن ها فرشته اند كه اكنون بر پرده سینماهاست و پرفروشترین فیلم اكران نیمه دوم بهار لقب گرفته، جدیدترین محصول دفتر سینمایی پویا فیلم است كه در زمینه تولید و نمایش آثار عامه پسند در این سال ها برای خود اسم و رسمی به هم زده است. حسین فرحبخش و عبدالله علیخانی در نزدیك به بیست سالی كه با یكدیگر در تهیه فیلم همكاری كرده اند، همواره با سلیقه های روز تماشاگران پیش رفته اند.
زمانی كه در سال های ابتدای دهه هفتاد تولید فیلم های حادثه ای با مضمون قاچاق مواد مخدر رواج پیدا كرد، این دو تهیه كننده حرفه ای و موقعیت شناس پرفروش ترین فیلم ها را حول این موضوع ساختند و روانه بازار كردند.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
البته این آثار از لحاظ ساختاری هیچ حرفی برای گفتن نداشتند و خط داستانی شان به یكدیگر شبیه بود. با اقبال موضوع های جوان پسند در سال های انتهایی دهه هفتاد باز هم این دفتر فیلم سازی سعی كرد از موج به وجود آمده عقب نماند و با بهره گیری از ستاره های گیشه پسند و داستان های به ظاهر خوش رنگ و لعاب در جدول فروش یكه تازی می كرد كه از مشهورترین این فیلم ها می توان به آواز قو (سعید اسدی، 1380)، شبهای تهران (داریوش فرهنگ، 1380) و عطش (محمد حسین فرحبخش، 1382) اشاره كرد. پس از موفقیت تجاری و غیرمنتظره فیلم كما (آرش معیریان، 1383)، علیخانی و فرحبخش ساخت فیلم های كمدی را در دستور كار خود قرار دادند و ضعیف ترین آثار تولیدی دفتر خود و سهل انگارانه ترین فیلم های ژانر سینمای كمدی ایران را در طول یك دهه اخیر تولید كردند.
این فیلم ها همگی مشكلات زیاد و آشكار در فیلمنامه داشتند و حتی برخی از آن ها كپی نازلی از فیلمفارسی های مشهور قبل از انقلاب بودند و با اینكه در گیشه شكست نخوردند اما از میانه های زمان اكران شان با ریزش مخاطب روبرو شدند. از نمونه های دم دستی این آثار می توان به فیلم كلاغ پر اشاره كرد كه شهرام شاه حسینی (كارگردان فیلم زن ها فرشته اند) به عنوان اولین تجربه بلند كارگردانی خود مقابل دوربین برد و یك كپی نعل به نعل و آشكار از آتش بس (تهمینه میلانی، 1385) بود؛ در حالی كه فیلم پرفروش تهمینه میلانی نیز از جنبه هنری و سینمایی حرفی برای گفتن نداشت. زن ها فرشته اند به عنوان جدیدترین تولید دفتر فرحبخش و علیخانی در راستای دیدگاه جذب مخاطب در ابعاد وسیع و با در نظر گرفتن سطح سلیقه عامه بینندگان ساخته شده و از همان اول تكلیف خود را با مخاطبش روشن می كند و داعیه فرهنگی بودن هم ندارد.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
در همان ابتدای فیلم تمام شخصیت های اصلی در روایت های كوچك و موازی به تماشاگر معرفی می شوند، اما با پیشرفت داستان به نظر می رسد برخی از آن ها می توانستند از فیلمنامه حذف شوند و یا در نگاهی خوشبینانه كاراكتر فرعی دیگری كه بتواند نقشی بهتر در داستان داشته باشد، جایشان را بگیرد. مریم (لادن طباطبائی) یكی از دوستان لیلاست كه به جز وكالت می توانست هر شغل دیگری هم داشته باشد و نقشه ای كه او به همراه لیلا برای تنبیه فرهاد پایه ریزی می كند، شاید تنها كاری است كه از این شخصیت در كل فیلم می بینیم. ضمن اینكه در اجرای این نقشه او كار خاصی انجام نمی دهد و در عمل در حاشیه و تنها به مانند یك نظاره گر خاموش عمل می كند. این مشكل در مورد كاراكتر مرجان (مریم سلطانی) مشهودتر است. مرجان هم كه یكی دیگر از دوستان لیلا می باشد، تنها برای تزیین و شلوغ شدن برخی سكانس ها استفاده شده و حضور او هیچ تاثیری بر روند داستان ندارد.
در بین آشنایان لیلا، شاید كاراكتر سیمین (لیلا اوتادی) را بتوان شخصیتی موثر در منحنی حركتی فیلمنامه به حساب آورد. در واقع فرهاد او را به عقد موقت خود در آورده و اوست كه در ابتدای فیلم لیلا و دیگر دوستان را به سفر كیش می فرستد كه بتواند با همسرش تنها باشد و به این شكل گره افكنی فیلمنامه را كه كشف این ارتباط پنهانی از سوی لیلا است، رقم بزند. سكانس حضور ناگهانی لیلا در خانه می توانست بهتر از آنچه باشد كه در فیلمنامه بوده و در فیلم به تصویر كشیده شده. این كه لیلا از لیوان ماتیكی و زنگ تلفن همراه سیمین، حضور او را در خانه اش كشف می كند، نزدیك ترین و كلیشه ای ترین تمهیدی است كه می توانست به ذهن هر كسی خطور كند. ضمن این كه اصرار فیلمنامه نویس (قربان محمدپور) و كارگردان برای به طنز كشاندن این سكانس نتوانسته از آن آشنازدایی كند. كاراكتر سیمین در این مثلث عشقی می توانست نقش جذاب و دراماتیكی داشته باشد، ولی سازندگان زن ها فرشته اند، این شخصیت را خیلی زود از گردونه مناسبات فیلم خارج می كنند. سیمین در همان سكانس چنان معرفی می شود كه گویی تنها برای تصاحب همان سوئیچ اتومبیل صفر كیلومتر وارد زندگی آن دو شده و در واقع بر خلاف داعیه به ظاهر فمینیستی نویسنده و كارگردان فیلم، جایگاه او از یك زن امروزی و مدرن تا مقام یك شارلاتان پایین آمده است.
كشمكش های میان لیلا و فرهاد، پس از افشای این ارتباط پنهانی، می توانست محرك خوبی برای پیشبرد فیلم در مسیر یك ملودرام جذاب و همه پسند باشد و در عین حال تزریق چاشنی طنز در جاهایی درست از اثر، این پتانسیل را با خود داشت كه زن ها فرشته اند را به یك كمدی رمانتیك ماندگار تبدیل كند. اما سهل انگاری در شخصیت پردازی و اجرا این هدف را ناكام گذاشته است.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
لیلا در عمل تنها به جز غصه خوردن و منفعل بودن كاری از پیش نمی برد و بازی مهتاب كرامتی به هیچ وجه با این نقش همخوانی ندارد. حضور كاراكتری همانند رضا سلیمی (محمدرضا شریفی نیا) در كنار فرهاد نیز یكی دیگر از همان بی سلیقگی ها در خلق شخصیت است. رضا همان نقش های مكمل شوخ طبع در فیلم های فارسی را به یاد می آورد؛ با این تفاوت كه در اینجا كاراكتر رضا نه نمك ماجراست و نه كمكی برای فرهاد در رسیدن به خواسته هایش. اصلا در طول فیلم هیچ گاه علت گنجاندن چنین شخصیتی برای بیننده باز نمی شود و هیچ نموداری از زندگی و جزییات شخصیتی او ترسیم نمی شود؛ گویا در نظر سازندگان اثر تنها هدف استفاده از تیپ محبوب شریفی نیا، بهره برداری از حضور او در تابلوهای تبلیغاتی فیلم و جذب بیشتر مخاطب بوده است. آشنایی فرهاد با نازنین شكوهی (نیكی كریمی) نقطه عطف اول فیلمنامه است. پس از گذشت زمانی از شكل گیری رابطه به ظاهر عاطفی میان آن دو، كاراكتر نازنین چندان به دل نمی نشیند و جدا از اینكه تماشاگر با توجه به ذهنیات قبلی اش حدس می زند باید كاسه ای زیر نیم كاسه او باشد، این موضوع كه یك زن تنها به فكر تجارت است و از كودكی عاشق اتومبیل بوده و مرتب با فرهاد قهر و آشتی می كند، نمی تواند برای بیننده به كاراكتری جذاب و نمایشی بدل شود. این مشكل سبب می شود كه ذهن بیننده درگیر داستان نباشد و در این بین نویسنده فیلمنامه هم كه گویا خود فهمیده برای ادامه این قصه و نشاندن بیننده بر صندلی حربه دیگری در اختیار ندارد، خیلی زود دست خود را رو می كند و تماشاگر می فهمد حدس اش درست بوده و آشنایی نازنین با فرهاد نقشه ای حساب شده از سوی لیلا و مریم است. در صورتی كه اگر نویسنده و كارگردان تا این اندازه شیفته چنین پیچش دراماتیكی در داستان نبودند و آن را به عنوان یك غافلگیری خوب برای گره گشایی نهایی نگه می داشتند، می توانستند در خلال نزدیكی فرهاد به نازنین اتفاق هایی جذاب با رعایت روابط علی و معلولی خلق كنند و این ارتباط را به مسیری محكم و دراماتیك بكشاندند.
در واقع تا زمان افشای این برنامه زنانه قضیه بین فرهاد و نازنین محدود شده به قهر و آشتی های نازنین با فرهاد و رفتن آن ها به چند رستوران و كافی شاپ گران قیمت و رنگارنگ (راستی آن كافه ای كه محمود جهان در آن آواز خواند، چند بار دیگر در فیلم های اخیر محصولات پویا فیلم تكرار شده و گویا قرار است كافه های فیلمفارسی ها را در ذهن بیننده تداعی كند) و یا هر از چند گاهی خودنمایی های بی حس و حال لیلا در برابر آن ها به عنوان یك نیروی تهدید كننده و سایه افكن بر روند شكل گیری این ارتباط. پس از افشای دوستی نازنین با لیلا و برملا شدن نقشه آن ها، تماشاگر از شخصیت اصلی فیلم (فرهاد) جلو می افتد و تا انتهای داستان را حدس می زند و این برای یك فیلم یعنی از دست رفتن جذابیت روایی. از این جا به بعد است كه فیلم بیشتر به دام كلیشه ها می افتد و سعی می كند با خلق موقعیت های تكراری تماشاگر را بخنداند و بر صندلی سینما نگاه دارد تا كارگردان بتواند پایان مورد نظر خود را به تصویر بكشد. استفاده از احمد پورمخبر در نقش مش رحیم یكی از همین استفاده های نادرست است.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
به نظر می رسد شهرام شاه حسینی با ساخت دو فیلم كلاغ پر و زن ها فرشته اند، دیگر توانسته جای پای خود را در سینمای حرفه ای ایران سفت كند. او با چند فیلم كوتاهش نشان داده بود كه با در نظر گرفتن مناسبات حرفه ای سینما دغدغه های فرم گرایی دارد و می تواند حرف هایی تازه بزند. به نظر می رسد ماندن او در سطحی نه چندان قابل قبول همانند زن ها فرشته اند (كه البته به مراتب قابل تحمل تر از كلاغ پر است)، سبب به هدر رفتن استعداد او شود. گویا او در چند مصاحبه اخیرش اظهار كرده كه در سومین اثر سینمایی خود قرار است به ذهنیات و دغدغه هایش نزدیك تر شود. زن ها فرشته اند بیشتر از آن كه فیلم شهرام شاه حسینی باشد، فیلمی دیگری است از دفتر پویا فیلم.
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg
-
http://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg