sunyboy
10-06-2008, 02:56 AM
الداعى بلا عمل کالرامى بلاوتر(4)
(دعا کننده بدون عمل و تلاش، همانند تير انداز بدون “زه” است.(با توجه به اينکه زه عامل حرکت و وسيله راندن تير به سوى هدف است، نقش “عمل” در تاثير دعا روشن مىگردد.)
الکسيس کارل در کتاب نيايش مىگويد: “فقدان نيايش در ميان ملتي، برابر با سقوط آن ملت است. اجتماعى که احتياج به نيايش را در خود کشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود”. و نيز مىگويد: “نيايش در همين حال که آرامش را پديد آورده است در فعاليتهاى مغزى انسان يک نوع شگفتى و انبساط باطني، و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحريک مىکند”.
اهميت دعا از ديدگاه اسلام
نيايش و دعا جزء سيره و روش و مورد سفارش ائمه اطهار(عليهم السلام) و انبياء الهى بوده است. از جمله آن نيايشها “مناجات شعبانيه” است که در روايتى نقل است که اميرالمومنين و امامان از اولاد او اين دعا را مىخواندهاند. دعاى کميل، ابوحمزه ثمالي، مناجات پانزدهگانه امام زينالعابدين(ع) و بسيارى از دعاها و نيايشهاى ناب که اکثرا در مفاتيح الجنان آمده است، حکايت از آن دارد که در متن اسلام به عبادت، (به آنچه که واقعا روح نيايش و پرستش است)، يعنى رابطه انسان با خدا توجه زيادى شده است. آنچه از روايات معصومين (عليهم السلام) استفاده مىشود اين است که هر فردي- چه آن کس که در عافيت زندگى مىکند و چه آن کس که گرفتار است- به دعا نياز دارد، با اين تفاوت که دعاى دومى براى برطرف کردن بلا و گرفتارى است و دعاى اولى براى افزايش عافيت و جلوگيرى و پيشگيرى از نزول بلا است؛ چنانکه حضرت علي(ع) مىفرمايد: “ما من احد ابتلى و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافى الذى لا يامن من البلاء”(5)
(مبادا کسى که فعلا بلايى به او روى نياورده و در عافيت زندگى مىکند چون در آينده از مشکلات در امان نيست گمان کند که انسان گرفتار بيش از او به دعا نيازمند است.)
خداوند متعال نيز کسانى را فقط در گرفتارى و محنت به درگاه او روى آورده و دعا مىکنند مورد نکوهش قرار داده و مىفرمايد: “واذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مرکان لم يدعنا الى ضر مسه کذلک زين للمسرفين ما کانوا يعملون”.(6)
(هنگامى که به انسان زيان (وناراحتي) برسد، ما را (در هرحال) در حالى که به پهلو خوابيده، يا نشسته يا ايستاده است، مىخواند؛ اما هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مىرود که گويى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسيده بود، نخوانده است.
اين گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زينت داده شده است(که زشتى اين عمل را درک نمىکنند.)
الف. آثار دعا
چنانکه گذشت دعا نه تنها در دين اسلام بلکه در تمام اديان الهى مورد توجه بوده است و ائمه معصومين(عليهم السلام) نيز تاکيد فراوانى بر دعا و نيايش در برابر ذات اقدس الهى داشتهاند. امام صادق(عليه اسلام) مىفرمايد:(زياد دعا کنيد، زيرا دعا کليد بخشش خداوند و وسيله رسيدن به هر حاجت است، نعمتها و رحمتهايى نزد خداوند است که جز با دعا کردن نمىتوان به آن رسيد و بدان! هر در را که بکوبى عاقبت گشوده خواهد شد.(7)
اگرچه دعا گاهى براى جلب منفعت و سود مادى و زمانى به منظور دفع ضرر و زيان و گاهى در قالب نفرين دشمنان اسلام و برخى به شکل پوزش و عذرخواهى از قصور و تقصيرها و برخى نيز براى جلب بهرههاى معنوى و کرامات اخروى است، ولى آنچه مسلم است، دعا آثار خير و برکات دنيوى و اخروى فراوانى دارد که به ذکر چند نمونه اکتفا مىشود؛
1- دفع بلا
رسول خدا(صلى الله عليه و آله) مىفرمايد: الدعاء سلاح المومن(8)
بر اساس اين فرمايش، آنان که از دعا به عنوان بهترين عبادت محرومند، پايگاه و پناهگاه محکمى در برابر مشکلات زندگى نداشته و چونان آدم بىاسلحه و سپرى هستند که در ميدان نبرد زندگى درمانده شدهاند.
اميرالمومنين(عليهالسلام) نيز فرمود: ادفعوا امواج البلاء بالدعاء(9( )امواج بلا را با دعا برطرف کنيد.)
2- جلب منفعت
امام صادق(ع) مىفرمايد: ان عندالله عزوجل منزله لا تنال الا بمساله و لو ان عبدا سدفاه و لم يسئل لم يعط شيئا فاسئل تعط انه ليس من باب يقرع الا يوشک ان يفتح لصاحبه. (10)
(نزد خدا مقامى است که جز با دعا و تقاضا نمىتوان به آن رسيد واگر بندهاى دهان خود را از دعا فرو بندد وچيزى تقاضا نکند، چيزى به او داده نخواهد شد. پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود، چرا که هر درى را بکوبيد واصرار کنيد سرانجام گشوده خواهد شد.)
3- برآورده شدن خواستهها
به دليل تاثير شگرف دعا در برآوردن خواستهها، امام علي(عليه السلام) در وصايايش، از فرزندانش امام حسن(عليه السلام) مىخواهد که:
“پس حاجت خود را با او بگوى و آنچه در دل دارى نزد او بازگوي، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح کن تا غمهاى تو را برطرف کند ودر مشکلات تو را يارى رساند؛ و از گنجينه رحمت او چيزهايى را درخواست که جز او، کسى نمىتواند عطا کند مانند عمر بيشتر، تندرستى بدن و گشايش در روزي”.(11)
4- برگرداندن قضاى الهي
رد قضاى الهى از رايجترين تاثير دعا است که در روايات بسيارى به آن اشاره شده است. از معصوم وارد است که در اين باره مىفرمايد: الدعاء يرد القضاء المبرم فاتخذوه عده. (12)
دعا قضاى حتمى را باز مىگرداند، پس آن را ساز و برگ خود گيريد.
و نيز فرمود:(دعا مانع تاثير قضا مىشود، بر خلاف فرار و گريختن که نمىتواند جلو قضا را بگيرد.) سپس به ماجراى يونس (عليه السلام) و قوم او در قرآن اشاره و استناد مىفرمايد.
امام موسى بن جعفر (عليه السلام) مىفرمايد: عليکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الى الله تعالى يرد البلاء و قدقدر(13)
دعا کنيد؛ چون دعا و طلب کردن از خداوند تعالي، بلا را دفع مىکند، حتى اگر مقدر شده و بدان حکم گرديده و به جز اجرايش چيزى نمانده بود.
4- بخشايش گناهان
يکى ديگر از آثار دعا، عفو گناهان است.
اميرالمومنين(عليه السلام) مىفرمايد: لا يخطى المخلص فى الدعاء احدى ثلاث ذنب يغفر او خير يعجل او شر يوجل. (14)
( آن کس که در دعا مخلص باشد، از دستيابى به يکى از سه چيز محروم نخواهد شد، يا گناه او بخشوده مىشود و يا در دادن خير به او تعجيل مىشود و يا شرى از او به تاخير مىافتد.)
اگرچه آثار دعا در زندگى فردى واجتماعى بسيار و از حد اين نوشتار خارج است. اما ذکر اين نکته ضرورى است که استجابت دعا شرايط خاصى را مىطلبد که آمادهسازى آن شرايط بر عهده دعا کننده است.
شرايط استجابت دعا
آنچه از کتاب وحي، قرآن کريم، و روايات ائمه اطهار(عليهم السلام) رسيده است ترغيب و تاکيد بر دعا و وعده استجابت آن است؛ ولى ذکر اين نکته ضرورى است که استجابت دعا نيازمند شرايط و مقدماتى است که توبه، پاکى قلب و روح، حضور قلب در هنگام دعا، عمل به پيمانهاى الهي، ايمان وعمل صالح، امانت و درستکارى از جمله اين شرايط است که به برخى ديگر از اين شرايط اشاره مىشود؛
1- اطاعت
نخستين شرط دعا شناخت و معرفت کسى است که انسان او را مىخواند. چه آنکه شناخت واقعى از او باعث ارتباط عميق بين خالق و مخلوق شده و اطاعت حضرتش را به دنبال خواهد داشت چنانکه قرآن با تاکيد بر اين ارتباط مىفرمايد:
فاذکرونى اذکرکم(15( )پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم.) و در مقابل مىفرمايد: ولا تکونوا کالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم. (16)
(و همچنين از کسانى نباشيد که خدا را فراموش کردند وخدا نيز آنها را به “خود فراموشي” گرفتار کرد.)
مسلما اين ذکر و يادآورى مربوط به ذکر زبانى نيست، بلکه ذکرى مورد قبول است که با ايمان و عمل صالح باشد، چنانکه خداوند متعال در سوره بقره شرط اجابت را، ايمان بندگان معرفى کرده و مىفرمايد: و اذا سئلک عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا و ليومنوا بى لعلهم يرشدون (17)
( و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سئوال کنند (بگو: من نزديکم؛ دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند تا راه يابند.)
فاستجاب لهم ربهم انى لا اضيع عمل عامل منکم.(18)
(خداوند درخواست آنها را پذيرفت (و فرمودhttp://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg من عمل هيچ عمل کنندهاى از شما را، زن باشد يا مردم، ضايع نخواهم کرد.)
2- اخلاص
اخلاص بدين معنا است که انسان همه تاثيرها را منحصرا از آن خداوند بداند و براى هيچ يک از عوامل طبيعى و غير طبيعي، تاثيري- مگر به وساطت و طبق خواست خداوند- قائل نباشد، چنانکه قرآن کريم مىفرمايد:فادعوا الله مخلصين له الدين(19( )تنها خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص کنيد.)
بنابراين اگر کسى با رعايت تمام شئون دعا، خداوند را بخواند، اما در درون جانش اجابت خواستهاش را در دست غير خداوند بداند، دچار شرک شده و قطعا دعايش مستجاب نخواهد شد. اميرالمومنين(عليه السلام) مىفرمايد: (خداوند بندگانى را که براى رفع حاجت خود به ديگران دل بستهاند به شدت نکوهش مىکند و به رغم خواسته همه جهانيان اميد آنان را به ياس تبديل خواهد کرد(.)20)
3- غذاى پاک
پاک بودن اموال از هرگونه غصب، رشوه، کم فروشي، ظلم و ستم و... از شرايط مهم استجابت دعا است. چه آنکه عدم پرداخت خمس و زکات واجب، اموال انسان را با حق ديگران مخلوط کرده و اگر زندگى و بالطبع غذاى انسان آلوده به حرام شود، مانع مهم براى استجابت دعا خواهد بود؛ چنانکه رسول خدا (صلىالله عليه و آله) مىفرمايد: من احب ان يستجاب دعائه فليطلب مطعمه و مکسبه.(21)
کسى که دوست دارد دعايش مستجاب شود، بايد غذا و کسب خود را پاک کند.
و نيز آن حضرت به کسى که عرض کرد: دوست دارم دعايم مستجاب شود، فرمود: طهر مالکلک ولا تدخل بطنک الحرام.(22)
(از خوردنىهاى حلال و طاهر استفاده کن و مال حرام رادر شکم خود راه نده.)
4- ترک گناه
شرط ديگرى که در استجابت دعا و درخواست از خداى متعال لازم مىباشد، ترک گناه و معصيت مىباشد؛ چه آنکه گناه در واقع مخالفت با پروردگار است. بدين جهت است که اميرالمومنين (عليهالسلام) در دعاى کميل مىفرمايد: اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعاء و در جايى ديگر مىفرمايد: يا سيدى ! فاسئلک بعزتک ان لا يحجب عنک دعايى سوء عملى و فعالى (اى آقا و مولاى من به عزتت قسم از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتار من موجب پوشيده شدن دعاى من از تو نشود.)
5- استفاده از موقعيتهاى خاص
براساس تعاليم ائمه معصومين (عليهمالسلام) برخى مکانها (مثل مسجد، خانه کعبه، حرم امام حسين (عليهالسلام) و ... و برخى زمانها (مثل شب و روز جمعه، شب قدر، روز عرفه، هنگام اذان صبح و ظهر و ...) و نيز دعا به صورت دستجمعى و دعا براى ديگر مومنان در استجابت دعا بسيار موثر است.
اسرار محروميت يا تاخير اجابت
در روايات رسيده از ائمه اطهار (عليهمالسلام) موانع متعددى براى عدم استجابت دعا و يا تاخير در آن ذکر گرديده است که برخى از آن عبارتست از:
1- گناه
آنچه از سخنان معصومين (عليهمالسلام) استفاده مىشود، گناه و معصيت الهى مهمترين دليل بر عدم استجابت دعا است و سوء نيت، نفاق، تاخير نماز از اول وقت، بدزباني، غذاى حرام، ترک صدقه و انفاق در راه خدا(23) برخى از آن معاصى و موانع است چنانکه حضرت على (عليهالسلام) مىفرمايد: المعصيه تمنع الاجابه(24( )گناه و معصيت مانع اجابت دعا است.)
2- عدم مصلحت
موارد متعددى است که شخص بر اجابت خواستهاش پافشارى مىکند ولى نمىداند اجابت آن خواسته به مصلحت (فعلى يا دائمي) او با ديگران نمىباشد. در چنين مواردى آن دعا اجابت نمىشود و يا به طبق مصلحت به تاخير مىافتد. قرآن کريم در اين زمينه مىفرمايد: عسى آن تکرهوا شيئا و هو خيرلکم و عسى آن تحبوا شيئا و هو شرلکم(25( )چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال ان که خير شما در آن است؛ و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنکه شر شما در آن است.)
مولىالموحدينحضرتعلى (عليهالسلام) به فرزندش امام حسن(ع) مىفرمايد:
“بسا ممکن است (خداوند) اجابت دعا را به تاخير اندازد تا پاداش قوىترى بهره درخواست کننده شود، و عطاى شخص اميدوار کاملتر شود، و بسا ممکن است درخواستى داشته باشى که به توندهند و به جاى آن خيرى در دنيا ويا آخرت به تو ببخشند يا آن را با چيزى که برايت بهتر است، جابجا کنند، بسا به دنبال چيزى باشى که اگر به تو داده شود، نابودى دينت در آن باشد.”(26)
و نيز فرمود: رب امر حرص الانسان عليه فلما ادرکه ود ان لم يکن ادرکه
“چه بسا انسان نسبت به چيزى حريص است و آن را مىطلبد و چون به آن دسترسى پيدا کرد، دوست مىدارد اى کاش! اصلا به آن نرسيده بود”.
3- خلاف سنن الهي
برخى افراد از روى ناآگاهى خواستههايى از خداوند درخواست مىکنند که خلاف نظام عالم و سنن الهى است و چنانچه ائمه معصومين (عليهمالسلام) افراد را از اين دعاها منع مىکردهاند امام صادق (عليهالسلام) مىفرمايد: دعا کننده نگويد اللهم لاتحوجنى الى احد من خلقک ... (بارالها! مرا محتاج به هيچ يک از مخلوقين خود منما، زيرا انسانى نيست مگر آنکه محتاج به مردم است.
بلکه بگويد: خداوند! مرا به اشرار خلقت محتاج منما(.)27)
حضرت على (عليهالسلام) نيز مىفرمايد: لايقولن احدکم اللهم انى اعوذ من الفتنه(28( )احدى از شما نگويد: خدايا! از امتحان و آزمايش به تو پناه مىبرم.) زيرا آزمايش و امتحان مردم قطعى است و حتما همه افراد در زندگى بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
امام صادق (ع) مىفرمايد: بجاى جمله فوق اينگونه دعا کنيد: خدايا! از آن امتحانى که موجب لغزش مىشود و باعث گمراهى و کجروى انسان مىگردد به تو پناه مىبرم.(29)
روايت ديگرى است که مردى در حضور حضرت علي(ع) درباره دوست خود دعا کرد و گفت: خداوند هيچ ناملايم و مکروهى براى اوپيش نياورد و درباره او روا ندارد.
علي(ع) که اين دعا را شنيد به او فرمود: “شما براى دوستت دعا به مرگش کردى يعنى مىگويى خدايا! دوست مرا از دنيا ببر و به حيات او خاتمه بده، زيرا انسان زنده و کسى که در دنيا زندگى مىکند لابد و ناچار بايد به ناملايمات و مکروهاتى دچار شود.(30)
3- عدم رعايت آداب دعا
ائمه معصومين (عليهمالسلام) آدابى را براى دعا و درخواست از ذات اقدس الهى به ما تعليم نمودهاند که عدم توجه به اين آداب، مانع از استجابت دعا و يا موجب به تاخير افتادن آن مىشود.
آداب دعا:
1- گفتن بسمالله الرحمن الرحيم در ابتداى دعا
2- تمجيد خداوند
امام صاق (ع) در جواب راوى که پرسيد: چگونه خداوند را تمجيد کنم؛ مىگويى اى کسى که از رگ کردن به من نزديکترى ... اى کسى که مانند ندارد.
3- صلوات فرستادن بر محمد (صلى الله عليه و آله) و خاندانش
4- اعتراف به گناه
5- دعا کردن براى ديگران
6- دعا به صورت گروهي
7- خوشبينى به اجابت دعا
8- انتخاب زمان مناسب
9- اصرار و پافشارى بر دعا
خلاصه آنکه:
1- ارزش معنوى دعا از ساير عبادات بيشتر است وشايد اين برترى از اين جهت باشد که عبادت حاکى از خضوع و تذلل عابد در مقابل معبود است؛ ولى دعا علاوه بر خضوع و تذلل، از فقر و نيازمندى دعا کننده در پيشگاه الهى حکايت دارد.
2- اگر چه خداوند متعال وعده اجابت دعا نموده است، اما ذکر اين مهم ضرورى است که يکى از شرايط استجابت دعا، توام گشتن ان با عمل و تلاش و کوشش است؛ چنانکه در کلمات قصار اميرالمومنين (عليهالسلام) مىخوانيم الداعى بلاعمل کالرامى بلاوتر(31) دعا کننده بدون عمل و تلاش، مانند تيرانداز بدون “زه” است.
3- روانپزشکان، دعا و نماز و داشتن يک ايمان محکم به دين را برطرف کننده بسيارى از نگرانيها و تشويق و هيجان وترس - که موجب نيم بيشترى از ناراحتىها است - مىدانند.
4- چنانکه گفته شد دعاهايى مستجاب است که با آداب خاص همراه باشد، از اين رو خواندن دعاهاى وارده از ائمه معصومين (عليهمالسلام) که با آداب و شرايط خاص همراه مىباشد، بسيار موثر است.
پىنوشتها:
1- فرقان/77
2- غافر/ 60
3- مجمع البيان، ج8، ص528
4- نهج البلاغه، حکمت337
5- من لا يحضره الفقيه، ج4، ص399
6- يونس/12
7- اصول کافي، ج2، ص268
8- اصول کافي، ج4، ص 213
9- نهج البلاغه کلمات قصار146
.10 کافي، ج2، ص338
11- نهج البلاغه، نامه31
12- خصال، ج2، ص620
13- کنزالعمال، ج2، ص612
14- شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج2، ص267
15- بقره/152
16- حشر/19
17- بقره/186
18- آل عمران/ 196
19- غافر/14
20- بحار، ج .94 ص95
21- سفينهالبحار، ج 1، ص 448
22- وسائل ج 4، ابواب دعا؛ باب 67
23- اصول کافى ابواب دعا
24- غررالحکم ص 32
25- بقره / 216
26- نهجالبلاغه، نامه 31
27- سفينهالبحار، ج 1، ص 447
28- نهجالبلاغه قصار 90
29- سفينهالبحار، ج 1، ص 447
30- شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 289
31- نهجالبلاغه حکمت 337
(دعا کننده بدون عمل و تلاش، همانند تير انداز بدون “زه” است.(با توجه به اينکه زه عامل حرکت و وسيله راندن تير به سوى هدف است، نقش “عمل” در تاثير دعا روشن مىگردد.)
الکسيس کارل در کتاب نيايش مىگويد: “فقدان نيايش در ميان ملتي، برابر با سقوط آن ملت است. اجتماعى که احتياج به نيايش را در خود کشته است، معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود”. و نيز مىگويد: “نيايش در همين حال که آرامش را پديد آورده است در فعاليتهاى مغزى انسان يک نوع شگفتى و انبساط باطني، و گاهى روح قهرمانى و دلاورى را تحريک مىکند”.
اهميت دعا از ديدگاه اسلام
نيايش و دعا جزء سيره و روش و مورد سفارش ائمه اطهار(عليهم السلام) و انبياء الهى بوده است. از جمله آن نيايشها “مناجات شعبانيه” است که در روايتى نقل است که اميرالمومنين و امامان از اولاد او اين دعا را مىخواندهاند. دعاى کميل، ابوحمزه ثمالي، مناجات پانزدهگانه امام زينالعابدين(ع) و بسيارى از دعاها و نيايشهاى ناب که اکثرا در مفاتيح الجنان آمده است، حکايت از آن دارد که در متن اسلام به عبادت، (به آنچه که واقعا روح نيايش و پرستش است)، يعنى رابطه انسان با خدا توجه زيادى شده است. آنچه از روايات معصومين (عليهم السلام) استفاده مىشود اين است که هر فردي- چه آن کس که در عافيت زندگى مىکند و چه آن کس که گرفتار است- به دعا نياز دارد، با اين تفاوت که دعاى دومى براى برطرف کردن بلا و گرفتارى است و دعاى اولى براى افزايش عافيت و جلوگيرى و پيشگيرى از نزول بلا است؛ چنانکه حضرت علي(ع) مىفرمايد: “ما من احد ابتلى و ان عظمت بلواه باحق بالدعاء من المعافى الذى لا يامن من البلاء”(5)
(مبادا کسى که فعلا بلايى به او روى نياورده و در عافيت زندگى مىکند چون در آينده از مشکلات در امان نيست گمان کند که انسان گرفتار بيش از او به دعا نيازمند است.)
خداوند متعال نيز کسانى را فقط در گرفتارى و محنت به درگاه او روى آورده و دعا مىکنند مورد نکوهش قرار داده و مىفرمايد: “واذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مرکان لم يدعنا الى ضر مسه کذلک زين للمسرفين ما کانوا يعملون”.(6)
(هنگامى که به انسان زيان (وناراحتي) برسد، ما را (در هرحال) در حالى که به پهلو خوابيده، يا نشسته يا ايستاده است، مىخواند؛ اما هنگامى که ناراحتى را از او برطرف ساختيم، چنان مىرود که گويى هرگز ما را براى حل مشکلى که به او رسيده بود، نخوانده است.
اين گونه براى اسرافکاران، اعمالشان زينت داده شده است(که زشتى اين عمل را درک نمىکنند.)
الف. آثار دعا
چنانکه گذشت دعا نه تنها در دين اسلام بلکه در تمام اديان الهى مورد توجه بوده است و ائمه معصومين(عليهم السلام) نيز تاکيد فراوانى بر دعا و نيايش در برابر ذات اقدس الهى داشتهاند. امام صادق(عليه اسلام) مىفرمايد:(زياد دعا کنيد، زيرا دعا کليد بخشش خداوند و وسيله رسيدن به هر حاجت است، نعمتها و رحمتهايى نزد خداوند است که جز با دعا کردن نمىتوان به آن رسيد و بدان! هر در را که بکوبى عاقبت گشوده خواهد شد.(7)
اگرچه دعا گاهى براى جلب منفعت و سود مادى و زمانى به منظور دفع ضرر و زيان و گاهى در قالب نفرين دشمنان اسلام و برخى به شکل پوزش و عذرخواهى از قصور و تقصيرها و برخى نيز براى جلب بهرههاى معنوى و کرامات اخروى است، ولى آنچه مسلم است، دعا آثار خير و برکات دنيوى و اخروى فراوانى دارد که به ذکر چند نمونه اکتفا مىشود؛
1- دفع بلا
رسول خدا(صلى الله عليه و آله) مىفرمايد: الدعاء سلاح المومن(8)
بر اساس اين فرمايش، آنان که از دعا به عنوان بهترين عبادت محرومند، پايگاه و پناهگاه محکمى در برابر مشکلات زندگى نداشته و چونان آدم بىاسلحه و سپرى هستند که در ميدان نبرد زندگى درمانده شدهاند.
اميرالمومنين(عليهالسلام) نيز فرمود: ادفعوا امواج البلاء بالدعاء(9( )امواج بلا را با دعا برطرف کنيد.)
2- جلب منفعت
امام صادق(ع) مىفرمايد: ان عندالله عزوجل منزله لا تنال الا بمساله و لو ان عبدا سدفاه و لم يسئل لم يعط شيئا فاسئل تعط انه ليس من باب يقرع الا يوشک ان يفتح لصاحبه. (10)
(نزد خدا مقامى است که جز با دعا و تقاضا نمىتوان به آن رسيد واگر بندهاى دهان خود را از دعا فرو بندد وچيزى تقاضا نکند، چيزى به او داده نخواهد شد. پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود، چرا که هر درى را بکوبيد واصرار کنيد سرانجام گشوده خواهد شد.)
3- برآورده شدن خواستهها
به دليل تاثير شگرف دعا در برآوردن خواستهها، امام علي(عليه السلام) در وصايايش، از فرزندانش امام حسن(عليه السلام) مىخواهد که:
“پس حاجت خود را با او بگوى و آنچه در دل دارى نزد او بازگوي، غم و اندوه خود را در پيشگاه او مطرح کن تا غمهاى تو را برطرف کند ودر مشکلات تو را يارى رساند؛ و از گنجينه رحمت او چيزهايى را درخواست که جز او، کسى نمىتواند عطا کند مانند عمر بيشتر، تندرستى بدن و گشايش در روزي”.(11)
4- برگرداندن قضاى الهي
رد قضاى الهى از رايجترين تاثير دعا است که در روايات بسيارى به آن اشاره شده است. از معصوم وارد است که در اين باره مىفرمايد: الدعاء يرد القضاء المبرم فاتخذوه عده. (12)
دعا قضاى حتمى را باز مىگرداند، پس آن را ساز و برگ خود گيريد.
و نيز فرمود:(دعا مانع تاثير قضا مىشود، بر خلاف فرار و گريختن که نمىتواند جلو قضا را بگيرد.) سپس به ماجراى يونس (عليه السلام) و قوم او در قرآن اشاره و استناد مىفرمايد.
امام موسى بن جعفر (عليه السلام) مىفرمايد: عليکم بالدعاء فان الدعاء و الطلب الى الله تعالى يرد البلاء و قدقدر(13)
دعا کنيد؛ چون دعا و طلب کردن از خداوند تعالي، بلا را دفع مىکند، حتى اگر مقدر شده و بدان حکم گرديده و به جز اجرايش چيزى نمانده بود.
4- بخشايش گناهان
يکى ديگر از آثار دعا، عفو گناهان است.
اميرالمومنين(عليه السلام) مىفرمايد: لا يخطى المخلص فى الدعاء احدى ثلاث ذنب يغفر او خير يعجل او شر يوجل. (14)
( آن کس که در دعا مخلص باشد، از دستيابى به يکى از سه چيز محروم نخواهد شد، يا گناه او بخشوده مىشود و يا در دادن خير به او تعجيل مىشود و يا شرى از او به تاخير مىافتد.)
اگرچه آثار دعا در زندگى فردى واجتماعى بسيار و از حد اين نوشتار خارج است. اما ذکر اين نکته ضرورى است که استجابت دعا شرايط خاصى را مىطلبد که آمادهسازى آن شرايط بر عهده دعا کننده است.
شرايط استجابت دعا
آنچه از کتاب وحي، قرآن کريم، و روايات ائمه اطهار(عليهم السلام) رسيده است ترغيب و تاکيد بر دعا و وعده استجابت آن است؛ ولى ذکر اين نکته ضرورى است که استجابت دعا نيازمند شرايط و مقدماتى است که توبه، پاکى قلب و روح، حضور قلب در هنگام دعا، عمل به پيمانهاى الهي، ايمان وعمل صالح، امانت و درستکارى از جمله اين شرايط است که به برخى ديگر از اين شرايط اشاره مىشود؛
1- اطاعت
نخستين شرط دعا شناخت و معرفت کسى است که انسان او را مىخواند. چه آنکه شناخت واقعى از او باعث ارتباط عميق بين خالق و مخلوق شده و اطاعت حضرتش را به دنبال خواهد داشت چنانکه قرآن با تاکيد بر اين ارتباط مىفرمايد:
فاذکرونى اذکرکم(15( )پس به ياد من باشيد، تا به ياد شما باشم.) و در مقابل مىفرمايد: ولا تکونوا کالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم. (16)
(و همچنين از کسانى نباشيد که خدا را فراموش کردند وخدا نيز آنها را به “خود فراموشي” گرفتار کرد.)
مسلما اين ذکر و يادآورى مربوط به ذکر زبانى نيست، بلکه ذکرى مورد قبول است که با ايمان و عمل صالح باشد، چنانکه خداوند متعال در سوره بقره شرط اجابت را، ايمان بندگان معرفى کرده و مىفرمايد: و اذا سئلک عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوه الداع اذا دعان فليستجيبوا و ليومنوا بى لعلهم يرشدون (17)
( و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سئوال کنند (بگو: من نزديکم؛ دعاى دعا کننده را به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگويم. پس بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان آورند تا راه يابند.)
فاستجاب لهم ربهم انى لا اضيع عمل عامل منکم.(18)
(خداوند درخواست آنها را پذيرفت (و فرمودhttp://www.pnu-club.com/imported/mising.jpg من عمل هيچ عمل کنندهاى از شما را، زن باشد يا مردم، ضايع نخواهم کرد.)
2- اخلاص
اخلاص بدين معنا است که انسان همه تاثيرها را منحصرا از آن خداوند بداند و براى هيچ يک از عوامل طبيعى و غير طبيعي، تاثيري- مگر به وساطت و طبق خواست خداوند- قائل نباشد، چنانکه قرآن کريم مىفرمايد:فادعوا الله مخلصين له الدين(19( )تنها خدا را بخوانيد و دين خود را براى او خالص کنيد.)
بنابراين اگر کسى با رعايت تمام شئون دعا، خداوند را بخواند، اما در درون جانش اجابت خواستهاش را در دست غير خداوند بداند، دچار شرک شده و قطعا دعايش مستجاب نخواهد شد. اميرالمومنين(عليه السلام) مىفرمايد: (خداوند بندگانى را که براى رفع حاجت خود به ديگران دل بستهاند به شدت نکوهش مىکند و به رغم خواسته همه جهانيان اميد آنان را به ياس تبديل خواهد کرد(.)20)
3- غذاى پاک
پاک بودن اموال از هرگونه غصب، رشوه، کم فروشي، ظلم و ستم و... از شرايط مهم استجابت دعا است. چه آنکه عدم پرداخت خمس و زکات واجب، اموال انسان را با حق ديگران مخلوط کرده و اگر زندگى و بالطبع غذاى انسان آلوده به حرام شود، مانع مهم براى استجابت دعا خواهد بود؛ چنانکه رسول خدا (صلىالله عليه و آله) مىفرمايد: من احب ان يستجاب دعائه فليطلب مطعمه و مکسبه.(21)
کسى که دوست دارد دعايش مستجاب شود، بايد غذا و کسب خود را پاک کند.
و نيز آن حضرت به کسى که عرض کرد: دوست دارم دعايم مستجاب شود، فرمود: طهر مالکلک ولا تدخل بطنک الحرام.(22)
(از خوردنىهاى حلال و طاهر استفاده کن و مال حرام رادر شکم خود راه نده.)
4- ترک گناه
شرط ديگرى که در استجابت دعا و درخواست از خداى متعال لازم مىباشد، ترک گناه و معصيت مىباشد؛ چه آنکه گناه در واقع مخالفت با پروردگار است. بدين جهت است که اميرالمومنين (عليهالسلام) در دعاى کميل مىفرمايد: اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعاء و در جايى ديگر مىفرمايد: يا سيدى ! فاسئلک بعزتک ان لا يحجب عنک دعايى سوء عملى و فعالى (اى آقا و مولاى من به عزتت قسم از تو مى خواهم که بدى کردار و رفتار من موجب پوشيده شدن دعاى من از تو نشود.)
5- استفاده از موقعيتهاى خاص
براساس تعاليم ائمه معصومين (عليهمالسلام) برخى مکانها (مثل مسجد، خانه کعبه، حرم امام حسين (عليهالسلام) و ... و برخى زمانها (مثل شب و روز جمعه، شب قدر، روز عرفه، هنگام اذان صبح و ظهر و ...) و نيز دعا به صورت دستجمعى و دعا براى ديگر مومنان در استجابت دعا بسيار موثر است.
اسرار محروميت يا تاخير اجابت
در روايات رسيده از ائمه اطهار (عليهمالسلام) موانع متعددى براى عدم استجابت دعا و يا تاخير در آن ذکر گرديده است که برخى از آن عبارتست از:
1- گناه
آنچه از سخنان معصومين (عليهمالسلام) استفاده مىشود، گناه و معصيت الهى مهمترين دليل بر عدم استجابت دعا است و سوء نيت، نفاق، تاخير نماز از اول وقت، بدزباني، غذاى حرام، ترک صدقه و انفاق در راه خدا(23) برخى از آن معاصى و موانع است چنانکه حضرت على (عليهالسلام) مىفرمايد: المعصيه تمنع الاجابه(24( )گناه و معصيت مانع اجابت دعا است.)
2- عدم مصلحت
موارد متعددى است که شخص بر اجابت خواستهاش پافشارى مىکند ولى نمىداند اجابت آن خواسته به مصلحت (فعلى يا دائمي) او با ديگران نمىباشد. در چنين مواردى آن دعا اجابت نمىشود و يا به طبق مصلحت به تاخير مىافتد. قرآن کريم در اين زمينه مىفرمايد: عسى آن تکرهوا شيئا و هو خيرلکم و عسى آن تحبوا شيئا و هو شرلکم(25( )چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد، حال ان که خير شما در آن است؛ و يا چيزى را دوست داشته باشيد، حال آنکه شر شما در آن است.)
مولىالموحدينحضرتعلى (عليهالسلام) به فرزندش امام حسن(ع) مىفرمايد:
“بسا ممکن است (خداوند) اجابت دعا را به تاخير اندازد تا پاداش قوىترى بهره درخواست کننده شود، و عطاى شخص اميدوار کاملتر شود، و بسا ممکن است درخواستى داشته باشى که به توندهند و به جاى آن خيرى در دنيا ويا آخرت به تو ببخشند يا آن را با چيزى که برايت بهتر است، جابجا کنند، بسا به دنبال چيزى باشى که اگر به تو داده شود، نابودى دينت در آن باشد.”(26)
و نيز فرمود: رب امر حرص الانسان عليه فلما ادرکه ود ان لم يکن ادرکه
“چه بسا انسان نسبت به چيزى حريص است و آن را مىطلبد و چون به آن دسترسى پيدا کرد، دوست مىدارد اى کاش! اصلا به آن نرسيده بود”.
3- خلاف سنن الهي
برخى افراد از روى ناآگاهى خواستههايى از خداوند درخواست مىکنند که خلاف نظام عالم و سنن الهى است و چنانچه ائمه معصومين (عليهمالسلام) افراد را از اين دعاها منع مىکردهاند امام صادق (عليهالسلام) مىفرمايد: دعا کننده نگويد اللهم لاتحوجنى الى احد من خلقک ... (بارالها! مرا محتاج به هيچ يک از مخلوقين خود منما، زيرا انسانى نيست مگر آنکه محتاج به مردم است.
بلکه بگويد: خداوند! مرا به اشرار خلقت محتاج منما(.)27)
حضرت على (عليهالسلام) نيز مىفرمايد: لايقولن احدکم اللهم انى اعوذ من الفتنه(28( )احدى از شما نگويد: خدايا! از امتحان و آزمايش به تو پناه مىبرم.) زيرا آزمايش و امتحان مردم قطعى است و حتما همه افراد در زندگى بايد مورد آزمايش قرار گيرند.
امام صادق (ع) مىفرمايد: بجاى جمله فوق اينگونه دعا کنيد: خدايا! از آن امتحانى که موجب لغزش مىشود و باعث گمراهى و کجروى انسان مىگردد به تو پناه مىبرم.(29)
روايت ديگرى است که مردى در حضور حضرت علي(ع) درباره دوست خود دعا کرد و گفت: خداوند هيچ ناملايم و مکروهى براى اوپيش نياورد و درباره او روا ندارد.
علي(ع) که اين دعا را شنيد به او فرمود: “شما براى دوستت دعا به مرگش کردى يعنى مىگويى خدايا! دوست مرا از دنيا ببر و به حيات او خاتمه بده، زيرا انسان زنده و کسى که در دنيا زندگى مىکند لابد و ناچار بايد به ناملايمات و مکروهاتى دچار شود.(30)
3- عدم رعايت آداب دعا
ائمه معصومين (عليهمالسلام) آدابى را براى دعا و درخواست از ذات اقدس الهى به ما تعليم نمودهاند که عدم توجه به اين آداب، مانع از استجابت دعا و يا موجب به تاخير افتادن آن مىشود.
آداب دعا:
1- گفتن بسمالله الرحمن الرحيم در ابتداى دعا
2- تمجيد خداوند
امام صاق (ع) در جواب راوى که پرسيد: چگونه خداوند را تمجيد کنم؛ مىگويى اى کسى که از رگ کردن به من نزديکترى ... اى کسى که مانند ندارد.
3- صلوات فرستادن بر محمد (صلى الله عليه و آله) و خاندانش
4- اعتراف به گناه
5- دعا کردن براى ديگران
6- دعا به صورت گروهي
7- خوشبينى به اجابت دعا
8- انتخاب زمان مناسب
9- اصرار و پافشارى بر دعا
خلاصه آنکه:
1- ارزش معنوى دعا از ساير عبادات بيشتر است وشايد اين برترى از اين جهت باشد که عبادت حاکى از خضوع و تذلل عابد در مقابل معبود است؛ ولى دعا علاوه بر خضوع و تذلل، از فقر و نيازمندى دعا کننده در پيشگاه الهى حکايت دارد.
2- اگر چه خداوند متعال وعده اجابت دعا نموده است، اما ذکر اين مهم ضرورى است که يکى از شرايط استجابت دعا، توام گشتن ان با عمل و تلاش و کوشش است؛ چنانکه در کلمات قصار اميرالمومنين (عليهالسلام) مىخوانيم الداعى بلاعمل کالرامى بلاوتر(31) دعا کننده بدون عمل و تلاش، مانند تيرانداز بدون “زه” است.
3- روانپزشکان، دعا و نماز و داشتن يک ايمان محکم به دين را برطرف کننده بسيارى از نگرانيها و تشويق و هيجان وترس - که موجب نيم بيشترى از ناراحتىها است - مىدانند.
4- چنانکه گفته شد دعاهايى مستجاب است که با آداب خاص همراه باشد، از اين رو خواندن دعاهاى وارده از ائمه معصومين (عليهمالسلام) که با آداب و شرايط خاص همراه مىباشد، بسيار موثر است.
پىنوشتها:
1- فرقان/77
2- غافر/ 60
3- مجمع البيان، ج8، ص528
4- نهج البلاغه، حکمت337
5- من لا يحضره الفقيه، ج4، ص399
6- يونس/12
7- اصول کافي، ج2، ص268
8- اصول کافي، ج4، ص 213
9- نهج البلاغه کلمات قصار146
.10 کافي، ج2، ص338
11- نهج البلاغه، نامه31
12- خصال، ج2، ص620
13- کنزالعمال، ج2، ص612
14- شرح نهجالبلاغه، ابن ابى الحديد، ج2، ص267
15- بقره/152
16- حشر/19
17- بقره/186
18- آل عمران/ 196
19- غافر/14
20- بحار، ج .94 ص95
21- سفينهالبحار، ج 1، ص 448
22- وسائل ج 4، ابواب دعا؛ باب 67
23- اصول کافى ابواب دعا
24- غررالحکم ص 32
25- بقره / 216
26- نهجالبلاغه، نامه 31
27- سفينهالبحار، ج 1، ص 447
28- نهجالبلاغه قصار 90
29- سفينهالبحار، ج 1، ص 447
30- شرح ابن ابى الحديد، ج 20، ص 289
31- نهجالبلاغه حکمت 337