m.rosoukhi
08-01-2010, 09:26 PM
حکمت زیارت
زیارت، حضور عارفانه ی عاشق در دیار معشوق، دیدار عاشقانه ی زائر از سرای مزور، اظهار عشق و ارادت محب به محبوب، دل دادن صمیمانه ی دل داده در کوی دل دار، سرسپردن سرباز فداکار در پیش پای سردار، اعلان فروتنی دین دار در برابر دین و پیشوایان دینی و اذان ایمان و دین داری است.
زیارت، اعلام وفاداری صادقانه ی مرید است به مراد، ابراز علاقه ی مطیع است به مطاع و اعلام خود فراموشی جان بر کف مخلص است نسبت به جانان.
زیارت عرضه ی خویشتن بر ترازو و ابزار سنجش است، ایستادن در برابر آینه و معیار کمال و نشانی کوی کمال به انسان تعالی طلب است که به کجا می توان رسید.
زیارت ، سفری مشتاقانه آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز می شود، از راه دل عبور می کند و سرانجام نیز در منزل دل به مقصد ومقصود می رسد و بار بر زمین می نهد.
فلسفه زیارت
تعظیم، تکریم، گرامی داشت ویاد کردن انسانهای شایسته ، هنرمند ، فرهیخته ، فرهنگ ساز، نقش آفرین، مصلح، متحول کنندگان تاریخ و .... نیز زنده نگه داشتن نام و یاد آنان پس از مرگ، لازمه ی محبت ، عشق ارادت انسان به نیکی ها و کمالات است و ریشه در فطرت و سرشت آدمی دارد.
امروزه شاهدیم که ملتها و ملیتهای مختلف بزرگان علم، ادب و هنر خویش را با برگزاری سمینارها، همایشها، کنفرانس ها و ... گرامی می دارند. فضایل و کمالاتشان را بر می شمارند، به وجود آنان افتحار میکنند و... این نکوداشت ها اختصاص به عصر حاضر ندارد بلکه در طول تاریخ ادامه داشته، هر چند که در کیفیت و کمیت مختلف بوده است.
تلاش جوامع گوناگون برحفظ آثار نیکان و احیای میراث گذشتگان و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیاکان است. بدین ترتیب در تکریم و تعظیم صاحبان کمال، تفاوتی بین زندگان مردگان صاحب کمال نیست.
گر چه در کیفیت و شکل نکوداشتها هر روز تغییراتی حاصل می شود ولی ریشه ی این بزرگ داشت ها، تکریم ها و تعظیم ها، زیبادوستی انسان و عشق و ارادت فطری او به کمال است. هر کسی با کشش درونی و خداداد خویش، زیبایی را دوست می دارد، به کمال عشق می ورزد، صاحبان کمال و زیبایی را می ستاید و در مقابل آنان از خود فروتنی نشان می دهد. چنان که از عوامل و انگیزه های عبادت آدمی در پیشگاه کمال مطلق (جل و علی) نیز همین کمال دوستی است. حتی بت پرستان نیز از آن جهت در برابر هیاکل چوبی و سنگی کرنش می کنند که آنها را صاحب کمال و برخوردار از جمال می پندارند هر چند در آن پندار و این کردار صائب نیستند.
(ادب فنای مقربان - اثر آیت الله جوادی آملی)
منبع:ویژه نامه ارمغان بهار محمدی
زیارت، حضور عارفانه ی عاشق در دیار معشوق، دیدار عاشقانه ی زائر از سرای مزور، اظهار عشق و ارادت محب به محبوب، دل دادن صمیمانه ی دل داده در کوی دل دار، سرسپردن سرباز فداکار در پیش پای سردار، اعلان فروتنی دین دار در برابر دین و پیشوایان دینی و اذان ایمان و دین داری است.
زیارت، اعلام وفاداری صادقانه ی مرید است به مراد، ابراز علاقه ی مطیع است به مطاع و اعلام خود فراموشی جان بر کف مخلص است نسبت به جانان.
زیارت عرضه ی خویشتن بر ترازو و ابزار سنجش است، ایستادن در برابر آینه و معیار کمال و نشانی کوی کمال به انسان تعالی طلب است که به کجا می توان رسید.
زیارت ، سفری مشتاقانه آگاهانه و عاشقانه است که از سرای دل آغاز می شود، از راه دل عبور می کند و سرانجام نیز در منزل دل به مقصد ومقصود می رسد و بار بر زمین می نهد.
فلسفه زیارت
تعظیم، تکریم، گرامی داشت ویاد کردن انسانهای شایسته ، هنرمند ، فرهیخته ، فرهنگ ساز، نقش آفرین، مصلح، متحول کنندگان تاریخ و .... نیز زنده نگه داشتن نام و یاد آنان پس از مرگ، لازمه ی محبت ، عشق ارادت انسان به نیکی ها و کمالات است و ریشه در فطرت و سرشت آدمی دارد.
امروزه شاهدیم که ملتها و ملیتهای مختلف بزرگان علم، ادب و هنر خویش را با برگزاری سمینارها، همایشها، کنفرانس ها و ... گرامی می دارند. فضایل و کمالاتشان را بر می شمارند، به وجود آنان افتحار میکنند و... این نکوداشت ها اختصاص به عصر حاضر ندارد بلکه در طول تاریخ ادامه داشته، هر چند که در کیفیت و کمیت مختلف بوده است.
تلاش جوامع گوناگون برحفظ آثار نیکان و احیای میراث گذشتگان و رواج موزه ها نمونه ای از نکوداشت مفاخر نیاکان است. بدین ترتیب در تکریم و تعظیم صاحبان کمال، تفاوتی بین زندگان مردگان صاحب کمال نیست.
گر چه در کیفیت و شکل نکوداشتها هر روز تغییراتی حاصل می شود ولی ریشه ی این بزرگ داشت ها، تکریم ها و تعظیم ها، زیبادوستی انسان و عشق و ارادت فطری او به کمال است. هر کسی با کشش درونی و خداداد خویش، زیبایی را دوست می دارد، به کمال عشق می ورزد، صاحبان کمال و زیبایی را می ستاید و در مقابل آنان از خود فروتنی نشان می دهد. چنان که از عوامل و انگیزه های عبادت آدمی در پیشگاه کمال مطلق (جل و علی) نیز همین کمال دوستی است. حتی بت پرستان نیز از آن جهت در برابر هیاکل چوبی و سنگی کرنش می کنند که آنها را صاحب کمال و برخوردار از جمال می پندارند هر چند در آن پندار و این کردار صائب نیستند.
(ادب فنای مقربان - اثر آیت الله جوادی آملی)
منبع:ویژه نامه ارمغان بهار محمدی