donya88
08-01-2010, 08:33 AM
بیشترما به سوالات زیادی که کودکانمان در زمینههای مختلف از ما میپرسند به راحتی پاسخ میگوییم. ولی در مورد مسائل جنسی، اغلب اوقات آنچنان مغشوش میشویم که او را از آنچه بوده گیجتر میکنیم.در ابتدا باید بدانیم که بچهها هم دارای احساسات جنسیاند. هرگز گمان نکنیم که این احساسات تنها به بزرگسالان تعلق دارد این احساسات از تولد شروع میشود و تا مرگ ادامه دارد. ما نیز باید این احساسات خدادادی را به عنوان یک واقعیت بپذیریم»(1)«غریزه جنسی با کودک متولد میشود و تا حدود پنج سالگی رو به پیشرفت است ولی از پنج سالگی تا دوره بلوغ دارای پیشرفت پنهانی است و دوره کمون را طی میکند.»(2)کودک در سالهای اول زندگی، متوجه تفاوت جنسی بین افراد میشود و همین امر او را به امور جنسی متوجه میسازد و سوالاتی را مطرح میکند.«بهعقیده sperlingبهترین موقع برای تعلیم امور جنسی و بحث درباره اختلاف میان زن و مرد، زمانی است که کودکان سوالاتی در مورد مسائل جنسی مطرح میکنند که پاسخ والدین باید متناسب با استعداد و فهم کودک باشد. بعضی کودکان حساس و باهوش هستند و از طرح اینگونه سوالات احساس تقصیر و ناراحتی میکنند نباید نسبت به این دسته از کودکان نیز غفلت کرد و آنها را از کسب اطلاعات ضروری محروم نمود.»(3)در حدود دو سالگی کودک نسبت به آلت تناسلی خود حساس شده و گاه به آن دست میزند سعی کنیم در آن لحظات بدون تنبیه و یا عکسالعمل خاصی توجه او را به بازی و یا کاری دیگر مثل کمک کردن جلب کنیم.«کودکان سه تا شش ساله برای آنکه بهتر به تفاوتهای جنسی پی ببرند، یکدیگر را معاینه میکنند و مانند هر چیز که کنجکاوی آنها را تحریک میکند، مایلند واقعیت آن را دریابند. آنها از کنار هم گذاشتن مشاهداتشان و اطلاعاتی که از صحبت بزرگترها به دست میآورند به عقاید نادرستی دست مییابند که برایشان نگران کننده است.برخی والدین هر چیزی را که ارتباط کم یا زیادی با دنیای بزرگترها داشته باشد ، به ویژه درباره مسائل جنسی، در هالهای از اسرار و ابهام میپوشانند. همین ابهامات، کنجکاوی کودک را گسترش میدهد و در او، نسبت به بزرگترها، حسادت و دشمنی ایجاد میکند. آنها تصور میکنند والدین همه آنچه را آنها مایل به شناخت آن میباشند، از آنها دریغ کرده و از آنها محروم میکنند.
همه اینها موجب بیاعتمادی کودک به بزرگترها میشود. رفتارهای بینظیر دروغگویی، پنهان کاری و دزدی را بوجود میآورد و باعث میشود کودک، در خیالبافی خود، از این امور، که ممنوع و خطرناک نمایانده شده است لذّت ببرد.»(4)
تکلیف والدین این است که علاقه کودک به مطرح کردن این سوالات را امری طبیعی بدانند زیرا آگاهی از مسئله ،سبب میشود کودکان کمتر به اینگونه مسائل حساس شوند. ضمناً هرگز در حضور بچهها والدین یکدیگر را نبوسند و معاشقه نکنند. بچههای ما هرگز نباید اینگونه روابط را ببینند.
«آنچه کودک دربارهی مسائل جنسی در دوران کودکی میآموزد تا حدودی تعیینکننده قابلیت سازگاری جنسی در بزرگسالی است
والدین باید با توجه به سن و فهم کودک، به سوالات جنسی آنها پاسخ گویند واین علاقه را طبیعی بدانند . وقتی بچّهها در حال کشف دنیای خود هستند،کم کم را کشف میکنند نسبت به اعضای خصوصی بدن هم جنس خود و جنس مخالف نیز بهطور طبیعی کنجکاو میشوند. شکل اعضای تناسلی جنس مخالف برای بچّه جالب است.بچّهها در بازیهای عادی خود از فرصت استفاده میکنند و از نظر جسمی به بچّههای دیگر نزدیک میشوند تا شکل بدن آنها را کشف کنند. معمولترین سناریو، "دکتر بازی کردن " بچّههاست. بیشتر بچّهها تجربه دارند که وقتی نزد پزشک میروند او بدن آنها را معاینه میکند. پس دکتر بازی میکنند تا بتوانند فرصت دیدن بدن دیگران را بدست آورند.آگاه باشید که بچّهها از سرکنجکاوی بازیهای جنسی میکنند و این امری طبیعی است. اگر دیدید که فرزندتان در حضور بچّهی دیگری برهنه یا نیمهبرهنه شده است، عکسالعمل شما بسیار مهم است و بر احساسی که فرزندتان در آینده نسبت به بدن خود و اعضای خصوصی آن پیدا خواهد کرد تأثیر بسیار مهمی خواهد گذاشت. هول نشوید، نه او را سرزنش کنید ،نه تنبیه. کاری که باید بکنید این است که، برای رفتار جنسی مناسب آنها حد و مرزی تعیین کنید.
تعیین حد و مرز جنسی
پسر 5 ساله شما با همبازی خود در اتاق مشغول بازی است. وقتی وارد اتاق میشوید میبینید از کمر به پایین برهنه شدهاند. برخورد شما چیست؟آرامش ظاهری خود را حفظ کنید و سر بچّهها داد نکشید و آنها را سرزنش نکنید. بلکه برای آنها حد و مرزی تعیین کنید. مثلاً بگویید: «هر دوی شما لباسهایتان را بپوشید. بدن شما خصوصی است و نباید جلوی کسی لباسهایتان را در بیاورید. بیایید برای شما یک سرگرمی پیدا کنم». هر کدام از خانوادهها میتوانند از این موقعیت مناسب برای آموزش فرزند خود استفاده کنند. اگر دیدید بچّهها باز هم به دکتر بازی علاقه نشان دادند شاید نشان این است که کنجکاویشان هنوز ارضا نشده است. بنشینید و اطلاعات اساسی را با فرزند خود مرور کنید. با او دربارهی شکل بدن و نام یکی یکی اعضای مختلف بدن صحبت کنید. اندامهای جنسی را در لابه لای اندامهای غیرجنسی نام ببرید.
سری بودن و خصوصی بودن
نزد فرزندتان اعتراف کنید که سخن گفتن در باره جنسیت ، با شرم و حیا همراه است. چون موضوع حساس و خصوصی است و همین میتواند زمینه ی مشترکی باشد تا گفت و گویتان را آغاز کنید.
وقتی با کودکان دربارهی جنسیت صحبت میکنیم واژه «خصوصی» و «سری» را برای آنها بازگو کنید. برای بچّههای کوچکتر میتوان این مثال را گفت: «همهی ما به توالت میرویم و در را میبندیم و این کار را به تنهایی انجام میدهیم، چون خصوصی و سری است. همین طور اعضای خصوصی بدن ما سری است و باید از لباس استفاده کنیم».به بچّههای بزرگتر (پیشدبستانی و دبستانی) خود بگویید: گرچه موضوعات خصوصی را میدانند، ولی هرگز در مورد این مسائل با کودکان کوچکتر از خود صحبت نکنند و اگر کودکان سوالی کردند به آنها بگویند: «دراین باره از پدر و مادرت سوال کن».مهمترین آموزگاران بچّهها، والدین هستند. نه ما ،و نه کودکان ما هیچگاه نباید از دانستن خجالت بکشیم. زیرا همهی ما حق داریم بدانیم. فقط باید سعی کنیم عبارات را در خور فهم کودکان ساده کنیم.
زمانی که کودک، اولین نوزاد تازه متولد شده را میبیند، این سوال برایش به وجود میآید که نوزاد از کجا میآید؟ و مثل همهی سوالهایی که از والدین میپرسد، جواب این سوال را نیز از آنها میخواهد. برای آنکه بدانیم چگونه به این سوال کودک پاسخ دهیم، باید بدانیم که:
«پاسخ ما، در مورد چگونگی تولد، باید متناسب با سن وسال و درک کودک باشد»(1)
مراحل درک کودک از تولد بدین صورت است:
«کودک سه ساله ،
این جواب راکه نوزاد در شکم مادر رشد میکند را نمیتواند قبول کند. او گمان میکند همانطور که از خواربار فروشی میتوان هر چیزی را خرید، بچّه را هم از بیمارستان خریدهاند.
کودک چهار ساله،
خرید بچّه را، از بیمارستان قبول ندارد، ولی رشد کودک در شکم مادر را میپذیرد و تصور میکند بچّه از ناف مادر زائیده میشود.
کودک پنج ساله،
بیشتر علاقمند است خود صاحب بچِّه شود، و این را در بازیهای آنها میتوان مشاهده کرد.
کودک شش ساله،
علاقه شدیدی به مبدأ پیدایش بچه، بارداری و تولد پیدا میکند و تصور میکند بچّه در اثر ازدواج پدر و مادر و به خواست خداوند بهوجود میآید و در شکم مادر به شکل تخم است.
کودک هفت ساله،
علاقه شدیدی به داشتن نوزادی جدید در خانواده دارد تا فرایند رشد کودک، در مادر را درک کند.»(2)
باید بدانیم اگر به کودک چهارساله بگوییم "نوزاد در بدن مادر رشد میکند " ، مطابق سن و درکش این را میپذیرد همان اندازه دانش، برای سن او کافی است.
«هرگز نباید، در برابر سوال کودک، از چگونگی تولد، به او دروغ بگوئید. اگر هم نمیخواهید در آن لحظه پاسخی دهید، به او بگوئید بعداً صحبت خواهیم کرد. تجربه ما نشان میدهد که پاسخ درست ما به بچهها، نه تنها انحراف ایجاد نمیکند، بلکه از آنها پیشگیری میکند»(3)
کاری کنیم که بچهها بدون احساس تقصیر، سوالات خود را مطرح کنند و ضمناً، مطمئن باشند که والدین به آنها دروغ نمیگویند تا به والدین اعتماد پیدا کنند.
در ادامهی بحث تجربههای جنسی کودکان و چگونگی برخورد با سوالات جنسی کودکان ، به این موضوع میپردازیم که دربارهی مسائل جنسی کودکان در هر سنی تا چه میزان باید اطلاعات داشته باشند. به خاطر داشته باشید بهترین آموزگار برای کودکان والدین میباشند.
تا سن 5 سالگی
بچّهها باید:
1- نام صحیح اعضای بدن از جمله اعضای تناسلی را بدانند.
2- درک کنند که نوزادان از رحم مادر متولد میشوند.
3- مفهوم فضای خصوصی را هنگام تعویض لباس و رفتن به توالت بدانند. به ویژه ضروری است کودکان 5 ساله تفاوت خصوصی و سری را بفهمند.
4- بتواند به راحتی با والدین یا فرد بزرگسال قابل اعتماد دیگری، درباره جنسیت صحبت کنند.
5- نسبت به هویت مذکر یا مونث خود عزت نفس داشته باشند.
بین 6 تا 9 سالگی
بچّهها باید:
1- بتوانند تولید مثل حیوانات و گیاهان را به عنوان بخشی از چرخه حیات درک کنند.
2- در پاسخ به سوالاتی چون «نوزادان از کجا میآیند؟» «چطوری به دنیا میآیند» چیزهای شنیده باشند.
3- از تفاوت بین دو جنس آگاه باشند و بتوانند نام صحیح اندام تناسلی خود و جنس مخالف را نام ببرند.
4- درک کلی از ایدز و عفونتهای دیگری که از طریق جنسی منتقل میشود داشته باشند.
5- نسبت به سلامت کلی و نیازهای ایمنی بدن خود مسئولیت روزافزون پیدا کنند و بهداشت شخصی خود را با مسواک زدن، دوش گرفتن، رعایت تغذیه مناسب و غیره حفظ کنند.
6- مفاهیم دوستی و عدالت را بفهمند و بتوانند احساسات خود را با والدین یا افراد بزرگسال قابل اعتماد دیگر درمیان بگذارند.
بین 9 تا 13 سالگی
بچّهها باید:
1- جنسیت را به عنوان بخشی طبیعی از زندگی درک کنند.
2- با تغییرات طبیعی دختران و پسرها در دوران بلوغ (عادت ماهیانه و احتلام) آشنا شوند.
3- بتوانند با دیگران دوست شوند و دوستیهایشان را حفظ کنند. (معمولاً با هم جنسهای خودشان
4- روند تولید مثل و از جمله مفاهیمی چون: آمیزش جنسی، پدر و مادرشدن، سقط جنین و جلوگیری از بارداری را درک کند.
5- بدانند سوء استفاده جنسی چیست؟ چگونه میتوان آن را تشخیص داد و در موقعیتهای بالقوه خطرناک چگونه باید رفتار کرد.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهای او پاسخ دهید. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عینی تر و با لحن جدی بگویید. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهید. بچههای ده- دوازده ساله به اطلاعات بیشتری نیاز دارند که میتوان از طریق کتابها، جزوهها و کلاسهای آموزی به آنها دست یافت.
همه اینها موجب بیاعتمادی کودک به بزرگترها میشود. رفتارهای بینظیر دروغگویی، پنهان کاری و دزدی را بوجود میآورد و باعث میشود کودک، در خیالبافی خود، از این امور، که ممنوع و خطرناک نمایانده شده است لذّت ببرد.»(4)
تکلیف والدین این است که علاقه کودک به مطرح کردن این سوالات را امری طبیعی بدانند زیرا آگاهی از مسئله ،سبب میشود کودکان کمتر به اینگونه مسائل حساس شوند. ضمناً هرگز در حضور بچهها والدین یکدیگر را نبوسند و معاشقه نکنند. بچههای ما هرگز نباید اینگونه روابط را ببینند.
«آنچه کودک دربارهی مسائل جنسی در دوران کودکی میآموزد تا حدودی تعیینکننده قابلیت سازگاری جنسی در بزرگسالی است
والدین باید با توجه به سن و فهم کودک، به سوالات جنسی آنها پاسخ گویند واین علاقه را طبیعی بدانند . وقتی بچّهها در حال کشف دنیای خود هستند،کم کم را کشف میکنند نسبت به اعضای خصوصی بدن هم جنس خود و جنس مخالف نیز بهطور طبیعی کنجکاو میشوند. شکل اعضای تناسلی جنس مخالف برای بچّه جالب است.بچّهها در بازیهای عادی خود از فرصت استفاده میکنند و از نظر جسمی به بچّههای دیگر نزدیک میشوند تا شکل بدن آنها را کشف کنند. معمولترین سناریو، "دکتر بازی کردن " بچّههاست. بیشتر بچّهها تجربه دارند که وقتی نزد پزشک میروند او بدن آنها را معاینه میکند. پس دکتر بازی میکنند تا بتوانند فرصت دیدن بدن دیگران را بدست آورند.آگاه باشید که بچّهها از سرکنجکاوی بازیهای جنسی میکنند و این امری طبیعی است. اگر دیدید که فرزندتان در حضور بچّهی دیگری برهنه یا نیمهبرهنه شده است، عکسالعمل شما بسیار مهم است و بر احساسی که فرزندتان در آینده نسبت به بدن خود و اعضای خصوصی آن پیدا خواهد کرد تأثیر بسیار مهمی خواهد گذاشت. هول نشوید، نه او را سرزنش کنید ،نه تنبیه. کاری که باید بکنید این است که، برای رفتار جنسی مناسب آنها حد و مرزی تعیین کنید.
تعیین حد و مرز جنسی
پسر 5 ساله شما با همبازی خود در اتاق مشغول بازی است. وقتی وارد اتاق میشوید میبینید از کمر به پایین برهنه شدهاند. برخورد شما چیست؟آرامش ظاهری خود را حفظ کنید و سر بچّهها داد نکشید و آنها را سرزنش نکنید. بلکه برای آنها حد و مرزی تعیین کنید. مثلاً بگویید: «هر دوی شما لباسهایتان را بپوشید. بدن شما خصوصی است و نباید جلوی کسی لباسهایتان را در بیاورید. بیایید برای شما یک سرگرمی پیدا کنم». هر کدام از خانوادهها میتوانند از این موقعیت مناسب برای آموزش فرزند خود استفاده کنند. اگر دیدید بچّهها باز هم به دکتر بازی علاقه نشان دادند شاید نشان این است که کنجکاویشان هنوز ارضا نشده است. بنشینید و اطلاعات اساسی را با فرزند خود مرور کنید. با او دربارهی شکل بدن و نام یکی یکی اعضای مختلف بدن صحبت کنید. اندامهای جنسی را در لابه لای اندامهای غیرجنسی نام ببرید.
سری بودن و خصوصی بودن
نزد فرزندتان اعتراف کنید که سخن گفتن در باره جنسیت ، با شرم و حیا همراه است. چون موضوع حساس و خصوصی است و همین میتواند زمینه ی مشترکی باشد تا گفت و گویتان را آغاز کنید.
وقتی با کودکان دربارهی جنسیت صحبت میکنیم واژه «خصوصی» و «سری» را برای آنها بازگو کنید. برای بچّههای کوچکتر میتوان این مثال را گفت: «همهی ما به توالت میرویم و در را میبندیم و این کار را به تنهایی انجام میدهیم، چون خصوصی و سری است. همین طور اعضای خصوصی بدن ما سری است و باید از لباس استفاده کنیم».به بچّههای بزرگتر (پیشدبستانی و دبستانی) خود بگویید: گرچه موضوعات خصوصی را میدانند، ولی هرگز در مورد این مسائل با کودکان کوچکتر از خود صحبت نکنند و اگر کودکان سوالی کردند به آنها بگویند: «دراین باره از پدر و مادرت سوال کن».مهمترین آموزگاران بچّهها، والدین هستند. نه ما ،و نه کودکان ما هیچگاه نباید از دانستن خجالت بکشیم. زیرا همهی ما حق داریم بدانیم. فقط باید سعی کنیم عبارات را در خور فهم کودکان ساده کنیم.
زمانی که کودک، اولین نوزاد تازه متولد شده را میبیند، این سوال برایش به وجود میآید که نوزاد از کجا میآید؟ و مثل همهی سوالهایی که از والدین میپرسد، جواب این سوال را نیز از آنها میخواهد. برای آنکه بدانیم چگونه به این سوال کودک پاسخ دهیم، باید بدانیم که:
«پاسخ ما، در مورد چگونگی تولد، باید متناسب با سن وسال و درک کودک باشد»(1)
مراحل درک کودک از تولد بدین صورت است:
«کودک سه ساله ،
این جواب راکه نوزاد در شکم مادر رشد میکند را نمیتواند قبول کند. او گمان میکند همانطور که از خواربار فروشی میتوان هر چیزی را خرید، بچّه را هم از بیمارستان خریدهاند.
کودک چهار ساله،
خرید بچّه را، از بیمارستان قبول ندارد، ولی رشد کودک در شکم مادر را میپذیرد و تصور میکند بچّه از ناف مادر زائیده میشود.
کودک پنج ساله،
بیشتر علاقمند است خود صاحب بچِّه شود، و این را در بازیهای آنها میتوان مشاهده کرد.
کودک شش ساله،
علاقه شدیدی به مبدأ پیدایش بچه، بارداری و تولد پیدا میکند و تصور میکند بچّه در اثر ازدواج پدر و مادر و به خواست خداوند بهوجود میآید و در شکم مادر به شکل تخم است.
کودک هفت ساله،
علاقه شدیدی به داشتن نوزادی جدید در خانواده دارد تا فرایند رشد کودک، در مادر را درک کند.»(2)
باید بدانیم اگر به کودک چهارساله بگوییم "نوزاد در بدن مادر رشد میکند " ، مطابق سن و درکش این را میپذیرد همان اندازه دانش، برای سن او کافی است.
«هرگز نباید، در برابر سوال کودک، از چگونگی تولد، به او دروغ بگوئید. اگر هم نمیخواهید در آن لحظه پاسخی دهید، به او بگوئید بعداً صحبت خواهیم کرد. تجربه ما نشان میدهد که پاسخ درست ما به بچهها، نه تنها انحراف ایجاد نمیکند، بلکه از آنها پیشگیری میکند»(3)
کاری کنیم که بچهها بدون احساس تقصیر، سوالات خود را مطرح کنند و ضمناً، مطمئن باشند که والدین به آنها دروغ نمیگویند تا به والدین اعتماد پیدا کنند.
در ادامهی بحث تجربههای جنسی کودکان و چگونگی برخورد با سوالات جنسی کودکان ، به این موضوع میپردازیم که دربارهی مسائل جنسی کودکان در هر سنی تا چه میزان باید اطلاعات داشته باشند. به خاطر داشته باشید بهترین آموزگار برای کودکان والدین میباشند.
تا سن 5 سالگی
بچّهها باید:
1- نام صحیح اعضای بدن از جمله اعضای تناسلی را بدانند.
2- درک کنند که نوزادان از رحم مادر متولد میشوند.
3- مفهوم فضای خصوصی را هنگام تعویض لباس و رفتن به توالت بدانند. به ویژه ضروری است کودکان 5 ساله تفاوت خصوصی و سری را بفهمند.
4- بتواند به راحتی با والدین یا فرد بزرگسال قابل اعتماد دیگری، درباره جنسیت صحبت کنند.
5- نسبت به هویت مذکر یا مونث خود عزت نفس داشته باشند.
بین 6 تا 9 سالگی
بچّهها باید:
1- بتوانند تولید مثل حیوانات و گیاهان را به عنوان بخشی از چرخه حیات درک کنند.
2- در پاسخ به سوالاتی چون «نوزادان از کجا میآیند؟» «چطوری به دنیا میآیند» چیزهای شنیده باشند.
3- از تفاوت بین دو جنس آگاه باشند و بتوانند نام صحیح اندام تناسلی خود و جنس مخالف را نام ببرند.
4- درک کلی از ایدز و عفونتهای دیگری که از طریق جنسی منتقل میشود داشته باشند.
5- نسبت به سلامت کلی و نیازهای ایمنی بدن خود مسئولیت روزافزون پیدا کنند و بهداشت شخصی خود را با مسواک زدن، دوش گرفتن، رعایت تغذیه مناسب و غیره حفظ کنند.
6- مفاهیم دوستی و عدالت را بفهمند و بتوانند احساسات خود را با والدین یا افراد بزرگسال قابل اعتماد دیگر درمیان بگذارند.
بین 9 تا 13 سالگی
بچّهها باید:
1- جنسیت را به عنوان بخشی طبیعی از زندگی درک کنند.
2- با تغییرات طبیعی دختران و پسرها در دوران بلوغ (عادت ماهیانه و احتلام) آشنا شوند.
3- بتوانند با دیگران دوست شوند و دوستیهایشان را حفظ کنند. (معمولاً با هم جنسهای خودشان
4- روند تولید مثل و از جمله مفاهیمی چون: آمیزش جنسی، پدر و مادرشدن، سقط جنین و جلوگیری از بارداری را درک کند.
5- بدانند سوء استفاده جنسی چیست؟ چگونه میتوان آن را تشخیص داد و در موقعیتهای بالقوه خطرناک چگونه باید رفتار کرد.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهای او پاسخ دهید. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عینی تر و با لحن جدی بگویید. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهید. بچههای ده- دوازده ساله به اطلاعات بیشتری نیاز دارند که میتوان از طریق کتابها، جزوهها و کلاسهای آموزی به آنها دست یافت.