sunyboy
07-03-2010, 07:38 PM
قرآن یك شاهكــار ادبــــی است و تحدی خداوند نیز به این مسئله برمیگردد كه اگر تمامی افراد روی زمین جمع گردند نمیتوانند كلمهای مثل قـــــرآن آورند و در این زمینـــه تلاش دروغ پردازهایی چون مسیلمه كذاب بیثمر مانده است.
http://pnu-club.com/imported/2010/07/30.jpg (http://img.tebyan.net/big/1388/10/18218115010644592382039395599713581169243.jpg)
دیوان حافظ به عنوان یكی از مهمترین آثار ادبی نیز مورد تقلید هنرمندان قرار گرفته و اثری مثل او را آوردهاند. مثلاً ادیب معاصر ما آقای الهی قمشهای. 8 ولی آنچه مسیلمه آورد همانند آوری نیست او فقط چند واژه را جابجا كرد به گمان اینكه همانند قرآن را آورده است.
«انا اعطیناك الكوثر» را «انا اعطیناك الجماهر» آورده و این یك تحریف است نه همانند سازی. واژه كوثر به معنای سرشار و فراوان است. و مصداق آن نسل گسترده ، نام بلند و آوازه فراگیر است ولی «جماهر» یك لغت تك معنایــــی است. معنای كوثر از لحاظ پیشگویی تاریخی هم مد نظر قرار خواهد گرفت مانند نسل و دودمان گسترده.
به طور كلی اعجاز قرآن به دو دستهی لفظی و معنوی تقسیم میشوند. آن دسته كه از ظاهر كلمات و عبارات قرآن خارج میشود و آندسته كه از باطن و فراسوی كلمات قرآن میتوان استخراج كرد.
فصاحت و بلاغت جزء اعجاز لفظی قرآن قرار میگیرد؛ معارف دینی و علوم دانشهای بشری كه جزئی از اعجاز معنوی میباشد.
تاریخ صحیح كه جزء همان علوم بشری است، اخبار از آینده و قوانین اجتماعی جزء اعجاز معنوی قرآن كریم مطرح میگردد.9
ما در این قسمت بحث چندانی روی اعجاز لفظی نخواهیم داشت و بحث پیرامون اعجاز معنوی قرآن خواهد بود.
اعجاز قرآن از نظر علوم روز:
قرآن دایره المعارف نیست، بلكه یك كتاب تربیت و هدایت می باشد، هدایت در همه ابعاد آن و «نزلنا علیك الكتاب تبیاناً لكل شیء.»؛ و قرآن را بر تو نازل كردیم در حالی كه بیان كننده همه چیزهاست.
ـ قرآن یك كتاب علوم طبیعی نیست و بیان اسرار عالم فقط هدف تربیتی و اخلاقی دارد و این درست نیست كه ما فرضیههای علمی را اساس آیات قرآنی قرار دهیم چـرا كه فرضیههای علمی همیشه راه فنا را در پی میگیرند در حالی كه ایات قرآن فناناپذیرنـد. (مانند فرضیه لاپلاس.)
ـ مثلاً در مورد گیاهان و وجود جنس نر و ماده در آنها یك دانشمند فرانسوی در سال 1731 آن را تصریح كرد در حالی كه قرآن این حقیقت را صراحتاً در چندین مورد میفرماید:
« وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى»10؛ و از آسمان آبی فرو فرستادیم و بوسیلــه آن جفتهایی از گیاهـــان گـوناگون رویاندیم.
«وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ »11 ؛ و زمین را توسعه دادیم و كوههایی در آن انداختیم و از هر گیاه زیبا زوجی در آن رویاندیم.
پس بدین ترتیب حتی در مورد عالم گیاهان و نباتات نیز قرآن چیزی را كم نگذاشته استو تمامی قوانین طبیعی در این زمینه را بیان نموده است.
همچنین قرآن میفرماید: «و القینا فی الارض رواسی» ؛ ما در زمین كوههایی افكندیم این نشاندهنده پیدایش كوهها بعد از زمین است. در حالی كه دانشمندان امروزه ثابت كردهاند كه چین خوردگیهای زمین پس از سرد شدن پوسته زمین ایجاد شده است.
http://pnu-club.com/imported/2010/07/30.jpg (http://img.tebyan.net/big/1388/10/18218115010644592382039395599713581169243.jpg)
دیوان حافظ به عنوان یكی از مهمترین آثار ادبی نیز مورد تقلید هنرمندان قرار گرفته و اثری مثل او را آوردهاند. مثلاً ادیب معاصر ما آقای الهی قمشهای. 8 ولی آنچه مسیلمه آورد همانند آوری نیست او فقط چند واژه را جابجا كرد به گمان اینكه همانند قرآن را آورده است.
«انا اعطیناك الكوثر» را «انا اعطیناك الجماهر» آورده و این یك تحریف است نه همانند سازی. واژه كوثر به معنای سرشار و فراوان است. و مصداق آن نسل گسترده ، نام بلند و آوازه فراگیر است ولی «جماهر» یك لغت تك معنایــــی است. معنای كوثر از لحاظ پیشگویی تاریخی هم مد نظر قرار خواهد گرفت مانند نسل و دودمان گسترده.
به طور كلی اعجاز قرآن به دو دستهی لفظی و معنوی تقسیم میشوند. آن دسته كه از ظاهر كلمات و عبارات قرآن خارج میشود و آندسته كه از باطن و فراسوی كلمات قرآن میتوان استخراج كرد.
فصاحت و بلاغت جزء اعجاز لفظی قرآن قرار میگیرد؛ معارف دینی و علوم دانشهای بشری كه جزئی از اعجاز معنوی میباشد.
تاریخ صحیح كه جزء همان علوم بشری است، اخبار از آینده و قوانین اجتماعی جزء اعجاز معنوی قرآن كریم مطرح میگردد.9
ما در این قسمت بحث چندانی روی اعجاز لفظی نخواهیم داشت و بحث پیرامون اعجاز معنوی قرآن خواهد بود.
اعجاز قرآن از نظر علوم روز:
قرآن دایره المعارف نیست، بلكه یك كتاب تربیت و هدایت می باشد، هدایت در همه ابعاد آن و «نزلنا علیك الكتاب تبیاناً لكل شیء.»؛ و قرآن را بر تو نازل كردیم در حالی كه بیان كننده همه چیزهاست.
ـ قرآن یك كتاب علوم طبیعی نیست و بیان اسرار عالم فقط هدف تربیتی و اخلاقی دارد و این درست نیست كه ما فرضیههای علمی را اساس آیات قرآنی قرار دهیم چـرا كه فرضیههای علمی همیشه راه فنا را در پی میگیرند در حالی كه ایات قرآن فناناپذیرنـد. (مانند فرضیه لاپلاس.)
ـ مثلاً در مورد گیاهان و وجود جنس نر و ماده در آنها یك دانشمند فرانسوی در سال 1731 آن را تصریح كرد در حالی كه قرآن این حقیقت را صراحتاً در چندین مورد میفرماید:
« وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّى»10؛ و از آسمان آبی فرو فرستادیم و بوسیلــه آن جفتهایی از گیاهـــان گـوناگون رویاندیم.
«وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ »11 ؛ و زمین را توسعه دادیم و كوههایی در آن انداختیم و از هر گیاه زیبا زوجی در آن رویاندیم.
پس بدین ترتیب حتی در مورد عالم گیاهان و نباتات نیز قرآن چیزی را كم نگذاشته استو تمامی قوانین طبیعی در این زمینه را بیان نموده است.
همچنین قرآن میفرماید: «و القینا فی الارض رواسی» ؛ ما در زمین كوههایی افكندیم این نشاندهنده پیدایش كوهها بعد از زمین است. در حالی كه دانشمندان امروزه ثابت كردهاند كه چین خوردگیهای زمین پس از سرد شدن پوسته زمین ایجاد شده است.