توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بیاید شعر های عاشقانه ی خود را بنویسید!!!
dokhtar
06-26-2010, 05:48 PM
ای آسمان رفت از دست من.....عشق من....
عشق همیشه مست من...
یک عمر با بخت بدش بگریستم..!
باری نپرسید از دلم
من کیستم؟من چیستم..؟؟؟؟؟
dokhtar
06-26-2010, 05:50 PM
در ابتدای راه من بودم و تو بودی و احساس قشنگی...
امید بود و میل شدیدی به زندگی..
نیمه راه من بودم و تو بودی و احساس خستگی....
امید رنگ پریده ای میل به مردگی..!!
انتهای راه من بودم و جز من کسی نبود و امید در چهار ستون تن امید مرده بود....
dokhtar
06-26-2010, 05:52 PM
زندگی یک بازی درد آور است
زندگی یک اول بی آخر است
زندگی کردیم اما باختیم
کاخ خود را روی دریا ساختیم
لمس باید کرد این اندوه را
بر کمر باید کشید این کوه را
زندگی را با همین غم ها خوش است
بباتختیم و هیچ شاکی نیستیم
بر زمین خوردیم و خاکی نیستیم.!!
dokhtar
06-26-2010, 05:54 PM
دلم و رو اینقدر نشکن
اخه این دل عاشقت بود
له نکن این قلب خون و
اخه روزی لایقت بود
تو که دوستم نداشتی چرا آتیشم کشیدی
اون که تو خود خواهیات مرد
دل من بود و تو ندیدیش
dokhtar
06-26-2010, 05:55 PM
امشب باران میبارد...آسمانن بارانی است..
دل آسمان پر است
انگار تا چند تا ستاره را از هم نپاشد آرام نمی گیرد
ولی هر چه هست این را میدانم
دل من از دل ابری که ساعت ها می گزید بارانی تر است
باران هنوزبه شیشه ی اطاقم تذکر می دهد
که آسمان خالی نشده
و من به داشتن همچین همدرد بزرگی به خود میبالم...!!!
dokhtar
06-26-2010, 05:57 PM
تو که قطره های نگاهت
رویش دوباره ی عشق است
پس اینک بر من ببار
و عشق را در کویر دلتنگ
لحظه هام جاری ساز
ای همیشه بارانی..
dokhtar
06-26-2010, 05:58 PM
بین عاشقی و نفرت قد یه لحظه است
بذار عهاشقت بمونم زندگی هیمن یه لحظه است
می گم و گفتم و می گم...
تو بخوای از این جا میرم
میدونم اینو میدونی واسه چشات میمیرم...
ندارم خیال رفتن ندارم خیال موندن
سهم من از عشقت
سوختن و ساختن و موندن
dokhtar
06-26-2010, 06:00 PM
می خوام آروم شم تو نمیذاری هر دو بی رحمن عشق بیزاری
قدم های آخرو آهسته بر دار واسه من کابوس فکر آخرین دیدار...!
dokhtar
06-26-2010, 06:03 PM
لحظه ها را سپری کردیم تا به خوشبختی برسیم..
افسوس که خوشبختی همان لحظه ها بودند..!!
dokhtar
06-26-2010, 06:06 PM
.....آه ای سنگ صبور من.....
سرگذشت غم من برای تو که الفتی جاودانه با عشاق داری
چیز تازه ای نیست
صبحت از غم است و دلتنگی..!
حکایت دل است و حدیث عشق..!
.....آه ای سنگ صبور من.....
dokhtar
06-26-2010, 06:08 PM
هی با توام
که بی خبر دلو سپردی به سفر
منو گذاشتی با خودم
به یه نشونی دربه در
من با توام..رفتی کجا.؟؟؟
آهای غریبه آشنا
چه ساده از من تو بریدی
بستی دل و به جاده ....
dokhtar
06-26-2010, 06:10 PM
من تمنا کردم که با تو باشم و تو گفتی هرگز.!!!
پاسخی سرد و درشت و مرا حسرت این هرگز کشت.!!!!!!!!!!!!!!
dokhtar
06-26-2010, 06:12 PM
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این..
شگفت ترین نوع خویشتن داریست
dokhtar
06-26-2010, 06:16 PM
رفتی و با رفتنت یک قلب شیشه ای ترک برداشت
و باران چه معصومانه میگریست..!!
dokhtar
06-26-2010, 06:22 PM
بخواب ای افتاب بی غروبم
شب تنهایی دل ها دراز است
دعایت میکنم هر شب همین وقت
که درهای دعا تا صبح باز است
dokhtar
06-26-2010, 06:23 PM
میاد اون روز که نباشم دیگه دیونه ی تو
تو نخواستی بمونم عاشق و دلداده ی تو
نذر کردم اگه برگشتی دوباره توی خونه ی دلم
مثل عاشقا بیای بشی حل مشکلم
sadaf-eng
06-28-2010, 03:28 PM
اولین باری که
صدای قدم هایت را دوست نداشتم
وقتی بود
که می رفتی
dokhtar
07-19-2010, 05:47 PM
نبودن هیچ کس سخت نیست
فراموش کردن یک بودن سخت است
کلاغی در ذهنم
پاره سنگی در دستم
از خودم می ترسم
dokhtar
08-15-2010, 01:10 PM
شاید سالها بعد در گذر جادها بی تفاوت از کنار هم بگذریم
و بگوییم آن غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود.!!!!
dokhtar
08-15-2010, 01:12 PM
تک نک روزهایم را میسوزانم تا چشمکی شود برای شب های بی ستاره ات..
dokhtar
08-15-2010, 01:14 PM
یکی پرسید اندوه تو از چیست
سبب ساز سکوت مبهمت کیست
برایش صادقانه مینویسم
برای انکه باید باشدو نیست..!
dokhtar
08-15-2010, 01:16 PM
تا غروب این زمین
تا طلوع واپسین
در کتاب خاطرم
ماندگاری نازنین
dokhtar
08-15-2010, 01:19 PM
گاهی گمان نمیکنی ولی میشود
گاهی نمیشود که نمیشود که نمیشود
گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است
گاهی نگفته قرعه به نام تو میشود
گاهی گدای گدایی و بخت با تو نیست
گاهی تمام شهر گدای تو میشود
dokhtar
08-15-2010, 01:21 PM
کاش ماه من میدانست
بین این همه ستاره و سیاره فقط یکی از انها مشتری است..
dokhtar
08-30-2010, 11:12 PM
اندوه زیبایی خاص خود را دارد،
هیچ وقت آدم مانند زمانی که غمگین است عمیق نیست...
dokhtar
08-30-2010, 11:29 PM
روزگار غریبه،
دنیا غریبه،
زندگی بی وفا،
لحظه هاغریبه!
جاده ها پر از غم،
روزا مثل هم،
عمر عاشقی کم،
عشق ما غریبه!
عاشقا در سفر،
روزگار پرخطر،
حرفها بی ثمر،
آدما بی خبر،
قصه هابی اثر،
لحظه ها در سفر،
دنیا همینه!
وفایی نمونده توی قلب دنیا،
سهم دلای ساده تنها فریبه!
امیدی نمونده واسه خستگی ها
اقاقی
08-31-2010, 09:09 AM
تک نک روزهایم را میسوزانم تا چشمکی شود برای شب های بی ستاره ات..
بابا بي خيال روزها مگه به اين اسونيا بدستت اومده كه اينجور ميسوزونيشون؟:240:
dokhtar
09-07-2010, 12:18 AM
نشستم کنارت عذابم بدی ..
عذابم بدی، من مدارا کنم ..
کنارم پرستیدنو حس کنی ...
کنارت خدا رو تماشا کنم!
نشستم ببینم کیم پیشِ تو
منی که زمین و زمانم توئی
بگی تا کجایِ جهان با منی
منی که تمام جهانم توئی!!!
ببین اسمتو تا صدا میکنم
تورو از یه دنیا جدا میکنم
منو زیر تیغ سکوتت نکش
دارم زندگیمو صدا میکنم!
کنارم بشین و عذابم بده
همین بودن تو نیاز منه
دارم روز و شب زمزمت میکنم
صدا کردن تو آوازه منه!
کنارم بشین و عذابم بده
همین بودن تو نیاز منه
دارم روز و شب زمزمت میکنم
صدا کردن تو آوازه منه
fr.chemi3t
04-17-2012, 07:25 PM
يك دو سه چار...را شمردم تك تك
آهسته به دنبال تو رفتم با شك
وقتي كه بزرگتر شدم فهميدم:
تمرين جدايي است قايم باشك!
fr.chemi3t
04-17-2012, 07:26 PM
از چشمهای من هیجان را گرفته اید
این روزها عجب خودتان را گرفته اید
با این سکوت و نگاه و غضب به چشم
حرف و کلام و دهان را گرفته اید
حرف بدی نمی زنم اما شما به فحش
از این غزل تمام بیان را گرفته اید
اردیبهشت نیست که اردی جهنم است
لبهای سرختان که دهان را گرفته اید
خانم جسارت است ببخشید یک سوال !
با اخمتان کجای جهان را گرفته اید ؟
خانم شما که درس نخواندید پس کجا ؟
کِی د کترای زخم زبان را گرفته اید ؟
خانم جواب نامه ندادید بس نبود ؟
دیگر جرا کبوترمان را گرفته اید ؟
خانم اجالتاًً برویم آخر غزل
نه اینکه وقت نیست امان را گرفته اید
اما به ما نیامده دل کندن از شما ...
fr.chemi3t
04-17-2012, 07:42 PM
عشق یعنی تنها باشی و یک تکیه گاه
او که چشمش آسمان باشد و چشمانت زمین
آسمانی بودنت باشد همین
چون کویری تشنه باشی بی قرار
که گویی هردم آسمان بر من ببار
عشق یعنی حسرت پنهان دل
زندگی در گوشه ویرانه دل
عشق یعنی اینکه همچون سرنهی بر پای یک دل داده ای
اینکه موج گردی بی امان بهر دریای غم و اندوه و آه
عشق یعنی سایه ای در یک خیال
آرزویی سرکش و گاهی محال
عشق یعنی کوچه ای دور و دراز
با هزاران سختی و شیب و فراز
عشق یعنی عطر گل های بهشت
عشق یعنی زندگی و سر نوشت
غریب آشنا
10-09-2012, 12:54 AM
به اندازه ی تو کسی نیست که بتونه غمم و کم کنه
بدونه یه وقتایی لازمه که تنهام بذاره و ترکم کنه
کسی نیست مثل تو با صداش بخوابمو رو ابرا بیدار شم
همیشه بلد باشه چیزی بگه که تو اوج دلتنگی خوشحال شم
تو همونی که صدام کرد .. اسممو به یادم آورد
منو آغوشش گرفت و صد دفعه با من زمین خورد
به اندازه ی تو کسی نیست که دستام به دستاش عادت کنن
یه جوری کنارم نشستی همه به آرامش من حسادت کنن
کسی نیست مثل تو با صداش بخوابمو رو ابرا بیدار شم
همیشه بلد باشه چیزی بگه که تو اوج دلتنگی خوشحال شم
تو همونی که صدام کرد .. اسممو به یادم آورد
منو آغوشش گرفت و صد دفعه با من زمین خورد
مونا برزویی
یکی از ترانه های قدیمی خانم مونا برزویی با صدای سعید مدرس
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.