tania
06-02-2010, 05:36 AM
http://pnu-club.com/imported/2010/06/39.jpg
کمک به دیگران همراه با آزادشدن هورمون اوکسیتوسین در بدن است که ممکن است به محافظت بدن در مقابل اثرات استرس کمک کند...
مطالب زیادی در مورد استرس و فشار پرستاری از نزدیکان گفته شده است، اما یک بررسی جدید حاکی از آن است که ممکن است مراقبت از عزیزان هنگام افزایش سن آنها رویهای دیگری هم داشته باشد.
به گزارش هلثدی نیوز استفانی براون استادیار طب داخلی در دانشگاه میشیگان در آن آربور در این باره گفت: "ما دریافتیم که افرادی که به طور میانگین 14 ساعت در هفته را صرف مراقبت از نزدیکان خود میکنند، بیشتر عمر میکنند و خطر مردن آنها حدود 50 درصد کاهش مییابد."
او افزود که حتی پس از اینکه دادهها برای در نظر گرفتن عواملی مانند سن و بیماریهای قبلی، کنترل شدند، "حدود ۳۶ درصد خطر مردن این پرستاران در دوره زمانی هفت ساله کاهش یافته بود."
نتایج این بررسی در شماره اخیر نشریه Psychological Science منتشر شده است.
این بررسی شامل ۱۶۸۸ زوج میشد که به طور مستقل زندگی میکردند، نه با کمک افراد دیگر یا در آسایشگاه. همه مشارکتکنندگان در این بررسی بالای ۷۰ سال داشتند.
پژوهشگران اطلاعات بهداشتی و جمعیتشناختی این افراد را به همراه اطلاعات در مورد اینکه چه اندازه هر همسر به دیگری در فعالیتهای طبیعی زندگی روزانه مانند لباس پوشیدن، رسیدن به حسابهای مالی و مصرف داروها کمک میکردند، جمعآوری کردند.
هشتاد و یک درصد این زوجها کمکی از یکدیگر برای انجام وظایف روزانه دریافت نمیکردند،در حالیکه ۹ درصد آنها گفته بودند که کمتر از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان کمک دریافت میکنند. ده درصد آنها هم گزارش کرده بودند که بیش از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان کمک دریافت میکنند.
در طول این بررسی هفتساله، ۲۷ درصد داوطلبان فوت کردند.
هنگامی که پژوهشگران دادهها را تجزیه و تحلیل کردند و آنها را برای عواملی مانند سن، جنس، نژاد، سطح تحصیل و دارایی خالص کنترل کردند، دریافتند که افرادی که بیش از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان مراقبت میکردند، در مقایسه با آنهایی که از همسرشان مراقبت نمیکردند، به طور قابلتوجهی کمتر در معرض خطر مرگ بودند.
براون گفت: "سایر بررسیها در مورد اثرات پرستاری از همسر هشدار دادهاند، اما بررسی ما بیانگر آن است که عمل واقعی مراقبت زیانبار نیست."
دکتر گری کندی، رئیس بخش روانپزشکی سالمندان در مرکز پزشکی مونتهفوره در شهر نیویورک در این باره گفت: "این بررسی نشان میدهد که بار پرستاری از نزدیکان ممکن است گاهی به راحتی تحمل شود."
اما او گفت که این نتایج ممکن است بسته به نوع مراقبتی که برای همسر فراهم میشود، متفاوت باشد. مراقبت از فردی که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر است، و هنوز به خوبی عمل میکند و در اغلب رفتاری عادی دارد، بسیار متفاوت با فردی است که در مراحل میانی این بیماری است و رفتار پرخاشگرانهای دارد و ممکن است شبها نخوابد.
براون اعتقاد دارد که کاهش خطر مرگ در این افراد ناشی از منافع فیزیولوژیک پرستاری است تا منافع روانی آن. این پژوهشگران میگویند تنظیم استرس ممکن است نقشی در این منفعت داشته باشد. او توضیح میدهد که کمک به دیگران همراه با آزادشدن هورمون اوکسیتوسین در بدن است که ممکن است به محافظت بدن در مقابل اثرات استرس کمک کند.
کندی میگوید طولانیشدن عمر افرادی که از نزدیکانشان پرستاری میکنند، ممکن است به هر دو علت عوامل فیزیولوژیکی و روانی باشد.
او توضیح میدهد: "ما میدانیم که در بچه موشهایی که به طور زودرس متولد میشوند، ضربان قلب حتی قبل از آنکه درجه حرارت بدنشان کاهش پیدا کند، افت میکند. بنابراین این کاهش ضربان قلب در این نقطه مربوط به سردشدن یا مشکل کالری نیست. صرف جداشدن از مادر ضریان قلب را تغییر میدهد. تعاملهای اجتماعی دارای تاثیر زیستشناختی هستند." به علاوه او میگوید، داشتن شریک زندگی که باید از او مراقبت کرد به زندگی ساخت میدهد و آن را هدفمند میکند.
کمک به دیگران همراه با آزادشدن هورمون اوکسیتوسین در بدن است که ممکن است به محافظت بدن در مقابل اثرات استرس کمک کند...
مطالب زیادی در مورد استرس و فشار پرستاری از نزدیکان گفته شده است، اما یک بررسی جدید حاکی از آن است که ممکن است مراقبت از عزیزان هنگام افزایش سن آنها رویهای دیگری هم داشته باشد.
به گزارش هلثدی نیوز استفانی براون استادیار طب داخلی در دانشگاه میشیگان در آن آربور در این باره گفت: "ما دریافتیم که افرادی که به طور میانگین 14 ساعت در هفته را صرف مراقبت از نزدیکان خود میکنند، بیشتر عمر میکنند و خطر مردن آنها حدود 50 درصد کاهش مییابد."
او افزود که حتی پس از اینکه دادهها برای در نظر گرفتن عواملی مانند سن و بیماریهای قبلی، کنترل شدند، "حدود ۳۶ درصد خطر مردن این پرستاران در دوره زمانی هفت ساله کاهش یافته بود."
نتایج این بررسی در شماره اخیر نشریه Psychological Science منتشر شده است.
این بررسی شامل ۱۶۸۸ زوج میشد که به طور مستقل زندگی میکردند، نه با کمک افراد دیگر یا در آسایشگاه. همه مشارکتکنندگان در این بررسی بالای ۷۰ سال داشتند.
پژوهشگران اطلاعات بهداشتی و جمعیتشناختی این افراد را به همراه اطلاعات در مورد اینکه چه اندازه هر همسر به دیگری در فعالیتهای طبیعی زندگی روزانه مانند لباس پوشیدن، رسیدن به حسابهای مالی و مصرف داروها کمک میکردند، جمعآوری کردند.
هشتاد و یک درصد این زوجها کمکی از یکدیگر برای انجام وظایف روزانه دریافت نمیکردند،در حالیکه ۹ درصد آنها گفته بودند که کمتر از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان کمک دریافت میکنند. ده درصد آنها هم گزارش کرده بودند که بیش از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان کمک دریافت میکنند.
در طول این بررسی هفتساله، ۲۷ درصد داوطلبان فوت کردند.
هنگامی که پژوهشگران دادهها را تجزیه و تحلیل کردند و آنها را برای عواملی مانند سن، جنس، نژاد، سطح تحصیل و دارایی خالص کنترل کردند، دریافتند که افرادی که بیش از ۱۴ ساعت در هفته از همسرانشان مراقبت میکردند، در مقایسه با آنهایی که از همسرشان مراقبت نمیکردند، به طور قابلتوجهی کمتر در معرض خطر مرگ بودند.
براون گفت: "سایر بررسیها در مورد اثرات پرستاری از همسر هشدار دادهاند، اما بررسی ما بیانگر آن است که عمل واقعی مراقبت زیانبار نیست."
دکتر گری کندی، رئیس بخش روانپزشکی سالمندان در مرکز پزشکی مونتهفوره در شهر نیویورک در این باره گفت: "این بررسی نشان میدهد که بار پرستاری از نزدیکان ممکن است گاهی به راحتی تحمل شود."
اما او گفت که این نتایج ممکن است بسته به نوع مراقبتی که برای همسر فراهم میشود، متفاوت باشد. مراقبت از فردی که در مراحل اولیه بیماری آلزایمر است، و هنوز به خوبی عمل میکند و در اغلب رفتاری عادی دارد، بسیار متفاوت با فردی است که در مراحل میانی این بیماری است و رفتار پرخاشگرانهای دارد و ممکن است شبها نخوابد.
براون اعتقاد دارد که کاهش خطر مرگ در این افراد ناشی از منافع فیزیولوژیک پرستاری است تا منافع روانی آن. این پژوهشگران میگویند تنظیم استرس ممکن است نقشی در این منفعت داشته باشد. او توضیح میدهد که کمک به دیگران همراه با آزادشدن هورمون اوکسیتوسین در بدن است که ممکن است به محافظت بدن در مقابل اثرات استرس کمک کند.
کندی میگوید طولانیشدن عمر افرادی که از نزدیکانشان پرستاری میکنند، ممکن است به هر دو علت عوامل فیزیولوژیکی و روانی باشد.
او توضیح میدهد: "ما میدانیم که در بچه موشهایی که به طور زودرس متولد میشوند، ضربان قلب حتی قبل از آنکه درجه حرارت بدنشان کاهش پیدا کند، افت میکند. بنابراین این کاهش ضربان قلب در این نقطه مربوط به سردشدن یا مشکل کالری نیست. صرف جداشدن از مادر ضریان قلب را تغییر میدهد. تعاملهای اجتماعی دارای تاثیر زیستشناختی هستند." به علاوه او میگوید، داشتن شریک زندگی که باید از او مراقبت کرد به زندگی ساخت میدهد و آن را هدفمند میکند.