m.rosoukhi
05-20-2010, 01:40 PM
راه رسیدن به عرفان و شناخت خداوندکدام است؟
عرفان ومعرفت و شناخت خداوند نیازمند تلاش در دو جنبه و جهت است:
1- تلاش علمی و نظری: بدون داشتن اعتقاداتی صاف و روشن و منطبق با قرآن و سنت و بدون آشنایی با اوصاف و اسماء و ذات الهی و بدون داشتن تصوری واقعی از خداوند و اوصاف كمال و جمال و جلال او، معرفت قلبی به او امكان پذیر نمی باشد. البته این به معنای آشنایی با اصطلاحات فلسفی و عرفانی و خواندن دروس فلسفه و عرفان نظری نیست هر چند این آشنایی در رسیدن به مقصود و هدف تأثیر به سزایی دارد ولی مراد شناخت علمی خداوند از طریق معرفی قرآن و معصومین(ع) می باشد. پس آشنایی با اصول اعتقادات صحیح و درس از لوازم این راه است چون تا انسان از مقصود خود نشانی و آدرس و اطلاعاتی اجمالی نداشته باشد نمی داند باید دنبال چه بگردد و نمی داند چه می خواهد. پس مطالعه كتاب های اصول عقاید مثل مقدمه ای برای جهان بینی اسلامی شهید مطهری و نیز آشنایی با احكام شریعت و حلال و حرام و وظایف عبادی و شرعی لازم و ضروری است.
2- تلاش عملی: از مطالعه روایات و نیز سفارش های بزرگان اخلاق و عرفان بر می آید كه رسیدن به معرفت قلبی و عرفان پروردگار مسیرش از میان شریعت می گذرد و بزرگان تأكید و تصریح دارند كه با تخلف از شریعت و سرپیچی از دستورات شرعی، رسیدن به پروردگار امر ناممكنی است. پس اولین قدم در این راه انجام واجبات و ترك محرمات است كه خود نوعی ریاضت شرعی و مجاهده با نفس است و زمینه ساز شكوفایی فطرت و برطرف شدن حجاب های غفلت و گناه كه مانع معرفت پروردگار است می باشد. نماز در اول وقت و طهارت و وضوی دایمی داشتن و داشتن دوستان مساعد و در صورت امكان ارتباط با بزرگان اهل معرفت از اموری است كه در راه قرب و معرفت نقش عمیقی دارند.
شما باید با كتاب و سنت از طریق مطالعه كتاب های اهل فن مانند شهید مطهری و استاد مصباح و آیت الله جوادی آملی عمیقا آشنا شوید و گفته بزرگان را با معیار كتاب و سنت بسنجید. توجه به این نكته لازم است كه هدف از مطالعه كتاب هایی كه در شرح زندگی اهل معنا نوشته شده عمل به همه محتوای آن نمی باشد چون این كتاب ها بیانگر حالات و خصوصیات و شرایط ویژه آن بزرگان است و حالی مخصوص خود آنهاست و اگر زمینه ها و شرایطی كه این حال را در آنها ایجاد كرده در فردی كه این كتاب ها را مطالعه می كند موجود نباشد، پیاده كردن آن حال نه تنها نفعی به حال او ندارد، بلكه چه بسا در اثر آمادگی نداشتن و نبودن زمینه، فشارهای جسمی و روحی سختی كه قابل جبران نباشد بر او وارد كند. حالاتی كه به تدریج در ضمن چندین ساله مثلا 30 یا 40 سال برای بزرگی حاصل شده برای مثل منی كه تازه در این وادی قدم گذاشته ام حاصل نمی گردد، بلكه هدف از مطالعه چنین كتاب هایی متوجه وجود فاصله زیاد بین ما و آنها و ایجاد انگیزه حركت به سوی خدا و تقویت اراده و بلند كردن همت می باشد.
این چنین نیست كه اگر انسان به استاد اخلاق دسترسی نداشته باشد راه سعادت به رویش بسته است. در بین این همه مردم چند نفر دارای استاد می باشند، در حالی كه كم نیستند كسانی از همین مردم كه از راه بندگی صادقه و عبادت خالصانه و دستگیری از مردم و افتادگان و احسان و احترام نسبت به پدر و مادر و عمل به واجبات و دوری از گناهان و آلودگی به درجات بلندی رسیده اند.
راه قرب و بندگی بر روی كسی بسته نیست و هیچ كس از این درگاه محروم و بی نصیب نمی باشد ولی انسان باید مواظب باشد دچار تفریط و افراط نگردد و بیش از ظرفیت خود باری بلند نكند كه بعد مجبور شود آن را زمین بگذارد. گاهی انسان تصور می كند عرفان و معرفت پروردگار را باید از راهی عجیب و غریب و یا اذكاری مخصوص بیابد در حالی كه پیامبر(ص) و ائمه(ع) كه در صدر همه اهل معرفت بوده اند و دیگران هر چه دارند از بركت وجود تعالیم نورانی آنها دارند برنامه و سیره و روششان عمل به دستورات الهی و پیاده كردن دقیق فرمان ها و خواسته های خداوند بوده و قرب و معرفت را از این راه به دست آورده اند. تصور نكنید اموری كه در دسترس ماست و هر روز با آن سر و كار داریم مثل نماز اول وقت و قرائت با حضور قرآن و توسل به اهل بیت و نعمت وجود ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان و احترام به پدر و مادر این توانایی و كشش را ندارند كه انسان را به قرب و معرفت پروردگار برسانند، بلكه برعكس هر كدام از اینها، سكوی پروازی هستند كه می تواند ما را به اوج بندگی و قرب برسانند به شرط این كه حق آنها را به جا آوریم و شرایط آنها را رعایت نماییم.
عرفان ومعرفت و شناخت خداوند نیازمند تلاش در دو جنبه و جهت است:
1- تلاش علمی و نظری: بدون داشتن اعتقاداتی صاف و روشن و منطبق با قرآن و سنت و بدون آشنایی با اوصاف و اسماء و ذات الهی و بدون داشتن تصوری واقعی از خداوند و اوصاف كمال و جمال و جلال او، معرفت قلبی به او امكان پذیر نمی باشد. البته این به معنای آشنایی با اصطلاحات فلسفی و عرفانی و خواندن دروس فلسفه و عرفان نظری نیست هر چند این آشنایی در رسیدن به مقصود و هدف تأثیر به سزایی دارد ولی مراد شناخت علمی خداوند از طریق معرفی قرآن و معصومین(ع) می باشد. پس آشنایی با اصول اعتقادات صحیح و درس از لوازم این راه است چون تا انسان از مقصود خود نشانی و آدرس و اطلاعاتی اجمالی نداشته باشد نمی داند باید دنبال چه بگردد و نمی داند چه می خواهد. پس مطالعه كتاب های اصول عقاید مثل مقدمه ای برای جهان بینی اسلامی شهید مطهری و نیز آشنایی با احكام شریعت و حلال و حرام و وظایف عبادی و شرعی لازم و ضروری است.
2- تلاش عملی: از مطالعه روایات و نیز سفارش های بزرگان اخلاق و عرفان بر می آید كه رسیدن به معرفت قلبی و عرفان پروردگار مسیرش از میان شریعت می گذرد و بزرگان تأكید و تصریح دارند كه با تخلف از شریعت و سرپیچی از دستورات شرعی، رسیدن به پروردگار امر ناممكنی است. پس اولین قدم در این راه انجام واجبات و ترك محرمات است كه خود نوعی ریاضت شرعی و مجاهده با نفس است و زمینه ساز شكوفایی فطرت و برطرف شدن حجاب های غفلت و گناه كه مانع معرفت پروردگار است می باشد. نماز در اول وقت و طهارت و وضوی دایمی داشتن و داشتن دوستان مساعد و در صورت امكان ارتباط با بزرگان اهل معرفت از اموری است كه در راه قرب و معرفت نقش عمیقی دارند.
شما باید با كتاب و سنت از طریق مطالعه كتاب های اهل فن مانند شهید مطهری و استاد مصباح و آیت الله جوادی آملی عمیقا آشنا شوید و گفته بزرگان را با معیار كتاب و سنت بسنجید. توجه به این نكته لازم است كه هدف از مطالعه كتاب هایی كه در شرح زندگی اهل معنا نوشته شده عمل به همه محتوای آن نمی باشد چون این كتاب ها بیانگر حالات و خصوصیات و شرایط ویژه آن بزرگان است و حالی مخصوص خود آنهاست و اگر زمینه ها و شرایطی كه این حال را در آنها ایجاد كرده در فردی كه این كتاب ها را مطالعه می كند موجود نباشد، پیاده كردن آن حال نه تنها نفعی به حال او ندارد، بلكه چه بسا در اثر آمادگی نداشتن و نبودن زمینه، فشارهای جسمی و روحی سختی كه قابل جبران نباشد بر او وارد كند. حالاتی كه به تدریج در ضمن چندین ساله مثلا 30 یا 40 سال برای بزرگی حاصل شده برای مثل منی كه تازه در این وادی قدم گذاشته ام حاصل نمی گردد، بلكه هدف از مطالعه چنین كتاب هایی متوجه وجود فاصله زیاد بین ما و آنها و ایجاد انگیزه حركت به سوی خدا و تقویت اراده و بلند كردن همت می باشد.
این چنین نیست كه اگر انسان به استاد اخلاق دسترسی نداشته باشد راه سعادت به رویش بسته است. در بین این همه مردم چند نفر دارای استاد می باشند، در حالی كه كم نیستند كسانی از همین مردم كه از راه بندگی صادقه و عبادت خالصانه و دستگیری از مردم و افتادگان و احسان و احترام نسبت به پدر و مادر و عمل به واجبات و دوری از گناهان و آلودگی به درجات بلندی رسیده اند.
راه قرب و بندگی بر روی كسی بسته نیست و هیچ كس از این درگاه محروم و بی نصیب نمی باشد ولی انسان باید مواظب باشد دچار تفریط و افراط نگردد و بیش از ظرفیت خود باری بلند نكند كه بعد مجبور شود آن را زمین بگذارد. گاهی انسان تصور می كند عرفان و معرفت پروردگار را باید از راهی عجیب و غریب و یا اذكاری مخصوص بیابد در حالی كه پیامبر(ص) و ائمه(ع) كه در صدر همه اهل معرفت بوده اند و دیگران هر چه دارند از بركت وجود تعالیم نورانی آنها دارند برنامه و سیره و روششان عمل به دستورات الهی و پیاده كردن دقیق فرمان ها و خواسته های خداوند بوده و قرب و معرفت را از این راه به دست آورده اند. تصور نكنید اموری كه در دسترس ماست و هر روز با آن سر و كار داریم مثل نماز اول وقت و قرائت با حضور قرآن و توسل به اهل بیت و نعمت وجود ماه رجب و شعبان و ماه مبارك رمضان و احترام به پدر و مادر این توانایی و كشش را ندارند كه انسان را به قرب و معرفت پروردگار برسانند، بلكه برعكس هر كدام از اینها، سكوی پروازی هستند كه می تواند ما را به اوج بندگی و قرب برسانند به شرط این كه حق آنها را به جا آوریم و شرایط آنها را رعایت نماییم.