yamahdi
04-18-2010, 01:53 AM
قال امیرالمومنین علی (علیهالسلام):
اكبر العیب أن تعجب ما فیك مثله ؛ بزرگترین عیب آن است كه: عیبى را كه خود نیز دارى، در دیگران، عیب بشمارى. (1)
شرح حدیث:
كسانى هستند كه عیب و ایرادى را كه در اعمال و رفتار خودشان وجود دارند، نمىبینند و به حساب نمىآورند، اما همین كه آن عیب را، در شخص دیگرى ببینند، زبان به عیبجویى و انتقاد باز مىكنند، و همه جا و پیش همه كس، از عیب آن شخص سخن مىگویند.
براى مثال: گاهى كسى را مىبینیم كه براى حقوق انسانى دیگران، ارزش قائل نیست، حق مردم را پایمال میكند، دستمزد كارى را كه دیگران برایش انجام دادهاند نمىدهد، یا كم و با تأخیر میدهند، قول و قرارهاى خود را به هم میزند، و وعدههایى را كه به مردم داده است انجام نمىدهد.
اما همین شخص، به محض آن كه دیگرى، كمترین حق او را پایمال كند، یا دستمزدش را یك ریال كمتر یا یك روز دیرتر بدهد، یا با او مختصرى بدقولى كند، یا وعدهاى را كه به وى داده است انجام ندهد، فریادش به آسمان میرود، و همه جا، از آن شخص، عیبجویى و انتقاد میكند. شاعرى، در همین معنى گفته است:
ببرى مال مسلمان و چو مالت ببرند داد و فریاد بر آرى كه: مسلمانى نیست!
امام علی(علیهالسلام) مىفرماید: این خود، بزرگترین عیب است كه تو، عیبى را در مردم ببینى و آن را زشت و ناپسند بشمارى و زبان به انتقادش بگشایى، در حالی كه خودت نیز، شبیه همان عیب را داشته باشى، ولى به آن توجه نكنى.
البته، منظور امام این نیست كه وقتى در دیگران عیبى را دیدى كه خودت نیز شبیه آن عیب را دارى، همین كافى است كه عیب دیگران را به زبان نیاورى، و در عوض، عیب خودت نیز، سر جایش باقى بماند. بلكه، منظور این است كه وقتى، عیب دیگران، باعث ناراحتى ما شد، هوشیار باشیم و فورا به خود آئیم و ببینیم كه آیا خود ما نیز، آن عیب را داریم یا نه؟ و اگر دیدیم كه خودمان نیز، دارى همان عیب هستیم، در صدد برطرف كردن آن بر آئیم، زیرا آن عیب، همانطور كه در وجود دیگران، ما را ناراحت كرده است، در وجود ما نیز باعث ناراحتى دیگران خواهد شد.
پینوشت:
1- نهج البلاغه، ح /353 .
برگرفته از پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، هئیت تحریریه بنیاد نهجالبلاغه .
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .
اكبر العیب أن تعجب ما فیك مثله ؛ بزرگترین عیب آن است كه: عیبى را كه خود نیز دارى، در دیگران، عیب بشمارى. (1)
شرح حدیث:
كسانى هستند كه عیب و ایرادى را كه در اعمال و رفتار خودشان وجود دارند، نمىبینند و به حساب نمىآورند، اما همین كه آن عیب را، در شخص دیگرى ببینند، زبان به عیبجویى و انتقاد باز مىكنند، و همه جا و پیش همه كس، از عیب آن شخص سخن مىگویند.
براى مثال: گاهى كسى را مىبینیم كه براى حقوق انسانى دیگران، ارزش قائل نیست، حق مردم را پایمال میكند، دستمزد كارى را كه دیگران برایش انجام دادهاند نمىدهد، یا كم و با تأخیر میدهند، قول و قرارهاى خود را به هم میزند، و وعدههایى را كه به مردم داده است انجام نمىدهد.
اما همین شخص، به محض آن كه دیگرى، كمترین حق او را پایمال كند، یا دستمزدش را یك ریال كمتر یا یك روز دیرتر بدهد، یا با او مختصرى بدقولى كند، یا وعدهاى را كه به وى داده است انجام ندهد، فریادش به آسمان میرود، و همه جا، از آن شخص، عیبجویى و انتقاد میكند. شاعرى، در همین معنى گفته است:
ببرى مال مسلمان و چو مالت ببرند داد و فریاد بر آرى كه: مسلمانى نیست!
امام علی(علیهالسلام) مىفرماید: این خود، بزرگترین عیب است كه تو، عیبى را در مردم ببینى و آن را زشت و ناپسند بشمارى و زبان به انتقادش بگشایى، در حالی كه خودت نیز، شبیه همان عیب را داشته باشى، ولى به آن توجه نكنى.
البته، منظور امام این نیست كه وقتى در دیگران عیبى را دیدى كه خودت نیز شبیه آن عیب را دارى، همین كافى است كه عیب دیگران را به زبان نیاورى، و در عوض، عیب خودت نیز، سر جایش باقى بماند. بلكه، منظور این است كه وقتى، عیب دیگران، باعث ناراحتى ما شد، هوشیار باشیم و فورا به خود آئیم و ببینیم كه آیا خود ما نیز، آن عیب را داریم یا نه؟ و اگر دیدیم كه خودمان نیز، دارى همان عیب هستیم، در صدد برطرف كردن آن بر آئیم، زیرا آن عیب، همانطور كه در وجود دیگران، ما را ناراحت كرده است، در وجود ما نیز باعث ناراحتى دیگران خواهد شد.
پینوشت:
1- نهج البلاغه، ح /353 .
برگرفته از پندهاى كوتاه از نهج البلاغه، هئیت تحریریه بنیاد نهجالبلاغه .
گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی .