مژگان
04-14-2010, 06:59 PM
هدف صورتهاي مالي عبارت از ارائـه اطلاعاتي تلخيص و طبقهبندي شده درباره وضعيت مالي، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي واحد تجاري است كه براي طيفي گسترده از استفادهكنندگان صورتهاي مالي در اتخاذ تصميمات اقتصادي مفيد واقع گردد.
استفاده كنندگان
استفادهكنندگان صورتهاي مالي به اشخاصي اطلاق ميشود كه جهت رفع نيازهاي اطلاعاتي متفاوت خود از صورتهاي مالي استفاده ميكنند. تأمين نيازهاي اطلاعاتي تمام استفادهكنندگان توسط صورتهاي مالي امكانپذير نيست ولي نيازهايي وجود دارد كه براي همه استفادهكنندگان مشترك است . بالاخص همه استفادهكنندگان به نوعي به وضعيت مالي ، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي واحد تجاري علاقهمند هستند . اعتقاد براين است كه هرگاه صورتهاي مالي معطوف به تأمين نيازهاي اطلاعاتي سرمايهگذاران باشد ، اكثر نيازهاي ساير استفادهكنندگان را نيز در حد توان برآورده ميكند . بهعبارت ديگر اطلاعات تهيه شده براي سرمايهگذاران ، به عنوان يك مرجع اطلاعاتي براي ساير استفادهكنندگان نيز مفيد است چرا كه اينان ميتوانند اطلاعات مشخصتري را كه در معاملات خود با واحد تجاري بدست ميآورند با اين مرجع اطلاعاتي بسنجند .
استفاده كنندگان از صورت هاي مالي به شرح ذيل مي باشند :
1- سرمايهگذاران
2- اعطاكنندگان تسهيلات مالي
3- تأمينكنندگان كالا و خدمات و ساير بستانكاران
4- مشتريان
5- كاركنان واحد تجاري
6- دولت و مؤسسات دولتي
7- جامعه بهطور اعم
88- ساير استفادهكنندگان
مسئوليت صورت هاي مالي
مديريت واحد تجاري مسئول تهيه و ارائـه صورتهاي مالي ميباشد.span style="mso-spacerun:yes"> مديريت به شكل و محتواي صورتهاي مالي علاقهمند است زيرا اين صورتها ابزار اصلي انتقال اطلاعات مالي در مورد واحد تجاري به اشخاص خارج از آن است. مديريت از اطلاعات اضافي در انجام وظايف برنامهريزي، تصميمگيري و كنترل كمك ميگيرد و قادر است شكل و محتواي چنين اطلاعات اضافي را در راستاي رفع نيازهاي خود تعيين كند. گزارش چنين اطلاعاتي خارج از دامنه كاربرد اين مجموعه است. معهذا اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي منتشره بايستي با اطلاعات مورد استفاده مديريت جهت ارزيابي وضعيت مالي، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي واحد تجاري در تضاد نباشد.
وضعيت مالي، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي
اتخاذ تصميمات اقتصادي توسط استفادهكنندگان صورتهاي مالي مستلزم ارزيابي توان واحد تجاري جهت ايجاد وجه نقد و زمان و قطعيت ايجاد آن است. ارزيابي توان ايجاد وجه نقد از طريق تمركز بر وضعيت مالي، عملكرد مالي و جريانهاي نقدي واحد تجاري و استفاده از آنها در پيشبيني جريانهاي نقدي مورد انتظار و سنجش انعطافپذيري مالي، تسهيل ميگردد.
الف ) وضعيت مالي يك واحد تجاري دربرگيرنده منابع اقتصادي تحت كنترل آن، ساختار مالي آن، ميزان نقدينگي و توان بازپرداخت بدهيها و ظرفيت سازگاري آن با تغييرات محيط عملياتي است. اطلاعات درباره وضعيت مالي در ترازنامه ارائه ميشود.
ب ) عملكرد مالي واحد تجاري دربرگيرنده بازده حاصل از منابع تحت كنترل واحد تجاري است. اطلاعات درباره عملكرد مالي درصورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع ارائه ميشود.
ج ) اطلاعات در مورد جريانهاي نقدي درصورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود. اين اطلاعات از جنبهاي ديگر عملكرد مالي واحد تجاري را از طريق انعكاس مبالغ و منابع اصلي جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد به نمايش ميگذارد.
د ) انعطافپذيري مالي عبارت از توانايي واحد تجاري مبنيبر اقدام مؤثر جهت تغيير ميزان و زمان جريانهاي نقدي آن ميباشد به گونهاي كه واحد تجاري بتواند درقبال رويدادها و فرصتهاي غيرمنتظره واكنش نشان دهد. مجموعه صورتهاي مالي، اطلاعاتي را كه جهت ارزيابي انعطافپذيري واحد تجاري مفيد است منعكس ميكند.
عناصر صورتهاي مالي
عناصر صورتهاي مالي عبارتند از :
الف ) دارايي
دارايي عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادي آتي يا ساير راههاي دستيابي مشروع بهآن منافع كه درنتيجهمعاملاتيا ساير رويدادهاي گذشته به كنترل واحدتجاري درآمده است.
ب ) بدهي
بدهي عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادي توسط واحد تجاري ناشي از معاملات يا ساير رويدادهاي گذشته است.
ج ) حقوق صاحبان سرمايه
حقوق صاحبان سرمايه عبارت از باقيماندهاي است كه از كسر جمع بدهيهاي واحد تجاري از جمع داراييهاي آن حاصل ميشود.
د ) درآمد
درآمد عبارتست از افزايش در حقوق صاحبان سرمايه بجز مواردي كه به آورده صاحبان سرمايه مربوط ميشود.
ه ) هزينه
هزينه عبارتست از كاهش در حقوق صاحبان سرمايه بجز مواردي كه به ستانده صاحبان سرمايه مربوط ميشود.
و ) آورده صاحبان سرمايه
" آورده صاحبان سرمايه " عبارت است از افزايش در حقوق صاحبان سرمايه ناشي از سرمايهگذاري در واحد تجاري جهت كسب يا افزايش حقوق مالكانه.
ي ) ستانده صاحبان سرمايه
" ستانده صاحبان سرمايه " عبارتست از كاهش در حقوق صاحبان سرمايه ناشي از انتقال داراييها بهصاحبان سرمايه يا ايجاد بدهي در قبال آنها بهمنظور كاهش حقوق مالكانه و يا توزيع سود.
· هرقلمي كه در يكي از تعاريف عناصر صورتهاي مالي نگنجد نبايستي در صورتهاي مالي منعكس شود.
شناخت در صورتهاي مالي
شناخت، متضمنمشخصكردن عنوان و مبلغ پولي يكعنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهاي مالي است.
مراحل شناخت
شناخت داراييها و بدهيها در سه مرحله انجام ميشود:
الف ـ شناخت اوليه ، يعني ثبت يك قلم براي اولين بار به منظور انعكاس در صورتهاي مالي.
ب ـ تجديد اندازهگيري بعدي ، يعني تغيير مبلغ پولي قلمي كه قبلاً ثبت و شناسايي شده است.
ج ـ قطع شناخت، يعني حذف يك قلم قبلاً شناسايي شده از صورتهاي مالي.
معيارهاي شناخت
شناخت اوليه
يك عنصر بايد در صورتهاي مالي شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در داراييها يا بدهيهاي مستتر درآن عنصر (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبنيبر اينكه يك جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد،و
ب ـ آن قلم را بتوان با قابليت اتكاي كافي به مبلغ پولي اندازهگيري كرد.
تجديد اندازهگيري بعدي
تغيير در مبلغ دفتري دارايي يا بدهي بايد شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در مبلغ دارايي يا بدهي وجود داشته باشد،و
ب ـ مبلغ جديد دارايي يا بدهي را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري كرد.
قطع شناخت
ادامه شناخت يك دارايي يا بدهي در صورتهاي مالي بايد قطع شود اگر شواهد كافي مبنيبر دستيابي به منافع اقتصادي آتي يا تعهد انتقال منافع اقتصادي (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبني براينكه جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) ديگر وجود نداشته باشد.
شناخت درآمد و هزينه
در هر مرحله از فرايند شناخت، درصورتي كه يك تغيير در جمع داراييها با تغييري مساوي و متقابل در جمع بدهيها يا آورده و ستانده صاحبان سرمايه خنثي نشده باشد، درآمد يا هزينهاي حاصل ميشود.
فرايند شناخت
رويدادهاي گذشته
شناخت از نقطهاي آغاز ميشود كه يك رويداد گذشته موجب تغييري قابل اندازهگيري در داراييها يا بدهيهاي واحد تجاري شود.
رويداد آغازگر شناخت بايد قبل از تاريخ ترازنامه اتفاق افتاده باشد.
معاملات
معاملات به ترتيباتي اطلاق ميشود كه بهموجب آنها خدمات يا علايقي در اموال توسط يكواحد تجاري از شخص ديگري تحصيل ميشود. با انجام يك معامله، داراييها و بدهيهاي تحصيل يا ايجاد شده ناشي از آن بايد شناسايي شود. در مواردي كه معاملات حقيقي بوده و مابهازاي آن پولي باشد، معامله شواهد محكمي در مورد مبلغ داراييهاي تحصيل شده فراهم ميآورد.
· هرگاه يك معامله، آغازگر شناخت اوليه باشد، دارايي تحصيل شده يا بدهي تقبل شده به مبلغ مستتر در معامله (يعني مبلغ داراييها يا بدهيهايي كه به عنوان مابهازا واگذار يا دريافت ميشود) اندازهگيري ميشود.
قطع شناخت
25-4. قطع شناخت زماني مناسب است كه يك معامله يا رويداد گذشته، يك دارايي يا بدهي شناسايي شده قبلي را حذف نموده باشد يا انتظار جريان منافع آتي كه قبلاً مبناي شناخت قرار گرفته بود ديگر در حدي نباشد كه پشتوانه ادامه شناخت قرار گيرد.
شناخت درآمد و هزينه
الف ) شناخت درآمد
شناخت درآمد متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع يك افزايش درخالص داراييها (يعني حقوق صاحبان سرمايه) قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد ياخير.
ب ) شناخت هزينه
شناخت هزينه متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع كاهش در حقوق صاحبان سرمايه قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد يا خير. اعمال احتياط موجب ميگردد كه براي شناخت هزينه در مقايسه با شناخت درآمد، به شواهد وقوع و ميزان اتكاپذيري اندازهگيري كمتري نياز باشد.
· هرگاه نتوان بين مخارج انجام شده و ايجاد درآمدهاي مشخص در آينده ارتباط موجهي برقرار نمود، مخارج مزبور بايد در دوره وقوع، بهعنوان هزينه شناسايي شود.
كافي بودن شواهد
معيارهاي شناخت مقرر ميدارد كه شرط لازم براي شناخت اوليه يا تجديد اندازهگيري بعدي، وجود شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در يك عنصر صورتهاي مالي است. وجود شواهد، رافع ابهام است. به عبارت ديگر، هرچه در مورد يك قلم، شواهد بيشتري وجود داشته باشد و هرچه كيفيت اين شواهد بهتر باشد، در مورد وجود، ماهيت و اندازهگيري آنقلم ابهام كمتري وجود خواهد داشت و آنقلم از اتكاپذيري بيشتر برخوردار خواهد بود.
قابليت اتكاي كافي
معيارهاي شناخت تصريح ميكند كه يك شرط لازم براي شناخت اوليه يا تجديد اندازهگيري بعدي اين است كه يك عنصر يا تغيير در يك عنصر را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري كرد . استفاده از براوردهاي معقول در تهيه صورتهاي مالي امري عادي است و بهشرط آنكه بتوان براوردي معقول از يكقلم انجام داد، آنقلم بايد شناسايي شود.
اتكاپذيري اندازهگيري تحت تأثير سه عامل است:
الف ـ توانايي اندازهگيري منافع مستتر در قلم مورد نظر برحسب مبالغ پولي،
ب ـ تغييرپذيري ميزان اين منافع (پراكندگي سطوح مختلف منافع و نيز احتمال وقوع يك سطح منفعت خاص)، و
ج ـ وجود يك مبلغ حداقل.
اندازهگيري در صورتهاي مالي
يكي از معيارهاي شناخت يك عنصر در صورتهاي مالي اين است كه آن عنصر را بتوان با قابليت اتكاي كافي به مبلغ پولي اندازهگيري كرد. شناخت اوليه اكثراً از يك معامله مانند خريد دارايي نشأت ميگيرد. بنابراين داراييها و بدهيها در بدو امر، معمولاً به بهاي معامله ثبت ميشوند. در اين مقطع بهاي تمام شده تاريخي ثبت شده، معادل بهاي جايگزيني دارايي است.
نظامهاي اندازهگيري
الف ) بهاي تمام شده تاريخي
در يك نظام مبتنيبر بهاي تمام شده تاريخي، داراييها و بدهيها به ارزش زمان تحصيل اندازهگيري ميشود و اين ارزش معمولاً بهاي تحصيل است. بدينترتيب، بهاي تمام شده تاريخي داراي دو خاصيت مهم است. خاصيت اول مبتني بودن آن برمعاملات است و خاصيت دوم اين است كه بهاي تمام شده تاريخي بيانگر ارزش جاري در زمان تحصيل است.
ب ) ارزش جاري
ارزش جاري برابر اقل " بهاي جايگزيني جاري دارايي و مبلغ بازيافتني " آن تعيين ميگردد. " مبلغ بازيافتني " دارايي بالاترين ارزشي است كه مالك فعلي دارايي ميتواند بدان دست يابد و برابر خالص ارزش فروش دارايي يا ارزش اقتصادي آن، هركدام بيشتر است، ميباشد.
· مهمترين مزيت ارزش جاري، مربوطبودن آن بهتصميمات استفادهكنندگاني است كه خواهان ارزيابي وضعيت جاري يا عملكرد اخير واحد تجاري ميباشند.
دراندازهگيري عناصر صورتهاي مالي، نظام مبتنيبر بهاي تمام شده تاريخي ملاك عمل قرار خواهد گرفت و از ارزشهاي جاري نيز، تا ميزاني كه با خصوصيات اتكاپذيري و ملاحظات منفعت و هزينه سازگار است، در تعديل اين نظام استفاده خواهد شد.
نحوه ارائـه اطلاعات در صورتهاي مالي
اطلاعات مالي در قالب مجموعهاي شكل يافته تحت عنوان صورتهاي مالي كه دربرگيرنده صورتهاي مالي اساسي و يادداشتهاي توضيحي و در برخي موارد اطلاعات متمم است، ارائـه ميشود .
ويژگيهاي صورتهاي مالي (نحوه آرايش اطلاعات در گزارشگري مالي )
الف ) ادغام اطلاعات
ب ) طبقهبندي
ج ) ارتباط متقابل صورتهاي مالي
اجزاي صورتهاي مالي
صورتهاي مالي اساسي
صورتهاي مالي اساسي عبارتند از:
الف ـ ترازنامه
ترازنامه به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط اطلاعاتي در مورد وضعيت مالي واحد تجاري مشتملبر داراييها ، بدهيها و حقوق صاحبان سرمايه ارائه ميكند و رابطه بين عناصر مزبور را در يك مقطع معين زماني نشان ميدهد . ترازنامه ساختار منابع واحد تجاري (طبقات عمده داراييها و مبالغ آنها) و ساختار مالي آن (طبقات عمده بدهيها و حقوق صاحبان سرمايه و مبالغ آنها) را نشان ميدهد .
ب ـ صورت سود و زيان
درآمدها و هزينههايي كه در يك دوره مالي شناسايي شده است در يكي از صورتهاي عملكرد مالي يعني صورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع گزارش ميشود.
ج ـ صورت سود و زيان جامع
درآمدها و هزينههاي تحقق نيافته ناشي از تغييرات ارزش آندسته از داراييها و بدهيهايي كه برمبنايي مستمر اساساً بهمنظور قادر ساختن واحد تجاري به انجام عمليات نگهداري ميگردد و به موجب استانداردهاي حسابداري مربوط مستقيماً به حقوق صاحبان سرمايه منظور ميشود (از قبيل درآمدها و هزينههاي ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود)، تنها درصورت سود و زيان جامع گزارش ميگردد.
د ـ صورت جريان وجوه نقد
صورت جريان وجوه نقد به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط ، منعكسكننده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي واحد تجاري طي دوره است و جريانهاي ناشي از عمليات را از جريانهاي ناشي از ساير فعاليتها تفكيك ميكند . صورت جريان وجوه نقد اطلاعات مفيدي در مورد طرق ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري ارائه ميكند.
يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي
يادداشتهاي توضيحي و صورتهاي مالي اساسي يك مجموعه بهمپيوسته ميباشند. نقش يادداشتهاي توضيحي، برجسته نمودن و تشريح اقلام مندرج در صورتهاي مالي اساسي است. افشاي اطلاعات در يادداشتهاي توضيحي، نميتواند ارائه نادرست يا حذف اطلاعات در صورتهاي مالي اساسي را تصحيح يا توجيه كند.
اطلاعات متمم
اطلاعات متمم ميتواند دربرگيرنده افشائيات و اطلاعات داوطلبانه يا تكميلي باشد كه احتمالاً به دليل بيش از حد ذهنيبودن ، مناسب درج در صورتهاي مالي اساسي و يادداشتهاي توضيحي نبوده است
استفاده كنندگان
استفادهكنندگان صورتهاي مالي به اشخاصي اطلاق ميشود كه جهت رفع نيازهاي اطلاعاتي متفاوت خود از صورتهاي مالي استفاده ميكنند. تأمين نيازهاي اطلاعاتي تمام استفادهكنندگان توسط صورتهاي مالي امكانپذير نيست ولي نيازهايي وجود دارد كه براي همه استفادهكنندگان مشترك است . بالاخص همه استفادهكنندگان به نوعي به وضعيت مالي ، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي واحد تجاري علاقهمند هستند . اعتقاد براين است كه هرگاه صورتهاي مالي معطوف به تأمين نيازهاي اطلاعاتي سرمايهگذاران باشد ، اكثر نيازهاي ساير استفادهكنندگان را نيز در حد توان برآورده ميكند . بهعبارت ديگر اطلاعات تهيه شده براي سرمايهگذاران ، به عنوان يك مرجع اطلاعاتي براي ساير استفادهكنندگان نيز مفيد است چرا كه اينان ميتوانند اطلاعات مشخصتري را كه در معاملات خود با واحد تجاري بدست ميآورند با اين مرجع اطلاعاتي بسنجند .
استفاده كنندگان از صورت هاي مالي به شرح ذيل مي باشند :
1- سرمايهگذاران
2- اعطاكنندگان تسهيلات مالي
3- تأمينكنندگان كالا و خدمات و ساير بستانكاران
4- مشتريان
5- كاركنان واحد تجاري
6- دولت و مؤسسات دولتي
7- جامعه بهطور اعم
88- ساير استفادهكنندگان
مسئوليت صورت هاي مالي
مديريت واحد تجاري مسئول تهيه و ارائـه صورتهاي مالي ميباشد.span style="mso-spacerun:yes"> مديريت به شكل و محتواي صورتهاي مالي علاقهمند است زيرا اين صورتها ابزار اصلي انتقال اطلاعات مالي در مورد واحد تجاري به اشخاص خارج از آن است. مديريت از اطلاعات اضافي در انجام وظايف برنامهريزي، تصميمگيري و كنترل كمك ميگيرد و قادر است شكل و محتواي چنين اطلاعات اضافي را در راستاي رفع نيازهاي خود تعيين كند. گزارش چنين اطلاعاتي خارج از دامنه كاربرد اين مجموعه است. معهذا اطلاعات مندرج در صورتهاي مالي منتشره بايستي با اطلاعات مورد استفاده مديريت جهت ارزيابي وضعيت مالي، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي واحد تجاري در تضاد نباشد.
وضعيت مالي، عملكرد مالي و انعطافپذيري مالي
اتخاذ تصميمات اقتصادي توسط استفادهكنندگان صورتهاي مالي مستلزم ارزيابي توان واحد تجاري جهت ايجاد وجه نقد و زمان و قطعيت ايجاد آن است. ارزيابي توان ايجاد وجه نقد از طريق تمركز بر وضعيت مالي، عملكرد مالي و جريانهاي نقدي واحد تجاري و استفاده از آنها در پيشبيني جريانهاي نقدي مورد انتظار و سنجش انعطافپذيري مالي، تسهيل ميگردد.
الف ) وضعيت مالي يك واحد تجاري دربرگيرنده منابع اقتصادي تحت كنترل آن، ساختار مالي آن، ميزان نقدينگي و توان بازپرداخت بدهيها و ظرفيت سازگاري آن با تغييرات محيط عملياتي است. اطلاعات درباره وضعيت مالي در ترازنامه ارائه ميشود.
ب ) عملكرد مالي واحد تجاري دربرگيرنده بازده حاصل از منابع تحت كنترل واحد تجاري است. اطلاعات درباره عملكرد مالي درصورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع ارائه ميشود.
ج ) اطلاعات در مورد جريانهاي نقدي درصورت جريان وجوه نقد ارائه ميشود. اين اطلاعات از جنبهاي ديگر عملكرد مالي واحد تجاري را از طريق انعكاس مبالغ و منابع اصلي جريانهاي ورودي و خروجي وجه نقد به نمايش ميگذارد.
د ) انعطافپذيري مالي عبارت از توانايي واحد تجاري مبنيبر اقدام مؤثر جهت تغيير ميزان و زمان جريانهاي نقدي آن ميباشد به گونهاي كه واحد تجاري بتواند درقبال رويدادها و فرصتهاي غيرمنتظره واكنش نشان دهد. مجموعه صورتهاي مالي، اطلاعاتي را كه جهت ارزيابي انعطافپذيري واحد تجاري مفيد است منعكس ميكند.
عناصر صورتهاي مالي
عناصر صورتهاي مالي عبارتند از :
الف ) دارايي
دارايي عبارت است از حقوق نسبت به منافع اقتصادي آتي يا ساير راههاي دستيابي مشروع بهآن منافع كه درنتيجهمعاملاتيا ساير رويدادهاي گذشته به كنترل واحدتجاري درآمده است.
ب ) بدهي
بدهي عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادي توسط واحد تجاري ناشي از معاملات يا ساير رويدادهاي گذشته است.
ج ) حقوق صاحبان سرمايه
حقوق صاحبان سرمايه عبارت از باقيماندهاي است كه از كسر جمع بدهيهاي واحد تجاري از جمع داراييهاي آن حاصل ميشود.
د ) درآمد
درآمد عبارتست از افزايش در حقوق صاحبان سرمايه بجز مواردي كه به آورده صاحبان سرمايه مربوط ميشود.
ه ) هزينه
هزينه عبارتست از كاهش در حقوق صاحبان سرمايه بجز مواردي كه به ستانده صاحبان سرمايه مربوط ميشود.
و ) آورده صاحبان سرمايه
" آورده صاحبان سرمايه " عبارت است از افزايش در حقوق صاحبان سرمايه ناشي از سرمايهگذاري در واحد تجاري جهت كسب يا افزايش حقوق مالكانه.
ي ) ستانده صاحبان سرمايه
" ستانده صاحبان سرمايه " عبارتست از كاهش در حقوق صاحبان سرمايه ناشي از انتقال داراييها بهصاحبان سرمايه يا ايجاد بدهي در قبال آنها بهمنظور كاهش حقوق مالكانه و يا توزيع سود.
· هرقلمي كه در يكي از تعاريف عناصر صورتهاي مالي نگنجد نبايستي در صورتهاي مالي منعكس شود.
شناخت در صورتهاي مالي
شناخت، متضمنمشخصكردن عنوان و مبلغ پولي يكعنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهاي مالي است.
مراحل شناخت
شناخت داراييها و بدهيها در سه مرحله انجام ميشود:
الف ـ شناخت اوليه ، يعني ثبت يك قلم براي اولين بار به منظور انعكاس در صورتهاي مالي.
ب ـ تجديد اندازهگيري بعدي ، يعني تغيير مبلغ پولي قلمي كه قبلاً ثبت و شناسايي شده است.
ج ـ قطع شناخت، يعني حذف يك قلم قبلاً شناسايي شده از صورتهاي مالي.
معيارهاي شناخت
شناخت اوليه
يك عنصر بايد در صورتهاي مالي شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در داراييها يا بدهيهاي مستتر درآن عنصر (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبنيبر اينكه يك جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد،و
ب ـ آن قلم را بتوان با قابليت اتكاي كافي به مبلغ پولي اندازهگيري كرد.
تجديد اندازهگيري بعدي
تغيير در مبلغ دفتري دارايي يا بدهي بايد شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در مبلغ دارايي يا بدهي وجود داشته باشد،و
ب ـ مبلغ جديد دارايي يا بدهي را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري كرد.
قطع شناخت
ادامه شناخت يك دارايي يا بدهي در صورتهاي مالي بايد قطع شود اگر شواهد كافي مبنيبر دستيابي به منافع اقتصادي آتي يا تعهد انتقال منافع اقتصادي (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبني براينكه جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) ديگر وجود نداشته باشد.
شناخت درآمد و هزينه
در هر مرحله از فرايند شناخت، درصورتي كه يك تغيير در جمع داراييها با تغييري مساوي و متقابل در جمع بدهيها يا آورده و ستانده صاحبان سرمايه خنثي نشده باشد، درآمد يا هزينهاي حاصل ميشود.
فرايند شناخت
رويدادهاي گذشته
شناخت از نقطهاي آغاز ميشود كه يك رويداد گذشته موجب تغييري قابل اندازهگيري در داراييها يا بدهيهاي واحد تجاري شود.
رويداد آغازگر شناخت بايد قبل از تاريخ ترازنامه اتفاق افتاده باشد.
معاملات
معاملات به ترتيباتي اطلاق ميشود كه بهموجب آنها خدمات يا علايقي در اموال توسط يكواحد تجاري از شخص ديگري تحصيل ميشود. با انجام يك معامله، داراييها و بدهيهاي تحصيل يا ايجاد شده ناشي از آن بايد شناسايي شود. در مواردي كه معاملات حقيقي بوده و مابهازاي آن پولي باشد، معامله شواهد محكمي در مورد مبلغ داراييهاي تحصيل شده فراهم ميآورد.
· هرگاه يك معامله، آغازگر شناخت اوليه باشد، دارايي تحصيل شده يا بدهي تقبل شده به مبلغ مستتر در معامله (يعني مبلغ داراييها يا بدهيهايي كه به عنوان مابهازا واگذار يا دريافت ميشود) اندازهگيري ميشود.
قطع شناخت
25-4. قطع شناخت زماني مناسب است كه يك معامله يا رويداد گذشته، يك دارايي يا بدهي شناسايي شده قبلي را حذف نموده باشد يا انتظار جريان منافع آتي كه قبلاً مبناي شناخت قرار گرفته بود ديگر در حدي نباشد كه پشتوانه ادامه شناخت قرار گيرد.
شناخت درآمد و هزينه
الف ) شناخت درآمد
شناخت درآمد متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع يك افزايش درخالص داراييها (يعني حقوق صاحبان سرمايه) قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد ياخير.
ب ) شناخت هزينه
شناخت هزينه متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع كاهش در حقوق صاحبان سرمايه قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد يا خير. اعمال احتياط موجب ميگردد كه براي شناخت هزينه در مقايسه با شناخت درآمد، به شواهد وقوع و ميزان اتكاپذيري اندازهگيري كمتري نياز باشد.
· هرگاه نتوان بين مخارج انجام شده و ايجاد درآمدهاي مشخص در آينده ارتباط موجهي برقرار نمود، مخارج مزبور بايد در دوره وقوع، بهعنوان هزينه شناسايي شود.
كافي بودن شواهد
معيارهاي شناخت مقرر ميدارد كه شرط لازم براي شناخت اوليه يا تجديد اندازهگيري بعدي، وجود شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در يك عنصر صورتهاي مالي است. وجود شواهد، رافع ابهام است. به عبارت ديگر، هرچه در مورد يك قلم، شواهد بيشتري وجود داشته باشد و هرچه كيفيت اين شواهد بهتر باشد، در مورد وجود، ماهيت و اندازهگيري آنقلم ابهام كمتري وجود خواهد داشت و آنقلم از اتكاپذيري بيشتر برخوردار خواهد بود.
قابليت اتكاي كافي
معيارهاي شناخت تصريح ميكند كه يك شرط لازم براي شناخت اوليه يا تجديد اندازهگيري بعدي اين است كه يك عنصر يا تغيير در يك عنصر را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري كرد . استفاده از براوردهاي معقول در تهيه صورتهاي مالي امري عادي است و بهشرط آنكه بتوان براوردي معقول از يكقلم انجام داد، آنقلم بايد شناسايي شود.
اتكاپذيري اندازهگيري تحت تأثير سه عامل است:
الف ـ توانايي اندازهگيري منافع مستتر در قلم مورد نظر برحسب مبالغ پولي،
ب ـ تغييرپذيري ميزان اين منافع (پراكندگي سطوح مختلف منافع و نيز احتمال وقوع يك سطح منفعت خاص)، و
ج ـ وجود يك مبلغ حداقل.
اندازهگيري در صورتهاي مالي
يكي از معيارهاي شناخت يك عنصر در صورتهاي مالي اين است كه آن عنصر را بتوان با قابليت اتكاي كافي به مبلغ پولي اندازهگيري كرد. شناخت اوليه اكثراً از يك معامله مانند خريد دارايي نشأت ميگيرد. بنابراين داراييها و بدهيها در بدو امر، معمولاً به بهاي معامله ثبت ميشوند. در اين مقطع بهاي تمام شده تاريخي ثبت شده، معادل بهاي جايگزيني دارايي است.
نظامهاي اندازهگيري
الف ) بهاي تمام شده تاريخي
در يك نظام مبتنيبر بهاي تمام شده تاريخي، داراييها و بدهيها به ارزش زمان تحصيل اندازهگيري ميشود و اين ارزش معمولاً بهاي تحصيل است. بدينترتيب، بهاي تمام شده تاريخي داراي دو خاصيت مهم است. خاصيت اول مبتني بودن آن برمعاملات است و خاصيت دوم اين است كه بهاي تمام شده تاريخي بيانگر ارزش جاري در زمان تحصيل است.
ب ) ارزش جاري
ارزش جاري برابر اقل " بهاي جايگزيني جاري دارايي و مبلغ بازيافتني " آن تعيين ميگردد. " مبلغ بازيافتني " دارايي بالاترين ارزشي است كه مالك فعلي دارايي ميتواند بدان دست يابد و برابر خالص ارزش فروش دارايي يا ارزش اقتصادي آن، هركدام بيشتر است، ميباشد.
· مهمترين مزيت ارزش جاري، مربوطبودن آن بهتصميمات استفادهكنندگاني است كه خواهان ارزيابي وضعيت جاري يا عملكرد اخير واحد تجاري ميباشند.
دراندازهگيري عناصر صورتهاي مالي، نظام مبتنيبر بهاي تمام شده تاريخي ملاك عمل قرار خواهد گرفت و از ارزشهاي جاري نيز، تا ميزاني كه با خصوصيات اتكاپذيري و ملاحظات منفعت و هزينه سازگار است، در تعديل اين نظام استفاده خواهد شد.
نحوه ارائـه اطلاعات در صورتهاي مالي
اطلاعات مالي در قالب مجموعهاي شكل يافته تحت عنوان صورتهاي مالي كه دربرگيرنده صورتهاي مالي اساسي و يادداشتهاي توضيحي و در برخي موارد اطلاعات متمم است، ارائـه ميشود .
ويژگيهاي صورتهاي مالي (نحوه آرايش اطلاعات در گزارشگري مالي )
الف ) ادغام اطلاعات
ب ) طبقهبندي
ج ) ارتباط متقابل صورتهاي مالي
اجزاي صورتهاي مالي
صورتهاي مالي اساسي
صورتهاي مالي اساسي عبارتند از:
الف ـ ترازنامه
ترازنامه به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط اطلاعاتي در مورد وضعيت مالي واحد تجاري مشتملبر داراييها ، بدهيها و حقوق صاحبان سرمايه ارائه ميكند و رابطه بين عناصر مزبور را در يك مقطع معين زماني نشان ميدهد . ترازنامه ساختار منابع واحد تجاري (طبقات عمده داراييها و مبالغ آنها) و ساختار مالي آن (طبقات عمده بدهيها و حقوق صاحبان سرمايه و مبالغ آنها) را نشان ميدهد .
ب ـ صورت سود و زيان
درآمدها و هزينههايي كه در يك دوره مالي شناسايي شده است در يكي از صورتهاي عملكرد مالي يعني صورت سود و زيان و صورت سود و زيان جامع گزارش ميشود.
ج ـ صورت سود و زيان جامع
درآمدها و هزينههاي تحقق نيافته ناشي از تغييرات ارزش آندسته از داراييها و بدهيهايي كه برمبنايي مستمر اساساً بهمنظور قادر ساختن واحد تجاري به انجام عمليات نگهداري ميگردد و به موجب استانداردهاي حسابداري مربوط مستقيماً به حقوق صاحبان سرمايه منظور ميشود (از قبيل درآمدها و هزينههاي ناشي از تجديد ارزيابي داراييهاي ثابت مشهود)، تنها درصورت سود و زيان جامع گزارش ميگردد.
د ـ صورت جريان وجوه نقد
صورت جريان وجوه نقد به همراه يادداشتهاي توضيحي مربوط ، منعكسكننده جريانهاي ورودي و خروجي نقدي واحد تجاري طي دوره است و جريانهاي ناشي از عمليات را از جريانهاي ناشي از ساير فعاليتها تفكيك ميكند . صورت جريان وجوه نقد اطلاعات مفيدي در مورد طرق ايجاد و مصرف وجه نقد توسط واحد تجاري ارائه ميكند.
يادداشتهاي توضيحي صورتهاي مالي
يادداشتهاي توضيحي و صورتهاي مالي اساسي يك مجموعه بهمپيوسته ميباشند. نقش يادداشتهاي توضيحي، برجسته نمودن و تشريح اقلام مندرج در صورتهاي مالي اساسي است. افشاي اطلاعات در يادداشتهاي توضيحي، نميتواند ارائه نادرست يا حذف اطلاعات در صورتهاي مالي اساسي را تصحيح يا توجيه كند.
اطلاعات متمم
اطلاعات متمم ميتواند دربرگيرنده افشائيات و اطلاعات داوطلبانه يا تكميلي باشد كه احتمالاً به دليل بيش از حد ذهنيبودن ، مناسب درج در صورتهاي مالي اساسي و يادداشتهاي توضيحي نبوده است