PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : همان طور که نمي دانيد گدايان نازنين در نوع خودشان، گونه هاي متفاوتي دارند کلیک کنید.



علی رضا
04-07-2010, 11:17 AM
1- گداي خردسال 2- گداي نوجوان 3- گداي جوان 4- گداي سالخورده 5- گداي نر 6- گداي ماده 7- گداي واقعي و بي چيز 8- گداي دروغين و ميليونر 9- گداي سالم و سر حال 10- گداي عليل و از کار افتاده کور و کچل و چلاق و شل 11- گداي تحصيل کرده 12- گداي بي سواد و عامي 13- گداي پر رو و سمج 14- گداي خجالتي 15- گداي قانع 16- گداي پر توقع 17- گداي ايراني 18- گداي خارجي 19- گداي دو رگه 20- گداي مسافر 21- گداي نسخه به دست 22-گداي از قلم افتاده

بله گداها (ماشاءا… هزار ماشاءا…) از تنوع خوبي برخوردارند! فلذا درود مي فرستيم به روان پاک بزرگاني که زحمت کشيده؛ اين همه گدا توليد و تکثير کرده اند و سر بار جامعه نموده اند؛ دستشان درد نکند خيلي از اين لطفشان ممنون هستيم !

در اينجا با چند تن از آنها که به حرفه شريف و پر زحمت گدايي اشتغال دارند به گفتمان مي نشينيم و علت گدايي کردن آنها و اينکه اساساً چرا شغل گدايي برگزيده اند را از محضر نازنينشان جويا مي شويم.

- سلام گدا جان؛ ممکنه بفرماييد چرا گدايي مي کنيد؟
- بله عرض کنم من براي پسرم زن گرفتم؛ هزينه سنگين ازدواج او منو به گدايي انداخت؛ مضافا که پسرم کار پيدا نکرد؛ حالا بايد زندگي خانواده خودم و اونو اداره کنم. خب ديگه…! ابوالفضل يارت؛ بده در راه خدا!

--

- ببخشيد جناب گداي بعدي؛ ميشه بگيد جنابعالي چرا تکدي گري را انتخاب کرده ايد؟
- راستش من وضع ماليم خوب بود پسر و دخترم دانشجوي دانشگاه آزاد شدند و در نتيجه من به گدايي افتادم! دست خودم نبود!! به قول شاعر گفتني: «کار من دست خودم نيست! ديگه آروم نمي گيرم!»
--
- گداي عزيز شما بفرماييد: گدايي چرا؟
- عرض کنم: من زنم از بس با چشم و هم چشمي، هر چه ديگرون خريدند اونم بايد مي خريد؛ حال و روزم اين شد که مي بيني. مجبور شدم گدايي پيشه کنم!
--
- شما گداي ارجمند چرا گدايي؟
- عرض کنم: من توي پياده رو حالم بد شد نشستم کنار ديوار تا نفسي تازه کنم؛ چند دقيقه اي خوابم برد. بيدار که شدم ديدم خدا بده برکت!! مردم کلي پول برام ريخته ومي ريزند؛ فهميدم چه کاري راحت تر و بهتر از اين! استارت زدم و گدايي را از اونجا شروع کردم. واقعا مي صرفه از کارم راضيم!
--
- گدا جان چرا گدايي مي کني؟
- من راستش وضع ماليم بد نبود؛ اما از بس چپ و راست برام مهمان مي اومد مهمانهاي نازنين زحمت کشيدند و آخر منو به گدايي انداختند! دستشون درد نکنه !
--
- خب گداي نمي دونم چندمي؛ ممکنه بفرماييد شما چرا گدايي مي کنيد؟
- بله؛ راستش من رفتم براي يک نيازمند پول جمع کنم تا بلکه مشکلش حل شود، بعد ديدم گدايي شغل راحت و پر درآمديه؛ ديگه ادامه اش دادم. حيفم آمد ولش کنم! بسيار خوب! خب موفق باشي !
--
- و شما اي حضرت والا چرا گدايي مي کنيد؟
- حقيقت اينکه من همسرم عمرش داد به شما ومن بدبخت از هزينه کفن و دفن، مراسم ختم، خريد قبر، سنگ قبر و پذيرايي از مهمان ها ورشکست شدم مجبور شدم گدايي کنم!
--

- ببخشيد گدا خانم؛ چرا گدايي را انتخاب کرده ايد؟
- چون گدايي اگه ننگ نباشه، گنجه!
--

- گداي چندمي؛ خسته نباشيد! بزرگوار … چرا گدايي مي کني؟
- راستش من زن بيمارم يک ماه توي بيمارستان بستري بود، هزينه سنگين دارو، دکتر و بيمارستانش منو به گدايي انداخت.
--
- شما چرا گدايي مي کنيد؟
- دلم مي خواد! خيلي هم خوشم مياد؛ به کسي هم مربوط نيست!
--
- گدا جان چرا گدايي مي کنيد؟
- براي اينکه يه وقت خداي ناکرده محتاج خلق خدا نشم! عمرا خوش ندارم منت کسي سرم باشه! بدين لطفاً در را ه خدا؛ الهي خير ببيني! الهي…

خب با آرزوي موفقيت براي گدايان نازنين،:112::112::112::112::112::112::227:: 227:

moo2010
04-07-2010, 11:31 AM
آقا انجمن متکدیان باشگاه رو تشکیل بده که من با کله میام تو