Borna66
04-03-2010, 12:46 PM
در جغرافياي شهري از نظر کارکرد، پايتختهاي ملي به دو گروه تقسيم ميشوند:
1. پايتختهاي که داراي کارکرد اداري - سياسي هستند. مثل واشنگتن، کانبرا و بن. در اين قبيل پايتختها، کارکرد اداري- سياسي، بالاترين سهم فعاليتهاي شهري را داراست. براي مثال در شهر واشنگتن، با 800 هزار نفر جمعيت، بخش تجارت 12 در صد و بخش توليدات کارخانهاي تنها 3 در صد از فعاليتهاي را شامل ميشود. در حالي که ميزان تکنوکراتها، دانشمندان ، علما و مهندسان در هر هزار نفر جمعيت، بالاترين رقم را در ميان شهرهاي ايالات متحده به خود اختصاص داده است. در واقع پايتخهاي ملي مثل واشنگتن، کانبرا و بُن، مرکز خدمات اداري- فرهنگي هستند. سهم صنايع در کارکرد آنها بسيار اندک است و با توجه به جمعيت و کارکرد محدودشان، مسائل مربوط به شهرهاي بزرگ، مانند مسائل محيط زيست شهري، کمبود مسکن و مشکلات حمل و نقل در آنها کمتر ديده ميشود.
2. پايتختهاي که کارکردهاي متعددي دارند و علاوه بر کارکرد اداري- سياسي داراي کارکردهاي تجاري، صنعتي، آموزشي فرهنگي- هنري، حمل و نقل و چاپ و انتشار نيز هستند. مثل لندن، پاريس، تهران، مسکو، توکيو و غيره. بيشتر پايتختهاي چند کارکردي، بويژه در کشورهاي در حال توسعه، با انواع مسائل محيط زيست نظير آلودگي هوا، آلودگي صوتي، کمبود مسکن، کمبود فضاي سبز و مهاجرتهاي روستايي مواجه اند.
از اين رو عدهاي از مسئولان براي نجات پايتخت ملي، ايجاد پايتخت جديد را مطرح ميسازند تا از توسعه بيرويه بزرگترين شهر کشور جلوگيري و مسائل بسيار زياد آن را تعديل نمايند.
با توجه به اينکه ايجاد پايتخت جديد از توسعه بزرگترين شهر يک کشور جلوگيري نميکند، يا در تغيير سيستمهاي سکونتگاهي آن تأثير نميگذارند تا تعادل و توازني در سيستمهاي شهري به وجود آيد، دو نکته حائز اهميت است:
1. اصولاً کشورهايي که با اقتصاد آزاد اداره ميشوند در کنترل توسعه شهري يا بزرگترين شهر خود توفيق نمييابند. اين امر در کشورهاي توسعه يافته نيز صادق است. چنانکه هنوز هم، لندن شش برابر دومين شهر انگلستان و پاريس (با حومه) هشت برابر دومين شهر فرانسه جمعيت دارد. البته در کشورهاي توسعه يافته، بر خلاف کشورهاي در حال توسعه، ميزان رشد سالانه جمعيت بسيار پايين است و مهاجرتهاي روستايي به آنها تقريباً متوقف شده است.
2. در کشورهاي که با اقتصاد آزاده اداره ميشوند، بيشترين سرمايهگذاريها در بزرگترين شهرها که بازار مصرف وسيع و اطمينان بخشي دارند، انجام ميگيرد. اين سرمايهگذاريها نيز زمينه جذب نيروي انساني ماهر و غير ماهر را از نقاط مختلف کشورهاي فراهم ميآورد و تسلسل افزايش جمعيت در بزرگترين شهرها ادامه مييابد.
1. پايتختهاي که داراي کارکرد اداري - سياسي هستند. مثل واشنگتن، کانبرا و بن. در اين قبيل پايتختها، کارکرد اداري- سياسي، بالاترين سهم فعاليتهاي شهري را داراست. براي مثال در شهر واشنگتن، با 800 هزار نفر جمعيت، بخش تجارت 12 در صد و بخش توليدات کارخانهاي تنها 3 در صد از فعاليتهاي را شامل ميشود. در حالي که ميزان تکنوکراتها، دانشمندان ، علما و مهندسان در هر هزار نفر جمعيت، بالاترين رقم را در ميان شهرهاي ايالات متحده به خود اختصاص داده است. در واقع پايتخهاي ملي مثل واشنگتن، کانبرا و بُن، مرکز خدمات اداري- فرهنگي هستند. سهم صنايع در کارکرد آنها بسيار اندک است و با توجه به جمعيت و کارکرد محدودشان، مسائل مربوط به شهرهاي بزرگ، مانند مسائل محيط زيست شهري، کمبود مسکن و مشکلات حمل و نقل در آنها کمتر ديده ميشود.
2. پايتختهاي که کارکردهاي متعددي دارند و علاوه بر کارکرد اداري- سياسي داراي کارکردهاي تجاري، صنعتي، آموزشي فرهنگي- هنري، حمل و نقل و چاپ و انتشار نيز هستند. مثل لندن، پاريس، تهران، مسکو، توکيو و غيره. بيشتر پايتختهاي چند کارکردي، بويژه در کشورهاي در حال توسعه، با انواع مسائل محيط زيست نظير آلودگي هوا، آلودگي صوتي، کمبود مسکن، کمبود فضاي سبز و مهاجرتهاي روستايي مواجه اند.
از اين رو عدهاي از مسئولان براي نجات پايتخت ملي، ايجاد پايتخت جديد را مطرح ميسازند تا از توسعه بيرويه بزرگترين شهر کشور جلوگيري و مسائل بسيار زياد آن را تعديل نمايند.
با توجه به اينکه ايجاد پايتخت جديد از توسعه بزرگترين شهر يک کشور جلوگيري نميکند، يا در تغيير سيستمهاي سکونتگاهي آن تأثير نميگذارند تا تعادل و توازني در سيستمهاي شهري به وجود آيد، دو نکته حائز اهميت است:
1. اصولاً کشورهايي که با اقتصاد آزاد اداره ميشوند در کنترل توسعه شهري يا بزرگترين شهر خود توفيق نمييابند. اين امر در کشورهاي توسعه يافته نيز صادق است. چنانکه هنوز هم، لندن شش برابر دومين شهر انگلستان و پاريس (با حومه) هشت برابر دومين شهر فرانسه جمعيت دارد. البته در کشورهاي توسعه يافته، بر خلاف کشورهاي در حال توسعه، ميزان رشد سالانه جمعيت بسيار پايين است و مهاجرتهاي روستايي به آنها تقريباً متوقف شده است.
2. در کشورهاي که با اقتصاد آزاده اداره ميشوند، بيشترين سرمايهگذاريها در بزرگترين شهرها که بازار مصرف وسيع و اطمينان بخشي دارند، انجام ميگيرد. اين سرمايهگذاريها نيز زمينه جذب نيروي انساني ماهر و غير ماهر را از نقاط مختلف کشورهاي فراهم ميآورد و تسلسل افزايش جمعيت در بزرگترين شهرها ادامه مييابد.