yamahdi
03-31-2010, 02:40 PM
:288:جامعه انسانی نیازمند علل و عواملی است تا گرایش و صفای ضمیر بین افراد آن تأمین شود و صرف قوانین و مقررات سیاسی، نظامی، اقتصادی و … کافی نیست و از طرف دیگر، جامعه بزرگ بشری را جوامع کوچک خانوادگی میسازند؛ یعنی اعضای خانوادههای متعدد عامل تحقق مجتمع رسمی خواهند بود، و مادامی که سبب رأفت و گرایش در بین اعضای خانواده پدید نیاید، هنگام تشکّل مجتمع رسمی نیز هرگز بین آحاد آن، صفای ضمیر و روح تعاون و پیوند دوستی برقرار نخواهد شد، و مهمترین عاملی که بین افراد خانواده، رأفت و گذشت و ایثار را زنده میکند، تجلّی روح مادر در بین اعضای خانواده است، زیرا پدر، گرچه به عنوان "الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء"1، عهدهدار کارهای اداری و اجرایی جامعه کوچک، یعنی خانواده است، لیکن اساس خانواده که بر مهر و وفا و پیوند پیریزی شده است، به عهده مادر است، زیرا مادر مبدأ پیدایش و پرورش فرزندانی است که هر کدام به دیگری وابستهاند.
افرادی که از یک زن متولد میشوند، همانند میوههای یک درخت نیستند که روح ایثار انسانی در سطح گیاه ظهور نکند، و یا مانند بچههای یک حیوان ماده نخواهند بود که فاقد تعاون انسانی بوده و پیوند خاص بشری در آنها جلوه نکند، بلکه فرزندان متولد شده از یک زن، خواه بدون فاصله و خواه با فاصله، نسبت به یکدیگر رئوف و مهربان بوده و پیوند فطری خود را در پرتو تعالیم دینی شکوفا مینمایند، و در مکتب دین، حفظ این پیوند و فراموش نکردن آن از واجبهای مهم به شمار آمده، و اگر کسی این پیوند فطری و دینی را قطع نماید، از رحمت ویژه الهی محروم خواهد شد، زیرا صله رحم از چیزهایی است که خداوند به آن امر فرموده و درباره قاطعانِ چیزی که باید وصل شود، لعن و نفرین الهی وعده داده شده است؛ «یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»2؛ آنانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند، و آنچه را خدا به پیوستن آن امر نموده، میگسلند و در زمین به فساد میپردازند، آنانند که زیانکاراند.
«وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»3؛ آنانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه خدا به پیوستن آن امر نموده، میگسلند، و در زمین به فساد میپردازند، آنانند که بر آنان لعنت است و بدفرجامی آن دنیاست.
شاید سرّ این که افساد در زمین، در کنار قطع چیزی که وصل آن لازم است، ذکر شده، این باشد که افرادی که در خانوادههای اصیل دینی رشد کرده و قانون صله رحم و حفظ پیوند اعضا را ادراک کرده و عمل نمودهاند، وقتی وارد اجتماع رسمی شدند، دست به افساد در زمین نمیزنند، زیرا با روح پیوند و ایثار، گام به جامعه نهادهاند، ولی کسانی که از خانوادههای غیر دینی برخاستهاند، چون اصل پیوند فطری بین اعضا، در اثر رعایت نکردن قانون صله رحم و لزوم ایثار و تعاون و … فراموش شده است؛ لذا با ورودشان به جامعه رسمی، پدیدههای توحش و تنمّر نیز ظهور خواهد کرد.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُرُ الدِّیارَ وَ تَزیدُ فى الأعمارِ وَ اِن کانَ اَهلُها غَیرَ اَخیارٍ. صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى میکند، هر چند صله رحم کنندگان مردمان خوبى نباشند. ( تنبیه الخواطر، ج 2، ص 116 )
خلاصه آن که قانون صله رحم اصل مهمی است که جامعه کوچک را درست تربیت کرده و زمینه شکوفایی جوامع بزرگ را فراهم مینماید، و صله رحم اصل حاکم بر ارحام و محارم و وابستگان خانوادگی است، و منشأ همه این رحامتها و وابستگیها، همانا پیدایش همه اعضا از یک رحم است و آن رحم که مبدأ تکوّن اعضای به هم پیوسته است، جزو زن بوده و در حقیقت مقام والای زن است که پایهگذار قانون ارحام و صله رحم و محرمیت و … است.
نتیجه آن که مهره اصلی خانواده و رحامت را زن به عهده دارد؛ گرچه مرد مسئول کارهای اجرایی و تأمین هزینههای زندگی و مانند آن است.
از این رهگذر، قرآن کریم ضمن توصیه انسان به گرامی داشتن پدر و مادر، زحمات مادر را که به زایمان و شیردادن است و منشأ اصلی آنها رحم است، یادآور میشود: «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا …»4؛ و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم؛ مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با رنج او را به دنیا آورد و بار برداشتن و از شیر گرفتنش سی ماه است.
«وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْكُرْ لِی وَلِوَالِدَیْكَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ »5؛ مادرش به او باردار شد، سستی بر روی سستی و از شیر باز گرفتنش در دو سال است.
و نیز حضرت امام زین العابدین (علیهالسلام) در رساله حقوق که لزوم رعایت حقوق ارحام را به مقدار پیوستگی و قرابت نسبت به رحم بیان فرموده، اولین حق را در نظام خانوادگی به مادر داده؛ آنگاه از حق پدر سخن به میان آورده و چنین فرموده است: «… و حقوق رحمک کثیرة متّصلة بقدر اتّصال الرّحم فی القرابة فأوجبها علیک حقّ أُمّک ثمّ حقّ أبیک ثمّ حقّ ولدک ثمّ حقّ أخیک ثمّ الأقرب فالأقرب.»6
عنایت به این نکته لازم است که نقش زن، نه تنها ایجاد رابطه رحامت (رحم کردن) بین اعضای نسبی یک خانواده است، بلکه سهم آن در ایجاد پیوند رحمی بین وابستگان سببی نیز قابل انکار نیست، زیرا در اسلام، وابستگان سببی، همانند پیوستگان نسبی، از رحامت خاص برخوردارند و قانون مصاهرت مقررات فراوانی را به همراه دارد؛ چنانکه از خطبه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در مراسم عقد زناشویی حضرت امیرالمومنین علیو حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) چنین استفاده میشود که مصاهره و دامادی، ملحق به نسب بوده و عروس و داماد به منزله فرزندان دو خانواده محسوب شده و اعضای دو خانواده، مخصوصاً پدران و مادران، به منزله افراد یک خانواده به حساب خواهند آمد و این قانون که از خطبه رسول اکرم و نیز از خطبه عقد زناشویی حضرت جواد (علیهالسلام) توسط حضرت امام رضا (علیهالسلام)7 استفاده شده، از آیه «الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِیرًا »8؛ و اوست که از آب، بشری آفرید و او را دارای خویشاوندی نسبی و دامادی قرار داد، استنباط میشود.
از اینجا وارد مطلب مهم میشویم، و آن روشن شدن نقش زن در ایجاد ارتباط بین مرد، به عنوان پدر و بین افرادی که بعداً متولّد میشوند، به عنوان فرزندان؛ یعنی زن اولاً مرد را جذب کرده و رأفت و عاطفت را محور ارتباط با او قرار میدهد، سپس به کمک همان عنصر آرام و فرد رئوف و مطمئن، خانواده آرام و ارحام مهربان را تشکیل میدهد. اگر این مسئله مُستدل شود، معلوم خواهد شد که اصالت خانواده به عهده زن است و پایه اصیل تأسیس حوزه رحامت و تشکیل حکومت مهر و رأفت، همانا زن خواهد بود که اولاً مرد اجنبی را رحم میکند، ثانیاً با تکثیر نسل، دو خانواده را در اثر مصاهره (روابط سببی) به هم مرتبط مینماید، ثالثاً در اثر رضاع (شیر دادن به كودكی كه مادرش فاقد شیر طبیعی میباشد)، افراد بیگانه را محرم نموده و پیوند رضاعی را چون پیوند مصاهره به رابطه رحامت نزدیک مینماید.
برگرفته از: سرچشمه اندیشه، ج5، ص307- 312
گروه دین و اندیشه تبیان– مهدی سیف جمالی
افرادی که از یک زن متولد میشوند، همانند میوههای یک درخت نیستند که روح ایثار انسانی در سطح گیاه ظهور نکند، و یا مانند بچههای یک حیوان ماده نخواهند بود که فاقد تعاون انسانی بوده و پیوند خاص بشری در آنها جلوه نکند، بلکه فرزندان متولد شده از یک زن، خواه بدون فاصله و خواه با فاصله، نسبت به یکدیگر رئوف و مهربان بوده و پیوند فطری خود را در پرتو تعالیم دینی شکوفا مینمایند، و در مکتب دین، حفظ این پیوند و فراموش نکردن آن از واجبهای مهم به شمار آمده، و اگر کسی این پیوند فطری و دینی را قطع نماید، از رحمت ویژه الهی محروم خواهد شد، زیرا صله رحم از چیزهایی است که خداوند به آن امر فرموده و درباره قاطعانِ چیزی که باید وصل شود، لعن و نفرین الهی وعده داده شده است؛ «یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُولَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»2؛ آنانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند، و آنچه را خدا به پیوستن آن امر نموده، میگسلند و در زمین به فساد میپردازند، آنانند که زیانکاراند.
«وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ»3؛ آنانی که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه خدا به پیوستن آن امر نموده، میگسلند، و در زمین به فساد میپردازند، آنانند که بر آنان لعنت است و بدفرجامی آن دنیاست.
شاید سرّ این که افساد در زمین، در کنار قطع چیزی که وصل آن لازم است، ذکر شده، این باشد که افرادی که در خانوادههای اصیل دینی رشد کرده و قانون صله رحم و حفظ پیوند اعضا را ادراک کرده و عمل نمودهاند، وقتی وارد اجتماع رسمی شدند، دست به افساد در زمین نمیزنند، زیرا با روح پیوند و ایثار، گام به جامعه نهادهاند، ولی کسانی که از خانوادههای غیر دینی برخاستهاند، چون اصل پیوند فطری بین اعضا، در اثر رعایت نکردن قانون صله رحم و لزوم ایثار و تعاون و … فراموش شده است؛ لذا با ورودشان به جامعه رسمی، پدیدههای توحش و تنمّر نیز ظهور خواهد کرد.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: صِلَةُ الرَّحِمِ تَعمُرُ الدِّیارَ وَ تَزیدُ فى الأعمارِ وَ اِن کانَ اَهلُها غَیرَ اَخیارٍ. صله رحم، خانه ها را آباد و عمرها را طولانى میکند، هر چند صله رحم کنندگان مردمان خوبى نباشند. ( تنبیه الخواطر، ج 2، ص 116 )
خلاصه آن که قانون صله رحم اصل مهمی است که جامعه کوچک را درست تربیت کرده و زمینه شکوفایی جوامع بزرگ را فراهم مینماید، و صله رحم اصل حاکم بر ارحام و محارم و وابستگان خانوادگی است، و منشأ همه این رحامتها و وابستگیها، همانا پیدایش همه اعضا از یک رحم است و آن رحم که مبدأ تکوّن اعضای به هم پیوسته است، جزو زن بوده و در حقیقت مقام والای زن است که پایهگذار قانون ارحام و صله رحم و محرمیت و … است.
نتیجه آن که مهره اصلی خانواده و رحامت را زن به عهده دارد؛ گرچه مرد مسئول کارهای اجرایی و تأمین هزینههای زندگی و مانند آن است.
از این رهگذر، قرآن کریم ضمن توصیه انسان به گرامی داشتن پدر و مادر، زحمات مادر را که به زایمان و شیردادن است و منشأ اصلی آنها رحم است، یادآور میشود: «وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا …»4؛ و انسان را نسبت به پدر و مادرش به احسان سفارش کردیم؛ مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با رنج او را به دنیا آورد و بار برداشتن و از شیر گرفتنش سی ماه است.
«وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْكُرْ لِی وَلِوَالِدَیْكَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ »5؛ مادرش به او باردار شد، سستی بر روی سستی و از شیر باز گرفتنش در دو سال است.
و نیز حضرت امام زین العابدین (علیهالسلام) در رساله حقوق که لزوم رعایت حقوق ارحام را به مقدار پیوستگی و قرابت نسبت به رحم بیان فرموده، اولین حق را در نظام خانوادگی به مادر داده؛ آنگاه از حق پدر سخن به میان آورده و چنین فرموده است: «… و حقوق رحمک کثیرة متّصلة بقدر اتّصال الرّحم فی القرابة فأوجبها علیک حقّ أُمّک ثمّ حقّ أبیک ثمّ حقّ ولدک ثمّ حقّ أخیک ثمّ الأقرب فالأقرب.»6
عنایت به این نکته لازم است که نقش زن، نه تنها ایجاد رابطه رحامت (رحم کردن) بین اعضای نسبی یک خانواده است، بلکه سهم آن در ایجاد پیوند رحمی بین وابستگان سببی نیز قابل انکار نیست، زیرا در اسلام، وابستگان سببی، همانند پیوستگان نسبی، از رحامت خاص برخوردارند و قانون مصاهرت مقررات فراوانی را به همراه دارد؛ چنانکه از خطبه رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) در مراسم عقد زناشویی حضرت امیرالمومنین علیو حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) چنین استفاده میشود که مصاهره و دامادی، ملحق به نسب بوده و عروس و داماد به منزله فرزندان دو خانواده محسوب شده و اعضای دو خانواده، مخصوصاً پدران و مادران، به منزله افراد یک خانواده به حساب خواهند آمد و این قانون که از خطبه رسول اکرم و نیز از خطبه عقد زناشویی حضرت جواد (علیهالسلام) توسط حضرت امام رضا (علیهالسلام)7 استفاده شده، از آیه «الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِیرًا »8؛ و اوست که از آب، بشری آفرید و او را دارای خویشاوندی نسبی و دامادی قرار داد، استنباط میشود.
از اینجا وارد مطلب مهم میشویم، و آن روشن شدن نقش زن در ایجاد ارتباط بین مرد، به عنوان پدر و بین افرادی که بعداً متولّد میشوند، به عنوان فرزندان؛ یعنی زن اولاً مرد را جذب کرده و رأفت و عاطفت را محور ارتباط با او قرار میدهد، سپس به کمک همان عنصر آرام و فرد رئوف و مطمئن، خانواده آرام و ارحام مهربان را تشکیل میدهد. اگر این مسئله مُستدل شود، معلوم خواهد شد که اصالت خانواده به عهده زن است و پایه اصیل تأسیس حوزه رحامت و تشکیل حکومت مهر و رأفت، همانا زن خواهد بود که اولاً مرد اجنبی را رحم میکند، ثانیاً با تکثیر نسل، دو خانواده را در اثر مصاهره (روابط سببی) به هم مرتبط مینماید، ثالثاً در اثر رضاع (شیر دادن به كودكی كه مادرش فاقد شیر طبیعی میباشد)، افراد بیگانه را محرم نموده و پیوند رضاعی را چون پیوند مصاهره به رابطه رحامت نزدیک مینماید.
برگرفته از: سرچشمه اندیشه، ج5، ص307- 312
گروه دین و اندیشه تبیان– مهدی سیف جمالی