PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مورچه ها نیز ریاضی می دانند!



TAHA
03-29-2010, 03:28 PM
مورچه ها نیز ریاضی می دانند!

تاقبل از این در تمامی حشرات تنها حشره باهوش زنبور عسل بود که از طریق علم هندسه کندوی خود را می ساخت و پس از آن عنکبوت که از روی نقوش هندسی تار می بافت که البته بعدها دانشمندان به این نتیجه رسیدند که زنبور عسل تحت هر شرایطی می تواند نقش را جابجا کرده و پرده ها را با تغییر سایز و زاویه باز هم هندسی بسازد درحالی که اگر تار ینج ضلعی اولیه عنکبوت به هر دلیلی پاره شود عنکبوت برای تعمیر آن قادر به ساخت مجدد آن کوشه یا ضلع نیست بلکه از روی غریزه تنها سوراخ تار را پر می کند.


این مباحث سالها مورد آزمایش قرار گرفت و اعلام شد تنها حشره باهوش که هندسه می داند زنبور عسل است ، اما امروز با خواندن این مطلب در میابیم که مورچه ها نیز بجر قدرتمندی از هوشمندی نیز برخوردارند و حساب می دانند.


و اما مقاله:


مورچه هایی که پاهای آنها در مسیر برگشت بلند شده بود، مسیر را گم کردند.


دانشمندان طی یک آزمایش عجیب، برای دسته ای از مورچگان کفشهایی که پاهای آنهارابلند می کرد تهیه کردند و رفتار حرکتی آنها را بررسی کردند، نتیجه بیانگر این نکته بود که این حیوانات برای اندازه گیری مسافت های مختلف و جهت یابی، قدمهایشان را می شمرند.


محققین بر این باورند مورچه های صحرایی از نوری که از ستارگان در آسمان شب


تابیده می شود، به عنوان کلیدی جهت بازگشت به لانه هایشان استفاده می کنند،


اما هنوز در این مورد که مورچه ها چگونه قادر به اندازه گیری دقیق فاصله ها هستند، شک و شبهه فراوان وجوددارد.


در آزمایش فوق، دانشمندان برای پاهای تعدادی از مورچگان کفشهای بلندو برای برخی دیگر کفشهای کوتاه تهیه کردند.


در ادامه، ابتدا دسته ای از مورچه ها با پاهای خودشان از لانه به سمت یک ماده غذایی حرکت کردند، سپس در راه برگشت آنها را با کفشهایی که پاهای آنها را بلند یا کوتاه کرده بود به طرف لانه شان راهی کردند.
نتیجه کار این بود : مورچه ها فاصله ده متری بازگشت به لانه ها را گم کرده و از مسیر اصلی منحرف شدند.


اما زمانی که آزمایشی مشابه با دسته ای از مورچه ها که پاهای معمولی داشتندتکرار شد، آنها به سرعت و سهولت به مقصدرسیدند!

elili
04-03-2010, 12:37 AM
چه جالب...:95:
منم میدونم!:285:

moo2010
04-03-2010, 12:50 AM
در زمان حضرت سلیمان قحط سالی اومد و همه به نماز باران ایستادند و اقامه کردند تا خداوند عز و جل عنایت کنه و باران بباره. بعد از نماز ، باران بارید . حضرت سلیمان مورچه ای دید که به پشت خوابیده و دستهایش را بالا برده و داره یه چیزایی می گه . از آنجایی که حضرت زبان حیوانات را می دانست دقت کرد تا ببیند مورچه چه می گوید
مورچه : خداوندا ما را به گناهان فرزندان آدم عذاب نده
حضرت فرمودند باران بخاطر این مورچه آمده

moo2010
04-03-2010, 01:01 AM
اصل مطلب رو پیدا کردم و الان ویرایشش کردم.
بخوانیدش جالبه
تلاش مورچه برای رسیدن به معشوق !
حضرت داوود در حال عبور از بیابانی مورچه ای را دید که مرتب کارش این است که از تپه ای خاک بر می دارد و به جای دیگر می ریزد ، از خداوند خواست که از راز این کار آگاه شود ...،مورچه به سخن آمد که : معشوقی دارم که شرط وصل خود را آوردن تمام خاک های آن تپه در این محل قرار داده است !
حضرت فرمود : با این جثه کوچک ، تو تا کی می توانی خاک های این تپه بزرگ را به محل مورد نظر منتقل کنی ، وآیا عمر تو کفایت خواهد کرد ؟
مورچه گفت : همه اینها را می دانم ، ولی خوشم اگر در راه این کار بمیرم و به عشق محبوب مرده ام!
در اینجا حضرت داوود منقلب شد و فهمید این جریان درسی است برای او .


کیمیای محبت
یادنامه مرحوم شیخ رجب علی خیاط (نکوگویان)