ATHENA
03-10-2010, 07:58 PM
برابر یک روش کهن و پذیرفته شده باستانی ، هر فرد باید پس از درک و شنا خت دین به طور رسمی پیروی خود را از آن دین طی مراسمی اعلام نماید که در هر دین این مراسم ،ویژه و خاص اند. زرتشتیان نیزبایستی فرزندان خود را چه پسر وچه دختر ( طبق سنت بین 7 الی 15 و در بعضی سنخ 7 تا 11 سالگی ) با بر گزاری مراسم سدره پوشی ( که گاهی آن را نوزوتی هم می خوانند اما این واژه اقتباسی ازنو جوت پارسیان است. که جوت یا زوت یا زوت یا زود نام موبدی است که در برگزاری مراسم یسنا ، موبد اصلی است وهر آنکس که به تازگی زوت شده را نوزوت و مراسم آنرا نوزوتی گویند )در جرگه زرتشتیان وارد نمایند.
پذیرش دین در فرهنگ ایرانی بویژه درگفتار پیامتر اشوزرتشت اختیاری وبردوش هر فرد است که لازمه گزینش نیک ازبد را خرد دانسته است :
( گاتا – 2-30) ای مردم به سخنان مهین گوش فرا دهید ، با اندیشه روشن در آن نگریسته و میان این در آئئن ( راستی و دروغ )خودتمیزدهیدو پیش ازفرا رسیدن روز واپسین هر مردو زن شخصا دین را اختیار کند بشود که سرانجام کامروا گردیم . پس هر کودک باید به یاری پدر و مادرو آموزگار خویش تا پیش ازانتخاب دین خود، با دانش دین آشنا گردد وبتواند نیک وبدرا تمیز داده و توان گسترش آنرا بیابد . آنگاه روزی فرا میرسد که طبق سنت کهن ایرانیان زرتشتی ، بایستی آزمون پی دهد و هر نوجوانی که پیروز گردد شایسته پذیرش دین بهی و سدره پوشی است. این آزمون که در روزگار مابه خواندن اشم وهو و یتا اهو و احتمالا چند اوستای بایسته مثل سروش واژ و کشتی بستن خلاصه شده و گاهی این آزمون ساده
نیزدر مورد فرد علاقمند به پذیرش دین بهی صورت نی گیرد ، را باید جدی گرفت اما بپردازیم به پایه و اساس مراسم سدره پوشی :
نخست بشناسیم که نشان مزدیسنا چیست ؟ علامتی که یک نفر زرتشتی ( مزدا پرست ، مزدیسنا ) رااز دیگران مشخص ومتما یز میسازد دوچیزاست
1- نشانی درونی
2- نشانی برونی
نشان درونی که همان باور قلبی و ایمان به اندیشه و گفتار و کردار نیک است که پایه های آموزه اشوزرتشت است و یک زرتشتی معتقد باید وجود خود را با این سه ویژگی آراسته کند . بعبارت دیگر کسی زرتشتی حقیقی است که راستی و درستی را در اندیشه و گفتار و کردار خود بکار برد گرد اعمال و کردار بد و ناروا نگردد ، دهان خود را به گفتار بد و یاوه و دروغ و دشنام و واژگان ازار دهنده و غیبت آلوده نکند و افکار پلید ، زیان آورد ویران گر را از مغز خود براند . سر مشق قرار دادن هومت Homat ( اندیشه نیک ) با Hukht ( گفتار نیک ) شکل می گیرد و با Hwarsht ( کردار نیک ) نمود خارجی می یابد .
چنانکه گاتا می گوید : آن دو گوهر همزاد که در آغاز در عالم تصور پدیدار شدند یکی نیکی است در اندیشه و گفتار و کمردار و دیگردی بدی (در اندیشه و گفتارو کردار ) ، مرد دانا باید از ایندو نیکی را بر گزیند نه زشت را
و در یسنا ی دهم فردگرد 16 سروده شده :
از برای پنج چیز هستم از برای پنج چیز نیستم
از برای اندیشه نیک هستم از باری اندیشه بد نیستم
از برای گفتار نیک هستم از برای گفتار بد نیستم
از برای کردار نیک هستم از برای کردار بد نیستم
از برای فرمانبردار هستم از برای نا فرمانی نیستم
از برای راستی هستم از برای دروغ نیستم
عارف قزوینی در همین موضوع سروده است :
به چشم عقل آن دین را فروغ است که خود بینان کن دیو دروغ است
چو دین کز دارش و گفتار و پندار نکوشد ،بهتر از آن دین مپندار
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
اما نشان برونی که همان سدره سپید و کمربند کشتی است به همان اندازه نشان درونی اهمیت داشته و هر فرد زرتشتی باید هر دو نشان را به همراه داشته باشد .
سدره Sedreh پیراهنی است گشاد با آتین کوتاه بدون یقه که از پارچه سفید درست شده که زرتشتی آنرا به عنوان نخستین پوشش در زیر لباس های دیگر بر تن دارد این پیراهن دارای 9 درز است که قطعات را بهم متصل می کند . که 2 درز پهلو (محل اتصال قطعه بزرگ جلو و پشت )نشانه یگانگی میان
نیا کان و فرزندان است ( اسلاف و اخلاف )2 درز آستین که آنرا به پیراهن
وصل می کند علامت کار و کوششی است که باید با دو دست انجام شود گریبان سدره چاکی دارد که تا سینه رسیده و در انتهای آن کیسه کوچکی بنام کرفه
( کارنیک ) قرار دارد که بعقیده ما گنجینه اندیشه و گفتار و کردار نیک است و در عقب هم کیسه ای بنام گرده قرار دارد که نشانه و ظایفی است که بر دوش آدمی قرار دارد و 2 درز هم این دو کیسه را به پیراهن متصل می سازد . 2 درز کوچک در پایین جامه قرار دارد که دامنهٔ پیراهن را به دو بخش اصلی جلو و پشت متصل می کنند و علامت همبستگی کهتران و ضعیفان با بر تر ان است و هر کس باید به یاد ضعیفان و زیر دستان خود باشدو سر انجام درزی که گرد اگر د پایین جامه است و نشانه بازگشت به سر منشا ٔ هستی یعنی اهورامزدا است .
واژه اوستا یی سدره وهومنه وستره Vohumana vastra یا لباس نیک اندیشی است و در کتب پهلوی واژه شپیک Shapik بجای سدره بکار رفته است . جنس پارچه امروزه از ململ سفید است اما در عهد باستان از پشم ، پنبه و حتی گاهی از ابریشم تهیه می شده است .
سدره جامه ستایش و پیروی از اهورامزدا و به منزله زره و جوشنی است که پوشنده را از شر بدیها و نا راستی ها ی درونی و برونی و صفات با شایست در امان می دارد و سفیدی آنی یا د آور پاکی و بی آلایشی است که لایق زرتشتی واقعی است . کشتی Koshti بندی است باریک و بلند متشکل از 72 نخ از پشم گوسفند که هنگام بافتن به شش دسته 12 نخی تقسیم می شود و بافته شده و درد و انتها این شش دسته به کمک گره هایی به سه 3 منگوله تبدیل می شوند . (نشانه اندیشه و گفتار و کردار نیک ) عدد 72 نماینده 72 هات یسنا ( بخش اصلی اوستای کهن که گاتا را شامل است )شش دسته نمادی از شش امشاسپندان ( به قولی شش چهر ه گهنبا ر)و 12 نخ در هر دسته نشانه 12 ماه سال است .
واژه کشتی در شاهنامه بسیار استفاده شده است :
سر نامداران ایران سپاه گرانمایه فرزند لهراسب شاه
که گشتاسب خوانند ایرانیان ببستش یکی کشتی اوبر میان
و
سران بزرگ از همه کشوران پزشکان دانا و کند آوران
همه سوی شاه زمین آمدند ببستند کشتی به دین آمدند
واژه اوستایی که برای کشتی در اوستا استفاده شده ائویا انگهن Aevya Anghen است . کشتی را در عهد باستان از پشم گوسفند و موی بز و شتر و حتی از پنبه می با فته اند اما امروز بصورت کلی همه ٔ کشتی ها از پشم گوسفند درست می شود . کشتی بند همبستگی و پیروی از اهو رامزدا است که هر فرد زرتشتی وظیفه دارد آنرا در هر حال ( جز موقع آب تنی و موقعی که زنی هشتان باشد ) به تن داشته و بر روی سدره ببندد .
کتا بهای پهلوی بدون سدره و کشتی بودن را برای فرد سدره پوش شده گناه بزرگ می دانند و واژه به کار رفته برای این افراد Vashad Davareshni یعنی گشاد راه رفتن و گشاده میان بودن و زندگی بدون سدره کشتی است .
شیوه ٔ اوستا خواندن و بستن کشتی :
متأ سفانه امروزه برگزاری جشن سدره پوشی و دعوت از میهمانان چنان مورد توجه قرار گرفته که اهمیت موضوع یعنی علت انجام این جشن کم رنگ شده بطوری که نوجوان زرتشتی پس از سدره پوش حتی شیوه باز و بستن کشتی و اوستا های بایسته را به دست فراموشی می سپارد بنا براین در اینجا برای آگاهی عموم زرتشتیان از شیوه درست اوستا خوانی و سدره و کشتی بستن مختصرا تو ضیح داده می شود .
پاکیزگی بدن و شستن دست و رو و پوشش سر وبه تن داشتن سدره و ایستادن
در محلی پاکیزه و رو به نور ( در روز نوز خورشید و درشب هر آنچه محیط را روشن کند .) ازبایسته های نماز خواندن است . اوستا خوانی با خواندن سروش واژ درگاه مربوطه آغازمی شود تا درمحل نمسچا یا آرمئیتیش ایژاچا که لبا س روی سدره بالا زده شده و آماده باز کردن کشتی می شویم در
یتا اهوی اول پس از نمسچا گره عقب و در یتا اهوی دوم گره جلو را باز کرده وبا انگشت سوم دست چپ از وسط کشتی را دور انگشت حلقه می کنیم و دو سر دیگر بین انگشتان 2 و 3 و 4 دست راست قرار می گیرند . سپس سروش واژ را تا انتها خوانده و اوستای کشتی را آغاز می کنیم . سر شکست اهریمن بار دست راست را روی دست چپ قرار قرار داده و سه با به سمت پایین حرکت می دهیم و سر دو واژه" شکسته و زده باد "،"نگونه و نگون سار مرگ بن " هم هر کدام یکبار تکان داده و مجددأ سر "هر کار و کرفه اشوئی که بود " دستها را روبه بالا می گیریم .سر جمله " مس و وه فیروزگر باد " با دست چپ وسط کشتی را بالا گرفته با دست دیگر از انتهای راست کشتی را به روی پیشانی و لبها رسانده یعنی دین بهی را به دیده می نهم و آنرا می ستایم و سپس در جمله " تروئی دیتی انگرهه مینیه اوش "کشتی را سه مرتبه به نشانه هومت و هوخت و هورشت دور کمر می پیچیم و وقتی دو سر کشتی جلو قرار گرفت در موقع سرودن یتا اهوی اول سر کشتی سمت راست را روی چپ انداخته ویک نیم گره و سر ینا اهوی بعدی سر کشتی سمت چپ راروی راست انداخته وگره راکامل می کنیم و با خواندن اشم وهو در پشت گره بعد را می زنیم که جمعا ٔ از4 گره تشکیل می شوند و به ترتیب نشانه ٔ :
1-گواهی به هستی خدای یگانه
2-گواهی به بر حق بودن دین زرتشتی و الهی آن
3-گواهی به پیغمبری اشوزرتشت اسپنتمان و در نهایت
4-پذیرفتن سه پایه دین یعنی اندیشه نیک گفتارنیک کردار نیک است.
سپس اوستای کشتی را تا پایان خوانده و در اینجا هرزرتشتی می تواند بنا به دلخواه اوستاهای بایسته دیگری چون پیمان دین ، تندرستی ، ستایش یکتا خداوند و .... را خوانده و در پایا ن با خواندن برساد و تحویل نیایش به گاه و روز وماه مربوطه نماز روزانه را به پایان برساند .
اما قدمت تاریخی سدره و کشتی به زمانهای بسیار دور برمی گردد . ر وایات و کتابهای دینی مزدیسنا این رسم بویژه کشتی بستن را به پیش از ظهور اشوزرتشت یعنی به جمشید پادشاه پیشدادی نسبت می دهند . در صد در نثر باب دهم نوشته شده که جمشید رسم کشتی بستن نهاد ودر داستان دینی فصل 39 فرگرد های 19و29 آمده که کشتی به دستور جمشید بوده و پیش از حضور زرتشت درجامعه ٔ آریایی ها رواج داشته و اشوزرتشت که آنرا رسمی پسندیده و مطابق با راستی دانست آنرا رسمیت بخشید .
در باب دهم صد در نثر و همچنین در باب 85 صد در بندهش نوشته شده در هر جای دنیا که کرداری از بهدینی زند همهٔ بسته کشتیان از ثواب آن بهره مند می گردند .
کشتی نشان همبستگی مینوی و روحانی است که تمام زرتشتیان را بهم پیوند داده و همه را در پیروی از اهورامزدا شریک و یگانه می سازد .
و اما مراسم سدره پوشی :
این آیین سنتی دینی که بر خاسته از ایمان و اعتقاد چندین هزار ساله ایست که دل مردمان این سرزمین بزرگ بویژه زرتشتیان یعنی وارثان بجا مانده ٔ فرهنگ و دین کهن ایرانی ریشه ای بس عمیق دوانده است از گذشته های دور برای نوجوانانی که امادگی پذیرش دین بهی رااعلام می کرده اند برگز ارمی شده است . شاید بعضی جوانب ظاهری مراسم امروزین شده امابنیان و هدف اصلی آن همچنان بجا مانده است . آنچه که امروزه باید بیشتر مورد توجه و دقت بزرگان دین و سران جامعه ٔ زرتشتی و از سوی دیگر پدران و مادران و آموزگاران و موبدان و هیربدان قرار گیرد روشن کردن هد ف واقعی مراسم ،آموختن بسیاری آموزه های دینی و فرهنگی لازم برای یک نو جوان زرتشتی ،سنجش آمادگی وی به کمک آزمون های دینی مذهبی (همچون دانستن خط دین دبیره و خواندن متون اوستایی به درستی و از رو ی آن خط ، از بر بودن اوستا های بایسته و دانستن شیوه درست کشتی بستن و نیایش خواندن و آگاهی از اصول اولیه ٔ دینی و دانستن پاسخ پرسش ها یی که بعد ها در جامعه بزرگ از وی پرسیده خواهد شد . ) ودر نهایت برگزاری آیینی در خور و شایسته ٔ فرد بر گزیده ا ز آزمونو بستن کمر بند کشتی به کمر او می باشد .
وقتی فرزند زرتشتی در آزمون مذهبی پذیرفت هشد روزی را در نظر گرفته ، در آن روز سفره ٔ سفیدی درمیان تا لار گسترانیده و در چهار گوشه ٔ آن چهار چراغ روشن یا شمع روشن و در میان سفره آفرینگانی ( مجمر آتش – سینی حاوی میوه های خشک که لرک ( lork ) خوانده میشود و مقداری گل و سبزه در گلدان و آویشن و برنج مخلوط با سنجد و شیرینی دریک ظرف قرار می دهند و فرد سدره پوش شونده در یک سمت سفره رو به خورشید می نشیند و موبد درطرف دیگر رو بروی وی نشسته و مراسم را با خواندن اورمزد یشت یا آتش نیایش آغاز کرده و سپس برای بستن کشتی و خواندن اوستا های کشتی و پیمان دین و برساد درپشت سر فرزند قرار گرفته و وی آستین یا انگشت کوچک موبد را گرفته و موبد کشتی را به دور کمر وی می بندد و فرزند با او هم پیوند می شود در پایان فرزند ر و به موبد ایستاده و دستا نش در میان دستان وی قرار داشته و با هم اوستای پیمان دین ار واژه واژه می خوانند و دوباره طفل در جای خود نشسته و موید در طرف دیگر سفره با خواندن اوستای تندرستی بنام فرزند سدره پوش شده آویشن و برنج و شیرینی را به تدریج به سر ا و می ریزد و بدین گونه آیین و مراسم دینی به پایان می رسد و آنچه ایمان قلبی تک تک حاضرین در مراسم ، پدر و مادر ،موبد و دیگران است تداوم راه در ستی و پیروی از آموزه های اشوزرتشت از سوی فرد به دین گرویده است و اینرا آینده روشن می سازد .
پذیرش دین در فرهنگ ایرانی بویژه درگفتار پیامتر اشوزرتشت اختیاری وبردوش هر فرد است که لازمه گزینش نیک ازبد را خرد دانسته است :
( گاتا – 2-30) ای مردم به سخنان مهین گوش فرا دهید ، با اندیشه روشن در آن نگریسته و میان این در آئئن ( راستی و دروغ )خودتمیزدهیدو پیش ازفرا رسیدن روز واپسین هر مردو زن شخصا دین را اختیار کند بشود که سرانجام کامروا گردیم . پس هر کودک باید به یاری پدر و مادرو آموزگار خویش تا پیش ازانتخاب دین خود، با دانش دین آشنا گردد وبتواند نیک وبدرا تمیز داده و توان گسترش آنرا بیابد . آنگاه روزی فرا میرسد که طبق سنت کهن ایرانیان زرتشتی ، بایستی آزمون پی دهد و هر نوجوانی که پیروز گردد شایسته پذیرش دین بهی و سدره پوشی است. این آزمون که در روزگار مابه خواندن اشم وهو و یتا اهو و احتمالا چند اوستای بایسته مثل سروش واژ و کشتی بستن خلاصه شده و گاهی این آزمون ساده
نیزدر مورد فرد علاقمند به پذیرش دین بهی صورت نی گیرد ، را باید جدی گرفت اما بپردازیم به پایه و اساس مراسم سدره پوشی :
نخست بشناسیم که نشان مزدیسنا چیست ؟ علامتی که یک نفر زرتشتی ( مزدا پرست ، مزدیسنا ) رااز دیگران مشخص ومتما یز میسازد دوچیزاست
1- نشانی درونی
2- نشانی برونی
نشان درونی که همان باور قلبی و ایمان به اندیشه و گفتار و کردار نیک است که پایه های آموزه اشوزرتشت است و یک زرتشتی معتقد باید وجود خود را با این سه ویژگی آراسته کند . بعبارت دیگر کسی زرتشتی حقیقی است که راستی و درستی را در اندیشه و گفتار و کردار خود بکار برد گرد اعمال و کردار بد و ناروا نگردد ، دهان خود را به گفتار بد و یاوه و دروغ و دشنام و واژگان ازار دهنده و غیبت آلوده نکند و افکار پلید ، زیان آورد ویران گر را از مغز خود براند . سر مشق قرار دادن هومت Homat ( اندیشه نیک ) با Hukht ( گفتار نیک ) شکل می گیرد و با Hwarsht ( کردار نیک ) نمود خارجی می یابد .
چنانکه گاتا می گوید : آن دو گوهر همزاد که در آغاز در عالم تصور پدیدار شدند یکی نیکی است در اندیشه و گفتار و کمردار و دیگردی بدی (در اندیشه و گفتارو کردار ) ، مرد دانا باید از ایندو نیکی را بر گزیند نه زشت را
و در یسنا ی دهم فردگرد 16 سروده شده :
از برای پنج چیز هستم از برای پنج چیز نیستم
از برای اندیشه نیک هستم از باری اندیشه بد نیستم
از برای گفتار نیک هستم از برای گفتار بد نیستم
از برای کردار نیک هستم از برای کردار بد نیستم
از برای فرمانبردار هستم از برای نا فرمانی نیستم
از برای راستی هستم از برای دروغ نیستم
عارف قزوینی در همین موضوع سروده است :
به چشم عقل آن دین را فروغ است که خود بینان کن دیو دروغ است
چو دین کز دارش و گفتار و پندار نکوشد ،بهتر از آن دین مپندار
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
اما نشان برونی که همان سدره سپید و کمربند کشتی است به همان اندازه نشان درونی اهمیت داشته و هر فرد زرتشتی باید هر دو نشان را به همراه داشته باشد .
سدره Sedreh پیراهنی است گشاد با آتین کوتاه بدون یقه که از پارچه سفید درست شده که زرتشتی آنرا به عنوان نخستین پوشش در زیر لباس های دیگر بر تن دارد این پیراهن دارای 9 درز است که قطعات را بهم متصل می کند . که 2 درز پهلو (محل اتصال قطعه بزرگ جلو و پشت )نشانه یگانگی میان
نیا کان و فرزندان است ( اسلاف و اخلاف )2 درز آستین که آنرا به پیراهن
وصل می کند علامت کار و کوششی است که باید با دو دست انجام شود گریبان سدره چاکی دارد که تا سینه رسیده و در انتهای آن کیسه کوچکی بنام کرفه
( کارنیک ) قرار دارد که بعقیده ما گنجینه اندیشه و گفتار و کردار نیک است و در عقب هم کیسه ای بنام گرده قرار دارد که نشانه و ظایفی است که بر دوش آدمی قرار دارد و 2 درز هم این دو کیسه را به پیراهن متصل می سازد . 2 درز کوچک در پایین جامه قرار دارد که دامنهٔ پیراهن را به دو بخش اصلی جلو و پشت متصل می کنند و علامت همبستگی کهتران و ضعیفان با بر تر ان است و هر کس باید به یاد ضعیفان و زیر دستان خود باشدو سر انجام درزی که گرد اگر د پایین جامه است و نشانه بازگشت به سر منشا ٔ هستی یعنی اهورامزدا است .
واژه اوستا یی سدره وهومنه وستره Vohumana vastra یا لباس نیک اندیشی است و در کتب پهلوی واژه شپیک Shapik بجای سدره بکار رفته است . جنس پارچه امروزه از ململ سفید است اما در عهد باستان از پشم ، پنبه و حتی گاهی از ابریشم تهیه می شده است .
سدره جامه ستایش و پیروی از اهورامزدا و به منزله زره و جوشنی است که پوشنده را از شر بدیها و نا راستی ها ی درونی و برونی و صفات با شایست در امان می دارد و سفیدی آنی یا د آور پاکی و بی آلایشی است که لایق زرتشتی واقعی است . کشتی Koshti بندی است باریک و بلند متشکل از 72 نخ از پشم گوسفند که هنگام بافتن به شش دسته 12 نخی تقسیم می شود و بافته شده و درد و انتها این شش دسته به کمک گره هایی به سه 3 منگوله تبدیل می شوند . (نشانه اندیشه و گفتار و کردار نیک ) عدد 72 نماینده 72 هات یسنا ( بخش اصلی اوستای کهن که گاتا را شامل است )شش دسته نمادی از شش امشاسپندان ( به قولی شش چهر ه گهنبا ر)و 12 نخ در هر دسته نشانه 12 ماه سال است .
واژه کشتی در شاهنامه بسیار استفاده شده است :
سر نامداران ایران سپاه گرانمایه فرزند لهراسب شاه
که گشتاسب خوانند ایرانیان ببستش یکی کشتی اوبر میان
و
سران بزرگ از همه کشوران پزشکان دانا و کند آوران
همه سوی شاه زمین آمدند ببستند کشتی به دین آمدند
واژه اوستایی که برای کشتی در اوستا استفاده شده ائویا انگهن Aevya Anghen است . کشتی را در عهد باستان از پشم گوسفند و موی بز و شتر و حتی از پنبه می با فته اند اما امروز بصورت کلی همه ٔ کشتی ها از پشم گوسفند درست می شود . کشتی بند همبستگی و پیروی از اهو رامزدا است که هر فرد زرتشتی وظیفه دارد آنرا در هر حال ( جز موقع آب تنی و موقعی که زنی هشتان باشد ) به تن داشته و بر روی سدره ببندد .
کتا بهای پهلوی بدون سدره و کشتی بودن را برای فرد سدره پوش شده گناه بزرگ می دانند و واژه به کار رفته برای این افراد Vashad Davareshni یعنی گشاد راه رفتن و گشاده میان بودن و زندگی بدون سدره کشتی است .
شیوه ٔ اوستا خواندن و بستن کشتی :
متأ سفانه امروزه برگزاری جشن سدره پوشی و دعوت از میهمانان چنان مورد توجه قرار گرفته که اهمیت موضوع یعنی علت انجام این جشن کم رنگ شده بطوری که نوجوان زرتشتی پس از سدره پوش حتی شیوه باز و بستن کشتی و اوستا های بایسته را به دست فراموشی می سپارد بنا براین در اینجا برای آگاهی عموم زرتشتیان از شیوه درست اوستا خوانی و سدره و کشتی بستن مختصرا تو ضیح داده می شود .
پاکیزگی بدن و شستن دست و رو و پوشش سر وبه تن داشتن سدره و ایستادن
در محلی پاکیزه و رو به نور ( در روز نوز خورشید و درشب هر آنچه محیط را روشن کند .) ازبایسته های نماز خواندن است . اوستا خوانی با خواندن سروش واژ درگاه مربوطه آغازمی شود تا درمحل نمسچا یا آرمئیتیش ایژاچا که لبا س روی سدره بالا زده شده و آماده باز کردن کشتی می شویم در
یتا اهوی اول پس از نمسچا گره عقب و در یتا اهوی دوم گره جلو را باز کرده وبا انگشت سوم دست چپ از وسط کشتی را دور انگشت حلقه می کنیم و دو سر دیگر بین انگشتان 2 و 3 و 4 دست راست قرار می گیرند . سپس سروش واژ را تا انتها خوانده و اوستای کشتی را آغاز می کنیم . سر شکست اهریمن بار دست راست را روی دست چپ قرار قرار داده و سه با به سمت پایین حرکت می دهیم و سر دو واژه" شکسته و زده باد "،"نگونه و نگون سار مرگ بن " هم هر کدام یکبار تکان داده و مجددأ سر "هر کار و کرفه اشوئی که بود " دستها را روبه بالا می گیریم .سر جمله " مس و وه فیروزگر باد " با دست چپ وسط کشتی را بالا گرفته با دست دیگر از انتهای راست کشتی را به روی پیشانی و لبها رسانده یعنی دین بهی را به دیده می نهم و آنرا می ستایم و سپس در جمله " تروئی دیتی انگرهه مینیه اوش "کشتی را سه مرتبه به نشانه هومت و هوخت و هورشت دور کمر می پیچیم و وقتی دو سر کشتی جلو قرار گرفت در موقع سرودن یتا اهوی اول سر کشتی سمت راست را روی چپ انداخته ویک نیم گره و سر ینا اهوی بعدی سر کشتی سمت چپ راروی راست انداخته وگره راکامل می کنیم و با خواندن اشم وهو در پشت گره بعد را می زنیم که جمعا ٔ از4 گره تشکیل می شوند و به ترتیب نشانه ٔ :
1-گواهی به هستی خدای یگانه
2-گواهی به بر حق بودن دین زرتشتی و الهی آن
3-گواهی به پیغمبری اشوزرتشت اسپنتمان و در نهایت
4-پذیرفتن سه پایه دین یعنی اندیشه نیک گفتارنیک کردار نیک است.
سپس اوستای کشتی را تا پایان خوانده و در اینجا هرزرتشتی می تواند بنا به دلخواه اوستاهای بایسته دیگری چون پیمان دین ، تندرستی ، ستایش یکتا خداوند و .... را خوانده و در پایا ن با خواندن برساد و تحویل نیایش به گاه و روز وماه مربوطه نماز روزانه را به پایان برساند .
اما قدمت تاریخی سدره و کشتی به زمانهای بسیار دور برمی گردد . ر وایات و کتابهای دینی مزدیسنا این رسم بویژه کشتی بستن را به پیش از ظهور اشوزرتشت یعنی به جمشید پادشاه پیشدادی نسبت می دهند . در صد در نثر باب دهم نوشته شده که جمشید رسم کشتی بستن نهاد ودر داستان دینی فصل 39 فرگرد های 19و29 آمده که کشتی به دستور جمشید بوده و پیش از حضور زرتشت درجامعه ٔ آریایی ها رواج داشته و اشوزرتشت که آنرا رسمی پسندیده و مطابق با راستی دانست آنرا رسمیت بخشید .
در باب دهم صد در نثر و همچنین در باب 85 صد در بندهش نوشته شده در هر جای دنیا که کرداری از بهدینی زند همهٔ بسته کشتیان از ثواب آن بهره مند می گردند .
کشتی نشان همبستگی مینوی و روحانی است که تمام زرتشتیان را بهم پیوند داده و همه را در پیروی از اهورامزدا شریک و یگانه می سازد .
و اما مراسم سدره پوشی :
این آیین سنتی دینی که بر خاسته از ایمان و اعتقاد چندین هزار ساله ایست که دل مردمان این سرزمین بزرگ بویژه زرتشتیان یعنی وارثان بجا مانده ٔ فرهنگ و دین کهن ایرانی ریشه ای بس عمیق دوانده است از گذشته های دور برای نوجوانانی که امادگی پذیرش دین بهی رااعلام می کرده اند برگز ارمی شده است . شاید بعضی جوانب ظاهری مراسم امروزین شده امابنیان و هدف اصلی آن همچنان بجا مانده است . آنچه که امروزه باید بیشتر مورد توجه و دقت بزرگان دین و سران جامعه ٔ زرتشتی و از سوی دیگر پدران و مادران و آموزگاران و موبدان و هیربدان قرار گیرد روشن کردن هد ف واقعی مراسم ،آموختن بسیاری آموزه های دینی و فرهنگی لازم برای یک نو جوان زرتشتی ،سنجش آمادگی وی به کمک آزمون های دینی مذهبی (همچون دانستن خط دین دبیره و خواندن متون اوستایی به درستی و از رو ی آن خط ، از بر بودن اوستا های بایسته و دانستن شیوه درست کشتی بستن و نیایش خواندن و آگاهی از اصول اولیه ٔ دینی و دانستن پاسخ پرسش ها یی که بعد ها در جامعه بزرگ از وی پرسیده خواهد شد . ) ودر نهایت برگزاری آیینی در خور و شایسته ٔ فرد بر گزیده ا ز آزمونو بستن کمر بند کشتی به کمر او می باشد .
وقتی فرزند زرتشتی در آزمون مذهبی پذیرفت هشد روزی را در نظر گرفته ، در آن روز سفره ٔ سفیدی درمیان تا لار گسترانیده و در چهار گوشه ٔ آن چهار چراغ روشن یا شمع روشن و در میان سفره آفرینگانی ( مجمر آتش – سینی حاوی میوه های خشک که لرک ( lork ) خوانده میشود و مقداری گل و سبزه در گلدان و آویشن و برنج مخلوط با سنجد و شیرینی دریک ظرف قرار می دهند و فرد سدره پوش شونده در یک سمت سفره رو به خورشید می نشیند و موبد درطرف دیگر رو بروی وی نشسته و مراسم را با خواندن اورمزد یشت یا آتش نیایش آغاز کرده و سپس برای بستن کشتی و خواندن اوستا های کشتی و پیمان دین و برساد درپشت سر فرزند قرار گرفته و وی آستین یا انگشت کوچک موبد را گرفته و موبد کشتی را به دور کمر وی می بندد و فرزند با او هم پیوند می شود در پایان فرزند ر و به موبد ایستاده و دستا نش در میان دستان وی قرار داشته و با هم اوستای پیمان دین ار واژه واژه می خوانند و دوباره طفل در جای خود نشسته و موید در طرف دیگر سفره با خواندن اوستای تندرستی بنام فرزند سدره پوش شده آویشن و برنج و شیرینی را به تدریج به سر ا و می ریزد و بدین گونه آیین و مراسم دینی به پایان می رسد و آنچه ایمان قلبی تک تک حاضرین در مراسم ، پدر و مادر ،موبد و دیگران است تداوم راه در ستی و پیروی از آموزه های اشوزرتشت از سوی فرد به دین گرویده است و اینرا آینده روشن می سازد .