توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جشــــن نــــــــوروز
Fahime.M
03-01-2010, 03:46 PM
عید نوروز چگونه شکل گرفت
http://pnu-club.com/imported/2010/03/1.jpg
http://pnu-club.com/imported/2010/03/2.jpg (http://www.tebyan.net/bigimage.aspx?img=http://img.tebyan.net/big/1387/12/78151414212123020721911022610610710892184148.jpg)
انسان، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.
پیدایش جشن نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FL iterature_Art%2FSpecialEdition%2F2003%2F3%2F27%2F1 855.html)
جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».
روایت های اسلامی درباره نوروز
آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین كه پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید كه این چیست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسید كه نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسیدند عسكره چیست؟ فرمود عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از این روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را میان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزی بر ما نوروز بود.
و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس كه گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است كه ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یكدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند كه این بزرگداشت نوروز به علت امری كهن است كه برایت بازگو می كنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است كه خداوند از بندگان خود پیمان گرفت كه او را بپرستند و او را شریك و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است كه آفتاب در آن طلوع كرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شكوفا و درخشان شد. همان روزی است كه كشتی نوح در كوه آرام گرفت. همان روزی است كه پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از كعبه به زیر افكند. چنان كه ابراهیم نیز این كار را كرد. همان روزی است كه خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت كنند. همان روزی است كه قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می كنند و همان روزی است كه قائم بر دجال پیروز می شود و او را در كنار كوفه بر دار می كشد و هیچ نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.
جشن نوروز
http://pnu-club.com/imported/2010/03/3.jpg
جشن نوروز دست كم یك یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یك ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم كهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تكانی یاد كرد.
پنجه (خمسه مسترقه)
بنابر سالنمای كهن ایران هر یك از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجك، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت كه در هیچ یك از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، كه تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یك روز قرارداد، برگزار می شد.
میر نوروزی
از جمله آیین های این جشن 5 روزه، كه در شمار روزهای سال و ماه و كار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاكم و امیری انتخاب می كردند كه رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می كرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می كند كه با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می كرد و چیزی می گرفت. و هم اوست كه حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حكومتش را « بیش از 5 روز» نمی داند. از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان كسانی را كه در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در كوچه و گذر وخیابان می بینیم كه با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می كنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاكم پنج روزه » است كه تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».
Fahime.M
03-01-2010, 03:55 PM
آداب و رسوم پیش از نوروز
http://pnu-club.com/imported/2010/03/4.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F1181991016023183186200110173381 432114923748.jpg)
خانه تکانی
اصطلاح خانه تکانی را بیشتر در مورد شستن، تمیز کردن، نوخریدن، تعمیر کردن ابزارها (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D73120)، فرشها و لباسها که به مناسبت فرا رسیدن نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87481) صورت میگیرد، بهکار میگیرند. در خانه تکانی که سه تا چهار هفته طول میکشد، باید تمام وسیلههایی که در خانه است جابهجا، تمیز و تعمیر بشوند و دوباره در جای خود قرار بگیرند. بعضی از وسیلههای سنگین وزن مثل؛ فرشها، تابلوها، پردهها و وسیلههای دیگر فقط سالی یکبار، آن هم در خانهتکانی نوروزی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D73671) جا به جا و تمیز میشوند. در برخی از شهرهای آذربایجان، نخستین چهارشنبهی ماه اسفند (چهارشنبه موله) به شستن و تمیز کردن فرشهای خانه اختصاص دارد.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/5.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F2292417810343119602423123124518 116798105.jpg)
پنجشنبهی آخر سال
یکی از آیینهای کهن پیش از نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Fdoagooddeedtoyourself%2Flifewi thabelief%2F2008%2F5%2F7%2F66143.html)، یاد کردن از مردگان است؛ به ویژه خانوادههایی که در طول سال، عزیزی را از دست دادهاند. رفتن به زیارتگاهها (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D43853) و زیارت اهل قبور در پنجشنبه و نیز روز پیش از نوروز و بامداد نخستین روز سال، رسمی همگانی است. همچنین رسم است که ایرانیان در موقع سال تحویل (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87619)به زیارت حرم امامان (ع) و امامزادگان میروند.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/6.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F1853353128250252325349321891251 94149135230.jpg)
کاشتن سبزه
اسفند، ماه پایانی و زمستانی، هنگام کاشتن دانه و غلّه است کاشتن«سبزهی عید» به صورت نمادین، از روزگاران کهن، در همهی خانهها و در بین همهی خانوادهها مرسوم است. در ایران کهن، بیست و پنج روز پیش از نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FO nlineShopping%2FEcommerce_Articles%2F2009%2F4%2F5% 2F87628.html)، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا میکردند؛ یک ستون گندم (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Faheavenlyhouse%2Fimwaitingfori tsend%2F2009%2F1%2F10%2F82921.html)، یک ستون جو (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Faheavenlyhouse%2Fimwaitingfori tsend%2F2009%2F1%2F3%2F82368.html)، و به ترتیب برنج (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Faheavenlyhouse%2Fimwaitingfori tsend%2F2008%2F11%2F3%2F77847.html)و باقلا، کاجیله (گیاهی است از تیرهی مرکبات، که ساقهی آن به 50سانتیمتر میرسد)، ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، گنجد، عدس و ماش میکاشتند. در ششمین روز فروردین، با سرود و ترنم و شادی این سبزه ها (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FIdBetterKnow%2FHelloMyFriend%2 F2008%2F9%2F8%2F73915.html)را میکندند و برای فرخندگی به هرسومی پراکندند. امروز در همهی خانهها رسم است که ده روز یا دو هفته پیش از نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87481)، در ظرفهای کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانههایی چون گندم، عدس، ماش و ... میکارند. در برخی از شهرهای آذربایجان، سومین چهارشنبه به خیس کردن و کاشتن گندم (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Faheavenlyhouse%2Fimwaitingfori tsend%2F2009%2F1%2F3%2F82368.html)و عدس برای سبزههای نوروزی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D43827)اختصاص دارد.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/7.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F1682115215111375021413661438502 469036.jpg)
سفرهی هفتسین
جمع شدن همهی اعضای خانواده (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FANewIdea%2FFingerprint%2F2009% 2F3%2F19%2F87759.html) در موقع سال تحویل (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FDoAGoodDeedToYourself%2FLifeWi thABelief%2F2009%2F3%2F19%2F87486.html)در کنار سفرهی هفتسین از رسمها و باورهای قدیمی است. در سفرههای هفتسین، هفت روییدنی خوراکی قرار دارد که نامآنها با حرف«س» آغاز میشود، مانند؛ سیب، سبزه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سمنو و مانند اینها که نماد فراوانی فرآوردههای کشاورزی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FGames_Entertainment%2FColourfu l%2F2008%2F12%2F29%2F82013.html) است. علاوه بر آن،قرآن، آینه، شمع، ظرفی شیر، ظرفی آب که نارنجی در آن است. تخممرغ رنگ شده، ماهی قرمز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D73671)، نان و سبزی، گلاب، گل، سکه و قرآن نیز زینت بخش سفرهی هفتسین است که در بیشتر خانهها تا روز سیزده پهن است.
Fahime.M
03-01-2010, 04:01 PM
نوروز در کشورهای دیگر
http://pnu-club.com/imported/2010/03/8.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F2521751372324048204684317110019 2129229138111.jpg)
نوروز در ترکمنستان
در کشور ترکمنستان، طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن سال نو (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Fgames_entertainment%2Fcolourfu l%2F2009%2F3%2F19%2F87631.html)گرفته میشود. یکی از این جشنها با استناد به تقویم میلادی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87828)که به تایید سازمان ملل رسیده، به عنوان جشن بینالمللی«سال نو» شناخته میشود و دیگری برگزاری عید نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87481)به نشانهی احیای دوبارهی آداب و رسوم دیرینهی مردم ترکمنستان است. مردم ترکمنستان در این ایام با پختن غذاهای (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D77867)معروف نوروزی مانند نوروز کجه، سمنو (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87484) و اجرای بازیهای مختلف جوانان ترکمن، حال و هوای دیگری به این جشن و شادی (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FAHeavenlyHouse%2FAnAngelIsHere Look%2F2009%2F3%2F19%2F87623.html)میدهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار میشود که میتوان به مسابقات اسبدوانی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی و ... اشاره کرد.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/9.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F2057211682224225456116519385126 237214542.jpg)
نوروز در افغانستان
نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مرکز آن مزار شریف، هنوز به همان شکوه پیشین برگزار میشود. در روزهای اول سال، همهی دشتهای (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D72556) بلخ و دیوار و پشتبامهای گلی آن پر از گل سرخ (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FIdBetterKnow%2FHelloMyFriend%2 F2009%2F3%2F19%2F87620.html)میشود. گویی بلخ سبدی از گل سرخ است! رسم است که در اولین روز عید نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Fgames_entertainment%2Fcolourfu l%2F2009%2F3%2F19%2F87631.html)، علم امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته شود. با افراشته شدن آن، جشن نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D73671)نیز رسماً آغاز میشود و تا چهل شبانه روز ادامه مییابد. در این چهل شبانهروز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله مینشینند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر برافراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود، سالی که در پیش است نیکو و میمون است. از آیین ورسم نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87484)در سرزمین بلخ میتوان به شستشوی فرشهای خانه و زدودن گرد وغبار (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FIdBetterKnow%2FHelloMyFriend%2 F2008%2F9%2F29%2F75349.html)پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره کرد.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/10.jpg (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fb igimage.aspx%3Fimg%3Dhttp%3A%2F%2Fimg.tebyan.net%2 Fbig%2F1387%2F12%2F1881605957167159102147152146231 17022713454171.jpg)
نوروز در پاکستان
در میان مردم پاکستان، تقویم و روزشمار (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87828)یا سال نمای نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است. از آداب و رسوم عید نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FDoAGoodDeedToYourself%2FSometh ingToSay%2F2009%2F3%2F21%2F87490.html)در میان مردم پاکستان میتوان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و پوشیدن لباس نو و تهیه کردن انواع شیرینی و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام اشاره کرد. در ایام نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FAHeavenlyHouse%2FAnAngelIsHere Look%2F2009%2F3%2F19%2F87627.html)مردم پاکستان از گفتار نامناسب پرهیز کرده و یکدیگر را با احترام صدا میزنند.
نوروز در جمهوری آذربایجان
یکی از جشنهای بزرگ مردم جمهوری آذربایجان نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D87481)است. مردم این سرزمین به جهت اعتقادات شدید یه آیین و مراسم نوروز، برای با شکوهتر انجام شدن جشن نوروز، برای این مراسم تدارکات ویژهای میبینند؛ از قبیل سرودن ترانههای (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fi ndex.aspx%3Fpid%3D43853) پیش از نوروز، تدارک بساط شادی ایام نوروز (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FA rchive%2FSpecialOccasions%2FNational%2F2009%2F1%2F 31%2F84630.html)، تهیهی لوازم و مواد مورد نیاز، سفرهی نوروز، تهیهی چیستانهای نوروزی، ستایش و نفرینهای نوروزی، پند و امثال نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی. در میان مراسم نوروزی، مراسم خاطرهانگیزی همچون ارسال خوان سمنو (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2Fc hildren_teenagers%2Fanewidea%2Fpoems_stories%2F200 9%2F3%2F19%2F87480.html)، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.tebyan.net%2FC hildren_Teenagers%2FAHeavenlyHouse%2FIcan%2F2009%2 F3%2F19%2F87629.html)و درخواست تحفهی عید در این سرزمین موسوم است.
البته برپایی عید نوروز در کشورهای دیگری مثل تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، بعضی از مناطق مصر، و حتی مناطق کردنشین عراق و ترکیه هم برگزار میشود.
Fahime.M
03-01-2010, 04:04 PM
ريشه های تاريخی نوروز
اکثر مردم نوروز و جشنهای جنبی آن (چهارشنبه سوری و سيزده بدر) را جشنهايی با گذشته صد در صد ايرانی می دانند. بعضی از اين مراسم، بخصوص چهارشنبه سوری، بخاطر اهميت آتش در آن، حتی وابسته به دين زرتشت دانسته شده. از طرفی، شواهد مختلف نشاندهنده اين مطلب هستند که اين جشنها تاريخی فراتر از قوم «ايرانی» (به معنای قوم هندو-اروپايی مهاجری که در حدود سال 3000 سال قبل به ايران آمدند) دارند و احتمالا" از مراسم قبل از آريايی اين فلات سرچشمه می گيرند و چه بسا اقوام عيلامی، کاسی، گوتی و ديگر اقوام باستانی نيز آنها را جشن می گرفته اند.
منبع اطلاعات ما در مورد باورهای اقوام هندو-ايرانی و بعدا" ايرانی، در درجه اول قديمترين قسمتهای اوستا و در حالت دوم، مقايسه باورهای ديگر مردم هندو-اروپايی (بخصوص هندو-آريايی ها) با باورهای ايرانيان باستان است. ريگ ودا، قديميترين بخش وداهای هندو-آريايی، يکی از بهترين منابع موجود برای پی بردن به اصول اعتقادی و جشنها و مراسم اقوام آريایی (هندو-ايرانی) است. باورهای اقوام ديگر مانند سکاها، نورستانی ها، و مردم ايرانی زبانی که در ماوراالنهر و مناطق شرق کوههای پامير زندگی می کردند نيز می توانند الگوهای ما برای فهميدن باورهای ايرانی های باستان باشند.
در اوستا، بخصوص در گاثاها و بقيه يسناها که قديميترين بخشهای اين کتاب هستند، هيچگاه صحبتی از نوروز و جشنهای وابسته به آن نشده است. مراسم اوستايی اصولا" نيايشهايی به امشاسپندان مختلف و فره وشی ها هستند. يسناها سرودهايی هستند که برای ستايش ميترا، آناهيتا، ورونا، هوم، و ديگر امشاسپندان نوشته شده اند که در جشنهای وابسته به آنها بايد خوانده شوند (کلمه های «جشن» و «يسنا» از يک ريشه هستند). در نتيجه، دربخشهای قديم اوستا ذکری از جشنهای نوروز، چهارشنبه سوری، سيزده بدر و يا حتی سده نداريم. نخستين نشانه از نوروز در اوستا، در فرگرد دوم «ويديودات» است که در ضمن توضيح زندگی «ييم» (جمشيد)، به دستور برگزاری نوروز نيز اشاره شده (اين روايت را فردوسی نيز ذکر می کند). اما ويديودات از اخيرترين بخشهای اوستاست که به احتمال زياد يا در دوران ساسانی نوشته شده و يا در آن دوران بطور کامل بازنويسی شده و بسياری از باورهای زرتشتی ساسانی در اين کتاب وارد شده.
با نگاه کردن به باورهای مندرج در ريگ ودا نيز اثری از مراسمی مانند جشنهای بالا نمی بينيم. جشن شروع سال در نزد اين اقوام اهميت زيادی نداشته و ذکر خاصی از برگزاری مراسم بخصوصی برای آن نمی کنند. همچنين در باورهای مردم نورستان افغانستان که تا صد سال قبل که به جبر مسلمان شدند، زير نام «کافران» به پرستش خدايان باستانی هندو-ايرانی ادامه می دادند، هيچ اثری از نوروز وجود ندارد، هرچند که جشنهای سنتی نزد اين مردم کاملا" حفظ شده است.
از طرفی، با نگاه کردن به طرز زندگی اقوام هندو-ايرانی و مقايسه آن با اقوام ساکن ايران و بين النهرين، می توانيم به نتايجی در مورد ريشه های تاريخی نوروز و جشنهای ديگر مربوط به آن برسيم. اقوام هندو-ايرانی بطور اعم، از راه دامداری و پرورش اسب زندگی می کردند و زندگی آنها برمبنان کوچ نشينی بنا شده بود. اين طرز زندگی به اين معنی بود که هندو-ايرانی های باستان (مانند سکاهای دوران تاريخی، سرمتها، هيونها، مغولان، و ترکها) به دنبال حيوانات خود برای پيدا کردن چراگاههای سرسبز روان بودند. در دشتهای محل سکونت اين اقوام، فقط دو فصل زمستان و تابستان معنی داشت و به دليل طبيعت نامعمول آن، خط تقسيم و زمان اين دو فصل همواره نامعلوم بود.
اما مردم ساکن فلات ايران، عيلامی ها، کاسی ها، گوتی ها، اورارتو، ميتانی ها، و تا حد بيشتری مردمان ساکن بين النهرين، وابسته به زندگی کشاورزی ساکن بودند. اين بدين معنی بود که ترتيب کاشت، داشت، و برداشت محصولاتی نظير گندم، مشغله اصلی اين مردم محسوب می شد و زمان انجام هرکدام از اين وظايف، اهميت خاصی داشت. می بينيم که نوشتن تقويمهای نجومی که برمبنای آن حصول فصلها را معين می کردند، از دستاوردهای اين مردم است. طغيانهای سالانه رودخانه ها، شروع فصل گرما، زمان برداشت محصول، زمان رها کردن نوبتی زمين ها، همه و همه از مشغوليات زندگی کشاورزی بوده و هستند. به همين دليل، تقسيم سال به دوازده ماه و چهار فصل (که حضورشان در اين منطقه کاملا" حس می شد)، تقسيم ماه به بيست و هشت روز (بر مبنای تقويم قمری) و وضع کردن هفته، همه از تقسيمات مردم سومر و بابل بود که از طرف مردمان همسايه آنها نيز استفاده می شد.
از جشن گرفته شدن آغاز بهار در بابل باستان مدارک بسياری در دست داريم. در روز آغاز بهار، پادشاه به سوی معبد مردوک، خدای بابل، می رفت و با در دست گرفتن دستهای اين خدا، حمايت او را از سلطنت خود نشان می داد. بعد از اين مراسم، پادشاه به قصر سلطنتی باز می گشت و دستور بارعام می داد که همه مردم می توانستند به ملاقات پادشاه بيايند. اهميت اين مراسم را در آنجايی می توانيم ببينيم که بعد از تسخير بابل از طرف کورش، پادشاهان پارسی تا زمان خشايارشا نيز هرساله اين مراسم را انجام می دادند. پايان جشنهای بهاری در روز سيزدهم بهار (که اولين بار در افسانه های بابلی به عنوان عدد شوم شناخته شد) با رفتن همه اهالی شهر، از جمله شخص پادشاه، به طرف دشتهای خارج از شهر اعلام می شده (نمونه اين رسم را می توان در داستان حضرت ابراهيم مشاهده کرد).
از سوی ديگر، بسياری از فرهنگهای جهان، از بابل باستان گرفته تا سلتهای اروپايی، مراسمی مانند برافروختن آتش در پايان فصل برداشت دارند. اصولا" روشن کردن آتش بعد از خرمن چينی جزو مراسم بسيار معمول همه جوامع کشاورزی بوده و حتی امروزه نيز در کشورهای اروپايی می توان نظير آن را مشاهده کرد. در ايران نيز امروزه در طی مراسم جشن سده (که جشن رسمی پايان فصل برداشت بوده)، برافروختن آتش مرسوم است. به همين ترتيب، می توان روشن کردن آتش در چهارشنبه سوری را نوعی از همين مراسم دانست.
بطور خلاصه، می شود حدس زد که جشن آغاز بهار و مراسم روشن کردن آتش و خارج شدن از شهر، از آيينهای جوامع کشاورزی مقيم ايران بوده است. اما اقوام ايرانی بعد از مهاجرت به اين کشور و ساکن شدن در آن، به اقتباس اين مراسم پرداختند و با وارد کردن بعضی از عقايد خود (تشبيه حلول بهار به پيروزی راستی بر دروغ)، آنرا تبديل به جشنی کاملا" ايرانی کردند. اين جشن، که شايد از دورانی حتی قبل از زمان هخامنشی بوسيله اين مردم برگزار می شده، تا مدتها جشنی مردمی بوده که توانسته به دليل طبيعت غير دينی و غير سياسی خود، به جشنی عمومی برای همه مردم تبديل شود و کم کم به صورت جشنی درآيد که حتی دستگاه دولتی اشکانی و ساسانی نيز آنرا به عنوان مراسم رسمی خود انتخاب کند.
نوروز امروز
امروزه، نوروز جشن اصلی بسياری از مردم آسيای غربی است. کشورهايی که حتی هيچگاه تحت سلطه سياسی ايران نبوده اند، آنرا به عنوان يکی از جشنهای اصلی خود محسوب می کنند. هرکدام از مليتهای مختلف، مراسم خاص خود را برای جشن گرفتن نوروز دارند، اما همه اين جشن را «نوروز» می نامند و آمدن آن را مقارن با حلول بهار حساب می کنند.
در ايران وافغانستان، نوروز همچنين آغاز سال رسمی کشور است که از ابتدای ماه فروردين محسابه می شود. استفاده از سال خورشيدی از دوران هخامنشيان در ايران معمول بود، هرچند که آغاز گاهشماری چندين بار در دورانهای مختلف تغيير کرده است. در دوران ساسانی به دليل رعايت نکردن اصول کبيسه، در چند مورد نوروز در فصول اشتباه مانند ميانه تابستان جشن گرفته شد. اين مشکل گاهشماری بوسيله ستاره شناس بزرگ، عمر خيام، در قرن ششم هجری حل شد و از آن تاريخ، تقويم «جلالی» به عنوان تقويم خورشيدی کشور انتخاب شد، هرچند که رسمی شدن آن به عنوان تقويم کشور، تا قرن چهاردهم خورشيدی (آغاز همين قرن ما) به طول انجاميد. يکی از مسايل مهم، رعايت کردن کبيسه صد و بيست ساله ايست که بوسيله عمر خيام توصيه شده و در بار آخر در زمان فتحعلی شاه قاجار رعايت شده. عدم رعايت اين کبيسه، باعث بهم خوردن تدريجی تاريخ سال تحويل می شود که شروع زودرس سال 1383، آنرا بصورت محسوسی در آورده است.
نام ماههای تقويم خورشيدی بارها تغيير کرده. در دوران هخامنشی، نامهايی استفاده می شد که بعد از دوران هخامنشی به فراموشی سپرده شد. نام ماهها در دوران ساسانی بر مبنای نشانه های زرتشتی وضع شد که تقويم ماهانه ساسانی که فاقد هفته است و در آن هرروز ماه يک نام دارد، بهترين اثر باقی مانده از آن است. در بيشتر دوران اسلامی، اسامی بابلی/آرامی ماههای مانند «تموز» و «نيسان» مورد استفاده بود، اما با برقراری تقويم جلالی به عنوان تقويم رسمی ايران در اوايل قرن جاری خورشيدی، اسامی ساسانی نيز دوباره برقرار شدند که متاسفانه تلفظ آنها در مواردی تغيير کرد. در زير تلفظ پارسی ميانه اين اسامی و اصل اوستايی آنها در پرانتز آورده می شود :
Fravartin Frawashi(فره وشی، ارواح گذشتگان)
Ardiwehisht (asha-wahishta) (بهترين بهتر (از اصول زرتشتی
Khordad (Hauwartat)سلامتی
Teer Tishtria ( خدای باران)
Amordad (Amartaat)ناميرايی، نامرگی
Shahrivar (khshathrawara) پادشاهی خواسته شده
Mihr Mithra( خدای مهر و قراردادهای اجتماعی)
Aban (Apan) ( آبها (لقب آناهيتا
Adhar (Atar) آتش
Dey (Dawya )خدا
Wahman (wahu-mana ) بهمن، تفکر برتر
Spandaarmadh (Spanta-armaiti) ( آرماييتی مقدس (مادينه خدای طبيعت)
تاريخ در نوروز
مِهستان (مه/ Meh: بزرگ)، پارلمان ايران در عهد اشكانيان نخستين جلسه خود را در نوروز سال 173 پيش از ميلاد با حضور مِهرداد اول- شاه وقت ـ برگزار كرد و اولين مصوبه آن انتخابي كردن شاه بود. عزل شاه نيز در اختيار همين مجلس قرار گرفت، البته طي شرايطي از جمله خيانت به كشور، ابراز ضعف و نيز جنون، بيماري سخت و از كار افتادگي. ايران در آن زمان داراي دو مجلس بود. مجلس شاهزادگان و مجلس بزرگان كه جلسه مشترك آنها را «مِهستان» ميخواندند.
در سال 52 ميلادي، مِهستان كه از نحوست 13 فروردين ميترسيد، چند روز ايران را بدون شاه گذارد و روز 15 فروردين «بلاش» را از ميان شاهزادگان اشكاني به شاهي برگزيد كه از همه آنان كوچكتر بود و استدلال كرد كه «مصلحت » انتخاب بلاش را ايجاب ميكرد. شاه قبلي در ايام نوروز مرده بود. نحوست رقم 13 از يونانيان است که با اسکندر وارد ايران شده است.
نوروز ايراني بر حسب سال مصادف است با يكي از اين سه روز در تقويم ميلادي: 20، 21 و يا 22 مارس (مارچ). در مارس 44 پيش از ميلاد، ايران خود را براي دفاع در برابر حمله احتمالي «سزار» آماده ميكرد كه خبر رسيد سزار 15 مارس( هفت روز پيش از نوروز ) در سناي روم ترور شده است و شاه جريان را به اطلاع رجال كشور رسانيد که ايام عيد را در دلواپسي بسر برده بودند. سپهبد سورنا فرمانده كل ارتش ايران 9 سال پيش از آن (سال 53 پيش از ميلاد) در «حران» ارتش روم را در هم شكسته بود. در اين جنگ، كراسوس كنسول روم و فرمانده اين ارتش كشته شده بود و سزار تصميم به انتقامگيري داشت.
اردشير پاپكان- كه در سال 226 ميلادي سلسله ساسانيان را تأسيس كرده بود چهار سال بعد از دولت روم كه در جنگ از وي شكست خورده بود، خواست كه نوروز ايراني را به رسميت بشناسد و سناي روم نيز آن را پذيرفت و از آن پس نوروز ما در قلمرو روم به Lupercal معروف شد.
در دوران اشكانيان ايام نوروز به پنج روز كاهش يافته بود اما اردشير به تقاضاي «تنسر/ Tansar» موبدِ موبدان (روحاني ارشد زرتشتيان) روز ششم فروردين- زادروز زرتشت- را بر آن اضافه كرد و چون ايرانيان روز هفتم فروردين را خوشيمن ميدانستند و بيشتر ازدواجها را به اين روز موكول ميكردند، از آن زمان ايام نوروز كه روزهاي روح ابدي، شاديها و پاكيها بشمار مي آمدند ، به هفت روز افزايش يافت و ايرانيان در اين هفتروز دست از كار ميكشيدند.
در طول حكومت ساسانيان اهميت نوروز افزايش يافت. نه تنها يك عيد ملي بود بلكه ايام تميز كردن محيطزيست، پوشيدن لباس نو، تميز كردن بدن، استغفار از گناهان، دلجويي از پيران، تجديد دوستيها، استحكام خانواده، و بيرون كردن افكار بد و پليديها از روح و روان به شمار ميآمد. در اين عهد، تشريفات نوروزي مفصل شد، از جمله روشن كردن آتش روي بامها در شب نوروز به منظور سوزاندن پليديها كه اينك اين رسم به روشن كردن شمع سر سفره هفتسين تبديل شده است. ساسانيان معتقد بودند كه هدف کوروش بزرگ از اعلام نوروز به عنوان يك روز ملي، برقراري عدالت، نظم، برادري، انساندوستي و پاكدامني بوده و بايد تحقق يابد.
در مارس 326 ميلادي ميان ارتش ايران به فرماندهي شاپور دوم و ارتش روم به فرماندهي كنستانتينوس دوم امپراتور اين كشور جنگي خونين و پرتلفات در گرفته بود. با اينكه پيروزي با ارتش ايران بود، شاپور دوم 20 مارس (شب عيد نوروز) عليرغم مخالفت افسرانش كه در شرف بُردن جنگ بودند، آتشبسي دو هفتهاي اعلام كرد تا سربازان بتوانند آئيين هاي نوروزي را برگزار كنند. كنستانتينوس دوم كه نيروهايش تلفات شديد داده بودند، پس از اين آتش بس موقت حاضر به ادامه جنگ نشد و روز دهم آوريل ميان دو امپراتور پيمان صلح به امضاء رسيد.
در مراسم نوروز سال 399 ميلادي، چند مسيحي ايراني كه موفق به ورود به كاخ يزدگرد شاه وقت (ساساني) شده بودند، فيالبداهه از او تقاضاي آزادي مذهبي براي خود كردند. اين آزادي كه مورد درخواست دولت روم هم بود به همه مسيحيان قلمرو ايران داده شد.
در نوروز سال 501 ميلادي (1349 سال پيش از انتشار مانيفيست كمونيست به قلم كارل ماركس) مزدك- روحاني زرتشتي- جنبش سوسياليستي خود را بر پايه مالكيت عمومي داراييها، استفاده از توليدات و ثروت بر حسب نياز فرد و برابري اجتماعي- اقتصادي همه مردم علني ساخت كه مورد توجه مردم كه گرفتار جامعهاي طبقاتي و وجود شكاف عظيم ميان فقير و غني بودند، قرار گرفت و حتي شاه وقت ايران ـ قباد ـ متمايل به افكار او شد .
پيمان «صلح پايدار» ايران و روم كه به امضاي خسرو انوشيروان ساساني و «ژوستي ني اَن» امپراتور روم رسيده بود، در سال 532 ميلادي در مراسم نوروزي كه در تالار كاخ تيسفون ( ايوان مدائن – طاق كسري، نزديك بغداد) با حضور شاه ايران برپا شده بود، مبادله شد.
در زمان حكومت طولاني نوشيروان ساساني( يا خسرو انوشروان ) ، تماس مستقيم مردم با شاه افزايش يافته بود و شاه شخصاً به برخي شكايات رسيدگي ميكرد و در مراسم نوروزي كاخ سلطنتي عده بيشتري از مردم عادي شركت ميكردند و به همين سبب خسرو انوشيروان در سال 549 ميلادي، پس از برگزاري مراسم نوروز دستور ساختن تالار بزرگي را به ضميمه کاخ سلطنتي تيسفون که از دجله فاصله زياد نداشت صادر کرد و اين تالار و ساختمان ضميمه آن نهم مارس سال 551 ميلادي آماده بهره برداري شد و آيين هاي نوروزي آن سال در آنجا برگزار شد. اين تالار که با فرش معروف بهارستان مفروش بود پس از حمله اعراب آسيب ديد و بعدا منصور خليفه عباسي دستور داد که با تخريب کاخ سلطنتي و عمارات بزرگ تيسفون ، مصالح لازم براي تکميل عمارات شهر نوساز بغداد واقع در همان نزديکي تامين شود و باقيمانده سکنه تيسفون به بغداد منتقل شوند. با وجود اين، بقاياي تالار خسرو انوشيروان که به طاق کسرا و ايوان مدائن معروف شده همچنان باقي و پايدار مانده و از آثار تاريخي مهم جهان بشمار مي آيد. دانشگاه گندي شاپور( خوزستان ) هم که به دستور خسرو انوشيروان براي تدريس و تحقيق طب و فلسفه ساخته شده بود در نوروز ( سال 550 ميلادي ) گشايش يافت.
Fahime.M
03-01-2010, 04:35 PM
نوروز و ادبیات شفاهی
یکی از اجزای مهم فولکلور هر قوم و ملتی، فولکلور موسمی و فصلی یا فولکلور تقویمی است. منظور از فولکلور موسمی یا تقویمی آن دسته از آداب، آیینها، مراسم و باورهایی است که در موسم، فصل و روزهای معینی از سال برگزار میشود. این بخش از فولکلور یکی از منابع مهم ادبیات شفاهی است. البته به تصریح و تاکید باید گفت که این ادبیات را نمیتوان به صورت تجریدی و جدا از متن، یعنی مراسم و آیینهای مربوط به آن، مورد بررسی قرار داد.
فولکور موسمی یا تقویمی ایران بسیار غنی و گسترده بوده و شامل دو بخش است؛ یکی، آن دسته از مراسم و آیینهایی که براساس تاریخ خورشیدی برگزار میشوند و ریشه در فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام ایرانیان دارد ودوم مراسم، آداب و آیینهایی که بر اساس تقویم قمری برگزار میشوند. دسته اخیر منبعث از اعتقادات و باورهای اسلامی مردم ما هستند. البته مراسم و آیینهای این دو بخش، آمیختگیهای فراوانی با هم دارند و از همدیگر تاثیرات بسیاری پذیرفتهاند. در مثل، نوروز به رغم آنکه بر اساس تقویم خورشیدی برگزار میشود و خاستگاهی اساطیری دارد اما پس از اسلام آوردن ایرانیان، تاثیرات فراوانی از این دین پذیرفته است. دعای تحویل سال و قرار دادن قرآن، مهر و جانماز در سفره نوروزی از این گونه تاثیرات هستند. تاثیر برخی سنتهای پیش اسلامی بر بعضی از آیینهای مذهبی مردم ما، مانند تاثیرات آیین سوگ سیاوش بر شکلگیری تعزیه و تعزیهخوانی را نیز باید نتیجه همین تعامل مثبت دانست.
نوروز و ادبیات شفاهی
یکی از مهمترین اجزای فولکور موسمی ایرانیان جشن دیرین سال نوروز است. تقریباً همه ایرانیان، جدا از وابستگیهای قومی، زبانی و دینی، نوروز را جشن میگیرند و گرامی میدارند، به همین دلیل میتوان گفت این آیین امروزه به یکی از نمودهای وحدت ایرانیان تبدیل شده است. نوروز اگر چه به روز اول سال اطلاق میشود، اما مراسم آن فقط به این روز محدود نمیشود بلکه تدارک و پیشواز آن و سپس مراسم بعد از آن مجموعه پیوستهای را تشکیل میدهند که هر یک از آنها اهمیت ویژهای دارند. در این مجموعه چند گونه ژانر متفاوت از ادبیات شفاهی وجود دارد که از جمله آنها میتوان به گونههای دعا، مثل، افسانه و سرود اشاره نمود.
قصهها، افسانهها، مثلها و شعرهای فراوانی در ارتباط با مراسم و آیینهای نوروز در میان مردم ما رایج است که متاسفانه تاکنون همه آنها ثبت و ضبط نشده است. نگارنده در این نوشته کوتاه قصد بحث پیرامون همه این انواع و نمونهها را ندارد زیرا این کار مجال و مقال دیگری میطلبد، از این رو فقط به شرح یک نمونه از سرودهای نوروزی میپردازد. آنچه در سطور زیر شرح و نقل خواهد شد، سرودی است که کودکان مکتبخانهای برای گرفتن عیدی از پدر، مادر، برادر و سایر بستگان خویش میخواندهاند.
همان گونه که میدانیم پیش از تاسیس مدرسههای جدید در ایران، مکتبخانههای سنتی عهدهدار آموزش کودکان و نوجوانان بودند. حتی پس از تاسیس و گسترش این مدرسهها، تا مدتها، مکتبخانهها در کنار آن مدارس به کار خود ادامه میدادند. حقوق معلمان مکتبخانهها بر عهده خانوادههایی بود که کودکان آنها به مکتب میرفتند. این حقوق به صورت ماهانه یا یکجا و به هنگام برداشت محصول پرداخت میگردید. در مثل در کوهپایه ساوه این حقوق معمولاً سالیانه و در سر خرمن و با محصولاتی مانند گندم، جو و حبوبات پرداخت میشد و در شاهرود به صورت نقدی و ماهانه پرداخت میگردید. علاوه بر این، خانوادهها به مناسبتهای مختلف و متناسب با توان اقتصادی خود مقداری پول یا اجناسی مانند قند، چای، گردو، کشمش، تخممرغ و ... برای معلم میفرستادند.
http://pnu-club.com/imported/2010/03/13.jpg
یکی از مناسبتها عید نوروز بود. معلمان مکتب، پیش از نوروز شعری را روی لوحههای درسی بچهها مینوشتند و از آنها میخواستند که در روز عید ضمن خواندن آن شعر برای پدر، مادر و سایر بستگان خویش از آنها برای معلم خود عیدی بگیرند. از این شعر چند روایت متفاوت در ایران و سایر کشورهای فارسی زبان وجود دارد. این بنده نیز دو روایت از آن را در اختیار دارد. برای دستیابی به یکی از این روایتها مدیون هم ولایتی و استاد ارجمندم آقای دکتر ابراهیم قیصری هستم. استاد سال گذشته مجموعهای دستنویس در اختیار بنده گذاشت که آن را سالها پیش از مکتبخانه روستای «بولواس»، از توابع شهرستان باغ ملک خوزستان، به دست آورده بود. در این مجموعه که در حقیقت کتاب آموزشی مکتبخانه مذکور بوده است، روایتی از شعر مورد بحث وجود دارد.
این شعر، در همه روایتهای خود، از نظر قالب نوعی مسمط است که به آن مسمط المختصر میگویند، همان گونه که میدانیم مسمط المختصر به شعری گفته میشود که «شاعر هر بیت آن را چهار قسم کند، سه قسم اول آن را مسجع آورد و در قسم چهارم، کلمهای چند را ردیف سازد.»
در سطور زیر ابتدا روایت روستای «بولواس» از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد، سپس روایتهای دیگر نقل میشوند:
نوروز شد نوروز شد
عید جهان امروز شد
بابا بده نوروزیام
نوروز نو باز آمده
کار جهان ساز آمده
قمری به پرواز آمده
بابا بده نوروزیام
بابا سلامت میکنم
وصف کلامت میکنم
خود را غلامت میکنم
بابا بده نوروزیام
مادر تو بودی مهربان
چیزی بیاور بهرمان
یا پنج هزار یک تومان
مادر بده نوروزیام
http://pnu-club.com/imported/2010/03/14.jpg
ای خواهر جان جهان
امروز شدیم مهمانتان
دستی بکن تو بوشخدان
خواهر بده نوروزیام
داماد من خود بهتری
از جان من شیرینتری
یا خر بده یا کرخری
داماد بده نوروزیام
ای کاکای دایم عزیز
دایم تو باشی با تمیز
بهرم بده چیزی لذیذ
کاکا بده نوروزیام
یا میش کر کالم بده
یا قوچ پروالم( پروار در زبان عامیانه) بده
یا زر به مثقالم بده
کاکا بده نوروزیام
عمو تو بودی سرورم
خاک درت تاج سرم
عیدی بیاور از برم
عمو بده نوروزیام
سربدارم مکنید
کتک بکارم مکنید
بیاعتبارم مکنید
چوب دچارم مکنید
بابا بده نوروزیام
اکنون به روایت دیگری از این شعر توجه فرمایید:
http://pnu-club.com/imported/2010/03/15.jpg
نوروز شد نوروز شد
عید همه امروز شد
گل در چمن فیروز شد
بابا بده نوروزیام
بابا تویی تاج سرم
عیدی بیاور در برم
تا بهر استادم برم
بابا بده نوروزیام
مادر تو زادی بچه را
بگشا در صندوقچه را
آنگاه بده عنبر چه را
مادر بده نوروزیام
ای خواهر شیرین زبان
دستت بکن در جیب میان
ما را به زودی کن روان
خواهر بده نوروزیام
ای عموی نیکو سرشت
جای تو باشد در بهشت
استاد من عید نوشت
عمو بده نوروزیام
این شعر با تفاوتهایی در افغانستان نیز ثبت شده است که برای مزید آگاهی خوانندگان، قسمتهایی از روایت همزبانان افغانستانی را نقل میکنیم:
http://pnu-club.com/imported/2010/03/16.jpg
نوروز نو باز آمده
بلبل به آواز آمده
دلها به پرواز آمده
بابا بده نوروزیام
گلها به گلزار آمده
قمری به گفتار آمده
آهو به کهسار آمده
بابا بده نوروزیام
ای مادر نیکو سرشت
جای تو در طاق بهشت
طفلان کنندم سرزنشت
تو هم بده نوروزیام
خاله تو هم تاج سری
از خلق دنیا بهتری
از زندگانی برخوری
تو هم بده نوروزیام
ماما تویی روح و روان
باشی همیشه در جهان
شادان و خندان و جوان
تو هم بده نوروزیام
نوروزخوانی کودکان و گرفتن عیدی برای استاد و معلم در میان همزبانان تاجیک نیز مرسوم و معمول بوده است که نمونههایی از آن نقل میشود:
نوروز شد و من شادم
از قید غم آزادم
یک جامه و یک سله
نوروزی استادم
نوروز رسید، شد جهان تازوتر
از رونق گل فتاد شبنم به گهر
نوروزی دهید، پدر به استاد برم
تا بهره بریم همه از علم و هنر
فصل نوروز آمد و هر کودکی دل شد
از غم و اندوه عالم یک دمی آزاد شد
ای پدر عیدی بده تا نزد استادم برم
هر که جهد علم کرد، آخر خودش استاد شد
نویسنده : محمد جعفری (قنواتی)
Fahime.M
03-01-2010, 04:39 PM
نام «نوروز» در انگلیسی
۲۹ اسفند ۱۳۸۷
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
دکتر کاظم ابهری - در سالهای اخیر که نوروز کاربُردی جهان شمولتر و فراگیرتر از پیش یافته و کم کم به گونهی یک کلیدواژهی ایرانی از سوی مردم دیگر کشورها شناخته شده و وارد ِ فرهنگ ِ زبانهای بزرگ جهانی و نیز زبانزد ِ بسیاری از مردم جهان و کارگزاران نهادهای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی گردیده است، ضرورت نگاشتن درست آن در رسانههای چاپی و الکترونیک در متنهای جُز فارسی و حتا گاه متنهای فارسی که از سر ِ ناگزیری به خط لاتین نوشته میشوند، پیش آمده است.
امّا همگان در نگارش این واژه، شیوه و املایی یکسان به کار نمیبرند و در نتیجه، این امر، آشفتگی بسیاری در کار ِ شناساندن جشن بزرگ ملی ما به دیگران، پدیدآورده است.
نوروز بزرگترین جشن ما ایرانیان است که به سابقهی تاریخی آن میبالیم و با سربلندی آن را جشن میگیریم. در خارج از ایران، غالبن ناگزیریم نوروز را با الفبای لاتین بنویسیم و هر کس به دلخواه و سلیقه خود آن را به گونهای مینویسد.
از حدود دو سال قبل که اینجانب متعهد به تالیف کتاب جامعی زیر عنوان «نوروز» به زبان انگلیسی شدم، در مسیر بررسی منابع غیر فارسی، به گوناگونی و تشتت آراء در نگارش نام نوروز با الفبای لاتین پی بردم. بخش نخست کلمه نوروز را به سه شکل Naw ،No یا Now و در تاجیکستان به شکل Nav و بخش دوم آن را به سه شکل Rouz ،Rooz یا Ruz نوشتهاند.
این تنوّع در نگارش، هنگامی بسیار چشمگیر میشود که گروهی دو بخش را سرهم به صورت یک کلمه و عدّهای جدا از هم به صورت دو کلمه مینویسند و برخی هم میان دو بخش آن خط تیره میگذارند. تنها در اینترنت تاکنون هفده صورت نگارش برای نوروز با الفبای لاتین دیده شده است.
این ناهمگونی در نوشتن نام نوروز شاید برای خود ما کم اهمیت باشد و یا در نظر برخی اصلن موضوع قابل اعتنایی نباشد؛ ولی به چشم غیر ایرانیها بسیار عجیب مینماید، تا آن جا که برای بسیاری از خارجیها سه گمان پیش آمده که: یا سال نو ایرانی نام و نشان درستی ندارد یا اصل و ریشه و معنی آن برای ایرانیان درست روشن نیست و یا گروههای گوناگون ایرانی سال نو متفاوتی را جشن میگیرند.
از آن جا که دایرةالمعارف ایرانیکا که بیش از دو دهه پیش با همت والای دانشمند گران قدر استاد دکتر احسان یارشاطر بنیاد گذارده شد و مجلّدات آن تاکنون زیر نظر ایشان تدوین و توسط دانشگاه کلمبیا منتشر گردیده و هم اکنون بی تردید بزرگترین و معتبرترین مرجع ایران شناسی در زبان انگلیسی است، این نگارنده، در مقام پرسش از دکتر یارشاطر برآمد که نوروز را با الفبای لاتین چه گونه باید نوشت. ایشان در پاسخ گفتند که:
«نوروز یک کلمه است و نگارش آن نه فقط برای انگلیسی زبانان بلکه برای دیگر ملیّتها در کشورهای اروپایی نیز، با رعایت قواعد آواشناسی (Phonetics) و پس از «تأمّلات و ملاحظات بسیار» به صورت Nowruz توصیه گردیده است.»
هیأت اجرایی ِ یونسکو (بخش علمی، آموزشی و فرهنگی سازمان ملل متحد) در یکصد و پنجاه و پنجمین نشست خود در سال ۱۹۹۸ از دبیر کل یونسکو درخواست نمود تا برای اجرای یک برنامه بدیع فرهنگی بودجهای اختصاص یابد. نام این برنامه – آن گونه که در ایران از آن نام برده میشود – «شاهکارهای شفاهی و غیر ملموس میراث بشری»
(Masterpieces of the Oral and Intangible Heritage of Humanity) است و هدف آن حفظ و احیای زبان، ادبیات شفاهی، موسیقی، رقص، بازی، استوره شناسی، آداب و آیینها، صنایع دستی و هنرهای سنتی کشورها است.
بر پایهی مقررّات یونسکو، هر کشور میتواند هر دو سال یک بار پروندهای از یک شاهکار مستقل را به همراه پروندهی یک شاهکار مشترک منطقهای به یونسکو ارایه دهد. هر کشور برای ثبت شاهکار مستقل خود و یا به نمایندگی از طرف کشورهای حوزه برای شاهکار مشترک، باید گزارش جامعی نزدیک به ۵۰ برگ به زبان انگلیسی یا فرانسه و دو فیلم یکی به مدت دو ساعت و دیگری ده دقیقه دربارهی آن شاهکار تهیّه و در موعد مقرر به یونسکو ارایه دهد تا برای تصمیم گیری در نشست عمومی مطرح شود.
یونسکو دو نشست در سال های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ میلادی داشته و دو بیانیّه زیر عنوان «بیانیه ی شاهکارهای شفاهی و غیر ملموس میراث بشری» (Proclamation of Masterpieces of the Oral and Intangible Heritage of Humanity)
تهیه نموده است و اگر چه تا کنون نزدیک به ۵۰ اثر کشورهایی چون ایتالیا، ویتنام، ازبکستان، تاجیکستان و عراق در فهرست شاهکارهای شفاهی و غیر ملموس میراث بشریی یونسکو به ثبت رسیده است، ولی شاهکاری برای ایران به ثبت نرسیده است.
آیین باستانیی نوروز در حوزه ی تمدّن ایرانی قرار دارد و با آن که زمان و کلیّات مراسم نوروز در میان ده کشور منطقه مشترک است با این حال جزییات آن در میان این کشورها متفاوت است. ایران به عنوان نمایندهی کشورهای حوزهی نوروز و هماهنگ کننده مأموریّت یافت تا مدارک لازم را تهیه و پروندهی نوروز را برای رسیدگی در نشست سال ۲۰۰۵ تسلیم نماید. این رسالت بر عهده سازمان میراث فرهنگی کشور قرار گرفت تا پرونده نوروز را به عنوان پروندهای مشترک از سوی کشورهای حوزهی ِ تمدّن ایرانی (احتمالا همراه با پروندهی مستقلی از شاهکار دیگری در زمینهی هنرها و آیینهای سنّتی ایران) برای ثبت به یونسکو ارایه دهد.
این جانب در فرصت دیدار از ایران در ماه آگوست سال ۲۰۰۴ که درصدد یافتن اطلاعات بیشتری در مورد نوروز بودم، با دو تن از مؤلفان یا پژوهشگرانی که کتاب یا نشریّهی آنان را در دست داشتم تماس گرفتم. یکی از این کتابها از انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور بود و توانستم با مؤلف مورد نظر تلفنی گفت و گو کنم. ایشان پیشنهاد کردند که من در نشست روز (۱۱ آگوست ۲۰۰۴) که به منظور هماهنگ کردن کوششهای "کشورهای برگزارکنندهی نوروز" در به ثبت رساندن نوروز در فهرست «شاهکارهای شفاهی و غیرملموس میراث بشری» در دفتر یونسکو در تهران تشکیل میشد، شرکت کنم. من نیز چنین کردم.
در آن جلسه نمایندگان شش کشور آذربایجان، افغانستان، پاکستان، قزاقستان، قرقیزستان و هندوستان قطعنامهی این گردهمایی را مبنی بر انتخاب ایران به عنوان کشور هماهنگ کننده امضاء نمودند؛ دو کشور ازبکستان و ترکیّه امضای آن را به بعد موکول کردند. کشور تاجیکستان در این گردهمایی شرکت نداشت؛ ولی آمادگی خود را برای امضاء اعلام نموده بود. در این همایش کلمهی نوروز به چند شکل بر روی اوراق و پوسترها نوشته شده بود و این جانب توضیح لازم را دادم و توصیهی دکتر یارشاطر را به آگاهی حاضران رساندم. از آن پس یونسکو و سازمان میراث فرهنگی کشور، شکل پیشنهادی ِNowruz را در همه جا به کار بردهاند.
بسیاری از نهادهای عمدهی آموزشی و فرهنگی چه در داخل کشور مانند دفتر پژوهش های فرهنگی و چه در خارج از ایران، نوشتن کلمهی نوروز را به شکل Nowruz برگزیدهاند. از آن جملهاند بنیاد میراث ایران وابسته به دانشگاه آکسفورد در انگلستان. پزوهشگر نامور ایرانی، زنده یاد دکتر محمّد مقدّم در رساله دکترای خود با عنوان «ریشه های هند و اروپایی جشنهای سال نو ایرانی» که در سال ۱۹۳۸ میلادی (پیش از جنگ جهانی دوم) به دانشگاه Princeton آمریکا ارایه نموده است نیز، نوروز را به صورت Nowruz نوشته است.
برگرفته از: تارنمای زبان و ادبیات فارسی (آریا ادیب) (http://aryaadib.blogfa.com/post-445.aspx)
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.