yamahdi
02-12-2010, 02:17 AM
:3:شیطان شناسی؛ محورهای نفوذ شیطان
با وجود این حقیقت که شیطان در عمل گمراه کردن انسان ها، محدودیت ها و ناتوانی هایی دارد که نداشتن استدلال و منطق از آن جمله است، توانمندی و استعدادهایی هم به اذن خدا در او وجود دارد که محورهای نفوذ جهت القاء و اغوای او معروف هستند.
ذیلاً به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1- ایجاد وسوسه در انسان: شیطان از طریق القای شک و تردید در افکار و اعمال عقلانی و متمایل کردن افراد به خواهش های بی تعادل نفسانی، آنها را دچار وسوسه نموده و مقدمه انجام عمل خلاف را فراهم می آورد.
2- زیبا جلوه دادن گناه انسان: شیطان با استفاده از تمایلات نفسانی جاذبه های مادی و غریزی اعمال را طوری در نظر افراد سست ایمان زیبا جلوه می دهد که حدود و حقوق فردی و اجتماعی و عقلانی عمل فراموش شده و فرد بدون احساس گناه، مرتکب خطا و اغوای شیطان می شود.
3- انکار خدا توسط انسان های فریب خورده: انسان های مغرور و فریب خورده، چنان در خودشیفتگی و انانیت غوطه ور می شوند که خود را بی نیاز از رحمت و نعمات الهی تصور نموده، دست به طغیان و سرکشی می زنند و خود را در معرض نابودی و شکست قرار می دهند.
4- توبه و استغفار را انکار کردن: فریب خوردگان بر اثر ناامیدی، که از القائات شیطان است، امکان جبران و بازگشت به سلامتی را انکار نموده، قدمی در راه اصلاح خود و دیگران برنمی دارند، زیرا امیدواری به توبه و استغفار از نشانه های ایمان و مقدمه نجات است.
5- به تأخیر انداختن زمان توبه: وقتی آیه توبه نازل شد، شیطان بسیار ناامید و خشمگین شد و به فکر چاره افتاد. شیطان و دستیاران او با این امید خوشحال شدند که هم توبه کردن را از یاد مردم می بریم و هم زمان توبه را به تأخیر انداخته، فرصت توبه را به افراد نمی دهیم.
6- فریب انسان ها با زبان زیبا: بسیاری از شیاطین و منافقین فریب خورده توسط شیطان، بدون اینکه عمل سالم و صالحی داشته باشند، چنان در بیان توانمند نشان می دهند که تعجب افراد ظاهربین را بر می انگیزند. و اساساً بیشتر اهل حرف و سخن هستند تا اهل عمل سالم.
7- وعده جاودانگی به انسان محدود: شیطان به انسان که در نشئه روحانی باقی و جاویدان است، به دروغ وعده جاودانگی در دنیای محدود و موقت را می دهد و با آرزوهای فریبکارانه دنیایی، قیامت و حساب را از یاد او برده و او را به جاودانگی در جهنم مبتلا می کند.
8- از بین بردن جاودانگی روح تخیل افراد: وهم و خیال اسلحه شیطان است و اگر خیال با عقل مهار نشود، رابطه انسان را از واقعیات و حقایق عالم، از جمله جاودانگی روح الهی به تباهی برده و او را اسیر دنیای نفسانی و بی اعتدال می کند.
9- گذاشتن باطل در برابر حق: شیطان در برابر همه چیز حقیقی که اصل آن غیر قابل انکار است، موجودی خیالی و غیر واقعی و ضد حقیقت؛ یعنی، باطل را قرار داده و انسان های ظاهربین و بی فکر و بی استدلال را فریب می دهد و به تباهی می کشاند.
10- کوچک و آسان نمایاندن گناهان بزرگ: شیطان برعکس انسان های ساده اندیش به خوبی میداند که گناه و انحراف، مانند دانه ای است که در وجود آدمی و نفس ضعیف او خانه کرده و به تدریج فرد را به تکرار کارهای خلاف عقل و دین ترغیب می نماید و بر همین اساس، ارتکاب گناهان کوچک را دروازه گناهان بزرگ به شمار می آورد.
11- غفلت از قیامت با آرزوهای دراز دنیایی: از شیوه های شیطان برای فریب دادن انسان های غافل، این است که آرزوهای دراز را برای انسان ها مانند هدفی اساسی در آورده و عمر کوتاه انسان را در پی تحقق آرزوهای دراز به تباهی می کشاند و آینده محتوم و مهم؛ یعنی، روز قیامت را از یاد او می برد.
12- ایجاد شک و تردید نسبت به حقایق: اولین قدم فریب و اغوای شیطان، ایجاد شک و تردید در انسان های ضعیف نسبت به حقایق می باشد؛ زیرا پس از سلب ایمان و یقین از انسان است که شیطان می تواند تمام فریب های خود را انجام دهد. اساساً باید توجه داشت که شیطان در انسان های مردد طمع می کند.
13- شک درباره انبیاء: از دشمنی های بزرگ و فریب های شیطان این است که انسان های سطحی و ضعیف النفس را نسبت به حقانیت انبیای الهی دچار تردید می نماید. و برای این افراد فریب خورده، عقل آسیب پذیر و محدود و یا نیروهای ناشناخته و غیر واقعی را به عنوان منبع هدایت انسان ها معرفی می کند.
برگرفته از کتاب سایه های خورشید، مرجع کامل شیطان شناسی
بخش اول: کلیات بحث شیطان شناسی
بخش دوم: شیطان در معارف دینی
بخش سوم: بررسی روانشناختی شیطان
بخش چهارم: محورهای نفوذ شیطان
بخش پنجم: روش های مقابله با شیطان
بخش ششم: شیطان شناسی در ادب، حکمت و سوء تفاهم ها
سایت تبیان
با وجود این حقیقت که شیطان در عمل گمراه کردن انسان ها، محدودیت ها و ناتوانی هایی دارد که نداشتن استدلال و منطق از آن جمله است، توانمندی و استعدادهایی هم به اذن خدا در او وجود دارد که محورهای نفوذ جهت القاء و اغوای او معروف هستند.
ذیلاً به نمونه هایی از آن اشاره می شود:
1- ایجاد وسوسه در انسان: شیطان از طریق القای شک و تردید در افکار و اعمال عقلانی و متمایل کردن افراد به خواهش های بی تعادل نفسانی، آنها را دچار وسوسه نموده و مقدمه انجام عمل خلاف را فراهم می آورد.
2- زیبا جلوه دادن گناه انسان: شیطان با استفاده از تمایلات نفسانی جاذبه های مادی و غریزی اعمال را طوری در نظر افراد سست ایمان زیبا جلوه می دهد که حدود و حقوق فردی و اجتماعی و عقلانی عمل فراموش شده و فرد بدون احساس گناه، مرتکب خطا و اغوای شیطان می شود.
3- انکار خدا توسط انسان های فریب خورده: انسان های مغرور و فریب خورده، چنان در خودشیفتگی و انانیت غوطه ور می شوند که خود را بی نیاز از رحمت و نعمات الهی تصور نموده، دست به طغیان و سرکشی می زنند و خود را در معرض نابودی و شکست قرار می دهند.
4- توبه و استغفار را انکار کردن: فریب خوردگان بر اثر ناامیدی، که از القائات شیطان است، امکان جبران و بازگشت به سلامتی را انکار نموده، قدمی در راه اصلاح خود و دیگران برنمی دارند، زیرا امیدواری به توبه و استغفار از نشانه های ایمان و مقدمه نجات است.
5- به تأخیر انداختن زمان توبه: وقتی آیه توبه نازل شد، شیطان بسیار ناامید و خشمگین شد و به فکر چاره افتاد. شیطان و دستیاران او با این امید خوشحال شدند که هم توبه کردن را از یاد مردم می بریم و هم زمان توبه را به تأخیر انداخته، فرصت توبه را به افراد نمی دهیم.
6- فریب انسان ها با زبان زیبا: بسیاری از شیاطین و منافقین فریب خورده توسط شیطان، بدون اینکه عمل سالم و صالحی داشته باشند، چنان در بیان توانمند نشان می دهند که تعجب افراد ظاهربین را بر می انگیزند. و اساساً بیشتر اهل حرف و سخن هستند تا اهل عمل سالم.
7- وعده جاودانگی به انسان محدود: شیطان به انسان که در نشئه روحانی باقی و جاویدان است، به دروغ وعده جاودانگی در دنیای محدود و موقت را می دهد و با آرزوهای فریبکارانه دنیایی، قیامت و حساب را از یاد او برده و او را به جاودانگی در جهنم مبتلا می کند.
8- از بین بردن جاودانگی روح تخیل افراد: وهم و خیال اسلحه شیطان است و اگر خیال با عقل مهار نشود، رابطه انسان را از واقعیات و حقایق عالم، از جمله جاودانگی روح الهی به تباهی برده و او را اسیر دنیای نفسانی و بی اعتدال می کند.
9- گذاشتن باطل در برابر حق: شیطان در برابر همه چیز حقیقی که اصل آن غیر قابل انکار است، موجودی خیالی و غیر واقعی و ضد حقیقت؛ یعنی، باطل را قرار داده و انسان های ظاهربین و بی فکر و بی استدلال را فریب می دهد و به تباهی می کشاند.
10- کوچک و آسان نمایاندن گناهان بزرگ: شیطان برعکس انسان های ساده اندیش به خوبی میداند که گناه و انحراف، مانند دانه ای است که در وجود آدمی و نفس ضعیف او خانه کرده و به تدریج فرد را به تکرار کارهای خلاف عقل و دین ترغیب می نماید و بر همین اساس، ارتکاب گناهان کوچک را دروازه گناهان بزرگ به شمار می آورد.
11- غفلت از قیامت با آرزوهای دراز دنیایی: از شیوه های شیطان برای فریب دادن انسان های غافل، این است که آرزوهای دراز را برای انسان ها مانند هدفی اساسی در آورده و عمر کوتاه انسان را در پی تحقق آرزوهای دراز به تباهی می کشاند و آینده محتوم و مهم؛ یعنی، روز قیامت را از یاد او می برد.
12- ایجاد شک و تردید نسبت به حقایق: اولین قدم فریب و اغوای شیطان، ایجاد شک و تردید در انسان های ضعیف نسبت به حقایق می باشد؛ زیرا پس از سلب ایمان و یقین از انسان است که شیطان می تواند تمام فریب های خود را انجام دهد. اساساً باید توجه داشت که شیطان در انسان های مردد طمع می کند.
13- شک درباره انبیاء: از دشمنی های بزرگ و فریب های شیطان این است که انسان های سطحی و ضعیف النفس را نسبت به حقانیت انبیای الهی دچار تردید می نماید. و برای این افراد فریب خورده، عقل آسیب پذیر و محدود و یا نیروهای ناشناخته و غیر واقعی را به عنوان منبع هدایت انسان ها معرفی می کند.
برگرفته از کتاب سایه های خورشید، مرجع کامل شیطان شناسی
بخش اول: کلیات بحث شیطان شناسی
بخش دوم: شیطان در معارف دینی
بخش سوم: بررسی روانشناختی شیطان
بخش چهارم: محورهای نفوذ شیطان
بخش پنجم: روش های مقابله با شیطان
بخش ششم: شیطان شناسی در ادب، حکمت و سوء تفاهم ها
سایت تبیان