50cent
02-05-2010, 12:36 AM
در باور ايرانيان باستان يا زرتشتيان، هستی از چهار گوهر ساخته شده كه به هم پيوسته اند و از پرتوهای آنها بر يكديگر پويندگی و بالندگی از هر كس سرچشمه می گيرد.
اين چهار بخش بدين شمارند: تن، جان، روان و فروهر. تن و جان از آن جهان زمينی هستند ولی روان و فروهر از آن جهان مينوی سرشت مشيا (انسان) هستند.
هر يك از اندام های نگاره ی فروهر، گويای اندريافته ای در انديشه ی نياكان ما دارد، كه در اينجا چكيده ای بسیار کوتاه از آن را بازگو می كنيم:
1.چهره ی سالخورده و درخشان و سامان فروهر: ياد آوری الگوي به كار گيري آزمودگی پيران جهان ديده، دانا، رسا و خردمند است و درخشان و سامان بودن چهره ی او پاكی و آراستگی را گوشزد می كند.
2.بال های فروهر: بال های گشاده ی فروهر در سه اشكوب (طبقه) فراگيري پندار نيك = هومت، گفتار نيك = هوخت و كردار نيك = هورشت را به او سپارش (سفارش) و ياد آوري مي كند و نشان وارستگی مشيا از گرايش های ناهنجار است، تا او به ياری آن، نيروی پرواز مينوي گرفته و به درجه ی رسايی و والا و سرانجام به اهورامزدا برسد.
براستی چه زيبا گفت آن پيامبر و آموزگار بزرگ اشو زرتشت، چون تنها با بكار بستن همين پندار، گفتار و كردار نيك جهانی پر از آرامش و آشتی خواهيم داشت.
3.دامن فروهر رو به پايين در سه اشكوب (طبقه): نشان بد انديشی = دُژمت، بد گفتاری = دُژوخت و بد كرداری = دُژورشت است و ياد آوری می كند كه هر كسی بايد با زير پا گذاشتن انديشه، گفتار و كردار ناپاك، كينه، رشك، آز و بدی را از خود دور سازد.
4.دو رشته ی آويخته در پايين يكي به سوي راست و ديگري به سوي چپ: رشته ی سوي راست نشان سپنته مينو = منش پاك و رشته ی چپ نشان انگره مينو = انديشه پليد است. باز در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی را می بينيم كه می گويد در مشيا (انسان) دو نيروی اهورايي و اهريمني هست و او با كوچكترين گرايشي به سوي نيروي اهريمني، نابود خواهد شد. به ديگر سخن، خوبی و بدی در درون مشيا هستی دارد و اين اوست كه با پندار، گفتار و كردار نيك به منش پاك خواهد رسيد.
در فرزانش زرتشتي اهريمن (شيطان) هستی جداگانه ای نيست كه همواره در کمین باشد كه مشيا (انسان) را گول بزند و او را از راه راست كژ كند، ونكه (بلكه) اين نيروی اهريمنی، در درون او جای دارد و اين اوست كه با پشت سر گذاشتن اين نيرو و رسايی (تكامل) توانا خواهد شد كه به اهورامزدا نزديك شود. اين نارسايی مشيا (انسان) است كه هر لغزشی را گردن كسی می اندازد، و آفريدن هستي به نام شيطان، سستی او در برابر دشواری ها و سختی ها است.
5.چنبره ی (حلقه ی) پيرامون كمر فروهر: در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی نهفته است كه ياد آور نماد بی پايانی روزگار يا چنبره ي (حلقه ی) روزگار است و برگشت كردار مشيا به خود او است، به ديگر سخن دوزخ و بهشت در همين جهان است و هرچه بكنيم به خودمان برمی گردد.
6.دست راست فروهر هم رو به جلو و هم به بالا است: رو به جلو بودن دست آرمان مشيا (انسان) را ياد آوری می كند كه همواره به سوی پيشرفت و بالندگی باشد. راست بودن دست نشان راستی و آشتی جو بودن او در پيشرفت است. افراشته به بالا بودن دست نشان ستايش به درگاه اهورامزدای يکتا همزمان با پيشرفت است.
7.چنبره ی (حلقه ی) در دست چپ فروهر: نشان پيمان سپند (مقدس) مشيا با اهورامزدا در پيوستن به اشويی است. چپ بودن دست نشان شيفته بودن دل و جان به اهورامزدا است، چون دست چپ به دل نزديكتر است.
اين نماد امروزه بگونه ی انگشتر پيوند (حلقه ی ازدواج) در همه ی جهان بكار گرفته می شود. زن و شوهر نيز با دادن انگشتر پيوند در دست چپ، پيمانی سپند را با يكديگر می بندند كه هميشه به يكديگر زنهار دار (وفادار) باشند.
در پايان به اميد روزی كه مردم با دوری از پی ورزی (تعصب) دوباره بيدار شوند و ريشه های زيبا و ژرف خود را باز شناسند
http://pnu-club.com/imported/2010/02/564.jpg (http://www.fotothing.com/photos/dc1/dc1f0cc0ad9720087051ec1b88a9d9b8.jpg)
اين چهار بخش بدين شمارند: تن، جان، روان و فروهر. تن و جان از آن جهان زمينی هستند ولی روان و فروهر از آن جهان مينوی سرشت مشيا (انسان) هستند.
هر يك از اندام های نگاره ی فروهر، گويای اندريافته ای در انديشه ی نياكان ما دارد، كه در اينجا چكيده ای بسیار کوتاه از آن را بازگو می كنيم:
1.چهره ی سالخورده و درخشان و سامان فروهر: ياد آوری الگوي به كار گيري آزمودگی پيران جهان ديده، دانا، رسا و خردمند است و درخشان و سامان بودن چهره ی او پاكی و آراستگی را گوشزد می كند.
2.بال های فروهر: بال های گشاده ی فروهر در سه اشكوب (طبقه) فراگيري پندار نيك = هومت، گفتار نيك = هوخت و كردار نيك = هورشت را به او سپارش (سفارش) و ياد آوري مي كند و نشان وارستگی مشيا از گرايش های ناهنجار است، تا او به ياری آن، نيروی پرواز مينوي گرفته و به درجه ی رسايی و والا و سرانجام به اهورامزدا برسد.
براستی چه زيبا گفت آن پيامبر و آموزگار بزرگ اشو زرتشت، چون تنها با بكار بستن همين پندار، گفتار و كردار نيك جهانی پر از آرامش و آشتی خواهيم داشت.
3.دامن فروهر رو به پايين در سه اشكوب (طبقه): نشان بد انديشی = دُژمت، بد گفتاری = دُژوخت و بد كرداری = دُژورشت است و ياد آوری می كند كه هر كسی بايد با زير پا گذاشتن انديشه، گفتار و كردار ناپاك، كينه، رشك، آز و بدی را از خود دور سازد.
4.دو رشته ی آويخته در پايين يكي به سوي راست و ديگري به سوي چپ: رشته ی سوي راست نشان سپنته مينو = منش پاك و رشته ی چپ نشان انگره مينو = انديشه پليد است. باز در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی را می بينيم كه می گويد در مشيا (انسان) دو نيروی اهورايي و اهريمني هست و او با كوچكترين گرايشي به سوي نيروي اهريمني، نابود خواهد شد. به ديگر سخن، خوبی و بدی در درون مشيا هستی دارد و اين اوست كه با پندار، گفتار و كردار نيك به منش پاك خواهد رسيد.
در فرزانش زرتشتي اهريمن (شيطان) هستی جداگانه ای نيست كه همواره در کمین باشد كه مشيا (انسان) را گول بزند و او را از راه راست كژ كند، ونكه (بلكه) اين نيروی اهريمنی، در درون او جای دارد و اين اوست كه با پشت سر گذاشتن اين نيرو و رسايی (تكامل) توانا خواهد شد كه به اهورامزدا نزديك شود. اين نارسايی مشيا (انسان) است كه هر لغزشی را گردن كسی می اندازد، و آفريدن هستي به نام شيطان، سستی او در برابر دشواری ها و سختی ها است.
5.چنبره ی (حلقه ی) پيرامون كمر فروهر: در اين نشان فرزانش ژرف و كهن زرتشتي ايرانی نهفته است كه ياد آور نماد بی پايانی روزگار يا چنبره ي (حلقه ی) روزگار است و برگشت كردار مشيا به خود او است، به ديگر سخن دوزخ و بهشت در همين جهان است و هرچه بكنيم به خودمان برمی گردد.
6.دست راست فروهر هم رو به جلو و هم به بالا است: رو به جلو بودن دست آرمان مشيا (انسان) را ياد آوری می كند كه همواره به سوی پيشرفت و بالندگی باشد. راست بودن دست نشان راستی و آشتی جو بودن او در پيشرفت است. افراشته به بالا بودن دست نشان ستايش به درگاه اهورامزدای يکتا همزمان با پيشرفت است.
7.چنبره ی (حلقه ی) در دست چپ فروهر: نشان پيمان سپند (مقدس) مشيا با اهورامزدا در پيوستن به اشويی است. چپ بودن دست نشان شيفته بودن دل و جان به اهورامزدا است، چون دست چپ به دل نزديكتر است.
اين نماد امروزه بگونه ی انگشتر پيوند (حلقه ی ازدواج) در همه ی جهان بكار گرفته می شود. زن و شوهر نيز با دادن انگشتر پيوند در دست چپ، پيمانی سپند را با يكديگر می بندند كه هميشه به يكديگر زنهار دار (وفادار) باشند.
در پايان به اميد روزی كه مردم با دوری از پی ورزی (تعصب) دوباره بيدار شوند و ريشه های زيبا و ژرف خود را باز شناسند
http://pnu-club.com/imported/2010/02/564.jpg (http://www.fotothing.com/photos/dc1/dc1f0cc0ad9720087051ec1b88a9d9b8.jpg)