donya88
02-01-2010, 06:54 PM
واژه Utility به معنای فایده و سودمندی است که در فارسی اكثراً به «مطلوبیت» ترجمه میشود؛ البته از لحاظ لغوی نادرست و از نظر معنا نامتناسب است؛ اما چون دو واژه فایده و سودمندی در متون اقتصادی در معنای دیگری رواج دارند برای اینكه ذهن خواننده را دچار سردرگمی نكند، بهتر است از همان واژه مطلوبیت به جای Utility استفاده شود.
فیلسوف انگلیسی جرمی بنتهام(1748-1831) اولین کسی بود که این واژه را در معنای مصطلح خود به کار برد. البته اقتصادداناني چون گوسن(1854)، جونز(1871)، والراس(1874)، اجورث(1881)، ايرونيگ فيشر(1892)، ويلفرد پارتو(1906) در تحول اين نظريه تلاشهاي شايان تقديری انجام دادهاند
در مباحث اقتصاد خرد، تقاضا و استخراج منحنی تقاضا اهمیت زیادی دارد. منحنی تقاضا ارتباط مستقیمی با نظریه رفتار مصرفكننده دارد، اگر رفتار مصرفكننده به خوبی تجزیه و تحلیل شود میتوان درك صحیحی از تقاضا بدست آورد. مصرفكننده برای انتخاب، از مقیاس ترجیحات استفاده میكند. به این معنا كه کالاهای و خدمات مختلف در نزد مصرفكننده از اهمیت یكسانی برخوردار نیستند. مصرفکننده در هنگام مصرف با استفاده از مقیاس رجحان، كالاها و خدمات را رتبهبندی کرده و همیشه برترینها را جهت حداكثر كردن رضایت خاطر خود انتخاب میكند. نظریه رفتار مصرفكننده صحت و سقم نظریه ترجیحات و ثبات انتخاب را آزمون و بررسی کرده و علت ترجیح كالای A بر كالای B را تبیین میکند. مطلوبیت و منحنیهای بیتفاوتی روشهایی هستند که تئوری رفتار مصرف كننده را بیان میكنند.
مفهوم مطلوبیت:
هر مصرفكننده به خاطر مصرف كالاها را گزینش میکند و هنگامی كه آنرا مصرف میكند از مصرف آن لذت میبرد این نوع رضایتمندیای كه مصرفكننده از مصرف كالا بدست میآورد در نظریه مطلوبیت با یک واحد فرضی به نام "یوتیل" اندازهگیری میشود؛ كه در بيان علت انتخاب و نحوه تقاضا موثر است. این رضایت خاطری كه از مصرف كالا و خدمات نصیب مصرفكننده میگردد مطلوبیت نامیده میشود.
این نظریه در واقع به دنبال ریاضی كردن مفهوم مصرف است که با استفاده از آن به استخراج منحني تقاضا ميپردازد؛ البته مصرف را با واحدهای فرضی ميسنجند؛ زیرا نمیتوان میان مطلوبیت مصرف میخ، بستنی و بنزین، واحد مشتركی تعریف كرد.
مفهوم مطلوبیت كل و نهایی Total & Marginal Utility
مطلوبیت كل(Utility Total) به مطلوبیت حاصل از كل كالاهای مصرف شده اطلاق میگردد؛ اگر مطلوبیت مصرف یك لیوان معادل 100 واحد و دو لیوان معادل 140 واحد و سه لیوان معادل 170 واحد مطلوبیت برای ما داشته باشد در هر مرحله ما به مطلوبیت كل رسیدهایم و با مصرف 3 لیوان معادل 170 واحد مطلوبیت داریم هر قدر واحدهایی از یك كالا كه مورد مصرف فرد در واحد زمان قرار میگیرد بیشتر باشد، مطلوبیت كلی كه بدست میآید نیز بیشتر است.
مطلوبیت نهایی(اضافی)(Marginal Utility)، عبارت از آن مقدار مطلوبیتی است كه بر اثر تغییر در مصرف كالائی مشخص به میزان یك واحد، طی دورهای از زمان حاصل میگردد. یعنی اگر مطلوبیت كل حاصل از مصرف n مقدار كالایی معین را با TUn و مطلوبیت كل حاصل از مصرف n-1 مقدار از همان كالا را طی همان دوره زمانی با TUn-1 نمایش دهیم مطلوبیت اضافی ما عبارت خواهد بود از: TUn-TUn-1در مثال لیوان سوم معادل(30=140-170) یعنی 30 واحد به مطلوبیت لیوان دوم افزوده شده است(مطلوبیت اضافی لیوان سوم، معادل 30 واحد است).
اکثر مترجمین واژه Marginal در كلمه Marginal Utility را به نهائی ترجمه كردهاند كه به نظر برخی مترجمین باید به اضافی ترجمه میشده است.
قانون نزولی مطلوبیت نهائی:Law of Diminishing Marginal Utility
یك قرن پیش وقتی اقتصاددانان در مورد مطلوبیت نظر دادند، قانون مطلوبیت نهائی نزولی را هم تشریح كردند. وقتی فردی، از یک كالایی بیشتر استفاده میكند میزان مطلوبیت اضافی(نهائی) وی كاسته میشود. علت این است كه با مصرف بیشتر گرچه مطلوبیت كل به صورت كند افزایش مییابد؛ اما رضایت مصرفکننده از آن كالا كمتر میگردد.
برای وضوح بیشتر به نمودارهای زیر توجه كنید. در نمودار الف، با مصرف كالا مطلوبیت به نقطه A رسیده و سپس سقوط میكند. نقطه A که مصرفكننده تمایلی به مصرف واحد اضافی ندارد، نقطه اشباع با سیری نامیده میشود. مطلوبیتهای اضافی در نمودار ب نشان دهنده قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی است.
http://pnu-club.com/imported/2010/02/21.jpg
مطلوبیت در نظریات اقتصاددانان امروز
ویلیام استانلی جونز(1835-1882) از جمله اقتصاددانان نئوكلاسیك است که مفهوم مطلوبیت بتنهام را كه در شكل كاملاً متفاوتی نسبت به كاربرد امروزی او بود بسط داد؛ تا توضیح رفتار مصرفكنندگان را بیابد. جونز فكر میكرد كه نظریه اقتصادی، محاسبه خوشی و رنج است. وی نشان داد كه افراد عاقل، تصمیمات مصرفی خود را بر اساس مطلوبیت نهایی حاصل از هر كالا میگیرند.
بسیاری از طرفداران فلسفه مطلوبیتگرایی قرن 19 اعتقاد به قابل محاسبه بودن مطلوبیت داشتند. امروزه اقتصاددانان نظریه مطلوبیت قابل محاسبه عددی را رد کرده و مطلوبیت ترتیبی(Ordinal Utility) را مطرح میكنند كه در آن با توجه به ترجیح كالای A به B میتوان خواص منحنیهای تقاضای بازار را اثبات كرد.
ادامه دارد.........
فیلسوف انگلیسی جرمی بنتهام(1748-1831) اولین کسی بود که این واژه را در معنای مصطلح خود به کار برد. البته اقتصادداناني چون گوسن(1854)، جونز(1871)، والراس(1874)، اجورث(1881)، ايرونيگ فيشر(1892)، ويلفرد پارتو(1906) در تحول اين نظريه تلاشهاي شايان تقديری انجام دادهاند
در مباحث اقتصاد خرد، تقاضا و استخراج منحنی تقاضا اهمیت زیادی دارد. منحنی تقاضا ارتباط مستقیمی با نظریه رفتار مصرفكننده دارد، اگر رفتار مصرفكننده به خوبی تجزیه و تحلیل شود میتوان درك صحیحی از تقاضا بدست آورد. مصرفكننده برای انتخاب، از مقیاس ترجیحات استفاده میكند. به این معنا كه کالاهای و خدمات مختلف در نزد مصرفكننده از اهمیت یكسانی برخوردار نیستند. مصرفکننده در هنگام مصرف با استفاده از مقیاس رجحان، كالاها و خدمات را رتبهبندی کرده و همیشه برترینها را جهت حداكثر كردن رضایت خاطر خود انتخاب میكند. نظریه رفتار مصرفكننده صحت و سقم نظریه ترجیحات و ثبات انتخاب را آزمون و بررسی کرده و علت ترجیح كالای A بر كالای B را تبیین میکند. مطلوبیت و منحنیهای بیتفاوتی روشهایی هستند که تئوری رفتار مصرف كننده را بیان میكنند.
مفهوم مطلوبیت:
هر مصرفكننده به خاطر مصرف كالاها را گزینش میکند و هنگامی كه آنرا مصرف میكند از مصرف آن لذت میبرد این نوع رضایتمندیای كه مصرفكننده از مصرف كالا بدست میآورد در نظریه مطلوبیت با یک واحد فرضی به نام "یوتیل" اندازهگیری میشود؛ كه در بيان علت انتخاب و نحوه تقاضا موثر است. این رضایت خاطری كه از مصرف كالا و خدمات نصیب مصرفكننده میگردد مطلوبیت نامیده میشود.
این نظریه در واقع به دنبال ریاضی كردن مفهوم مصرف است که با استفاده از آن به استخراج منحني تقاضا ميپردازد؛ البته مصرف را با واحدهای فرضی ميسنجند؛ زیرا نمیتوان میان مطلوبیت مصرف میخ، بستنی و بنزین، واحد مشتركی تعریف كرد.
مفهوم مطلوبیت كل و نهایی Total & Marginal Utility
مطلوبیت كل(Utility Total) به مطلوبیت حاصل از كل كالاهای مصرف شده اطلاق میگردد؛ اگر مطلوبیت مصرف یك لیوان معادل 100 واحد و دو لیوان معادل 140 واحد و سه لیوان معادل 170 واحد مطلوبیت برای ما داشته باشد در هر مرحله ما به مطلوبیت كل رسیدهایم و با مصرف 3 لیوان معادل 170 واحد مطلوبیت داریم هر قدر واحدهایی از یك كالا كه مورد مصرف فرد در واحد زمان قرار میگیرد بیشتر باشد، مطلوبیت كلی كه بدست میآید نیز بیشتر است.
مطلوبیت نهایی(اضافی)(Marginal Utility)، عبارت از آن مقدار مطلوبیتی است كه بر اثر تغییر در مصرف كالائی مشخص به میزان یك واحد، طی دورهای از زمان حاصل میگردد. یعنی اگر مطلوبیت كل حاصل از مصرف n مقدار كالایی معین را با TUn و مطلوبیت كل حاصل از مصرف n-1 مقدار از همان كالا را طی همان دوره زمانی با TUn-1 نمایش دهیم مطلوبیت اضافی ما عبارت خواهد بود از: TUn-TUn-1در مثال لیوان سوم معادل(30=140-170) یعنی 30 واحد به مطلوبیت لیوان دوم افزوده شده است(مطلوبیت اضافی لیوان سوم، معادل 30 واحد است).
اکثر مترجمین واژه Marginal در كلمه Marginal Utility را به نهائی ترجمه كردهاند كه به نظر برخی مترجمین باید به اضافی ترجمه میشده است.
قانون نزولی مطلوبیت نهائی:Law of Diminishing Marginal Utility
یك قرن پیش وقتی اقتصاددانان در مورد مطلوبیت نظر دادند، قانون مطلوبیت نهائی نزولی را هم تشریح كردند. وقتی فردی، از یک كالایی بیشتر استفاده میكند میزان مطلوبیت اضافی(نهائی) وی كاسته میشود. علت این است كه با مصرف بیشتر گرچه مطلوبیت كل به صورت كند افزایش مییابد؛ اما رضایت مصرفکننده از آن كالا كمتر میگردد.
برای وضوح بیشتر به نمودارهای زیر توجه كنید. در نمودار الف، با مصرف كالا مطلوبیت به نقطه A رسیده و سپس سقوط میكند. نقطه A که مصرفكننده تمایلی به مصرف واحد اضافی ندارد، نقطه اشباع با سیری نامیده میشود. مطلوبیتهای اضافی در نمودار ب نشان دهنده قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی است.
http://pnu-club.com/imported/2010/02/21.jpg
مطلوبیت در نظریات اقتصاددانان امروز
ویلیام استانلی جونز(1835-1882) از جمله اقتصاددانان نئوكلاسیك است که مفهوم مطلوبیت بتنهام را كه در شكل كاملاً متفاوتی نسبت به كاربرد امروزی او بود بسط داد؛ تا توضیح رفتار مصرفكنندگان را بیابد. جونز فكر میكرد كه نظریه اقتصادی، محاسبه خوشی و رنج است. وی نشان داد كه افراد عاقل، تصمیمات مصرفی خود را بر اساس مطلوبیت نهایی حاصل از هر كالا میگیرند.
بسیاری از طرفداران فلسفه مطلوبیتگرایی قرن 19 اعتقاد به قابل محاسبه بودن مطلوبیت داشتند. امروزه اقتصاددانان نظریه مطلوبیت قابل محاسبه عددی را رد کرده و مطلوبیت ترتیبی(Ordinal Utility) را مطرح میكنند كه در آن با توجه به ترجیح كالای A به B میتوان خواص منحنیهای تقاضای بازار را اثبات كرد.
ادامه دارد.........