Borna66
01-26-2010, 03:48 PM
افشاگری پدر و پسر وزنه بردار علیه رضازاده
پانزوان با دهان آرنج سعيد را ميمكيد تا كبود شود كه عكس بگيرند كه بگويند سعيد عليحسيني مصدوم شده است. كجا سعيد مصدوم شده بود؟ همه اينها نقشه بود. همه اينها نقشهاي بود براي نابود كردن سعيد. گفتم ميروم روي تخته مينشينم و اعتراض ميكنم. گفتند با آبروي ايران بازي نكن و اين كار براي ايران بد ميشود.
دیروز انتشار خبر حضور علی حسینی و پدرش در خبرگزاری ایسنا برای بیان ناگفتههایشان آنچنان موجی به پا کرد که برخی روزنامهها تا آخرین ساعات پیش از بسته شدن صفحاتشان، چشم انتظار باشند تا شاید این اظهارات که قطعاً جنجال به همراه داشت روی خروجی خبرگزاری قرار گیرد و تیتر یک امروز باشد اما همکارانمان که در این زمینه جانب عدل را گرفتهاند، صبح امروز این گفت و گو را منتشر کردند تا حسین رضازاده رسماً تمام شود.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ گفت و گو آنچنان فضایی را به تصویر میکشد که دریافت اوضاع خرابتر از آن است بتوان چیزی را پنهان کرد و گویی علی حسینی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته، قصد کرده، "چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من" را به خوبی صرف کند و نشان دهد هیچ کاری را سرخود انجام نداده است. مروی بر این گفتهها، مطالبی که توسط برخی اهالی وزنهبردhttp://pnu-club.com/imported/2010/01/971.jpgاری بیان میشد و از درجش به واسطه غیرقابل استناد بودن پرهیز میکردیم، مقابلمان به حرکت در میآورد.
اینکه او حتی از بطری که دربش باز شده بود و صدای شکستن پلمب درش را نشنیده بوده، آب نمیخورده و یا اینکه تماس میگرفته و به نام مسئولان غذا سفارش میداده و هنگام تحویل غذا، هزینه را پرداخت میکرده تا احیاناً اتفاقی در مسیر نیافتد و یا این روایت که حتی روی غذایش داروی دوپینگ ریخته بوده و ته قاشقی خورده بوده تا متوجه شود اگر در غذایش دارویی ریخته شود، چه طعمی خواهد گرفت، مطالبی است که میتواند با استناد به اعترافات صریح علی حسینی انطباق داد و نتیجه گرفت، او از فرارسیدن چنین روزی با توطئه هراس داشته است.
او حتی برخی حرفهایش را نیز نزده و این نشان میدهد که منتظر است تا پاسخ احتمالی رضازاده را با پاسخهای کوبندهتری بدهد و به همان قرآنی که با اشک پدرش به آن قسم یاد میکند، در این ماجرا که حیثیت، آبرو و تمام آیندهاش در گرو آن است، کوتاه نیاید و از حقش نگذرد: «به همين قرآن قسم كه پسر من دوپينگي نيست و آنها ميخواهند جوانم را قرباني كنند. من هم تا آخرين نفس، حتي اگر اعدامم هم كنند از حقمان يك قدم عقب نمينشينيم.» اين سخنان عزيز عليحسيني، قهرمان سالهاي دور وزنهبرداري آسيا و پدر سعيد عليحسيني است كه پس از مثبت اعلام شدن سئوالبرانگيز آزمايش دوپينگ فرزندش، با مسئولان فدراسيون اتمام حجت كرده و ميخواهد بسياري از حقايق و سئوالهاي ذهنش را با مردم در ميان بگذارد.
فضای وزنهبرداري ايران اين روزها اينقدر شوكآور و تاسفبرانگيز است كه حتي رسالت اصلي و حرفهاي اطلاع رساني را هم تحت شعاع خودش قرار ميدهد. هر چه تلاش ميكنيم از چارچوبها اصلي كار رسانهاي خارج نشويم، بازهم مجبور ميشويم از عمق فاجعههاي موجود مرثيهسرايي كنيم. مرثيهای كه آخرين پردهاش بر مرگ سهراب است.
سهراب، آن اميدايران زمين. فرازهای اصلی این گفت و گو طولانی و روایت همراهش که بیشک مرثیهای تلخ برای مردی است که میتوانست تختی شود، در پی میآید، شاید حسین رضازاده مدتی طولانی، از ورزش جدا شود و برای عدم تداعی این آبروریزی که موجب سرشکستی مردم این مملکت نیز هست، صرفاً به فعالیتهای اقتصادیاش بپردازد.
شروع غيرحرفهاي و سئوالبرانگيز!
ماجرا از آنجا شروع شد كه دوشنبه - پنجم بهمن - داراب رياحي، نايب رييس فدراسيون وزنهبرداري به يكباره به نمايندگان رسانههاي گروهي اعلام كرد كه نمونه آزمايش دوپينگ "سعيد عليحسيني" مثبت اعلام شده و او براي هميشه بايد از دنياي وزنهبرداري خداحافظي كند. اين خبر در حالي اعلام شد كه هيچ كدام از مراحل قانوني، بنابر قوانين آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ طي نشده و حتي مراجع ذيصلاح نيز همچون فدراسيون بينالمللي وزنهبرداري به آن اشاره نكردهاند!
در مورد مثبت شدن دوپينگ سعيد عليحسيني صدها سئوال وجود دارد كه هر كدام ميتواند قبول اين مسئله را سخت و سختتر كند. پس از همين ماجرا بود كه عزيز و سعيد عليحسيني به ايسنا آمدند تا بسياري از سئوالها و ناگفتههاي خود را براي مردم بيان كنند. تا مردم قضاوت كرده و افكار عمومي راه را براي پيگيريهاي آنها بازتر كند.
سابقه مشكلات عليحسيني
عليحسيني از سال پيش كه توانست ركوردهاي دسته فوق سنگين جوانان جهان را بشكند، جاي خود را به عنوان يك پديده جديد در وزنهبرداري دنيا باز كرد. او اگر در بازيهاي المپيك مصدوم نبود به گفته كارشناسان فدراسيون بينالمللي يكي از مدالهاي المپيك پكن را به خود اختصاص ميداد. عملكرد او به قدري خوب بود كه بسياري عقيده داشتند سعيد نه تنها جانشين خوبي براي رضازاده خواهد شد، بلكه ميتواند همهي ركوردهاي جهاني و المپيك او را بشكند و به نام خود ثبت كند. همين موضوع براي او خطرناك بود.
سعيد عليحسيني پس از رقابتهاي جوانان آسيا بارها به اردو دعوت شد و تا ماهها از حضور در اردوي تيم ملي به دلايل مختلف طفره رفت.
رضازاده نامه من را به جاي اينكه مطالعه كرد
عزيز عليحسيني كه خود قهرمان وزنهبرداري آسيا بوده در اين مورد به ايسنا گفت: «من پيش از اين كه سعيد به اردو برود، گفتم كه اين بچه من 21 سالش است و ميخواهم كه درسش را در كنار وزنهبرداري تمام كند. ديپلمش را بگيرد، بعد بيايد در اردو. اين موضوع را به صورت كتبي به افشارزاده نوشتم. افشارزاده نامه من را به حسين رضازاده تحويل داد. رضازاده هم نامه من را به جاي اينكه مطالعه كند و بگويد كه سعيد علي حسيني اردو نرود، نامه من را پاره كرد و بيرون انداخت. سعيد بعدا آن نامه را در اردو پيدا كرد. اينها (كادر فني) از قبل ميخواستند كه سعيد را محروم كنند، از هشت ما پيش. از همان زماني كه گفت اردو نميآيم. من هم آن موقع گفته بودم كه صلاح نميدانم سعيد به اردو بيايد. كساني واسطه شدند و آمدند به ما گفتند كه اجازه بده سعيد به اردو برود و ما را پيش افشارزاده بردند. من آن موقع گفتم كه راضي نيستم سعيد به اردو برود. افشارزاده هم آن موقع گفت من ضمانت ميكنم، هر مشكلي كه براي سعيد به وجود بيايد جوابگو هستم. آن موقع اين موضوع را افشارزاده شفاهي به ما قول داد و پرويز جلاير هم كه دبير فدراسيون است، شاهد ماجرا بود. اميدواريم اكنون افشارزاده پيگير كارهاي سعيد باشد. حتي يكي از مسوولان فدراسيون هم پس از اينكه سعيد به اردو رفت، به رييس فدراسيون نامه نوشت كه علي حسيني در اردو امنيت ندارد.»
راضي نبودم به اردو بروم
سعيد علي حسيني هم در مورد رفتنش به اردو به ايسنا گفت: «پس از اين ماجراهايي كه پدرم گفت، من را به اردوي ازبكستان دعوت كردند. همه ميدانند كه اين اردوها براي چيست و چه اتفاقهايي در اين اردوها ميافتد. من حضور در اين اردو را قبول نكردم، چون ميدانستم برايم مشكل به وجود خواهد آورد. در اين اردوها كارهايي انجام ميدادند كه ورزشكار براي مسابقه آماده شود كه حالا من نميخواهم جزييات اين كارها را روشن كنم. خيلي از مسائل ديگر هم هست كه هنوز نياز به گفتن آنها نيست. من به اردوي ازبكستان نرفتم و پس از اينكه اينها از اردوي ازبكستان آمدند كميتهاي را تشكيل دادند و گفتند سعيد علي حسيني را از حضور در تيم ملي محروم ميكنيم. رضازاده گفت كه علي حسيني بايد مانند يك سرباز در اختيار تيم ملي باشد و خدمت كند. من گفتم، من خدمتم را ميكنم، اما اكنون نميتوانم به اردو بيايم، چرا كه درس دارم. من و پدرم آن موقع اعلام كرديم كه اردو براي ما امنيت ندارد و همين مساله باعث شد كه جلاير ما را پيش افشارزاده ببرد. افشارزاده در آن جلسه به ما گفت كه رضازاده ديگر رضازاده سابق نيست، او همانند دوران ورزشكارياش نيست. او اكنون مسووليت دارد و پيشرفت تو برايش موفقيت محسوب ميشود و گفت كه من هم ضمانت ميكنم كه هيچ مشكلي برايت پيش نيايد. حتي براي اينكه من را راضي كنند كه به اردو بروم، به من گفتند كه ما معلم خصوصي برايت ميآوريم كه درست را بخواني كه متاسفانه هيچ كدام از اينها انجام نشد. افشارزاده مسوول اصلي است و او بايد مشكلم را پيگيري كند.»
وي ادامه داد: «من از15 تيرماه به اردو رفتم. دو هفته در تهران بوديم. بعد از آن رفتيم اردبيل و در آنجا باز هم شروع كردند! و بعد رفتيم اردوي چابكسر كه در اردوي چابكسر تنها دو روز زارع و رضازاده آنجا بودند و بقيه دست پانزوان بود. پس از اين كه از چابكسر به تهران آمديم، مسوولان اردو به ما گفتند كه از آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ براي نمونهگيري آمدهاند. در حالي كه آنها از فدراسيون جهاني آمده بودند. دوم آبان ماه هم از ما نمونهگيري كردند كه من با خيال راحت به نمونهگيري رفتم. بدون اينكه هيچ مشكلي وجود داشته باشد، آخر آبانماه به رقابتهاي جهاني رفتيم كه آن اتفاقهاي شگفتانگيز برايمان رخ داد.»
در كرهجنوبي مصدوم نشده بودم، گفتند وزنه نزنم
كمتر از 24 ساعت مانده تا مسابقه سعيد عليحسيني در رقابتهاي جهاني 2009 كره جنوبي و درحالي كه او شانس نخست كسب مدال طلا محسوب ميشد، به يك باره اعلام شد كه عليحسيني آسيب ديده و نميتواند در رقابت شركت كند. آسيب ديديگياي كه بسياري آن را مشكوك قلمداد كردند.
سعيد عليحسيني در اين رابطه گفت: «من در مسابقههاي جهاني مصدوم نبودم. در مسابقههاي جهاني يك شب مانده به مسابقه، پدرم را صدا كردند. پدرم رفت صحبت كرد. رضازاده و كادر فني نامهاي را به ما دادند و گفتند شما نميتوانيد در مسابقه وزنه بزنيد. به ما گفتند كه نامهي تذكري از سوي آقاي "آيان" (رييس فدراسيون بينالمللي) آمده و اجازه نداريد در اين مسابقه شركت كنيد. ما گفتيم بايد چكار كنيم و گفتند: "آقاي آيان گفته بايد وزنهبردار كرهاي اول شود. همين طور كه وزنهبردار آلمان و روسيه نيامده." البته اين صحبتها را زارع ميكرد و رضازاده بيشتر سكوت كرده بود. به من گفتند كرهاي بايد اول شود. تو هم بايد كنار بكشي تا وزنهبردار كرهاي اول شود. به من گفتند آيان با وزنهبردار كرهاي بسته كه او اول شود. آنجا صحبت از دوپينگ نبود. يك نامهاي به ما نشان دادند كه اين اخطاريه است. ما گفتيم اخطاريه چيست؟ وقتي نامه اخطاريه را ديدم، زارع به عنوان مربي تيم آن را از من گرفت و در ساكش انداخت و گفت اين نمايشي و بي اهميت است. به من گفتند كه آقاي افشارزاده چون به آقاي آيان پول نداده، آيان ناراحت شده و او با توجه به اينكه ميدانسته تو مدال ميگيري، دست روي تو گذاشته تا تو وزنه نزني. به من گفتند كه ما ميرويم فدراسيون جهاني پول ميدهيم و مشكل تو حل ميشود. هيچ كس هم نميفهمد. حتي اين را به من گفتند كه آيان گفته شما عكاس ورزشي داريد يا من بگويم عكاس ما بيايد كه از دست سعيد عكس بگيرد و به رسانهها بگوييد كه مصدوم شده است. من و پدرم اين را قبول نكرديم. افشارزاده زنگ زد به پدرم كه چه شده است؟ پدرم گفت من ميخواهم موقع مسابقه بروم و روي تخته بنشينم، چرا كه ميخواهند حق ما را بخورند. پدرم گفت نميگذارم حق سعيد ضايع شود. افشارزاده هم گفت شما با آبروي ايران بازي نكنيد. اين طوري آبروي ايران ميرود. بعد از آن ما هم قبول كرديم. وقتي آمديم ايران، دكتر شهابي(عضو كميته پزشكي فدراسيون بينالمللي) گفت كه سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شده و من در فدراسيون جهاني ديدهام.»
نقشه اين بازي از كرهجنوبي شروع شد
عزيز حسيني پدر هم در اين رابطه خاطر نشان كرد: «روزي كه رسيديم كرهجنوبي ديدم كه سعيد تنها و بدون مربي تمرين ميكند. آنجا اين سوال برايم بوجود آمد كه مربي و سرپرستي كه از اينجا ميروند، براي چه ميروند؟ روزي كه من رسيدم آنجا هيچ كس بالاي سر سعيد نبود كه تمرين كند. او تنها داشت تمرين ميكرد. پس مربيان آن موقع كجا بودند؟ من به عنوان پدرش آنجا بودم. يك ورزشكاري كه از اينجا ميرود بايد تنها آنجا تمرين كند؟ اين سوال اول من است. مربيان ما براي چه رفته بودند؟ براي توطئه كردن رفته بودند؟ براي نابودكردن سعيد رفته بودند؟ سه بار آقايان رضازاده، افشين رياحي و بهمن زارع با آيان در كرهجنوبي جلسه گذاشتند. در مورد چه بود؟ چرا جلسه گذاشته بودند؟ چه مسالهاي داشتند كه اين قدر مهم بود؟ سوال ديگرم اين است؛ يك ورزشكاري كه دوم آبانماه تست داده، نتيجه آن طبق قوانين 15 روز پس از تست بايد اعلام ميشد. كدام قانوني نوشته كه يك روز مانده به مسابقه اعلام كنند كه ورزشكار محروم است يا نميتواند در مسابقه شركت كند؟ چرا به ما گفتند كه كرهاي بايد اول شود؟ من ميخواهم بدانم اين بر اساس كدام قانون اعلام شده است؟ الان كه اعلام ميكنند سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شده در كدام سايت نوشته شده است؟ دكتر طاهري در كره چه كار ميكرد؟ چرا نميگذاشتند ما خودمان برويم با مسوولان فدراسيون جهاني صحبت كنيم؟ چرا مانع ما ميشدند؟ چرا ما وقتي ميخواستيم برويم وزنه بزنيم و گفتيم اگر ما مشكل داريم بگذار آنجا جلوي ما را بگيرند، قبول نكردند؟ چرا به صورت علني بچه من را فدا ميكنند؟ با چه حسابي؟ اين را من از شما سوال ميكنم تا جواب دهيد. اگر ميخواهند نابودش كنند، درست است، حق هم دارند براي اينكه براي اين ورزشكار هيچ زحمتي نكشيدند. من براي او زحمت كشيدم. به عنوان پدر و به عنوان مربي او را به اينجا رساندهام. به اين سادگي و راحتي دارند بچه من را نابود ميكنند و با سرنوشت زندگياش بازي ميكنند. ماجراي كلي بچه من اين است. ميخواهم اين را بدانم آقاي افشين رياحي در اين مملكت چه كاره است؟ يك كارمند ساده مگر ميتواند آنجا با آقاي آيان صحبت كند كه بگويد من مشكل سعيد علي حسيني را درست ميكنم. چرا نامه محروميت ما را به افشين رياحي داده بودند؟ اينها بايد بررسي شود ببينيم كه افشين رياحي اينجا چه كاره است؟ افشين رياحي اين نامه را آورده، از طرف ديگر هم بهمن زارع گفته اين نمايشي و فرماليته است. آقاي هادي پانزوان با دهان آرنج سعيد را ميمكيد تا كبود شود كه عكس بگيرند كه بگويند سعيد عليحسيني مصدوم شده است. كجا سعيد مصدوم شده بود؟ همه اينها نقشه بود. همه اينها نقشهاي بود براي نابود كردن سعيد. ما هم قبول نميكرديم. من گفتم كه اعتراض ميكنم. گفتم من ميروم روي تخته مينشينم و نسبت به اين موضوع اعتراض ميكنم. به من گفتند با آبروي ايران بازي نكن و اين كار براي ايران بد ميشود. ما ميرويم ايران اين مشكل را حل ميكنيم. بهمن زارع بود، حسين رضازاده بود، افشين رياحي بود، هادي پانزوان هم بود. اينها به ما گفتند ما خودمان از پشت پرده اين موضوع را حل ميكنيم. به ما گفتند كه پلهاي پشت سرمان را خراب نكنيم. آقاي عبداللهي (مدير مستعفي روابط عمومي فدراسيون وزنهبرداري) هم آنجا شاهد بود كه گفت من ميدانم كه مشكلي نيست. آيان برنامهاي چيده تا وزنهبردار كرهاي قهرمان شود. ما كه برگرديم مشكل را حل ميكند. اكنون كه برگشتيم ميبينيم مشكل كه حل نشده هيچ، توطئه هم ميكنند كه سعيد را نابود كنند. اين بازي ماست.»
سئوالهاي قانوني
بنابر قوانين آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ كه فدراسيون بينالمللي وزنهبرداري نيز از آن قوانين پيروي ميكند، دو هفته پس از نمونهگيري بايد نتايج اوليه نمونهها مشخص شود و كساني كه در آزمايش اوليه نمونهها مشكل دارند، مشخص شوند. پس از آن به صورت قطعي نتيجه نمونه A مشخص شده و در صورت اعتراض طرف مورد اتهام، نمونه B آزمايش ميشود. پس از پايان اين پروسه نتيجه اعلام خواهد شد و هيچ مدارايي در آن نخواهد بود. اين مراحلي است كه عزيز و سعيد عليحسيني معتقدند در مورد آنها طي نشده و نسبت به همه مراحل اعتراض دارند.
سعيد عليحسيني در اين رابطه گفت: «در مورد اينكه اعلام كردهاند آزمايش دوپينگ من مثبت شده، من اين موضوع را اصلا قبول ندارم. چون اين را بايد فدراسيون بينالمللي اعلام كند و هنوز اين كار را نكردهاند. حالا من نميدانم كه اين خبر از كجا نشات گرفته كه مسوولان فدراسيون اعلام كردهاند. من تا آنجا كه ميدانم دوم آبانماه از ما آزمايش دوپينگ گرفتند و طبق مقررات بايد 15 روز بعد اعلام ميكردند. ما 28 آبان رفتيم مسابقه جهاني و پيش از آن هيچ مشكلي پيش نيامده بود.»
وي تصريح كرد: «حتي زماني كه تست 9 نفر از مليپوشان مثبت شد، 15 روز پس از نمونهگيري به صورت تلفني اعلام كردند كه نمونه تعدادي از ورزشكاران مثبت شده و آنها اجازه حضور در رقابتهاي جهاني را ندارند. مسوولان فدراسيون اكنون ميگويند كه فدراسيون جهاني به ما مهلت داده در حالي كه اگر من مشكل داشتم زودتر اعلام ميكردند. اكنون دو ماه از مسابقه جهاني هم گذشته. چقدر ديگر ميخواهند مهلت بدهند تا فدراسيون جهاني اعلام كند. اكنون پس از چهار ماه هنوز اسم من در فدراسيون جهاني اعلام نشده، علت اين موضوع چيست؟ چرا پيش از اعلام شدن اسمم، مسوولان فدراسيون اين گونه مصاحبه ميكنند؟ تا به حال فدراسيون جهاني به كدام ورزشكار چهار ماه فرصت داده است؟ هليل موتلو كه قهرمان سه دوره المپيك است، زماني كه دوپينگش مثبت شد، خيلي زود اعلام كردند. مگر عاشق چشم و ابروي من هستند كه به من مهلت بدهند. اين باور كردنش سخت است.»
عزيز عليحسيني هم گفت: «من به نكتهاي ديگر ميخواهم اشاره كنم. طبق قانون بايد به من اعلام ميكردند كه نمونه اول پسر من مثبت اعلام شده و من اعتراض كنم. آنگاه300 دلار به حساب بريزم تا نمونه B را آزمايش كنند. كجا من اين مراحل را گذراندم؟ كجا فدراسيون جهاني اعلام كرده كه مسوولان فدراسيون ما اين گونه مصاحبه ميكنند؟ پس بايد موضوع چيز ديگري باشد. آنها ميخواهند سعيد را از بين ببرند. من خيالم راحت است كه سعيد هيچ دارويي نخورده است و اين كار را نكرده است و اين يك پاپوش براي پسر من است. ميخواهند سعيد را نابود كنند. من مطمئنم كه آزمايشي كه دوم آبان گرفتند منفي بوده است. من بر اساس قانون ميگويم فدراسيون جهاني اگر نمونه سعيد مثبت شده بود، زودتر از اينها اعلام ميكرد.»
پدرسعيد عليحسيني خاطرنشان كرد: «من اكنون اين را ميگويم و پشت حرفم هم هستم. داراب و افشين رياحي هستند كه براي خراب كردن رضازاده اين كارها را انجام ميدهند. به خاطر اينكه حسين رضازاده و سعيد علي حسيني رودرروي هم قرار گيرند، همديگر را از بين ببرند و در اين ميان رياحيها استفاده كنند. همه اينها به نفع رياحيهاست. من اكنون اين را ميخواهم بگويم چرا بايد افشين رياحي در كره بر روي يك برگه كاغذ بدون آرم و بدون سربرگ به ما اعلام كند كه سعيد دوپينگ كرده است؟ چرا اين را نگذاشتند به صورت رسمي فدراسيون جهاني اعلام كند؟ چرا برگهاي كه به ما دادند به سرعت زارع از ما گرفت و آن را داخل كيفش گذاشت و گفت اين برگه نمايشي است؟ ما اكنون مشكلمان اين است كه بايد مراجع عالي ورزش به موضوعمان رسيدگي كنند. ما به فدراسيون اعتماد نداريم تا كارمان را پيگيري كند. آنها اگر ميخواستند مشكلي حل كنند در همين سفر حل ميكردند. آنها اكنون در معرض اتهام ما هستند چرا كه هنوز فدراسيون جهاني اعلام نكرده، اما فدراسيون ايران اعلام ميكند كه سعيد محروم است.»
عزيز عليحسيني ميگويد: «نكتهاي كه اكنون شكبرانگيز است اين است كه اكنون همه وزنهبرداران تيم ملي با يك دارو دوپينگشان مثبت شده است. چطور ميشود كه اين اتفاق بيافتد؟ من در اردو نبودم. مربيان و كادر فني و در راس آنها رضازاده بايد پاسخگوي اين مساله باشند. من فقط اين را ميتوانم بگويم كه خيال من راحت است كه پسر من هيچ دارويي را استفاده نكرده است.»
سعيد عليحسيني براي تاكيد به پاك بودنش ميگويد: «من پارسال پيش از آن كه به اردو بيايم چندين بار ركوردهاي جوانان جهان را در رقابتهاي قهرماني آسيا شكستم و چهار بار از من - يك بار در ايران و سه بار در رقابتهاي آسيايي - تست گرفتند و همه آنها منفي بود. چطور ميشود كه آن ركوردها را بزنم و همه تستهايم منفي باشد و حالا اعلام كنند كه تستهايم مثبت شده است؟ اينها در حالي بود كه من و پدرم در اردبيل تمرين ميكرديم و هنوز به اردو نيامده بودم. حالا چطور ميشود كه آمدهام اردو و ميگويند كه دوپينگم مثبت شده است؟ من مطمئن هستم كه نمونه دوپينگم را عوض كردهاند.»
بازي را شما شروع كرديد
پدر عليحسيني كه به شدت از اعلام خبر مثبت شدن آزمايش كنترل دوپينگ فرزندش ناراحت است گفت: «اين قضيه با اعلام كردن داراب رياحي به پايان نميرسد. من اين موضوع را ادامه ميدهم. من به آنها گفتم كه خودتان شروع كرديد. من هم پيگيري ميكنم. اگر ميخواهند من را زنداني كنند، اين كار را انجام دهند. اگر هم ميخواهند من را اعدام بكنند، بكنند. هر كاري ميخواهند بكنند، اما بدانند كه ما از حقمان نميگذريم و تا آخرش هستيم و حتي اگر فرصت شود، بسياري از مسائل ديگر را هم اعلام ميكنم كه در آن صورت آبروي خيلي از افراد ميرود. آنها ماجراجويي را شروع كردند و خودشان هم بايد تمام كنند.»
اگر دوپينگي بودم چرا گفتند خودت را به مصدوميت بزن؟!
سعيد ادامه داد: «نكته جالب اين است كه اگر من مشكل داشتم، چرا در مسابقههاي جهاني به من گفتند كه خودت را به مصدوميت بزن؟ علت اين ماجرا چه بود؟ اگر من مشكل داشتم و دوپينگي بودم ميگفتند كه دوپينگ كردم. چرا به من گفتند كه آيان گفته عكس سعيد علي حسيني را كه مصدوم شده در سايت فدراسيون منتشر كنيد؟ چرا آيان اين كار را كرد؟ مگر عاشق من است كه ميخواهد آبرويم نرود؟»
پدر سعيد عليحسيني يادآور شد: «نكته ديگري را ميخواهم بگويم. هدف اصلي رضازاده و رياحي از حضور در مجارستان چه بود؟ آنها به دنبال چه بودند؟ آنها رفته بودند كار سعيد را درست كنند يا براي سعيد جاسوسي كنند؟ به من ميگويند كه ما رفتيم به آيان گفتيم كه علي حسيني ميگويد ما مداركي داريم كه آن را رو ميكنيم. داراب رياحي براي چه به فدراسيون جهاني رفته بود؟ براي نابود كردن سعيد يا دفاع از حق او؟ چرا رياحي در فدراسيون جهاني گفته كه پدر سعيد علي حسيني ميخواهد از آيان شكايت كند؟ اين حرف يعني چه؟ اين مساله به ما كمك ميكرد يا مشكل ما را بيشتر ميكرد؟ چرا از اين ناراحت شدند كه من گفتم افشاگري ميكنم؟ من حق ندارم از فرزندم دفاع كنم؟ مگر من اسم از كسي بردم و گفتم كسي اين كار را كرده است؟ چرا دنبال ماجراجويي هستند؟ چرا به من ميگويند كه مصاحبههاي تو باعث شده آيان ناراحت شود و مشكلت پيچيدهتر شود. من از حسين رضازاده ميپرسم آيا در مذاكرهاي كه با آيان داشتي متوجه شدي كه آيان چه گفته يا همه را افشين رياحي ترجمه كرده است؟ اكنون با توجه به اين موضوع من درخواست دارم تا هياتي بلند پايه از مديران و كارشناسان به مقر فدراسيون جهاني بروند تا مذاكره كنند. افشارزاده هم گفته بود كه اگر رياحي و رضازاده نتوانند كاري پيش ببرند من خودم وارد عمل ميشوم. اكنون هم از افشارزاده ميخواهيم كه موضوع ما را پيگيري كند.»
يك هفته سرگرداني در سازمان تربيت بدني
عليحسيني تصريح كرد: «پيش از اينكه رياحي و رضازاده به مجارستان بروند، ما يك هفته پشت در اتاق آقاي حميد سجادي رفتيم، اما ما را به اتاقش راه ندادند. حتي تلفن ما را هم جواب نميداد. ما ميگفتيم كه اينها نميتوانند مشكل ما را حل كنند. ما ميگفتيم كه بايد افشارزاده برود. حتي ما را در حياط سازمان تربيت بدني هم راه نميدادند. آقاي سجادي ما را در حياط ديد اما رويش را كرد به آن طرف و رفت. حالا نتيجه آن كار اين ميشود. پس وظيفه سازمان تربيت بدني چيست؟ آيا دفاع كردن از حق فرزند من نيست؟ وظيفه آقای سجادي به عنوان معاون چيست؟ سجادي وظيفهاش اين است كه فكري به حال بچه من كند نه اينكه او هم بگويد سعيد علي حسيني دوپينگ كرده است. او بر اساس كدام مدرك به مسوولان فدراسيون اجازه داده كه اين خبر را اعلام كنند؟ سجادي ما را قبول نكرد تا با او صحبت كنيم. ما را فرستادند دفتر عالمي. ما قبل از اينكه رضازاده و رياحي هم بروند گفته بوديم كه اينها مشكل ما را حل نميكنند. من حرفهاي نگفته زياد دارم كه آبروي خيليها ميرود. اميدوارم كه با مذاكرههاي افشارزاده مشكل ما حل شود. در غير اين صورت مجبوريم كه از طريق حقوقي، قانوني و شوراي بينالمللي حكميت ورزش در سوييس پيگيري كنيم. من نميگذارم پسرم را فدا كنيد. من به همه مردم ميگويم كه چه كسي به وزنهبرداران دارو ميدهد. مردم بايد بدانند چه كسي به جوانان خيانت ميكند؟»
در اردوي اردبيل به ما آمپول زدند!
سعيد عليحسيني افزود: «چطور ميشود براي رضازاده در آن موقعي كه آزمايش دوپينگ 9 وزنهبردار درآمد سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك دست به دست هم دادند تا او محروم نشود اما اكنون براي من همه كنار كشيدند. ما در اردوي اردبيل كه بوديم به ما آمپول انسولين، تستسترون و سوماتوتروپين ميزدند و بعد فهميديم اين همان بلايي است كه به سر خيلي از وزنهبرداران آمده و آنها دچار بيماري ديابت شدهاند. اين كار را ميخواستند براي ما هم بكنند. من و بهداد سليمي گفتيم ما نيازي به اين آمپولها نداريم. پدرم هم اجازه نميداد كه من از اين آمپولها استفاده كنم.»
و سئوالهاي بي پايان عزيز عليحسيني
وزنهبردار سابق تيم ملي خاطر نشان كرد: «من اكنون اين سوال را دارم. آن زماني كه دوپينگ 9 وزنهبردار مثبت شد و حسين رضازاده هم عضو آن تيم بود، او در آسمانها تمرين ميكرد. او هم جزو اين ده نفر بود. چرا رضازاده دوپينگش درنيامد، اما سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شد؟ اين چرا براي من مهم است، چون كه مربي تيم ملي در آن وقت آقاي "ژنيا سارانداليف" به جاي او نمونه ادرار داده بود. واگرنه رضازاده هم جزو اين ده نفر بود. آن موقع شاهين نصيرينيا ميخواست در اين مورد صحبت كند، اما نگذاشتند كه او حرفهايش را بزند. نكته ديگري كه ميگويند اين است كه هر كدام از اين وزنهبرداراني كه دوپينگشان مثبت شده، خودشان دارو مصرف كردند. مگر ميشود همه يك داروي يكسان را مصرف كنند و مسوولان تيم ملي نفهمند؟»
به قرآن قسم ميخورم كه سعيد دارو مصرف نكرده است
پدر علي حسيني ادامه داد: «همه ما به اين قرآن اعتقاد داريم. اين قرآن را جلوي رضازاده گذاشتم و گفتم كه سعيد علي حسيني هيچ قرصي نخورده است. از اين بالاتر ديگر چيزي نداريم كه قسم بخورد. من به اين قرآن قسم ميخورم كه آن دارويي كه اعلام ميكنند سعيد مصرف نكرده است ولي به نام سعيد آن را درآوردهاند. من آنقدر به سعيد اعتماد دارم كه قسم قرآن ميخورم. يك روز به او آب معدني دادم كه درش باز بود، او آب را نخورد به دليل اينكه ميترسيد مادهاي در آن ريخته شده باشد. او حتي آب معدني را در صورتي كه پلمب شده بود ميخورد. او اينقدر كنترل ميكرد. من حتي در مورد غذايي هم كه ميخوردم مواظب بودم كه به آن چيزي اضافه نكنم. همه چيز را تحت كنترل داشتم. حتي من كراتين هم مصرف نميكردم. من كه ميدانستم يك بار محروم شدهام و اين بار براي هميشه محروم ميشوم. من كه اين تجربه را داشتم كه به صورت ناگهاني از من تست بگيرند. مگر ديوانه بودم كه دوباره اين كار را بكنم.»
پدر سعيد نيز گفت: "ما يك مثل داريم وقتي چهارپايي از جويي رد شود و پايش در گلها گير كند، ديگر تا آخر عمر آن كار را تكرار نميكند. حالا اين مثل سعيد است. چطور ميشود او يك بار دو سال محروم شود و دوباره با اين مشكل مواجه شود؟ چرا؟ چون بخواهند در فدراسيون رياست كنند."
بارها مورد بيمهري رضازاده قرار گرفتم
سعيد علي حسيني گفت: «من بارها در اردو مورد بيمهريهاي رضازاده قرار ميگرفتم. وقتي بقيه بچهها به وزنههايي در حد ركوردهاي ايران ميرسيدند چند سكه پاداش ميگرفتند اما وقتي من در اردو ركوردهاي جهاني را هم ميزدم رضازاده بلند شده و ميرفت. وقتي 210 كيلوگرم را در يك ضرب زدم رضازاده سالن را ترك كرد. وقتي 215 كيلوگرم را هم زدم باز هم سالن را با ناراحتي ترك كرد. وقتي 250 كيلوگرم در دو ضرب زدم همين كار را تكرار كرد و هر بار با بهانهاي اعلام ميكرد كه اينها فايدهاي ندارد. چرا بايد با من اين رفتار را انجام ميداد؟ آيا با اين رفتار اكنون نبايد شك كنم كه ميخواستند من را قرباني كنند؟ وقتي من گفتم كه ميخواهم از نمونه ادرارم آزمايش DNA به عمل آيد تا ببينم واقعا اين نمونه ادرار من است كه مثبت شده يا نه؟ افشين رياحي گفت كه احتياجي به اين كار نيست. مشكل تو حل ميشود. حتي رضازاده پيش از حضور در مجارستان به من گفت كه تو مشكلي نداري و ميتواني در رقابتهاي قهرماني كشور وزنه بزني. حالا چطور شده به يك باره من دوپينگي شدهام. حتي من ميدانم كه آيان، رضازاده را آنچنان را قبول ندارد و از ما خواسته كه مسوولان بلندپايه ما به آنجا بروند.»
تمام طعنه و کنایه راست بود عملی که تا دیروز در لفافه به رضازاده زده میشد، علی حسینی و پدرش صراحتاً بیان کردند تا مشخص شود، هرکول سابق ایران بیجهت به فکر خداحافظی از دنیای قهرمانی وزنهبرداری نیافتاد.
اینها را هر انسانی مطالعه میکند قلبش به تپش میافتد و به این فکر میکند که حالا که باید دیگر به حسین رضازاده به عنوان یک قهرمان ملی فکر نکرد، میتوان امیدوار بود افشارزاده بتواند در سفر به مجارستان تاماش آیان رئیس قمارباز و رشوه گیر فدراسیون جهانی وزنهبرداری را به هر طریق ممکن متقاعد کند که این ماجرا جمع شود و حسین رضازاده در سطح بینالملل به عنوان قهرمان سابق دوپینگی معرفی نشود.
در کنار این فاجعه، شکایت قضایی در دادگاههای داخلی و حکمیت بینالمللی ورزشی توسط امید ناییج که اعتقاد دارد دوپینگی نبوده و او هم قربانی یک بازی کثیف شده، هم ماجرایی است و انگار قرار نبود به این واقعیت پس از یک دوره مدیریت حسین رضازاده دست یافت که او به درد این مسئولیت نمیخورد. در این اوضاع نوشتههای برخی روزنامهها و سایتهای لجن پراکن آنچنان دردآور است که نتوان از کنارش به سادگی گذشت.
اینکه دوپینگ وزنه برداران از جمله حسین رضازاده را به اسکتبار جهانی و حمایتش از احمدی نژاد و شکسته شیشه خودرویش پس از انتخابات ربط دهند، عین توهم توطئه برای فرافکنی است. آیا علی حسینیها هم عامل سیا و موساد هستند یا باز هم گروهی قصد دارند برای آنکه یکی از همتیمیهایشان که در فضای سیاسی هم با آنها بوده، با گل آلودکردن آب، از مهلکه برهانند. اما به چه قیمتی؟ به قیمت تلف شدن جوانی که میخواست و میتوانست بزرگی کند و نامش در میان مدالآوران جهانی و المپیکی بالاتر از نام حسین رضازاده قرار گیرد؟
پانزوان با دهان آرنج سعيد را ميمكيد تا كبود شود كه عكس بگيرند كه بگويند سعيد عليحسيني مصدوم شده است. كجا سعيد مصدوم شده بود؟ همه اينها نقشه بود. همه اينها نقشهاي بود براي نابود كردن سعيد. گفتم ميروم روي تخته مينشينم و اعتراض ميكنم. گفتند با آبروي ايران بازي نكن و اين كار براي ايران بد ميشود.
دیروز انتشار خبر حضور علی حسینی و پدرش در خبرگزاری ایسنا برای بیان ناگفتههایشان آنچنان موجی به پا کرد که برخی روزنامهها تا آخرین ساعات پیش از بسته شدن صفحاتشان، چشم انتظار باشند تا شاید این اظهارات که قطعاً جنجال به همراه داشت روی خروجی خبرگزاری قرار گیرد و تیتر یک امروز باشد اما همکارانمان که در این زمینه جانب عدل را گرفتهاند، صبح امروز این گفت و گو را منتشر کردند تا حسین رضازاده رسماً تمام شود.
به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ گفت و گو آنچنان فضایی را به تصویر میکشد که دریافت اوضاع خرابتر از آن است بتوان چیزی را پنهان کرد و گویی علی حسینی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشته، قصد کرده، "چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من" را به خوبی صرف کند و نشان دهد هیچ کاری را سرخود انجام نداده است. مروی بر این گفتهها، مطالبی که توسط برخی اهالی وزنهبردhttp://pnu-club.com/imported/2010/01/971.jpgاری بیان میشد و از درجش به واسطه غیرقابل استناد بودن پرهیز میکردیم، مقابلمان به حرکت در میآورد.
اینکه او حتی از بطری که دربش باز شده بود و صدای شکستن پلمب درش را نشنیده بوده، آب نمیخورده و یا اینکه تماس میگرفته و به نام مسئولان غذا سفارش میداده و هنگام تحویل غذا، هزینه را پرداخت میکرده تا احیاناً اتفاقی در مسیر نیافتد و یا این روایت که حتی روی غذایش داروی دوپینگ ریخته بوده و ته قاشقی خورده بوده تا متوجه شود اگر در غذایش دارویی ریخته شود، چه طعمی خواهد گرفت، مطالبی است که میتواند با استناد به اعترافات صریح علی حسینی انطباق داد و نتیجه گرفت، او از فرارسیدن چنین روزی با توطئه هراس داشته است.
او حتی برخی حرفهایش را نیز نزده و این نشان میدهد که منتظر است تا پاسخ احتمالی رضازاده را با پاسخهای کوبندهتری بدهد و به همان قرآنی که با اشک پدرش به آن قسم یاد میکند، در این ماجرا که حیثیت، آبرو و تمام آیندهاش در گرو آن است، کوتاه نیاید و از حقش نگذرد: «به همين قرآن قسم كه پسر من دوپينگي نيست و آنها ميخواهند جوانم را قرباني كنند. من هم تا آخرين نفس، حتي اگر اعدامم هم كنند از حقمان يك قدم عقب نمينشينيم.» اين سخنان عزيز عليحسيني، قهرمان سالهاي دور وزنهبرداري آسيا و پدر سعيد عليحسيني است كه پس از مثبت اعلام شدن سئوالبرانگيز آزمايش دوپينگ فرزندش، با مسئولان فدراسيون اتمام حجت كرده و ميخواهد بسياري از حقايق و سئوالهاي ذهنش را با مردم در ميان بگذارد.
فضای وزنهبرداري ايران اين روزها اينقدر شوكآور و تاسفبرانگيز است كه حتي رسالت اصلي و حرفهاي اطلاع رساني را هم تحت شعاع خودش قرار ميدهد. هر چه تلاش ميكنيم از چارچوبها اصلي كار رسانهاي خارج نشويم، بازهم مجبور ميشويم از عمق فاجعههاي موجود مرثيهسرايي كنيم. مرثيهای كه آخرين پردهاش بر مرگ سهراب است.
سهراب، آن اميدايران زمين. فرازهای اصلی این گفت و گو طولانی و روایت همراهش که بیشک مرثیهای تلخ برای مردی است که میتوانست تختی شود، در پی میآید، شاید حسین رضازاده مدتی طولانی، از ورزش جدا شود و برای عدم تداعی این آبروریزی که موجب سرشکستی مردم این مملکت نیز هست، صرفاً به فعالیتهای اقتصادیاش بپردازد.
شروع غيرحرفهاي و سئوالبرانگيز!
ماجرا از آنجا شروع شد كه دوشنبه - پنجم بهمن - داراب رياحي، نايب رييس فدراسيون وزنهبرداري به يكباره به نمايندگان رسانههاي گروهي اعلام كرد كه نمونه آزمايش دوپينگ "سعيد عليحسيني" مثبت اعلام شده و او براي هميشه بايد از دنياي وزنهبرداري خداحافظي كند. اين خبر در حالي اعلام شد كه هيچ كدام از مراحل قانوني، بنابر قوانين آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ طي نشده و حتي مراجع ذيصلاح نيز همچون فدراسيون بينالمللي وزنهبرداري به آن اشاره نكردهاند!
در مورد مثبت شدن دوپينگ سعيد عليحسيني صدها سئوال وجود دارد كه هر كدام ميتواند قبول اين مسئله را سخت و سختتر كند. پس از همين ماجرا بود كه عزيز و سعيد عليحسيني به ايسنا آمدند تا بسياري از سئوالها و ناگفتههاي خود را براي مردم بيان كنند. تا مردم قضاوت كرده و افكار عمومي راه را براي پيگيريهاي آنها بازتر كند.
سابقه مشكلات عليحسيني
عليحسيني از سال پيش كه توانست ركوردهاي دسته فوق سنگين جوانان جهان را بشكند، جاي خود را به عنوان يك پديده جديد در وزنهبرداري دنيا باز كرد. او اگر در بازيهاي المپيك مصدوم نبود به گفته كارشناسان فدراسيون بينالمللي يكي از مدالهاي المپيك پكن را به خود اختصاص ميداد. عملكرد او به قدري خوب بود كه بسياري عقيده داشتند سعيد نه تنها جانشين خوبي براي رضازاده خواهد شد، بلكه ميتواند همهي ركوردهاي جهاني و المپيك او را بشكند و به نام خود ثبت كند. همين موضوع براي او خطرناك بود.
سعيد عليحسيني پس از رقابتهاي جوانان آسيا بارها به اردو دعوت شد و تا ماهها از حضور در اردوي تيم ملي به دلايل مختلف طفره رفت.
رضازاده نامه من را به جاي اينكه مطالعه كرد
عزيز عليحسيني كه خود قهرمان وزنهبرداري آسيا بوده در اين مورد به ايسنا گفت: «من پيش از اين كه سعيد به اردو برود، گفتم كه اين بچه من 21 سالش است و ميخواهم كه درسش را در كنار وزنهبرداري تمام كند. ديپلمش را بگيرد، بعد بيايد در اردو. اين موضوع را به صورت كتبي به افشارزاده نوشتم. افشارزاده نامه من را به حسين رضازاده تحويل داد. رضازاده هم نامه من را به جاي اينكه مطالعه كند و بگويد كه سعيد علي حسيني اردو نرود، نامه من را پاره كرد و بيرون انداخت. سعيد بعدا آن نامه را در اردو پيدا كرد. اينها (كادر فني) از قبل ميخواستند كه سعيد را محروم كنند، از هشت ما پيش. از همان زماني كه گفت اردو نميآيم. من هم آن موقع گفته بودم كه صلاح نميدانم سعيد به اردو بيايد. كساني واسطه شدند و آمدند به ما گفتند كه اجازه بده سعيد به اردو برود و ما را پيش افشارزاده بردند. من آن موقع گفتم كه راضي نيستم سعيد به اردو برود. افشارزاده هم آن موقع گفت من ضمانت ميكنم، هر مشكلي كه براي سعيد به وجود بيايد جوابگو هستم. آن موقع اين موضوع را افشارزاده شفاهي به ما قول داد و پرويز جلاير هم كه دبير فدراسيون است، شاهد ماجرا بود. اميدواريم اكنون افشارزاده پيگير كارهاي سعيد باشد. حتي يكي از مسوولان فدراسيون هم پس از اينكه سعيد به اردو رفت، به رييس فدراسيون نامه نوشت كه علي حسيني در اردو امنيت ندارد.»
راضي نبودم به اردو بروم
سعيد علي حسيني هم در مورد رفتنش به اردو به ايسنا گفت: «پس از اين ماجراهايي كه پدرم گفت، من را به اردوي ازبكستان دعوت كردند. همه ميدانند كه اين اردوها براي چيست و چه اتفاقهايي در اين اردوها ميافتد. من حضور در اين اردو را قبول نكردم، چون ميدانستم برايم مشكل به وجود خواهد آورد. در اين اردوها كارهايي انجام ميدادند كه ورزشكار براي مسابقه آماده شود كه حالا من نميخواهم جزييات اين كارها را روشن كنم. خيلي از مسائل ديگر هم هست كه هنوز نياز به گفتن آنها نيست. من به اردوي ازبكستان نرفتم و پس از اينكه اينها از اردوي ازبكستان آمدند كميتهاي را تشكيل دادند و گفتند سعيد علي حسيني را از حضور در تيم ملي محروم ميكنيم. رضازاده گفت كه علي حسيني بايد مانند يك سرباز در اختيار تيم ملي باشد و خدمت كند. من گفتم، من خدمتم را ميكنم، اما اكنون نميتوانم به اردو بيايم، چرا كه درس دارم. من و پدرم آن موقع اعلام كرديم كه اردو براي ما امنيت ندارد و همين مساله باعث شد كه جلاير ما را پيش افشارزاده ببرد. افشارزاده در آن جلسه به ما گفت كه رضازاده ديگر رضازاده سابق نيست، او همانند دوران ورزشكارياش نيست. او اكنون مسووليت دارد و پيشرفت تو برايش موفقيت محسوب ميشود و گفت كه من هم ضمانت ميكنم كه هيچ مشكلي برايت پيش نيايد. حتي براي اينكه من را راضي كنند كه به اردو بروم، به من گفتند كه ما معلم خصوصي برايت ميآوريم كه درست را بخواني كه متاسفانه هيچ كدام از اينها انجام نشد. افشارزاده مسوول اصلي است و او بايد مشكلم را پيگيري كند.»
وي ادامه داد: «من از15 تيرماه به اردو رفتم. دو هفته در تهران بوديم. بعد از آن رفتيم اردبيل و در آنجا باز هم شروع كردند! و بعد رفتيم اردوي چابكسر كه در اردوي چابكسر تنها دو روز زارع و رضازاده آنجا بودند و بقيه دست پانزوان بود. پس از اين كه از چابكسر به تهران آمديم، مسوولان اردو به ما گفتند كه از آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ براي نمونهگيري آمدهاند. در حالي كه آنها از فدراسيون جهاني آمده بودند. دوم آبان ماه هم از ما نمونهگيري كردند كه من با خيال راحت به نمونهگيري رفتم. بدون اينكه هيچ مشكلي وجود داشته باشد، آخر آبانماه به رقابتهاي جهاني رفتيم كه آن اتفاقهاي شگفتانگيز برايمان رخ داد.»
در كرهجنوبي مصدوم نشده بودم، گفتند وزنه نزنم
كمتر از 24 ساعت مانده تا مسابقه سعيد عليحسيني در رقابتهاي جهاني 2009 كره جنوبي و درحالي كه او شانس نخست كسب مدال طلا محسوب ميشد، به يك باره اعلام شد كه عليحسيني آسيب ديده و نميتواند در رقابت شركت كند. آسيب ديديگياي كه بسياري آن را مشكوك قلمداد كردند.
سعيد عليحسيني در اين رابطه گفت: «من در مسابقههاي جهاني مصدوم نبودم. در مسابقههاي جهاني يك شب مانده به مسابقه، پدرم را صدا كردند. پدرم رفت صحبت كرد. رضازاده و كادر فني نامهاي را به ما دادند و گفتند شما نميتوانيد در مسابقه وزنه بزنيد. به ما گفتند كه نامهي تذكري از سوي آقاي "آيان" (رييس فدراسيون بينالمللي) آمده و اجازه نداريد در اين مسابقه شركت كنيد. ما گفتيم بايد چكار كنيم و گفتند: "آقاي آيان گفته بايد وزنهبردار كرهاي اول شود. همين طور كه وزنهبردار آلمان و روسيه نيامده." البته اين صحبتها را زارع ميكرد و رضازاده بيشتر سكوت كرده بود. به من گفتند كرهاي بايد اول شود. تو هم بايد كنار بكشي تا وزنهبردار كرهاي اول شود. به من گفتند آيان با وزنهبردار كرهاي بسته كه او اول شود. آنجا صحبت از دوپينگ نبود. يك نامهاي به ما نشان دادند كه اين اخطاريه است. ما گفتيم اخطاريه چيست؟ وقتي نامه اخطاريه را ديدم، زارع به عنوان مربي تيم آن را از من گرفت و در ساكش انداخت و گفت اين نمايشي و بي اهميت است. به من گفتند كه آقاي افشارزاده چون به آقاي آيان پول نداده، آيان ناراحت شده و او با توجه به اينكه ميدانسته تو مدال ميگيري، دست روي تو گذاشته تا تو وزنه نزني. به من گفتند كه ما ميرويم فدراسيون جهاني پول ميدهيم و مشكل تو حل ميشود. هيچ كس هم نميفهمد. حتي اين را به من گفتند كه آيان گفته شما عكاس ورزشي داريد يا من بگويم عكاس ما بيايد كه از دست سعيد عكس بگيرد و به رسانهها بگوييد كه مصدوم شده است. من و پدرم اين را قبول نكرديم. افشارزاده زنگ زد به پدرم كه چه شده است؟ پدرم گفت من ميخواهم موقع مسابقه بروم و روي تخته بنشينم، چرا كه ميخواهند حق ما را بخورند. پدرم گفت نميگذارم حق سعيد ضايع شود. افشارزاده هم گفت شما با آبروي ايران بازي نكنيد. اين طوري آبروي ايران ميرود. بعد از آن ما هم قبول كرديم. وقتي آمديم ايران، دكتر شهابي(عضو كميته پزشكي فدراسيون بينالمللي) گفت كه سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شده و من در فدراسيون جهاني ديدهام.»
نقشه اين بازي از كرهجنوبي شروع شد
عزيز حسيني پدر هم در اين رابطه خاطر نشان كرد: «روزي كه رسيديم كرهجنوبي ديدم كه سعيد تنها و بدون مربي تمرين ميكند. آنجا اين سوال برايم بوجود آمد كه مربي و سرپرستي كه از اينجا ميروند، براي چه ميروند؟ روزي كه من رسيدم آنجا هيچ كس بالاي سر سعيد نبود كه تمرين كند. او تنها داشت تمرين ميكرد. پس مربيان آن موقع كجا بودند؟ من به عنوان پدرش آنجا بودم. يك ورزشكاري كه از اينجا ميرود بايد تنها آنجا تمرين كند؟ اين سوال اول من است. مربيان ما براي چه رفته بودند؟ براي توطئه كردن رفته بودند؟ براي نابودكردن سعيد رفته بودند؟ سه بار آقايان رضازاده، افشين رياحي و بهمن زارع با آيان در كرهجنوبي جلسه گذاشتند. در مورد چه بود؟ چرا جلسه گذاشته بودند؟ چه مسالهاي داشتند كه اين قدر مهم بود؟ سوال ديگرم اين است؛ يك ورزشكاري كه دوم آبانماه تست داده، نتيجه آن طبق قوانين 15 روز پس از تست بايد اعلام ميشد. كدام قانوني نوشته كه يك روز مانده به مسابقه اعلام كنند كه ورزشكار محروم است يا نميتواند در مسابقه شركت كند؟ چرا به ما گفتند كه كرهاي بايد اول شود؟ من ميخواهم بدانم اين بر اساس كدام قانون اعلام شده است؟ الان كه اعلام ميكنند سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شده در كدام سايت نوشته شده است؟ دكتر طاهري در كره چه كار ميكرد؟ چرا نميگذاشتند ما خودمان برويم با مسوولان فدراسيون جهاني صحبت كنيم؟ چرا مانع ما ميشدند؟ چرا ما وقتي ميخواستيم برويم وزنه بزنيم و گفتيم اگر ما مشكل داريم بگذار آنجا جلوي ما را بگيرند، قبول نكردند؟ چرا به صورت علني بچه من را فدا ميكنند؟ با چه حسابي؟ اين را من از شما سوال ميكنم تا جواب دهيد. اگر ميخواهند نابودش كنند، درست است، حق هم دارند براي اينكه براي اين ورزشكار هيچ زحمتي نكشيدند. من براي او زحمت كشيدم. به عنوان پدر و به عنوان مربي او را به اينجا رساندهام. به اين سادگي و راحتي دارند بچه من را نابود ميكنند و با سرنوشت زندگياش بازي ميكنند. ماجراي كلي بچه من اين است. ميخواهم اين را بدانم آقاي افشين رياحي در اين مملكت چه كاره است؟ يك كارمند ساده مگر ميتواند آنجا با آقاي آيان صحبت كند كه بگويد من مشكل سعيد علي حسيني را درست ميكنم. چرا نامه محروميت ما را به افشين رياحي داده بودند؟ اينها بايد بررسي شود ببينيم كه افشين رياحي اينجا چه كاره است؟ افشين رياحي اين نامه را آورده، از طرف ديگر هم بهمن زارع گفته اين نمايشي و فرماليته است. آقاي هادي پانزوان با دهان آرنج سعيد را ميمكيد تا كبود شود كه عكس بگيرند كه بگويند سعيد عليحسيني مصدوم شده است. كجا سعيد مصدوم شده بود؟ همه اينها نقشه بود. همه اينها نقشهاي بود براي نابود كردن سعيد. ما هم قبول نميكرديم. من گفتم كه اعتراض ميكنم. گفتم من ميروم روي تخته مينشينم و نسبت به اين موضوع اعتراض ميكنم. به من گفتند با آبروي ايران بازي نكن و اين كار براي ايران بد ميشود. ما ميرويم ايران اين مشكل را حل ميكنيم. بهمن زارع بود، حسين رضازاده بود، افشين رياحي بود، هادي پانزوان هم بود. اينها به ما گفتند ما خودمان از پشت پرده اين موضوع را حل ميكنيم. به ما گفتند كه پلهاي پشت سرمان را خراب نكنيم. آقاي عبداللهي (مدير مستعفي روابط عمومي فدراسيون وزنهبرداري) هم آنجا شاهد بود كه گفت من ميدانم كه مشكلي نيست. آيان برنامهاي چيده تا وزنهبردار كرهاي قهرمان شود. ما كه برگرديم مشكل را حل ميكند. اكنون كه برگشتيم ميبينيم مشكل كه حل نشده هيچ، توطئه هم ميكنند كه سعيد را نابود كنند. اين بازي ماست.»
سئوالهاي قانوني
بنابر قوانين آژانس جهاني مبارزه با دوپينگ كه فدراسيون بينالمللي وزنهبرداري نيز از آن قوانين پيروي ميكند، دو هفته پس از نمونهگيري بايد نتايج اوليه نمونهها مشخص شود و كساني كه در آزمايش اوليه نمونهها مشكل دارند، مشخص شوند. پس از آن به صورت قطعي نتيجه نمونه A مشخص شده و در صورت اعتراض طرف مورد اتهام، نمونه B آزمايش ميشود. پس از پايان اين پروسه نتيجه اعلام خواهد شد و هيچ مدارايي در آن نخواهد بود. اين مراحلي است كه عزيز و سعيد عليحسيني معتقدند در مورد آنها طي نشده و نسبت به همه مراحل اعتراض دارند.
سعيد عليحسيني در اين رابطه گفت: «در مورد اينكه اعلام كردهاند آزمايش دوپينگ من مثبت شده، من اين موضوع را اصلا قبول ندارم. چون اين را بايد فدراسيون بينالمللي اعلام كند و هنوز اين كار را نكردهاند. حالا من نميدانم كه اين خبر از كجا نشات گرفته كه مسوولان فدراسيون اعلام كردهاند. من تا آنجا كه ميدانم دوم آبانماه از ما آزمايش دوپينگ گرفتند و طبق مقررات بايد 15 روز بعد اعلام ميكردند. ما 28 آبان رفتيم مسابقه جهاني و پيش از آن هيچ مشكلي پيش نيامده بود.»
وي تصريح كرد: «حتي زماني كه تست 9 نفر از مليپوشان مثبت شد، 15 روز پس از نمونهگيري به صورت تلفني اعلام كردند كه نمونه تعدادي از ورزشكاران مثبت شده و آنها اجازه حضور در رقابتهاي جهاني را ندارند. مسوولان فدراسيون اكنون ميگويند كه فدراسيون جهاني به ما مهلت داده در حالي كه اگر من مشكل داشتم زودتر اعلام ميكردند. اكنون دو ماه از مسابقه جهاني هم گذشته. چقدر ديگر ميخواهند مهلت بدهند تا فدراسيون جهاني اعلام كند. اكنون پس از چهار ماه هنوز اسم من در فدراسيون جهاني اعلام نشده، علت اين موضوع چيست؟ چرا پيش از اعلام شدن اسمم، مسوولان فدراسيون اين گونه مصاحبه ميكنند؟ تا به حال فدراسيون جهاني به كدام ورزشكار چهار ماه فرصت داده است؟ هليل موتلو كه قهرمان سه دوره المپيك است، زماني كه دوپينگش مثبت شد، خيلي زود اعلام كردند. مگر عاشق چشم و ابروي من هستند كه به من مهلت بدهند. اين باور كردنش سخت است.»
عزيز عليحسيني هم گفت: «من به نكتهاي ديگر ميخواهم اشاره كنم. طبق قانون بايد به من اعلام ميكردند كه نمونه اول پسر من مثبت اعلام شده و من اعتراض كنم. آنگاه300 دلار به حساب بريزم تا نمونه B را آزمايش كنند. كجا من اين مراحل را گذراندم؟ كجا فدراسيون جهاني اعلام كرده كه مسوولان فدراسيون ما اين گونه مصاحبه ميكنند؟ پس بايد موضوع چيز ديگري باشد. آنها ميخواهند سعيد را از بين ببرند. من خيالم راحت است كه سعيد هيچ دارويي نخورده است و اين كار را نكرده است و اين يك پاپوش براي پسر من است. ميخواهند سعيد را نابود كنند. من مطمئنم كه آزمايشي كه دوم آبان گرفتند منفي بوده است. من بر اساس قانون ميگويم فدراسيون جهاني اگر نمونه سعيد مثبت شده بود، زودتر از اينها اعلام ميكرد.»
پدرسعيد عليحسيني خاطرنشان كرد: «من اكنون اين را ميگويم و پشت حرفم هم هستم. داراب و افشين رياحي هستند كه براي خراب كردن رضازاده اين كارها را انجام ميدهند. به خاطر اينكه حسين رضازاده و سعيد علي حسيني رودرروي هم قرار گيرند، همديگر را از بين ببرند و در اين ميان رياحيها استفاده كنند. همه اينها به نفع رياحيهاست. من اكنون اين را ميخواهم بگويم چرا بايد افشين رياحي در كره بر روي يك برگه كاغذ بدون آرم و بدون سربرگ به ما اعلام كند كه سعيد دوپينگ كرده است؟ چرا اين را نگذاشتند به صورت رسمي فدراسيون جهاني اعلام كند؟ چرا برگهاي كه به ما دادند به سرعت زارع از ما گرفت و آن را داخل كيفش گذاشت و گفت اين برگه نمايشي است؟ ما اكنون مشكلمان اين است كه بايد مراجع عالي ورزش به موضوعمان رسيدگي كنند. ما به فدراسيون اعتماد نداريم تا كارمان را پيگيري كند. آنها اگر ميخواستند مشكلي حل كنند در همين سفر حل ميكردند. آنها اكنون در معرض اتهام ما هستند چرا كه هنوز فدراسيون جهاني اعلام نكرده، اما فدراسيون ايران اعلام ميكند كه سعيد محروم است.»
عزيز عليحسيني ميگويد: «نكتهاي كه اكنون شكبرانگيز است اين است كه اكنون همه وزنهبرداران تيم ملي با يك دارو دوپينگشان مثبت شده است. چطور ميشود كه اين اتفاق بيافتد؟ من در اردو نبودم. مربيان و كادر فني و در راس آنها رضازاده بايد پاسخگوي اين مساله باشند. من فقط اين را ميتوانم بگويم كه خيال من راحت است كه پسر من هيچ دارويي را استفاده نكرده است.»
سعيد عليحسيني براي تاكيد به پاك بودنش ميگويد: «من پارسال پيش از آن كه به اردو بيايم چندين بار ركوردهاي جوانان جهان را در رقابتهاي قهرماني آسيا شكستم و چهار بار از من - يك بار در ايران و سه بار در رقابتهاي آسيايي - تست گرفتند و همه آنها منفي بود. چطور ميشود كه آن ركوردها را بزنم و همه تستهايم منفي باشد و حالا اعلام كنند كه تستهايم مثبت شده است؟ اينها در حالي بود كه من و پدرم در اردبيل تمرين ميكرديم و هنوز به اردو نيامده بودم. حالا چطور ميشود كه آمدهام اردو و ميگويند كه دوپينگم مثبت شده است؟ من مطمئن هستم كه نمونه دوپينگم را عوض كردهاند.»
بازي را شما شروع كرديد
پدر عليحسيني كه به شدت از اعلام خبر مثبت شدن آزمايش كنترل دوپينگ فرزندش ناراحت است گفت: «اين قضيه با اعلام كردن داراب رياحي به پايان نميرسد. من اين موضوع را ادامه ميدهم. من به آنها گفتم كه خودتان شروع كرديد. من هم پيگيري ميكنم. اگر ميخواهند من را زنداني كنند، اين كار را انجام دهند. اگر هم ميخواهند من را اعدام بكنند، بكنند. هر كاري ميخواهند بكنند، اما بدانند كه ما از حقمان نميگذريم و تا آخرش هستيم و حتي اگر فرصت شود، بسياري از مسائل ديگر را هم اعلام ميكنم كه در آن صورت آبروي خيلي از افراد ميرود. آنها ماجراجويي را شروع كردند و خودشان هم بايد تمام كنند.»
اگر دوپينگي بودم چرا گفتند خودت را به مصدوميت بزن؟!
سعيد ادامه داد: «نكته جالب اين است كه اگر من مشكل داشتم، چرا در مسابقههاي جهاني به من گفتند كه خودت را به مصدوميت بزن؟ علت اين ماجرا چه بود؟ اگر من مشكل داشتم و دوپينگي بودم ميگفتند كه دوپينگ كردم. چرا به من گفتند كه آيان گفته عكس سعيد علي حسيني را كه مصدوم شده در سايت فدراسيون منتشر كنيد؟ چرا آيان اين كار را كرد؟ مگر عاشق من است كه ميخواهد آبرويم نرود؟»
پدر سعيد عليحسيني يادآور شد: «نكته ديگري را ميخواهم بگويم. هدف اصلي رضازاده و رياحي از حضور در مجارستان چه بود؟ آنها به دنبال چه بودند؟ آنها رفته بودند كار سعيد را درست كنند يا براي سعيد جاسوسي كنند؟ به من ميگويند كه ما رفتيم به آيان گفتيم كه علي حسيني ميگويد ما مداركي داريم كه آن را رو ميكنيم. داراب رياحي براي چه به فدراسيون جهاني رفته بود؟ براي نابود كردن سعيد يا دفاع از حق او؟ چرا رياحي در فدراسيون جهاني گفته كه پدر سعيد علي حسيني ميخواهد از آيان شكايت كند؟ اين حرف يعني چه؟ اين مساله به ما كمك ميكرد يا مشكل ما را بيشتر ميكرد؟ چرا از اين ناراحت شدند كه من گفتم افشاگري ميكنم؟ من حق ندارم از فرزندم دفاع كنم؟ مگر من اسم از كسي بردم و گفتم كسي اين كار را كرده است؟ چرا دنبال ماجراجويي هستند؟ چرا به من ميگويند كه مصاحبههاي تو باعث شده آيان ناراحت شود و مشكلت پيچيدهتر شود. من از حسين رضازاده ميپرسم آيا در مذاكرهاي كه با آيان داشتي متوجه شدي كه آيان چه گفته يا همه را افشين رياحي ترجمه كرده است؟ اكنون با توجه به اين موضوع من درخواست دارم تا هياتي بلند پايه از مديران و كارشناسان به مقر فدراسيون جهاني بروند تا مذاكره كنند. افشارزاده هم گفته بود كه اگر رياحي و رضازاده نتوانند كاري پيش ببرند من خودم وارد عمل ميشوم. اكنون هم از افشارزاده ميخواهيم كه موضوع ما را پيگيري كند.»
يك هفته سرگرداني در سازمان تربيت بدني
عليحسيني تصريح كرد: «پيش از اينكه رياحي و رضازاده به مجارستان بروند، ما يك هفته پشت در اتاق آقاي حميد سجادي رفتيم، اما ما را به اتاقش راه ندادند. حتي تلفن ما را هم جواب نميداد. ما ميگفتيم كه اينها نميتوانند مشكل ما را حل كنند. ما ميگفتيم كه بايد افشارزاده برود. حتي ما را در حياط سازمان تربيت بدني هم راه نميدادند. آقاي سجادي ما را در حياط ديد اما رويش را كرد به آن طرف و رفت. حالا نتيجه آن كار اين ميشود. پس وظيفه سازمان تربيت بدني چيست؟ آيا دفاع كردن از حق فرزند من نيست؟ وظيفه آقای سجادي به عنوان معاون چيست؟ سجادي وظيفهاش اين است كه فكري به حال بچه من كند نه اينكه او هم بگويد سعيد علي حسيني دوپينگ كرده است. او بر اساس كدام مدرك به مسوولان فدراسيون اجازه داده كه اين خبر را اعلام كنند؟ سجادي ما را قبول نكرد تا با او صحبت كنيم. ما را فرستادند دفتر عالمي. ما قبل از اينكه رضازاده و رياحي هم بروند گفته بوديم كه اينها مشكل ما را حل نميكنند. من حرفهاي نگفته زياد دارم كه آبروي خيليها ميرود. اميدوارم كه با مذاكرههاي افشارزاده مشكل ما حل شود. در غير اين صورت مجبوريم كه از طريق حقوقي، قانوني و شوراي بينالمللي حكميت ورزش در سوييس پيگيري كنيم. من نميگذارم پسرم را فدا كنيد. من به همه مردم ميگويم كه چه كسي به وزنهبرداران دارو ميدهد. مردم بايد بدانند چه كسي به جوانان خيانت ميكند؟»
در اردوي اردبيل به ما آمپول زدند!
سعيد عليحسيني افزود: «چطور ميشود براي رضازاده در آن موقعي كه آزمايش دوپينگ 9 وزنهبردار درآمد سازمان تربيت بدني و كميته ملي المپيك دست به دست هم دادند تا او محروم نشود اما اكنون براي من همه كنار كشيدند. ما در اردوي اردبيل كه بوديم به ما آمپول انسولين، تستسترون و سوماتوتروپين ميزدند و بعد فهميديم اين همان بلايي است كه به سر خيلي از وزنهبرداران آمده و آنها دچار بيماري ديابت شدهاند. اين كار را ميخواستند براي ما هم بكنند. من و بهداد سليمي گفتيم ما نيازي به اين آمپولها نداريم. پدرم هم اجازه نميداد كه من از اين آمپولها استفاده كنم.»
و سئوالهاي بي پايان عزيز عليحسيني
وزنهبردار سابق تيم ملي خاطر نشان كرد: «من اكنون اين سوال را دارم. آن زماني كه دوپينگ 9 وزنهبردار مثبت شد و حسين رضازاده هم عضو آن تيم بود، او در آسمانها تمرين ميكرد. او هم جزو اين ده نفر بود. چرا رضازاده دوپينگش درنيامد، اما سعيد علي حسيني دوپينگش مثبت شد؟ اين چرا براي من مهم است، چون كه مربي تيم ملي در آن وقت آقاي "ژنيا سارانداليف" به جاي او نمونه ادرار داده بود. واگرنه رضازاده هم جزو اين ده نفر بود. آن موقع شاهين نصيرينيا ميخواست در اين مورد صحبت كند، اما نگذاشتند كه او حرفهايش را بزند. نكته ديگري كه ميگويند اين است كه هر كدام از اين وزنهبرداراني كه دوپينگشان مثبت شده، خودشان دارو مصرف كردند. مگر ميشود همه يك داروي يكسان را مصرف كنند و مسوولان تيم ملي نفهمند؟»
به قرآن قسم ميخورم كه سعيد دارو مصرف نكرده است
پدر علي حسيني ادامه داد: «همه ما به اين قرآن اعتقاد داريم. اين قرآن را جلوي رضازاده گذاشتم و گفتم كه سعيد علي حسيني هيچ قرصي نخورده است. از اين بالاتر ديگر چيزي نداريم كه قسم بخورد. من به اين قرآن قسم ميخورم كه آن دارويي كه اعلام ميكنند سعيد مصرف نكرده است ولي به نام سعيد آن را درآوردهاند. من آنقدر به سعيد اعتماد دارم كه قسم قرآن ميخورم. يك روز به او آب معدني دادم كه درش باز بود، او آب را نخورد به دليل اينكه ميترسيد مادهاي در آن ريخته شده باشد. او حتي آب معدني را در صورتي كه پلمب شده بود ميخورد. او اينقدر كنترل ميكرد. من حتي در مورد غذايي هم كه ميخوردم مواظب بودم كه به آن چيزي اضافه نكنم. همه چيز را تحت كنترل داشتم. حتي من كراتين هم مصرف نميكردم. من كه ميدانستم يك بار محروم شدهام و اين بار براي هميشه محروم ميشوم. من كه اين تجربه را داشتم كه به صورت ناگهاني از من تست بگيرند. مگر ديوانه بودم كه دوباره اين كار را بكنم.»
پدر سعيد نيز گفت: "ما يك مثل داريم وقتي چهارپايي از جويي رد شود و پايش در گلها گير كند، ديگر تا آخر عمر آن كار را تكرار نميكند. حالا اين مثل سعيد است. چطور ميشود او يك بار دو سال محروم شود و دوباره با اين مشكل مواجه شود؟ چرا؟ چون بخواهند در فدراسيون رياست كنند."
بارها مورد بيمهري رضازاده قرار گرفتم
سعيد علي حسيني گفت: «من بارها در اردو مورد بيمهريهاي رضازاده قرار ميگرفتم. وقتي بقيه بچهها به وزنههايي در حد ركوردهاي ايران ميرسيدند چند سكه پاداش ميگرفتند اما وقتي من در اردو ركوردهاي جهاني را هم ميزدم رضازاده بلند شده و ميرفت. وقتي 210 كيلوگرم را در يك ضرب زدم رضازاده سالن را ترك كرد. وقتي 215 كيلوگرم را هم زدم باز هم سالن را با ناراحتي ترك كرد. وقتي 250 كيلوگرم در دو ضرب زدم همين كار را تكرار كرد و هر بار با بهانهاي اعلام ميكرد كه اينها فايدهاي ندارد. چرا بايد با من اين رفتار را انجام ميداد؟ آيا با اين رفتار اكنون نبايد شك كنم كه ميخواستند من را قرباني كنند؟ وقتي من گفتم كه ميخواهم از نمونه ادرارم آزمايش DNA به عمل آيد تا ببينم واقعا اين نمونه ادرار من است كه مثبت شده يا نه؟ افشين رياحي گفت كه احتياجي به اين كار نيست. مشكل تو حل ميشود. حتي رضازاده پيش از حضور در مجارستان به من گفت كه تو مشكلي نداري و ميتواني در رقابتهاي قهرماني كشور وزنه بزني. حالا چطور شده به يك باره من دوپينگي شدهام. حتي من ميدانم كه آيان، رضازاده را آنچنان را قبول ندارد و از ما خواسته كه مسوولان بلندپايه ما به آنجا بروند.»
تمام طعنه و کنایه راست بود عملی که تا دیروز در لفافه به رضازاده زده میشد، علی حسینی و پدرش صراحتاً بیان کردند تا مشخص شود، هرکول سابق ایران بیجهت به فکر خداحافظی از دنیای قهرمانی وزنهبرداری نیافتاد.
اینها را هر انسانی مطالعه میکند قلبش به تپش میافتد و به این فکر میکند که حالا که باید دیگر به حسین رضازاده به عنوان یک قهرمان ملی فکر نکرد، میتوان امیدوار بود افشارزاده بتواند در سفر به مجارستان تاماش آیان رئیس قمارباز و رشوه گیر فدراسیون جهانی وزنهبرداری را به هر طریق ممکن متقاعد کند که این ماجرا جمع شود و حسین رضازاده در سطح بینالملل به عنوان قهرمان سابق دوپینگی معرفی نشود.
در کنار این فاجعه، شکایت قضایی در دادگاههای داخلی و حکمیت بینالمللی ورزشی توسط امید ناییج که اعتقاد دارد دوپینگی نبوده و او هم قربانی یک بازی کثیف شده، هم ماجرایی است و انگار قرار نبود به این واقعیت پس از یک دوره مدیریت حسین رضازاده دست یافت که او به درد این مسئولیت نمیخورد. در این اوضاع نوشتههای برخی روزنامهها و سایتهای لجن پراکن آنچنان دردآور است که نتوان از کنارش به سادگی گذشت.
اینکه دوپینگ وزنه برداران از جمله حسین رضازاده را به اسکتبار جهانی و حمایتش از احمدی نژاد و شکسته شیشه خودرویش پس از انتخابات ربط دهند، عین توهم توطئه برای فرافکنی است. آیا علی حسینیها هم عامل سیا و موساد هستند یا باز هم گروهی قصد دارند برای آنکه یکی از همتیمیهایشان که در فضای سیاسی هم با آنها بوده، با گل آلودکردن آب، از مهلکه برهانند. اما به چه قیمتی؟ به قیمت تلف شدن جوانی که میخواست و میتوانست بزرگی کند و نامش در میان مدالآوران جهانی و المپیکی بالاتر از نام حسین رضازاده قرار گیرد؟